منابع صنایع اسلامی
در زمان حضرت محمد (ص) اعراب صنایع و آثار هنری قابل ذکر نداشتند ولی پس از فتح سوریه و عراق و مصر و ایران صنایع راقیه این ممالک را اقتباس کردند. مراجع تاریخی و منابع ادبی نشان می دهد که خلفای اموی (749-661م. 132-41 ه.) برای ساختن مساجد و قصرها و شهرهای جدید بجلب مواد و مصالح و صنعتگران و هنرمندان از کلیه ممالک اسلامی پرداختند. مسجد دمشق بوسیله یک معمار ایرانی طرح ریزی شد و کاش سازان سوریه در تزیین آن کار کردند. هنرمندان مصری در بیت المقدس و دمشق و مکه کار میکردند. در زمان بنی عباس (745-749م./334-132ه) این شیوه ادامه یافت و کارگران و هنرمندان ممالک مختلف در اغلب نقاط عالم اسلام بساختن ابنیه و آثار هنری مشغول بودند. طبری مورخ معروف میگوید که در تأسیس بنای شهر بغداد عباسیان از سوریه و ایران و موصل و کوفه و واسط و بصره کارگر آورند.
بتدریج یک اسلوب اسلامی بوجود آمد که از دو منبع هنری یعنی ساسانی و مسیحیت شرقی یا بیزنطه سرچشمه میگرفت. در بناهای اولیه اسلامی از قبیل کاشی کاری بیتالمقدس (102-69 ه) و جلوخان سنگی قصرالمشتی که بقرن هشتم (دوم هجری) تعلق دارد و نقاشی و تصاویر کاخ قصیر عمره (در حدود 712-م.94 ه) تعبیرات تزیینی و هنری ساسانی و بیزنطه در کنار یکدیگر مشاهده میشود.
آثار مسیحی مصر و سوریه و عراق نمونه های زیادی برای طرحهای تزیینی ابنیه اولیه اسلامی فراهم کرد. صنعت مسیحیان مصری یا قبطی از مجسمه سازی قبطی دارد که شامل سر ستون و طاق و الواح سنگی باندازه های مختلف است که در تزیین کلیساها و دیرها بکار میرفته است. سرستونهائیکه از تل بسطه و واحه های خارجه و اسوآن و سقاره و بویط بدست آمده تکامل این عنصر مهم معماری را از زمان یونان تا اسلوب قبطی قرن ششم میلادی بخوبی نشان می دهد. این آثار نشان میدهد چگونه اصول تزیینی شرقی جایگزین تمایلات طبیعی که خاص صنایع یونان بود گردیده است. این منظور نتیجه تحولاتی بود که در زندگی هنری مصر بوجود آمد و عناصر یونانی جای خود را بعناصر بومی قبطی داد.
یکی از مهمترین تعبیرات و شکل نمایان هنر مسیحی در مصر و سوریه گیاه اگنتس و برگ مو بود. صنعتگران قبطی گچ بری طومار شکل گیاه اکنتس را از سوریه گرفتند و در آنجا این شکل حتی در قرن اول میلادی بمنظور تزیین بکار میرفت.
اغلب برگ این گیاه را با اجزای مختلف آن با اشکال هندسی مشبک و بهم پیچیده ترکیب میکردند و طرحهای جدیدی بوجود می آوردند که فقط ارتباط دوری با هن یونانی داشت. وقتی مسلمانان شکل برگ کنگر را از سوریه و مصر اقتباس کردند, این انحراف و تغییر شکل ادامه یافت.
یکی از بهترین نمونه های سنگتراشی قبطی سرستونی است در موزه متروپوپلین نیویورک که دیر سنت جرمیاس از سقاره آمده و تاریخ آن بین قرن ششم و هفتم میلادی است.
گچ بری طوماری مشبکی که از چند گلدان خارج میشود یک سلسله منطقه ها یا قسمتهائی تشکیل میدهد که سطح سرستون را میپوشاند. یکی دیگر از نموهه های عالی سنگتراشی قبطی طاق سنگی است در موزه متروپوپلین که ظاهراً از شهر بویط آمده است. این اطاق سنگی با دو شکل طوماری تزیین شده که یکی برگ نخل است و دیگری ترکیبی است از چند تعبیر و اشکال مختلف مانند برگ مو و انار و انجیر که از دو گلدان خارج میشوند. اینگونه ترکیبات تزیینی صرف از گیاهها و موزه های مختلف, در هنر یونانی وجود نداشته و از خصائص صنعت شرقی بشمار می آید که بعدها در تزیینات اسلامی مورد توجه واقع شد. اشکال تزیینی این طاق صفات دیگری را آشکار میسازد که از خصائص صنعت سنگتراشی وحجاری قبطی و سوریه است. این اشکال تزیینی که در یک سطح مستوی قرار دارد تقریباً تمام سطح طاق را میپوشاند و بطور عمودی از زمینه پس رفته امتداد یافته است. در بسیاری از نقوش برجسته انند شکل 1 این طرز حجاری که جایگزین شیوه طبیعی صنعت یونانی شده است, اثر تزیینی تاریک و روشن بوجود می اورد. صنعتگران اسلامی این طریقه را اقتباس کردند و با هنر خود انرا تکمیل نمودند و پیشرفت دادند.