تعریف موضوع
مقدمه:
تفکر طراحی واحد همسایگی از زمانی شروع به رشد کرد که در اثر ساخت مجتمع های مسکونی پر جمعیت آمار جرم و جنایت در این مجتمع ها و شرکت ها بالا رفت بنابراین با توجه به فطرت انسان که موجودی اجتماعی است و با توجه به وضع نا به سامان مجتمع ها و شرکت های مسکونی تفکر ایجاد واحد همسایگی در غرب شکل گرفت البته استانداردهای آن ها با استانداردهای واحد همسایگی در ایران فرق دارد. ولی اصل تفکر ایجاد یک مجموعه ساختمانی که در آن افراد ساکن واحد همسایگی با هم روابط اجتماعی داشته باشند.
معرفی موضوع: (عنوان، ماهیت و مقیاس موضوع):
رساله «طراحی واحد همسایگی» به طراحی بررسی مسائل مفهومی شکل گیری یک واحد همسایگی می پردازد فرآیند طراحی آن جایگاه خاصی دارد و بر فرآیند طراحی تأکید دارد. مقیاس این طراحی در حد یک واحد کم تراکم «6-7 واحد مسکونی» طراحی شهری با زمینی حدوداً 4000 m2 است.
استانداردها و نرم ها بر اساس سرانه یک واحد همسایگی کم تراکم به دست می آید.
پذیرش موضوع «انگیزه ها و دلایل تعریف مسئله اهداف کلی»:
مجموعه دلایل و انگیزه های انتخاب موضوع «واحد همسایگی» را می توان چنین عنوان کرد:
واحد همسایگی عامل پیوند اجتماعی انسان ها با یکدیگر است. امروزه با رواج شرکت ها و مجتمع های مسکونی که در آن ها روابط اجتماعی بین همسایه ها لحاظ نشده است باعث رواج فساد فرهنگی، اجتماعی و مشکلات روانی برای ساکنین چنین مجتمع هایی شده است. بنابراین رویکرد جهانی به سمت ایجاد واحدهای همسایگی که در آن بین انسان ها ایجاد شود گرایش دارد.
تعریف مسئله: ایجاد یک واحد همسایگی کم تراکم برای اشخاص و افراد خاص «خانواده های گزینش شده» که دارای مشخصات و نیازهای مشترک و متضاد هستند.
اهداف کلی: مجموعه اهداف رساله این چنین است:
الف) ایجاد یک واحد همسایگی مناسب برای پیوند هر چه بیشتر افراد.
ب) ایجاد واحدهای مسکونی مناسب برای هر خانواده با توجه به نیازهای آنها.
رویکرد به موضوع:
نگرش صرفاً کالبدی به یک موضوع باعث می شود که مسائل انسانی (روح و روان) در آن کم شود در صورتی که یک بنا به خصوص اگر خانه باشد دارای مسائل و مفاهیم عمیقی است که اگر با مفاهیم ایجاد ارتباط و پیوند بین چندین واحد مسکونی ضرب شود، به این نتیجه می رسیم که طراحی یک واحد همسایگی دارای پیچیدگی ها و مفاهیم عمیقی است و به همین علت با واژه هایی مانند: مجتمع مسکونی، مجموعه مسکونی و... کاملاً متفاوت است زیرا غیر از ویژگی های کالبدی دارای ویژگی های غیر کالبدی (اجتماعی، فرهنگی) قویی برخوردار است.
بخش دوم:
شناخت و تحلیل موضوع
خانه:
مقدمه:
خانه از میان فضاهای دیگر که انسان با آن ها در ارتباط است بیشتر به انسان نزدیک است. خانه خصوصی ترین محل برای هر انسان است و حتی در خصوصی بودن، درجات مختلفی دارد. در خانه انسان با خانواده و همسر خود خلوت می کند ولی گاهی اوقات نیاز به تنهایی مطلق دارد بنابراین خانه غیر از فضای عمومی باید دارای باید دارای فضاهای دنج و کاملاً خصوصی برای خلوت کردن با خود نیز باشد.
خانه محل رشد و بروز استعدادها و محلی برای آسایش و سلامت روانی فرد است.
واژه شناسی خانه:
واژه خانه با کلمه (House) مترادف است در زبان فارسی نیز مترادف هایی مانند: سرا، دار، منزل، مسکن و... دارد. این واژه با دو کلمه خانوار و خانواده هم ریشه است که این مسئله ارتباط معنوی خانه و خانواده را نشان می دهد. از طرف دیگر به معنی زن و همسر نیز آمده است و سرا که مترادف خانه است به معنی جهان آمده است و این نشان می دهد در فرهنگ ما خانه جزئی از کل جهان است. خانه در فرهنگ ایرانی اسلامی به عنوان سازمان ده زمان، فضا، مفاهیم و ارتباطات بوده و سمبلی است از قلم و بی چون و چرای انسان که نمودی از وجود، آزادی و اختیار اوست.
تعریف خانه:
مرحوم استاد محمد کریم پیر نیا: خانه جاییست که ساکنان آن احساس ناراحتی نکنند و اندرون خانه یا جایی زن و بچه زندگی می کنند باید تنوع زیادی داشته باشد تا خستگی احساس نشود.
لوکوربوزیه: خانه پوششی است که در تطابق با برخی از شرایط، روابط صحیحی بین محیط خارج و پدیده های زیستی انسان برقرار سازد، در خانه بایستی تک فرد یا یک خانواده زندگی کند یعنی اینکه بخواهد، راه برود، دراز بکشد، ببیند و فکر کند.
مور: خانه برای ساکنانش مرکز جهان است و برای محله اش شاخص ترین بنا در تحکیم مکان.
راپاپورت: خانه در درجه اول یک نهاد است و نه یک سازه و آن نهاد برای مقاصد بسیار پیچیده ای بوجود آمده است. از آن جا که احداث یک خانه پدیده ای فرهنگی به شمار می آید و شکل و سازمان فضای آن به شدت تحت تأثیر فرهنگ است که بدان تعلق دارد حتی از آن زمان که خانه برای بشر اولیه به عنوان سر پناه مطرح بود. مفهوم عملکرد تنها در فایده صرف یا فضای عملکردی محض خلاصه نمی باشد و سر پناهی به عنوان وظیفه ضمنی، ضروری و انفعالی مطرح بود و جنبه مثبت مفهوم خانه ایجاد محیطی مطلوب برای زندگی خانواده به مثابه واحد اجتماعی بود.
هدف اولیه انسان برای ایجاد خانه مصون ماندن از گرما و سرما و در کل داشتن یک سر پناه و محافظ در برابر عوامل طبیعی است. ولی به مرور مسائل روحی و روانی نیز در آن خود را نشان می دهد. و مفهومی عمیق تر می یابد. خانه جایی برای خلوت کردن و زندگی خصوصی و حتی فردی است.
در خانه و هر بنایی دیگر باید غیر مسائل کالبدی به مسائل غیر کالبدی توجه شود.