مقدمه نیاز به عبادت و راز و نیاز با معبود از دیر باز بشر را به جست و جوی مکانی پاک و مقدس وا داشته است.
در ادیان مختلف مکانی برای این خواسته پیشنهاد شده است.
پیامبر اسلام (ص) مسجد را برای مسلمانان پایه گذاری کرد که در آنجا به عبادت بپردازند.
با وجود یکسان بودن ارزش مکانی نقاط زمین، گاهی به واسطه ی حوادث و تحولات اتفاق افتاده، مکان ها ارزش معنوی خاصی پیدا می کنند بعد مسجد برای مسلمانان نماد قداست، پاکی، تقوا، یگانگی و گردهمایی است.
علاوه بر عبادت برای حل مسائل مذهبی، سیاسی و اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد.
قداست و اهمیت این مکان، هنرمندان را بر آن داشت تا هنر خود را در خدمت آن گذارند.
و اکنون بسیاری از مساجد مانند موزه های هنری هستند.
در کشورهای مختلف با توجه به تزیینات و مصالح سرزمین خودشان این مکان را آراسته اند.
مسجد گوهرشاد از بناهای دوره ی تیموری است که در جوار حرم امام رضا (ع) قرار دارد.
این مسجد هر روزه زائران زیادی را به سوی خود جلب می کند.
مسجد چهار ایوانه است و بزرگترین آن جنوبی یا مقصوره است که گنبد روی آن واقع شده و مناره های آن که از قدیمی ترین مناره هاست آن را از سایر مساجد جدا می سازد.
مصالح و تزیینات فراوانی دست به دست هم داده اند تا این مجموعه ی زیبا را به وجود آورده اند.
مصالحی مثل آجر، کاشی، سنگ، گچ در این مجموعه دیده می شود.
نقوش هندسی از تنوع بیشتری برخوردار است که با مصالح مختلف به اجرا در آمده است.
در مسجد گوهر شاد خطوط متفاوتی دیده می شود و خوشنویسان بنامی در این مجموعه هنر آفرینی نموده اند.
از جمله بایسنقر میرزا و محمدرضا امامی.
بیشترین خطی که در این مجموعه کار شده است خط ثلث است.
رنگ که سریعترین عنصر در جلب بیننده است با تنوع زیاد در مسجد گوهر شاد مشاهده می شود.
محققین وجود هفت رنگ را در آثار ایرانی به اعتقادات آن ها ربط می دهند.
که این هفت رنگ شامل آبی لاجوردی، فیروزه ای، سفید، سبز، زرد، سیاه، آبی می باشد.
در مجموعه گوهر شاد این رنگ ها به وفور یافت می شوند و انعکاس نور روی رنگ ها در ساعات مختلف جلوه ای خاص دارد.
رنگ سفید خط نوشته ها بروی آبی لاجوردی تضادی چشم گیر به وجود آورده است.
رنگ حاکم بر مجموعه آبی است که خود رنگی آرام بخش و مقضود زائر را برطرف می کند..
عواملی مثل تقارن، ریتم و رنگ، علاوه بر شکل آفرینی دارای پیام هستند و در بناهای اسلامی خصوصاً مسجد کاربرد فراوان دارند.
در مسجد گوهرشاد طرز قرارگیری ایوان ها، مناره ها و رواق ها دارای تقارن هستند.
وقتی وارد مسجد گوهرشاد می شویم، در میان تزیینات کاشی پر نقش و نگاری قرار می گیریم که در نظر اول همه آبی به نظر می رسند.
ولی هرچه به دیواره های آن و ایوان ها نزدیک می شویم، تأثیر متفاوتی را حس می کنیم.
این تأثیر بهترین راهنما برای هنرمند است که رنگ ها را چگونه در کنار هم قرار دهد تا جلوه ی بیشتری به کار ببخشد.
متأسفانه این مکان با تمام خصوصیات بارز، ناشناخته مانده و هیچگاه بررسی کاملی از ابعاد هنری آن نشده است و به جرأت می توان گفت پالت رنگی که در این مجموعه معرفی شده تا کنون اتفاق نیفتاده است و اگر اشکالاتی در آن دیده می شود قابل بخشودن است.
فصل اول خراسان در کتاب های کهن ایرانی پهنه ی زمین به هفت اقلیم بخش شده است.
که از جمله ی آن ها ساوات (سرزمین مشرق) یعنی خراسان است.
واژه ی خراسان خود ترکیبی از دو واژه ی کهن ایرانی یعنی «خور» در معنی خورشید و «آسان» صفت فاعلی از ریشه ی «آس» به معنی برآمدن و سرزدن است و خراسان سرزدنگاه خورشید یا مشرق زمین معنی می دهد.
در کتاب شهرستان های ایران نخستین سرزمینی که نامش برده می شود خراسان با شهرهای سمرقند، سغر، بلخ، خوارزم، مرو، مرورود، هرات، توس، پوشنگ، نیشابور، قاین، گرگان، کوش است.
جغرافی نویسان اسلامی غالباً خراسان را بارکده ی جهان اسلام دانسته و حدود آن را گسترده توصیف کرده اند بدین ترتیب نام خراسان یادآور تقدسی کهن است که خاطره های جمعی را برای اقوام بسیاری متداعی می کند.
چه سرزدنگاه خورشید و پرتو بخش سرزمین ای آریایی از زمان های بسیر دور است به سبب این تقدس و اهمیت فرهنگی است که این سرزمین را جایگاه دانشمندان، بزرگان، فقها و علما دانسته اند و آن را بزرگ شمرده اند.
از کجای این خراسان بزرگ (خراسان قدیم) بگوییم از مشهد مقدس که آرامگاه جان جهان است و پیکر پاک فرزند گرانقدر بنی اکرم (ع) را در آغوش دارد، از بلخ درخشان و سمرقند ز زمینش یا از گهواره ی هنر و ادب، هرات، نیشابود، قاین، بیرجند، سبزوار.
از کجای این سرزمین مقدس سخن بگوییم که بام و درش درخشان است و کوه و بیابانش تابان، خراسان یادآور جاذبه های خاص و خاطره های دلنشینی است که شوق کودکی و شور جوانی را در دل ها ایجاد می کند.
شوری که می توان خالق صمیمی ترین و احساسی ترین نوشته ها باشد.
مشهد : برای معرفی شهر مشهد باید ابتدا وجه تسمیه آنرا بازگو کرد و بعد پرداخت به سایر خصوصیات این شهر مقدس.
از رسالات و تاریخ مورخان چنین بر میآید که در قدیم و از منه باستانی شهری بنام مشهد وجود نداشته است بلکه از موقعی نام مشهد بر این شهر اطلاق گردید که امام هشتم حضرت امام رضا (ع) در نزدیکی محل فعلی این شهر که قبلاً نامش «سناباد» بوده به درجهی شهادت رسید و در محلی که نامش بعدها مشهد گردید دفن شد.
مشهد در اواخر عهد صفویه فقط توانست پس از حوادث مهم کمر راست کرده از جای خود برخیزد، در این دوره تقریباً آرامش به این شهر بازگشت و پادشاهان صفوی که اکثراً دارای احساسات عمیق مذهبی بودند در راه آبادی و عمران مشهد کوشش بسیار مصروف نمودهاند.
شاه عباس برای نخستین بار در حالی که چکمههایش را به دوش افکنده بود برای زیارت مرقد امام هشتم شیعیان با پای پیاده از اصفهان به این شهر آمد.شاه عباس برای تشویق مردم به زیارت مرقد مطهر حضرت رضا دستور داد کسانیکه به زیارت حرم مقدس را به خود جلب می کرد.
در دوران حکومت قاجارها و خاصه در عهد سلطنت ناصرالدین شاه سالار فرزند اللهیار خان اصفالدوله به کمک افغانها بر علیه حکومت مرکزی در خراسان سر به طغیان برداشت و قسمت اعظم سپاهیانی را که از مرکز برای سرکوبی او فرستاده میشد در هم میشکست تا اینکه میرزاتقی خان امیرکبیر – سلطان مراد میرزا حسام السلطنه فاتح هرات را که سرداری رشید و پرقدرت بود برای دفع غائله سالار نامزد نمود و مرادمیرزا به کمک سربازان زبده و جنگ ازموده خود نیروهای سالار را در شهرهای غربی خراسان شکست داده و قسمت عمده سپاهیان او را که با خود سالار به شهر مشهد پناهنده شده بودند به حلقه محاصره افکند.
محاصره شهر مشهد مدتها به طول انجامید، در ابتدای امر مردم شهر از سالار حمایت میکردند ولی هنگامیکه دریافتند حمایت و یاری آنها سودی در بر ندارد و وضع روزبروز سختتر و مشکلاتشان بیشتر میگردد دست از یاری وی برداشتند و در نتیجه پس از حملات مکرر حسامالسلطنه شهر مشهد به تصرف لشکریان وی درآمده و خود سالار دستگیر و به دار آویخته شد.
هجوم ترکمنهای مرو و خیوه دو شهر قدیم خراسان بزرگ پس از شکستی که به حمزه میرزا حشمتالدوله وارد آوردند به خراسان و خاصه شهر مشهد هجوم کرده و کشتاری که درآنجا نمودند از اتفاقات مهم و تاریخی شهر مشهد بشمار میرود.
از حوادث دیگر که در قرن جدید برای شهر مشهد اتفاق افتاد، حمله روسهای تزاری به شهر مشهد بود، روسها که از دولت ایران امتیازاتی میخواستند و نتوانسته بودند به مقاصد شوم سیاسی خود دست پیدا کنند به شهر یورش آورده و سربازان با توپهای خود بسوی مردم و صحن مقدس آتش گشودند و جمع زیادی را به هلاکت رسانیدند.
داستان غمانگیز شکنجه شاهرخ شاه ماجرای شکنجه شاهرخشاه از نوادگان نادرشاه که از هر دو چشم کور بود و مدتی در خراسان و شهر مشهد فرمانروایی داشت، از ماجراهای غمانگیز تاریخ مشهد بهشمار میرود.
وقتی آقامحمدخان پس از جنگها و ستیزهای فراوان قدرت خود را در ایران مستقر ساخت، چون شنیده بود که قسمتی از جواهرات قیمتی نادرشاه نزد نوادهاش شاهرخشاه میباشد بسوی مشهد شتافت و از وی خواست که ان جواهرات را به وی تسلیم نماید و شاهرخشاه از نشان دادن محل جواهرات و تسلیم انها خودداری نمود و اقامحمدخان که برای بدست آوردن آنها تاب و قراری نداشت دستور داد موی سر شاهرخ شاه را تراشیده و دورادور آن خمیر بریزند آنگاه در وسط سر وی سرب مذاب ریخت، این شکنجه بیرحمانه توانایی او را به انتها رسانیده ناگزیر ساخت محل پنهان کردن گنج نادری و جواهرات گرانبهای آن را به آقامحمدخان نشان دهد.
میگویند وقتی اقامحمدخان جواهرات نادری را که از کلات قبلاً جمعاوری کرده و به مشهد آورده بودند به تصرف خود درآورد از فرط شوق و وجد و شادی آنها را بر روی زمین گسترده و پس از آنکه بر روی انها شروع به غلط خوردن نمود خندههای پر سر و صدایی مینمود و برای آنها نقشه ها و رؤیاهایی شیرین طرح میکرد.
سر سلسله قاجاریه جواهرات نادری را به تهران انتقال داد که قسمتی از آن بعدها در کاخ گلستان ضبط گردید.
مزار نادر وکلنل محمدتقی خان در شهر مشهد جسد نادر شاه افشار بخاک سپرده شده ضمناً مزار کلنل محمد تقی خان پسیان فرمانده معروف ژاندارمری خراسان که یکی از صاحب منصبان شریف و شجاع ایران بود و اقدام به دستگیری قوامالسلطنه نموده بود آنجاست .
به قرار معلوم ابتدا سر بریده کلنل را در مشهد دفن نمودند ولی بعداً بدن وی را نیز به دست آورده و در همان محلی که در سر وی مدفون شده بود به زیر خاک کردند.
آستان قدس رضوی آستان قدس رضوی، باشکوهترین بناهای مقدس و تاریخی ایران و زیارتگاه عمده شیعیان بلکه مسلمان جهان است.
قسمتهای مختلف و منضّمات مزار امام هشتم (ع) به این قرارند: حرم مطهر حضرت که در زیر گنبد زرین عظیمی قرار دارد.
صحن عتیق – صن جدید – مسجد عظیم گوهرشاد – مدرسه پریزاد – موزه و کتابخانه – آرامگاه شیخ بهایی – مسجد بالاسر – گنبدالله وردی خان - گنبد خاتم خانی – دارالضیافه – دارالسلام – دارالسرور – مدرسه میرزا جعفر – سقاخانه زرین – صندوق چوبی و قدیمی قبر مطهر کتیبههایی به خط رضا عباسی دارد که بر روی آن حکاکی شده و چنین خوانده میشود: «کلب آستان شاه ولایت عباس الحسنی الموسوی الصفوی» .
سنه 1032، تقدیمی شاه عباس اول صفوی این صندوق از سنگ مرمر میباشد گنبد زرین حرم رضا دو پوشه است پوشش خارجی آن طلاکاری است.
صحن عتیق که به شکل مربع مستطیل است دارای چهار ایوان بزرگ و ایوان شرقی و غربی و دارای سردر بسیار زیبا و مزین به کاشی کاری ممتاز می باشد .
قسمتی از صحن را علی شیرنوایی وزیر دانشمند سلطان حسین بایقرا در سال 872 بنیان نهاده است.
گلدسته های طلا که بر روی ایوان جنوبی قرار دارند از آثار شاه طهماسب صفوی(920) هجری و نادر شاه افشار 1155 هجری است همچنین طلاکاری ایوان در سال 1155 به فرمان نادر شاه افشار انجام شده است.
و به ایوان نادری مشهور است.در ایوان جنوبی، ایوان طلا چهار در نقره دارد،این ایوان شامل تزئینات گوناگون و کتیبه های متعددی است از جمله کتیبه ای به خط محمد رضا امامی،گنبد خاتم خانی که داخل ان به سنگهای مرمر ممتاز و کاشیکاری معروف زینت یافته به نام بانی ان خاتم بیک که از وزرای شاه عباس اول صفوی است شهرت دارد و بند الله وردیخان که از نظر معماری و کاشی کاری قابل توجه می باشد به دستورز الله وردیخان والی فارس در زمان شاه عباس اول صفوی بنا گردیده است .
رواق دارالحفاظ از بناهای گوهرشاه آغابانی مسجد گوهرشاد است،صحن جدید در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار بنا شده است سپس در زمان محمدشاه قاجار بها کاشیکاری تزئین یافته در این صحن تاریخ سال 1242 هجری ثبت شده است ساختمان کتابخانه و موزه در سال 1315 شمسی انجام پذیرفته است.
غنی ترین بقاع متبرک ایران اگر بخواهیم مشاهد متبرک و زیارتگاههای شیعیان علاوه بر جنبه تیمن و تبرک آنها از لحاظ یادگاریهای هنری و شاهکارهای صنایع ظریفه و تزئینات گرانبها و نفایس روزگاران گذشته را مورد بررسی و دقت قرار دهیم یقیناً هیچکدام آنها به اندازه استانه امام هشتم شیعیان در مشهد جلب نظر نمی کند .با توجه به تاریخ سرزمین خراسان در ادوار اسلامی و کشمکش های سلسله ها و شاهان مختا=لف تا حدی می توان به این موضوع پی برد که بسیاری شهر یاران با ایمان از سلسله های مختلف و بزرگان دیگر انقدر که توانسته اند به استان قدس رضوی اخلاص ورزیده و اثری در انجا گذرانده اند و از طرف دیگر هنرمندان ایرانی از همان قرون اولیه اسلام شاهکارهای هنری خود را بر این درگاه پر منزلت عرضه داشته اسرار نهفته هنر ظریف خویش را در این راه به کار برده اند و نمونه های بی نظیر از نفایس تاریخی را نثار هدف پاک خویش نموده انذد در کتابهایی که راجع به آستانه رضئی مطالبی مرقوم رفته است ملاحظه می شود .که نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی در این باره متحد القول اند که آستان قدس رضوی از بقاع متبرک دیگر مسلمین همیشه پر ثروت تر و دارای تزئینات گرانبها تر بوده است.
مدارس و اماکن مذهبی مشهد با رسمیت یافتن مذهب تشیع در دوران صفوی در شهر های عمده ایران مدارس دینی و حوزه های علمیه با حضور علمای برجسته شیعه دایر شد که یکی از بزرگترین آنها حوزه علمیه مشهد مقدس بود.قبل از عهد صفویه نیز اماکن دینی و مدارسی در این شهر وجود داشته که مدرسه پریزاد و مدرسه دودر از آن جمله است.در اینجا مهمترین مدارس ،مساجد و اماکن مذهبی شهر مشهد را نام می بریم مدرسه پریزاد – مدرسه دودر –مدرسه خیرات خان-مدرسه میرزا جعفر-مدرسه عباس قلیخان-مدرسه جعفر-مسجد بالا سر –مسجد 72 تن- آرامگاه خواجه ربیع-گنبد سبز –مصلای طرق-مصلای مشهد ابنیه تاریخی و آثار فرهنگی مشهد آرامگاه نادر شاه افشار-عمارت خورشیذ-مجموع فرهنگی توس-آرامگاه فردوسی فصل دوم دوره ی تیموریان ایران در اواخر سده ی چهاردهم به خاطر هرج و مرج سیاسی قربانی جاه طلبی های تیمور لنگ شد.
مقارن سال 1394 آن جنگجوی خونخوار در قلب ایران بود.
بار دیگر شهرهای زیادی با خاک یکسان شد، همه ی مردمش قتل عام شدند و سده ی چهاردهم با ایجاد سریع بسیاری از زیباترین بناها آغاز شده بود، در فلاکت به پایان رسید و با ویرانی بسیاری از ظریفترین بناها همراه شد.
تیمور دارای بسیاری از بی رحمی های اسلاف مغولش بود، ولی ویرانگریش کمتر از چنگیز جنبه ی تصادفی داشت.
او بسیاری از شهرها و اماکن مقدس را از ویرانی مصون داشت.
وی بناهای برجسته را می ستود و به صورتی منظم صنعتگران را گردآورد و روانه ی سمرقند ساخت.
فتوحاتش در بخش بزرگی از آسیا برایش ثروت عظیمی، همراه با کارگران و مصالح همراه آورد و مصالح فراهم کرد ولی در آراستگی و مهارت ایرانی نقش مسلط را داشت با استقرار همه.
این منابع در سمرقند، با سرعت یک سلسله ساختمان های شایان توجه ساخت و قصرش در سمرقند یکی از جالب ترین مراکز مدنی جهان شد.
معماری ایرانی در سده ی چهاردهم بر پایه ی شکل ها و ساختمان سلجوقی بود، ولی در سایه ی شخصیت های مغولی، مقیاس و عظمت تازه ای یافته بود.
به همین ترتیب، معماری ایرانی در سده ی پانزدهم به شکل های اصلی مغولی با پالودگی و مهارت بیشتر ادامه داد.
این کار تحت رهبری تیمور فاتح اهل آسیای مرکزی انجام گرفت.
جانشینانش شاهرخ، الغ بیک، بایسنقر، ابوسعید همه مروجان پرشور فرهنگ ایرانی بودند و بر عصر زرینی حکومت کردند که در آن ها همه ی هنرها – از هنرهای زندگی- به اوج های تازه ای از کمال رسید.
سمرقند که قبلاً از لحاظ معماری غنی بود، تحت رهبری شاهانه ی تیمور کانون شکوه شد.
او مهندسان ماهر و معماران کارآزموده را از سراسر قلمرو پهناور خویش؛ از فارس، عراق، آذربایجان، دمشق و بغداد گردآورد و صدها سنگتراش هندی را هم به خدمت خواند.
تیمور اعلام کرد «قصد داشتم در سمرقند مسجد جامعی بسازم که در هیچ اقلیمی نظیر آن نباشد» ولی با اینکه در هر گوشه مناره ای داشت و گنبدی پوشیده از مرمر صیقلی و سقفی با 460 ستون، بنا در حد انتظارش جالب نبود.
از این رو معمار را کشت تا عبرتی باشد برای مهندسان تنبل.
کاخ تیمور در زادگاهش این هم مجلل تر بود (1345-1346).
برای خیره کردن بینندگان بنای آن بیست سال طول کشید و هنگامی که در سال 1405 کلاویخو از آن دیدار کرد هنوز کاملاً به پایان نرسیده بود.
بنا از لحاظ نقشه تا حدی در آن زمان تازگی داشت و نمای سرایوانی آن فیروز آباد را به یاد آورد.
اتاق های پذیرایی در یک زاویه قائم به ایوان ورودی منتهی می شد.
طاق سردر 50 متر بلندی داشت، و در دو طرفش دو برج گرد شبیه مناره قرار گرفته بود که پایه ای دوازده ضلعی داشت.
ایران مرکزی به حیاط بزرگ با کف مرمر (به پهنای سیصد قدم) باز می شد.
در طرف مقابل ایران بزرگ دیگری به تالار پذیرایی بزرگی باز می شد که کاشی های آبی و طلایی و سقفی طلایی با کاشی های مذهب و معرق در برخی جاها مزین با گچ کاری داشت.
ساختمان پشت سر آن دارای دهنیز ها و اتاق های متعددی در شش طبقه بود که همه را با کاشی های مذهب پوشانده بودند.
دیوار عظیم پشتی تالار پذیرایی به زیباترین کاشی معرق در جالب ترین لایه های لاجوردی، فیروزه ای، شیری، آبنوسی، سبز و قهوه ای مایل به طلایی آراسته شده بود.
یک چنین محوطه ای تماماً آراسته به نقشهای بسیار نیرومند و متنوع می توانست غیر قابل تحمل باشد ولی یک حاشیه هندسی دقیقاً طراحی شده از نسبت های هماهنگ این کثرت را سازمان بخشیده و به نظم درآورده است.
قاب های مستطیل کاشی معرق، که از لحاظ اندازه و طراحی تفاوت دارند، با حاشیه گل و بوته یا خطاطی اندکی برجسته به صورت قرینه قرار گرفته اند.
سهم هر قاب دقیقاً ارزیابی و با توجه دقیق به اثر کلی جای آن معین شده است.
نقش های بزگ نمایان در نواحی محدود تمرکز یافته، حال آنکه تکرارهای متقارن و حاشیه ها به آن ها برجستگی بخشیده است.
قرنیز پهنی که از یک کتیبه کوفی حکاکی شده به مجموع این تزیینات وزن و اعتبار بخشیده است.
تمامی مجموعه را چمنزارها و باغهای میوه پهناوری احاطه می کرد.
هیچ پادشاهی در آسیا نمی توانست مدعی چیزی همتای آن باشد.
این نمایش کاملی از قدرت و افتخارات تیمور بود، که خوشوقتانه بنوع و تجربه ی زیباشناسی ایران به آن شکل داده و تعدیلش کرده وبد.
ویرانه های عظیم آن که هنوز رنگ های درخشانی دارد کلاویخو را تأیید می کند.
در اواخر دوره ی ایلخانان و آغاز عهد تیموریان هنر کاشیکاری با سابقه ای در حدود سه قرن به زیباترین شکل خود یعنی (کاشی معرق) نمایان گردید.
هنرمندان دوره ی تیموریه کاشی کاری معرق را در شرق ایران توسعه داده و بسیاری از بناهای مذهبی این ناحیه بویژه در هرات سمرقند وی را پایتخت تیمور و جانشینان او با کاشی معرق تزیین گردیده است.
به موازات رونق این نوع کاشی در خراسان بزرگ استفاده از آن در شهرهای دیگر ایران رواج یافت.
مسجد گوهر شاد از جمله بناهایی است که شاهکار کاشیکاری معرق محسوب می شود..
شیوه آذری دوره دوم شیوه ی آذری از زمان تیموریان آغاز می گردد.ساختمانهای زیادی در این دوره در خراسان بزرگ باقی مانده که یکی ازبناهای مهم، مسجد گوهرشاد است.
شیوه آذری دو دوره است: دوره نخست از زمان هولاگ و پایتخت شدن مراغه و دوره ی دوم ان از زمان تیمور و پایتختی سمرقند آغاز می شود.در دوره ی دوم بود که معماران بزرگی چون قوام الدین شیرازی در خراسان بزرگ به کار گمارده شدند و سازنده ساختمانهای بزرگی در آنجا بودند.
ویژگیهای زمانی در این شیوه بسیار کار ساز بود.
در آن زمان نیاز به ساخت ساختمانهای گوناگونی بود که باید هرچه زودتر آماده می شوند.از همین رو روند ساختمان سازی شتاب می شود و پس از پیمودن بندی و بهره گیری از عناصر یکسان(مانند کاربردی در سازه و آرایه)روی آورند تا دستاورد شان سازگار باشد.
افزون بر این، با از میان رفتن شماری از هنرمندان و معماران، در دوره ی نخست این شیوه ساختمانهایی ساخته شد که در آن کاستیها و نادرستیهایی هم پدید امد.
حتی در گزینشهای برخی شهرها اشتباه کردند.
برای نمونه، الجایتو چون چمنزارسلطانیه را دوست می داشت، آنجا را پایتخت خود کرد.
اما جایگاه شهرکشش طبیعی نداشت و با اینکه او برای آبادانی شهر، راه دسترسی آن را دگرگون ساخت.اما پس از مرگ او، شهر نیز از آبادانی افتاد و در زمان صفویان لشگریان در آن اتراق کردند.
یکی از ویژگیهای دیگرمعماری این شیوه بهره گیری بیشترازهندسه در طراحی معماری است.
گوناگونی طرحها دراین شیوه ازهمه بیشتراست.
بهره گیری از هندسه و تنوع درطراحی در تهرنگ ساختمان در نهاز یعنی بیرون زدگی در کالبد و نخیز یعنی تورفتگی در آن نمودارمی شود.
همچنین دراین شیوه ساختمانهایی با اندازه های بسیار بزرگ ساخته شد که در شیوه های پیشین مانند نداشت، همچون گنبد سلطانیه ومسجد علیشاه در تبریز، انواع نقشه با میانسرای چهارایوانی برای مسجدها ومدرسه ها بکار رفت.آرامگاهها همچون گذشته، برونگرا و بیشتر با تهرنگ چهارگوشه بویژه در دوره ی دوم ساخته شدند.
نمونه ی آن دراراسن شاه زند سمرقندی بوده که آرامگاه بسیاری ازفرمانروایان تیموری است.
بیشترآنها چهارگوشه و دارای گنبدهای دو پوسته گسسته ناری هستند.
نیارش در شیوه آذری: در شیوه آذری دگرگونیهایی در نیارش ساختمان رخ داد.
در دوره نهضت آن زمان آمیختگی شیوه های پیشین با معماری بومی آذربایجان بود، چفد کلیل آذری که درآن سرزمین روایی بود بهره گیری شد این چفد درهمه جای ایران به همین نام به کار رفت.
همچنین در این شیوه چفد پنج او هفت را دگرگون کرده و گمان کردند که این نام از نسبت 7/5 گرفته شده است.
از این رو چفد را به گونه ای زدند که نسبت افراز به نیم دهانه، پنج به هفت می شد.
چفد به دست آمده پایداری چفد پنج اوهفت را نداشت و زیر بار ترک برمی نمیداشت.این نادرستی سپس از سوی قوام الدین شیرازی درست و زین العابدین شیرازی درست شد.در این شیوه چفد چمانه نیز به کار رفت.چفد پایه درتاق آهنگ ایران مسجد جامع یزد چمانه است.
گنبدی که با چفد چمانه زده می شود سبوئی نام دارد گنبد سلطانیه سبوئی است.
از چفد شبدری تند و کند در ساخت خود گنبد در گنبدهای دو پوسته گسسته ناری بهره گیری شد.در این شیوه از این گنبد بسیار ساخته شد چون افزون بر پوشاندن ساختمان پاسخی به جنبه شکلی و منادی نیز بود.بسیاری از ساختمانهای بزرگ دارای این گنبد است.در این شیوه برای ساخت گسسته(روی آهیانه گنبد) دیوارهایی به نام خشخاشی در گرداگرد آن ساخته می شد که گنبد روی آنها سوار می شد.پایه(ساقه) گنبد به دو گونه ساخته می شد.
گریو و یا اربابه بلندای گریوگاه به ده متر می رسید.
مانند گریو گنبد امام رضا(ع).گنبدهای مسجد گوهرشاد مشهد، مدرسه دو در مشهد،میرچخماق یزد، مقبره ی سلطان بخت آنما در اصفهان، مقبره شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان،گور امیر در سمرقندف مدرسه گوهرشاد هرات و بسیاری از ساختمانهای دیگر در پوسته گسسته ناری ساخته شده اند البته از گنبدهای دو پوسته پیوسته نیز در برخی ساختمانها بهره گیری شده است.
مانند آرامگاه سید رکن الدین یزد و مسجد ازیران و برخی دیگر.
در این شیوه از چند گونه تاق بهره گیری شد مانند تاق آهنگ، تاق کلنبو و تاق وتویزه که میان تویزهها آن به دو روش کجاوه و خوانچه پوش پر شده است.تاق آهنگ بیشتر در سمرقند و بخارا برای پوشش ایوان، برخی فضاهای دیگر به کار رفته است وتاق وتویزه به گونه ی خوانچه پوش، در کنبی یا شبستان های بزرگ دو سومی گنبد خانه مسجد جامع بکار رفته و بویژه از کاربندی برای پرکردن اندامهای همسان و یکنواخت در ساختمان و در پوشش ها برای فضاهایی که اندازه گوناگونی داشته بوده است.
نمونه های بسیاری از کاربندی در مدرسه غیاثیه خرگرد و آرامگاه شیخ جام ملاحظه کرد.
آرایه در شیوه آذری در شیوه رازی، اجر کاری نماسازی با سفت کاری انجان می شود و ساختمان پایدارتر و نماسازی آن ماندگارتر در می آمد اما در شیوه ی آذری نخست ساختمان با خشت یا آجر یا سنگ لاشه یا کلنگی، با شتاب و بگونه زبره(بدون نما) سفتکاری می شد.سپس آمود در نما سازی به آن اضافه می شد که یا با پوسته ای از آجر، گره سازی و گل انداز و گچین بود یا با گچ، اندود و نقاشی روی ان می شدگاه نیز گره سازی آجری با کاشی و گره سازی در هم (معقلی)برای آمود به کار می رفت.کم کم از کاربرد آجر کاسته شد و جای آن را کاشی(سفال لعابدار) و سفال نگارین با نگار برجسته(مهری) گرفت.یکی از گونه های آمود کاشی تراش یا معرق بود که تا پیش از آن کمتر به کار رفته بود.کاشی تراش یا معرق کاری در این شیوه بسیار پیشرفت کرد سپس در دوره ی دوم این شیوه بهره گیری از کاشی هفت رنگ و کاشی خشتی در برخی ساختمانها باب شد گونه های دیگری آمود در خراسان بزرگ یافت شده است به هنگام بازسازی برخی ساختمانها که بر اثر زمین لرزه یا دلیل دیگر ویران شده بودند پس از اندود تازه با گچ رویه آنرا شیاری می انداختند و همانند آجرکاری در رو می آوردند.
معماری دوره ی تیموری اجزای ترکیب کننده هر بنای تاریخی،خواه کاخ،مسجد یا حمام،از یک یا چند جزء مرکبه ی اصلی ترکیب یافته است.
این اجزاء اگر شامل فضاهای مهمتر و بزرگتر بنا باشند، خاصیت فضاسازی دارند.اجزای دیگر، کاربرد ویژه ای داشته به عنوان ملحقات به فضاهای اصلی عمل می کنند.
این اجزاء معمولاً طبق اصول معینی تنظیم می شوند.
بعضی از این پیوسته، در گروهبندیهایی که ممکن است انها را(ترکیب) و (هیئت) پدیدار می شوند.
اجزای فضاساز حیاط صحن یا حیاط باز یکی از خصوصیات اساسی نقشه متداول مسجد و مدرسه بود.
در این نوع بناها حیاط حداقل دو نقش مهم را ایفا می کند.اولاً احتیاجات نماز جماعت را بر آورده می سازد و آب برای وضو نیازهای دیگر اجتماع وسیعی از مؤمنان فراهم می آورد.
دوم اینکه حیاط با کانون قرار دادن فضای داخلی، ساختمان را از سروصدا و فعالیت زندگی عمومی جدا می سازد.
در واقع حیاط از ویژگیهای اقسام دیگر بناهای مذهبی به استثنای آرامگاه و همچنین از خصوصیات بناهای غیر مذهبی مانند رباط و کاروانسرا است.
ایوان ایوانها به صورت فضاهای ورودی و خروجی به کار می روند .ایوان در حالیکه برای ورود هوا باز است، از تابش آفتاب نیز جلوگیری می کند.
ایوان به عنوان یکی از عناصرطرح، فوق العاده اهمیت دارد،چه این عنصر معماری به بنا نیرو و برجستگی می بخشد.
ایوانها در پیرامون حیاط،محورهای آن را معین می کنند،چون در وسط یک جبهه قرارگیرد،جای ورودی مشخص می شود.ایوانها واقع در جبهه ی اضلاع صحن و خواه در مورد ایوان مقصوره(ایوان جلو شبستان مسجد) به تناسبی بلند اوج گرفته و مانند نشانه هایی از دور قابل تشخیص است و هیچگاه ایوان را به صورت معبر در نظر نگرفته اند.
در هر حال، ایوان از طریق دهلیزی راه ورود به حیاط یا صحن را تأمین می کند.راهروهای کوچک در پشت ایوان و دیواره های کناری باز می شود.
ایوانی که در صحن واقع شده،ممکن است به شبستانهای اطراف راه داشته باشد یا اصلأ به آنها ارتباطی نیابد.
ایوانی که به عنوان ورودی به کار می رود، معمولأ طاق آهنگ آن خلاصه شده و به یک نیم گنبدی ختم می شود که آن نیز به نوبه ی خود با مقرنسهایی پوشیده است.
در موارد بخصوصی، ایوان واقع در صحن، مانند ایوان شمالی مدرسه ی الغ بیگ در بخارا یا ایوان شرقی در گازرگاه به دهانه ی نیم هشتی ختم می شود..
البته به معرفی هر 4 ایوان مسجد گوهر شاد به شکل مجزا در قسمت مربوط به مسجد گوهر شاد می پردازیم.
رواق در معماری تیموری اغلب یک سلسله طاق به جای دیوار به کار رفته است.
این سلسله طاقهای جناعی به صورت طاقنماهایی صحن یا حیاط را در میگیرد.
این طاقها، مانند آنچه در اطراف صحن مساجد دیده می شود، ممکن است باز یا اینکه مانند طاقنماهای جبهه بنا بسته باشند.
طاقنماهای کم عمق که از یک رواق بسته تشکیل می یابد، حداقل پناهگاهی سودمند در برابر تابش مستقیم آفتاب فراهم می سازد.
این نوع طاقنماها معمولاً در اطراف صحن مساجد نسبتاً کم اهمیت تری که در پشت نمای خود فضایی ندارند یافت می شود.
رواق های اطراف صحن مدارس و بناهای دیگری که شامل چندین حجره است بسته می باشند، اما در قسمت دیوار عقب دری است که به این حجرات (که اغلب دو طبقه هستند) باز می شود.
رواق های بسته بیرونی ارزش تزئینی دارند، لیکن دارای کاربرد ساختمانی نیز هستند.
جرزهای طاق ها چیزی بجز ادامه ی دیوارهای عقب نیست که متصل به دودیوار خارجی می شود.
کاربرد پشت بندهای عمودی در فواصل یک دیوار دراز آن را تقویت کرده از خطر و آسیب به همه ی دیوار در یک زمان می کاهد.
این عمل حتی در ساختمان دیوارهای کاه گلی امروزه هم در ایران متداول است.
این نوع رواق بسته چیزی نیست به جز تجلی متکلف تر این سنت ساختمانی.
زیبایی معماری تیموری شدیداً متکی بر ایجاد غیر عمدی رواق های یکنواخت است که گهگاه به وسیله ی سر در بسیار بلند ایوانی و یا گنبدی پیازی شکل از یک نواختی بیرون می آید.
رواق شتابی میان دو نقطه از چنین نقاطی پدید می آورد که بیننده را از نقطه ی اوجی به نقطه ی اوج دیگر هدایت می کند.
گنبدخانه (گنبد، قبه) گنبدخانه، خواه مربع شکل یا چندوجهی یک فضای داخلی متداولی است برای شبستان مسجد یا تالار بار عام امیری و یا مقبره ی بزرگی.
ارزش سمبولیک گنبد در هر یک از این موارد در معماری اسلامی دارای تاریخی طولانی است که مربوط به ساختمان گنبدی شکل جهان هستی می گردد.
گنبد به علت توانایی اش برای پوشاندن فضایی وسیع بدون قربانی کردن وحدت یا ارتفاع آن فضا، بیش از هر نوع پوشش دیگری مورد پسند و مقبول خاطر بود.
همیشه در ساختن گنبد خطری جدی وجود داشت، اما اگر با قاعده و قانون درست می شد از نظر ساختمانی، بنایی فوق العاده استوار و پابرجا باقی می ماند.
دشمن عمده ی گنبد زمین لرزه بود، چه زلزله باعث شکاف هایی در دیوار های حایل آن گشته و احیاناً تعادل گنبد را به هم زده و آن را فرو می ریخت.
بسیار از انواع گنبدهای تیموری چیزی بیشتر از یک سلسله گنبد خانه هایی نیست که آزادانه به وسیله ی رواق هایی به یکدیگر متصل شده یا مستقیماً به هم پیوند یافته اند.
آشکار است که معمار درباره ی گنبدخانه چون عنصر معماری مستقلی می اندیشیده است.
متون تاریخی که به توصیف بنای زیارتگاه ترکستان می پردازد، نشان می دهد که طرح اولیه ی بنا با گنبد خانه شروع شده است.
ابعاد آن، اندازه ی هر چیز دیگر را مشخص می کرد.
ساختمان گنبدخانه به عنوان یک واحد مستقل در دوره ی تیموریان چیز تازه ای نبود، لیکن از نظر دید مجزا ساختن آن از بقیه بنا، آن گونه که در مسجد تیمور در سمرقند آشکار است از اختصاصات آن دوره است.
گنبد نار مسجد گوهر شاد با تزیینات ساده و زیبایی خود شاهد این ادعاست.