هنر قدیم است به قدمت بشریت- تاریخ هنر ملت ها نموداری از استعدادها و تواناییها و اندیشه ها و پشتکار و پایداری و استقامت آن ها می باشد. آثار مکشوف از طبقات مختلف زمین گویای تمدن گوناگون اوضاع جغرافیایی و تأثیرات مذهب و سیاست و اقتصاد و سیستم حکومت اجتماعی وضع زندگی ویژه ملت ها است.
اسلام در میان اعراب بادیه نشین طلوع کرد که مذهبشان ستاره پرستی و بت پرستی بود. ستارگان در صحرا چراغ راهنمایی کاروانیان بودند و کعبه بت های قبایل نیمه عرب و بومیان که سالی یکبار به پرستش آن ها به کعبه روی می آوردند.
اعراب هنر چندانی نداشتند. هنر عمده آن ها شعر بود که شعرای عهد جاهلیت بر طومار می نوشتند و به در کعبه می آویختند. هنر دیگر آن ها تزیین مایحتاج زندگی: مشک های آب فرش خیمه ها و ساز و برگ اسبان و جهاز شتران بود. هنر اعراب بعد از فتح کشورهای همسایه بخصوص ایران تحت تأثیر قرار گرفت و به شکوفایی خود رسید.
روح هنر اسلامی
گرچه وحدت خود یک حقیقت کاملاً عینی است بنظر انسان یک مفهوم ذهنی و انتزاعی جلوه می کند. این امر فیزیکی دو عامل که از روحیه و طرز تفکر مردم سامی نژاد بر می خیزد علت انتزاعی بودن هنز اسلامی است. اسلام مبتنی بر توحید است و وحدت را نمی توان با هیچ تصویری نمودار ساخت و بیان کرد. لکن به کار بردن تصویر در هنر اسلامی بکلی منع نشده است در هنری که اختصاص به امور دینی ندارد می توان از تصویر استفاده کرد به شرطی که تصویر خداوند و یا صورت پیغمبر اسلام (ص) نباشد. تصویری که سایه می افکند استثنائی جایز است به شرحی که یک تصویر هندسی از حیوانات باشد. چنانکه در آثار معماری قصور و جواهرات و تزیینات دیده می شود. تصویر نباتات و حیوانات بطور کلی جایز است لکن فقط طرح های هندسی گیاهی است که قطعاَ متعلق به هنر دین اسلام است وجود نداشتن تصاویر در مسابقه در مرتبه اول یک هدف منفی دارد و آن از میان برداشتن هرگونه حضوری است که ممکن است در مقابل حضور خداوند جلوه کند و باعث اشتباه و خطا شود به علت نقصی که در هر تمثیل وجود دارد. در مرتبه ثانی وجود نداشتن تصویر یک هدف و غایت مثبت دارد که آن تأکید جنبه تنزیه باریتعالی است بدین معنی که ذات مقدس او را نمی توان با هیچ چیز سنجید. دارویی که این مرض گیجی و اشتباه را علاج می کند حکمت است که هر چیز را در جای خود قرار می دهد. در هنر به کار بردن حکمت یعنی درک این حقیقت که هر اثر هنری باید طبق قوانینی ساخته و پرداخته شود. همچنین معماری اسلامی سعی نمی کند که سنگینی طبیعی سنگ را با نشان دادن یک حرکت صعودی در سنگ مرتفع سازد چنانچه در معماری گوتیک متداول است. اعتدال بی حرکت مستلزم عدم حرکت است لکن در معماری اسلامی ماده سنگین و بی شکل با حکاکی طرح های تزیینی زخرفی و اسلیمی و حجاری به اشکال مقرنس و مشبک سبکی شبیه به اشیاء حاکی ماوراء یافته است و بدین وسیله نور بر هزار جهت تابیده و سنگ و گچ را مبدل به یک جوهر قیمتی می سازد. این امر ثابت می کند که غیبت هنر اسلامی یعنی وجود نداشتن هرگونه میل ذهنی و درونی یا انگیزه احساسات باطنی هیچ رابطه ای با روش استدلالی حرف یا راسیونالیزم ندارد و راسیونالیسم چیست مگر محدود کردن عقل به حدود بشری؟ و همین محدودیت است که در معماری رنسانس و تعبیر درونی و زنده که در آن دوره از معماری شده است نمودار است و طبق آن سنگ را به نحوی بکار می بردند که انکار دارای برخی خصایص بشری و روانی است. همچنین مطابق با قول استادان اسلامی که مؤید این امر است میتوان گفت که هنر عبارتست از ساختن و پرداختن اشیاء مطابق با طبیعت و فطرت آنها که بالقوه زیبا است چون از دست خداوند آمده است هنر یعنی ماده را شرافت و اصالت بخشیدن. این قوانین بخوبی در هنر معماری اسلامی مشهود است به عنوان مثال مسجد دوره اول اسلام که یک تالار بزرگ نماز با یک سقف عریض مسطح است که به وسیله یک عده ستون هائی که واقعاً مانند یک نخلستان است نگاه داشته شده است انسان را به یاد محیط صحرا گردان می اندازد. در هر سرزمینی که اسلام انواع قلبی معماری را در خود جذب کرد مانند امپراطوری بیزانس (روم) و ایران و هندوستان صور و اشکال موجود بسوی دقت بیشتر هندسی توسعه یافت. این امر بصورت کیفی است و بدون شک در هندوستان است که شدیدترین تضاد بین معماری محلی و معماری اسلامی در معماری هند در عین حال که خشن و پیچیده است ساده و غنی است مانند یک کوه مقدس پر از غارهای مخفی در حالی که معماری اسلامی تمایل به روشنی و وضوح و اعتدال و متانت است.[1]
هنر در نخستین سال های اسلام
نخستین شکوفایی هنر اسلامی در دمشق که امروزه سوریه نامیده می شود بود که این شهر در آن زمان پایتخت نیز بود. دور نخستین نام خود را از اولین سلسله اسلامی یعنی حامی خویش «اموی» گرفت. این وضع تا حدود سال 750 میلادی که پایخت از سوریه به بین النهرین منتقل شد سلسله ای جدید بنام عباسی به قدرت رسید ادامه داشت و از آن پس با حمایت خفای شرقی سبکی نوین بسرعت رو به تکامل گذاشت. در حال حاضر ما از هنر فلزکاری، نساجی و تذهیب کاری آن زمان عملاً هیچ اطلاعی نداریم اما با توجه به ظروف سفالین سوای ظروف بدون لعاب که صرفاَ جنبه استفاده عمومی داشته، قوانین فقط کوزه های نسبتاً بزرگ با پوشش لعابی قلیای آبی، سبز را که ابتدا به وسیله پارتی ها به وجود آمده بود به دوران اموی ها نسبت دهیم. موقعیت معماری به دلیل به جای ماندن بناهای مذهبی و غیر مذهبی متفاوت است مهمترین این بناها قبه الصفحه، مسجد الاقصی در اورشلیم، مسجد اعظم دمشق چند شهرک و دژ و شمار زیادی کاخ واقع در حاشیه صحرا است که پسرانشان آن ها را بنا کرده اند.
مسجد قبه الصخره در 687 م/65 ه. به وسیله خلیفه عبدالملک پایه گذاری و در 691م/69 تکمیل شد مسجدالاقصی نیز به دست عبدالملک ساخته شد ولی بعدها چندین بار مورد تجدید ساختمان قرار گرفت امروزه از بنای اصلی و نخستین آن اندکی بیش باقی نمانده است. ساختمان مسجد اعظم دمشق در 705م/83 به وسیله خلیفه ولید آغاز و در 715م/93 به پایان رسید. کلیه این بناها و ساختمان های تاریخی، زیبا و قابل توجه است، مساجد بخاطر معماری و تزییناتشان که غالباَ موزائیک کاری است شهرها به خاطر طرح و نقشه کاخ ها به دلیل گچبری ها و نقاشی ها و پرتوی که بر ماتهیت و وضع زندگی معاصرشان می افکنند حائز اهمیت هستند. نقشه قبه الصخره هشت ضلعی یا بیشتر شامل یک هشت گوشه بسته بیرونی است که دو هشت گوشه باز استوار بر ستون ها را در بر می گیرد بر فراز این ها قبله ای روی ساقه ای بلند و دایره شکل بنا شده است. این نقشه نمایشگر کاری زیباست که قبلاَ در دنیای بیزانس عهد یوستینانوس در کلیساهای مانند سن سرگیوی و باکوس قسطنطنیه (526-537 م) و سن ویتاله در راونا (526-547 م) راه تکامل را پیموده بوده است نزئینات داخلی آن نیز نه فقط به مقدار زیاد مرهون هنر مسیحی سوریه و فلسطین است بلکه به سراسر دنیای بیزانس هم مدیون است.[2]
[1]-تیتوس بورکهارت ، مبانی هنر معنوی ، ترجمه دکتر سیدحسین نصر ، مؤسسه انتشارات سوره ، 1376.
[2]-دیوید تابوت رایس ، هنر اسلامی ، ترجمه ماه ملک بهار ، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ، 1375 .