دانلود تحقیق مسجد شیخ لطف الله

Word 113 KB 25652 40
مشخص نشده مشخص نشده عمران - معماری - شهرسازی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مسجد شیخ لطف الله
    یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان که هر تماشا کننده ای را خیره می کند و نسبت به هنرمندانی که در انجام آن دخیل بوده اند باظهار تحسین و اعجاب وامیدارد مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقی میدان نقش جهان مقابل عمارت عالی قاپو (دولتخوانه مبارکه) واقع شده و بواسطه کاشیکاری های معرق داخل و خارج گنبد و کتیبه های عالی که مقداری از انها بخط علیرضای تبریزی عباسی(2) است از زیبائی و ظرافت کمتر نظیر دارد.

    این مسجد که شاهکاری از معماری و کاشیکاری ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجری است بفرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع‌‌ شده و سر در زیبای آن در سال 1012 هجری به پایان رسیده و سال اتمام ساختمان و تزئینات کاشیکاری آن 1028 هجری قمری است.

    سال اتمام سر در مسجد بموجب کتیبه ای که به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده به شرح زیر است:
    ” امر با نشاء هذا المسجد المبارک السلطان الاعظم و الخاقان الاکرم محیی مراسم آبائه الطاهرین مروج مذهب الائمه المعصومین ابوالمظفر عباس الحسینی الموسوی الصفوی بهادر خان خلد الله تعالی ملکه و اجری فی بحار التأیید فلکه ب محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین صلوات الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین متبها علی رضا العباسی 1012“(1) و سال اتمام ساختمان مسجد (1028 هجری قمری) در داخل محراب کاشیکاری معرق بی نظیر آن در دو لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی لاجوردی بشرح زیر آمده است :
    ” عمل فقیر حقیر محتاج برحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناء اصفهانی 1028“
    در یک لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه لاجوردی در بالای پنجره کاشیکاری زیبای سر در بخط علیرضای عباسی نوشته شده است:” مایه محتشمی خدمت اولاد علی است“

    وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله
    شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم اصلا از مردم میس از قرای جبل عامل یعنی لبنان حالیه است و خاندان او همه از فقهای امامیه بوده چنانکه پدر و جد و حد اعلا و پسرش همه به این عنوان اشتهار داشته اند.

    به مناسبت سعی بی اندازه پادشاهان صفوی در ترویج احکام مذهب تشیع و تشویق و اکرام فقهای آن شیخ لطف الله میسی عاملی نیز مانند جمع کثیر دیگری از علمای بحرین و جبل عامل در اویل عمر از موطن خود به قصد ایران عازم و ابتداء در مشهد مقدس مقیم شد و در آنجا پس از استفاضه از محضر علمای ارض اقدس از جمله ملا عبدالله شوشتری از جانب شاه عباس بزرگ بخدمت آستانه رضوی برقرار گردید و تا تاریخ فتنه از بکان و دست انداری ایشان بر مشهد در آن شهر مقیم بود سپس از شر ایشان به قزوین پناه جست و در آنجا بکار تدریس مشغول شد.

    شاه عباس او را از قزوین به اصفهان آورد و در سال 1011 در جنب میدان نقش جهان مدرسه و مسجدی را که هنوز هم بنام او شهرت دارد برای محل تدریس و اقامت و امامت او پی نهاد و انجام این کار تا 1028 طول کشید و در حین اتمام همین ساختمان بود که شاه عباس در قسمت جنوبی میدان شاه طرح انشاء مسجد جامع عباس یعنی مسجد شاه را ریخت.


    بعد از آنکه مدرسه و مسجد شیخ لطف الله برای تدریس و نماز گزاری سیخ مهیا گردید این مرد جلیل محترم در آن مدرسه مقیم و در آن مسجد و مدرسه به امامت و تدریس مشغول گردید و شاه برای وجه معاش او وظیفه ای معین و مقرر داشت شیخ در مسائل قدیمی و فتاوی شرعی بعضی آراء و عقاید خاص داشت و به گفته مؤلف ریاض العلماء با علمای هم عصر خویش در شر پاره ای از این مسائل بغیر حق مناقشه می کرد از آنجمله اقامه نماز جمعه را در غیاب امام واجب میشمرد و شخصا در مسجد خود هر جمعه به این عمل ادامه میداد و مقلدین او از وی تبعیت می کردند تألیفات شیخ بیشتر منحصر بحواشی و تعلیقاتی است که او بر کتب فقهیه علمای قبل از خود نوشته و رسائلی که بر رد فتاوی دینی معاصرین برشته نگارش در آورده است شیخ لطف الله از علوم ادبی نیز بی نصیب نبود و گاهگاهی هم بگفتن شعر طبع آزمائی می کرد.

    تاریخ وفات شیخ لطف الله را مؤلف کتاب مجمل التواریخ در سال 1032 یعنی در همان سالی که بغداد به تصرف شاه عباس در آمده است می نویسد همچنین در عالم آرای عباسی تاریخ فوت او را مؤلف این کتاب در ذیل وقایع همین سال 1032 می آورد و صریحا می گوید که شیخ لطف الله میسی عرب جبل عاملی در اوایل این سال قبل از سفر دارالسلام بغداد که هنوز رایات جلال در ییلاقات فیروز کوه بود در اصفهان مریض گشته بعالم بقاء پیوست.

    مؤلف عالم آرا در ذکر تاریخ فوت شیخ لطف الله گوید که در حین تحریر تاریخ وفاتش چنین بخاطر رسید: شیخ لطف الله رفت از دار دهر رخت بر بست از جهان بیمدار عزم عقبی کرد از دنیای دون شد جناتش مأمن و دارالقرار سال تارخش همی جستم ز عقل گفت با من نکته ای آن پیر کار چون دو” لا“ از نام اوساقط کنی سال تاریخ وفاتش زآن شمار عبارت مهر او جمله :” ثقتی بلطف الله تقینی” بوده است.(1) کتیبه و خطوط نمای خارجی کنبد مسجد شیخ لطف الله کتیبه خارجی کنبد مسجد شیخ لطف الله بخط ثلث با کاشیسفید معرق بر زمینه لاجوردی بترتیب شامل سوره های ” شمس“ و ” دهر“ و ”کوثر” است و در آخر به این عبارت ختم می شود: ” قال الله و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا“(2) در یک حاشیه یک سطری به خط نستعلیق ریز سال اتمام تعمیرات گنبد بشرح زیر ذکر شده است: ”در سال هزار و سیصد و پانزده خورشیدی تعمیر شد“ در لوحه دیگری بخط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی در بالای پنجره مشبک کاشیکاری سر در مسجد شیخ لطف الله نیز از تعمیرات مسجد در دوره سلطنت سر دودمان سلسله پهلوی به شرح زیر یاد شده است: ” در عهد سلطنت اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاه رضا شاه پهلوی خلد الله ملکه و سلطانه تعمیر شد آبان 1307“ بر گردنه گنبد بخط سه رگی (دو مشکی در طرفین و یک سفید در وسط) بر زمینه فیروزه ای جملات (یا کریم) (یا الله) (یا رحمن) (یا رحیم) تکرار شده است.

    در شمسه های پائین گردنه کنبد به خط بنائی مشگی بر زمینه سفید کلمات و جملات: (الله اکبر) (الملک لله) (الحمد لله) (الله و محمد و علی) تکرار شده است.

    کتیبه های فوقانی داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله بخط علیرضای عباسی و مورخ بسال 1025 هجری خطوط کتیبه های داخل مسجد شیخ لطف الله را دو نفر خطاط نوشته اند یکی علیرضای عباسی خطاط مشهور دوره شاه عباس اول و دیگری (باقرنا) خطاط گمنامی که کتیبه های اطراف زوایای داخل گنبد را نوشته است و بحدی شبیه بخط علیرضای عبلسی کار کرده که کار او ضمیمه کار علیرضا شده و نام او تحت الشعاع نام آن خطاط مشهور قرار گرفته و با آنکه در آخر کتیبه هائی که به قلم او می باشد نام او مانند نام علیرضا صریحا نوشته شده است معذلک اسم او به فراموشی سپرده شده و کمتر از او یاد کرده اند.

    دو کتیبه فوقانی داخل مسجد شیخ لطف الله به خط علیرضای عباسی است و از بالا به پائین کتیبه اول به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ که نام خطاط آن علیرضا و سال تحریر آن (1025 هجری) را در آخر کتیبه در بر دارد بشرح زیر است: ” عن النبی صلی الله علیه و آله انه قال من توضا ثم خرج الی المسجد فقال حین یخرج من بیته بسم الله الذی خلقنی فهو یهدین هداء الله الی الصواب والایمان و اذا قال والذی هو یطعمنی و یسقین اطعمه الله من طعام الجنه و سقاه من شرابها و اذا قال و اذا مرضت فهو یشفین جعل الله ذلک کفاره لذنوبه و اذا قال والذی یمیتنی ثم یحیین اماته الله مینته الشهداء و احیاء حیوه السعداء و اذا قال والذی اطمع ان یغفرلی خطیئتی یوم الدین غفرالله له خطاء کله و ان کان کزبد من البحر و اذا قال رب هب لی حکما و الحقنی بالصالحین و هب الله له حکما و علما و الحقه بصالح من مضی و صالح من بقی و اذا قال واجعل لی لسان فی الاخرین کتب الله له فی ورقه بیضاء ان فلان بن فلان من الصادقین و اذا قال واجعلنی من ورثه جنه النعیم اعطاء الله منازل فی جنه النعیم و اذا قال و اغفر لا بی غفر الله لابویه.

    عن ائمه اهل البیت سلام الله علیهم اجمعین اذا دخلت المسجد فقدم رجلک الیمنی و قل بسم الله و بالله من الله و الی الله و خیر الاسماء کلها لله توکلت علی الله و لا حول و لا قوه الا بالله اللهم صل علی محمد و آل محمد و افتح ابواب رحمتک و توبتک و اغلق عنی ابواب معصیتک و اجعلنی من زوارک و عمار مساجدک و ممن یناحک فی الدلیل و انهار و ادحر عنی الشیطان الرجیم و جنود ابلیس اجمعین.

    و قال الامام ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلم من مشی الی المسجد لم یضع رجلا علی رطب و لا یا بس الاسبحت له الارض الی الارض السابعه صدق رسول الله صلی الله علیه و آله کتبها علی رضا فی 1025 کتیبه دوم قسمت فوقانی داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله که در زیر پنجره های مشبک اطراف گنبد نصب شده است به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی به قلم علیرضای عباسی شامل تمام آیات سوره های” جمعه“ و ” نصر“ است و قسمت آخر آن به عبارت زیر ختم می شود: ” سبحان ربک رب العزه عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین صدق الله العظیم و صدق رسوله النبی الکریم و نحن علی ذلک من الشاهدین و الحمدلله رب العالمین کتبها علی رضا العباسی غفرالله ذنوبه” خطوط بنائی در داخل مسجد شیخ لطف الله در زیر کتیبه دوم کمربندی داخل گنبد در هر گوشه در دو شکل مانند به خط بنائی با کاشی مشگی بر زمینه سفید سوره های شریفه ” قدر“ و ”همزه“ و ”کافرون“ و ”انشراح“ و ”فیل“ و ” ماعون“ و ” تین“ و ”فاتحه“ نوشته شده است.

    صفحات کاشیکاری که در هر یک از آنها به خط بنائی یکی از سوره های مذکور نوشته شده است از قسمتهای بسیار جالب و پر حالت داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله است.(2) کتبه های خط ثلث در چهار گوشه داخل مسجد شیخ لطف الله در گوشه جنوب غربی محوطه داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله به خط ثلث سفید با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی سوره(انفطار) نوشته شده و بعد از آن بعبارات زیر خاتمه می یابد: ” صدق الله العظیم الکریم.

    عن ابی عبدالله علیه السلم اذا کان لیله الجمعه انزل من السماء ملئکه بعدد الذر فی ایدیهم اقلام الذهب و قراطیس الفضه لا یکتبون الی لیله السبت الا الصلوه علی محمد و آل محمد فاکثروا منها قال ان من السنه ان تصلی علی محمد و اهل بیته فی کل جمعه الف و فی سایر الایام مأته مره” در گوشه جنوب شرقی به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی شوره (لیل)نوشته شده و آخر کتیبه بعبارات زیر ختم می شود: ” صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم.

    عن جابر عن ابی جعفر علیه السلم قال قال النبی صلی الله علیه و آله لجبریل علیه السلم و ای البقاع احب الی الله تعالی قال المساجد و اهلها احب الی الله اولهم دخولا و آخرهم خروجا منها صدق نبی الله.” در گوشه شمال غربی به خط ثلث با کاشی سفید بر زمینه لاجوردی(سوره البینه) نوشته شده و آخر کتیبه بعبارات زیر ختم می شود: ” صدق الله العظیم و صوق رسوله الکریم و نحن علی ذلک من الشاهدین و صلی الله علی خیر خلقه محمد و آله الطیبین الطاهرین و سلم تسلیما کثیرا برحمتک یا ارحم اراحمین و یا اکرام الاکرمین” در گوشه شمال شرقی بخط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی سوره (شمس) نوشته شده و قسمت آخر کتیبه بعبارات زیر خاتمه می یابد:” و قال الله تبارک و تعالی و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم و نحن علی ذلک من الشاهدین برحمتک یا ارحم اراحمین.

    عن ابی جعفر علیه السلام قال لما اسری برسول الله صلی الله علیه و آله الی اسماء فبلغ البیت المعمور فحضرت الصلوه فاذن جبرئیل علیه السلام و اقام فتقدم رسول الله صلی الله علیه و اله صف الملئکه و النبیون خلف محمد صلی الله علیه و آله.“ کتیبه های دو ضلع شرقی و غربی مسجد شیخ لطف الله بخط باقر بنا کتیبه های دو ضلع شرقی و غربی داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله بخط ثلث با کاشی سفید معرفی بر زمینه لاجوردی شامل اشعاری است به زبان عربی مشتمل بر اسامی چهارده معصوم علیهم السلام و عباراتی که قسمت آخر آنها بجمله ” کتبها باقر بنا“ ختم می شود.

    ظاهرا سراینده اشعار شیخ بهائی عالم معروف دوره شاه عباس اول بوده است که در مصراع (بهائک المذنب المستهام) بنام خود هم اشاره نموده.

    کتیبه بشرح زیر است: ” الهی بحق نبی الانام شفیع الذنوب بیوم القیام الهی الهی بنفس الرسول قسیم الجنان و زوج البتول الهی بحق الزکی الحسن بحق الحسین اسیر المحن الهی الهی بزین العباد و بالباقر الطهر کر الرشاد الهی و بالصادق المقتدا و بالکاظم الغیظ بحر الندا الهی بحق الامام المبین علی ارضا قبله الطالبین الهی الهی بحق التقی الهی الهی بجاء النقی الهی و بالعسکری الحسن الهی و بالقائم المؤتمن بلطف بعفوک یا ذالجلال علی هائم فی مهاوی الضلال بهائک المذنب المستهام غریق بحار الخطایا العظام واعتقه یا رب یوم الورود علیک من النار دأب الورود و یسر له کل امر عسیر فانت علی کل شیء قدیر باربعه و عشره اعتضادی وهم شفعای فی الیوم العبوس بطیبه والغری و کربلا و سامرا و بغداد و طوس نام شیخ لطف الله و باقر بنا در کتیبه های دو جانب شمالی و جنوبی مسجد نوشته شده است کتیبه های دو جانب شمالی و جنوبی داخل مسجد شیخ لطف الله نیز یکسان است.

    این دو کتیبه که نام شیخ لطف الله و باقر بنا را در بر دارد بخط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی به شرح زیر است: الهی بحق الهاشمی محمد حبیبک طه شافع العرصات بحق علی نفسه و وصیه ابی ولده والصهر ذی الحسرات و فاطمه الزهرا قره عینه مجسمه الاحزان و العبرات و مسموم اولاد الزنا الحسن الذی رمی الکبد الحری جفا قطعات و مقتول اولاد البغایا بکربلا الحسین شهید الله فی الفلوات و زین عبادالله ذی الحزن و البکا علی ابی الاوصاب والزفرات و باقر علم الاولین محمد شبیه رسول الله ذی الدرجات و مظهر دین الصدق و الحق جعفر و مظهره فی الجهر و الخلوات و موسی شهید الاشقیاء و نجله علی الرضا المسموم فی العنبات و معدن تقوی الله الجواد و ابنه محمد المحبور بالنعمات و هادی الوری نجل التقی معدن النقی علی خفیر الخلق فی القفرات و بالحسن الاصل الاصیل بعسکر ابی العز و الخیرات و البرکات بصاحب هذا العصر اعنی محمدا ای الخاتم الثانی لخیر وصات انلنی انلنی بغیتی برلائهم وصل غلیهم افضل الصلوات و شفعهم فی عبد عبد عیدهم عبیدک لطف الله فی العرصات و بالباقرنا النباء کاتب هذه الحروف وقاء الباری العشرات این مسجد رو به میدان واقع است و مسجد شیخ الاسلام یا فتح الله(شیخ لطف الله) نامیده می شود یعنی گشادگی آسمان آنقدرها بزرگ نیست مدخلش با وجود این بیست پا عرض دارد و فرورفتگی پانزده پا به شکل نیم هلال و از رواقهائی تشکیل شده که دو تای اولش متصل به بازاری است که اطراف میدان را احاطه نموده پائین بنا تا هفت الی هشت قدم از صفحات یشم داخلا و خارجا پوشیده شده، و بالاتر آن را از کاشی الوان پوشیده مثل مسجد بزرگ بالای آن از رواقها و غلام گردشها و قطار آویز با هزاران نقش تشکیل یافته مدخل این مسجد پله کانی است به ارتفاع شش پله و دالان مسقفی که به اندرون بنا منتهی می شود که آن نیز از گنبد بزرگی مستور گشته در اطراف آن حیاط ها حوضها آب انبارها برای تطعیر ساخته اند.

    منبر آن قابل حمل و نقل است و محراب که می توان آن را نمازگاه محمدیان(ص) نامید از یشم ساخته شده و دارای ستونهایی از مینای سبز است به طریق یونیهای این معبد تاریک و وارد نیش کمتر قصری به آن متصل است متعلق به شیخ الاسلام زمان عباس اول و صفی اول و دوم برادرش را که جانشین آن است وزیر بزرگ عباس دوم انتخاب شد.

    عمارت ساعت دیگر بالاخانه ساعت است که از سایر عمارات مذتفع تر می باشد .

    عباس دوم این ساعت را در موقع جلوس به کار انداخت که در هنگام زدن زنگ ساعت صورتهای مختلفی عروسک مانند که باعث تعجب ایرانیان بود در آنجا نمایان می‌شد.

    با صدای موزیک و ساز و این است بچه بازی که جز مردمانی که هیچ ندیده اند به او نگاه نمی کنند سلاطین ایران در موقع جلوس سلطنت خود به کار می انداختند.

    ایرانیان از این ساعت بیشتر تعجب مب کنند تا ما از ساعت(انورث) و استراسبورگ هر چند که این صدا نامطبوع است و این صورتها زشت.

    بازار قیصریه و کاروانسرای شاه بازار قیصریه واقع است در شمال میدان که دارای درب بسیار قشنگی است در سابق گفتم که آن مدخل دارای شکل نیم هلال فرو رفته است، و این را در نقشه می توانید ببینید سر درب آن یک نیم گنبد بزرگی است که ساخته شده از آجرهای کاشی و نقش شده از صورتهای شهوت انگیز بی شرمانه و منتهی می‌شود به دو سکوییکه احاطه می کند دوره عمارت را به ارتفاع سه یا چهار قدم مرتفع از سطح زمین و پیش آمده از عمارت تحتانی از پانزده الی شانزده قدم و آن دیوارهای مستور شده اند از تخته های سنگ یشم و سنگ سماق تا چند ذراع ارتفاع مانند دیوار خود عمارت و این سکوب جایگاه و جواهر فروشان و زرگرهائی است که مصنوعات جواهری و طلائی و پولهای غریب می فروشند و همچنین فروشندگان لباس های فاخر که همیشه مهیا کرده اند مقدار ریاد و قشنگی از آنها را و فروشندگان یراق اسب، سر درب مصور است به یکی از جنگهای عباس بزرگ با ازبکها و بالا و پائین آن صورتها صورت اروپائیهائی است که در سر میز گیلاس به دست دارند مردها و زنها به وضع فاحشه ها و نقاشی آنها بسیار غلط است بر حسب اینکه ایرانیان مهارتی از این کار ندارند و در بالای سر درب ساعت است به بزرگی سه قدم مربع و حالیه آن را زیر آورده اند یا به سبب ناشی گری ساعت ساز بوده در محافظت آن یا به سبب آنکه صدای نامطبوع بوده استنزد ایرانیان به سبب نهی شریعت از صدای ساز(که به جای زنگ در هر ساعتی از ساعت شنیده می شده) لیکن ساعت بزرگ است در بالای سر درب که در منتهای ارتفاع او است و زنگ نمی زند و وزن او تقریبا هشتصد یا نهصد(لیور) می باشد و در کنار ساعت به خط درشا اسم شهر و کارخانه نوشته شده که دلالت می کند بر اینکه این ساعت در یکی از صومعه های شهر هرمز بوده که از آنجا آورده شده است.

    هرمز کمی بعد از بنای این میدان گرفته شد، و عباس کبیر که سیاستمدار زیرکی بود و میا داشت تمام ملل را جلب نماید مخصوصا اروپائیان را به واسطه صنعت و تجارت پر فایده آنها و تصادم با تکالیف مذهبی را اهمیتی نداده در مقابل قلوب مللی را که مفید برای متمول ساختن ممالک خود تصور می کرد، جلب می نمود.

    این بازار را ایرانیان قیصریه می نامند.

    این لغت مأخوذ از لغت (سزار) ( از امپراطوران روم) است و یا آنکه از لغت آلمانی همان کلمه (کی زر) گرفته شده در کتابهایشان(سزاره) قیصریه می نویسند و عباس کبیر این درب را به این اسم نامیده و اظهار می کرد که از روی نمونه سر درب(سزاره) ساخته است.

    از این درب به بازار بزرگتر و با شکوه تر اصفهان وارد می شوند و در این بازار قیمتی ترین پارچه ها به فروش می رسد سقفش محدب و وسط آن فضای مدوری است با یک گنبد عالی بسیار مرتفع مانند سقف بازار در طرف راستش مداخل ضراب خانه و از طرف دیگر کاروانسرای با شکوهی است موسوم به سرای شاه زیرا از مستغلات شاهی است این سرای از دو طبقه شاخته شده و در وسط حیاط وسیعی دارد و مشتمل است بر متجاوز اط یکصد و چهل اطاق این دو بنا دارای دو سر درب بزرگ و متشابه با سر درب خود بازار قیصریه است.

    سر درب ضرابخانه بر سر درب ضرابخانه تصویر علی علیه السلام جانشین محمد صلی الله علیه و اله نقش شده که یک شخص قشنگی را از چنگال شیر نجات می دهد این شجاع محمدیها با دو علامت شناخته می شود شمشیر دو سر و نقاب سبزی که صورتش را مستور داشته ایرانیان جمال علی را با نقاب سبز می پوشانند ولی سایر از پیغمبران و مقدسینشان را با نقاب سفید برای آنکه جمال ایشان بی نظیر و نمی توان سیمای نورانی آن را تصویر نمود، در مسافت چند پا پائین تر محوطه ای است محاط از پنج یا شش کاروانسرا که بزرگترین و قشنگ ترین کاروانسراهای شهر محسوب می شوند، مانند سرای اسطبل سرای کاشان(شهر پارسیان است) (گبرها) سرای لاریها(قسمتی از بیابان کرمان است) این کاروانسرا مملو از دوا فروشان عمده است و بالاخره کاروانسراهای مولتانیها (در کنار بازار قشنگی موسوم به بازار مولتانیها) مولتان اولین شهر هندوستان از طرف قلعه قندهار (در سر حد شمالی ایران واقع است) تمام تجارت هندوستان با ایران قبل از دریانوردی اروپائیان از این طرف بود پس از شرح کامل داخله میدان و بازار قیصریه مشغول می شویم به ذکر بازارهای اطراف میدان که محل فروش تمام اقسام امتعه ای است که در میدان می فروختند لیکن ظریف تر و اعلی تر از آنهائی است که در وسط میدان به فروش می رسد و در عوض گران تر نیز هست.

    اقدامات شاه عباس کبیر در مورد بازار و کالاهای گوناگون عباس کبیر مؤسس میدان شاه چنان دستور داده بود و ترتیبات را منظم ساخته بود که برای سهولت تجارت هر چیزی اعم از آنکه فراوان باشد در بازارهای اطراف یا کمیاب باشد در وسط میدان نیز یافت می شد تا کسبه در بازار اطراف میدان وسط میدان شاه مسغول باشند و نیز حکم کرده بود که تجار و کسبه همکار و هم کتاع تمام یکجا جمع و جداگانه معامله کنند، و در اطراف متفرق نباشند و باز گفته ام که بازارها رواقهای مسقفی هستند به عرض هشت الی نه پا بسیار مرنفع و کنبد مانند دارای دو ردیف دکان، دکانهای نزدیک مسجد شاه پس از قهوه خانه ها صحافانند که شغلشان جلد کردن کتاب و فروش مرکب و قلمتراش و قلم است این رسم میانه ایشان معمول است که عصر جمعه را باز کنند که روز تعطیل محمدیهاست کسی که قرعه به نامش در می آید خوش بخت ترین تمام دیگر آنها است چرا که به مناسبت عید و جمعه و تعطیل عمومی و ازدحام در مسجد در این یک روز بیش از یک ماه فروش می کند.

    پس از آن در طرف چپ و سمت عمارت سلطنتی عبور می شود از مکان صندوق سازها که منتهی می شود به گوشه (میدان) که در آنجا دو کاروانسزای بسیار بزرگ می باشد.

    یکی را مطبخ می نامندو.

    چ.ن آشپزهای شاهی آنجا هستند دیگری را سلاخی که سر حیوانات آنجا بریده می شود و محل دیگری که جهت عمارات سلطنتی مرغ تربیت می کنند و همچنین جهت اشخاصی که شاه دستور می دهد و در بیرون شدن از مسجد به طرف دست راست مکان سراجهاست که همه قسم زین و یراق ضخیم یا لطیف درست کرده و می فروشند این صنعت در ایران مطبوع می باشد و این مکان تا زاویه میدان امتداد دارد.(نزدیک کاروانسرای قشنگ مقصود عصار که شرح آن را گفته ام) نزدیک این کاروانسرا، کاروانسرای دیگری است که آن را کاروانسرای برنج فروشان می گویند و محلی است که خارجهای بابلی(بغدادی) عادتا منزل می کنند و از آنجا می روند به بازار ریسمان تابها(طناب تابها) بعد به کاروانسرای و بازار خراطها و به عمارت ساعت و بازار پنبه زنها که بالاخره منتهی می شود به مسجد صدر.

    در پهلوی این مسجد دو مدخل دیده می شود.

    از دو کاروانسرای بزرگ که یکی نامیده شده است به اسم (گلپایگان) (شهر پارسیان) (گبرها) و دیگری حلاجهای پنبه و در انتهای این کاروانسرا یک میزان شاهی است برای وزن پنبه که عباس بزرگ تأسیس نموده است محض رعایت از رعایایی که پنبه را برای فروش می آورند، متصل به مسجد سر درب عمارت(محمد مهدی صدر اعظم) می باشد و هم عمارت شیخ الاسلام برادر او و همین دروازه سر درب نیز مدخل دو عمارت دیگری است و جلوتر اینها مدرسه بزرگی است به اسم شیخ الاسلام(یا شیخ لطف الله) که در همین وقت ساخته شده است برای همین عبور می کند به محل زنجیره و طوری سازهای ازگلابتون طلا و نقره که منتهی می شود به یکی از خیابانهای بزرگ(خیابان سر چاه خارج میرزا) متصل به میدان شاه که از آنجا می روند به محله که دفترخانه کمپانی هلاندی در آنجاست و هم مریضخانه و دارالضعفای کابوسیان عمارت امام قلیخان معروف نزدیک اوست که سردار کل قشون ایران می بود زمان عباس بزرگ و حربه برنده فتوحات عباس و رفیق قدیمی جنگی او می بود در امتداد این بازارها دکانهای عطاری و قنادی می باشد و دواسازها و در طرف دیگر(شمالی میدان) بازار سمسارها و دست فروشهای معتبر می باشد و این دکانها منتهی می شود به مدرسه ای که نامیده می شود مدرسه ملا عبدالله و در طرف دیگر(ایضا شمالی میدان) بازار آشپزها است که فروش آنها خیلی کم است به قدر کفایت و گذران آنها کم خوردن و امساک شایع و معمول است میانه مسلمین مثل یک معالجه لیکن نه به طور خواری و ذلت(و ریاضت و تحمل نفس آنها خیلی سخت است در استعمال گوشت فقط چنانچه در مذهب رمانیها معمول است) و در روزهای متبرکه و روزهای صیام نمی خورند و نمی آشامند از اول صبح الی اول مغرب و همین طور معمول است میانه عیسویان شرقی و نجبا عیسویان و تفاوتی نمی دانند میانه پرهیز و روزه زیرا وقتی که خودداری می کنند فقط از استعمال گوشت آن را روزه می گیرند و حال آنکه روزه روزه آن است که نمی خورند و نمی آشامند هیچ تا مغرب و روزهای پرهیز عموما حیوانی نمی خورند مانند حیوانات زنده و تخم و شیر و کره بعد از آشپزها کتاب فروشها و بعد از ان گذارگرها یعنی (ریخته گرها) و در وسط اینها یک درب کاروانسرائی است که آن را صفی میرزا پسر بزرگ عباس کبیر ساخته که پادشاه آن را کشت، کاروانسرای دیگری است در نزدیکی بازاری که در آنجا چیت(قلمکار تگرگ) طلائی و نقره می سازند یا از الوان دیگر از روی پارچه های پشمی و پنبه و این صنعت چیت سازی(باسمه گری) به طور خیلی پاکیزه روی پارچه لطیف و ضخیم را استعمال می کنند.

    برای قلاب دوزی بعد از آن می باشند چاپق فروشان به طرز ایرانی که بازار ایشان منتهی می شود به نزدیک بازار قیصریه به یک محلی که (تیچه بازار قیصریه) قشنگ ترین و عالی ترین قهوه خانه های مرتقع است که از بالا و پائین باز می باشد با تختهائی که در داخل آنجاست و ساخته شده است مانند کرسی خیاط ها(نیمکت) که روی آنها نشسته اند و تکیه داده اند به راحتی و آسودگی، بعد از آن بازار کلاه فروشان از پوست گوسفندانی که پشم آنها پیچیدهاست و از پوست سمور و خز و از آنجا ممتد می شود تا زاویه(زاویه میدان در بازار رنگرزها) بازار یا چهارسوق به اصطلاح ایرانیها که زاویه خیابان را چهار سوق می گویند قدری جلوتر(سمت غربی میدان) می رسند جلو دکلن دوافروشها و جلو دکان تیروکمان فروشها(صدق سساز) و از آنجا می رسند به مدخل کاروانسرای جده به اسم مادر صفی اول که انجا را بنا نمود این کاروانسرا بنای بزرگی است و پر جمعیت در اطراف او چهار کاروانسرای کوچک می باشند به همان اسم و این پنج کاروانسرا را نیز می گویند لندنی فروشی یعنی محل فروش جنسهای لندنی زیرا که در آنجا سکونت داشتند تجار ماهوت فروش لندان و ایرانیان به وسیله انگلیس ها ماهوت پوش شده اند که هنوز هم می پوشن این کاروانسراها مملو از ارمنی ها می باشد که تجارت ماهوت می کنند زیادتر از انگلیسی ها و این تجارت منحصر به آنها بود تا زمان شاه سلیمان و تاجری از ملت ارامنه یافت نمی شود که در اینجا مغازه نداشته باشد و جوراب فروشان نشسته اند درب این کاروانسراها جوراب ها را با پارچه های ایرانی بافته اند و قسم دیگری ندیده ام بپوشند بعد از آن بازار چلانگرها (ضلع میدان که حالیه توپخانه، می گویند میانه مسگر ها و عالی قاپو) و بعد از ان بازار فروشندگان کفش های نا مرغوب پاشنه بلند ساغری و دکان های اینها امتداد دارد تا دروازه(عالی قاپو) عمارت سلطنتی که دور ان دروازه می بینید عده از ملاها (یا میرزاها) هرکدام روی یک گلیم کوچک نشسته اند با یک میز کوچک و کاغذ و قلمدان پهلوی آنها گذارده شده است محض خدمت دهقانان و کسانی که نمی‌توانند بنویسند به خرج خود در این جا حسابها و عریض ها و مطالب دهقانان را می نوسیند میان این دروازه و درب خوشید(یا حرمسرا) نشسته اند زرگرها و جواهری ها و آئینه فروشها و خرازی فروشها و سمسارها با خورده فروشها تا به آن طرف میدان که ما شروع کردیم به گردش دور این بازار زیبا.

    شاه عباس این مسجد را برای پدر زنش ساخت و نام اورا بر ان نهاد، همزمان با عالی قاپو.

    این مسجد از لحاظ ساختمانی عبارت است از: یک فضای کنبد خانه با زیر زمینش، یک دالان و یک مسجد بسیار کوچک.

    همین و بس.

    1-فضای گنبد خانه نسبت به میدان 45 درجه چرخیده تا روبروی قبله قرار گیرد .

    اما خود کنبد درست و راست بر جلوخان خود، در میدان قرار گرفته است، چرخش این 45 درجه را دالان حل کرده است 2-دالان عمدا تاریک طراحی شده با سقفی کوتاه، با انکه معمار می توانسته به راحتی از جهات و شمال و شمرق نور بگیرد، اما به جز یک پنجره ی کوچم مشبک سر پیچ دالان دیگر از این امتیاز استفاده نکرده است نور همین قدر است که جلوی پا را ببینی و نقشی از کاشی ها را.

    با دالان پیچ می خوریم تا درست در ضلع مقابل محراب قرار گیریم.

    3-پائین را نگاه کن یک پله است.

    از آن بگذر.

    حالا بالا را ببین.

    فضا منفجر می شود.

    انچه می بینی و هرچه هست نور و رنگ و برقق کاشی است.

    از پنجره های مشبک زیر گنبد نور به درون می پاشد.

    قد و پهنای پنجره ها درست به اندازه ی سطح جرز های میان انهاست که نوعی توالی شب و روز را القا می کنند.

    از تیزه ی هر پنجره و از نیزه هر قاب میان آنها لوزی های زرد رنگ می رویند و توری زیبا را تا نزدیک مرکز سقف می بافند.

    لوزی ها هرچه بالتر می روند کوچکتر و تنگ تر می شوند و به نوعی خطای باصره ایجاد می کنند تا ارتفاع گنبد بیشتر نشان داده شود.


  • عنوان صفحه
    مسجد شیخ لطف الله 1
    وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله 3
    خطوط بنائی در داخل مسجد شیخ لطف الله 9
    کتبه های خط ثلث در چهار گوشه داخل مسجد شیخ لطف الله 10
    کتیبه های دو ضلع شرقی و غربی مسجد شیخ لطف الله 12
    نام شیخ لطف الله و باقر بنا در کتیبه های دو جانب شمالی و جنوبی مسجد 13
    عمارت ساعت 16
    بازار قیصریه و کاروانسرای شاه 16
    سردرب ضرابخانه 19
    اقدامات شاه عباس کبیر در مورد بازار و کالاهای گوناگون 20
    قیصریه 30
    راسته‌ی بازار 35

احداث ميدان هاي دولتي در عهد صفويه از اهميت خاصي برخوردار شد. ميدان عبارت بود از محوطه اي که بناهاي عمده شهر در آن قرار مي گرفت. اين بناها عبارت بودند از: کاخ سلطنتي يا ديوان خانه حکومتي، بازار، مسجد جامع و بزرگ شهر. از بهترين نمونه هاي موجود در تار

این مسجد در سال 1943 میلادی از مقابل توسعه یافت و طرح تکامل آن اجرا شد. هنگامی که مقادسه از قبیله بنی جماعی از فلسطین به دمشق آمدند و در مسجد ابو صالح اقامت کردند که در منطقه باب شرقی قرار داشت مرض طاعون در میانشان گسترش یافت و اماماشان ابو صالح به آنان دستور داد که به سوی کوه ها بروند و در آنجا منتشر شوند .آنها کوه عاصیون را انتخاب کردند و در آنجا اقامت گزیدند که نهریزید از ...

اين مسجد در سال 1943 ميلادي از مقابل توسعه يافت و طرح تکامل آن اجرا شد. هنگامي که مقادسه از قبيله بني جماعي از فلسطين به دمشق آمدند و در مسجد ابو صالح اقامت کردند که در منطقه باب شرقي قرار داشت مرض طاعون در ميانشان گسترش يافت و اماماشان ابو صالح به

این مسجد در سال 1943 میلادی از مقابل توسعه یافت و طرح تکامل آن اجرا شد. هنگامی که مقادسه از قبیله بنی جماعی از فلسطین به دمشق آمدند و در مسجد ابو صالح اقامت کردند که در منطقه باب شرقی قرار داشت مرض طاعون در میانشان گسترش یافت و اماماشان ابو صالح به آنان دستور داد که به سوی کوه ها بروند و در آنجا منتشر شوند .آنها کوه عاصیون را انتخاب کردند و در آنجا اقامت گزیدند که نهریزید از ...

یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان که هر تماشا کننده ای را خیره می کند و نسبت به هنرمندانی که در انجام آن دخیل بوده اند باظهار تحسین و اعجاب وامیدارد مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقی میدان نقش جهان مقابل عمارت عالی قاپو (دولتخوانه مبارکه) واقع شده و بواسطه کاشیکاری های معرق داخل و خارج گنبد و کتیبه های عالی که مقداری از انها بخط علیرضای تبریزی عباسی(2) است از زیبائی و ظرافت ...

اي «معلم هستي و هو» اي اسطوره عشق و صفا و اي معمار جهان هستي انديشه ، تفکر ، شناخت ، قلم و گفتار مان از توست . تو سرود عشق را سرداري و ايثار را به ما آموختي . تو راهنماي همه هستي مائي ، تو قافله سالار و دلاوري . تو«علم الاسماء» و موشري

اصفهان سرزمین اصفحان حدود 2600 سال پیش بخشی از سرزمین ماد بود. بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که نام این سرزمین در روزگار هخامنشیان گابه یا گی بوده است و پاراتیکا، که آن را فریدون امروزی می دانند، از نواحی مشهور و آباد آن بوده است. در روزگار اشکانیان، سرزمین اصفحان یکی از استانهای بزرگ کشور بوده است. دردوره ساسانیان نیز سرزمین اصفحان استانیمهم به شمار می آمد و محل زندگی اعضای هفت ...

اساس تقسيم بندي شرکت سهامي فرش ايران، نقشه هاي فرش ايران به 19 گروه اصلي و تعداد زيادي طرح هاي فرعي تقسيم مي شوند. گروه 1 طرحهاي آثار باستاني و ابنيه اسلامي: اين طرحها از ساختمانها و کاشيکاري ها و اشکال هندسي و تزئيني بناها الهام گرفته شده است. در

معماري قاجار پهلوي معماري ايران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوي دچار هرج و مرج و آشفتگي شد در اين دوران ما شاهد احداث همزمان ساختمانهايي هستيم که هر کدام بيانگر يکي از مکاتب فکري دوره هايي مشخص از تاريخ ايران هستند : کاخ مرمر به تقليد از معما

گنبد : آسمان، سقف یا ساختمان بیضی شکل که غالبآ با آجر بر فراز معابد، مساجد، قبور یا آرامگاه ها می سازند. گنبد یا آسمانه همانطور که از نامش بر می آید، شباهتی رمزی با آسمان و عرش را بیان می کند. گنبد مظهر آسمان و فضای مکعبی شکل زیر آن مظهر زمین و ماده ، و قوس مقرنس کاری شده آن همچون حلقه واسط زمین و آسمان تلقی می گردد. حضرت رسول در روایت معراج، گنبد عظیمی را وصف می کند که از صدف ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول