تحلیل مسائل پیرامون مرمت
دوره جدید مرمت در عمارت چهل ستون قزوین از سال 1334 آغاز شد؛یعنی از زمانی که این عمارت را،به گمان حفظ ارزش های آن ،برای کاربری موزه هنرهای زیبا در نظر گرفتند.گذشته از تعمیرات سال 1347 ،این بنا از سال حدود52 تا73(بیش از 20 سال)هر ساله دارای برنامه مرمتی بوده است.
به دلیل اهمیت معماری این بنا و نقاشی های نفیس ودوره صفوی و دوره های بعد،کار مرمت به تدریج و با حساسیت ویژه ای به انجام رسید.
استمرار هوشمندانه کار پژوهش و مرمت را باید از نکات مثبت و قابل تقدیر در این بنا ی تاریخی ،در طول این سالها دانست.
با توجه به گزارشهای موجود می توان چنین استنباط نمود که مرمت بنا، از دهه 50 به بعد ، از یک برنامه منطقی و پیش بینی شده ای (البته با توجه به اعتبارات در نظر گرفته شده) تبعیت کرده است.
بطوریکه از استحکام بخشی بنا، که خطر سازترین و حیاتی ترین بخش محسوب می شد ، شروع شد و با رسیدن به جزئیات کالبدی بنا ، کار طراحی و ساماندهی محوطه در این دوره به پایان رسید .
والبته در ضمن تمامی این سالها، آشکار سازی و تثبیت نقاشی ها با صبر و حوصله در حال انجام بود.
مرمت کاخ روندی از داخل به بیرون داشته است .
ابتدا حفظ ماهیت وجودی کالبد اثر مهم تلقی شده و با اطمینان از زنده ماندن بنا ، به بخش ها و مسایل بیرونی پرداخته شد .
گر چه از ابتدا عمارت را برای کاربری موزه در نظر گرفتند، ولی آنچنانکه روند انجام مرمت در این بنا را پی میگیریم ، تعمیر ساختمان به سمت سازگار شدن با این کاربری نیست.
سیاست مرمت به سمت حفاظت پیش رفته و ارزش گراست و بصورت ریشه ای هدفی آرمانی را دنبال می کند .
اما پیش از این بنا اسم موزه را برخود دارد و در حین مرمت یا پیش از آن همچنان با کاربری موزه ادامه حیات می دهد .
این دو گانگی برخورد سیاست گذاران و تاثیر گذاران ذی نفوذ یا ذی نفع در این بنا و متخصصین مرمت ، چندان به نفع بنای تاریخی تمام نشده است .
چرا که هنوز سر درگمی در برخورد با این بنا به چشم می خورد .
مثلا امسال سالن طبقه بالایی را از اشیاء تخلیه کرده و طبقه همکف را به این کار اختصاص داده اند .
با نظر به بنا و تقشه آن در می یابیم که عمارت مذبور که کوشکی بوده در میان باغ، از طرحی آزاد و برون گرا برخوردار است که از هر طرف به اطراف راه دارد.در واقع تالار میانی هم کف نوعی فضای نیمه بسته و نیمه باز طرح اندازی شده که آب آزدانه به داخل جریان داشته است.
در نظر گرفتن کاربری موزه (محل حضور اشیا)که ماهیتا محلی است با پیش بینی ایمنی فراوان، با ویژگی این بنا منافات دارد.
به قول آقای مهندس مجابی، در گزارش سال 1360، بنا خود موزهای از نقاشی و در واقع هنر دوره صفوی و پس از آن است و خود بنا به خاطر قرارگیری آن در رده بناهای اولیه صفوی از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار است.
حال آوردن اشیاء موزه ای و نمایش دادن آنها در این فضا ارزش هر دو را کم می کند.
در اثر زلزله سال 1369 منطقه شمال کشور، بدون اینکه تغییری در سازه و اساس عمارت چهل ستون وارد آید،با شکستن ویترین ها،بسیاری از اشیا موزه ای نیز از بین رفت که نشان دهنده انتخاب نادرست است.
ویژگی ها، تحولات و گسترش شهر قزوین در دوران صفوی
شهر قزوین با توجه به موقعیت جغرافیایی و طبیعی و بعدها اهمیت اقتصادی،همواره در مسیر درگیریها و جنگ ها ی تاریخی بوده است و رفته رفته پایه و اساس شهری که اهمیت اقتصادی و نظامی توامان را داشته،در پیش از اسلام ریخته شد،که البته در طول تاریخ دستخوش تغییرات فراوان گشته و دگرگونی های بسیاری را شاهد بود.
پیش از صفوی
قزوین در سال 25 ه.ق به تصرف مسلمین در آمد و به عنوان سنگر و پایگاه مرزی مهمی بر سر چند راهی ،مورد استفاده بود به طوری که از آن به باب الجنه(درب بهشت)و بلده المومنین در کتب و احادیث یاد می کردند.
شهر برای نخستین بار در زمان الهادی خلیفه عباسی به سال 170 ه.ق در کنار شهر شاپوری گسترش یافت که بعدها این دو به هم متصل شدند.
شهر در زمان حکومت سلجوقی (سده پنجم وششم)به علت پیشرفت اسماعیلیه و استقرار ایشان در دژ الموت واقع در منطقه کوهستانی شمال قزوین ،مورد توجه بسیار قرار گرفت ونقش دفاعی آن اهمیت بیشتری یافت.
به طوری که برای دومین بار ، توسعه تاریخی این شهر به طور گسترده ای در گستره و زیر ساخت های آن به انجام رسید،مقصوره جامع کبیر و کتیبه زیبا و پر محتوای آن ،خود گویای این تحول است.
در زمان حمله مغول به سر تاسر ایران شهر قزوین دچار آتش سوزی و تخریب گردید؛ اما بعدها اهمیت خود را باز یافت و در دوره آق قویونلها و قرقویونلوها(سده دهم)بارها بین حکام مختلف دست به دست شد.
تا اینکه با حضور دولت صفوی و به تبع آن یکپارچه شدن مملکت تحت سیطره حکومت مرکزی در آمد.
زمان صفوی اما اوج شکوفایی و گسترش شهر قزوین را باید زمانی دانست که به عنوان دومین پایتخت سلسه صفوی برای مدت 51 سال (955 تا 1006 ه .
ق ) در آمد و پس از آن نیز در زمان حکومت این سلسله مورد توجه بود قزوین در زمان سلطنت شاه طهماسب ، بنا به دلایل سیاسی و نظامی و حل مشکل نزدیک بودن پایتخت اول ( تبریز ) به مرز عثمانی ، برای پایتختی برگزیده شد .
و ساز و کارهای اداره حکومت مملکتی در آن به اجرا درآمد .
« اهمیت جغرافیایی قزوین و واقع شدن آن در محل تقاطع راه های خراسان و آذربایجان و ایران مرکزی و شمالی و ارتباط با جلگه های حاصلخیز ابهر و ساوج بلاغ و شهریار و ری ، امکان مهمی را برای انتخاب این شهر به عنوان پایتخت برای شاه طهماسب فراهم آورد».
( اشراقی ص 323) توسعه شهر صفوی گسترش شهر برای پایتختی ، به سمت خارج از شهر در جهت شمال صورت گرفت که امکان گسترش در آنجا بیشتر فراهم بود.
نه در بستر شهر قدیم .
«محور اصلی توسعه کالبدی شهر در عصر صفوی ناحیه مسجد جامع واقع در شارستان ساسانی به سمت شمال شهر و باغات موسوم به جعفر آباد واقع در محله سعادت آباد و زنگی آباد است ، باغ - شهر سلطنتی به شکل مربع مستطیل تقریبا در امتداد شمال و جنوب کشیده بود و از طریق ضلع جنوبی با شهر سلجوقی ( شهر قدیم ) و از جانب غربی با بازار ارتباط داشت ، جبهه شرقی آن به امتداد یکی از شعبه های فرعی مسیل رودخانه اترک محدود می شد .کوشک ها و کاخ های سلطنتی و بناهای اشراف و فئودال ها در این محدوده بر پا شده بود و مجموعا شهر سلطنتی را تشکیل می داد که از طریق میدان دولتی یا میدان شاه به شهر مردمی در اطراف مسجد جامع متصل می شد .
و از جهت غرب از طریق دروازه ها و راهروهای زیرزمینی و گذرها به مجموعه بازار ملحق می گردید .
بدین ترتیب ساختار شهر ،بر اساس مثلث شهر سلطنتی ـ شهر مردمی و بازار ، برپا شد .
در قطب شمالی توسعه با میدان مستطیل شکلی که طول آن حدود 3 برابر عرض آن است،طراحی گردید،نقش اصلی این میدان از نظر طراحی شهری ، سازمان دادن عناصر توسعه جدید شهری است که در اطراف یک فضای مرکزی قرار می گرفتند .
هم چنین وظیفه پیو ند شهر قدیم و جدید را بر عهده داشت و لذا از نظر اجتماعی مرکز فعا لیتهای مدنی و پا سخ گوی نیازهای سیاسی و حکو متی است».(مجابی482) این میدان که بدان میدان اسب یا میدان شاه می گفتند ،خود بر گرفته از میدانی بود که در زمان اوزن حسن در تبریز ساخته شده بود و بعدها نیز سرمشقی برای طراحی جدید توسعه شهری در دوران صفوی شد که مهم ترین آن ، میدان نقش جهان اصفهان است ،به هرحال این نوع میدانها در این زمان و مکان تجلی بنا های حکومتی و وابسته به حکومت شدند.
از جانب غرب،شهر سلطنتی را دروازه های ورودی، میادین و سپس راسته بازارها به بدنه قدیمی شهر متصل می کرد .
ناحیه شمال و شمال شرقی در اختیار مراکزسیاسی و حکومتی بود که کوشک ها و باغ های خود را در این نا حیه احداث کرده بو دند .
میدان جنوبی از سر درب عالی قا پو تا مسجد جامع ،محور اصلی تو سعه شهر صفوی را تشکیل می داد .
این محور در مقا بل مسجد جامع چرخشی به جا نب جنوب غربی ،از مقابل مسجد به امامزاده حسین منتهی می شد که نقطه مقابل شهر سلطتی و به عنوان قطب فرهنگی و مذهبی شهر عمل می کرد .به قرینه شکل گیری کا لبدی ،از نظر مضمون اجتماعی و سیاسی نیز این دو فضای شهری در مقابل هم قرارمی گرفتند.انتهای محور، دروازهء امامزاده حسین بود و به اصفهان متصل می شد».
(مجابی ص483) به دلیل قرار گیری ارگ سلطنتی در جبهه شرقی بازار و ضرورت عبور راههای کاروان که از غرب و جنوب غربی وارد شهر می شدند و برای رسیدن به کا خ های سلطنتی و انجام تشریفات ورود ، ازبازار عبور می کردند،راسته های شرقی و غربی بازار که از میدان های بزرگ و متوالی می گذشت ،شکل می گرفتند .در حالی که راسته های شمال-جنوبی وظیفه اتصال شهر قدیم به شهر جدید را بر عهده داشتند .
راه های ورودی به سمت مرکز سلطنتی شهر از سوی غرب به علت رفت و آمد هیات های سیاسی ممالک خارجی اهمیت بیشتری داشت و دروازه شمالی بیشتر واجد اقتصادی بود و دروازه جنوبی که به راه اصفهان میرفت از هر جهت مورد نظر بود.
سه فضای کلان شهری عبارت بودند از: 1ـمیدان شاهی مقابل سردر عالی قاپو 2ـمجموعه بازار 3ـ مجموع بقاع و گورستان های امامزاده حسین و شهر قدیمی که به این فضاها دارای نقش های متفاوت سیاسی ـ مذهبی ـ گردشگری ـ فرهنگی و اجتماعی ـ سمبو لیک و نشا نه ای مهم بودند.
(مجابی ص 484 ) و اما فضای مجموعه مسجد جامع ،به ویژه امامزاده حسین با مزارات متعددش ،روح مقدس شهر را درخود داشت که حتی ،دشمنان و مها جمین و فا تحین ناچاربه احترام و اکرام آن بودند تا بتوا نند به مردم شهر تقرب جویند و پایه های حکومت خود را مستقر کنند.(مجابی ص485) حدود شهر صفوی قزوین در زمان صفوی دروازه های متعددی داشت که عبارتند از:دروازه پنبه ریسه ،دروازه مغلاوک ،دروازه شهزاده حسین ، دروازه ابهر ، دروازه پنجه علی ، دروازه کند باز .بیرون از این محدوده ،در طرفین شرق و غرب شهر، دو رودخانه دیزج و انزج جریان داشت که بخشی از آبهای شرقی که از کوه بارجین در شمال می آمد ،آب مصرفی آسیاب های شمالی را تأمین می کردو در بخش غربی نهری از کنار بازار جریان داشت که در مسیر قدیمی آن ، خیابان سعدی کنونی احداث شده است .
حد جنوبی شهر ، میمون قلعه و قبرستان عتیق قرار گرفته که قبلا با رویی نیز داشته است دروازه کوشک حد نهایی شمال شهر بوده است .
بدین ترتیب محدوده قزوین در دروه صفوی که با فت اصلی شهر را در بر می گرفت، از سمت جنوب از میمون قلعه به قبرستان عتیق کشیده شده ، مسیر بازار را به سوی شمال طی می کر د و از آنجا در مسیر خندق شما لی تا حکم آباد ادامه مییافت و سپس از مسیر رود خانه شرقی می گذشت و در امتداد این مسیر دروازه های پنبه ریسه و دروازه ری قرار داشت .
بافت دوران اسلامی ،خصوصا دوران سلجوقی و مغول ، نظیر مسجد جامع عتیق ومدرسه حیدریه و مقبره حمدالله مستوفی در بخش جنوبی و شرقـــی ایــن محدوده قرار دارد.
تا زمان شاه طهماسب اول،رودخانه بازار،خندق غربی شهر بوده و نزدیک این محل دروازه ای موسوم به پنجه علی قرار داشت.
(اشراقی ص323) باغ شهر سلطنتی سعاد آباد قزوین همانطور که پیش از این گفته شد،توسعه قزوین برای پایتختی،جدای از شهر قدیم و در بخش شمالی آن در باغ های جعفر آباد و زنگی آباد در محله سعادت آباد،به طور وسیعی به انجام رسید.
و باقی ساختارها به هم متصل شدند.
ساخت و سازهای حکومتی در قالب باغ شهر سلطنتی به همراه دولتخانه و کاخ ها و کوشک ها وباغ های مفرح بنا گردید.
شهنشه شهری اندر جنب قزوین فکنده طرح با صد زیب و تزئین (عبدی بیگ،دوحه الازهارص26) گرچه از این باغ آثار چندانی به جز سر در عالی قاپو و یکی از عمارت های کلاه فرنگی- که در دوره قاجار مرمت اساسی شد- باقی نمانده ولی در متون و سفرنامه ها ،اشارات روشنی درباره آنها رفته است.
شروع احداث باغ در سال 951 ه.ق است.
قاضی احمد قمی در کتاب خلاصه التواریخ ،در ذیل حوادث این سال اشاره می کند: در این سال پادشاه را به خاطر رسید که در قزوین باغی احداث کند .
تا اینکه در ماه ذی حجه ،ارضی موسوم به زنگی آباد را از میرزا اشرف جهان خریداری نموده ،مهندسان دانشور و بنایان صاحب هنر ممالک محروسه را احضار نمود و فرمان داد طرح باغی مربع شکل به نام باغ سعادت آباد تهیه کنند و در وسط آن باغ ،عمارات عالی و تالارها و ایوان ها و حوض ها بوجود آوردند و سر دروازه خیلی مرتفع بنا کرده ،آن را با کاشی الوان بیارایند و بر فراز آن برج کبوتری بسازند و سطح باغ را گذرهای مربع و چمن های مثلث و مسدس تقسیم کرده،از وسط خیابان آن نهری جاری بسازند و در حوالی آن در خیابان چنار و سپیدار نشاند.
مثلث ها و مربع های اطرافش را به درختان گل یاسمن و ارغوان و سایر درختان میوه دار بیارایند.
سرانجام در سال 965 ه.ق کار ساخت باغ به اتمام رسید و دولتخانه به آنجا منتقل شد .
یعنی همان سالی که سیلی عظیم قزوین را فرا گرفته بود.
باغ به صورت مربع مستطیل که کشیدگی آن در محور شمال – جنوب ساخته شد و آن طور که عبدی بیگ و دیگران اشاره دارند،دو خیابان اصلی شمالی-جنوبی و شرقی- غربی با جویی در میان آنها باغ را به چهار قسمت می کرد و در محل تلاقی این دو خیابان عریض صفه ای ایجاد شده بود که کاخ ارسی خانه بر آن بنا گردیده بود.
این کاخ باید بزرگ و زیبا بوده باشد که این چنین در مرکز قرارداشته است.
در دوحه الازهار نیز آمده است باغ نیز به شکل حاشیه احداث شده بود.(امیرغیا ثوند ص 30) با توجه به ویژگی های کلی یاد شده،می بینیم که نقشه از پیش فکر شده باغ به طور کامل از طرح چهار باغ ایرانی تبعیت کرده است.
نمونه های زیادی از این طرح در معماری ایرانی ساخته شده و بر جای مانده است.
اما تفاوت باغ سعادت آباد قزوین با بقیه در این است که باغ در واقع زمینه ای است برای حضور ساختمانهای دولتخانه و کاخ ها و کوشک های عمومی و خصوصی و محل حضور پر جنب و جوش درباریان و میهمانان که در حقیت همان باغ – شهر را تشکیل میداد.
در حاشیه خیابان های اصلی .درختان چنار و سپیدار و در حاشیه خیابان فرعی و حاشیه باغ درختان بید و عرعر کاشته بودند.در کناره خیابان ها و سطح باغ جوی های آب جریان داشت.
سطح باغ به گذرهای مربع تقسیم و هر مربع به مثلث ها و مسدس ها تقسیم می شد ه و باغ قسمت های میانی چمن کاری و اطراف آن با درختچه های زینتی تزئین شده بود،باغ را با انواع گل های لاله،نیلوفر،نسترن سرخ و سفید، یاسمن زرد و کبود و سفید،سوسن ، زنبق، نرگس، خیری، بنفشه، خطمی، ارغوان، گل سرخ، گل صد برگ وگل نز زیبا سازی کرده بودند.
بقیه سطح باغ را درختان میوه همچنون گیلاس،آلو ،سیب، لوز(بادام) حلوین، آلوچه، (امرود)، شفتالو،انار،نخل،قیسی، توت، زردآلو، فندق، پسته، سنجد،انجیر و انگورستان های فخری ،صاحبی،ملاحی،اطهری و حسینی آراسته بودند.درختان بید ،عرعر،چنار،سرو،شمشاد،صنوبر،نارون سایه گستر فضای باغ بوده است.
در باغ باغچه های پر گل و چمن کاری با آب نماهای متعدد نیز وجود داشته است.
آب در آب نماها راکد نبوده و از حوضی به حوض دیگر و از آنجا به جویی هایی که در سطح باغ ساخنه بودند،جاری می شده است.
(امیر غیاثوند ص 30 ).
بر اساس سرودههای عبدی بیگ،23 باغ گلزار ،چمنزار و موستان و نیز کاخ در باغ - شهر سلطنتی قرار داشته است.
کاخ ها و بناهای دولتخانه در جبهه جنوبی و غربی باغ به مرکزیت کاخ ارسی خانه در مرکز ،واقع بوده اند.
یعنی دو جبهه ای از باغ که به میدان سعادت آباد و بازار و میدان شاه و هسته اصلی شهر متصل می شد و بیشترین رفت و آمد ها نیز در این بخش ها در جریان بود.
حداقل حدود 8 باغ و کاخ علاوه بر دولتخانه در سمت غرب احداث شده بود و مسجد پنجه علی که دروازه ای از بیرون به آن متصل می شد نیز در حاشیه غربی داخل باغ قرار داشته است .
اما جبهه شرقی و شمالی باغ به عنوان فضاهایی خصوصی تر،به باغ و باغچه و انگورستان هایی که کاخ هایی را در بر گرفته بودند ،اختصاص داشت.
این دو جبهه باغ به بیرون شهرو از شمال به شکار گاهها و از شرق به باغات دیگر منتهی می شد .
ورودیهایی در چهار جهت باغ ـ شهر تعبیه شده بود که عامل ارتباط بیرون به داخل و بر عکس آن بود .
در بخش دیگر در این پروژه توضیحات مفصل داده خواهد شد.
موقعیت عمارت بنای تاریخی چهل ستون در محله درب کوشک،تقریبا در مرکز شهر قزوین که روزگاری شمالی ترین قسمت شهر محسوب می شد ،قرار دارد .
محوطه باز جلوی آن ،سبزه میدان با آب نما و فضای سبز است که شکل کشیده مستطیل مانند میادین قدیمی ایران دار .
که شاید به یاد دور میدان قدیمی شهر صفوی قزوین احداث شده و محل به هم رسیدن شش خیابان در چهار جهت است.
باغ و عمارت کاخ – موزه چهل ستون ،از شمال به سبزه میدان ،از شرق به خیابان هلال احمر ، از غرب به ساختمانهای اداره پست و تلگراف و تلفن و مدرسه علمیه و در پشت آن خیابان پیغمبریه ،و از جنوب به مدرسه قزوینی، محدود و منتهی می شود.
ورودی محوطه باغ نیز از سمت میدان میسر است.
و از نظر پستی و بلندی نیز در ارتفاع پایین تر نسبت به اطراف قرار دارد.
از چند سال پیش برای حفظ حریم باغ و بنای تاریخی ،خیابان جنوبی متصل به باغ میدان به صورت گذر پیاده درآمد رفت و آمد اتومبیل ها از سه ضلع دیگر صورت می گیرد.
در طراحی شهری، این بخش به صورت ویژه ای دیده شده است .
این محدوده ، تقریبا از مشهورترین فضاهای شهری در قزوین محسوب میشود.
فضای باغ و بنای تاریخی، به عنوان جذابیتی تاریخی - طبیعی - فرهنگی مورد توجه و مراجعه شهروندان قزوینی و نیز وارد شوندگان است .
این بخش از شهر با پتانسیلی بالا در زندگی عمومی مردم حضوری دائم دارد .
بنیان و ماهیت عمارت چهل ستون تنها کاخ باقی مانده از مجموعه کاخ ها عمارت های صفوی در باغ – شهر سلطنتی قزوین ، عمارت کاخ چهلستون یا کلاه فرنگی شاه طهماسب است .
گرچه عمارت در چند دوره تغییر یافته ، ولی به لحاظ ظرافت ها و اطلاعاتی که از معماری اولیه صفوی در خود دارد ، می تواند حائز اهمیت و توجه باشد.
شاه طهماسب در سال 951 تصمیم گرفت پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نماید و دستور داد تا در شمال شهر قزوین باغی بزرگ احداث نمایند تا دولتخانه او در آن محل ساخته شود.
احداث باغ سعادت آباد و کاخ های موجود در آن به سال 965ه.ق به پایان رسید.
تاریخ ساخت بنای چهل ستون فعلی که یکی از همان کاخ هاست را باید در این سال بدانیم .
قاضی عطاء الله رازی درباره اتمام بنا دو ماده تاریخ 965 و 969 را به نظم کشیده، که دومی باید تاریخ اتمام نقاشی ها باشد.
زهی قصر بارفعت شاه عالی که شد آستانش به کیوان مقابل چوشه بر فرازش رود عقل گوید کلیمی گرفتت در طور منــزل پی سال اتمام آن فکر کردم زیک مصرع آمددوتاریخ حاصل شه از سال پرسیـــد گفتم بهشت برین است و خیرالمنازل عبدی بیک نویدی شیرازی ، شاعر دربار شاه طهماسب (متولد 921) به توصیف باغ و کاخ ها پرداخته است .
و برخی سیاحان نیز از آنها دیدن کرده و از آنها نام برده اند از جمله : کاخ ارشی خانه ( کلاه فرنگی شاه طهماسب ) ، کاخ بهرام میرزا (شیروانی ) ، ایوانهای شاهی ( چهل ستون ) ،قصر جهان نما ( در میدان اسب ) ، کاخ هشت بهشت (درباغچه حرم).
از میان کاخ های گفته شده ،با توجه به توصیفاتی که درباره کاخ ارشی خانه که در مرکز باغ قرار داشته ،شاید شباهتی به عمارت چهل ستون فعلی داشته باشد .
ارشی خانه برسکویی در تقاطع دو خیابان قرار داشت.
دروسط باغ به وضعی سعید گشته یکی سطح مربع پدید در وسط آن ارشی خانـه ای خانه زیبنده شــــاهـانه ای ( روضه الصفاص 36ـ به نقل از امیر غیاثوند) اما در توصیف این بنا نمی توا ن فهمید که از دو طبقه تشکیل شده .
چهار ایوان با نقاشی های مفصل و زیبا در چهار طرف دارد که با طرح این بنا همخوانی دارد که از این اشعار عبدی بیگ می توان فهمید .
آمده ایوان ممالک پناه سایه فکن بر سر ظل اله پهلوی ایوان به یمین ویسار گشته دوایوان دگرآشکار برسرآن منظرفرخنده فال ساخته ایوان دگربرشمال اما نکته ای که فرضیه ارشی خانه بودن بنای فعلی را رد میکند، سقف بلندی است که از گلجام میان آن نور به داخل می آمد.
در حالیکه بنای چهل ستون دو سقف جدا از هم دارد، و با چنین ویژگی ای سازگار نیست.
و همچنین حوضی که در میانه تالار دارد .
حوض مربع که در این خانه است مرکز این خانه شاهـانه است چارستون نصب براطراف حـوض عکس نمادردل شفاف حوض نورفشـــان بام زگلجــــام وی روی نما مهر و مه و ازبام وی مهر کند جا چو به نصف النهــار جام فروزنده شود فیض بــاد ( روضه الصفا ص 7 – 36 ) شاردن که از مجموعه کاخ های صفوی دیدن کرده ، نوشته است : کاخ شاه طهماسب را طبق طرحی که یک معمار ترک داده بود بسیار کوچک ساخته ، ولی شاه عباس کبیر آن را تغییر داده و فوق العاده عظمت بخشید.
دور به نظر می آید که این عمارت چهل ستون عظمت آن کاخ تغییر یافته توسط شاه عباس را داشته باشد .
عمارتی به نام چهل ستون که جزء کاخ شاهی در باغ سعادت آباد بوده ،در زمان سلطنت شاه طهماسب ، محل پذیرایی میهمانان و سفرای خارجی بود .
عبدی بیک از آن به نام ایوان های شاهی نام برده است .
ایوانها در دو طبقه و ستوندار بوده اند و در جلوی آن آب نمایی قرار داشت ، بنا پوشیده از نقاشی های فراوان همراه با کاشی کاری بود.
( امیر غیاثوند ص 38 ) سنان بیک ، وزیر اعظم سلطان سلیمان قانونی ـ پادشاه عثمانی ـدر ایوان این عمارت تحفه و هدایایی که آورده بود ، عرضه کرد .
این عمارت محل تاجگذاری سلاطین صفوی بود.
چنانچه شاه عباس روز اول سلطنت به ایوان چهل ستون آمد .
شاه اسماعیل دوم در روز چهارشنبه 27 جمادی الاول 984 در ایوان آن بر تخت نشست .
حیدر میرزای ولیعهد طبق توصیه مادر به این عمارت در آمد تا در صورت مرگ شاه ،در ایوان چهل ستون بر تخت سلطنت جلوس نماید .
مراسم جشن اول سال نیز در این عمارت انجام می شد.
مؤلف عالم آرای عباسی می گوید : نوروز سال های 6و5 -1004 در ایوان چهل ستون برقرار شد .
از قراین پیش گفته پیداست که عمارت موجود .
موسوم به چهل ستون ، گنجایش و ظرفیت کارکرد و فعالیت های تشریفاتی و به تخت نشستن و مراسم ایام نوروز را ندارد و نامش را از بنای دیگری که در حقیقت بزرگ ترین کاخ مجموعه سعادت آباد بوده و چهل ستون نامیده می شده گرفته است .
این بنا ممکن است یکی از عمارت های دولت خانه یا بنای واقع در باغچه حرم بوده باشد، که بیشتر می توان با کاخ هشت بهشت که در باغچه حرم در جانب غربی مجموعه قرار داشته،وفق داد.( مجابی ص 489 ) بنای موجود در حد و حدود یک کاخ خصوص با وسعتی کم است یا شاید کاخ نبوده و تنها کوشک مرکزی میان باغ بوده است.
تا حدودی میتوان روشن کرد که نام عمارت صفوی موجود در قزوین ابتدا چهل ستون نبوده اما بعدها به این نام شهرت یافته است.
این عمارت تا پیش از 130 ه.ق به کلاه فرنگی شاه طهماسب معروف بوده .
چنانکه شاهزاده فرهاد میرزا معتمدالدوله هنگامی که از زیارت خانه کعبه باز می گشته است در قزوین شاهزاده میرزا عضدالدوله فرماندار قزوین از وی استقبال و پذیرایی نموده و در این باره در کتاب هدایه السبیل و کنایه الدلیل چنین می نویسد : روز جمعه نوزدهم ربیع الاول سنه 1293 هجری قمری صبحی به تماشای باغ کلاه فرنگی شاه طهماسب اول رفتیم ، خیلی خراب و ویران شده بود .
( مینو در ص 609 ) ناصر الدین شا ه در سفر اولش به فرنگ که از قزوین می گذرد ، دستور می دهد تا باقرخان ( سعدالسلطنه )بناهای سلطنتی را تعمیر کند .
هم او در سفر سوم ، هنگام بازگشت در خاطراتش از تعمیرات خوب سعدالسلطنه تعریف و تمجید کرده است .
تاریخ این تعمیرات بین 1306 تا 1312 هـ .
ق تخمین زده می شود.
اما می دانیم که پس از این تاریخ عمارت مذبور به چهل ستون شهرت یافت .
شاید به خاطر ستونهایی که در اطراف عمارت ساخته شد.
اگر هشت ستون قطور نبش طبقه پایین را به حساب نیاوریم ، چهل تا ستون در طبقه همکف و بالای عمارت دیده می شود .
بنا هم در دست حاکمان و فرمانداران وقت بود تا اینکه از سال 1330 هجری قمری (1267 خورشیدی ) به بعد عمارت و باغ به اختیار فرماندهان و افسران سوئدی ژاندمری گزارده شد .اداره مذبور در طرف شمال شرقی این عمارت ، به فاصله تقریبی صد گام بیمارستانی احداث کرد که اکنون هیچ اثری از آن نیست .
از 1300 خورشیدی به بعد ،عمارت در دست فرمانداری بوده و تغییراتی در آن دادند که یکی تغییر راهروی طبقه بالاست و دیگر آنکه دو اطاق کوچک تر را از تالار جدا کرده به دفتر اختصاص داده اند .
( مینودر ص 609) طی این سال ها اندک اندک بسیاری از بخش های باغ سعادت آباد ویران شد و بناهای دیگری در آن جایگزین گردیدو خیابان کشی های جدید وضعیت را کاملا دگرگون ساخت .
از سال 1334 ، بنا به موزه هنرهای معاصر تبدیل شد و طبقه بالا نیز پس از مرمت تحویل فرمانداری گردید و به زودی در سال 1336 ، اقداماتی در آن به عمل آمد و کلیه فضاهای فوقانی و تحتانی به موزه اختصاص یافت .
از آن زمان تا به حال، عمارت چهل ستون به عنوان موزه کاربرد دارد و کتابخانه ای نیز در آن دایر شد .
طی سال های گذشته ، اقدامات مرمتی زیادی در آن صورت گرفت و محوطه سازی اطراف نیز کامل گردید .
که در بخش های آتی بدانها مفصلا اشاره خواهد شد .
سابقه و سلسله مراتب ساختمانی در بخش پیشین سعی شد که پیرامون شکل گیری و نقش بنایی که نامش چهل ستون است و در حال حاضر وجود خارجی دارد ، بحث و بررسی صورت گیرد، ولی یافتن هویت فعلی این بنا که عمارتی قابل توجه و بحث در معماری دوره صفوی است ،امری دشوار، و در شرایط کنونی که بر این تحقیق حکم فرماست ،ناممکن و با حدس و گمان همراه است .
مگر اینکه کار ویژه پژوهش میدانی در عمارت و نیز کاوش هایی در اطراف و محوطه باغ سلطنتی سعادت آباد صورت گیرد تا حقیقت موضوع آشکار گردد.
به هر جهت با تکیه بر مطالب پیش گفته و داده های موجود ،آنگونه که در پی خواهد آمد روند شکل گیری و سوابق و دورههای معماری آن را نمی توان با اطمینان دسته بندی و ارائه نمود .
اما این نظم و سلسله مراتب ساختمانی نزدیک به درستی است.
1 – عمارت کاخ چهل ستون (فعلی ) قزوین ، در زمان حکومت شاه طهماسب صفوی ،همزمان با ساخت باغ ـ شهر سلطنتی سعادت آباد به عنوان یکی از کاخ های موجود در آن، احداث گردید.
بنیان آن در حدود سال 951 شروع و در سال 965 ه.ق به اتمام رسید .
نوع طرح ( نقشه ) ونقاشی های اوایل صفوی و همچنین قرارگیری وجود این نقاشی ها در زیر لایه های دوره بعد صفوی ، نیز مؤید این تاریخ ساخت است.
برخی از نقاشی های کاخ منسوب به شاه طهماسب می باشد ، که خود در این هنر دستی داشت .
2ـ در زمان شاه عباس (996 تا 1006 ه.ق ) احتمالا تغییراتی در بنا حاصل شد .
برخی معتقدند که بنا ابتدا در یک طبقه ساخته شد و بعدها در زمان شاه عباس یک طبقه دیگر بدان افزوده گردید .
اما این امر ناممکن به نظر می رسد .
ولی آثار نقاشی های دوره متاخر صفوی و تغییرات برخی دهانه ها و پایه ها در این زمان شناسایی شده است .
ممکن است طبقه دوم به طور اساسی تغییر یافته باشد .
3ـ پس از انقراض سلسله صفوی ، ویرانی هایی که در اثر عدم نگهداری و توجه در مجموعه کاخ های سلطنتی بوجود آمد ، از جمله عمارت فعلی تخریباتی در آن ایجاد شد به طوری که این ویرانی تا اواسط دوره قاجار نیز ادامه داشت .
4 ـ در زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار در عمارت تعمیر و تغییر صورت گرفت .
ناصرالدین شاه در پی نگرانی از ویرانی های کاخ های صفوی، دستور داد تا به وضع درستی تعمیر شود .
فرماندار قزوین مامور اجرای این فرمان شد ، ( حدود سالهای 12ـ1306 ه.ق ) اضافه شدن رواق ستوندار دور بنا در طبقه همکف ، تعویض شیروانی و هم چنین نقاشی های زیر سقف از اقدامت تعمیراتی این دوره است .
معمولا ساخت اینگونه سقف های شیروانی در بسیاری از بناها و کاخ های این دوره مرسوم بود .
اکثر درگاه های داخلی یا روزن ها تنگ یا کوتاه و یا بسته شدند که قاعدتا نوعی چاره اندیشی در برابر مشکلات سازه ای ساختمان بوده باشد .
بر روی بسیاری از صفحه های نقاشی های دوره صفوی در این زمان ،تصاویر دیگری جایگزین شد که به هیچ وجه ظرافت نقاشی های صفوی را ندارد .
کاشی کاری موجود بر پیشانی قوس های رواق پایین مربوط به این زمان است .
حوض آبی نیز در این زمان احداث گردید .
و مسیر جریان آب تغییر یافت .از این زمان به بعد ، نام بنا بیز به چهل ستون تغییر یافت .