گنبد سلطانیه
میراث جهانی یونسکو
در مسیر زنجان به تهران و در فاصلهی سی کیلومتری زنجان، در سمت راست جاده، گنبدی عظیم خودنمایی میکند. گنبد سلطانیه یادآور شکوه و رونقی است که در حدود هفتصد سال پیش در این شهر جریان داشته است. حمدالله مستوفی در نزهتالقلوب میگوید: «قبل از حملهی مغول در سلطانیهی فعلی هیچگونه اثر ساختمانی نبود و این ناحیه به شکل مرغزار و چمنزار بوده است. سلاطین مغول پس از استقرار در ایران و پایتخت قرار دادن تبریز ، کمکم برای شکار و گذراندن ایام تابستان بدان سو روانه میشدند و با برافراشتن چادرها، ایام استراحت تابستانی را در آنجا سپری میکردند. به همین جهت، این محل چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده میشد. کمکم پادشاهان بعدی بهخاطر خوش آب و هوا بودن مکان مزبور، تصمیم به ایجاد تأسیسات و ساختمانهایی برای اسکان خویش، لشگریان و اطرافیان خود گرفتند».
در اواخر قرن هفتم هجری قمری ارغونخان، چهارمین ایلخان مغول، دستور ساخت قلعهای با دور باروی ١٢٠٠٠ گام از سنگ تراشیده در منطقهی سلطانیه را صادر کرد. برای ساخت این قلعه که دارای کاخ سلطنتی و خانههای متعدد بود، هزاران نفر از معماران و هنرمندان از تبریز به این منطقه آمدند. ارغونخان در حالیکه ساخت قلعه به پایان نرسیده بود، در آن رحل اقامت افکند و مدتی بعد درگذشت. پسرش غازانخان در ابتدا قصد داشت کار نیمهتمام پدرش را به انجام برساند، ولیکن بنا به دلایلی از این کار منصرف شد و مجدداً تبریز را به پایتختی برگزید. او بعدها تصمیم گرفت در محل سلطانیه، شهری جدید و همچنین برای خودش آرامگاهی مجلل بسازد.
بعد از مرگ او، فرزندش اولجایتو در سال ٧٠٢ هجری قمری تصمیم گرفت به آرزوی پدرش جامهی عمل بپوشاند. اولجایتو برای تسریع در ساخت شهر، در محل سلطانیه چادر زد تا مستقیماً پیشرفت امور ساخت شهر را زیر نظر بگیرد و بالاخره در سال ٧١٠ هجری قمری کار ساختمان شهر سلطانیه به پایان رسید. اولجایتو به همین مناسبت، جشن مفصلی گرفت و این شهر را سلطانیه یعنی محل سلطنت شاهان نامید. اولجایتو بعد از مدتی اسلام آورد و خود را «سلطان محمد خدابنده» نامید. بعد از مرگ وی، سلطانیه رو به زوال گذاشت و سرانجام با حملهی تیمور گورکانی ویران شد. البته به احترام سلطان محمد، تیمور آرامگاه او را مورد دستبرد قرار نداد.
اطلاعات ذیل تا حدودی مبین وضعیت و اهمیت گنبد میباشد:
- یکی از بزرگترین بناهای آجری جهان از نظر قدمت
- تاریخ ساخت: در فاصلهی سالهای ٧٠٤ تا ٧١٣ هجری قمری
- ارتفاع گنبد: ٤٨ متر
- قطر گنبد: ٢٥ متر
تزئینات گنبد
نمونهای از تزئینات نقاشی رنگی
در ساخت گنبد از تزئینات مختلفی استفاده شده که برخی از آنها عبارتند از:
- تزئینات آجری
- کاشیکاری
- تزئینات گچی
- نقوش اسلیمی
- تزئینات چوبی
- تزئینات نقاشی رنگی
- مقرنس
- تزئینات سنگی
البته غیر از تزئینات گنبد، کتیبههای متعددی در داخل و بیرون گنبد وجود دارد که شامل اسامی «الله»، «محمد»، «علی» و تعدادی از آیات قرآن و احادیث است.
اساس طرح بنا بر عدد ٨ قرار دارد. هر چند علت دقیق انتخاب این عدد معلوم نیست، ولی به احتمال زیاد به علت ساختن ساعت آفتابی یا ایجاد ایستایی مستحکم در بنا مورد استفاده قرار گرفته است. ساعت آفتابی، نظر به اهمیت تشخیص زمان برای انجام امور مذهبی در ساختمان گنبد تعبیه شده است. به این ترتیب که اگر نور خورشید از سوراخ اصلی گنبد بتابد هنگام اذان ظهر است. همچنین نوری که از پنجرههای بزرگ میتابد نشاندهندهی ساعت و نور پنجرههای کوچک مبین دقیقه است.
گنبد سلطانیه از نگاه مستشرقین
پروفسور آندره گدار بنای مزبور را اینگونه شرح میدهد: «به یقین عالیترین نمونهی معماری مغول و یکی از بهترین دستاوردهای معماری اسلامی ایران و از نظر فنی شاید جالبترین آنان است».
نمونهای از نقوش اسلیمی بهکاررفته در بدنههای داخلی گنبد سلطانیه
پروفسور پائولزی نیز معتقد است: «مطمئن هستیم که گنبدی را که بیش از صد سال بعد از ساخت گنبد سلطانیه یعنی سال ١٤١٨ و ١٤١٩ میلادی توسط برونلسکی و گیبرتی بر روی کلیسای سانتاماریا دلفیوره زده شده، از فرم و نحوهی ساختمانی گنبد سلطانیه متأثر گردیده است. چون گنبد سلطانیه تنها نمونهی گنبد دوجدارهی متوازی است که اینجانب در تمام آسیا میشناسم. بنابراین، اثر آن بر روی تنها گنبد اروپایی از این نوع گنبد یعنی گنبد برونلسکی انکارناپذیر است». وی در جای دیگری میافزاید: «رابطههای معماری دو بنای گنبد سلطانیه و کلیسای سانتاماریا دلفیوره را به هم نزدیک میکند مثلا که هر دو دارای یک نقشهی مرکزی و گنبدی دوجدارهاند».