معماری در کلیساها
کلیسای سان فرانسیکو یک بازسازی ساختار گوتیک که مانند سانت آندن به گونه ای بود که سر در برخوردار از طاق پیروزی روحی را در خود داشت.
و متأسفانه این بنا ناتمام باقی مانده است.
سانت آندن یک ساختمان بسیار دینامیک می باشد.
سر در پیروزی آن از کنتراست های شدیدی برخوردار است.
پیش آمدگی و نود نظم نیمستون ها وجود دارد که عناصر معماری را نشان می دهد اما ضرروتاً غیر عملیاتی می باشند، بسیار کم عمق می باشد.
این است و بتاین با ارگ زیاد تو رفته که باعث فراهم شدن رواق بزرگ جلو در اصلی می شود.
اندازه این درک در نمای مستقیم در دو روزنه مربع شکل در بالا می باشد که اطراف آن را شکل داده است.
نور و سایه تأثیر بسیار زیادی روی سطوح ساختمان دارد و این بخاطر کم عمق بودن mouldings و عمق هشتی آن میباشد.
در قسمت داخلی را آلبرتی با و راهروها سنتی را قرار داده بود.
در عوض پیشرفت آهسته و ماهرانه ای از ارگ های بلند متفاوت و دروازه های مربع شکل کوتاه و تکرار نقش و نگار طاق پیروزی سر در وجود دارد.
سانت آندن، مانتآا، سردر، عکس رز
فرود اینگه هلند
دو تا از بهترین ساختمان های مشهور آلبرتی در فلورنس بالا زو و روسلی و در ماریا نووالا می باشند.
آلبرتی برای کاخ ترتیب های کلاسیک ستون ها را در سردر روسه سطح بکار برده است که مربوط به سال 51-1446 میباشند.
در سانتا ماریا نوولا او مأموریت داشت تا اکوراسیون سرور را تمام کند.
او حراج را در سال 1456 کامل کرده کار تا سال 1470 تمام نشد
سردر سانتاماریا نووالا، سال 70-1456 را نشان می دهد.
قسمت پایین ساختمان از طاقچه های سبک گوتیک و کوراسپون مدرن چند رنگی را داشته است یک پنجره ocalar بزرگ در قسمت پایان رواق وجود داشته است که مورد توجه قرار داده شده است
آلبرتن به سادگی هر چیز که قبلاً در جای خود قرار داشت و سنت فلورئیتین را برای رنگارنگی که به خوبی در صومعه سان گیووانی برقرار گردیده بود و محترم ترین ساختمان در شهر بود و احترام می گذاشت اکوراسیون عمداً از مرمر چند رنگ بود که بصورت سف اما دارای ترتیب بود که با محفظه های منظم و نقش و نگار دایره ای ساخته می شد که به شکل پنجره مرور و گرد تکرار می شد.
و قرار بود دستگاه استاندارد در نسانس برای حل کردن مسئله ارتفاع های سقفی متفاوت پدید آید و فضای بین سطوح افقی و عمودی را در خود قرار دهد.
گسترش رنسانس در ایتالیا
در قرن پانزدهم محکمه های بعضی دولت های ایتالیایی دیگر مرکزی برای گسترش فلسفه، هنر و معماری رنسانس تبدیل شده بودند.
در مانتوآ محکمه گنزاگا Gonzaga وجود داشت که آلبرتی در کلیسای بزرگ دارای سالن دراز سانت آندن وسان سباستینو را طراحی کرد.
اربینو مرکز مهمی با کاخ دوکی جدید بود که در آنجا ساخته شده بود.
فرارا تحت است Este در اواخر قرن پازدهم گسترش یافت به طوری که چندین کاخ جدید مانند پلازو دی دیامانتی و پارازو و اسکی فاینو برای بورسودست ( Borso dEst) ساخته شده در میلان تحت ویسکانتی سرتو سادی پاویا کامل شد و سپس تحت اسفورزا کاستلو اسفورز اسکو ساخته شد.
در وینس، سان زاکاریا اولین سردر رنسانیسی خود را با دستان انتونیو کامبلو و مورو گوداسی که در دهه ی 1480 شروع شد به دست آورد.
گیووانتی ماریا ناسکانتو، معمار مجسمه سازی ورنی معماری رنسانی را در با لوگیا کورمارو در باغ آلبیس کورنارو انجام داد.
در جنوب ایتالیا استادان رنساسی توسط آلفا نزووی از آروگون بعد از پیروزیش بر پادشاه نابلز به نابلز خوانده شد.
قابل توجه ترین مثال ها از معماری رنسانس در آن شهر کاپلا کاراک سیولو می باشد که بر امانته و پالازو اورسینی دی گراوینا نسبت داده می شود که توسط حبرئیل رانهلو بین سالهای 1513 و 1549 ساخته شده است.
اوج رنسانس
در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم معمارانی مانند برامانته، آنتونیو، دوسانگالو، یانگر و دیگران مهارت سبک تجدید بنا شده و توانایی برای به کار بردن آن در ساختمانهایی مانند کلیسا و شهر پالازو را نشان دادند که کاملاً با ساختارهای دوران عقیق متفاوت بود.
این سبک دکوراسیون بیشتری داشت و تزئینات مجسمه سازی، گندها بسیار شاخص بودند.
دوره معماری به عنوان اوج رنسانس معروف می باشد که با دوران رئونالدو، متیل آنجلو و رانائل تطابق دارد.
برامانند
رونا تو برامانته ( 1514- 1444) در اوربینو متولد شد و از نقاشی به معماری روی آورد.
اولین حیات مهم خود را تحت لودوویکو اسفورزا، لوکیلان به دست آورد که برای او تعدادی از ساختمانها را در خلال 20 سال ساخت.
بعد از سقوط میلان به دست فرانسه در سال 1499 برامانند به روم مسافرت کرد در آنجا او بیشترین موفقیت خود را تحت حیات پاپ به دست آورد.
ظریفترین اثر معماری برامانتد در میلان اضافه کردن صلیب و هرایان بر کلیسای صومعه ی سانتا ماریا دل گزاری می باشد این بنای آجری به گونه ای است که تعداد زیادی از آن به سنت شمال ایتالیا مربوط به تعمیرگاه های دارای گنبدهای مربعی شکل می باشد.
ساختمان جدید تقریباً به طور داخلی طرح ریزی شده است به جزء در قسمت اصلی که کلیسای کوچک تا حد بیشتری از بازویی های کلیسا گسترش دارد.
گنبد نیمه کردی با قطر تقریباً بیست متر به طور پنهان در داخل یک ساقه گنبد هفت ضلعی بالا می آید که در سطح بالاتر با روزنه های کلاسیک طاق مانند همراه می باشد.
کل قسمت خارجی جزئیات تزئین کاری شده با تزئینات سفال محلی را دارا می باشد.
در روم برامانتد را خلق کرد که به عنوان “جواهر معماری کامل” توصیف می شود که تم پیتو در صومعه سان پریو در مانتوریو می باشد.
معبد دایره ای شکل کوچک مکانی می باشد که در آنا ست پیتر شهید شد و بنابراین مقدس ترین مکان در روم می باشد.
ساختمان سبکی را در خود دارد که به باقی مانده های معبد وستا مقدست ترین مکان روم باستان شباهت دارد.
آن هرماه با کنتراست فضایی با صومعه ای می باشد که در اطراف آن قرار دارد.
مانند شکل بالا از قسمت نزدیک صومعه به نظر می رسد که دارای ارگ و ستونهایی باشد شکلی که از آن در نمای متکی به خد نمود پیدا کرده است.
برامانته کار خود را در واکیتان ادامه داد در آنجا او کورتیلی با شکوه ست.
داماسو و کورتیلی مربوط به بلوار را طراحی کرد .
در سال 1506 طرح برامانته برای بازسازی پاپپ جولیس روم مربوط به کلیسای بزرگ ست پیترز انتخاب شد و سنگ بنای آن گذاشته شد.
بعد از فوت برامانته تغییرات زیادی را آنجلو به عنوان معمار اصلی آنرا به چیزی نزدیکتر به پیشنهاد اصلی برامانته تبدیل ساخت سانگالو آنتونیو داسانگالو یانگر ( 1546-1485) یکی از خانواده مهندسین نظامی بود.
معویش گیلیانو یکی از افرادی بود که نقشه را برای ساخت مجدد کلیسای ست پیتر ارائه کرد و به طور خلاصه با رافائل معاون اجرایی بود.
آنتوینودا سانگالو نیز طرحی را برای کلیسای ست پیتر ارائه کرد و معمار اصلی بعد از فوت را نائل و موفقیت خود را با مشیل آنجلو به دست آورد.
شهرتش به ارتباط او با کلیسای ست پیتر مربوط نمی شود بلکه به ساختمان کاخ فارنیز بزرگترین کاخ در آن دوره مربوط می شود که در سال 1530 شروع شد.
نمود بزرگی آن تا حدودی به اندازه ی خالص آن ( 5 متر طول در 5/28 متر ارتفاع) و به مشرف بودن مکانی رفیع و بلند پایه ی آن مربوط می شود.
همین طور او ساختمانی از زیبایی خاص میباشد.
که برای این طور خانه ی بزرگ و لوکسی در آن زمان غیر معمول بوده است که به طور کلی از آجر کچ و سیمانی بیش از سنگ ساخته شده باشد.
بر خلاف دیوارهای نرم صورتی رنگ سنگهای بنفش در گوشه ها دروازه ی بزرگ ساده و تکرارهای یکسان پنجره ها دارای جزئیات ظریف تأثیر گذاری قوی، یک استاندارد جدیدی از کاخ سازی را ارائه می دهند.
قسمت بالایی سه طبقه یک اندازه توسط میشل آنجلو اضافه شده است.
همین طور تا حدودی درست است که این ساختمان بزرگ آجر می باشد شکوه جزئیات معماری آن فقط از سنگ معدن نیست بلکه از سالن بزرگ آن می باشد.
رافائل رافائل (1520-1483)، اوربینو، تحت پرو گینو در پروکیا قبل از اینکه فلورانس حرکت کننده آموزش دید و آن زمانی بود که معمار اصلی ست پیتر همراه با آنتاتینو سانجالو کار می کرد.
همین طور او تعدادی از ساختمانها را طراحی می کرد که اکثر آنها توسط دیگران کامل شدند تنها تأثیر گذار ترین اثر او بالازو پاندول فینی در فلورانس بود که دارای دو طبقه با پنجره های درست برجسته شده از نوع پرستشگاه بود که هر مجموعه با نیم ستونهای منظم، قرنیس، سنتوریهای دارای ارگ تفاوتی و سنتوریهای مثلثی نمود پیدا کرده بودند.
روش گرایی روش گرایی تا حد گسترده ای با تمایلات متفاوت در کار میشل آنجلو، کیلیورومانو، پروزی و اندر، آلادیو مشخصه گزاری شده است که باعث سبک باروک شد که در آن همان مفهوم و واژه معماری برای فصاحت و بلاغت مورد استفاده قرار می گرفت.
پروزی بالدارسار پروزی، (1536-1481) معماری بود که در سینا متولد شد اما در روم مشغول کار بود کار او اوج رنسانس و روش گرایی را به یکدیگر پیوند داد.
ویلای فارن سیانای او مربوط به سال 1509، بالازو ماسیوآله کولونه را نشان می دهد.
یک مکعب تاریخی بسیار نامنظم با دو طبقه ی مساوی می باشد.
طاقنماها تا حد زیادی با ترتیب هایی از نیم ستونها نمود یافتند.
این ساختمان به خاطر دیوارهای دارای نقاشی آبرنگ خود فوق العاده و غیر معمول می باشد مشهورترین کار پروزی پالازو ماسیئو آله کولونه در روم می باشد.
مشخصه های غیر معمول این ساختمان انجمن های سردری آن می باشد که با ظرافت در اطراف منحنی خیابان قرار دارند.
آن در طبقه ی همکف رواق مرکزی تاریکی دارد که به طور موازی با خیابان می باشد.
اما به صورت یک مکان نیمه بسته می باشد تا اینکه یک ایوان درونی باز باشد.
در بالای این بنا سه طبقه ی یکسان بالا رفته است.
دو طبقه ی بالایی با پنجره های افقی کوچک با چارچوبهای سطح نازک می باشند که قرنین با هشتی گود تمایز و کنتراست ایجاد می کنند که از زمان ساخت آن به عنوان پناهگاهی برای فقیران شهر مطرح بوده است.
گیلیورومانو گیلیورومانو (1546- 1499)، یکی از شاگردان رانائل بود که او را در کارهای متعدد برای واکتیان کمک می کرد.
همین طور رومانو یک طراح دارای انگیزه بالا بود که برای فدریکسوی دوم گانزاگا در مانتوآ روی پالازوته ( 1534- 1524) پروژه ای که مهارت های او به عنوان یک معمار مجسمه ساز و نقاش را تلفیق می کرد.
کار می کرد.
در این کار با ترکیب کردن سرداب های باغ و نقاشی های آبرنگی او از اثرات سه بعدی استفاده می کند.
ترکیب شگفتی ساز شکل و بافت معماری و استفاده مکرر از مشخصاتی را دارد که تا حدودی نامتناسب یا بدون تراز می باشند.
تأثیر کلی و هم آور و اختلال آور است.
ایلان راکوم رومانو را به عنوان “ یکی از اولین ارتقا دهندگان روش گرایی” مطرح می سازد.
مشیل آنجلو مشیل آنجلو بائو ناروتی ( 1564- 1475)، یکی از افراد بزرگ خلاق می باشد که دستاوردهایش در اوج رنسانس شاخص می باشد.
او در هر کدام از حیطه های نقاشی، مجسمه سازی و معماری بسیار مهارت داشته است.
و دستاوردهایش تغییرات زیادی را در هر دوره ایجاد کرده است.
شهرت معماری او به طور خاص به دو ساختمان: قسمت های داخلی کتابخانه ی لورناتین و سرسرای آن در صومعه سان در فلورانس و کلیسای بزرگ ست پیر در روم می باشد.
کلیسای ست پیر“ بزرگترین خلق اثر دورهی رنسانس” بوده است و تعداد زیادی از معماران مهارتهای خود را در آن به کار برده اند.
اما در نهایت مقدار بیشتری از طرح میشل آنجلو سنت به هر معما قبل یا بعد از او مطرح بوده است.
کلیسای ست پیر طرحی که سنگ بنای آن در سال 1506 گذاشته شد مربوط به برامانته می باشد.
تغییرات متعددی در طحر توسط تعدادی از معماران رخ داد که بعد از او آمدند اما مشیل آنجلو وقتی که در سال 1546 پروژه را به دست گرفت طرح صلیب یونانی برامانته را تغییر داد و ستونها دیوارها و گنبد را دوباره طراحی کرد قسمت هایی را که ظرفیت برای بار کم ساخته شده بودند با نسبت های بزرگتری ساخت و راهروهای دایره ای را از کلیسای کوچک و بازویی های یکسان کلیسا را برداشت.
هلن گاردنر می گوید: میشل آنجلو با چند اثر کوتاه از قلم پیچیدگی دانه برفی آن را به واحدی بزرگ و هماهنگ تبدیل ساخت گنبد میشل آنجلو شاهکار طراحی بود که دو پوسته ی بنایی، یکی در دیگری را مورد استفاده قرار می داد که یک گلدستهی بزرگی مانند فلورانس روپ شت بندها قرار داشت.
در ارتباط با قسمت خارجی ساختمان او ترتیب بزرگی را طراحی کرده بود که هر طاقنمای خارجی را مشخص می کرد.
قسمت کلی با یک پیشآمدگی گسترده هماهنگ می شد که به طور یکپارچه مانند یک روبان و نوار موج دار در اطراف کل ساختمان می چرخید.
یک الگو از گنبد وجود دارد که پوسته خارجی آنرا به صورت نیمه کروی نشان میدهد.
وقتی که میشل آنجلو در سال 1564 فوت کرد ساختمان تا ارتفاع ساقهی گنبد بالا آمده بود.
معماری که بعد از میشل آنجلو آمد جیاکو مادلا پورتا بود.
گنبد آنطور که ساخته شده دارای برآمدگی شیب دار تری نسبت به گنبد الگو می باشد معمولاً این گونه فرض می شود که دلاپورتا بوده است که تغییر در طرح را انجام داده است تا تکیه گاهی به سمت خارج کم شود.
اما در حقیقت مشخص نیست که چه کسی این تغییر را انجام داده است.
همین طور این امکان وجود دارد و در حقیقت این احتمال در ارتباط با سبک وجود دارد که شخصی که به نمای دینامیکی تر تصمیم گرفته است خود میشل آنجلو در سالهایی بوده که ناظر این پروژه بوده است.
کتابخانه لورن تین میشل آنجلو در غایت خود روش گرا در طرح دهلیز کتابخانهی لورن تین بود که توسط او در خانهی در فلورانس ساخته شده همان خانهی سان لورنزو بود که در آن برانلس کی معماری کلیسای خود را در غالب کلاسیک قرار داده بود و فرمول روشنی برای استفاده از نظم کلاسیک و عناصر متعدد آن برقرار کرده بود.
مشیل آنجلو تمام عناصر برانسکی را میگیرد و آنها را با توجه به خواست خود ترکیب میسازد.
کتابخانه در بالای پله ها قرار دارد.
آن ساختمان کوتاه و درازی می باشد که دارای سقف چدنی تزئین کاری شده، کف هماهنگ و بالا آمده با ردیف هایی می باشد که توسط جانشینان او در طرح مشیل آنجلو صورت گرفته است.
آن بین ترتیبی از نیم ستونها چپانده شده است که در امتداد دیوار ردیف شده اند از طرف دیگر دهلیز بلند است و نسبت به عرض بلندتر است و راه پله بزرگی در آن قرار دارد که به سمت خارج از کتابخانه به روشی هدایت می شود که آنرا به عنوان flow of lava ( جریان گدازهی آتشفشان) مطرح می کند که در سه جهت بیرون می ریزد وقتی که به نرده های به سمت پایین میرسد.
آن یک راه پله خودمانی است که از تمام امکانات ساخته شده است بالا آمدن پله ها مرکز نسبت به دو طرف از شیب بیشتری برخوردار است به گونه ای که فقط پله در فضای نه پله قرار داده شده است.
فضای آن شلوغ است و اینگونه انتظار می رود که فضای دیوار با نیم ستونهای دارای برآمدگی های کم تقسیم شود.
اما میشل آنجلو تصمیم گرفته بود از ستونهای جفتی استفاده کند که به جای بیرون دادن آنها از دیوار او یک پس رفتگی هایی را در خود دیوار ایجاد کرده بود.
در کلیسای سان لورنزو مجاور از دیوار کوبهای تر یکطرف بستهی دو قلو قرار داده بود.
پوستر می گوید لورنزیانا روش گرایی را در رفیع ترین شکل معماری نشان میدهد گیاکومودلاپورتا گیاکومودلاپورتا، (1602- 1533)، مانند معماری مشهور بود که گنبد حقیقی کلیسای بزرگ سمت را ساخت تغییر در نمای بین گنبد آن طور که در الگو مشخص می باشد و گنبد آن طور که ساخته شده است تفکر و تعمق را به این طرف سوق می دهد که آیا تغییرات دلاپورتا یا توسط خود میشل آنجلو بوده است.
دلاپورتا تقریباً تمام زندگی کاریش را در روم روی طراحی ویلاها، کاخ ها و یک کلیسا ها به سبک روش گرایی گذراند.
یکی از مشهورترین کارهای او سردر کلیسا کیسو“Gosu” پروژه ای که از استادش ویگنولا برایش رسیده بود میباشد.
اکثر خصوصیات طرح اصلی باقی مانده بود، تغییرات ظریف صورت گرفت تا وزن بیشتری به بخش مرکزی بدهد، جائیکه دلاپورتا در میان نقش و نگارهای دیگر، یک تئوری مثلثی را مورد استفاده قرار می داد که روی یک “Sogmenlac” قسمت بخشی در بالای در اصلی قرار داشت.
طبقه بالا و سنتوری آن نمودی از فشرده سازی طبقه پایین را ارائه می داد.
بخش مرکزی مانند اثر ساخت آندرن در مانتوآ بر پایه ظاق پیروزی می باشد اما دارای دو بخش کاملاً مشخص مانند سانتا ماریا نولا میباشد.
مسئله ارتباط دادن راهروها به رواق با استفاده از پیچش ها“ Scrols” آلبرتی حل می گردد، بر خلاف راه حل ویگنولا که هشتی های خیلی کوچکتر و چهار مجسمه را در خود داشت که در بالای نیمستون های جفت شده قرار داشتند و معمولاً وزن خود را روی گوشه های ساختمان وارد می کردند.
تأثیر طراحی ممکن است در کلیساهای باروک در اروپا دیده شود.
آندره پالادیو آندره پالادیو (80-1518) با نفوذ ترین معمار دوران رنسانس بعنوان اصلی بود که انسان گرایی را به شاعر گیاگیورگیو تریسینو “Glagiorgio Trisino” مطرح کرد.
اولین مأموریت بزرگ معماری او بازسازی کلسیای بزرگ پالادیبانا در ویسن زا در ویتو جائیکه عملا زندگی خود مشغول کار بود، پالادیو بار این بود تا سبک معماری کاخ ها و کلیساها را با در نظر گرفتن پرسپکیتو متفاوتی در ارتباط با اندیشهی کلاسیک با تحول و تغییر همراه سازد.
در حالی که معماران فلورانس و روم به دنبال ساختارهایی مانند سالن و ارگ قسطنطنیه بودند تا فرمولی را فراهم سازند.
پالادیوبه دنبال معبدهای کلاسیک با شکل ایوان ستوندار ساده ی آنها بود.
وقتی او “طاق پیروزی” نقش و نگاری از یک ورودی طاق مانند بزرگ با ورودی کوتاه به طور مربع شکل در بالا در هر طرف آن را مورد استفاده قرار میداد او به طور یکسان آنرا در معیار کوچکی مانند پنجره ها بیش از معیار بزرگ مانند آنچه که آلبرتی در کلیسای سانت آندره به کار برده بود.
مورد استفاده قرار می داد.
نقش روم باستان غالباً به عنوان ارگ بالا دینی مطرح می باشد.
شناخته شده ترین ساختمانهای بومی پالادیو ویلای کاپرا می باشد که به گونه ای دیگر به عنوان “ لروتون را” معروف است یک خانه به طور مرکزی طرح ریزی شده با یک هال مرکزی دارای گنبد و چهار سردر یکسان که هر کدام رواق معبد مانند دارند و مانند رواق های معبد موجود در روم می باشند.
مانند آلبرمی دولاپارتا و دیگران در طراحی سردر کلیسا، پالادیو با تشکل ارتباط دهی راهروها به رواق کلیسا در حالی که بتواند ساختار ساختمان را حفظ و شخص کند، مشکل دانست راه حل پالادیو نسبت به راه حلی که توسط دولاپارتا مورد استفاده قرار گرفت، کاملاً متفاوت بود.
در کلیسای سان گیوریو مگیور در ونیس او معبد بلندی را مشرف می کند، ستونهایش روی پاسنگ های بزرگ روی سردر معبد کوتاه و عریض دیگر بالا می روند ستونهایش را زیرزمین ها و تیر سردر باریک آن دو نیم ستونهایی که پشت قسمت بزرگی از رواق مرکزی می باشند بالا می روند.
پیشرفت از رنسان اولیه تا معماری باروک در ایتالیا به نظر می رسد که پیشرفت یکپارچه ای از معماری رنسانس اولیه تا اوج رنسانس و روش گرایی تا سبک باروک وجود داشته باشد.
دربارهی دهلیز کتابخانهی لورنتین مطرح می کند غالباً گفته شده است که نقش و نگارهای دیوارها مشیل آنجلو را به عنوان پدر سبک باروک نشان می دهد.
در حالی که تداوم ممکن است در ایتالیا یک موضوع باشد این فرآیند لزوماً در جایی دیگر یک موضوع اصلی نمی باشد.
سبک رنسانس معماری در بعضی نقاط نسبت به نقاط دیگر آهسته تر بود.
سان طور که ممکن این فرایند در انگلستان مشاهده شود.
در حقیقت پاپ جولیس سوم کلیسای بزرگ عهد عتیق سات پیتر را داشته است و خراب شد تا رابعی جدید باز شود که هنری VII انگلستان با شکوه کوچک جدید به سبک گوتیک ستون وار عمودی به صومعهی و سمت منیستر اضافه کند همین طور سبکی که به عنوان باروک مشهور شده بود در اوایل دههی 1600 در ایتالیا نمود پیدا کرد.
حدوداً در زمانی که اولین ساختمانهای کاملاً رنسانس در گرینویج روایت حال در انگلستان بعد از دورهی طولانی از تجربه کردن نقش های کلاسیک کاربردی در اشکال معنای یا برعکس آن تطبیق شکل های ساختاری رنسانس در گسترده ترین مفهوم با عدم وجود فرمول هایی که بر کاربرد آنها احاطه داشت.
ساخته شدند.
در حالی که انگلیسی ها تازه کشف می کردند که قواعد مربوط به سبک کلاسیک چه می باشد ایتالیایی ها روش های مربوط به شکست آنها را تجربه می کردند.
در انگلستان بعد از بازسازی سلطنت در سال 1260 محیط معماری تغییر کرد و ذائقه به سمت سبک باروک هدایت شد.
بیش از اینکه مانند ایتالیا تغییر کننده آن کاملاً همه گیر شد.
به روش یکسان در مکانهای زیادی از اروپا که ساختمانهای صرفاً کلاسیک و نظم یافته ای مانند سانتواپیریتوی مربوط به برانسکی کاخ ریکاردی مربوط به مشیلوزو داشتند معماری سبک باروک تقریباً بدون منادی در پاشنهی نوع سبک محلی اولیهی رنسانس بود.
گسترش سبک باروک و جایگزین کردن معماری رنسانس سنتی و محافظه کارتر به طور خاص در ساختمان کلیساها به عنوان قسمتی از ضد اصلاحات مطرح بود.
گسترش معماری رنسانس فراتر از ایتالیا قرن شانزدهم سلطهی اقتصادی و سیاسی فرانسه و اسپانیا را شاهد بوده است و سپس بعد از آن شاهد سلطهی هلند، انگلستان، آلمان و روسیه بوده است.
نتیجه این بوده است که این کاخ ها براین بودند تا سبک رنسانس را به عنوان شاخص هایی از جایگاه فرهنگی خود وارد سازند همین طور بدین مفهوم بود که تا حدوداً 1500 و بعد از آن نشانه هایی از سبک معماری رنسانس خارج از ایتالیا ظاهر شده بود.
گرچه معماران ایتالیایی تا حد زیادی مانند سباستیانو سرلیو در فرانسه، اروستوتیل فیریا وانتی در روسیه و فرانسکو فلورنیتنو در هلند مورد توجه قرار گرفتند به زودی غیر ایتالیای ها معماری ایتالیا را مورد بررسی قرار داردند و آنرا به سبک های خود تبدیل ساختند.
اینها شامل فیلی برت دلورمه (1570- 1510) در فرانسه، ژوئان بوتینا دو( وفات در 1567) در اسپانیا و اینگوجانز (1652-1573) در انگلستان می شوند.
فرانسه در خلال سالهای اولیه قرن شانزدهم فرانسه با شمال ایتالیا وارد جنگ شد.
نه تنها فرانسه را به مشخصه های هنری رنسانس مانند تاراج جنگی به عقب برد بلکه همین طور ایده های سبک گرایانه را نیز به عقب برد.
دره ی لوور برخی از ساختمان سازی انجام شد و در آن زمان تعداد زیادی از کاخ های رنسانس ظاهر شد.
اولین مثال کاخ دامبویز ( 1495) بود که در آن لئوناردو داوینچی آخرین سالهای زندگیش را گذراند این سبک تحت نظارت فرانسیس اول برجسته گردید.
( به کاخ درهی لوور مراجعه شود) مانند نقاشی معماری رنسانس تعدادی به مدت زمان طول کشید تا به هلند برسد و به طور کامل از عناصر گوتیک را جابه جا نکرده بود.
معماری که به طور مستقیم تحت تأثیر استادان ایتالیایی قرار گرفت کورنالیس فلورسدورنیت بود که سالن شهر آنتورب را طراحی کرد که در سال 1564 کامل شد.
در اوایل قرن هفده هلند، هندی دو نقش مهمی در توسعهی سبک رنسانس آمستر دام داشت.
نه تنها بندوار سبک کلاسیک را دنبال می کرد بلکه همین طور تعداد زیادی از عناصر دکوراسیون را تلفیق می کرد و نتیجه ای را به دست می آورد که میتوان آنرا به عنوان روش گرایی دسته بندی کرد.
هانس وردن دووریس نام مهم دیگر به طور خاص به عنوان معمار باغ بود.
مشخصه های محلی شامل شیوع خانه ها ی شهری بلند و باریک، “ترپ گون” یا سنتوری هلندی و به کار بردن سنتوریهای مثلثی شکل تزئیناتی روی درها و پنجره هایی که در آنها قسمت نوک نسبت به اکثر موارد معماری رنسانس شیب بیشتری داشت اما نمای سنتوری را حفظ می کرد.
ریزه کاریهای سنگ حکاکی شده غالباً از نمای کمی برخوردار بود و به چرمکاری شباهت داشت.
این مشخصه به انگلستان صادر شد.
انگلستان معماری رنسانس در خلال حکومت الیزات اول به انگلستان رسید اولین گسترش خود را از طریق کشورهای پایین داشت که با مشخصه های دیگر آن نمودی از سنتوری هلندی و فولاد گذاری در بتون در طرح معماری هندی مربوط به تزئینات دیوار را به دست آورد.
سبک جدید براین بود تا خودش را در ساختمانهای بزرگ مربع شکل بلند مانند ساختمان لانگ لیت مجسم سازد.
اولین تعریف کننده و طرفدار بزرگ معماری رنسانس در انگلستان اینیگو جانز ( 1652- 1573) بود که معماری را در ایتالیا مورد بررسی قرار داده بود.
جایی که تأثیر گذاری بالاریو بسیار زیاد بوده است.
جانز با هواخواهی کامل برای حرکتی جدید به فرانسه بازگشت و بلافاصله طراحی ساختمانهایی مانند خانهی ملکه در گیرینویج در سال 1616 و سالن مهمانی در وایت هال را سه سال بعد طراحی کرد.
این کارها با خطوط تمیز و تقارنشان در کشوری که هنوز مجذوب پنجره های جرئه دار، استحکامات و برج های کوچک بود یک انقلاب و تحول محسوب می شد.
اسکاندیناوی بعبارت رنسانس که غیر خود را در اسکاندیناوی یافته بود ( مانند انگلیس) تحت تأثیر معماری فلسفگی بود که شامل سنتوریهای بزرگ، کاخ خای بزرگ مانند نمونه هایی که در معماری کاخ فردیک اسورگ نشان داده شده است را شامل می شود.
در نیتجه مقدار زیادی از رنسانس جدید موجود در کشورهای اسکاندنیاوی از این منبع اتخاذ شده است آلمان رنسانس در آلمان از فیلسوفان و هنرمندان آلمانی مانند جان روکلین و آلبرت دوئر که از ایتالیا دیدن داشته اند، الهام گرفته است.
معماری مهم این دوره به طور خاص اقامتگاه لندشات، کاخ موجود در هیدلبرگ و سالن شهر در اوگسبرگ وی باشند.
کلیسای ست مینائیل در مونیخ بزرگترین کلیسای رنسانس شمال آلپ می باشد.
آن توسط دوک ویلیام V با باریا بین سالهای 1583 و 1597 به عنوان مرکز روحانی برای ضد اصلاحات ساخته شده و توسط کلیسای ایل گو در روم الهام گرفته بود.
معمار آن ناشناخته است.
اسپانیا در اسپانیا رنسانس براین شد تا در اشکال گوتیک در آخرین دهه های قرن پانزدهم نمود داشته باشد.
سبک جدید کلیشه ای ( Plateveque) نامیده می شود چون مربوط به مرورهای دارای تزئینات زیادی باشد و نقش نگارهای تزئیناتی دارای جزئیات نقره سازان را در فکر، پلی تروس “Platevos” تداعی می کند.
ترتیب های کلاسیک و نقش و نگارهای شمعدانی ( a candelieri) به طور آزاد ترکیب شده در کل معماری تقارن را تداعی می سازد.
از اواسط قرن هجدهم زیر نظر معمارانی مانند پدروماکوکا زنان بوتیس تا دو تلدو و ژئان دو هر را انسجام نزدیک تری به هنر روم باستان داشت گاهی اوقات روش گرایی را تداعی می کرد کا مثالهایی از آن شامل قصر چالز V در گراندا و اسکوریل می باشند.
پرتقال در پرتقال طبق سبک رنسانس با الگوی سبک های اولیه اسپانیایی شباهت داشت.
سبک اصطلاحاً منولین با عناصر رنسانس ترکیب شده تا ساختارهای گوتیک با کاربرد ظاهری تزئینات فراوانی را فراهم آورد که شبیه گوتیک اسابلین اسپانیا بوده است.
توردوبلم سفر و اسکوداگاما که مثال جالبی می باشد را به یادگار گذاشته است.
مثالهای بعدی معماری رنسانس در پرتقال شامل کلیساهای جامع لیریا و پورتالگر، دانشکده ی حضرت مسیح در اورا و کلیسای سائورک در لیسبون می باشند.
هلند معماری رنسانس هلند به سه دوره تقسیم میشود: دورهی اول (50-1500) اصطلاحاً ایتالیایی نامیده می شود.
اکثر ساختمانهای رنسانس که در این دوره ساخته شده اند توسط معمارانی از ایتالیا عمداً از فلورانس بوده اند.
که شامل فرانسکو فلورنتینو و بارتولوموبرکس در دوره دوم (1600-1550) معماری رنسانس با آغاز روش گرایی و تحت نفوذ هلند به طور خاص در پومریانا رایج تر گردید.
ساختمان ها شام کلوث جدید "New cloth Hall" در کراکوف و سالن های شهر در ترنوف، لندومیرز، کلم (تخریب شده) و در مشهورترین صورت در پوزنان می شوند.
سالن شهر، پوزنون بازسازی شده توسط گیووانی باتیستا دی کادرو 55-1550 را نشان می دهد.
در دوره سوم، (580-1600) قدرت روزافزون "Jesuts" جسیویت ها و ضد اصلاحات انگیز توسعه معماری روش گرایی و باروک را ایجاد کرد.
پادشاهی مجارستان یکی از اولین مکان هایی که تحت تأثیر سبک معماری رنسانس قرار گرفت مجارستان بود.
به نظر می رسید که این لقب بعد از ازدواج پادشاه ماتیاس کوروینوس و پوتریس " Beatrix" ناپلز در سال 1467 نمود پیدا کرد.
قصر راکوکزی در ساروس پاتک را نشان می دهد.
تعداد زیادی از هنرمندان ایتالیایی و بناها و سنگ تراش ها با ملکه جدید به بودا وارد شدند.
مهمترین اثر معماری کلیسایی دوره رنسانس در مجارستان کلیسای کوچک باکوکز در کلیسای بزرگ استرگوم است که در قرن نوزدهم بازسازی شده است.
روسیه ایوان (III) سوم، معماری رنسانس را با اعتماد روزافزون به سبک جدید به روسیه وارد کرد.
کاخ جواهرات را نشان می دهد.
در سال 1475 او معماری بلوی "Bolognese" آریستوتل فیوراوانتی "Aristotele" را برای بازسازی کلیسای جامع درمیسون"Dromotion" در کرملین مسکو که به خاطر زمین لرزه دچار خسارات شده بود دعوت کرد به فیوروانتی الگوی کلیسای جامع ولاد میر داده شد و او طرح ترکیبی از سبک سنتی روسیه با نمود Spaciousness، تناسب و تقارن به دست آورد.
در سال 1485، ایوان مأموریت داشتتا کاخ پادشاهی در کلرملین را بسازد که از آن فقط سالن پذیریی و کاخ جواهرات باقی مانده است.
اینساختمان کوچک با طبقه بالایی پخ دار کار دو تا از معماران ایتالیایی به نام مارکو رافو و پیتروسولاریو می باشد و سبک ایتالیایی تر را نشان می دهد.
در سال 1505 یک ایتالیایی که در روسیه به نام آلویز نویز "Aleviz Noviz" یا آلویز فریازین Aleviz Fryazin معروف است به مسکو رسید.
ممکن است او مجسمه ساز اهل ونت"venetian" آلویزیو لامبارتی دامانتانی باشد.
او 12 کلیسا را برای ایوان سوم ساخت که شامل کلیسای جامع آرک آنجل، ساختمانی که به خاطر ترکیب سازی موفقیت آمیز سنت روسیه، لازمه ها و معیارهای ارتودکسی و سبک رنسانسی مشهور است.
Legacy رنسانس در حال قرن نوزدهم احیاء معماری سبک رنسانس وجود داشت که هم طراز با احیاء سازی معماری کوتیک بود.
در صورتی که سبک کوتیک توسط تئورسیس های معماری به این صورت درک می شد که مناسب ترین سبک برای ساخت کلیسا باشد.
پالازو رنسانس الگوی خوبی برای ساختمان های سکولار شهری بود که به dignity و اعتبار مانند بانک ها، باشگاه های مرودن و بلوک های آپارتمانی نیاز داشتند.
ساختمانهایی که در پی تأثیر گذاری بودند.
معماران کارخانه جات، بلوک های اداری و فروشگاه های آپارتمانی استفاده از پالازورنسانس در قرن بیستم را ادامه می دادند.