گفتار اول:
طرح مسئله
بر اساس تحقیقات و مطالعات انجام شده، شهر مشهد با شرایط و موقعیت حاضر فاقد گالری هنری دائمی است. تعداد اندکی گالری موجود است که مختص به ارگانهای خاص است ودرزمانی محدود برپا می شودو سایر مواردمانند فرهنگسراها ونگارخانه هایی هستند که بخشی ازفعالیتهای گالری در انها انجام میشود.
باید به وضوح دانست که ساختمان گالری ناشی از خواستگاههای متعددی است که هر یک از آنها تاریخچه متفاوتی دارد- از قبیل: اطاق گنجینه ، نمایشگاه آثار هنری و عتیقه ها ، نمایشگاه
مجموعه تاریخ طبیعی ، گالری عکس ، باغ باستانشناسی، گالری علوم، گالری اجتماعی و غیره. وگالری یک مجموعه ی کاملا مستقل نیست.
فعالیت های مربوط به گالری ها متاسفانه در فضاهایی با کاربری غیر مربوط یا تغییر کاربری یافته انجام می شوند ومکان های( گالری ) موجود بر اساس استانداردهای گالری طراحی نشده اند.
بر اساس مطالعات انجام شده،به دلیل کمبود گالری و عدم توجه به هنر و فرهنگ اصیل ایرانی مکانی برای بیان هنر و فرهنگ ما به طور خاص وجود ندارد،و به خاطر عدم گسیختگی فرهنگی نسل جوان وگذشته لازم است که گالری ها به خصوص گالری های هنری مورد توجه قرار گیرند ومجددا احیا شوند.زیرا مکان هایی برای تجمع و بیان افکار و نشان دادن هنر زیبا و فرهنگ اصیل ایرانی هستند.
فرهنگ وهنر ایرانی در نسل گذشته جامانده و سبب مباهات انها شده و خیلی کم به نسل جوان انتقال یافته به دلیل کمبود فضاهای معماری،برای بیان و نشان دادن و انتقال این فرهنگ و هنر به نسل جوان تا احساس سرخوردگی و حقارت در انها از بین رفته و به خود و فرهنگ خود ببالند نیاز به گالری هنری در جامعه امروز ما احساس می شود.
متاسفانه فضاهای در حال حاضر فاقد کیفیت مطلوب بوده و حتی بر اساس استانداردهای گالری نیز طراحی نشده اند.
گفتار دوم :
اهداف راهبردی
باتوجه به مباحث مطرح شده در زمینه طرح مسئله اهداف زیردر نظر می باشند.
1- توجه و بازگشت به ارزش های معماری ایرانی و زنده کردن سنت های نیک و توجه به اصول معماری ایرانی ازجمله پرهیز از بیهودگی،مردم واری،...
2- تشویق وایجاد انگیزه های مردم برای شرکت در چنین مراکزی از طریق خلق فضای گفتگو برای همکان .
3- انتقال و تفهیم اهداف فرهنگی واجتماعی خودش بطور ملموس وقابل اثر در جامعه ومحیط از طریق جنبه های کارکردی .
4- پذیرش وجذب مفاهیم واستعدادهای جدید امروز از طریق حفظ وتداوم اصول وارزشهای ماندگار در سطحی ملی وفراملی
5- تعریف و تفکیک حوزه های فعالیتی وبرقراری رابطه ای صحیح بین گروه های جمعیتی از طریق ارائه نظم فضایی وکارکردی .
6- ایجاد گالری هنری دائمی برای عموم (برای تمام سنین)
7- فضا گالری مجازی
8- ایجاد انگیزه برای احداث و خلق فضای های مشابه در سایر نقاط کشور(بر پایه و اصول معماری ایرانی)
شناخت مسئله
الف_ شناخت رفتاروانگیزه ها
1- هنر زبانی است که سرشت زیبایی شناسی پیدا کرده است .
2-هنر آیینه ای است تمام نما ازرویدادها وآیین ها وتلاشها واندیشه های یک جامعه لذا برای شناخت بیرون آن نیازمند شناخت جامعه و محیط ومسیر تحویل اندیشه های آن جامعه هستیم .
3- هنر راهمچون نهادی اجتماعی دارای سازمان منظم اجتماعی دانستیم که حیطه تاثیر گذاری پایدار (همیشگی ) آن رابرجامعه ازاندیشه های درونی تارفتارهای عینی بیرونی طیفی وسیع از مردان . زنان وکودکان می دانیم .
ب_ شناخت نیازها و ضرورتها
1- شرایط فرهنگی معاصررو به تکامل اجتماعی دارد یعنی از یک سو به دنبال سطع بالاتری از پیشرفت و توسعه تکنیکی است واز دیگر به دنبال بازسازی واشاعه پارامترها فرهنگی است تا بربحران نبود اخلاق زیستی جدید خاتمه بدهد .
2- در چنین شرایطی، تداوم فرهنگی با تکیه بر گذشته و با داشتن قوی ترین نمادها که عناصر بی زبانی فرهنگ هستند،می تواند راهگشاترین محور پیدا کردن هویت ملی – قومی باشد .
3-دراین باره به دو اصل مهم تکیه داریم ،نخست اصل معاصر بودن فرهنگی ، یعنی پیدایش و ظهور عرصه های ایجاد خلاقیت وآفرینشهای جدید وشناخت روابط داخلی خویش ،(ارتباط صحیح ومنطقی بین خارج ودیگر تمدنها می تواند بهانه توجه به فضاهای فرهنگی باشد. )دوم اصل تکرار سازمانی ، یعنی پیدا کردن عناصر ارتباط سازمانی بین سه موضوع انسان اجتماعی ، اجتماع فرهنگی ، فرهنگ انسان ساز.
پ_شناخت منابع و امکانات
چگونگی مداخله در محیط میهن آبادو سرافرازایران باتمدن کهن وشکوفایی خود در طول تاریخ چه به عنوان باستانی قبل از اسلام وچه به عنوان مرکز تحول وخردورزی بعد از اندیشه اسلامی وچه امروزبه عنوان کشوری آزاد ومستقل وروحی همبسته وملی از چند دریچه امکان پذیر است .
اول- خراسان یادآور تمدن کهن ومهد فرهنگ شکوفایی ایرانی باهزاران اندیشمند وحکیم وفیلسوف وهنرمند در طی تاریخ پر نشیب وفراز خود که قبلا ذکر شده .
دوم – مشهد دومین کلان شهر مذهبی جهان با 12میلیون زائردر سال وجمعیت ساکن 5/2 میلیون نفری در کناربارگاه هشتمین امام شیعیان جهان وایجاد فضا برای گذراندن اوقات فراغت وتفریح و آموزش مردمی .
شناخت عوامل تاثیر گذار:
دوعامل زیر مهمترین عناصر ثابت برنامه هستند :
الف ) تاریخ :
شناخت روحیه هنر وفرهنگ هر قومی مشروط بر غور در تاریخ ودانستنم پیشینه وسرگذشت آن ملت می باشد ، افسانه و حماسه ها و خود آگاهی های هر قومی اولین جلوهگاههای پیدایش هنرآن ملت می باشد :اما تاریخ به دو گونه برای ما مهم و قابل شناخت است:
اول گذشت زمان وتداوم زندگی است که به تعبیر ما دیدگاه این رساله فاصله وحرکت در طی مسیر می باشد ، بیانی رمزآمیز دارد که طی زمان بصورت نماد در می آید .
دوم فلسفه تاریخ ،چیستی وچگونگی پدیده هاست که نیازمند تاویل وتفسیر است و همین بحث تاریخ است که آن را مهیج ،قابل کشف و دارای ایهام وغیر قطعی می کند .
ب) خرد:
اما در دل شناخت تاریخ به موضوعی می رسیم که سرمنشا همه تحولات و اتفاقات و آفرینش هاست واین مفهوم خرد است آنچه که در این دیدگاه مهم است بستر اولیه ای است که اندیشه و خردمیها کرده تا فلسفه ، دین ، هنر از درون آن زایش کنند. امری که خرد انجام می دهد دو مرحله دارد :اول اینکه ، آگاهی ها یا قوانین طبیعی را به گونهای از راه اندیشیدن وباز آفرینی اندیشه واز طریق ضمیر ناخود آگاه با تعلیم و تزکیه به خود آگاهی مطلق برسد واین رابطه همیشه باایده ای خاص همراه است واین ایده در سه حالت می تواند اتفاق بیفتد :
1- در پیکر مفاهیم زاده شود که فلسفه محصول آنست .
2- در پیکر شهودی که هنگام به بیان آمدنش از مفاهیم سودمی جوید ، که دین زاده می شود.
3- گاهی از راه شهودی که زاده ادراک حسی است روشنگر می شود که هنر پدیدار می شود ودرنتیجه اندیشه یا خردهمیشه باایده همراه می شود وبه واقع کاری که انجام می دهد .حرکت به سمت کمال ونزدیک شدن به حقیقت مطلق می باشد که همانا جایگاه فرد خداوندی ومشیب الهی است لذا خرد باآفرینش اندیشه معرفی می شود .
فعالیت آشنایی و شناخت وجوشش مداوم با فرهنگ های ملل مختلف امری ضروری است وتوجه جدی به این مهم نقش بعیین کنندهای در ارتقاءفرهنگی ودر نتیجه تحکیم هویت ملی وتشدید همبستگی قوی خواهد داشت .
در این ارتباط و گفتگو یکی از دلایل آنچه که استحاله شدن وخودباختگی در مقابل فرهنگ ها و شبه فرهنگها را باعث می شود عدم توجه به معاصر بودن وبالندگی هنر وزبان مشترک آن قوم می باشد . هنر که میزان قوت آن ریشه در دل تاریخ و خود آگاهی روح قومی دارد اگر مقید به سنتهای کهنه و رنگ روی باخته و احساس عدم نیاز به دگرگونی های کلی و کج اندیشی و تعصب های خشک و کور باشد موجب زوال اندیشه و روح قوی خواهد شد که در نتیجه ای جز محو فرهنگ و تمدن آن قوم را نخواهد داشت . اما همین زبان وهنر مشترک در سایه حرکتی زنده ، آفرینشهای نو و خلاقیتهای تازه می تواند به گفتگوو رابطه با سایر فرهنگها بیندیشدوموجب مانائی وپویایی ملت و قومی باشد .
لذاچگونگی نمایش اندیشه ها ، تلاشها ، رفتارها ، آیین ها ،رویدادها که هنر بازگو کننده آنها می باشددرقالب سازمان و ساختاری نو ومهمترین فعالیت مورد نظردر یک مرکز هنری می باشد .
مقیاس کارکرد گالری
با توجه به مطالعات که انجام شده است وباتوجه به مطالبی که گفته شد انتظار ، سلسه مراتب کارکردی این کاربری شهری نیز مشخص می شود از یک سو ارتباط بافت مسکونی هم جوار نقش آن را در حد یک کاربر محلی قرارداده ،از سوی دیگر به علت نزدیکی با یک واحد اسکانی (هتل لاله )نقش آن را در حد ملی قرارمی دهد .
درعین حال در مقیاس نواحی شهری ومناطق شهری می خواهیم نقطه های فعالتری داشته باشیم که با فرهنگسراها و مراکز دانشگاهی کار کند وهمگی زیر یک مرکز در هر نقطه کشور فعالیت داشته باشد.
تعریف جنبه های کارکردی گالری :
می توان با توجه به نیازهاو امکانات محیطی شناخت انگیزه ها و رفتار ،جنبه های این مجموعه را به ترتیب زیر تقسیم کرد :
الف _جنبه پژوهشی :
در شرایط فعلی مهمترین رکن پیشرفت ما ، شناخت کامل توانایی ها است چرا که باید بدانیم چه داریم و چه نداریم چه فعالیت و تواناییهایی در حوزه هنر وجود دارد وچه امکانات و منابعی برای توسعه و رشد داریم واین میسر نمی شود مگر اینکه : در جنبه های پژوهشی خود را این طریق انگیزه های کافی برای بیان آرا و عقاید
و ارائه مطالب جدید ایجاد نمایم .