عمده ترین اساس توسعه فنلاند و اتحادیه اروپا پیشگیری از اتلاف دفع زباله و آشغال در زیر خاک مطابق قانون با خطاب به مردم برای کاهش اسراف (اتلاف) مواد ضروری عموم در مواقع لزوم .
دولت فنلاند برای طرح دفع زباله و آشغال در زیر خاک تصمیمی اتخاذ کرد (VNP861/197)که طرح موضع عمومی شورای اتحادیه اروپا با بررسی شورای رهنمود در مورد اتلاف دفع زباله در زیر خاک را تصویب کرد .
این طرح اهداف عمده ای را برای سازماندهی به نیازها در بر می گیرد .
و طرح دفع زباله طبق قوانین تحت پوشش قرار می گیرد .
دستورات جدید برای این طرح ما را به سمتی سوق می دهدکه با وجود مشکلات مالی طبق روشهای امروزی مقرون به صرفه می باشد که دفع هر نوع زباله زیر خاک از اینرهنمودها پیروی دارد که بعد باید در موردشان به بحث پرداخت .
ظاهر تمیز آبهایی که در زیرشان زباله دفع شده فقط نتیجه ظاهری ارائه می دهد .
زباله ها به محل واگذار می شوند و مسائل زیست محیطی کاهش می یابد گاز از دفع زباله جمع آوری شده یا از سوزاندن زباله حاصل می شود .
اگر هیچ کدام از موارد مورد استفاده بازگشت پذیر به طبیعت نباشند تغییرات اساسی در مناظر محیط زیستو اکوسیستم به چشم می خورد .
علاوه بر این ، به طور کلی پیدا کردن مواد طبیعی مناسب استفاده مشکل است ، بنابراین ، مواد دوباره وارد چرخه انسان می شود که این برگشت پذیری در کارخانه ها بسیار پرهزینه است .
هدف مدیریت ضایعات منطقه ای پاسخ به این سوالات می باشد .
واقعاً چه طور می توان از اتلاف تولیدات جلوگیری کرد ؟
چه طور می توان میزان مضرات ضایعات را کاهش داد ؟
چه طور می توان استفاده از ضایعات اولیه به عنوان ماده و ضایعات ثانویه رابه عنوان انرژی افزایش داد ؟
چه طور می توان مدیریت برای ضایعات تشکیل داد طوری که خطر و ضرری به سلامتی و محیط زیست نرساند ؟
در جنوب unsima صدور 40 زمین محل دفع زباله هستند که 13 آنها مربوط به شهرداری منطقه ها و 10 آنها مربوط به کارخانجات منطقه ها هستند .
در ضمن ، کارخانه ها در منطقه تولید مواد ضایعاتی می کنند که قابل استفاده می باشند که تنها در محل دفع زباله زیرخاک یافت می شوند .
هدف این طرح ، ایجاد روش جدید برای دفع زباله و اشغال زیرخاک طوری که جنبه مالی و زیست محیطی آن در نظر گرفته شود .
روش می تواند در محل یا منطقه باشد که در فنلاند و اروپا بهتر از دیگر نقاط دنیا به کار برده شده است .
روش این چنین خواهد بود : افزایش قیمت مناسب دفع زباله و آشغال زیر خاک بررسی ارائه خدمات کیفی با هدف دفع زباله افزایش به کارگیری مجدد محصولات کارخانه ای و جلوگیری از صدور کالا به کشور دیگر بابهای کمتر از بهای عادی کاهش استفاده از میزان مواد طبیعی ، افزایش همکاری بین کارخانجات ، انجمن شهرها و مسئولان ، ایجاد مشاغل ، افزایش محل دفع زباله زیر خاک و بناها باچشم انداز ، هدف دیگر این طرح افزایش روشهایی برای تسهیلات مربوط به حفظ محیط زیست است .
این روش دستوراتی برای مطالعه مواد و بررسی مقدماتی دفع زباله و نیز سازماندهی اهداف و نظریات را در بر می گیرد .
تشخیص تسهیلات مربوط به حفظ محیط زیست اصلی و حیاتی است .
مانند خلبان که بعد از کنترل عملکردهای مراقبتی که در محل دفع زباله Koivissiha انجام داد .
مواد مورد استفاده بدنه فیبرگل Metsaserla و بال و دکمه (کلید) خاک Helsingin است .
خاکستر خاک به چند دلیل کارآیی دارند ، میزان تولید باید به اندازه کافی باشد چون فعالیت شرکت در همکاری و تحقیق و نیازمند به حل سوالات می باشد .
فصــل اول خواص سنگدانهها (1-1)- وزن مخصوص از آنجا که سنگدانهها عمدتاً حاوی منافذ هم قابل نفوذ و هم غیرقابل نفوذ میباشند لذا لازم است معنی عبارت وزن مخصوص دقیقاً تعریف شود.
وزن مخصوص مطلق به حجم مواد جامد منهای حجم کلیه منافذ مربوط میشود و بنابراین میتوان آن را بصورت نسبت وزن مواد جامد، در ارتباط با خلاء، به وزن هم حجم آب مقطر بدون گاز، که هر دو در یک درجه حرارت مشخص شدهای تعیین شده باشند، تعریف نمود.
لذا برای از بین بردن اثر منافذی که کاملاً احاطه شده و غیرقابل نفوذ میباشند لازم است که مصالح بصورت پودر بسیار نرم درآورده شود.
اگر حجم مواد جامد به نحوی در نظر گرفته شود که شامل منافذ غیرقابل نفوذ، ولی نه لولههای موئینه، نیز گردد وزن مخصوص منتجه را وزن مخصوص ظاهری میگویند.
در این صورت وزن مخصوص برابر است با نسبت وزن سنگدانههای خشک شده در گرمچال، با حرارت 100 تا 110 درجه سانتیگراد برای مدت 24 ساعت، به وزن آب هم حجم مواد جامدی که شامل منافذ غیرقابل نفوذ نیز باشد.
وزن مذکور را با استفاده از ظرفی که میتوان آن را به دقت تا حجم معینی پر نمود بدست میآورند.
لذا اگر وزن نمونه در گرمچال خشک شده D، وزن ظرف پر از آب B و وزن ظرف با نمونه و پر شده با آب برابر A باشد در این صورت وزن آبی که حجم معادل مواد جامد را اشغال میکند برابر است با B – (A – D) پس وزن مخصوص ظاهری برابر است با .
معمولاً محاسبات در رابطه با بتن براساس حالت داخل اشباع و سطح خارجی خشک (S.S.d) سنگدانهها صورت میگیرد زیرا رطوبتی که در کلیه منافذ سنگدانهها وجود دارد در واکنشهای شیمیائی سیمان نقش نخواهد داشت و بنابراین میتوان آن را به عنوان بخشی از سنگدانهها در نظر گرفت.
لذا اگر چنانچه وزن سنگدانهها در حالت (S.S.d) برابر C باشد در این صورت وزن مخصوص ظاهری ناخالص آن برابر است با این وزن مخصوص که اغلب به آسانی تعیین میگردد برای محاسبات بازدهی بتن، و یا مقدار سنگدانههای لازم برای حجم یعنی از بتن، مورد نیاز است.
وزن مخصوص ظاهری سنگدانهها به وزن مخصوص معدنیهایی که دانههای سنگی از آن استخراج شدهاند و همچنین به مقدار منافذ داخل آنها بستگی دارد.
اکثر سنگدانههای طبیعی دارای وزن مخصوص بین 6/2 و 7/2 میباشند.]1[ (2-1)- وزن مخصوص انبوهی در دستگاه آحاد متریک وزن مخصوص یک ماده عدداً مساوی جرم ویژه آن است که البته کمیت اخیرالذکر یک نسبت است در حالی که وزن مخصوص برحسب کیلوگرم بر لیتر بیان میشود.
ولیکن در کارهای بتنی بیان نمودن وزن مخصوص برحسب کیلوگرم بر مترمکعب بیشتر متداول است.
وزن مخصوص مطلق فقط به حجم دانههای جداگانه مربوط میشود و البته عملاً امکان ندارد که بتوان این دانهها را به خوبی متراکم نمود که فضائی بین آنها وجود نداشته باشد.
در مواردی که سنگدانهها عملاً بصورت حجمی پیمانه میشوند دانستن وزن سنگدانههائی که پیمانه واحد حجم را پر میکنند ضروری خواهد بود.
این کمیت «به عنوان وزن مخصوص انبوهی» شناخته میشود و از آن جهت تبدیل مقادیر وزنی به مقادیر حجمی استفاده مینمایند.
وزن مخصوص انبوهی به میزان تراکم سنگدانهها بستگی دارد و نتیجه میشود که برای مصالح با وزن مخصوص معین، وزن مخصوص انبوهی به نحوه توزیع اندازه ذرات و شکل دانهها بستگی خواهد داشت.
دانهها هم اندازه را تا حد معینی میتوان متراکم نمود اما دانههای کوچکتر را میتوان در فضای بین دانههای بزرگتر قرار داده و بدین ترتیب وزن مخصوص انبوهی مواد متراکم شده افزایش مییابد.
شکل دانهها به میزان متنابهی بر درجه تراکمی که میتوان حاصل نمود مؤثر است.
برای سنگدانههای درشت با وزن مخصوص معین، یک وزن مخصوص انبوهی زیادتر به معنی منافذ کمتری که باید با ماسه و سیمان پر شوند خواهد بود و در مواردی آزمایش وزن مخصوص انبوهی به عنوان اساس تعیین نسبتهای مواد متشکله مخلوطهای بتن مورد استفاده قرار میگیرند.]1[ (3-1)- تخلخل و جذب آب سنگدانهها تخلخل، نفوذپذیری و جذب آب سنگدانهها بر خواصی از آنها، مانند چسبندگی به خمیر سیمان، مقاومت بتن در برابر یخ زدن و آب شدن و همچنین بر ثبات شیمیائی و مقاومت در برابر سایش آنها اثر دارند و با توجه به اینکه وزن مخصوص ظاهری سنگدانهها به تخلخل آنها بستگی دارد.
در نتیجه بازدهی بتن برای وزن معینی از سنگدانهها نیز تحت تأثیر میزان تخلخل آنها واقع است.
اندازه منافذ داخل سنگدانهها در دامنه وسیعی تغییر میکند و بزرگترین آنها به اندازهای میباشد که زیر میکروسکوپ و یا حتی با چشم غیرمسلح دیده میشود ولی حتی کوچکترین منافذ سنگدانهها عموماً بزرگتر از منافذ ژل در خمیر سیمان میباشد.
منافذ کوچکتر از 4 میکرون مورد توجه بخصوص میباشند زیرا به طور کلی عقیده بر آن است که این نوع منافذ بر دوام سنگدانههائی که در معرض یخ زدن و آب شدن متناوب قرار میگیرند اثر میگذارند.
بعضی از منافذ سنگدانهها کاملاً در داخل جسم جامد قرار میگیرند و بعضی دیگر در نزدیک سطح واقع شده و به خارج راه دارند.
خمیر سیمان به علت لزجتی که دارد نمیتواند، به جز در مورد بزرگترین منافذ سنگدانهها، تا عمق زیادی به داخل منافذ دیگر نفوذ نماید.
لذا به منظور محاسبه میزان سنگدانهها در بتن از حجم ناخالص سنگدانهها که بصورت توپر در نظر گرفته میشوند استفاده مینمایند، لیکن آب میتواند به داخل منافذ راه یابد و مقدار و روند نفوذ آن به اندازه، تداوم وکل حجم منافذ بستگی دارد.
از آنجایی که سنگدانهها سه چهارم حجم بتن را تشکیل میدهند تخلخل سنگدانهها سهم عمدهای در کل تخلخل بتن خواهد داشت.
وقتی که کلیه منافذ سنگدانهها با آب پر شده باشند بدین معنی است که سنگدانهها به حالت اشباع (S.S.d) درآمدهاند.
اگر سنگدانهها به این حالت درآمده در هوای خشک آزاد، مثلاً در آزمایشگاه، قرار داده شود، قدری از آب داخل منافذ تبخیر خواهد شد و سنگدانهها کمتر از حالت اشباع (S.S.d) آب خواهند داشت و به این حالت «در هوا خشک شده» میگویند.
ادامه خشک نمودن سنگدانهها در گرمچال سبب میشود که رطوبت داخل آنها به مقدار بیشتری کاهش یابد و زمانی خواهد رسید که هیچگونه رطوبتی در آنها باقی نمانده است، به این حالت سنگدانهها «مغز خشک» میگویند.
مراحل مختلف در شکل (1-1) ترسیم شدهاند.
شکل (1-1): نمایش تصویری رطوبت در سنگدانهها.]1[ جذب آب سنگدانهها را با سنجش افزایش وزن نمونه در گرمچال خشک شدهای که به مدت 24 ساعت در آب غوطهور شده است بدست میآورند.
(آب روی سطحن نمونه را میگیرند) نسبت افزایش وزنی به وزن خشک نمونه را، که برحسب درصد بیان میشود، جذب آب آن میگویند.
عموماً جذب آب شن از سنگ خرد شدهای که دارای خصوصیات سنگشناسی یکسان باشد بیشتر است زیرا هوازدگی سبب میشود که تخلخل لایه خارجی دانههای شنی بیشتر گردد و آب زیادتری جذب نماید اگرچه هیچگونه رابطه کاملاً واضحی بین مقاومت بتن و جذب آب سنگدانههای مصرف شده در آن وجود ندارد ولی منافذ موجود در سطح سنگدانهها بر چسبندگی آنها به خمیر سیمان اثر خواهند داشت و لذا ممکن است از این طریق اثراتی بر مقاومت بتن داشته باشد.
معمولاً فرض میشود که هنگام گیرش بتن سنگدانههای آن در حالت (S.S.d) باشند اگر چنانچه سنگدانهها در حالت خشک در بتن مخلوط شده باشند فرض میشود که به اندازه کافی آب جذب میکند تا به حالت اشباع برسند و آب خالص و یا آب موثر مخلوط بتن شامل این مقدار که جذب سنگدانهها خواهند شد نمیگردد.
امکان دارد وقتی که سنگدانههای خشک مصرف میشوند ذرات سریعاً با خمیر سیمان پوشانده شده و از پیشروی بیشتر آب به داخل آنها، که برای رسیدن به حالت اشباع لازم است جلوگیری به عمل آید.
این موضوع بخصوص در مورد سنگدانههای درشت که آب باید فاصله بیشتری را از سطح دانه بپیماید صحت دارد.
در نتیجه نسبت آب مؤثر به سیمان از حالتی که اگر جذب کامل توسط سنگدانهها صورت میگرفت بیشتر خواهد بود.
این اثر عمدتاً در مخلوطهای پرسیمان که امکان دارد سنگدانهها سریعاً با خمیر سیمان پوشانده شوند چشمگیر است.
در مخلوطهای کم سیمان و پرآب، اشباع شدن سنگدانهها به حالت معمولی ادامه مییابد.
در موارد کارگاهی عملکرد واقعی مخلوط همچنین تحت تأثیر ترتیب ریختن مواد متشکله بتن بداخل دستگاه مخلوطکن واقع میشود.
جذب آب توسط سنگدانهها همچنین باعث کم شدن کارائی بتن با مرور زمان میگردد ولی بعد از حدود 15 دقیقه این افت در کارائی کم خواهد شد چون در اثر پوشانده شدن سنگدانههای خشک با خمیر سیمان جذب آب آنها کند و یا متوقف میگردد.
لذا اغلب به جایکل جذب آب که ممکن است در عمل سنگدانهها هرگز به این اندازه آب جذب نکنند مقدار آب جذب شده در 10 تا 30 دقیقه تعیین میگردد.
]1[ (4-1)- مقدار رطوبت سنگدانهها در بتن تازه حجم اشغال شده بوسیله سنگدانهها برابر حجم دانهها و شامل کلیه منافذ میباشد.
اگر قرار باشد که به کلی آب به داخل سنگدانهها نرود منافذ آنها باید پر از آب باشند.
به عبارت دیگر باید در حالت اشباع باشند.
از طرف دیگر هر مقدار آبی که در سطح سنگدانهها باشد به آب مخلوط کمک خواهد کرد و حجمی علاوه بر حجم سنگدانهها را اشغال خواهد نمود.
بنابراین حالت مبداء سنگدانهها حالت (S.S.d) میباشد.
آب سطحی را برحسب درصدی از وزن سنگدانهها در حالت (S.S.d) بیان میکنند و به آن «مقدار رطوبت» میگویند.
از آنجا که جذب آب معرف آب داخل سنگدانهها در حالت (S.S.d) بوده و آب سطحی آب اضافی بر این حالت میباشد لذا کل آب سنگدانههای مرطوب برابر جذب آب و مقدار آب سطحی آن خواهد بود:]1[ آزمایشهای ذکر شده در استاندارد ASTM به قرار زیر است: جدول (1-1): شماره آزمایشهای ارائه شده در ASTM برای تعیین وزن مخصوص ظاهری و جذب آب و رطوبت سطحی سنگدانهها]3[ فصــل دوم دانهبندی (2)- دانهبندی دانهبندی عبارتست از توزیع دانهها در اندازههای گوناگون که معمولاً برحسب مجموع درصد بزرگتر یا کوچکتر از هر یک از اندازههیا الک یا درصد مابین برخی از اندازههای الک بیان میشود.
شکل (1-2): منحنیها حدود مشخص شده را توسط آزمایش 33ASTM C برای دانههیا ریز و چهار شماره اندازه (اندازههای دانهبندی) برای دانههای درشت نشان میدهند.]3[ اندازه دانهها به وسیله الکهای سیمی با سوراخهای مربعی معین میشود.
در شکل (1-2) هفت الک استاندارد مطابق ASTM C 33 برای دانههای ریز نشان داده شده که بزرگترین آنها الک اینچ (5/9) میلیمتر است.
برای دانههای درشت، سیزده الک استاندارد نشان داده شده که کوچکترین آنها، الک شماره 16 (18/1 میلیمتر) است.
در شکل (1-2) سوراخهای الک استاندارد برحسب میلیمتر (mm) یا میکرومتر (m) تعیین میشود.
سوراخهای الک اسمی برحسب اینچ است.
شمارههای اندازه (اندازههای دانهبندی) برای دانههای درشت مربوط به درصد (وزنی) دانههای رد شده از ترکیبی از الکها میباشد که در شکل (1-2) چهار شماره اندازه برای دانههای درشت نشان داده شده است.
مجموعاً 10 اندازه طبق ASTM بصورت زیر بیان شده است: دانههای ریز با الکهای ذیل دانهبندی میشوند.
الک 3/8 in.
(9.5 mm) No.4 (4.75 mm) No.8 (2.36 mm) No.16 (1.18 mm) No.30 (600 ) No.50 (300 ) No.100 (150 m) در مخلوطهای بتن معمولاً حدودی را برای درصد دانههای رد شده از هر الک، مشخص میسازند.
برای مشخص ساختن حدود دانهبندی و حداکثر اندازه دانه دلایل بسیاری وجود دارد.
دانهبندی و حداکثر اندازه دانه، روی مقادیر نسبی دانهها، همچنین روی مقادیر مورد لزوم سیمان و آب، کارآیی، اقتصادی بودن، تخلخل، آبرفتگی و دوام بتن اثر میگذارند.
تغییرات در دانهبندی میتواند به طور جدی روی یکنواختی بتن در هر بار بتنسازی، اثر بگذارد.
ماسههای خیلی ریز، اغلب غیراقتصادیاند و ماسههای خیلی درشت میتوانند مخلوطهای خشن بدون کارائی تولید کنند.
بطور کلی دانههایی که دارای منحنی پیوستهای بوده و برخی از اندازهها در آن بسیار کم و یا بسیار زیاد نباشد، رضایتبخشترین نتیجه را ارائه میدهند.
در سالهای اولیه شکوفایی فنآوری بتن، گاهی تصور میشدکه مناسبترین بتن، آن است که درصد حجم فضاهای خالی در آن حداقل باشد (یا دانهها بیشترین چگالی را داشته باشند).
در همان سالها مشخص شد که چگالی کل دانهها، باید برحسب مقدار و اندازه کوچکترین دانه محدود شود.
با این وجود، تولید بتن مطلوب و اقتصادی مستلزم دانههای با حجم فضای خالی کم است اما نه اینکه این حجم کمترین باشد.
در حقیقت، مقدار خمیر سیمان لازم از حجم فضاهای خالی بین دانهها بیشتر است.
این مطلب در شکل (2-2) نشان داده شده است.
شکل (2-2): نمایش پراکندگی دانهها در مخلوطهای بتن چسبیده.]4[ شکل A صرفاً بیانگر دانههای بزرگی است که همگی با هم در تماساند.
شکل B پراکندگی دانهها در خمیر سیمان و حبابهای محبوس و ناپایدار را نشان میدهد.
مقدار هوا، با یک حباب بزرگ نمایان شده است.
برای مقادیر آب کمتر، هوای محبوس تولید کشش هیدرواستاتیکی میکند که مخلوط چسبندهای را نتیجه میدهد.
در مخلوطهای پردانه، که کشش هیدرواستاتیکی به عنوان نیروی چسبنده اصلی به شمار میآید، مشخصاً منبسط شونده بوده و با افزایش حجم همراه است.
شکل C نمایانگر دانههایی است که به علت افزودن حبابهای ریز هوای عمدی، پراکندگی آنها بیشتر شده است.]3[ (1-2)- دانهبندی مصالح سنگی ریزدانه مقررات ASTM دانه نسبتاً وسیعی را برای دانهبندی مصالح سنگی ریزدانه مجاز میداند، اما مشخصات برخی دیگر از سازمانها محدودیتهای بیشتری را اعمال میکنند.
دانهبندی مطلوب برای مصالح ریزدانه، به نوع کار، پرمایه بودن مخلوط و اندازه حداکثر درشتدانه بستگی دارد.
عموماً چنانچه نسبت آب به سیمان ثابت نگهداشته شود و نسبت دانههای ریز به درشت، به درستی انتخاب شود، محدوده وسیعی از دانهبندی را میتوان بدون اینکه اثر قابل ملاحظهای روی مقاومت پدید آید، مورد استفاده قرار داد.
اما با این حال، پارهای اوقات با استفاده از دانهبندی مصالح سنگی محلی، در تنظیم نسبتهای موجود در مخلوط بتن بیشترین صرفهجویی به دست میآید و هر اندازه منحنی دانهبندی یکنواختتر باشد اقتصادیتر خواهد بود.
مقادیر دانههای ریزی که از دو الک آخر پائینی رد میشوند، روی کارآیی، چگونگی سطح و آب انداختن بتن اثر میگذارند.
اکثر آئیننامهها، مقدار دانههای رد شده از الک شماره 50 (300 میکرومتر) را بین 10 الی 30 درصد مجاز میدانند، حد پائین برای سهولت در ریختن، یا در مواردی که سطح بتن با دستگاههای مکانیکی پرداخت میشود، مانند رویهها، ممکن است کافی باشد.
با این وجود، برای سطوح بتنی که با دست پرداخت میشود، یا در مواردی که سطح صاف مورد نیاز باشد، باید از دانههای ریزی استفاده کرد که حداقل 15 درصد آن، از الک شماره 50 (300 میکرومتر) در 3 درصد یا بیشتر، از الک شماره 100 (150 میکرومتر) رد شوند.
عموماً دانهبندی مصالح سنگی ریزدانهای که در محدوده مشخصات ASTM C33 باشد، برای بیشتر بتنها رضایتبخش است.
همچنانکه در شکل (1-2) با خطچین نشان داده شده است، این مشخصات، تنها برای ماسه اجازه میدهند که حداقل درصد (وزنی) مصالحی که از دو الک آخر پائینی میگذرند به ترتیب به پنج و صفر درصد کاهش یابند به شرطی که: 1- دانهها در بتن با حباب هوا صرف شود که حاوی بیش از 250 کیلوگرم سیمان در مترمکعب بوده و حداقل هوای آن 3 درصد باشد.
2- هنگامی که بتن بدون حباب هوا باشد، دانهها در بتنی استفاده شود که بیش از 300 کیلوگرم سیمان در مترمکعب دارد.
3- در جهت جبران کمبود مصالحی که از این دو الک رد میشود، ماده افزودنی معدنی تأیید شدهای مورد استفاده قرار گیرد.
سایر مقررات ASTM C33 عبارتند از: 1- نباید بیشتر از 45 درصد دانههای ریز، بین هر دو الک استاندارد متوالی باقی بماند.
2- مدول نرمی نباید کمتر از 3/2 یا بیشتر از 1/3 باشد و نباید با مقداری که در انتخاب تناسبهای بتن فرض شده است بیش از 2/0 اختلاف داشته باشد.
چنانچه این اختلاف بیشتر شود دانهریز مورد قبول نخواهد بود، مگر آنکه اصلاحات مناسبی در نسبتهای دانههای ریز و درشت به عمل آید.
مطابق ASTM C 125 مدول نرمی دانههای ریز یا درشت، از مجموع درصدهای (وزنی) باقیمانده روی هر گروه مشخص از الکها، تقسیم بر 100 به دست میآید.
این عدد بیانگر ریزی دانه است.
هر اندازه مدول نرمی بیشتر باشد، دانهها درشتتر خواهند بود.
دانهبندیهای گوناگون ممکن است مدول نرمی یکسانی داشته باشند.
مدول نرمی، در محاسبه نسبتهای دانههای ریز و درشت در مخلوطهای بتن، مفید است.
یک روش جدید برای کنترل کیفیت و خواص دانههای ریز، آزمایش جریان از قیف (Flow – Cone) است.
در این آزمایش زمان عبور نمونه از سوراخ قیف اندازهگیری میشود و اندازه دانهها، مدول نرمی و شکل دانهها سریعاً محاسبه میشود.]3[ (2-2)- دانهبندی مصالح سنگی درشت دانه دانهبندی مصالح سنگی درشت دانه با حداکثر اندازه داده شده، میتواند در محدوده نسبتاً وسیعی تغییر کند بدون اینکه اثرات محسوسی روی مقادیر آب و سیمان مورد لزوم داشته با شد، به شرطی که نسبت دانههای ریز، بتن با کارآیی خوبی را تولید کند.
اگر تغییرات وسیعی در دانهبندی مصالح درشت دانه رخ دهد، برای تولید بتن کارآ باید تناسبهای مخلوط تغییر کند.
نظر به اینکه پیشبینی تغییرات دشوار است، غالباً به جای اصلاح نسبتها به علت تغییرات در دانهبندی، رعایت یکنواختی در حمل و نقل و تولید دانههای درشت اقتصادیتر است.
اندازه حداکثر دانه درشت مصرف شده در بتن، از جنبههای اقتصادی حائز اهمیت است.
معمولاً برای دانههای کوچکتر آب بیشتری نسبت به دانههای بزرگتر، مورد نیاز است.
در شکل (3-2) آب مورد نیاز برای اسلامپ بین (75 تا 100) میلیمتر برای محدوده وسیعی از اندازههای درشت دانهها، نشان داده شده است.
واضح است که برای نسبت آب به سیمان داده شده، مقدار سیمان مورد نیاز با افزایش اندازه حداکثر دانههای درشت کاهش مییابد.
افزایش هزینه تهیه یا حمل و نقل دانههای بزرگتر از حدود 50 میلیمتر ممکن است که با صرفهجویی در سیمان جبران شود.
همچنین، برای نسبت آب به سیمان یکسان، دانههای با اندازههای حداکثر متفاوت، ممکن است بتنهایی تولید کند که مقاومت آنها با یکدیگر اختلاف جزئی داشته باشد.
در برخی موارد با نسبت آب به سیمان یکسان، بتن با اندازه حداکثر دانه کوچکتر، مقاومت فشاری بالاتری را دارد و بویژه این مسأله برای بتنهای با مقاومت فشاری بالاتر از 5000 پوند بر اینچ مربع (35 مگاپاسکال) 350 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع صادق است.
اندازه حداکثر بهینه دانههای درشت، برای محدوده مقاومتهای بالاتر، بستگی به مقاومت نسبی خمیر سیمان، چسبندگی سیمان و دانه و مقاومت دانهها دارد.
شکل (3-2): آب مورد نیاز برای بتن با روانی معین با افزایش اندازه حداکثر دانه، کاهش مییابد.]3[ واژه مورد استفاده برای مشخص کردن اندازه دانه درشت باید به دقت انتخاب شود.
اندازه دانه با اندازه الک تعیین میشود و به دانهای که از الکی گذشته و از الک کوچکتر بعدی رد نشده باشد اطلاق میشود.
زمانی که از گروهی از اندازه دانهها سخن میرود،از شماره اندازه (یا اندازه دانهبندی) استفاده میشود.
شماره اندازه به مقدار جمعی از دانهها که از الکهای گوناگون رد میشوند، گفته میشود.
به علت استفاده نامناسب در گذشته در مفهوم اندازه حداکثر دانه، پارهای مواقع اشتباهاتی پیش میآید ASTM C125 و نشریه ACI Sp – 19(78) موسوم به «واژههای سیمان و بتن» این اصطلاح را تعریف کرده و آن را از اندازه حداکثر اسمی دانه، تمیز دادهاند.
تعاریف با شکل (1-2) توضیح داده شدهاند که به عنوان مثال برای دانه درشت با اندازه دانهبندی شماره 8 اندازه حداکثر دانه اینچ (5/12 میلیمتر) و اندازه حداکثر اسمی بزرگترین رقم بعدی دانهبندی یعنی اینچ (5/9 میلیمتر) است فقط درصد کمی، بزرگتر از اندازه حداکثر اسمی، مجاز است.
حداکثر اندازه دانه که میتوان به کار برد، عموماً به اندازه، شکل اعضای بتنی و مقدار و توزیع میلگردهای فولادی بستگی دارد.]3[ (3-2)- مصالح سنگی با دانهبندی گسسته در مصالح سنگی با دانهبندی گسسته، برخی دانهها وجود نداشته یا حذف شدهاند.
برای بتن در جا، مصالح با دانهبندی گسسته، شامل فقط یک اندازه از دانه درشت و تمامی اندازههای دانههای ماسه میباشد که بتواند از فضاهای میان دانههای درشت متراکم شده عبور کند.
مخلوطهای با دانهبندی گسسته برای یکنواخت ساختن سطوح بتنی با دانههای نمایان و همچنین برای بتن ساختمانی معمولی به علت امکان بهبود چگالی، نفوذپذیری، آبرفتگی، خزش، مقاومت، و تراکم استفاده میشود و این امر اجازه استفاده از دانهبندی مصالح سنگی محلی را میدهد.]5[ برای دانههای با اندازه حداکثر اینچ (19 میلیمتر)، دانههای شماره 4 تا اینچ (75/4 میلیمتر تا 5/9 میلیمتر) را بدون اینکه بیجهت، بتن را خشن نموده یا باعث جدایی دانهها شوند، میتوان حذف کرد برای دانههای با اندازه حداکثر 1 اینچ (1/38 میلیمتر) معمولاً اندازههای شماره 4 تا اینچ (75/4 میلیمتر تا 19 میلیمتر) حذف میشوند.
در انتخاب درصد ماسه در مخلوط با دانهبندی گسسته، باید دقت شود.
انتخاب نادرستی که به علت مقدار بیش از اندازه دانههای درشت در مخلوط باشد، احتمالاً باعث جدایی دانهها شده یا بتن کرمو ایجاد میشود و همچنین گزینش نادرستی که به علت مقدار بیش از اندازه ماسه در آن باشد، احتمالاً باعث ایجاد بتنی با چگالی کم و مقدار آب لازم زیاد میشود.
ماسه معمولاً 25 الی 35 درصد حجم کل دانهها را تشکیل میدهد.
درصد کمتر برای دانههای گرد و درصد بیشتر برای مصالح شکسته استفاده میشود.
برای سطوح صاف حدوداً درصد بیشتری ماسه نسبت به کل دانهها در مقایسه با سطوح با دانههای نمایان میتوان مصرف کرد اما در هر دو حالت، مقدار ماسه کمتری نسبت به مخلوطهای با دانهبندی پیوسته استفاده میشود مقدار ماسه به مقدار سیمان، به نوع دانه و کارآیی بستگی دارد.
نظر به اینکه مخلوطهای با اسلامپ کم و دانهبندی گسسته، درصد ماسه کمتری را مصرف کرده و مخلوطهای خشنی تولید میکنند، معمولاً به حبابهای هوا برای ایجاد کارآیی، نیاز دارند.
برای اینکه بتن به اندازه کافی متراکم شود، محدوده مطلوب برای مقدار مصالح ملات (هوا، آب، سیمان و دانههای ریز) حدود 45 تا 51 درصد حجمی است و این مقدار بستگی به گوشهای بودن دانههای درشت دارد.
برای دانههای گرد، مانند شن، این رقم 45 تا 48 درصد است در حالی که برای سنگ شکسته، این رقم کمی بالاتر، مثلاً 48 تا 51 درصد، است.
برای اکثر بتنهای با دانهبندی پیوسته این رقم 55 درصد یا بیشتر است.
از طریق محدود کردن اسلامپ به کمترین مقداری که سازگاری با تراکم خوب داشته باشد؛ باید از جدایی مخلوطهای با دانهبندی گسسته جلوگیری به عمل آید این مقدار از صفر تا 3 اینچ (75 میلیمتر) متغیر است که به ضخامت مقطع، مقدار میلگرد و ارتفاع قالب بستگی دارد.
کنترل دقیق دانهبندی و مقدار آن نیز ضروری است، زیرا این تغییرات ممکن است باعث جدایی شوند.
برای مقدار سیمان یکسان، چنانچه مخلوط سفتی موردنیاز باشد، مصالح با دانهبندی گسسته، ممکن است مقاومتهای بالاتری را نسبت به دانههای معمولی تولید کنند.
به علت حجم کم ماسه و نسبت آب به سیمان کم، مخلوطهای با دانهبندی گسسته برای اجرای بتن درجا، ممکن است ناکارآ تلقی شوند.
با این وجود، چنانچه نسبتهای مصالح به درستی اختیار شوند، این نوع بتنها با ارتعاش، به راحتی متراکم میشوند.]3[ فهرست منابع و مأخذ ]1[ - دکتر هرمز فامیلی (ترجمه)، بتنشناسی (خواص بتن)، انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت ایران، سال 1368 [2]- PROFESSORA.M.NEVILLE,PROPERTIES OF CONCRETE, PITMAN PUBLISHING INC, , 1983.
]3[- دکتر محمدابراهیم طسوجی (ترجمه)، طرح و کنترل مخلوطهای بتن، انتشارات کلینی، چاپ اول، سال 1374.
[4]- Powers, T.C., Topics in concrete Technology, Research Department Bulletin R 174, Portland Cement Association, 1964.
[5]- Houston, B.J., Investigation of Gap-grading of concrete Aggregates; Review of Available information, U.S.
Army Engineer Waterways Experiment station, echnical Report No.
6-593, Report 1, February 1962.
]6[- دکتر علی اکبر رمضانیانپور، طرح اختلاط بتن، انتشارات علم و صنعت 110، چاپ اول،سال 1367.
[7]- Verbeck George, and klieger, paul, studies of ‘salt’ scaling of concrete, Research Department Bulletin R83, Portland Cement Association, 1956.
وزن مخصوص ظاهری یا دانسیتهASTM C 29جذب آب و رطوبت سطحیASTM C 70 ASTM C 127 ASTM C 128 ASTM C 566 اندازه اسمی (الکهای با سوراخهای مربعی)شماره اندازه37.5 mm) تا 11/2 in .
(90 تا 31/2 37.5 mm) تا 11/2 in .
(63 تا 21/2 4.75 mm) تا No.4 (50 تا 2 in 4.75 mm) تا No.4 (37.5 تا 11/2 in.
4.75 mm) تا 25.0) No.4 تا 1 in.
4.75 mm) تا No.4 (19.0 تا 3/4 in.
4.75 mm) تا 12.5) No.4 تا 1/2 in.
2.36 mm) تا No.8 (9.5 تا 3/8 in.
25.0 mm) تا 1 in.
(50.0 تا 2 19.0 mm) تا 3/4 in.
(37.5 تا 11/21 2 357 467 57 67 7 8 3 4