دانلود تحقیق نقش و تأثیرِ هنر و فرهنگ ممالک گشوده‌شده بر شکل‌گیری معماری‌اسلامی

Word 614 KB 26090 62
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • وقتی به هنر تعبیر "اسلامی" اطلاق می‌شود به اقوامی اشاره می‌کند که زیر نظر حکام مسلمان می‌زیسته‌اند و یا در فرهنگ‌ها و جوامعی زندگی می‌کرده‌اند که به شدت متأثر از ویژگی‌های خاص حیات و اندیشه اسلامی بوده‌اند.

    تعبیر اسلامی بر خلاف تعبیر مسیحی نه تنها به یک دین بلکه به یک فرهنگ عمومی هم اطلاق می‌شود.

    اعراب فاتح با سنت‌های اندک‌شمار و آموزه‌های محدود هنری خود در جهانی رخنه کردند که هم از لحاظ مضامین و قوالب‌ هنری و واژگان‌عمومی خاص آن بسیار پرمایه و غنی بود.

    حال برای فهم و درک هنر اسلامی و اشکالی که پدید آورد و نیز طرز و شیوه آفرینش آن‌ها باید پیش از همه این نکته را روشن کرد که آیا اعراب فاتح این سرزمین‌ها سنت خاصی با خود به ارمغان آورده‌اند؟

    و این سنت‌ها در مقایسه با سنت‌های موجود در تمدن‌های آن زمان درچه درجه‌ای از اهمیت قرار دارند؟

    آیا دین جدید پدیدآورنده بعضی از نگره‌ها و اصولی بود که بیان هنری یافتند؟

    مسلمان‌ها در سرزمین‌های گشوده‌شده کدام نهضت‌ها و حرکت‌های هنری را شکل دادند؟

    بررسی هنر و معماری عربستان

    پیش از ظهور اسلام

    و

    صدر اسلام

     

     

     

     

    مؤلفه‌های فرهنگی در عربستان پیش از اسلام

    هرچند نمی‌توان به اطلاعات مکتوب درباره عربستان پیش ا زاسلام چندان اعتماد کرد و کاوش و حفاری جدی نیز در این ناحیه به ندرت صورت گرفته‌است  و مکشوفات نیز چندان معتبر نیست، کمابیش باید پذیرفت که در ادوار نزدیک به فتوحات اسلامی عرب‌های عربستان سنت‌های بومی قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند.

    آرمان‌های مسلط قبایل درباره زندگی و بازتاب‌های آن در عربستان چندان اعتنایی به هنرورزان نداشت و آن‌ها را در رده‌ای فرودست قرارمی‌داد.

    این بی‌اعتباری ضرورت نگه‌داری و انتقال آثارآن‌ها را از بین می‌برد.

    البته نمونه‌های بسیار وجود دارد که نشان می‌دهد که شماری از اشکال و تعابیر وارد شده به اعتقادات دین اسلام و یا تمدن اسلامی به نوعی در عربستان پیش ا زاسلام وجود داشته ولی کاربرد آنها به لحاظ بیان معماری و هنری بسیار خام و ابتدایی بوده‌است.

    مثلاً در مکه و واحه‌های دیگر عربستان درباره حرم نوعی عقیده و برداشت باستانی سامی وجود داشت؛ حرم جایی بود اغلب بزرگ که به طور طبیعی با شیوه‌ای کمابیش خام نقشه‌بندی شده‌بود و در ضمن قداست داشت و جز افرادی خاص، آن‌هم در ایامی خاص کسی به آن راه نداشت.

    کلمه مسجد هم منشأ پیش اسلامی دارد.

    عرب‌های پیش از اسلام در مراسم نسبتاً ساده و مذهبی نمادی از اولوهیت را در خیمه‌ای قرار می‌دادند و یا معمولاً به پارچه‌ای گنبدی‌شکل می‌پیچاندند که تقریباً به نقش‌برجسته‌های پالمیری شبیه بود.

    محراب که بعدها جزئی از مساجد شد بخش توخالی و مجوّفی از یک بنای مذهبی یا غیرمذهبی بود.

    علاوه‌براین ساکنان عربستان مرکزی در زمان محمد (ص) از دستاوردهای هنری کهن‌تر سایر اعراب اطلاع داشتند.

    دو فرهنگ از فرهنگ‌های نخستین اعراب که تأثیر طولانی بر آن‌ها گذاشت:

    1- لخمی‌ها که یکی از سلسله‌های مسیحی اعراب در مرکز عراق در سده پنجم و ششم میلادی بود.

    کاخ‌های نیمه‌افسانه‌ای آن‌ها به نام خورنق و سدید نماد رمزی از حشمت و شکوه درباری غیرقابل‌دسترس در  شبه جزیره عربستان بودند و از عجایب جهان برشمرده می‌شد.

    2- تمدن یمن در حاشیه جنوبی شبه‌جزیره که گویا زمانی زیستگاه ملکه سباء برشمرده می‌شد.

    یمن قرن‌ها پیش از ظهور اسلام معماری درخشانی ا زمعابد و کاخ‌ها و پیکرتراشی نسبتاً اصیل بومی را تجربه کرده‌بود؛ نقاشان عینی آن چندان تجربه داشتند که از طرف دربار ساسانی به همکاری دعوت شدند.

    نقطه اوج و مایه درخشندگی این تمدن نظام سازمان‌یافته و وسیع آبرسانی بود.

    دستاوردهای معماری عربستان در صدر ورود اسلام

    مهم‌ترین دستاورد صدراسلام در عربستان توسعه و گسترش خاص مسجد اسلامی بود.

    درک مسلمانان اولیه از مسجد این بوده که آن را نوعی بنای جدید می‌دانستند.

    (البته نه از حیث ظاهر طبیعی و فیزیکی، بلکه بیشتر به لحاظ تجمع مسلمان‌های دین جدید)

    از تمامی بناهایی که در متون ذکرشده تنها یکی بر معماری مذهبی آینده تأثیر گذاشت.

    بنایی که دست‌کم در همان زمان هم مسجد می‌دانستند.

    تردیدی نیست که بعدها برای تزئین بعضی از بخش‌های مساجد و بناهای دیگر از آیات خاص قرآن استفاده شد و اشاراتی از آن، به عنوان یک منبع، در اجزای عمارت به کار رفت.

    این تفسیر به تأثیر مستقیم قرآن و یا پیامبر بر معماری آینده اسلام اشاره نمی‌کند، بلکه در واقع آن‌ها مبیّن پیوند بی‌همتای اسلامی بین قرآن و بناها بود.

    چهارعنصر شامل ترجیح برگزاری نماز در یک مسجد، شکل‌گیری خانه محمد (ص) در مدینه به عنوان نخستین مسجد اسلامی، پرهیز از بازنمایی موجودات زنده و تثبیت قرآن در مقام ارجمندترین منبع معارف اسلامی، از مهم‌ترین عناصری بود که در شکل‌گیری هنراسلامی در دوران ده ساله هجرت تا وفات پیامبر مؤثر افتادند.

     

    معماری اسلامی در دوران خلافت

    و

    نقش و تأثیر سنت‌های باستانی بر ظهور و پیشرفت آن

     

     

     

     

    سنت‌های فرهنگی و هنری ممالک گشوده‌شده در صدر اسلام

    تمامی سرزمین‌هایی که تحت استیلای مسلمانان درآمد (در سده اوّل) و برای مدتی دیرباز هسته مرکزی جهان اسلام را تشکیل داد به نوعی تحت‌تأثیر هنر کهن یونانی و رومی به مفهوم وسیع کلمه بود.

    کارل‌بکر این نکته را اینگونه بیان می‌کند: "بدون اسکندرکبیر تمدن یکپارچه و وسیع اسلامی پدید نمی‌آمد."

    مسلمانان دو ایالت ثروتمند امپراطوری بیزانس یعنی مصر و شامات را از آن خود کردند.

    شامات به علوّ معماری سنگی خود شهره بود و این برجستگی در صدها کلیسای باستان، استحکام مجاری‌ها و غنای موزائیک‌های کف بناها دیده‌می‌شود.

    به‌علاوه این سرزمین مرکز بنیادهای عظیم امپراطوری همانند عبادت‌گاه‌های ارمن اقدس بود.

    در هر جا که یکی از بناهای نخستین اسلامی، طبق داستان‌های هم‌زمان یا بعدی، به طرزی باشکوه جلوه‌گر شده (البته غیر قابل اعتماد است) بیان‌کننده ارسال کارکنانی از سوی امپراطوران بیزانس برای اجرای آن است.

    مسلمانان در سمت دیگر در آن سوی فرات بر امپراطوری ساسانی کاملاً استیلا یافتند و هنرمندان و سنت‌های دیرینه آن جذب امپراطوری جدید اسلامی شد.

    بیشترین اطلاعات ما درباره دستاوردهای امپراطوری ساسانی درمورد معماری غیرمذهبی آن‌هاست: کاخ‌های سترگ با بناهای نسبتاً‌ متوسط ولی با گچ‌بری‌های تزئینی  و پراز نقش و نگار؛ ویژگی‌های معماری مثل ایوان‌شاهانه (یک گنبدخانه مسطتیلی که از یک سمت باز بود) و تزئین گچی.

    هنر ساسانی در روزگار فتوحات اسلامی یکی از وسیع‌ترین هنرهای زمانه بود.

    ولی به‌هرحال ساسانیان هم شماری از اشکال معماری و تصویری خویش را از واژگان کهن باستان اقتباس و با تغییراتی بازآفرینی کرده‌بودند.

    البته اهمیت سیاسی و هنری این دو امپراطوری عظیم نباید وجود سایر سنت‌های فرهنگی و هنری را در سایه قرار دهد.

    از آثار تاریخی این سنت‌ها چیزی شناخته‌شده نیست ولی از اهمیت آن‌ها نباید غافل بود، زیرا شماری از آن‌ها جامه اسلامی پوشیده‌اند و یا به گونه‌ واسطه‌ای بین اسلام و سایر فرهنگ‌های جهانی عمل کرده‌اند.

    یک نمونه، جمعیت سامی‌نژاد سوریه و منطقه فرات علیاست.

    (هرچند مسیحی و پاره‌ای از جهان بیزانس شناخته می‌شدند.) این‌ها پیش از ورود اسلام فردیت‌بخشی هنری‌شان را شروع کرده و فرهنگ هلنی را با حرکت‌های بدعت‌گرانه عقب زده‌بودند.

    این‌‌ها تحت تأثیر سنت‌های شرقی بودند.

    هرچند اطلاعات چشم‌گیری از هنر آن‌‌ها، به‌خصوص در آستانه سده‌های فتوحات اسلامی، در دست نیست، اما می‌توان چند و چون و کیفیت مرکز بزرگ آن‌ها یعنی "اداسا" را از روی بناهای دورا-اروپوس،پالمیرا، هاتراوتواآبدین حدس زد.

    این‌ها انتقال نقش‌مایه‌ها و اشکال کهن را به درون شیوه‌های انتزاعی و اشکال تزئینی ادامه دادند و آن‌را به صورت یکی از جنبه‌ها و خصایص ویژه هنر بیزانس درآورده‌اند.

    یک نمونه، جمعیت سامی‌نژاد سوریه و منطقه فرات علیاست.

    هرچند اطلاعات چشم‌گیری از هنر آن‌‌ها، به‌خصوص در آستانه سده‌های فتوحات اسلامی، در دست نیست، اما می‌توان چند و چون و کیفیت مرکز بزرگ آن‌ها یعنی "اداسا" را از روی بناهای دورا-اروپوس،پالمیرا، هاتراوتواآبدین حدس زد.

    این‌ها انتقال نقش‌مایه‌ها و اشکال کهن را به درون شیوه‌های انتزاعی و اشکال تزئینی ادامه دادند و آن‌را به صورت یکی از جنبه‌ها و خصایص ویژه هنر بیزانس درآورده‌اند.

    یک منطقه دیگر نیز که در حوزه هنراسلامی در سده اول هجری اهمیت ثانوی داشت و بعدها در سده‌های پسین اهمیتی درخور یافت، ارمنستان بود.

    این منطقه که بین دو امپراطوری ایران و بیزانس مبادله می‌شد، اقتباس از هر دو امپراطوری هنر خاص خود را شکل داد.

    گرجستان هم که یک منطقه کوهستانی بود در سده‌های بعد تأثیر مشابهی داشت.

    اما این فرهنگ‌ها، علی‌رغم اهمیت خاص و خصوصیات هنری‌شان تا حدود زیادی به دو امپراطوری ایران و بیزانس متکی بودند.

    دو منطقه پیرامونی هم بودند که تأثیر آن‌ها دست‌کم د رابتدا، بسیار پراکنده بود.

    یکی هند است که مسلمانان در سده دوم به آن دست یافتند.

    دومی آسیای مرکزی است که مدت‌هاگمان می‌رفت از اذناب فرهنگی جهان ساسانی است، ولی امروزه پس از کاوش‌های عینی سی‌سال گذشته معلوم شده که فرهنگ آن منحصر به خودش است و فرهنگ چینی، هندی، ساسانی و حتی عناصر غربی را با خصوصیات بومی سغدی درهم‌آمیخته و هنری پدید آورده که در خدمت بعضی ادیان (مانویت، مسیحیت، بودائیت، مزدائیت) و شماری از شاهان محلی و بازرگانان قرار گرفته‌است.

    در اینجا به چین هم باید اشاره کرد که اگرچه سرزمین بسیار دوری بود، تأثیر آن به طور پراکنده احساس می‌شد.

    بنابراین اعراب فاتح با سنت‌های اندک‌شمار و آموزه‌های محدود هنری خود در جهانی رخنه کردند که هم از لحاظ مضامین و قوالب‌ هنری و واژگان‌عمومی خاص آن بسیار پرمایه و غنی بود.

    امویان و هنر آن‌ها تعریف هنر اموی و پاره‌ای از تمدنی که این هنر را آفرید دشوار است.

    هر دو بر اثر رویارویی دین و دولت جدید مسلمانان با سنت‌های باستانی خاور نزدیک پدید آمد.

    ظاهراً مواد فرهنگی مناطق خاور نزدیک (سرامیک، ابزار فلزکاری، ابزار شیشه‌ای) در عراق و فلسطین که به لحاظ باستان‌شناسی بهتر کاوش و شناخته شده‌اند،‌ در زمان فتوحات اسلامی و اواسط سده دوم هجری تغییرات اندکی داشته‌اند.

    تمدن امویان درعین‌حال که تازه بود، کهن نیز بود؛ تازه از این جهت که در پی قوالب فکری و دیوانی و فرهنکی متناسب با مردم، اندیشه‌های جدید و نگره‌های نو بود؛ و سنتی از این حیث که در جهان مفتوحه خود به دنبال این قوالب می‌گشت.

    امویان با گزینش الگوهای خود نه تنها آن‌ها را با روشی خلاق در هم آمیختند بلکه به تدریج آن‌ها را بهبود هم بخشیدند و شالوده‌ای محکم برای تحولات آینده جهان اسلام پدید آورد.

    از این‌رو هنر امویان را باید در زمینه‌ای از خلاقیت فعال برای ایجاد حالتی جدید از زندگی بر پایه الگوهای کهن و رابطه سازمان‌یافته، ولی آگاهانه، از چند فرهنگ باستانی برنگریست.

    سنت هنری عباسیان در این دوره تنها یکی از تغییرات اولیه نتایجی دربرداشت و آن انتقال مرکز قدرت به عراق که در زمان امویان از نظر اقتصادی غنی و به لحاظ فرهنگی عمیق بود.

    این کار مرکز قدرت را به سنت‌های باستانی ایران نزدیک‌تر کرد وایرانیان را هرچه بیشتر وارد دولت اسلامی کرد.

    پس از مرگ هارون‌الرشید (188ه‍( تنش شدیدتر شد و درپی آن جناح ایرانیان بر جناح اعراب غالب آمد و قدرت موقتاً تثبیت گردید.

    خلافت عباسی در سده سوم‌ه‍ و اوایل سده چهارم‌ه‍ به کمال خود دست یافت.

    برتر ی فکری و فرهنگی عباسیان عراق به راستی قابل رقابت بود.

    رشد تجارت و زراعت به تکاثر ثروت عظیم در مراکز امپراطوری منجر شد.

    در اثر گذشت زمان، تشریفات دربار مفصل‌تر و خلیفه به درون قصرهای افسانه‌ای رانده‌شد.

    دوره نخستین عباسی از سال 129ه‍ تا سال 334ه‍‌ آخرین دوره‌ای است که می‌توان از هنر کل بودباش اسلامی صحبت کرد.

    مرکز آن عراق بود ولی آثار معماری آن تا منتهی‌الیه غرب در قیروان و شرق در نیشابور و بخارا کشیده شده‌بود.

    عباسیان بیش از امویان به ایجاد مراکز شهری پرداختند و جهان اسلام را چنان توسعه‌ای دادند که بعدها هرگز تکرار نشد و این رشد طبیعی آثار اصلی را محئ کرد و یا آن‌ها را از ریخت انداخت.

    در ضمن منابع ادبی و بعضی از جنبه‌های هنرهای تزئینی نشان می‌دهد که سنت‌های هنری عباسیان چنان تأثیر توانمندی در آثار معاصر داشت که آن‌ها را در نواحی گوناگون به هم نزدیک ساخت.

    سرزمین‌های غرب اسلامی در تحول حساس پس از سال 388ه‍ \ 1009م امور سیاسی سرزمین‌های غرب اسلامی را تحت تأثیر قرار داد.

    اولی توسعه جدید مسیحیت در دوره بازپس‌گیری بود که مسیحیان،‌مسلمانان را سرسختانه از کاستیل و آراگون به طرف جنوب راندند، تا آن‌جا که در سال 638ه‍ فقط یک سلسله محدود اسلامی در غرناطه باقی گذاشتند.

    دومی انتقال قدرت اسلامی از ملوک‌الطوایفی به سلسله‌های تازه رشدیافته مراکشی یعنی مرابطون (435- 562ه‍( و موحدون (508- 648ه‍( بود.

    این سده‌ها دوران تحولات عظیم فرهنگی بود و مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، گاهی جدا از هم و گاهی در کنار هم، به کارهای عظیم فلسفی، ادبی و علمی دست یازیدند.

    معماری امویان اسپانیا مهم‌ترین اثر تاریخی خلافت امویان در اسپانیا مجد قرطبه است.

    این بنادر در یک زمان واحد ساخته نشده‌است.

    ساخت بخش اول آن چهار دوره را در برمی‌گیردو شواهد تاریخی و باستان‌شناسی هم آن را تأئید می‌کند.

    مسجد نخستین در سال‌های 163-165ه‍ به احتمال بر روی یک کلیسای کهن مسیحی ساخته شد.

    در مسجد قرطبه هم، مانند سایر مساجد ستون‌دار اولیه، ویژگی‌هایی از بناهای پیش از اسلام (به خصوص ستون‌ها و سرستون‌ها) بار دیگر به کار رفت.

    اما شماری از نوآوری‌های عمده آن از یکی از آثار برجسته معماری تاریخ میانه گرفته شده‌است.

    تویزه‌های قرطبه شبیه تویزه‌های متأخر مسیحیت غربی است.

    این تویزه‌ها هم‌چنین با تویزه‌های پیدا شده در کلیساهای ارمنی و بعضی از ویژگی‌های ساختی گنبد دوره ساسانی و دوره بهد ایرانی ارتباط داردو قوس‌های چندلبه‌ای آن را می‌توان به یک منشأ شرقی نسبت داد.

    چنانچه در طاقچه‌های تزئینی بعضی از بناهای عباسی (قصرالعاشق در سامرا و مسجد ابن طولون) ظاهر شده‌است.

    نمونه نیایشگاه دیلاویچیوسا، طبق بنّائی گنبد آن، نشان می‌دهد که معماران قرطبه از امکانات تویزه در ایجاد طاقگان کوتاه‌تر چندان آگاهی نداشته‌اند.

    آخرین توضیح مهم در باب ویژگی‌های مسجد قرطبه درباره محراب آن است.

    شاید محراب به سبب نفوذ جهان مسیحیت پیرامون خود، مفهوم قاطع عبادی،‌ آئینی و مذهبی پیدا کرده‌باشد و چنین می‌نماید که این مسجد به راستی آداب نیمه‌متعارف را، همچون کشاندن قرآن به درون صفوف مردم، توسعه داده‌است.

    معماری شمال افریقا و اسپانیا بناهای سرزمین‌های غرب اسلامی در سده‌های ششم و هفتم‌ه‍ تقریباً سنت‌های گذشته را به نوعی ادامه دادند.تکیه‌گاه‌ها، ستون‌ها و پایه‌ها شباهت آشکاری با نمونه‌های پیشین دارند و کف تعدادی از مساجد مسطح و چوبین - مثل مسجد قطبیه در مراکش- با نمودهای ساختمانی قابل ملاحظه است.

    مهم‌تر از همه قوس‌ها هستند که ساده یا نعل اسبی‌اند و یا اینکه تنوعی همچون قوس‌های چندلبه‌ای قرطبه دارد.

    برای بناهای غرب اسلامی دو جنبه مهم می‌توان برشمرد: 1- توسعه و تحول مقرنس، 2- تنوع و کاربرد نقش‌مایه‌های تزئینی.

    گنبد روی تویزه در سده ششم از بین رفت و گنبد روی سکنج‌ها هم نادر بود.

    گنبد مقرنسی که نخستین بار در شرق اسلامی توسعه یافت جای هردو را گرفت.

    معماری فاطمیان شمال افریقا و مصر شمال افریقا معماری مذهبی فاطمی یک ویژگی عمده دارد که یک نوآوری آشکار در قصرهای معمار ی اسلامی است.

    اولاً این معماری دربردارنده کوشک‌های سلطنتی است که در سرتاسر شهر و حومه آن پراکنده شده‌بود.

    یک گروه از آثار قابل تاریخ‌گذاری دهه‌های نخستین خلافت فاطمی در مصر مرکب از آرامگاه‌هاست که برپائی آن ها را می توان هم به حس جاه‌طلبی شاهانه فاطمیان و هم تکریم شیعیانه آن‌ها از بازماندگان علی(ع) نسبت داد.

    اما منشأ نهائی آن‌ها را بی‌شک باید در آرامگاه‌ها و مقابر آسمانه‌ای سوریه و آناتولی باستان جستجو کرد.

    ولی اینکه چگونه این نوع آرامگاه که به‌ندرت در دوران مسیحیت و یا صدراسلام به کار می‌رفته، در سده چهارم‌ه‍ بار دیگر در این منطقه احیا شده، سؤالی است که هنوز برای آن پاسخی روشن پیدا نشده‌است.

    ایران وآسیای مرکزی در این زمان دوجریان متضاد، که هم‌زیستی آنها در خلال قرون یکی از ویژگی‌های شاخص ایران بود بر حیات فرهنگی غلبه داشت.

    یکی فرهنگ اسلام‌خواهی عربی بود با مرکزیت بغداد که در کانون‌های عمده فلسفی، مذهبی و علمی منطقه شمال‌شرق با متفکران و اندیشمندان جهانی هم‌چون فارابی، رازی و ابن سینا جریان داشت.

    دیگری روند فرهنگ ایرانی بود، با مناطق مشابه که شاهد ظهور فارسی جدید و شعر نخستین فارسی و سنت حماسی ایران بود، که در شاهنامه فردوسی جلوه یافت.

    نکته گفتنی اینکه همه ایرانیان در آن زمان در این دو جریان فرهنگی شرکت داشتند و آینده‌ای از آگاهی نژادی و بیعت اسلامی را پدید آوردند.

    این آمیزش فرهنگی چندین سده طول کشید.

    مع‌الوصف،‌ساختار اجتماعی، قومی و سیاسی به تدریج با مهاجرت عظیم قبایل ترک‌نژاد و سربازان ترک به داخل ایران تغییر یافت و این حرکت در سده چهارم‌ه‍ شروع شد و با تسخیر بغداد به دست سلجوقیان در سال 435‌ه‍ به اوج خود رسید.

    گفتنی است که دوره اسلامی شدن ایران و تجربه و آزمایش با بعضی از اشکال جدید در نخستین دهه‌های سده یازدهم به پایان رسید و در آن زمان هنرها، به‌خصوص معماری، با وقایع دم‌ساز شد؛ گواینکه چندگونگی‌های بومی بی‌شماری هم‌چنان موجود بود.

    یکی از مساجد کوچک بدون تاریخ اما دیرینه، نه بسیار کهن، مسجد کوچک هزاره در نزدیکی بخاراست.

    پلان مرکزی آن تا حدودی شبیه پلان بعضی از آتشگاه‌های ایرانی و نیز شبیه سنت عمومی مسیحیت شرقی است.

    آندره‌گدار این فرضیه را مطرح می‌کند که در ایران صدراسلام به جای تعدادی از مساجد ستون‌دار، مساجدی وجود داشتند که مثل آتشگاه‌های باستانی از یک گنبدخانه و یا حتی از یک ایوان تشکیل شده‌بودند.

    در بخش جلوی این مساجد برای گردآوردن جمعیت فضایی باز وجود داشت؛ ولی در سده پنجم‌ه‍ بناهایی مجتمع و کامل ایجاد شد و جای آن را گرفت.

    نکته گفتنی اینکه این فرضیه را نمی‌توان دلیلی بر وجود پیوند میان کاربرد گنبد و ایوان در روزگار پیش از اسلام و دوره سلجوقیان در معماری آثار سترگ دانست؛ جز اینکه باید گفت که عبادتگاه‌های پیش از اسلام، در بعضی موارد، بعدها به صورت مسجد درآمده‌اند.

    آرامگاه‌ها با اینکه مضامین و نقش‌مایه‌های منفرد آرامگاه اسماعیل در بخارا را باید مربوط به جنبه‌های هنر پیش از اسلام دانست، علت کاربرد آن‌ها آن هم در این زمان روشن نیست.

    با آنکه پلان آرامگاه شبیه پلان بعضی از ساختمان‌هاست، دقیقاً مثل پلان آتشگاه‌های شناخته‌شده نیست و به هر حال برای آرامگاه قالب نامتعارفی است.

    البته این پلان از آرامگاه‌های شهدای عهد باستان متأخر منشأ گرفته،‌ اما اینکه چگونه این قوالب مدیترانه‌ای به آسیای مرکزی رسیده دشوار است.

    این آرامگاه از سنت آرامگاه‌های متأخر ایرانی نیز مایه نگرفته است.

    چون این آرامگاه یک بنای درباری است، پلان و تزئین آن احتمالاً از بناهای غیر مذهبی سرچشمه گرفته است.

    با اینکه ا زکوشک‌های گنبدی چندی باقی نمانده، این عنصر در معماری اسلامی از خصوصیات مشترک هب به حساب می‌آمد؛ خصوصیات این ساختار شبیه خصوصیات آرامگاه دوره ساسانی یا دوره متقدم اسلامی (موجود در موزه برلین) است.

    یک گمان دیگر نیز وجود دارد و آن اینکه آن بنا از اشیاء منقول گنبدی منشأ گرفته باشد، نظیر آن چیزهایی که بر روی دیوارنگاره‌های سغدی پنِجیکِنت بازنمایی شده‌اند و آشکارا مفهوم تدفینی دارند.

    فصل سوّم عناصر سمبلیک مذهبی با تأکید بر پیشینه تاریخی در دوران پیش از اسلام و بررسی علل و نحوه ورود آن به معماری اسلامی خصوصیات فضای کالبدی مساجد مسجدهای اولیه بسیار ساده ساخته می‌شدند و فضای کالبدی آنها متشکل از شبستانی بدون در بود که در جلوی آن حیاط یا فضای باز نیمه‌محصوری وجود داشت.

    به تدریج و با گذشت زمان و روی کار آمدن حکومت‌‌های سلطنتی، بر عظمت و شکوه معماری مسجدها افزوده گشت.

    در ایران عناصری از معماری بومی در فضای کالبدی مسجدها مورد استفاده قرار گرفت.

    ایوان یکی از این عناصر بود.

    نخست یک ایوان در شبستان اصلی و سپس دو ایوان روبه‌روی یکدیگر که اغلب یکی به وروردی اختصاص داشت، به ساختمان مسجد اضافه شد.

    تعداد این ایوان‌ها در مرحله‌ای از تکامل مسجد، به چهار عدد رسید.

    عنصر دیگر، عبارت از چهارطاقی‌هایی بود که در پیش از اسلام به عنوان بخشی از فضای آتشکده‌ها و آتشگاه‌ها مورد بهره‌برداری واقع می‌شد و پس از اسلام بعضی از آن‌ها به عنوان مسجد مورد استفاده قرار گرفت.

    این عنصر و گنبد به صورت گنبدخانه، در بخش شبستان اصلی مسجد به کار گرفته شد و بر عظمت و شکوه فضای معماری مسجد افزود.

    روند شکل‌گیری فضای کالبدی مسجد منجر به تکوین طرح فضاهای چهارایوانی شد.

    طرح فضاهای چهارایوانی که پیش از اسلام نیز شناخته شده‌بود، و متأثر از جهان‌بینی و فرهنگ ایران باستان و در ارتباط با جهات چهارگانه مقدسی بود که در ارتباط با فضای مثالی و توجه به حرکت و سیر خورشید، شکل گرفته بود.

    طرح مزبور چنان مورد استقبال قرار گرفت که نه تنها در ساختمان مسجدها، بلکه در بنای مدرسه‌ها و کاروانسراها نیز به کار برده‌شد.

    البته این طرح بیشتر در مسجدها و سایر بناهای بزرگ به کار برده می‌شد و عمومیت استفاده از آن، مانع از تکوین تنوع در فضاهای معماری نمی‌شد.

    مسجد- مدرسه‌ها اغلب به سبب خصوصیات کارکردیشان، طرح‌هایی ویژه خود داشتند.

    با این مقدمه طرح مسجد در ایران را به چند گروه می‌توان تقسیم کرد: 1- مساجد شبستانی: از جمله مساجد شبستانی، مسجدی در دامغان موسوم به تاریخانه است.

    در نزدیکی این مسجد کاخی از دوره ساسانی یافته‌اند که از نظر شیوه ساختمانی با تاریخانه مشابه است و حتی قطر ستون‌های آن بدون اندود با قطر ستون‌های تاریخانه که اندود بسیاری از ساروج دارد، یک‌اندازه است.

    این بنا نمونه روشنی از چگونگی تداوم معماری ایرانی در معماری اسلامی می‌باشد.

    نکته قابل تذکر در مورد طرح شبستانی بناها، شاهت آنها با برخی از بناهای پیش از اسلام به ویژه بناهای دوره هخامنشی است که اکثراً با نام چهل‌ستون یا صدستون و غیره در منابع از آنها یاد شده‌است.

    2- مساجد چهارطاقی: به بنایی متشکل از چهار ستون (واقع در چهار رأس سطحی مربع شکل) که به وسیله چهار قوس به هم متصل شده و دارای چهار گوشوار برای ایجاد زمینه‌ای دایره‌ای شکل برای گنبد روی آن باشد، چهارطاق می‌گویند.

    این فضا از طریق چهار درگاه با فضای خارج ارتباط دارد.

    چهارطاقی‌ها پیش از اسلام عموماً برای آتشگاه‌ها و آتشکده‌ها و دیگر فضاها مورد استفاده قرار می‌گرفت.

    تعدادی از این بناها که از پیش از اسلام پایدار مانده‌بود، از سوی مردم برای فضای عبادت مناسب تشخیص داده شد و برای بهره‌برداری از آن، ابتدا درگاه سمت قبله را با دیواری مسدود و در آن محرابی تعبیه می‌کردند و اگر در جانبین بنا هیچ فضایی در نظر نداشتند، آن دو درگاه را هم مسدود می‌کردند و تنها درگاه روبه‌روی محراب را باز می‌گذاشتند و گاهی اوقات د ر مناطق سردسیر آن را اندکی تنگ می‌کردند.

    3- مساجد ایوانی: مشهور است که در شرق ایران، خاستگاه ایوان به عنوان یک فضای معماری بوده‌است.

    در زمان اشکانیان ایوان با سقف گهواره‌ای یکی از عناصر مهم بناهای عظیم محسوب می‌گشت.

    البته ایوان ستون‌دار از عناصری است که در بناهای هخامنشی و همچنین در منازل مسکونی غرب و شمال کشور مشاهده شده‌است.

    ایوان جبهه جنوب برای تابستان و ایوان جبهه شمال برای استفاده از آفتاب زمستان همواره مورد توجه بوده‌است.

    چنانچه قبلاً اشاره شد در تعدادی از مساجد، ایوان به صورت ترکیبی همراه با چهار طاق به کار رفته‌، علاوه بر آن مساجدی هم بوده‌اند که تنها شامل یک ایوان می‌شده‌اند.

    مساجدی هم از ترکیب دو ایوان ساخته می‌شدند.

    در مجموع ایوان از عناصر مهمی است که به همراه عناصر دیگر معماری ایران زمینه را برای بناهای چهار ایوانی مساعد می‌نماید.

    4- مساجد چهارایوانی: بر پایه اطلاعات موجود طرحی که به چهارایوانی مشهور است در دوره سلجوقیان در مساجد نزج می‌گیرد.

    آندره‌گدار د راثر تحقیقات خود به این نتیجه رسیده که مدرسه نظامیه خوارگرد یکی از اولین بناهای چهارایوانی ایران است که تا کنون شناخته شده‌است.

    او عقیده دارد که طرح این مدرسه نمونه‌ای بود که مساجد را با توجه به آن تبدیل به فضای چهار ایوانی کردند.

    پیش از اسلام هم در بناهای عظیم از طرح چهار ایوانی استفاده می‌کردند و یکی از نمونه‌های آن کاخ اشکانی آشور است.

    در مجموع طرح چهار ایوانی که شامل یک حیاط مرکزی با چهار ایوان و گنبدخانه و طنبی و شبستان و دیگر ملحقات می‌باشد را باشکوه‌ترین طرح مساجد ایران دانست که نه تنها در مساجد بلکه در مدارس و کاروانسراها نیز بسیار مورد استفاده قرار گرفت و از مرزهای ایران هم فراتر رفت و در طرح مدارس علمیه برخی کشورهای مسلمان برگزیده شد و عموماً در این حالت هر ایوانی به یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت برای تعلیم و تعلّم علوم دینی اختصاص می‌یافت.

    گنبد گنبد: آسمانه، سقف یا ساختمان بیضی شکل که غالبآ با آجر بر فراز معابد، مساجد، قبور یا آرامگاه‏ها می‌‏سازند.

    گنبد یا آسمانه همانطور که از نامش بر می‏آید، شباهتی رمزی با آسمان و عرش را بیان می‏کند.

    گنبد مظهر آسمان و فضای مکعبی شکل زیر آن مظهر زمین و ماده، و قوس مقرنس‏کاری‏شده‏ی آن همچون حلقه واسط زمین و آسمان تلقی می‏گردد.

    حضرت رسول در روایت معراج، گنبد عظیمی را وصف می‏کند که از صدف سفیدی ساخته شده و بر چهار پایه در چهار کنج قرار گرفته و بر این چهار پایه، این چهار کلام "بسم الله الرحمن الرحیم" از فاتحه‏الکتاب را نوشته‏اند و چهار جوی آب، شیر، عسل و شراب طهور که مظهر سعادت ابدی و سرمدی است از آنها جاری است.

    پوشش گنبد در ایران سابقه‏ای دیرینه دارد و به دوره اشکانیان می‏رسد.

    گنبد که در پی نیاز و ضرورتی فنی- ساختمانی، برای پوشش فضای بزرگ و بدون استفاده از چوب (کمبود چوب‏های استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصلی پوشش مسطح تخت است، سبب شده است که پوشش سغ و گنبد رواج پیدا کند و به خصوص در دهانه‏های وسیع‏تر جای پوشش تخت را بگیرد)، در زمان اشکانیان اختراع شد و در آن دوره و سپس در عهد ساسانیان در ساختمان کاخ‌ها و آتشکده‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت و پس از اسلام برای پوشش بخشی از فضای شبستان به کار گرفته می‌شد، به سبب استفاده زیاد از آن در مسجدها و سایر فضاهای مذهبی موجب شد که معنایی سمبلیک کسب کند و به عنوان نشانه و سمبلی برای فضاهای مذهبی مورد استفاده قرار گیرد.

    جنبه نمادی و سمبلیک گنبد از چنان قدرتی برخوردار شد که امروزه برای بیان جنبه مذهبی ساختمان مسجدها مورد استفاده قرار گیرد و هنوز هیچ عنصر و شکلی نتوانسته‌است جای آن را بگیرد و حتی تصور چنین تحولی در آینده نزدیک دشوار به نظر می‌رسد.

    گنبد به عنوان ویژگی عمده سراسر معماری اسلامی‌، ریشه در معماری ساسانی و مسیحی قدیم دارد.‏ گنبد مسجد جامع یزد ـ قرن هشتم هجری کهن‏ترین شکل‏های منحنی، در پوشش زیرین چغازنبیل (هزاره دوم ق.م) دیده شده‌است.

    در متون موجود، قدیمی‏ترین گنبدی که به آن اشاره می‏شود، مربوط به دوران اشکانی و اوایل ساسانی است.

    این گنبد در شهر فیروز‏آباد و به قطر 16.1 متر بنا شده است.

    در دوران ساسانی گنبد سازی رواج می‏یابد.

    پس از اسلام، شوق پیامبر برای نماز زیر آسمان باز و توصیه‏های ایشان، ایرانیان هوشمند را بر آن داشت که برای جامه‏ی عمل پوشاندن به این توصیه‏ها، آسمانه یا گنبدی شبیه آسمان را بر فراز سر مسلمین بر پا دارند.

    قدیمی‌ترین مسجد بر جای مانده، قبه‏الصخره (اواخر قرن هفتم) در اورشلیم است که ‌یکی از بناهای بزرگ مذهبی در جهان است و محلی است که حضرت محمد (ص)، بنا به روایات، از آن‌جا به آسمان معراج کرد.

    این مسجد دارای گنبدی ‌بر بالای استوانه‌ای طبل مانند و نیز دارای طرح و پلانی مدور و حلقوی و نیز دو راهرو سرپوشیده یا دهلیز می‌باشد.

    طرح این بنا از معماری رومی اقتباس شده است که ممکن است در رقابت با کلیسای "آرامگاه مقدس" که آن هم در اورشلیم قرار دارد، بنا شده باشد.

    ازاین رو قبه الصخره با طرح بنیادی مسجد سازگاری ندارد.

    گنبد آن طلاکاری شده و بقیه سطوح‌ درونی و بیرونی آن تماماً با موزاییک رنگارنگ سرامیکی پوشانده شده‌است.

    روش گنبد‌سازی چه در دوران ساسانی و چه در دوره اسلامی آن‌چنان با استفاده از نظم دقیق ریاضی در شکل‏بندی و ساختمان و با کاربست شیوه‏های صحیح صورت می‏گیرد که در همه انواع، گنبدها بدون احتیاج به گاه بست به خوبی مقاومت می‏کنند.

    گنبدسازی در دوران سلجوقی به نهایت پیشرفت خود می‏رسد و در عصر صفوی، آمیزه‏ای از قدرت و زیبایی می‏شود.

    گنبد در معماری رومی نیز جایگاه ویژه‏ای داشته و تصادفی نیست که در مهم‏ترین بنای مذهبی رومی، پانتئون، گنبد مرکز توجه بوده است.

    البته تداعی شکوه و عظمت که خاص گنبد بود، مانع از این شد که رومی‏ها از گنبد برای بناهای پیش پا افتاده‏تری استفاده کنند.

    در معماری بیزانسی نیز از گنبد در کلیساها و صومعه‏ها به وفور استفاده شده است.

    در برهه‌ای که اسلام گسترش می‌یافت، تأثیر مردمان ترک‌تبار بر هنر اسلامی به گونه‌ای فزاینده احساس می‌شد.

    به همین خاطر آرامگاه بنا شده در آغاز قرن دهم‌ برای حاکم بخارا ‌در آسیای مرکزی (خاستگاه سلسله سلجوقی) اهمیت ‌ساختمانی ‌دارد.

    این بنای آجری مربع شکل دارای گنبدی است که به جای قرار گرفتن بر لچک‌های کروی (تاق ضربی‌هایی با ‌بخش‌های مثلثی قوس‌دار [که معمولاً گنبد‌ها بر آن‌ها واقع می‌گردد]) که در عالم بیزانس معمول بود‌، بر سکنج‌ها، تاق‌بندی‌های کوچک، که گوشه‌های این مربع را به هم پیوند می‌دهند، قرار گرفته است.

    بنای سکنج‌ها از ایران ساسانی سرچشمه گرفته است.

    آن‌ها بسیار ساده‌تر از‌ لچک‌های کروی‌ساخته می‌شوند، به همین خاطر این تدبیر به گسترش مساجد و آرامگاه‌ها و دیگر سازه‌های قبه‌دار در سراسر جهان اسلام انجامید.

    مساجد ساخته شده تحت سلطه عثمانی‌ها‌، میراث بیزانسی ترکیه را منعکس می‌کرد‌.

    مسجد بزرگ سلیمانیه در سال‌های (1574-1569م( در استامبول ساخته شد.

    معمار بزرگ ترک "سنان" – معمار مسجد سلیمانیه- طرح خود را بر اساس کلیساهای بیزانسی و به گونه‌ای ویژه بر اساس ایاصوفیه ‌بنا نهاد.

    گنبد بزرگ مرکزی که بر فراز یک چهار پر بنا شده‌، مشرف است بر فضاهایی مشابه که به‌وسیله نیمه‌گنبدهایی که خود، پشت‌بندِ گنبد اصلی‌اند، طاق‌دار شده‌اند.

    درست به همان ترتیبی که در مسجد‌"ایاصوفیه" - ‌کلیسایی بیزانسی که بعداً به مسجد تغییر هویت پیدا کرد- در استانبول ترکیه وجود دارد.

    اگر چه مسجد ادیرنه از نظر وسعت نیز مانند مسجد ایاصوفیه است؛ اما پنجره‌های فراوانی دارد که روشنایی بیشتری را تأمین می‌کند.

    این شیوه -که سنان آن را در دو مسجد معروف استانبول نیز به کار برد- طراحی مساجد در سراسر ترکیه‌، سوریه، مصر، عربستان و شمال آفریقا را تحت تاثیر خود قرار داد.

    مناره‌های مخروطی چهارگانه‌ بالکن دار‌، ویژگی‌ معماری مساجد‌ بعدی است.‌ مناره مناره، به معنای جای نار و جای نور، جای روشنایی است.

    مناره همانگونه که از مفهوم واژه آن بر می‌آید، عنصری جهت تبادل اطلاعات از راه دور توسط آتش، و به طورکلی محل آتش بود و پیش از اسلام کاربرد داشت.

    این عنصر پس از اسلام ابتدا به صورت ساده و منفرد برای خواندن اذان و آگاه کردن مردم از وقت نماز به کار می‌رفت.

    عنصر مزبور پس از قرن پنجم و ششم هجری، ضمن پذیرش کاربردی فنی در دو جنب سردر ورودی‌ها و جنب ایوان‌های اصلی مسجدها و سایر بناهای مذهبی، به صورت عنصری نمایشی و تزئینی درآمد و جنبه‌ای نمادی به خود گرفت.

    مناره‌ها و سردر ورودی‌های بسیاری از مساجد جامع برای دیده شدن از فاصله‌ای دور و عظمت دادن به فضای کالبدی، مرتفع ساخته شده‌اند و نمایانگر موقعیت مکانی خود هستند.

    (مسجد جامع یزد) مناره یکی عناصر اصلی در فن وهنر معماری ایرانی و دیگر کشورهای اسلامی است و بیشتر در معماری مساجد به کار می‌رود.

    به طور کلی مناره‌ها سه کاربرد اصلی دارند: ـ میل راهنما: برای راهنمایی کاروان‌ها در مسیر جاده‌ها و نشان دادن مکان‌های اصلی بافت شهری.

    ـ اذان‌گویی و خبررسانی: مکانی برای گفتن اذان.

    ـ مناره نماد پیروزی: این نوع مناره‌ها را از جمجمه سر انسان‌ها و حیوانات می‌ساختند.

    مناره‌ها از چهار جزء اصلی تشکیل شده‌اند: ـ پایه یا سکو: به صورت مربع، شش یا دوازده ضلعی بوده که بدنه یا ساقه مناره در وسط آن قرار می‌گیرد.

    پایهٔ مناره رهروان اصفهان و مناره خسرو گرد سبزوار مربعی شکل بوده و پایه مناره گار و مناره سین و مناره زیارهشت ضلعی.

    برخی از مناره‌ها بدون سکو هستند؛ مانند: مناره برسیان، مناره علی و مناره ساربان.

  • مقدمه ............................................................................................1

    فصل اوّل

    مؤلفه‌های فرهنگی در عربستان پیش از اسلام .................................................

    دستاوردهای معماری عربستان در صدر ورود اسلام .........................................

    فصل دوّم

    سنت‌های فرهنگی و هنری ممالک گشوده‌شده در صدر اسلام ...........................

    امویان و هنر آن‌ها .................................................................................

    سنت هنری عباسیان ...............................................................................

    سرزمین‌های غرب اسلامی ......................................................................

    معماری امویان اسپانیا ............................................................................

    معماری شمال افریقا و اسپانیا ...................................................................

    معماری فاطمیان شمال افریقا و اسپانیا ........................................................

    فصل سوّم

    خصوصیات فضای کالبدی مسجد ...........................................................

    گنبد ...............................................................................................

    مناره ...............................................................................................

    محراب ...........................................................................................

    مقصوره ..........................................................................................

    صحن ...........................................................................................

    ایوان ............................................................................................

    یک نکته .......................................................................................

    فصل چهارم

    جلوه‌گری نور و ذوق ایرانی ..............................................................

    تزئینات کاشی‌کاری .......................................................................

    فصل پنجم

    معماری غیر دینی ..........................................................................

مقدمه اسلام را باید هم دینی به شمار آورد که حضرت محمد (ص) پیام آن بود، وهم نوعی روش زندگی که توانست اقوام مختلف از نژاد های گوناگون را گرد هم آورد و برابری و تساوی بین آنها بر قرار سازد. وحدت فرهنگی مورد نظر و پیشبرده اسلام، ضرورتا قلمرو و خلاقیت هنری را در بر گرفت. هنر اسلامی با تأکید بر نیروهای خلاقه ممالک مفتوحه در جای خود یک کل جدید از این منابع گوناگون فراهم ساخت که مبانی ...

مقدمه اسلام را باید هم دینی به شمار آورد که حضرت محمد (ص) پیام آن بود، وهم نوعی روش زندگی که توانست اقوام مختلف از نژاد های گوناگون را گرد هم آورد و برابری و تساوی بین آنها بر قرار سازد. وحدت فرهنگی مورد نظر و پیشبرده اسلام، ضرورتا قلمرو و خلاقیت هنری را در بر گرفت. هنر اسلامی با تأکید بر نیروهای خلاقه ممالک مفتوحه در جای خود یک کل جدید از این منابع گوناگون فراهم ساخت که مبانی ...

خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: معماري اسلامي برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غناي تمدن اسلام را با بهره‌گيري از روح معنويت نشان مي‌دهد. اين امر به گونه‌اي است که اعتقاد به توحيد و ايمان به تعاليم اسلام به عنوان انديشه زيبايي‌شناسي دين اسلام در م

مقدمه ذوق سلیم، سلیقه لطیف، احساس خلاق، ادراک فعال، روح حساس، و عاطفه بارور را اگر به همراه زیبایی و زیباشناسی ذاتی در یک جمله خلاصه کنیم، جامع و مانعی می‌شود از هنر غنی و مجرد ایرانی، این تعریف شاید در نزد برخی از کارشناسان راه خلاف واقع وغلو را پیموده باشد اما در حقیقت اگر به خوبی مشاهده کنیم هر یک از این عوامل و ابزارهای معنوی و مادی را می‌توان در جزء جزء نقش و نگارهای ریز و ...

مقدمه ذوق سلیم، سلیقه لطیف، احساس خلاق، ادراک فعال، روح حساس، و عاطفه بارور را اگر به همراه زیبایی و زیباشناسی ذاتی در یک جمله خلاصه کنیم، جامع و مانعی می‌شود از هنر غنی و مجرد ایرانی، این تعریف شاید در نزد برخی از کارشناسان راه خلاف واقع وغلو را پیموده باشد اما در حقیقت اگر به خوبی مشاهده کنیم هر یک از این عوامل و ابزارهای معنوی و مادی را می‌توان در جزء جزء نقش و نگارهای ریز و ...

خط و خوشنویسی نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد . ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همه مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و ...

معماري اسلامي مقدمه منظور از هنر و معماري اسلامي، همان هنر و معماري سرزمين‌هاي‌ - خاورميانه، آفريقاي شمالي، هند شمالي و اسپانيا - است‌ که از آغاز قرن هفتم ميلادي تحت حاکميت مسلمانان قرار گرفتند. خاستگاه‌ها و ويژگي‌ها اهميت تزيينات خو

بررسي آثار يک معمار ايراني ( کامران ديبا ) نگاهي بر آنچه پرسش انگيز است انديشه دکارت با جابجايي جايگاه "سوژه " و " ابژه " تحولي عظيم در نحوه تفکر _ و به تبع آن هستي شناسي _ غربي ايجاد کرد که مدرنيته و دنياي فن آورانه حاصل از آن را به دنبال

معماري فلسفي شرق دور چين: از ميان تمدنهاي بزرگ غيرغربي، تمدن چين نخستين تمدني بود که اروپائيان با آن آشنا شدند و آن را ارزيابي کردند. ولي فقط در پنجاه و اندي سال گذشته اخير است که دستآوردهاي هنر و ادبيات چيني بتدريج بر جهان خارج آشکار شده و من

مقدمه: دیدگاه نقد اسطوره گرا، علی رغم روبه رو شدن با مخالفت هایی که طی قرون جدید با ادعای دروغین و غیرواقعی بودن آنها به همراه داشته، با پدیدار گشتن روانکاوی عمقی و توجه فروید به یونگ به عنوان موسسان بزرگ این مکتب به افسانه ها، رؤیاها، اقوام کهن و ... طلیعه ای نو را در نمایاندن اساطیر نوید می دهد؛ و بدین ترتیب در پی اثبات تئوری « تاریخ مقدس » همگام با ناخودآگاه جمعی یونگ، مصادیق ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول