"سوء تغذیه و تأثیر آن بر یادگیری در دانش آموزان"
دانش آموزانی که ما در مدرسه با آنان روبه رو می شویم از دوران نوزادی و کودکی گذر کرده اند و از نظر وضعیت تغذیه ای یکی از مهم ترین دوران زندگی خود را پشت سرگذاشته اند .
دوران جنینی و سال اول تولد یکی از مهم ترین دوران رشد کودک است و رسیدن مواد تغذیه ای اعم از پروتئین ، انرژی و ریز مغذی ها نقشی بسیار مهم و اساسی در رشد و تکامل او تا قبل از مدرسه دارند . عوارض بعضی از این کمبودها چنانچه طفل در این دوران با آن روبه رو شده باشد در سنین مدرسه غیر قابل جبران است.
عمده ترین مشکلات تغذیه ای کشور، سوء تغذیه ناشی از کمی دریافت پروتئین و انرژی، (PEM) کمبود ید، کمبود آهن و کم خونی ناشی از آن می باشد . کمبود ویتامینA و سایر کمبودها شامل کمبود ویتامینهای گروهB مثل ویتامینB2 و کمبود ویتامینD نیز در کودکان گزارش شده است . بعضی از این کمبودها به دلیل فقر مواد مغذی در غذاهای منطقه، همه گروههای سنی را درگیر می کند، ولی کودکان به دلیل افزایش نیاز در دوران رشد بیشتردر معرض خطر قرار می گیرند . افزایش نیاز در این دوران قابل توجه است، به ویژه کودکان که در جهش های رشد نیاز بیشتری به مواد مغذی و ریز مغذی ها مانند ید و آهن دارند . تفاوت نیاز در دختران و پسران، به ویژه در دوران بلوغ، به دلیل تفاوت سن بلوغ است و بعد از آن ، نیاز به ید وآهن در دختران بیشتر است . ولی بعد ازبلوغ تعادل هورمون ها در پسران به گونه ای است که رشد غده تیروئید در اثر کمبود ید در آنان متوقف می شود ولی در دختران ، نیاز هم چنان تا دوران بارداری وجود دارد . به همین دلیل بعد از دوران بلوغ، گواتر در زنان 5 تا 6 برابر بیش تر ازمردان است .
شیوع کمبود آهن و کم خونی ناشی از فقر آهن نیزدر دختران پس از بلوغ به دلیل خون ریزی ماهانه افزایش می یابد . سایر کمبودها مانند کلسیم و ویتامینD نیز در دوران کودکی و نوجوانی به طور یکسان بر هر دو جنس اثر می گذارد ولی در نهایت زنان بیشتر در معرض خطر کمبود کلسیم و ویتامینD قرار می گیرند . بنابراین در کودکی و دوران تحصیلی اگر چه تغذیه صحیح در هر دو جنس اهمیت دارد، ولی زنان به خاطر دلیل اینکه از ذخایر بدن خود در دوران بارداری و شیر دهی استفاده می کنند، آسیب پذیرتر بوده و نیاز به توجه ویژه تری دارند . سوء تغذیه در دختر بچه ها در حقیقت نسل را در معرض خطر قرار می دهد . زنان کوتاه قد به طور معمول دارای لگنی کوچک هستند و در زمان بارداری جنین آنها نمی تواند رشد بالقوه خود را داشته باشد . بنابراین در آنها احتمال به دنیا آمدن پسر یا دختری با وزن کم( کم تر از 2500 گرم) وجود دارد .
تحقیقات نشان داده است که مادران کم وزن با جثه کوچک، کودکان کوتاه تر و با سر کوچک تر به دنیا می آورند . این تحقیقات رابطه معنی داری را بین سن مادر و وزن هنگام تولد نشان داده است ، از جمله آن که مادران جوان تر کودکانی با جثه ریزتر به دنیا آورده اند . غلظت هموگلوبین نیز در سه ماهه اول ، ارتباط مثبتی با وزن ، قد و دور سر نوزاد داشته است . کودکان کم وزن ، به طور معمول مشکلات زیادی در زمینه رشد، تغذیه و ایمنی دارند و معمولاً بیشتر ازکودکان سالم و با تأخیر رشد در دوران کودکی مواجه می شوند و به همین ترتیب این حلقه معیوب باعث پدید آمدن نسلی کوتاه تر می شود.
تحقیقاتی که در بنگلادش در این زمینه صورت گرفته است نشان می دهد ، دختران کم وزن و کوتاه قد( مادران مبتلا به سوء تغذیه) فرزندانی کوتاه تر به دنیا آورده اند . این امر در بین سال های 1937 تا 1982 باعث شده که قد پسران روستایی بنگلادش در یک دوران 45 ساله، 12 سانتی متر کوتاه تر شود . یکی از دلایل ، عادات جاری و مرسوم سنتی است که طبق معمول زنان دیرتر از مردان سر سفره می نشینند و غذای کم تری دریافت می کنند. این تبعیض تغذیه ای باعث کوتاه قدی و سوء تغذیه دختر بچه ها می شود. دختران جوان مبتلا به سوء تغذیه که زودتر ازدواج می کنند و بچه دار می شوند ، نمی توانند کودکانی با وزن متعادل به دنیا آورند . سالانه حدود یک میلیون کودک زیر 5/2 کیلو در بنگلادش به دنیا می آیند که بالاترین رقمLBW در دنیاست.
اگر چه موضوع بحث، سوء تغذیه در دانش آموزان است و در نظر داریم ابعاد مختلف سوء تغذیه را در این سن بشناسیم، ولی به دلیل تسلسلی که رشته های مسائل را از بدو تولد تا آخرین روزهای حیات به هم پیوند می دهد ، ناچاریم بدانیم که چگونه ، نوزادی که ثمره یک مادر مبتلا به سوء تغذیه است در دوران تحصیل نمی تواند کفایت لازم را برای یادگیری داشته باشد . وقتی در مدرسه به این گونه کودکان برخورد می کنیم با شناسایی عمق مشکل می توانیم به آنها و نسل آینده شان کمک کنیم .اگر ریشه مشکل را بدانیم، بی جهت کودکان را به باد انتقاد نمی گیریم ، آنها را سرزنش نمی کنیم و گناه آنچه را که آنها مسئول آن نیستند به پایشان نمی نویسم .
فرض کنید کودکی را که به دلیل ناتوانی های تحصیلی ، شدیداً مورد موأخذه قرار می دهند، بشناسید . اگر این کودک نوزادی بوده است که به دلیل گفته شده، کم وزن به دنیا آمده، برای این که بدانید او با گذر از چه مشکلاتی کوله بار زندگی را به دوش کشیده است ، به چند مورد اشاره می کنیم:
- امکان مرگ او تا 28 روز پس از تولد، 40 مرتبه بیش تر از نوزادانی است که با وزن طبیعی به دنیا آمده باشند.
- وقتی به سن یک سالگی رسیده ، 5 برابر بیشتر از نوزادان سالم خطر مرگ را پشت سر گذاشته است .
- او زنده است ولی با اخلالاتی در تکلم ، تکامل و نمو سیستم عصبی، ضعف قوه بینایی ، کاهش فراگیری های اکتسابی و کری روبه رو می باشد .
- او بیش تر از دیگران به عفونت های تنفسی، گوارشی و سایر بیماریها مبتلا می شود؛ همیشه رنجور است و از بیماری رنج می کشد .
- امکان ابتلای او در بزرگسالی نیز به بیماری هایی نظیر دیابت، فشار خون و بیماری های قلبی بیش از نوزادان سالمی است که به دوران بزرگسالی رسیده اند .