تابستان 1359 تجاوز آشکار نظامی ارتش عراق با تعرض همه جانبه هوایی به ده مرکز مهم هوایی با قصد انهدام ظرفیت جنگی نیروی هوایی ارتش ایران آغاز شد. رژیم عراق سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان هدف مدنظر داشت. عراق در نخستین روز تجاوز و با طرح ریزی حمله هوایی به مراکز پروازی ایران از دام گستری اسرائیلی ها در جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائیل تقلید کرده بود که با درایت طراحان نظامی و توان رزمی نیروی هوایی ارتش ایران با شکست مواجه شد.
نخستین بار در سال 1253 هجری قمری والی عثمانی در عراق به خرمشهر حمله کرد و از آن پس گاه و بیگاه در برابر تجاوزات طرفین عهدنامه هایی به امضا می رسید.
در سال 1266 هجری قمری عهدنامه ی ارض روم، در سال 1329 هجری قمری پروتکل تهران و در سال 1331 هجری قمری پروتکل استامبول در مورد اختلاف های مرزی دو کشور مطرح گردید. بار دیگر در سال 1935 میلادی ایران و عراق در جامعه ملل مطرح شد که منجربه عهدنامه ی مرزی 1316 هجری شمسی(1937 میلادی)) گردید.
به دنبال الغای این عهدنامه در سال 1348 عهدنامه ای بدین شرح فی مابین دو کشور به امضا رسید:
1- مرزهای زمینی خود را بر اساس پروتکل استامبول مورخ 1913 و صورت جلسه های تعیین مرز مورخ 1914 تعیین کنند.
2- مرزهای آبی خود را بر اساس خط تالوگ تعیین کنند.
3- دو کشور متعهد شوند که در مرزهای خود کنترل دقیق و موثر به منظور قطع هر گونه رخنه و نفوذ که جنبه ی خرابکارانه از هر سو داشته باشد اعمال کنند.
4- توافق شده که مقررات فوق عواملی جهت یک راه حل کلی هستند و نقص هر یک از موارد مغایر روح توافق الجزیره است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی صدام حسین برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه ی خود با این تصور که می تواند خلاء قدرت ناشی از سقوط شاه در منطقه ی خلیج فارس را پر کند و نقش رهبری اعراب را به بهانه ی دفاع و گسترش آرمان های ناسیونالیسم عرب احراز کند به اقدامات و صحنه سازی های دیپلماتیک پرداخت تا زمینه ای برای به دست آوردن عنوان قدرت برتر منطقه برای خود فراهم کند.
از نظر تبلیغاتی نیز عراق شهرهای اهواز را الاحواز و خرمشهر را محمره آبادان را عبادان و هویزه را حویزه و سوسنگرد را خفاحیه و بالاخره خوزستان را عربستان نامگذاری کرد .
در همین رابطه در نشریه ی ژون افریک تاریخ 9 ژوئن 1982 در خصوص اقدامات صدام در مورد لغو عهدنامه 1975 و آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران مقاله ای منتشر گردید که با بیان اهم مطالب آن به تاریخچه ی مختصر روابط دو کشور ایران و عراق خاتمه داده شد .
1- روز 5 اوت 1980 صدام با برخی از سران منطقه در شهر طائف ملاقات کرد. از لحاظ تئوری هدف این دیدار تقویت همکاری بین آن ها و حصول توافق درباره ی یک استراتژی برای مقابله با ضمیمه کردن بیت المقدس به اسرائیل بود ولی در واقع مبارزه علیه ایران هدف اصلی این ملاقات بود.
2- طی این ملاقات طرفین ضمن تجزیه و تحلیل شرایط و اوضاع و احوال ایران و این که ایران با مخالفت های متعدد و مشکلات ناشی از گروگان گیری کارمندان سفارت آمریکا روبه رو بود به این نتیجه رسیدند که عراقی ها در سواحل خلیج فارس خود را برای شکست دادن رژیم ایران آماده کنند.
3- تماس هایی که صدام با مخالفان ایران برقرار کرده بود او را به این نتیجه رساند که به محض شروع جنگ این نظام از هم خواهد پاشید. (لذا در 22 سپتامبر صدام به ارتش خود فرمان هجوم به ایران را صادر کرد.)
نیروی هوایی و آغاز تجاوز (31 شهریور 1359)
تابستان 1359 تجاوز آشکار نظامی ارتش عراق با تعرض همه جانبه هوایی به ده مرکز مهم هوایی با قصد انهدام ظرفیت جنگی نیروی هوایی ارتش ایران آغاز شد. رژیم عراق سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان هدف مدنظر داشت. عراق در نخستین روز تجاوز و با طرح ریزی حمله هوایی به مراکز پروازی ایران از دام گستری اسرائیلی ها در جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائیل تقلید کرده بود که با درایت طراحان نظامی و توان رزمی نیروی هواییی ارتش ایران با شکست مواجه شد.
خلبانان نیروی هوایی ارتش ایران نیز با یک حمله برق آسا در کمتر از دو ساعت جواب این حمله را دادند و در فردای آنرو با به پرواز در آوردن 200 فروند هواپیمای جنگنده و حمله به پایگاه های مهم نیروی هوایی عراق به وسیله ی 140 فروند هواپیمای شکاری بمب افکن درسی عبرت انگیز به آنان دادند. نیروی هوایی در این روز بیش از 335 سورتی پرواز عملیاتی انجام داد که این به نوبه خود امری مهم تلقی می شد .
در این تهاجم وسیع هدف هایی مورد تهاجم قرار گرفتند که عبارتند از :
1- پایگاه های هوایی و نظامی، موصل، الرشیدبغداد، سلیمانیه، کوت، شعیبیه، ناصریه وام القصر
2- هر دو باند پروازی پایگاه کرکوک
3- پالایشگاههای نفت کرکوک و بصره
4- فرودگاه های حبانیه شمال
5- چاه های نفت بابا گرگو ومخازن نفت موصل و تاسیسات گازی کرکوک
6- پل های ارتباطی تنومه و بصره
این حملات که منجر به انهدام و از رده خارج شدن بخشی از توان رزمی نیروی هوایی دشمن برای مدت طولانی شد، باعث شد تا ارتش عراق در به کار گیری این نیرو دچار ضعف های آشکار شوند و نیروی زمینی خود را بدون پشتیبانی و پوشش موثر هوایی در مناطق داخل خاک ایران رها کنند. به همین دلیل نیروی ارتش ایران با کسب برتری هوایی، واحدهای زرهی، پیاده، مکانیزه، توپخانه و قرارگاها ی تاکتیکی، نقاط آماده ی ستون های نظامی و محورهای مواصلاتی نیروی پیاده دشمن را مورد تهاجم هواپیماهای شکاری بمب افکن قرار داد. بعد از این حمله سراسری از آن سوی مرزها خبر رسید که تعدادی از پایگاه های عراق تا 2 ماه بعد از این حمله عملیاتی نشدند .
ارتش ایران با طرح ریزی های اولیه ی عملیاتی در جهت بمباران مراکز نظامی به ویژه پایگا های هوایی دشمن این اصل مهم را مورد توجه قرار داده بود که با زمین گیر کردن هواپیماهای عراق و کسب برتری هوایی، فرصت زمانی کافی برای رسیدن به این اهداف را به دست آورد: