این واژه در زبان فارسی آگهی دیواری یا دیوارکوب، در زبان عربی "اعلان"، در زبان فرانسوی "آفیش"، و در آلمانی "پلاکارد" نام گرفته است. پوستر صفحهای با پیامی روشن و گویاست که در آن از دو عنصر کلام و تصویر استفاده شده باشد و بیننده، با نگاهی سریع و گذرا، پیام آن را درک کند.
پوستر بهعنوان رسانهای خبری، پدیدهای آشنا و نیرومند در اطلاعرسانی است. پیامهای پوستر، فوری و کوتاه در زمینههای صنعتی، تجاری، حکومتی، سیاسی، و مانند آن است. آنچه پوستر را از دیگر رسانهها متمایز میسازد، نیاز مبرم به رساندن سریع پیام و سرعت در برقراری ارتباط با بیننده پوستر است.
پوستر پدیدهای است که میتواند با چهار ویژگی محتوا، ارزشهای برجسته هنری، کیفیتهای تبلیغاتی، و درک عامه، تجربهای را به بیننده ارائه دهد و بیانکننده مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری، و تغییرات زمان باشد؛ زیرا ارتباطات بصری یکی از بهترین شیوهها برای ارائه نظر و برانگیختن تفکر انسان است .
پوسترسازی رشتهای از هنر گرافیک است که باید سرچشمه آن را در نقوش برجسته مصری، بابلی، رومی، و در هزارههای پیش از میلاد و آگهیهای نوشتهشده بر قطعات چوب و پوست یافت. در قرون وسطی نیز اعلانهایی را که مربوط به عموم مردم بوده بر روی صفحههای بزرگ نوشته و در میدانهای عمومی شهرها قرار میدادند.
تاریخچه:
در سیر تحول پوستر میتوان به سه دوره مشخص اشاره کرد:
1) دوره بهرهبرداری تبلیغات تجاری، از آغاز تهیه پوستر تا اوایل قرن بیستم؛
2) دوره بهرهبرداری در تبلیغات سیاسی، از آغاز جنگ جهانی اول تاکنون؛
3) دوره بهرهبرداری در تبلیغات فرهنگی، جهانگردی، و نظایر آن.
پوسترهای تجاری در کشورهای اروپایی بهمنظور تبلیغ وسایل تفریحی مانند نمایش اپرا و فرآوردههای تجملی برای بانکها و مؤسسات تجاری و صنعتی، و در امریکا بهمنظور جلب توجه مردم به مراکز تفریحی در تصویرهای بزرگ و رنگین بر تختههای چوبی طراحی و ارائه میگردید. در فرانسه ژول شره که در کار چاپ بود با سفرهایی که به امریکا داشت، علاوه بر تجربههایش در زمینه چاپ، تجربه پوسترهای چوبی را با خود به فرانسه آورد.
وی در سال 1869 برای نخستین بار پوستری با شمارگان هزارودویست برگ انتشار داد که میتوان آن را سرآغاز پیدایش سبک نوین پوسترسازی دانست. پس از آن، پوستر چنان اهمیت یافت که نخستین کتاب درباره پوستر به وسیله مندرون در سال 1884 نوشته شد و نخستین نمایشگاه پوستر در سال 1888 در پاریس برپا گردید و بهتدریج از جنبه تبلیغاتی به پدیدهای هنری تبدیل شد و نقاشان مشهوری چون پیربونارد و تولوز لوترک به این هنر پرداختند.
هنرمندانی چون کاپیلو و کِساندر، از برجستهترین هنرمندان پوستر در این قرن بهشمار میروند. کساندر در دوران کارش "کارگردان خیابان" لقب گرفت، زیرا همانگونه که کارگردان، صحنه تئاتر را وسیله نمایاندن هنر خود قرار میدهد، او خیابان را جولانگاه کار خود کرده بود.
از اوایل قرن بیستم، دو جنبه هنری و تجاری و در هر جنبه، دو شاخه اطلاعاتی و انگیزشی هر هنر پوسترسازی غلبه یافت پیشرفت سریع چاپ نیز انجام این مهم را بسیار ساده کرد. پوستر را بهطور کلی نقاشان و طراحانی که عنوان "گرافیست" یافتند بهوجود آوردند.
از سال 1920 به بعد، هنر عکاسی بهتدریج در حوزه پوسترسازی نفوذ کرد و در بسیاری از موارد بهجای نقشهای تصویری از عکس استفاده شد؛ و تلفیقی از عکس، نقاشی، و خط نیز در پوسترها بهکار رفت. در دوران جنگ جهانی دوم، استفاده از پوستر در تبلیغات سیاسی رواج یافت، ولی پس از پایان جنگ، پوسترسازی تا اوایل دهه 1960 از رونق افتاد و سپس مسیر عادی خود را در پیش گرفت. امروزه، پوسترسازی به موقعیت ممتازی رسیده است. دلایل کسب این موقعیت ویژه عبارتند از:
1) نوسازی پس از جنگ و بهوجود آمدن جامعه مصرفکننده و رواج پوسترهای تجاری؛
2) ایجاد گرایشهای گوناگون سیاسی و انتشار پوسترهای سیاسی؛
3) رواج پوسترهای تبلیغاتی درباره پیشرفتهای فرهنگی و جهانگردی و نیاز به شناساندن جاذبههای گوناگون، مانند مناظر طبیعی، آثار باستانی، دیدنیها، و جلب توجه همگان به آثار و رویدادهای فرهنگی، نمایشگاهها، کنسرتها، سینما، تلویزیون، و جز آن؛
پوستر نقش اخیر را به بهترین وجه برعهده دارد، بهطوریکه هم اکنون در سراسر جهان هر روز هزاران پوستر طراحی و عرضه میگردد.
پوستر در ایران:
در تاریخچه پوستر ایرانی نخست به نوعی تصویرسازی تزیینی برمیخوریم که فضاسازی و موضوع مذهبی داشته و هنوز هم گاهی نمونههایی از آن دیده میشود. حدود صدوپنجاه سال قبل، هنرمندان ایرانی برای تبلیغات دینی بنا به تقاضای افراد یا نیاز جامعه، پوستر را با توسّل به فنون ساده (گاه بهصورت نوشتاری و گاه تصویری) همراه با آرایشها و نقوش زیبا و خطیخوش تهیه میکردند این زمان را میتوان بهعنوان تاریخ پیدایش هنر "اعلان" در ایران بهحساب آورد. در بیشتر این اعلانها خوشنویسی عنصر اصلی است و اگر تصویری هم وجود داشت، دارای رنگهای سیاه و سفید، تکرنگ، و گاه آمیزهای از رنگهای مختلف طبیعی بود که شفافیت و درخشش چندانی نداشت، که البته ممکن است بهسبب کیفیت رنگها یا کهنگی کار و یا بهجهت نوع چاپ بوده با هنرمند ایرانی با آگاهی کامل از معنای تبلیغات، اثر خود را میآفرید و مالک اثر معمولاً آن را در قابی زیبا در بهترین نقطه خانه یا محل کسب نصب میکرد.