باغ ایرانی:
مرحوم دکتر محمدکریم پرنیا، باغ ایرانی را بپیوند فرخنده زیبایی و سودمندی مینامد.
یعقوب دانش دوست باغ ایرانی را چنین تعریف میکند:
(باغ ایرانی باغی است که از ترکیب عناصر معماری، درختکاری، گلکاریهای تزئینی و جلوههای گوناگون آب بوجود آمده و این شکلگیری در رابطه با سلیقه و فرهنگ ایران است.)
در فرهنگ فارسی امروز ، تألیف غلامحسین صدریافشار باغ چنین تعریف شده است: (زمین دارای حدودی اختیاری که در آن درختان میوه یا گل کاشته شده است.
(و یا) خانهای که دارای حیاط وسیع پرگل و درخت است.)
مرحوم لطیف ابوالقاسمی نیز تعاریف متعددی از باغ را ارائه نموده است: (باغ طبیعتی است برخاسته از ذهن و پرداخته به دست انسان، فضای خرم و رنگینی است، آراسته و پیراسته و تابع شرایط محیط که در شکلیابیآن ذوق، سلیقه، مهارت، فرهنگ و تصمیم انسان نقش اساسی دارد .
.
.) تعریف دیگر وی از باغ ایرانی چنین است: (باغ ایرانی از ترکیب ساده و موزون، رابطه صحیح و استوار، سلسله مراتب حساب شده، منطق عقلائی، نظام هندسی مشخص، آسهبندیهای منظم، خطوط عمود برهم، تخت کرتهای چهار ضلعی، تقسیمات متعادل، گذرگاههای مستقیم با هدف که به گاه نیاز با گشادگی فضایی میآمیزند، شبکه مترنم جهتدار آب که در فضاهای باز و پوشیده وسعت یافته و به چهره آسمان و آسمانه لبخند شادمانه میزنند، تشکیل یافته است.) وی باغ ایرانی را اثر هنری زیبا، چند منظوره و عملکردی میداند.
باغهای ایرانی - هندسه، ساختار و نظام:
باغهای ایرانی ترکیب و شکلشان را از تعریف هندسی و ساختاری خود و از تطبیق نظامهای پایدارشان یافتهاند.
هندسه همچون نقشی که در شکلگیری معماری ایرانی دارد شالوده شکلگیری باغ نیز بهشمار میآید، تا آنجا که مهمترین ویژگی و شاخصه باغ ایرانی فضای به غایت هندسی، منظم و از پیش طراحی آنهاست.
این شالوده هندسی در انتزاع مفاهیم، مبانی و عناصر شکلدهنده باغ و نحوه ترکیب این عناصر و اجزاء که در نهایت به ارایه شکل کلی آن میانجامد نقش دارد.
از سویی دیگر مجموعهای از نظامها را نیز میتوان باز شناخت که در شکلگیری باغ مؤثرند.
این نظامها مجموعهای از قاعدهها و اساس فکری، آداب طراحی و نحوه زندگی و حیات مردمان تا روشهای نظمبخشی به فضاها را شامل میگردند.
برخی از این نظامها همچون نظام مالکیت زمین، نظام اقتصادی و معیشتی و نظام اجتماعی، فراتر از آنکه بر شکلگیری باغ تاثیر میگذارند، شکل کلی سکونتگاهها و محیطهای انسانی را تعیین میکنند و برخی از آنها بیشتر مختص شکلگیری فضاهای معمارانه و آنچه بیشتر مورد توجه ما است یعنی باغ میگرداند.
مجموعه این نظامها هنگامی که در ارتباط با هم قرار میگیرند و یا صحیحتر اینکه بگوییم بر هم منطبق میگردند، با مدد از آنچه از محیط طبیعی و مصنوع در اختیار میگیرند و با در نظر داشتن اصول، هندسه و هنجارهای معماری ایرانی در محدودهای تعریف شده نمادی از فردوس برین را شکل میبخشند هر کدام از این نظامها، اصول و قواعد مدرن اما نانوشتهای بودهاست که تعریف، طرحریزی، شکلریزی و شکلگیری بخشی از باغ را در ارتباط با دیگر بخشها به سامان میرسانده، تا آنجا که هیچ باغ ایرانی شکل نگرفته مگر آنکه مجموعه این نظامها تحت ساختار و هندسه کلی و نیز هنجار شکلبخشی فضای معماری ایرانی، عناصر و اجزاء و عرضهها را بطور توأمان در نظم خود آورده باشد.
این نظامها که در ارتباط با هندسه و ساختار فضایی معماری و باغسازی ایرانی معنی مییابند روایتی هندسی از موضوع مورد نظر همچون زمین، آب و گیاهند.
هندسه و ساختار:
هندسه اساس هنر و معماری ایرانی است و رد آن را از هنر و صنایع دستی و نقشهای تزیینی همچون کاشیکاری و تا فضاهای عظیم معماری میتوان دنبال کرد.
این نگرش زاده دید مفهوموار ایرانیان به اندیشه، هنر و محیط انسانی است و میتوان آنرا در فهم مردم ایرانی از جهان و چهارسویی که برای آن قایلاند به نظاره نشست.
این نگرش هندسی گسترهای از معماری ایرانی از زیبایی و زیبایی شناسی و تا ساختارها و شالودهها را شامل میگردد.
تاثیر ساختاری هندسه از معماری ایرانی خود پهنه وسیعی از تعریف و شکلگیری فضایی و تا مسایل نیایشی و استاتیکی را تحت تاثیر قرار میدهد.
این تاثیرگذاری در باغ ایرانی که در پیوند فضاهای بسته و باز شکل میگیرد در تمامی عرصهها به چشم میخوردو ما در باغ گذشته از شکلگیری هندسی فضاها شاهد آنیم که فضاهای باز و عرصههای طبیعی نیز به نظم درآمده و با هندسه قوام میگیرند.
ساختارهای هندسی در باغ به ابعاد و تناسبات کلی، حصارها، محورهای اصلی و فرعی، ردیف درختکاری، جویهای آب و نحوه حضور و عبور آب و به طور کلی به هندسه مسلط در باغ میپردازد.
این ساختارها در عین حال حامل شالودهها و بنیانهای شکلبخشی مجموعه از ایدهها و مفاهیم اولیه تا به شکل نهایی باغ است و به همان اندازه که اصول هندسی در معماری ایرانی واجد اهمیت هستند در شکلبخشی به مفهوم باغ ایرانی نیز نقش دارند.
نظامها:
نظام استقرار به ابعاد، شیب و عوارض زمین، جهات، وضع اقلیمی، آب، هوا، نوع خاک، سمت باد و نسیم، دید و منظر، محورها و نقاط مسلط داخل بستر، منظر و سیمای داخلی، از یک سو، و موقعیت بستر نسبت به شهر، منطقه و حوزه، دسترسیها، ورودیها، محورها و نقاط مسلط در پیرامون و همچنین به مناظر و سیمای خارجی، از سوی دیگر، میپردازد.
نظام فضایی به شکلیابی فضاها بر اساس رابطه میان عناصر معمارانه، از جمله سردرخانه، کوشک، بالاخانه، مظهر خانه، دیوارهای اطراف، حیاطها و دیگر پر و خالیهای درون دیوارها، سایه روشنها و نقش درختان سایهافکن در باغ میپردازد و همچنین به رابطه میان هر عنصر منفرد، و مجموعه آنها با فضاهای بیرونی، به نحوه پیوستگی محورهای عمده هر بنا با محورهای باغ و تناسبات و روابط میان فضاهای بسته و فضاهای نیمهباز از جمله ایوانها و فضاهای باز در باغ توجه دارد.
نظام معماری به معماری مجموعه باغ، به معماری تکتک بناها و به معماری مربوط به زمینآرایی میپردازد.
در این بخش همچنین به بررسی سبک معماری و مصرف مصالح نیز توجه میگردد.
معماری مجموعه، در رابطه مستقیم با نظام فضایی باغ، به کل توجه دارد و تعداد بناها، عملکرد هریک،رابطه بین عملکردها، نقش هر بنا در نحوه پیوستگی آنها از طریق عناصر میانی، مانند ایوان، رواق، طاق، و همچنین رابطه عملکردی بین آنها و شکل تسلسل در پیوستگی را بررسی میکند.
نظام عملکردی به عملکرد کل باغ و اجزای متشکله آن بر اساس بررسیهای تاریخی و نوع تکبناها، مانند سردر خانه، کوشک و یا حمام و دیگر خانههای کوچک درون دیوارها میپردازد.
بررسی نظام عملکردی همچنین با شناخت نوع باغ از جمله باغ مسکونی، باغ تفریحی، باغ تشریفاتی، به شناخت عملکردها کمک خواهد کرد.
مطالعه نظام عملکردی در چهارچوب تعریف خود، همچنین به رابطه باغ با حوزه، منطقه و شهر نیز میپردازد.
نظام آبیاری به حضور آب و شکل حرکت آن در باغ میپردازد.
بررسی سرچشمه، قنات، چشمه، انشعاب از رودخانه، از یک سو، و نیز نقش آب، زمانی که از باغ، احتمالا برای آبیاری خیابانها، یا دیگر باغها و یا مزارع، خارج میگردد، در نظام آبیاری است که مد نظر قرار میگیرد.
همخوانی نهرها و جویها، با محورهای اصلی و همچنین همخوانی آبشرهها، حوضها و فوارهها و نقش حضور آب، صفا و خنکی که میآفریند و همچنین صدای آن که در فضاهای معینی در باغ مشخص میگردد در چهارچوب این نظام طرح میگردد.
آب علاوه بر تاکید گذاردن بر محورهای حرکت خود و بر فضاها در حضور خود، از طریق نهرها و جویها به نقش عملکردی خود پرداخته و گیاهان را آبیاری میکند.
حضور آب نقش معینی در بررسی نظام فضایی و نظام معماری داشته و در مورد معماری مربوط به زمینآرایی این نقش اهمیت بیشتری نیز مییابد.
نظام گیاهی نظم کاشت گیاهان در باغ را دستمایه قرار میدهد تا بتواند در راه تعریف و طراحی ایده باغ جدای از این اجزاء، عناصر و فضاها، طبیعت را نیز از دریچه ایده خود بنگرد و آنرا هماهنگ با معماری باغ نماید.
علاوه بر این توجه به درختهای نظامساز که شکل کلی نظام گیاهی باغ را به وجود میآورند و تعیین نوع آنها که خود با توجه به شرایط اقلیمی، نوع باغ و زمانهای استفاده از آن در طول سال و صورت میگیرد از اهمیت بالایی برخوردار است.
تعیین گونه این نوع درختان و نیز اینکه این درختان نظام ساز از یک نوع باشند و یا گونههایی در ترکیب با هم شکل کلی نظام گیاهی باغ را بوجود بیاورند در چهارچوب این بخش قرار دارند.
باغ ایرانی در دوران باستان؛ دوره پارسها و پارتها : اقوامی که در سرزمین ایران میزیستهاند از دوران باستان گونههای بسیاری از درختان وگلها و سبزهها را میشناخته و با گل پیوندی پایدار داشتهاند و بزرگداشت نوروز که خود جشن پیشباز آمدن بهار و گل و سبزه است نشانگر آن است.
این جشن درواقع جشن روئیدن گل و گیاه است و گرامی داشتن گل و بزرگداشت نوروز با هم بستگی دیرینه دارند.
نقوش مربوط به گل وگیاه و آب در اولیه ترین آثار مکشوفه بویژه در ظروف سفالی قرنهای کهن خبر از اهمیت حضور آنها در زندگی انسانها در استقرارهای اولیه دارند.
نقوش برجسته متعلق به کاخ آشوربنیپال پادشاه آشور بین سالهای 669 و 630 قبل از میلاد کشف شده و در نینوا – موجود در موزه بریتانیا – و حبر باغهای معلق بابل اهمیت باغ در ساختار شعرهای کهن را میرسانند.
باغهای معلق بابل که به وسیله بخت النصر برای همسر ایرانی وی، دختر فرمانروای ماد، احداث شدهاند بر طبق اصول طرح پارادیس ایجاد گردیده، بطوری که از نظمی خاص و الگویی مناسب برخوردار و تا زمان اسکندر هم به جای مانده بوده است.
پردیس اخیراً کشف شده از پاسارگاد که احتمالاً اولین طرح اجرا شده از “ باغ اندر باغ” عظیم شهر – پایتخت ناتمام کورش بوده و نیز وصف پردیس کورش جوان در شهر ساتراپ نشین غرب ایران که گزنفون نقل میکند، دیگر نمونههایی کافی برای نمایش ولو نه خیلی روشن از رابطه ساختار باغ و شهر در شهرهای طراحی شده هخامنشیان میباشد، بدون جهت نبود که یونانیان هخامنشیان را بزرگترین باغسازان جهان میدانند.
سنگ نگاره های هخامنشی نشانگر روشن نظم هندسی باغهای ایرانی هستند و درختان راست قامت و موزون نقش برجستهها ، که از نظم نظامی و لشکری سبق میبرند، همریشگی و همسانی پلانهای باغ و بنا را بیانگرند.
با انقراض سلسله هخامنشی ، ترکیب هندسی سرراست است و باغراهها عمود بر هم ، کرتها چهارگوش مستقل که هیچیک پس مانده کرتی دیگر نیست.
باغها درکرت بندیهای دقیقی سامان گرفت و سراسر قرینه سازی شد، چون که طرح آن پیشاپیش در ایران روزگار هخامنشی (300-500 ق.م) توسعه جانانه یافته بود.
با پردیسهای ساسانی (600-) ، باغ نقشهای باشکوه به خود گرفت که طرحهای مندلوار و کوشکهایی در ملتقای چهار خیابان داشت.
(طرح پارک یا “چارباغ” ساسانی بصورت چلیپایی بود که قصر حاکم در مرکزش قرار داشت باغ ایرانی در دوران اسلام : طرح باغهای ایرانی و ساختمانهای آن غالباً آمیزه ای از سبک معماری و باغ سازی پیش از اسلام و شیوه معماری سدههای بعد که ویژگی های کلی معماری ایرانی را داراست و با نام معماری اسلامی شناخته میشود و برخی تأثیراتی که از معماری و باغسازی کشورهای دیگر پذیرفته میباشد.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که معماری و چگونگی خیابان بندی و درخت کاری و گلکاری باغهای ایرانی در دوره اسلامی تأثیر چندانی از اعراب مهاجر به ایران نداشته است بلکه همراه با گسترش نفوذ نیروهای اسلامی، این هنر ایرانی تا سرزمینهای دوردست هم نفوذ یافته و از شبه قاره هند تا سرزمین اسپانیا کشیده شده است.
در دوره اسلامی نیز ایجاد باغها و درختزارها همچنان مورد علاقه ساکنان این سرزمین کهن بوده و علاوه بر باغهای بزرگ و با شکوه بیرون شهرها، تا چندین سده پدیده باغسازی در درون و پیرامون شهرها خاص این سرزمین بوده است.
شهرهای کهنسال ایران از زمانهای بسیار دور طبیعت گرایی را میشناختهاند.
باغ فین کاشان یادگار دوران آل بویه و ایلخانی، و باغ تخت شیراز به جای مانده از قرن 5 هجری نمونه هایی ماندگار هستند.
با گسترش اسلام، باغسازی ایرانی نزد مردم نقاطی که پذیرای اسلام شدند رسوخ کرد.
به ویژه کشورهایی که اسلام بواسطه ایران بدانجا راه یافت و سرزمینهایی که در حوزه مکتب هنر و معماری اسلامی ایران بودند.
در اروپا از باغهای زیبای اندلسی “ الحمراء ” را میتوان نام برد و در آسیا باغهای بابری کشمیر را که در شمار نامدارترین باغهای دوران اسلامی هستند.
باغ و حیاط ، مکمل فلات گرم و کم آب ایران، اهمیت خود را در عصر اسلام در حدّ صوری تصوری از فردوس حفظ میکنند.
باغ مطابق یکی از نقشمایههای مذهبی ایران باستان بود؛ نمایشگر حیطه درخت آجین که کوشکی مرکزی را در میان میگرفت.هشت بهشت صفوی نه تنها در نقشه سراسری اش بلکه در همان طرح کوشک مرکزیاش بی اغراق آفریننده بهشتی پویاست.
- دوره صفویه : سالهای بعد از حمله مغول تا استقرار حکومت صفویه هرچند که دوره تسلط اقوام بیگانه برسرزمین ما و مبارزات پراکنده مردم با این فرادستان و ایجاد حکومتهای ملوک الطوایفی وکوچک است ، با اینحال کم و بیش در آثار علمی و ادبی و تاریخی نشانه های حاکی از اشتیاق مردم به باغسازی و پرورش درخت و گل دیده میشود و از آن جمله آثار مینیاتوری، ونقاشی های هنرمندان دوره جانشینان تیمور که غالباً باغهای آن زمان را به تصویر کشیده اند قابل توجه است.در دوره حکومت صفویه که مجدداً رفاه و آرامش نسبی در کشور برقرار گردیده احداث باغ و پرورش گل رونق فراوان یافته است.
چهار باغها نیز به نوبه خود در طی تاریخ شکل بهتری یافتند.
هشت بهشت اصفهان که در زمان شاه سلیمان در یکی از این چهار باغها بنا شده نمونه پیشرفت امر طراحی بین ایرانیان است .
خیابان چهار باغ اصفهان در زمان صفویان ساخته شد.
باغهای مشهور چهار باغ چنین بوده اند: باغ تخت ، باغ کاج ، بابا امیر، توپخانه ، نسترن، بلبل ، فتح آباد، گلدسته، کاووس خانه و پهلوان .
از دیگر باغهای دوران صفویه میتوان به باغهای زیر اشاره کرد: باغ عباس آباد کاشان ، باغ تاج آباد نطنز ، باغ صفوی و باغ خلوت بهشهر ، باغ سعادت آباد قزوین، و دیگر باغهای کاخهای پادشاهان صفوی .
- دوره زندیه : انواع درختان و گلهای باغهای دوره زندیه تقریباً مشابه دوره صفویه است در زمان کریم خان ، بیشتر باغهای به جای مانده از پیش بازسازی شدند، مانند باغهای دلگشا، گلشن، نظر و جهان نما از دیگر باغهای دوره زندیه میتوان به باغهای زیر اشاره نمود:باغ گلشن طبس ، باغ هفت تن شیراز ، باغ دولت آباد یزد.
- دوره قاجاریه : درختان و گلهای معمول در باغهای دوره قاجاریه تقریباً همانند دوره معاصر است.
درختکاری و گلکاری باغها در اوایل دوره قاجاریه هنوز غالباً به شیوه قدیم ایرانی بوده است ولی به تدریج گلکاری فرنگی بویژه در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه رایج گردیده و گلکاران و باغبانان فرنگی هم به ایران آمده و شیوه گلکاری غربی را با خود آورده اند.
تعدادی از باغهای این دوره عبارتند از :باغ عفیف آباد و باغ دلگشا و باغ نارنجستان و باغ ارم و باغ منشی باشی و باغ سالاری و باغ ایلخانی و باغ خلیلی شیراز، باغ نشاط لار ، باغ شاهزاده و باغ هرندی کرمان، باغ سردار محتشم رشت، باغ چهلستون بهشهر ، باغ معین و باغ میرزا عباس بمی و باغ عبدالرحیم خان یزد، باغ گلستان و باغ لالهزار تهران.در یک قرن اخیر ، فرهنگ و معماری و باغسازی ما به راه انحطاط افتاد و باغهای معاصر ایرانی، دستخوش بیهویتی و اغتشاش گردید.
در تهران باغ فرحآباد نمونه نزدیک و گویایی است از شروع انحطاط .
سـاخـتـار هـنـدسـی بـاغ ایـرانی طرح کالبدی باغ ایرانی براساس ساختار هندسی بسیار دقیق و محاسبه شده،شکل یافته است.محیط بیرونی باغ عمدتاً به شکل مربع کامل و یا مستطیل می باشد.
ساختار هندسی کالبدباغ دیواره خارجی باغ که جداکننده فضای درون و بیرون است دقیقاً برپلان( مستطیل یا مربع شکل) هندسی آن قرار می گیرد.
به این ترتیب دیوار در باغ ایرانی به عنوان یکی از مهمترین عناصر تعریف کننده فضا،موجب محصور شدن باغ می شود.البته این کیفیت با واژه پردیس که معادل واژه باغ است و به کلمه پایری دآزا بر می گردد، ـــ به معنی محوطه محصور شده ــ کاملاً تناسب دارد.دوعرصه فضای بیرون و فضای درون باغ ،تأکید می کند.به این معنی که بر جدایی بیرون که زمین خشک و سوزان کویر است ودرون که فضای سرسبز وروحبخش می باشد،می افزاید.درواقع آنچه که در داخل باغ ایجاد می شود ،فضایی نه همسووهمراه با محیط بیرون بلکه در تقابل با آن است.(هر چند که سرچشمه وجودی خود را از آن گرفته باشد.)** پس می توان گفت ً از آنجاکه اندرون مغایر بیرون است ،دیوار به عنوان نقطه تغییر تجربه ای معمارانه می شود.
ً (شولتز،1976 ) که این تجربه معمارانه براساس ساختار هندسی معینی تجلی می یابد.
همچنین می دانیم که در بیان کالبدی ، هرمحدوده توسط یک مرز تعیین می شود،اما یک مرز آن نیست که چیزی در آن متوقف می شودبلکه چنانکه یونانیان دریافتند :مرز آن است که چیزی از آن هستی خود را آغاز می کند.(نقل از هایدگر)این مطلب بر نقش عنصر دیوار در باغ ایرانی نیز کاملاً منطبق است چراکه هستی و سرسبزی باغ در دل کویر از مرز دیوار باغ به به سمت درون آن آغاز می شود.
باغها امروزه تبدیل به پارک شده اند.
باغ نباتی باغ تابستانه است و بر اساس مبنای باد شکل گرفته است.
باغهای ایرانی از نظر نوع کارکرد : باغ میوه سکونت سکونت حکومتی حکومتی آرامگاهی ( مزار ) تاج محل باغهای ایرانی از نظر موقعیت قرارگیری : پهنه دشت ـ زمینهای هموار ( فین کاشان ـ شاهزاده کرمان ) شیب تپه ها ـ ( باغ تخت شیراز ) استقرار در آب ( ائل گلی در تبریز ) باغهای حاشیۀ آب ( رودخانه ) ـ باغ آیینه.
باغ شاهزاده ماهان دیوار- نقطه تغییر باغ دولت اباد یزد به این ترتیب در باغ ایرانی ،تمامی عناصر شکل دهنده به باغ به وسیله دیوار کادره شده و درواقع دیوار به عنوان یک چارچوب اکید تمامی این عناصر را در برگرفته است .درختانی که در حاشیه دیوار و به تبع هندسه آن کاشته می شود نیز همگی همسو با هندسه دیوار باغ بوده و برنقش آن به عنوان یک چارچوب می افزاید.
حتی از لحاظ بصری نیز این دیوار به عنوان یک حد اکید محسوب می شود.
(مسعودی،1382)بنابراین در باغ ایرانی مرز قطعی میان درون و بیرون باغ ،برمبنای شکل هندسی مربع یا مستطیل تعریف می شود اما این تناسب هندسی علاوه بر تعیین حدود بیرونی باغ ،پایه و مبنای تقسیم فضاهای درونی نیز می باشد.درواقع در باغ ایرانی شکل مربع که فاصله بین اجزاء باغ راساده وروشن نشان می داده ،از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
(پیرنیا،1358)فضای کلی درون باغ به تبعیت از ساختار هندسی اش ،توسط خطوط عمود برهم به فضاهای جزیی تری تقسیم می شود .به این ترتیب که عمدتاً دو محورعمود برهم کل فضای باغ را به چهار قسمت تقسیم می کند.
به این ترتیب کوشک درون باغ را نیز متناسب با فضای تقسیم شده در نقاط مختلف باغ می ساختند.مثلاً گاه بنای اصلی در وسط باغ بود و از چهار طرف دیده می شد و بناهای فرعی و سر در در اطراف بودند یا اینکه بنای اصلی باغ یک طرف بود و بناهای فرعی در اطراف .دربرخی از باغ ها نیز کوشک به نسبت یک سوم در امتداد محور طولی قرارداشت.
(پیرنیا،1358) کروکی محل قرارگیری کوشک در باغ ( از مقاله دکتر پیر نیا) اما در تمام این باغ ها، در مقابل بنا حتماً یک میان کرت و یا یک فضای مستطیل شکل به عنوان آبنما قرارداشت.
(پیرنیا،1358) درطرفین میان کرت ،مسیرهای باریک و جوی های آب قرار می گرفت و در جانب آنها باغچه هایی که ساختار هندسی ( باغ دولت آباد )خود توسط خطوط عمود بر هم به کرت ها تقسیم می شدند.این کرت ها که با خرند*** مرزبندی می شدند عمدتاً به شکل مربع بودند.البته لازم به ذکر است که درکشاورزی ما ، کاشت مربعی معمول بوده و زمین وآب به صورت مربعی تقسیم می شده است.
(پیرنیا،1358) اینکه دقیقاً از چه زمان مربع یا مستطیل در طرح باغ مورد استفاده قرارگرفته محتاج تحقیقات فراوان است اما یکی از دلایل استفاده که می توان به آن اشاره کرد ،بحث جاری شدن آب از جای جای باغ و حرکت آن در چهار جهت در جهار جوی است.بر این اساس ،مسیر جریان آب نیز در درون باغ ــ چه آشکار و چه نهان ــ از هندسه منظم آن تبعیت می کند.
ساختار هندسی مسیر جریان آب (باغ فین) مسیر جریان آب تأثیر مسیر جریان آب بر نظم کاشت این مسأله علاوه بر هدایت جریان آب و جلوگیری از هدر رفتن آن ،موجب پیدایش نظم دقیق در نحوه کاشت درختان نیز می شود.همانگونه که پیش از آن نیز اشاره ای شد، ً هر بخش از باغ که به شکل مربع یا مستطیل است به مربع های کوچک تقسیم می شود.در هر رأس این شبکه مربعی ،یک درخت که عمر طولانی تر دارد کاشته می شود و سپس این مربع ها به مربع کوچکتر تقسیم و در هر رأس آن درختان با عمر متوسط و به همین ترتیب درختان با عمر کوتاه دررأس مربع های میان آنها کاشته می شود.این نظم هندسی به قدری دقیق بوده که از هر طرف که نگاه می کردند،ردیف درختان دیده می شده است .همچنین این نظم از نظر عملکردی به گونه ای بود که دراثر گذشت زمان و جایگزینی احتمالی درختان ِ ازبین رفته تازمان های طولانی حفظ می شده و شکل کلی باغ از بین نمی رفت و به امکان نورگیری منظم همه درختان فراهم می شده و ناگهان قسمت اعظمی از باغ خالی ازدرخت نمی شده است.ًبنابراین مرزبیرونی باغ ،مسیرهای جریان آب ،مکان آبنماها،کرت بندی ها ، نظام کاشت درختان و گیاهان ،محل قرارگیری کوشک و ساختمان های باغ،براساس ساختارهندسی دقیق مشخص می شده است.به طوری که می توان گفت این نظام هندسی ِبسیار دقیق ،باعث شده است ،کالبد باغ ایرانی بر مبنای تقسیم بندی هایی با تناسب شکل گیرد و حد ومرز قطعی تمامی تقسیمات آن کاملاً مشخص وتعریف شده باشد.
کیفیت فضایی باغ ایرانی ساختار هندسی کالبد باغ ایرانی را تعریف می کند.این ساختار هندسی همانطور که محدوده باغ را مشخص می کند یا به بیانی دیگر فضای پیرامون آن را با دیوار و فضای درون را با حور های عمود بر هم محصور می کند،به همان ترتیب هم موجب پیدایش کیفیت های فضایی خاصی در باغ می شود.ً وجود چشم انداز اصلی به شکل مستقیم و کشیده در محور طولی باغ ،روبروی کوشک و نیز کاشتن درختان بلند در دو طرف آن نقشی اساسی در ایجاد پرسپکتیوی دارد که باغ را طولانی تر جلوه گر می سازد.از سوی دیگر ،شیب طبیعی که در اکثر باغ های ایرانی مورد استفاده قرارگرفته موقعیت مناسبی را برای قرارگیری کوشک در نقطه مرتفع باغ فراهم ساخته است.وازنظر بینایی انسان هنگامی که در نقطه کم ارتفاع قرار گیرد فاصله خود را تا نقطه مرتفع کمتر از زمانی احساس می کند که همان مسافت را از نقطه بلند می نگرد.این خطای حواس که به تفاوت زاویه دید انسان در جهت بالاتر و پایین تر از خط افق مربوط می شود باعث شده است که کوشک از سردر ورودی در باغ نزدیک به نظر آید و بیننده را به حرکت به سوی آن و طی این مسافت به ظاهر کوتاه ترغیب کند و برعکس هنگامی که از کوشک (به خصوص از طبقات بالای آن) به باغ می نگرد فاصله مذکور طولانی تر به نظر آمده و وسعت بیشتری به باغ ببخشد.
ً ( دیبا،انصاری،1374) ــ همانند باغ شاهزاده در ماهان کرمان ــ دید ناظر از ورودی باغ به سمت کوشک ــ ( باغ شاهزاده ماهان) به این ترتیب باغ ایرانی ،با تطبیق بر عوامل و بستر طبیعی آن موجب پدید آمدن نوعی وسعت مجازی از لحاظ بصری می شود .تحریک حس بینایی و وجود رابطه بصری شدید میان اجزاء و عناصر باغ علاوه بر ایجاد نوعی وسعت مجازی ،موجب پدید آمدن بی مرزی و پیوستگی در فضای باغ نیز می شود.در واقع در باغ ایرانی همواره شاهد پدیده انتقال یافتن از فضایی به فضای دیگر هستیم.اساساً ً یکی از مهمترین ویژگی های معماری در باغ ایرانی تلفیق بنا و باغ است.این رابطه و این آمیختگی به وسیله ایجاد ارتباط های فضایی و ارتباط عناصر تشکیل دهنده باغ صورت می پذیرد.
ً(دانشدوست،1363)همچنین بکارگیری محرک های حسی افراد برای ایجاد چنین فضای پیوسته ای از جمله کیفیات باغسازی در باغ ایرانی است.ًبنا در باغ ایرانی فضای باغ رامجزا نمی کند.دید انسان از آن می گذرد و با دیگر فضاهای باغ رابطه پیدا می کند.
باغ نارنجستان باغ شاهزاده ماهان باغ فین کاشان آغاز جریان آب از داخل بنای کوشک به طرف باغ و امتداد یافتن آن در فضا چنان به نظر می رسدکه فرد حس می کند مسیر اصلی آب از میان کوشک گذشته است.
گویی عنصر مهمی مانند آب ،که در درون جوی ها جریان دارد در طی مسیر خود وارد کوشک شده و به طور نمایانی در معرض مشاهده قرار می گیرد و سپس از آن خارج می شود.به عنوان مثال در باغ فین کاشان آب درون جوی ها چنین مسیری دارد و حضور این عنصر به عنوان یکی از عناصر اصلی باغ ، فضای داخل و خارج را با هم تلفیق می کند.
تلفیق مسیر جریان آب و کوشک زمانیکه وارد کوشک می شوید با آنکه از بیرون ، قدم به درون گذاشته اید ، اما حسی توأمان از فضای بیرون و درون دارید ، بدون آنکه مرزی میان ایندو حس کنید.انتقال اصوات از فضای خارج به داخل ،این حس را تشدید می کند.صدای پرندگان ،صدای وزش باد ،صدای آب و دیگر محرک های حس شنوایی ،از بیرون به درون کوشک انتقال می یابد و بیش از پیش باعث پیوستگی وتداخل این دو فضا با یکدیگر می شوند.این مسأله کاملاً هوشمندانه در باغ اتفاق می افتد .
به طور مثال ، بر575;ی ایجاد صدای آب در فضای باغ ، فواره ها، آبشارهای کوچک وسینه کبکی**** ها ساخته می شده است.
کروکی از سینه کبکی جوی ها فواره ها صدای فواره ها ی گوناگون باغ ایرانی ضمن اینکه طرح و حجم آنها فضای باغ را شکل می دهند ، شنیدنی است.
به ویژه آنکه در هر حرکت آب در جوی ها، فواره ها و آبشارها زمزمه خاصی از صدای آب به گوش می رسد.(دانشدوست،1363) ایجاد سینه کبکی در مسیر آب نیز موجب می شود،حتی جریان کم آب ، بسیار پر حجم به نظرآید و ایجاد صدا کند.
پیوستگی ،تداخل ، تلفیق و بی مرزی فضای باغ ایرانی ،به واسطه رابطه هندسی،رابطه بصری ،رابطه حسی (تحریک حواس انسان) واصولاً ویژگی کالبدی باغ و قرارگیری بناها در آن ،ایجاد می شود.این پیوستگی فضا موجب می شود تا مرز قطعی میان فضاها محو شود و به نوعی فضایی بدون مرز پدید آید.
فضای سومی که هم بیرون است و هم درون ، نه بیرون است و نه درون و به نوعی کیفیتی بینابین دارد.بنابراین به طور کلی می توان گفت که فضای باغ ایرانی ، فضایی است : پیوسته ، بدون مرز ، وسیع ،.....
با حسی نا محدود که موجبات فرحبخشی و روح افزایی انسان حاضر در آن می شود .
بررسی ساختار کالبدی باغ ایرانی نشان می دهد که هندسه ای منظم و دقیق ، حدود باغ را کاملاً مشخص کرده و با تقسیم بندی فضاهای درونی مرز میان عناصر ، اجزاء و همچنین رابطه هندسی میان آنها را تعریف می کند .
به نوعی که می بایست بر مبنای این هندسه شاهد ایجاد فضایی محدود،با مرزهای قطعی میان اجزاء و عناصر باغ باشیم.اما فضاهای حاصله از این هندسه به گونه ای است که در سراسر باغ ،نوعی پیوستگی ، بی مرزی و وسعت نامحدود احساس می شود.
بر خلاف آنکه هندسهِ دیوارپیرامونی باغ ، فضا را محدود می کند ،هندسه فضای درون (نظام کاشت گیاهان ،مسیر آب ، کرت بندی ها،...) به آن نوعی وسعت مجازی می بخشد.
بر خلاف آنکه کرت بندی ها ،کالبد باغ را به ظاهر قطعه قطعه می کند، فضایی پیوسته در باغ وجود دارد.
بر خلاف آنکه ساختار هندسی باغ بر مرزبندی فضاها تأکید دارد ، فضایی بدون مرز قطعی در درون و بیرون جریان دارد .
پی نوشت : **در واقع باغ های ایرانی که در کویر ساخته می شد ، جوهر اصلی حیات خود یعنی آب راازمسیرهای حفرشده در دل کویر(قنات) بدست می آورد.
***خرند اصطلاحاً به مرز برجسته خاکی کرت گفته می شود .
****سینه کبکی نام تراش هایی در سنگ کف جوی ه در مسیر آب است که موجب می شود.
انواع باغ ایرانی: در یک تقسیم بندی کلی با توجه به خصوصیات کالبدی میتوان باغهای زیر را برشمرد: - باغ واقع در محیطهای هموار: مانند باغ فین کاشان و باغ ارم شیراز - باغ واقع در روی تپه : مانند باغ تخت شیراز - باغ آبی : مانند ائل گلی تبریز - باغ خانه : مانند باغ امیر طبس - باغ واقع در کنار رودخانه : مانند کاخ آئینه اصفهان در دوران صفوی .
و با توجه به کارکرد اصلی باغ از انواع باغهای زیر میتوان نام برد: - باغ میوه : ساده ترین باغ از لحاظ طراحی و سودمندترین نوع از لحاظ اقتصادی - باغ سکونتگاهی : باغی که بسیاری از اعیان و رجال، عمارت مسکونی خود را در آن میساختند.
- باغ سکونتگاهی - حکومتی: باغی که در شهرهای کوچک فاقد تشکیلات اداری و نظامی، حاکم شهر در آن سکونت میکرد و علاوه بر عمارت مسکونی دارای عمارتی برای اشتغال به امور حکومتی نیز بود.
- باغ حکومتی : باغی در پایتختها و شهرهای مهم کشور که در آن طراحی فضاهای سکونتگاهی و دیوانی و خدماتی به نحوی بود که اختلالی میان فعالیتها ایجاد نگردد.
- باغ مزار: نوعی باغ که غالبا تمام یا بخشی از عرصه آن به مزار اختصاص یافته است.
- باغ ایرانی همواره با دیواری محصور است که عموماً بلند و از خشت خام یا آجر بوده است و فاقد هیچگونه تزئینی است (مگر حصار باغهای حکام قدیم و توانگران هر منطقه) ، لذا باغ ایرانی هم خلوتگاهی برای آرامش و گوشه نشینی و هم حفاظتی برای احساس و تأمین امنیت بوده است .
- هندسه باغ ایرانی اصلی مهم در باغسازی ایرانی است.
توجه به اشکال هندسی و ایجاد اشکال مربع برای ساده نشان دادن اجزاء باغ و تعیین محل دقیق کاشت درختان به گونه ای که ردیف درختان از هر طرف دیده شود، دارای اهمیتی خاص بوده است.
درباغ ایرانی تأکید بر میان آسه اصلی است.
گذرگاهی چهار جانب باغ را دور میزند.
مسیرهای فرعی، باغ را به باغچهها تقسیم میکند و باغچهها کرتها را در بر دارند.
باغ عفیفآباد - عنصر آب جاری اصلی ترین عنصری که همواره به باغ ایرانی حیاتی دوباره بخشیده است.
آب قنات در جدولها وجویهای منظم قرار گرفته و با گذر از نهر اصلی به نهرها و جدولهای فرعی جریان مییابد.
- جدولهای باغهای تزئینی که به حوضها میپیوستهاند معمولاً با سنگ و آجر ساخته میشده است.