طراحی بنا :
اولین مسئله ای که در طراحی بنا مد نظر قرار میگیردعبارت از شکل سایت و ابعاد زمین طراحی است .
بدین معنی که میزان طبقات ، ابعاد حجمی که میخواست در زمین طراحی قرار گیرد میبایست با ابعاد زمین تناسب داشته باشد .
در این زمینه کانسپت های متفاوتی و باشرایط حجمی گوناگون طراحی شود .
هدف در طراحی همه این کانسپت ها ایحاد معیارهایی برای انتخاب نوع ساختمان از لحاظ تعداد طبقات و یا مساحت تقریبی هر یک از طبقات بود .
برای توضیح بیشتر باید گفت : با توجه به عرض کم سایت هر ساختمان احتمالی اگر میخواست بصورت گسترده و با طبقات کم روی کم روی سایت قرار گیرد موجبات افزایش عمق بنا را پدیدی می آورد .
این افزایش عمق موجب عدم دسترس به نو مطلوب در بنا میشد .
بدیهی است که این نور مطلوب تنها ناز جبهه های شمالی و و جنوبی میتوانست دریافت شود .
مثلا ً هنگامیکه کانسپت هایی با طبقات کم ارائه میگردید نتیجه نهائی عبارت بود از یک عمق بیش از 16 متری ( که 8 متر آن از حنوب و 8 متر آن از شمال نو طبیعی دریاف میکند ) ، که در نتیجه اتکای ساختمان را به نور مصنوعی و درنتیجه افزایش مصرف انرژی و سوخت تزیاد میکرد.
البته یک راه حل دراین زمینه ساخت دو بنای موازی وبود که این مسئله هم مشکلاتی را از قبیل اتلاف زمین مورد نیاز جهت پارکینگ و اتکا به پارکینگ های طبقاتی اینجاد مینمود در چنین شرایطی کانسپتهای مذبور حذف گردید و با توجه به فشردگی عملکردها و ترتیب دادن به آنها در ارتفاع شکل گرفت .
ایده یک ساختمان بلند میتوانست مسائلی از قبیل دسترسی به نور مناسب را حل نموده مو جب کاهش مصرف انرژی ساختمان شود .
همچنین با جلو گیری از تجزیه بنا به دو بنای موازی شرایط استفاده بهینه از مصالح و جلو گیری از هدر رفتن آنها و نیز مصرف کمتر انرژی فراهم مشد ( طبیعی است که با تجزیه ساختمان به دو ساختمان مستقل مصرف و تلفات مصالح افزایش میافت .
همچنین این استقلال موجبات مصرف بیشتر و تلفات انرژی را نیی فراهم میکرد ) .
سود عمده دیگری که در اینگونه طراحی مد نظر بود ایجاد آزادی عمل در سایت بود.
بدین معنی که با کاهش سطح کف طبقات ، مقدار کمتری از سطح سایت اشغال شده و آزادی عمل بیشتری ازجهت اجرای فضاهای پارکینگ ، ایجاد آفمی تئاتر و ......
در سایت بوجود می آمدی .
بنا بر این یکی از اهداف طراحی در این بخش ایجاد حجمی فشرده از لحاظ عملکردی بود که در همین زمینه نیز کانسپت های دیگری ارائه گردید .
اما کانسپت نهائی علاوه بر رعایت شرایطی که ذکر شد ویژگیهای جدیدی را نیز ارائه نمود .
یکی از این ویژگیها ایجاد قوس در طول نما بود .
این قوس میتوانست شرایطی را فراهم آورد که در طبقات پائین تر و سطح هم کف آزادی عمل بیشتر در فضاهای جمعی اطراف بنا بوجود آید .
بدین معنی که با کاهش سطح مورد اشغال بنا در سایت ، این سطح میتوانست به عمکردهای دیگری که فواید جمعی آنها بیشتر است اختصاص یابد .
این فوائد شامل ایجاد فضای سبز و چمن کاری و یا بطور کلی ایجاد یک پهنه وسیعتر در سطح هم کف برای مراجعین به ساختمان باشد .
اهمیت این مسئله بخصوص با توجه به همجواری بنا با یک پارک بیشتر درک میشود .
توسعه فیزیکی و شکل گیری نقشه طبقات : آرایش ارائه شده در پلان بر اساس الگوی برنامه فیزیکی است که شرح آن در شکل ( ....) آمده است .
در این برنامه سعی شده تا با انتخاب فضاهای مختلف از فضاهای جمعی تا خصوصی ترین فضاها ، به حداکثر جزئیات ، نیازها و فرد عمکردها در یک محیط کار ی توجه شود .
بنا بر این هدف ایجاد فضائی بوده است که پس از بهره برداری دچار کمبود عملکردی نگردد.
همچنین این برنامه بر اساس الگوی ارتباطات سازمانی در یک دفتر بیمه شکل گرفته است .
بر اساس الگوی فوق ابتدا نمودار ارتباطات بین عمکردهای مختلف ترسیم شد .
دراین نمودار لابی در ارتباط گسترده با سایر فضا ها قرار گرفته است .
این مسئله بدلیل نقش و عملکرد مهم این فضا در بنای اداری است .
لابی محل ورود و خروج کارمندان و مراجعین ، اطلاعات (راهنمای مراجعین به بخشهای مختلف بنا ) ، کارت زنی ها و اصولاً محل گذر اولیه و مدخل ساختمان میباشد .
بنا براین ارتباط لابی با طبقات گوناگون ساختمان ضروری و منطقی است .
از سوی دیگر هر یک از بخشهای بیمه ای نیز بدلیل مبادلاتی که بین آنها وجود دارد ( همه آنها بصورت یک کل و احد و در خدمت یک مجموعه هستند ) در ارتباط با یکدیگر در نظر گرفته شده اند .
البته این ارتباط به قوت ارتباطات مستقیم نیست چرا که بطور کلی کارمندان یک بخش بیمه ای ارتباط قوی تر با مسئل بخش یا مسئولین جزئی تر در هر بخش ( مثل مسئول ذیحسابی ، مسئول بایگانی و ....) دارند .
در مرحله بعد ارتباط بین مسئولین بخشهای مختلف قوی تر خواهد بود .
بدین معنی که کارمندان زیر مجموعه هایی از کی مجموعه بزرگتر هستند که در نهایت این مجموعه های بزرگ با یکدیگر بر قرار میکنند .
طبیعی است که در هر بخش نیز فضاهای خدماتی در ارتباط مستقیم با آن بخشها قرار دارند .
البته برخی فضاهای خدماتی مانند آسانسور ها نیز بین طبقات و بخشهای مختلف ، مشترک هستند .
فضاهای اداری : در پلان فضاهای اداری گونه های متفاوتی از ترکیب عمکردها به چشم میخورد .
در قدیم ساختمان های اداری با دیوارهای ضخیم داخلی همراه بود که فضا های اداری را تبدیل به اطاقهای محدود مینمود .
کارمندان نیز در این اطاقها تقسیم شده و عملا ارتباط آنها بایکدیگر و در بخشهای مختلف از طریق ورود و خروج به اطاقهای دیگر صورت مپذیرفت .
البته این شیوه ادامه یافت و امروز نیز از آن استفاده میگردد .
اما قوانین خاصی نیز بر آن حاکم است .
در این شیوه فضاهای اداری خصوصیات زیر به چشم میخورد : الف – جدا بودن عمکردهای گوناگون از هم و آرامش بیشتر در فضای کار ب – سختی و اتلاف و قت در ارتباطات بین اطاقهای کارمندان ج - عدم نظارت بر کار افراد شاغل د – عدم دسترسی به نور و هوای مطلوب ( با نزدیک و دور شدن از پنجره ها و یا دیوار های نور گیر شرایط محیط کار نیز متفاوت میگردد ) .
ه – سر در گمی ارباب رجوع در دسترسی به بخشهای مورد نیاز و – اتلاف وقت اربا ب رجوع در دسترسی به نیتجه نهائی همانطور که مشاهد ه میشود در چنین شرایط کار ی که مشکلات فراوانی از جهت کار کارمندان و مراجعه ارباب رجوع به چشم میخورد برای پرهیز بروز چنین شرایطی نحوه جدیدی از چیده مان پلان های ادار ی نیز مطرح گردید.
در این روش یک سطح باز و آزاد ( مثل یک اطاق بزرگ ) در نظر گرفته میشود – سپس در این سطح ، چیده مان مبلمان اداری با تو جه به شرایط آسایش برای کارمندان انجام میپذیرد این شرایط کما بیش شامل مواردی از قبیل نور ، حرارت ، رطوبت و بطور کلی شرایط محیط کار میگردد .
همچنین برای پرهیز از در هم آمیختن صداهای مختلفی که محیط کار ی وجود دار ند ( مثل صدای زنگ تلفن ، تایپ .....
) اندازه های خاصی نیز از سوی متخصصین برای فاصله گذاری بین مبلمان اداری ارائه گشته است .
این اندزه بطور معمو ل عبارت از 10 m2به ازای هر نفر میباشد .
در روش جدید تقریبا ً تمام مواردی که بعنوان خصوصیات منفی در مورد پلان های بسته ارائه گردید به حسن تبدیل گشته است .
نظارت به حد اعلای خود رسیده و سرعت عمل در تبادلات بین بخشهای مختلف نیز افزایش میابد .
علاو ه بر آن نور و شرایط محیطی تقریبا ً در همه جا ثابت و یکسان است و به دلیل کوتاه بودن عناصر موجود در فضا مانعی در برابر گذر نور به عمق بیشتر ی از فضا وجود ندارد .
شکل ( ....) نمایش معرفی از ساختمان Wiss Fabr & Domas است که در آن از پلان آزاد استفاده گردید .
در این شکل به سختی حرکت ارباب رجوع از میان دیواره های فراوان برای رسیدن به مقصود خود حکایت دارد .
اما بدون تردید هنوز مشکلاتی در این نوع فضاهای باز اداری موجود است که لزوم احتیاط بیشتر در استفاده از آنها را یاد آوری مینماید .
در این فضا ها هنوز شرایط ایجاد آسایش صوتی مورد بحثهای جدی قرار میگیرد .
حتی با رعایت عدد ده متر مربع برای هر نفر نیز هنوز شرایط صوتی به دلیل آزاد بودن پلان ها و عدم وجود هر گونه جدا کننده بین بخشهای مختلف کاری مناسب نیز .
نمونه بارز یک اختلالات صوتی را میتوان در ساختمان بیمه LLOYDS در لندن مشاهده کرد .
در مرکز این ساختمان بزرگ VOID عظیمی و جود دارد که ابتدا و در طراحی بسیار خوشایند به نظر میرسید .
اما پس از گذشت چندین سال از افتتاح ساختمان به تدریج اعتراضها نسبت به این شرایط بالا گرفت .
مسئله از این قرار بود که هر گاه صدا زنگ تلفن یا یک مشاجره لفظی در طبقه هم کف رخ میداد که انعکاس تا طبقات بالا انتقال میافت و بطور کلی شرایط را در کلیه طبقاتی که به VOID مسلط بودند مختل مینمود .
بدین ترتیب یکی از بنا های گرانقیمت و مشهور در استفاده از این روش اداری جدبد با مشکلات جدر رو برو گشت .
بنا براین میتوان بخوبی دریافت که شرایط پلانهای اداری جدید هنوز همه خصوصیات مطلوب را بدست نیاورده است .
معیار دیگری که در طراحی پلان اداری مد نظر بوده است ، جدا کردن خدمات از فضای کار وایجاد یک فضای خالص اداری است .
این شیوه که در طراحی برخی پلانهای اداری رعایت میشود عمداً جهت حذف مراحمتهای فضایی و خالص کردن فضا ست .
این خلوص امکان استفاده از انواع چیدمانها و نیز تغییراتی احتمالی در فضا را فراهم مینماید .
در چنین شرایطی معمولاً فضاهای خدماتی بصورت پیش ساخته و در کارخانه های خدماتی روی اسکلتی که به اسکلت اصلی بنا متکی است قرار گرفته و سپس به بنا متصل میشوند .
پس ازاتصال درزها عایف شده و فضای نصب شده بعنوان یک فضای کمکی و ارائه دهنده خدمات به فضای اصلی عمل مینماید .
نقشه ارتباطات : با تو ضیحاتی که ارائه شد در طراحی پلان سعی بر ایجاد فضایی بین این رو روش موجود بود.
بدین معنی که در عین استفاده از خصوصیات مثبت فضاهای گسترده اداری ، به نوعی سعی شد تا خصوصیات منفی آنها بر طرف گردد .
برای این منظور از پارتیشن هایی کمک گرفته شد که ضمن جدا کردن نسبی فضاها کلیت آنها را نیز از بین نبرند .
این روش طراحی که در بسیاری از پلانهای اداری امروزی نیز استفاده میگردد جمع کننده و نتیجه بر آورد دو روش قبل میباشد .
همچنین سعی شدتا در پلان با استفاده از الزامات این روش ، صفحات جدا کننده بگونه ای قرار گیرند که موجب تنوع فضایی در محیط کار گردند .
این نتوع فضایی با ایجاد راهروها و بریدگیهای مکرر در این جدا کننده ها بدست آمد .
همچنین از پتانسیل و جود ستوهای بیضی شکل به نحوی استفاده شد که بین صفحات جدا کننده و این ستونها نوعی هماهنگی و ترکیب صورت پذیرد و ستونها از حالت عضوی زائد به یکی از اعضای شکل دهنده فضا تبدیل شده و در تعامل با دیگر اعضا مطرح شوند .
افزایش کار آئی در طبقات : علاوه بر آنچه بطور کلی در مورد طرح پلان تیپ طبقات تو ضیح داده شد ، موارد دیگری نیز در پلانها و جهت افزایش کارایی آنها رعایت شده است .
در قسمتی از پلانه جهت افزایش طراوت در فضای کار ، فضای سبز کوچکی در نظر گرفته شده است .
این فضای سبز علاو ه بر کمک به شرایط محیط کاری ، به تهویه طبقات نیز کمک مینماید .
در کنار این فضای سبز نیز مبلهای راحتی جهت مواقعی که کارمندان احتیاج به محلی برای گفتگوهای کوتاه با یکدیگر و یا با مهمانهای احتمالی خود دارند در نظر گرفته شد در برخی از نقاط برای بهره گیری از نور طبیعی ، و یا برای از بین بردن احساس تنگی در فضای اتاقها ، یک ضلع اتاق با صفحات جدا کننده شیشه ای اجرا شده است .
این امر به ایجاد همبستگی بین فضاهای مختلف یک طبقه و نیز استفاده بیشتر از نور طبیعی ، ایجاد امکان تهویه مشترک در سطح طبقه و نیز ایجاد استساع در فضای اتاق بدلیل نور گذر بودن دیواره ها کمک مینماید .
البته در مجموع فضای ارائه شده یک فضای پیشنهادی است و بدیهی است که با تغییر نیازها میتوان تغییراتی در آن اعمال کرد .
مثلاً در انتخاب مبلمان سعی شد تا از مبلمان مدولار در سراسر بنا استفاده گردد که این مبلمان میتواند در انواع مختلفی ارائه گردد.
بنا بر این از آنجا که آرایش اینگونه پلانهای اداری هیچگاه نهایی و قطعی نیست ، سعی شد تا ضمن ارائه یک آرایش فرضی انواع مختلفی از اینگونه مبلمان و صفحات جدا کننده مورد بررسی قرار گرفته و چند نمونه از آن بعنوان مبلمان پیشنهادی ارائه گردد .
آرایش طبقا ت در ارتفاع : در دو طبقه ابتدایی ساختمان به دلیل وجود شرایط خاط عملکردی ، تغییراتی در پلانها داده شد .
از عمده ترین عوامل تاثیر گذاربر این طبقات ایجاد یک لابی با شکوه بعنوان مدخل ساختمان بود .
بدیهی است که ابعاد لابی متناسب با ابعاد ساختمان باشد .
بنا بر این هم از نظر طول و عرض و هم از نظر ارتفاع سعی شد تا ابعاد لابی متناسب با شرایط و عملکرد ساختمان باشد ( رک .
فصل چهارم ) .
علاو ه بر این برای افزایش تحرک و نیز سهولت دسترسیهای اولیه ، از پله برقی های موربی نیز بهره گرفته شد .
البته هدف این بود که کلیه خدمات عمومی بیمه ای که ارتباط مستقیم با ارباب رجوع داشتند در این طبقاب انجام پذیرند .
این هدف جهت جلو گیری از اتلاف وقت مراجعین در جابجائی بین طبقات و نیز اخلال عملکرد در فضاهای باز اداری انتخاب شد .
بنا بر این قسمت عمده ای از فضای این دو طبقه به محلهایی جهت پاسخ گویی مستقیم به مراجعین اختصاص یافته است .
در عین حال عملکردهای عمومی چون کارت زنی ها ، نگهبانی و اطلاعات نیز در فضای لابی قرار دارند .
در طبقه هفتم نماز خانه و برخی عملکردهای اداری عمومی تر مانند دفاتر خدمات حمل ونقل و تاسیسات قرار داده شده است .
در طبقه آخر نیز تاسیسات و فضای رستوران جهت بهره گیری از دید و منظره قرار گرفته است .
بدیهی است که بخش تاسیسات در این طبقه عایق صوتی میشود .
ارتباط با محیط : باید گفت که بنای طراحی شده یک بنای سازگار با محیط اطراف خود می باشد.
سعی بر طراحی بنایی بود که با استفاده از فتولئائیک ها به تامین تمام یا قسمتی از انرژی مصرفی خود بپردازد و از این طریق فشار کمتری به محیط زیست وارد نماید.
اما این طراحی از عرصه مورد نظر فراتر رفت و ساختمان تبدیل به بنایی شد که یک همزیستی مسالمت آمیز برقرار نموده است.
خصوصیات عمده در طراحی محیطی بنا را می توان در چند بخش زیر دسته بندی نمود: الف – فتولتائیک ها و طراحی بنا: هدف اصلی در ارائه یک بنای طراحی شده با فتولتائیک، در درجه اول تامین انرژی مورد نیاز بتا و در مرحله بعدی ارائه الگویی بوده است که جمع کننده شرایط معماری و استفاده از قابلیت های محیطی و جمع کننده ها انرژی باشد.
اهمیت این مسئله به حدی است که شاید بتوان یکی از اصلی ترین دلایل عدم رشد روشهای توجه به محیط در طراحی معماری را به آن نسبت داد.
تا کنون روشهای گوناگونی در طذاحی محیطی و استفاده از پتانسیل های طبیعت در بناها ارائه شده است.
اما اکثر آنها نمونه هایی را ارائه کرده اند که بدلیل بلندپروازی و یا تلاش برای بدست آوردن همه شرایط مطلوب در آن واحد، عملاً تبدیل به نمونه هایی جدا شده از بافت های شهری و بی ارتباط با آنها گشته اند و بهمین دلیل نیز فابلیت انعطاف پذیری خود در شرایط گوناگون را از دست داده اند.
به عبارت دیگر اکثر این نمونه ها با تبیین شرایط دشواری برای تحقق خود، عملاً امکان استفاده از آنها را محدود کرده اند.
همچنین شرایط ارائه شده برای یک ساختمان مطلوب سازگار با محیط زیست اکثراً در نمونه های مجزا از شهرها، بدستانده اند.
یکی از دلایل این امر سعی طراحان در دستیابی به حداکثر خصوصیات و مطلوب ترین شرایط بوده است، اما این طراحان از این نکته غفلت کرده اند که برای تاثیرگذاری یک الگو در اجتماع شهری، این الگو باید انعطاف پذیری کافی جهت تطابق با محیط های مختلف یک شهر و نیز جهت پاسخگویی به سلایق مختلف مصرف کنندگان را داشته، کمترین محدودیت ها را ایجاد نماید.
با این توضیح در بکارگیری فتوولتائیک ها در بناها چنین معیارهایی مد نظر بوده است.
یعنی فتوولتائیک ها بجای آنکه یک عنصر زائد بر بنا باشند و بصورت مورب روی سقف ها قرار گیرند و یا حتی همچون نمونه های بررسی شده قسمتی از نما را بپوشانند (که محدویت هایی را از جهت رنگ و داخل شدن نور به فضا به همراه خواهد داشت) می توانند به طریقی در طراحی ادغام شوند که از عنصری زتئد به عنصری مفید و کمک کننده به فضا تبدیل شوند.
به این منظور یک نمای دو جداره در نظر گرفته شد که بین این دو جداره پنلهای فتوولتائیک بصورت مورب و با شیب بهینه روی المانهایی که از کف طبقات بصورت عمودی خارج می شدند قرار می گرفت (در هر طبقه 4 المان عمودی از کف طبقه خارج شده، پروفیل ها افقی را روی خود تحمل می کند.
این پروفیل های افقی وظیفه تحمل مستقیم بار فتوولتائیک ها را دارند).
این نمای دو جداره و نحوه اتصالات آن خصوصیات مطلوب زیاید را ایجاد می نمود که در ذیل به شرح آن پرداخته شده است: پاسخ به اهمیت آزادی نما از پوشاندن اجباری آن با فتوولتائیک ها ایجاد سایه در فضای بین دو نما بدون استفاده از سطوح پرکننده غیرشفاف.
در توضیح باید گفت که یکی از مشکلاتی که در طراحی بناهای ملند مطرح می باشد ایجاد تعادل بین شفافیت و دسترسی به نور و منظر و جلوگیری از ورود گرمای بیش از حد در تابستان می باشد.
برای این منظور یک راه حل ایجاد نماهای نیمه شفاف است.
این نماها که در طبقه از یک نوار شیشه ای و یک نوار از پنلهای عایق شکل می گیرد، امکان استفاده کامل از مناظر اطراف را در یک فضای کاری – که از مهمترین عناصر در طراحی فضاهای ادارای می باشد – از بین می برد.
از سوی دیگر راه حل جدیدتری نیز ارائه شده است که عبارت از ایجاد سایه روی نما با استفاده از یک سازه کمکی نمایان است که روی آن قطعات مورب کوچکی قرار گرفته در تابستان، مانع از تابش به داخل فضا می گردند.
در این شرایط نیز دید و منظر در شرایط مطلوب قرار ندارد.
نگهداره نمای بیرونی و فتوولتائیک ها برای ایجاد سایه انجام شده است.
(با بهره گیری از نمونه ها فصل دوم) مانند ساختمان آکادمی Mount-Cenis)) ضمن آنکه دید و منظر نیز در بهترینش رایط قرار دارد و هیچ مانعی در مقابل دید از داخل فضای کاری به سپر وجود ندارد.
کاهش استفاده از سازه کمکی: سازه ایجاد شده برای نگهداری فتوولتائیک ها متکی بر سازه بزرگتری است که برای نگهداری نمای دو جدارده استفاده دشه است.
علت این نمای دو جداره نیز جلوگیری از اتلاف انرژی بدلیل سطوح وسیع شیشه ای است که برای تامین منظر و دید کافی و مطلوب درنظر گرفته شده اند.
بنا بر این تنها سازه نگهدارنده فتوولتائیک ها پروفیل های نازک افقی هستند که البته با احتساب منافعی چون ایجاد سایه توسط همین سازه، اقتصادی بودن آن بیشتر روشن می گردد.
استفاده از فتوولتائیک ها جهت گرم کردن بنا.
همانطور که در فصل دوم نیز بیان شد گرمای حاصل از فتوولتائیک ها نیز در زمستان می تواند بعنوان یک منبع گرمایی به کار گرفته شود.
این گرما در فتوولتائیک های بنا از طریق دریچه هایی به بیرون و به میان نمای دو جداره کنترل می شود.
در زمستان دریچه از داخل باز است و بنابراین گرما به فضای گلخانه ای حاصل از نمای دوجداره صعود می کند.
در تابستان برای جلوگیری از افت عملکرد فتووتائیک ها بر اثر افزایش دما، دریچه بیرونی باز شده گرما از محوطه قرارگیری فتوولتائیک ها خارج نی گردد.
اما همانطور که در شکل (…) دیده می شود فتوولتائیک ها درون یک محفظه شیشه ای نیز قرار دارند.
این امر برای جدا کردن آنها از فضای گلخانه ای پشت نما درنظر گرفته شده است.
بدیهی است که در صورت ارتباط این عناصر با فضای گلخانه ای گرمای جمع شده در این فضا مانع عملکرد صحیح آنها خواهد شد.
همچنین بدلیل صعود طبیعی گرما بسمت بالا احتیاج به فن نیز در تخلیه این فضای کوچک برطرف می گردد.
بدلیل وجود یک سطح شیشه ای مقابل فتوولتائیک ها که موجب بازتاب نور می گردد، پوشش ضدبازتابی روی این قسمت ها اجرا می شود.
با اجرای این پوشش، پوشش ضد بازتاب روی پنل فتوولتائیک که در فصل دوم به آن اشاره شد، غیر ضروری ب.ده، این پوشش به روی نما انتقال می یابد.
استفاده از فتوولتائیک ها در ارتفاع: مزیت دیگری نیز که می توان به آن اشاره کرد بهره گیری از فتوولتائیک ها در ارتفاع است.
بدین معنی که معمولاً در پروژه های مشابه سطوح گسترده ای در سقف یا بدنه ها به نصب فتوولتائیک اختصاص می یابد که البته محدودیت هایی را از نظر طراحی ایجاد می نماید.
همچنین در محلهایی که مساحت زمین طراحی جهت نصب فتوولتائیک (بصورت مجزا از بنا) کم می باشد، این محدودیت ها بیشتر آشکار می گردد.
بنابراین راه حل ارائه شده در طرح مبتنی بر بهره گیری پتانسیل ارتفاع ساختمان جهت نصب فتوولتائیک هاست.
مشابه استدلالی که در فصل سوم و در بررسی نمونه Reflection One ذکر شد (سطح وسیع بدنه کارخانه ها محل مناسبی جهت نصب فتوولتائیک هاست) در اینجا نیز می توان گفت در ساختمانهای بلند استفاده از ارتفاع و بکارگیری فتوولتائیک ها در ارتفاع بجای بکارگیری آنها در سطوح وسیع افقی یک راه حل قابل قبول می باشد.
ب – توجه به محیط طراحی: همانوطر که در بررسی سایت مطرح شد بنایی که به محیط اطراف خود ارائه می شود باید بعنوان یک ضربان به ضربانهای اطراف خود اضافه شده و البته در شرایط عمل آنها اخلال ایجاد نماید.
با این توضیح و با توجه به تحلیل اراده دشه در فصل پنجم که به بررسی ضربانهای اطراف سایت می پردازدذ.
محلهایی که تراکم کمتری در آنهاد به چپم می خورد جهت ورود و خروج به سایت انتخاب شد.
بدیهی است این محا باید دارای دسترسی مستقیم به خیابانها اصلی اطراف سایت و وسایل نقلیه موجود در آنها (اتوبوس، ناکسی و …) داشته باشد.
همچنین با توجه به نموار ترافیکی که در فصل پنج ارائه شد بار ترافیکی سایت می بایست در محلهایی وارد می شود که کمترین تراکم ترافیکی وجود دارد.
البته این امر با دسترسی آسان به وسائل نقلیه عمومی نیز همراه باشد.
بنابراین و با توجه به تحلیل فوق ضلع جنوبی سایت جهت ورود و خورج پیاده به بنا و گوشه شمال شرقی جهت ورود و خورج وسائط نقلیه در نظر گرفته شد.
این انتخاب در مورد عابرین پیاده جهت دسترسی مستقیم و آسان به اصلی ترین خیابان موجود در منطقه (بلوار کشاورز) صورت پذیرفت.
همچنین انتخاب ضلع شرقی برای ورود و خورج وسائل نقلیه دور بودن نسبی آن از فشارهای ترافیکی اطراف بوده است (نمودارهای تحلیلی فصل 5).
انتقال این ورودی به محلهای شمالی تر در ضلع شرقی سایت موجب افزایش امکان پدستیابی به این هدف می گردد.
همچنین با اختصاص محدوده ای نامنظم در سایت به فضای سبز امکان هماهنگی بیشتر سایت و پارک فراهم گشته است.
نامنظم بودن این محدوده و نیز نوع بافت آن (درختان انبوه) یه هماهنگی هرچه بیشتر سایت با عملکردها ضلع غربی (پارک) کمک می نماید.
پ – جمع آوری آب باران: سطوح قوسی شکل نما موجب هدایت آب باران بسمت پائین شده، مانع از پراکندگی آن می گردد.
به همین جهت از این شیب مطلوب برای جمع آوری آب باران در پائین استفاده شده استو در سطح همکف و با اندکی فاصله از ساختمان کانالهایی حفر می شود که آب هداست شده باران توسط نما را جمع آوری می نماد.
پس از جمع آوری و به منظور ایجاد یک همزیستی مسالمت آنمیز با محیط، آب باران بسمت پارک هدایت شده و در آب یاری آن مورد استفاده قرار می گیرد.
با توجه نمودارهای اقلیمی ارائه شده در فصل پنجم، در ماههایی از سال که با رانش نسبتاً مناسبی وجود دارد این جمع آوری می تواند کمک مناسبی جهت آبیاری پارک باشد.
ت – استفاده از تهویه و گرنایش طبیعی در بنا: همانطور که در شکلهای (…) دیده یم شود بخشی تأسیسات زیر سقف نهایی قرار گرفته است.
همچنین قسمتی از سقف نیز پوشیده از فتولئائیک و نیز حرارت حاصل از تأسیسات و وجود آشپزخانه در طبقه آخر، فضای گرمی را در این طبقه ایجاد می نماید.
این گرما با استفاده از شیب درنظر گرفته شده در سقف طبقه آخر به بالا صعود می نماید.
در صورتی که امکان خورج از این گرما از سقف طبقه آخر فراهم شود نوعی مکش در دیواره شمالی که متصل به فضای طبقه آخر می باشد، رخ می دهد.
این نیروی مکش بدلیل پیوستگی فضای دوجداره در ارتفاع ساختمان و با باز گذاشتن پنجره های شمالی در هر طبقه به فضای طبقات نیز وارد می گردد.
از سوی دیگر با بازکردن پنجره های جنوبی امکان ورود هوای تازه به محیط کار فراهم یم شود و بدین ترتیب تهیوه طبیعی اتفاق می افتد.
از سوی دیگر، در زمستان، هوای گرم جمع شده در طبقه آخر به فضای دوجداره فوت می شود.
هوای فوت شده پس از سرد شدن و بدلیل سنگینی هوای سرد در کف طبقه جمع می شود.
سپس بوسیله فن هایی در کف یا قسمت پائین تر دیواره ها این هوای سرد از ضلع جنوبی مکیده شده و به فضای گلخانه ای موجود در این ضلع فوت می شود.
هوای موجد در گلخانه بوسیله هواسازها بال هوای تازه ترکیب شده و بتدریج شروع به گرم شدن می نماید.
پس از گرم ضشدن هوا صعود کرده و از طریق دریچه ای به داخل فضای طبقه آخر وارد می شود و هوای گرم اضافه شده دوباره در چرخه قرار می گیرد.
بدین ترنیب نوعی گرمایش و تویه طبیعی نیز صورت پذیرفته است.
جزئیات اجرایی: در سازه بنا از پی ها و ستونهای بتنی تشکیل شده است.
بوطر کلی در طراحی سازه ساختمانهای بلند روشهای گوناگونی از جهت نحوه ستون گذاری وجود دارد که انواعی چون Tube Systems یا هسته های مرکزی، سیستم های خرایی و … را می توان نام برد.
اما در این میان سیستم دال مسطح برای سازنده این بنا انتخاب شد.
مزیت سیستم دال مسطح که عملکرد آن شبیه سازه ساختمانهای کوچک می باشد، رهایی از تیرهای خرپایی درفضای کار است.
همچنین در این سیستم ارتفاع سقف بدلیل امکان وجود ستونها در فضای داخلی کوتاه تر است.
در این بنا نیز همچون نمونه های مشابه استفاده از سیستم دال مسطح، از سقف بتنی با آرایش تیرهای یک طرفه دنده ای استفاده شده است.
از مزایای استفاده از تیرهای دنده ای می توان به کاهش ضخامت سقف بدلیل تحمل بار توسط تعداد زیادی از تیرها که در یک جهت سقف مقاومت زیاید ایجاد کرده اند نام برد.
همچنین فضای خالی بین این تیرها می تواند جهت استفاده برای نصبلامپهای مهتابی در فضای کار استفاده کرد.
شکل ستونها نیز به نحوی درنظر گرفته شد که در یک جهت کشیدگی بیشتری دارد.
این کشیدگی بیشتر در یک جهت، امکان ایجاد دهانه بزرگتری در وسط هر طبقه را فراهم کرده است.
در عوض جهت دیگر ستونها نزدیک بهم قرار گرفته و بنابراین عرض آنها در این جهت کمتر است.
این ستونها با ستونهای کناری که در بدنه ها قرار گرفته اند تثویت می شود.
علاوه بر این سازه پایه ای، از کف هر طبقه 4 عنصر همودی فولادی خارج می شود.
این عناصر که به شرح عملکرد آنها در تحلیل شرایط نصب فتوولتائیک ها پرداخته شد نقش نگهداری سازه نما را بعهده دارند.
سازه نما نیز از یک شبکه آلومینیمی تشکیل شده است که شیشه های نهایی را روی خود نگه می دارد.
جهت افزایش مقاومت نمای شیشه ای ساختمان در مقابل باد این عناصر افقی بوسیله کابلهایی از چهار طرف مهار شده اند.
این کابلها که به کف طبقات متصل هستند باعث افزایش مقاومت این عناصر و درنتیجه افزایش مقاومت نما می گردند.
البته اینکه عناصر قرار گرفتهدر گوشه ها تنها امکان اتصال کابل از سه جهت را دارند، عناصر فولادی دیگری در نظر گرفته شد که از بیرون به سازه بنا متصل بوده و نقش عنصر کششی چهارم را برای چند طبقه بطور مشترک ایفا می نماید.
بدیهی است که با تغییر جهت فشار جریان باد به نما این عناصر یم توانند بصورت فشاری نیز مقاومت نمایند.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که همواره در ساختمانهای بلند یکی از عوامل تأثیرگذار بر شکل نما، مقاومت در مقابل باد می باشد.
بنابراین شکل قوسی نما نیز به این مقاومت کمک نموده، با هدایت باد موجب کاهش فشار بر سطح نما می گردد (با توجه به نمونه های فصل چهارم) همچنین همانطور که ذکر شد جعبه های خدماتی اطراف بنا بصورت کاملاً پیش ساخته و در کارخانه شده و سپس روی سازه فولادی که جهت نگهداری آنها درنظر گرفته شده است و به سازه اصلی بنا متصل است نصب می شوند.
این نصب با استفاده ماز محلهای تعبیه شده جهت بستن پیچ ها انجام می پذیرد.
پس از نصب نیز محل های اتصال عایق بندی می گردد.
هواسازها نیز در هر طبقه روی این جعبه های خدماتی قرار می گیرند.
جزئیات پوشش بدنه ها نیز در شکل (…) آمده است.
در فضای داخلی نیز مهمترین جزئیات ارائه شده ایجاد کف و سقف های کاذب است.
بطور کلی کف های کاذب یک عنصر ضروری در فضای ادایر به شمار یم رود که وظیفه انتقال کابله و تأسیسات را بعهده دارد.
بنابراین در جزئیات مقطع داخلی نیز کف دوجداره طراحی شده است.
همچنین همانطور که ذکر شد از فضای خالی بین تیرهای دندانه ای سقف جهت نصب چراغهای مهتابی بوسیله آویزهایی که به سقف متصل می شوند استفاده گردید.