دانلود تحقیق جنگ تحمیلی بین ایران و عراق

Word 215 KB 26116 23
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی هوافضا - دفاعی و جنگ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • جنگ عراق با ایران که در ایران با نام‌های دفاع مقدس ، جنگ تحمیلی، و جنگ هشت‌ساله، و نزد اعراب با نام‌های قادسیه صدام و جنگ اول خلیج فارس (به عربی: قادسیّه صدّام، حرب الخلیج الأولی) شناخته می‌شود، جنگی است که از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ میان نیروهای مسلح دو کشور ایران و عراق جریان داشت.

    جنگ ۸ساله ایران و عراق یکی از فاجعه‌های تاریخ بشری در قرن بیستم، و پس از جنگ ویتنام و بالاتر از جنگ جهانی اول، دومین جنگ طولانی قرن بیستم بوده‌است.

    این جنگ با آتش‌بس موقت میان ایران و عراق پایان یافت.

    این آتش‌بس تا امروز از جانب طرفین شکسته نشده و هنوز پابرجاست.

    شورای امنیت در تاریخ ۱۸ آذر۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ طی گزارشی که از جانب دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دریافت کرده بود، عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد.

    این شورا همچنین عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ایران نمود.

    در این جنگ ارتش عراق به طور گسترده از جنگ‌افزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی و مردم و نظامیان ایران استفاده کرد.

    با این وجود جامعه جهانی هیچ‌گاه نتوانست اجماعی برای محکوم کردن این جنایت جنگی از سوی عراق ترتیب دهد.

    در طول جنگ، ارتش عراق با استفاده از سلاح‌های شیمیایی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ مرد، زن و بچه را به قتل رساند.

    مبادله اسیران بین دو کشور از تاریخ ۲۶ مرداد۱۳۶۹ مصادف با ۱۹۹۱ شروع شد.

    روند تبادل اسیران بین دو کشور ۱۲ سال به طول انجامید.

    آخرین گروه از اسرای جنگی ایرانی و عراقی در تاریخ ۲۶ اسفند۱۳۸۱ مقارن با ۱۷ مارس۲۰۰۳ به طور همزمان مبادله شدند.

    علل شروع جنگ

    جیمز بیل، کارشناس و تحلیلگر امریکایی مسائل سیاسی خاورمیانه و خلیج فارس معتقد است دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی می‌توان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست.

    صدام می‌خواست از طریق تسلط یافتن بر قدرت اسبق منطقه، خود را به عنوان ژاندارم جدید این منطقه استراتژیک معرفی کند و از این طریق امتیازات سیاسی و اقتصادی فراوانی از کشورهای ثروتمند منطقه کسب کند.

    تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشینهای منطقه چندان ناخوشایند نبود.

    کارشناسان سیاسی دلایل دیگری را نیز در علت وقوع این جنگ موثر می‌دانند که همگی به نوعی بخشی از انگیزه اصلی ذکر شده را تشکیل می‌دهند.

    برخی از این موارد به شرح زیر است:

    اندیشه جداسازی خوزستان از ایران

    اندیشه جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به خاک عراق یکی از دلایل مهم این جنگ بود به ویژه اینکه شورش عرب‌های بعثی مخالف انقلاب در خوزستان با شکست رو به رو شده بود.

    پس دولت عربگرای حزب بعث عراق خود دست به کار شد و در این راستا جنگ خود را نیز جنگ قادسیه دوم نام نهاد.

    قابل ذکر است که بیشتر کشورهای عرب -به جز چندی چون سوریه و لیبی-از رژیم صدام در این جنگ پشتیبانی کردند.

    ایران و عراق در سال ۱۹۷۵ در الجزایر، معاهده‌هایی در زمینه تعیین خطوط مرزی، بویژه در مورد اروندرود که مرز مشترک دو کشور را تشکیل می‌دهد امضا کردند.

    صدام حسین پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران و به نشانه بی اعتبار دانستن این معاهده، متن آن را در مقابل دوربین تلویزیون عراق پاره کرد و دستور حمله به ایران را صادر کرد.

    صدام حسین در مصاحبه با مجله آلمانی اشپیگل اذعان کرد که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی۱۹۷۵ در زمان شاه خود را مغبون می‌دیده.

    از اردیبهشت ۱۳۵۹ بر تعداد زد و خوردهای مرزی و دامنه آن افزوده شد و ارتش عراق با نبردهای پراکنده و تقریباً روزانه، ارتش ایران را در چند جبهه، در کردستان (مبارزه با کومله و حزب دموکرات کردستان ایران) و در خوزستان (شورش حزب خلق عرب)، و مبارزه با سران عشایر در مرزهای عراق مشغول نگاه می‌داشت.

    تضعیف ساختار ارتش

    برخی کارشناسان معتقدند که چون رژیم پهلوی تنها از جنبه نظامی بر سایر کشورهای خلیج فارس برتری داشت، پس با از میان برداشته شدن قدرت نظامی که مهمترین رکن این رژیم را تشکیل می‌داد و به طبع آن تضعیف قدرت کشور، دیگر دلیلی برای تبعیت و به رسمیت شمردن حقوق بین‌المللی این کشور وجود ندارد.

    گروهی نیز اعتقاد دارند که پس از انقلاب ایران و در پی فرار یا اعدام سران ارتش شاهنشاهی و هرج و مرج ناشی از عدم وجود نیروی کارآزموده و همچنین ترور شخصیت‌های وفادار به انقلاب (همچون سرلشکر قرنی) که توسط گروه‌های مخالف انقلاب انجام شد، ساختار ارتش عملاً از هم پاشید.

    بعد از ترور سرلشکر قرنی توسط گروه فرقان در طول مدت ۱۷ ماه رؤسای ستاد کل ارتش یکی پس از دیگری استعفا دادند.

    این فرماندهان ستاد کل به ترتیب عبارت بودند از: سرلشکر فربد، سرلشکر شادمهر، سرتیپ شاد و بالاخره سرتیپ فلاحی که پنجمین رئیس ستاد کل ارتش به هنگام شروع جنگ بود.

    در نیروی هوایی، در طول ۱۴-۱۵ ماه بعد از انقلاب، تعویض بالاترین رده در موقعیت فرماندهی آن نیرو بدین ترتیب بود: سپهبد مهدیون، سرتیپ ایمانیان، سرهنگ معین پور، سرلشکر باقری، و بالاخره سرهنگ فکوری که پنجمین فرمانده نیروی هوایی به هنگام شروع جنگ بود.

    سپهبد مهدیون به جرم شرکت در کودتای نوژه اعدام و سرلشگر باقری نیز زندانی شد.

    در نیروی دریایی نیز این تغییرات در طول یک سال و نیم بدین ترتیب بوده‌است: دریادار مدنی، دریادار علوی، دریادار طباطبایی و بالاخره دریادار بهرام افضلی که چهارمین فرمانده نیروی دریایی به هنگام شروع جنگ بود و به جرم عضویت در حزب توده ایران در اردیبهشت ۱۳۶۲ دستگیر شد و به اتهام جاسوسی به همراه ۹ نفر دیگر از افسران بلندپایه ارتش در اسفند سال ۱۳۶۲ تیرباران شد.

    در نهایت از ۱۳ تن بالاترین رده فرماندهان نیروهای مسلح ارتش ایران، ۸ نفر به اشکالی چون اعدام، زندان، تبعید و فرار حذف شدند.

    در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازه‌تاسیس و بی‌تجربه بود و امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت.

    فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله تشکیل می‌دادند که از اصول کلاسیک رزم بی اطلاع بودند.

    لشکر زرهی خوزستان نیز که مجهزترین لشکر زرهی ارتش ایران قبل از انقلاب بود و نقش تدافعی در حمله احتمالی ارتش عراق به ایران جزو مسئولیت‌های سازمانی آن لشکر مجهز بود، به هنگام حمله ارتش عراق به ایران از ۳۸۵ تانک سازمانی این لشکر، فقط ۳۸ تانک آماده عملیات بود.

    بخشی از فرماندهان آن لشکر تا رده فرماندهان گردان و گروهان زندانی بودند.

    فرمانده لشکر ۹۲ زرهی به نام سرهنگ فرزانه، حدود یک ماه قبل از حمله ارتش عراق به ایران بنا به رای دادگاه انقلاب در اهواز اعدام شده بود.

    کودتای نوژه

    طبق طرح کودتای نوژه تنی چند از افسران وفادار به شاه با تمرکز افسران نیروی هوایی ایران برای بازگردانی شاپور بختیار به ایران و کشتن سید روح‌الله خمینی و نابودی جمهوری اسلامی طرح ریزی کرده بودند.

    بر طبق نقشه از پیش تهیه شده؛ پس از کودتا می‌بایست ارتش عراق در یک حمله سریع خوزستان را اشغال می‌کرد و بختیار «دولت آزاد» را در این خطه اعلام می‌نمود که با کشف کودتای نوژه در ۱۸ تیر ۱۳۵۹ و اعدام عوامل و دست اندرکاران آن، این کودتا قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد.

    ولی با وجود شکست کودتا ارتش عراق دست به حمله زد.

    عراق همزمان با کودتای نوژه در ۲۰ نقطه مرزی با ایران درگیری ایجاد کرده بود.

    طبق طرح کودتای نوژه تنی چند از افسران وفادار به شاه با تمرکز افسران نیروی هوایی ایران برای بازگردانی شاپور بختیار به ایران و کشتن سید روح‌الله خمینی و نابودی جمهوری اسلامی طرح ریزی کرده بودند.

    بر طبق نقشه از پیش تهیه شده؛ پس از کودتا می‌بایست ارتش عراق در یک حمله سریع خوزستان را اشغال می‌کرد و بختیار «دولت آزاد» را در این خطه اعلام می‌نمود که با کشف کودتای نوژه در ۱۸ تیر ۱۳۵۹ و اعدام عوامل و دست اندرکاران آن، این کودتا قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد.

    عراق همزمان با کودتای نوژه در ۲۰ نقطه مرزی با ایران درگیری ایجاد کرده بود.

    سیاست صدور انقلاب اسلامی روح‌الله خمینی معتقد به صدور انقلاب اسلامی به دیگر ملل بود و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت: "ما باید به شدت هرچه بیشتر انقلاب خود را به جهان صادر کنیم و این طرز فکر را که قادر به صدور انقلاب نیستیم، کنار بگذاریم؛…البته اینکه می‌گوییم انقلاب ما به همه جا صادر بشود، این معنی غلط را از آن برداشت نکنند که ما می‌خواهیم کشورگشایی کنیم.

    همه کشورها باید در محل خودشان باشند.

    ما می‌خواهیم این چیزی که در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرت‌ها فاصله گرفتند و [نجات] دادند، دست آنها را از مخازن کوتاه کردند، این در همه ملت‌ها و در همه دولت‌ها انجام بشود.

    معنی صدور انقلاب این است که همه ملت‌ها و همه دولت‌ها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتاری نجات بدهند".

    بزرگنمایی جهت دار غربیان از شعارهای مؤکد صدور انقلاب و ارزشهای انقلابی رهبر ایران نزد کشورهای عرب منطقه و تلقین این مفهوم که ایران خواستار سرنگونی نظام عراق می‌باشد نیز توانست کشورهای عرب منطقه را به این باور برساند که می‌بایست با نظام جمهوری اسلامی برخورد جدی به عمل آید.

    بعد از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، سید محمد باقر صدر چندین قیام را در عراق پایه‌ریزی کرد.

    عراق ایران را مشوق اصلی قیام‌های آزادی‌خواهانه مردم عراق می‌دانست.

    تا آنجا که در تابستان ۱۳۵۸ سفیر ایران را از بغداد اخراج کرد.

    صدام حسین، خود از این بیم داشت که انقلاب اسلامی ایران بتواند روحیه قیام‌گری شیعیان ناراضی و کردهای جدایی‌طلب کشورش را بیش از پیش تقویت کند و در نهایت منجر به سرنگونی حکومت وی شود.

    تصور صدام مبنی بر حمله نزدیک‌هنگام آمریکا به ایران شکست امریکا در عملیات نظامی طبس، صدام حسین را به این فکر انداخت که امریکا برای جبران آن شکست حمله مجددی راعلیه نظام جمهوری اسلامی اجرا می‌کند و در نتیجه در جنگ میان ایران و عراق دخالت مستقیم می‌کند.

    یکی از نشانه‌های این اقدام، استقرار ناو هواپیمابر یواس‌اس کیتی هاوک (به انگلیسی: USS Kitty Hawk CV-63) در خلیج فارس و ورود ۶۰۰۰ چترباز آمریکایی در پایگاه نظامی‌ای در بحرین درست چند هفته قبل از آغاز تهاجم عراق بوده‌است.

    لازم به ذکر است که سه ماه پس از آغاز تجاوز و زمین گیرشدن ارتش عراق در ایران، ماسکی (وزیر امور خارجه وقت امریکا) اعلام کرد: "امریکا با تجزیه ایران مخالف است." بدین ترتیب عراقی‌ها که خود را تحقیر شده می‌دیدند، در حین سفر طارق عزیز به فرانسه، خبر ملاقات محرمانه صدام حسین و برژینسکی را که در ژوئن ۱۹۸۰، در حین سفر برژینسکی به کویت، در مرز دو کشور انجام شده بود را در مجله فیگارو منتشر کردند.

    عراقیها مدعی اند که صدام در این ملاقات از برژینسکی قول حمایت گسترده و مستقیم نظامی امریکا را گرفته بود.

    محسن رضایی از اعضای اصلی شورای عالی دفاع در زمان جنگ ایران و عراق معتقد است که آمریکا صدام حسین را در مورد حمله مستقیم به ایران فریب داده‌است.

    هدف اصلی آمریکا بگفتهٔ او، از به‌راه انداختن جنگ علیه ایران، نه تسخیر خاک ایران توسط عراق؛ بلکه تسخیر خاک ایران توسط ارتش آمریکا بود.

    آمریکا تصور می‌کرد که با حمله عراق به ایران و ناتوانی نظام جدید حکومتی ایران در دفاع از مرزهای کشور، درخواست ایران از ارتش آمریکا برای دخالت در جنگ و بیرون‌راندن ارتش عراق رخدادی حتمی است.

    بدین ترتیب بعد از درخواست ایران از آمریکا، ارتش آمریکا نیروهایش را در ایران مستقر می‌کند و پس از بیرون‌راندن ارتش عراق، با کمک فشار سیاسی و نظامی نیروهای مستقر در ایران، قدرت رهبری را بدست گرفته و نظام جمهوری اسلامی را طبق معیارها و نیاز خود تغییر جهت داده و مدیریت می‌کند.

    عراق در تدارک جنگ رویدادهای سال ۱۳۵۸ و سیاست صدور انقلاب اسلامی و اقدامات آشکار و پنهان در منطقه زمینه‌ای شد تا دو کشور عراق و عربستان سعودی به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند و یک سال قبل از شروع جنگ در ۲۹ شهریور ۱۳۵۸ پیمان امنیت متقابل بین دو کشور امضاء گردید.

    حدود ۹ ماه قبل از شروع جنگ، نوع خرید برخی تسلیحات جدید توسط رژیم صدام حسین گویای آن است که او زمینه تدارک برای اجرای حمله نظامی خود به ایران را فراهم می‌آورد.

    به عنوان مثال، خرید دو هزار دستگاه نفربر خاکی-آبی از برزیل در اوایل زمستان ۱۳۵۸ از نوع ای‌ای-۱۱ اوروتو که از نقطه نظر نظامی به منظور استفاده در هنگام عبور دادن نیروهای نظامی خود از رودخانه کارون به خاک ایران بوده‌است.

    همچنین صدام حسین با جلب موافقت عربستان سعودی و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس برای جنگ با ایران توانست از امکانات مالی، نظامی و تدارکات این کشورها بهره برداری کند.

    رژیم عراق در آخرین سال قبل از جنگ حدود ۳۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت و با این وجود، کشورهای نفتی منطقه خلیج فارس (عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطر) حاضر به پرداخت ۱۴ میلیارد دلار وام بدون بهره به عراق شدند.

    رژیم عراق در جنگ روانی که قبل از جنگ، علیه ایران به راه انداخته بود، شهرهای خوزستان را به عربی نامگذاری کرده بود.

    از جمله: سوسنگرد به خفاجیه، خرمشهر به محمّره، آبادان به عبادان و استان خوزستان به عربستان.

    در طی سخنرانی سعدون حمادی، نخست وزیر عراق در شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۸۰ و چند روز بعد از شروع اولین درگیری‌ها، وی ایران را متهم کرد که از تروریستهایی که در خاک عراق اقدام به بمب‌گذاری‌های گسترده می‌کنند و در نتیجه تعداد زیادی از مردم عراق را می‌کشند، حمایت می‌کند.

    همچنین در روزهای آغازین پس از کودتای عبدالکریم قاسم در جولای ۱۹۵۸ مطبوعات عراقی مقاله‌هایی علیه ایران منتشر کرد و رادیو بغداد نیز اقدام به پخش برنامه‌های ضد ایرانی کرد.

    گزارش نبرد حمله عراق به خاک ایران عراق در ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران، حمله به ایران را آغاز کرد.

    نیروهای عراقی به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بودند که نواحی بزرگی از غرب ایران را اشغال کنند.

    عراقی‌ها بمب گذاری، مین گذاری، عملیات نامنظم و تجاوزهای مرزی شان را خیلی زودتر از آن چه شروع جنگ دانسته می‌شود، شروع کردند.

    عراق با تقلید از استراتژی نظامی اسرائیل در حمله برق آسا و کوبنده هوایی به فرودگاهها و هواپیماهای مصر، سوریه و اردن در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و نتایج چشمگیر آن، خواست که همان نتایج را اینبار برای خود رقم بزند.

    روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ راس ساعت ۱۲ به وقت بغداد، مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز ۱۹۲ بمب افکن و جنگنده را برای حمله هوایی به فرودگاه‌های ایران صادر کرد.

    بیست دقیقه بعد، عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق در گزارشی این موضوع را به صدام حسین اعلام کرد.

    به این ترتیب جنگ هوایی بین ایران و عراق آغاز شد.

    همزمان با آغاز عملیات هوایی، نیروی زمینی عراق از سه جبهه و در هر جبهه با یک سپاه یورش زمینی خود را آغاز کرد.

    سپاه اول از جبهه شمالی، سپاه دوم از جبهه میانی و سپاه سوم از جبهه جنوبی پیشروی خود را آغاز کردند؛ این درحالی بود که فرماندهان جنگ در ایران به فکر از دست دادن زمین در ازای گرفتن زمان بودند.

    با اینحال مردم مناطق مرزی در حرکتی خودجوش و با کمک روحیه بالا، با دادن تلفات سنگین و با تجهیزات نظامی ناچیز همچون تفنگ ام۱ گاراند جلوی پیشروی سریع ارتش عراق را گرفتند.

    با شروع درگیری‌ها بسیاری از اهالی این مناطق مجبور به کوچ اجباری شدند.

    ایران موفق شد ۵ فروند از هواپیماهای عراقی را که در این روز عملیات انجام داده بودند سرنگون سازد.

    یکی از خلبانان عراقی که موفق شد به وسیله اجکشن جان خود را نجات دهد مصری بوده‌است.

    خلبانان نیروی هوایی ایران نیز به فاصله دو ساعت پس از بمباران عراقی‌ها، توانستند در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هواپیماهای اف-۴ به پایگاه‌های الرشید در جنوب بغداد و شعیبه در داخل خاک عراق و نزدیک مرز آن کشور حمله کنند و خسارات عمده به این دو پایگاه وارد آورند.

    فردای آن روز یعنی در روز یکم مهرماه ۱۳۵۹، خلبانان نیروی هوایی ایران به همراهی بنی‌صدر پس از خواندن دسته جمعی سرود «ای ایران» در باشگاه افسران نیروی هوایی تهران با ۱۴۰ فروند هواپیمای بمب‌افکن به پرواز درآمدند و به پایگاه‌های هوایی و مراکز ارتباط و رادار نیروی هوایی عراق حمله نمودند.

    در آسمان نیز درگیری‌هایی بین هواپیماهای دفاع هوایی ایران و هواپیماهای عراقی به وقوع پیوست و چند هواپیمای میگ عراقی سرنگون شدند.

    عملیات روز یکم مهرماه، که در نیروی هوایی ایران عملیات کمان ۹۹ نام داشت و در آن ۲۰۰ پرواز در یک روز توسط خلبانان نیروی هوایی ایران انجام گردید، در روز پنجشنبه و جمعه ۳ و ۴ مهر ۱۳۵۹، ۵۹ فروند هواپیمای نیروی هوایی ایران مواضع مهم نظامی و برخی تأسیسات نفتی عراق را منهدم کردند.

    در همین دو روز، ۴۱ فروند از میگ‌های عراقی توسط پدافند هوایی ایران سرنگون شدند.

    نیروی هوایی عراق به خاطر نگرانی از نابودی بیشتر هواپیماهایش در زمین، ناگزیر شد تعداد زیادی از هواپیماهای خود را به فرودگاه «الولید» نزدیک اردن منتقل کند تا از برد هواپیماهای شکاری نیروی هوایی ایران در امان باشند.

    هواپیماهای شناسایی نیروی هوایی ایران، این عملیات را تعقیب نمودند و خلبانان ایرانی توانستند با انجام عملیات سوخت گیری در هوا خود را به پایگاه «الولید» برسانند و در آنجا تعداد زیادی از هواپیماهای عراقی را در زمین منهدم نمایند.

    این حمله به عملیات اچ-۳ در تاریخ نظامی ایران ثبت شده‌است.

    پیشروی زمینی عراق در نخستین پیشروی ارتش عراق به خاک ایران حدود سی هزارکیلومتر مربع از خاک ایران به اشغال نیروهای متجاوز درآمد.

    نیروی زمینی ارتش توان مقابله پایاپای را با عراق نداشت.

    در همین زمان قاسمعلی ظهیرنژاد نظریه دادن زمین در مقابل گرفتن زمان را مطرح کرد که با مخالفت اکثر فرماندهان جنگ و سید روح‌الله خمینی روبرو شد.

    بنی‌صدر با این نظر موافق بود.

    در ایامی که نیروی زمینی عراق به پیشروی خود در خاک ایران ادامه می‌داد و در فاصله دو ماه از شروع جنگ زمینی، بیش از چهارده هزار کیلومتر مربع خاک ایران را تصرف کرده بود (شهرهای مرزی خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، دهلران، قصر شیرین، هویزه، نفت شهر، سومار، موسیان را به اشغال خود در آورد و شهرهای آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش و گیلان غرب را آماج توپخانه خود قرار می‌داد) نیروی هوایی ایران با برتری خود در آسمان، با پرواز در ارتفاع کم روی واحدهای نیروهای زرهی عراق عموماً با استفاده از جنگنده‌های اف-۴ و موشک هدایت شونده هوا به زمین ماوریک با انهدام زره پوشهای عراقی توانست سرعت پیشروی نیروی زمینی عراق را که تا فاصله ۱۰ کیلومتری اندیمشک و ۲۰ کیلومتری اهواز رسیده بودند، بکاهد.

    در این ایام، واحدهای مختلف نیروی زمینی ایران به دلیل از هم پاشیدگی با تأخیر توانستند خود را به جبهه جنوب برسانند.

    هاشمی رفسنجانی حتی از درگیریهای بین نیرویهای سپاه و ارتش بر سر تقسیم مهمات بین مدافعان گزارش داده‌است.

    عامل اصلی مخالفت ارتش با تقسیم مهمات با نیروهای مردمی و سپاه، دستور فرماندهان ارتش و در صدر همه ابوالحسن بنی‌صدر بوده‌است.

    در ۸ آبان ۱۳۵۹، ارتش عراق با دو لشکر خود حمله گسترده‌ای را برای تصرف پل نادری بر روی رودخانه کرخه انجام داد، مقاومت یگان‌هایی از لشکر ۲۱ حمزه (لشکر سابق گارد جاویدان) و یک گردان تانک از لشکر ۷۷ خراسان مانع از تصرف پل نادری شدند.

    در صورت تصرف پل نادری توسط عراق، این امر منجر به قطع جاده مهم اندیمشک - اهواز می‌شد و چنانچه خود را به ارتفاعات شمال منطقه می‌رساندند، کلیه ارتباطات جنوب قطع می‌شد و این مقدمه‌ای بود برای سقوط آبادان و اهواز.

    مقاومت سرسختانه گردان ۴۴ پیاده نیروی زمینی ارتش در پنج کیلومتری آبادان در این مقطع نقش مهمی داشت.

    هم‌زمان با متوقف شدن پیشروی نیروی زمینی عراق و شکست نیروی دریایی عراق در ۷ آذر ۱۳۵۹ توسط نیروی دریایی ایران که منجر به بسته شدن راه آبی عراق به خلیج فارس شد؛ نیروی زمینی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی و هلیکوپترهای هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی ایران) موفق به بازسازی، پیش بینی‌های عملیاتی و طرح‌ریزی‌های لازم شد.

    بدین ترتیب، یگان‌های پیاده و زرهی از یگان‌های لشکر ۷۷ خراسان، لشکر ۲۱ حمزه مرکز، لشکر ۱۶ قزوین، گروه رزمی زرهی شیراز و تیپ خرم آباد و همدان و...

    به طور گسترده برای مرحله بیرون راندن نیروهای عراقی، در جبهه جنوب مستقر شدند.

    دو سال بعد، سرهنگ عطاریان به علت توده‌ای بودن دستگیر و به اتهام عامل نفوذی بودن تیرباران شد.

    گفتنی‌است که حداکثر پیشروی نیروهای عراقی در جبهه جنوبی که در اثر غافلگیری نیروهای ایرانی صورت گرفت، تا ۱۵ کیلومتری شهر اهواز بود.

    مقاومت ۳۵ روزه مردم خرمشهر اهالی شهر با کمک نیروهای پلیس و مرزبانان توانستند ۳۵ روز در برابر ارتش عراق مقاومت کنند.

    پس از حمله سراسری عراق درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۳۱ عملاً خرمشهر از بعدازظهر همان روز زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت.

    ارتش عراق با اجرای آتش سنگین وهجوم قوای رزمی به خرمشهر ومحاصره آن، طرح ریزی کرده بود که هماهنگ با برنامه اشغال سه روزه استان خوزستان، خرمشهر را زیر اشغال خود گیرد.

    ارتش عراق در چهارمین روز، از دو محور جاده شلمچه و جاده اهواز به دروازه‌های شهر رسیدند و طی چند حمله سعی داشتند به داخل شهر نفوذ کنند که هر بار با مقاومت مدافعین عقب نشینی می‌کردند.

    با گذشت چند روز از آغاز محاصره، مردم شهرهای کوچک درقالب یگان‌های سپاه و واحدهای جنگ‌های نامنظم مصطفی چمران خود را به درون شهر رساندند.

    ولی به دلیل مدیریت نامناسب و بعضاً کارشکنی بعضی فرماندهان ارتش و نبود حمایت لجستیکی و نبود آتش توپخانه خودی، سرانجام خرمشهر پس از ۳۵ روز مقاومت، در تاریخ ۴ آبان ماه ۱۳۵۹ اشغال شد.

    آخرین نیروهای مدافع شهر نیز که زنده مانده بودند در سحرگاه همان روز با عبور از رود کارون شهر را تخلیه کردند.

    آزادسازی خرمشهر سرانجام خرمشهر پس از ۵۷۵ روز در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱ در قالب عملیات بیت المقدس آزاد شد.

    تلفات ایران در جریان این عملیات ۶٬۰۰۰ کشته (۴٬۴۶۰ سپاهی و ۱٬۰۸۶ ارتشی) و ۲۴۰۰۰ زخمی بود.

    روح الله خمینی در ۳ خرداد ۱۳۶۱ مصادف با ۳۰ رجب ۱۴۰۲ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد.

    در اولین بخش این بیانیه آمده‌است: "با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده‌است، سپاس بی‌حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود." در عملیات آزادسازی خرمشهر که بنا به ادعای گرهارد کونزلمن، به مدیریت فرماندهان ارتش ایران بود و بسیج مردمی و سپاه پاسداران هم در کمک در جبهه‌ها بودند، حدود ۵۵۰۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغالی از جمله خرمشهر آزاد شد، ۳۴ هزار نفر از نیروهای ارتش عراق به اسارت درآمدند و ۱۶ هزار نفر کشته شدند.

    ۵۱۱ دستگاه تانک و نفربر عراقی، ۳۸ فروند هواپیما و ۸۰ قبضه توپ از ارتش عراق منهدم شد.

    سید روح‌الله خمینی در روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۱ گفته بود: " ما باید از راه شکست عراق به لبنان برویم.

    ما می‌خواهیم که قدس را نجات بدهیم.

    لکن بدون نجات کشور عراق از این حزب منحوس (حزب بعث عراق) نمی‌توانیم.

    مقدمه اینکه لبنان را نجات بدهیم، این است که عراق را [با تشکیل حکومت اسلامی در آن کشور] نجات بدهیم." سربازان عراقی که در جریان آزاد سازی خرمشهر به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند هنری کیسینجر، نظریه‌پرداز سیاست خارجی آمریکا، پس از پیروزی ایران در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر گفت: "اگر عراق جنگ را برده بود، امروز نگرانی و وحشت در خلیج‌فارس نبود و منافع ما در منطقه به آن اندازه که اینک در خطر قرار دارد، دچار مخاطره نبود و این به نفع ماست که هر چه زودتر آتش‌بس برقرار کنیم." پس از عقب راندن نیروهای عراقی از خرمشهر، صدام حسین خواستار آتش‌بس فوری میان دو کشور شد.

    سید روح‌الله خمینی این آتش‌بس را رد کرد و چهار شرط برای آتش‌بس قرار داد:۱-آزادسازی قصر شیرین و عقب‌نشینی عراقیها تا مرزهای بین‌المللی ۲-پرداخت غرامت۱۵۰ میلیارد دلاری ۳-بازگشت شیعیان رانده‌شده از عراق ۴-برکناری و محاکمه صدام حسین.

    قابل ذکر است پس از آزادسازی خرمشهر باز هم دولت عراق حاضر به پذیرش شروط ایران شامل عقب‌نشینی نیروها به مرزهای بین‌المللی، پذیرش عنوان «شروع کننده جنگ» و پرداخت غرامت نبود.

    توازن قوا در جبهه‌ها اختلافات بین رجال سیاسی و نظامی در سال ۱۳۶۶ مانع از اجماع بر سر قبول یا رد قطعی قطعنامه ۵۹۸ گردید.

    نیروهای نظامی شامل سپاه و ارتش تمایل به ادامه جنگ تا پیروزی قطعی داشتند.

    ولی وزارتخانه‌ها و نهادهای دولتی و بانک مرکزی وضعیت اقتصادی کشور را متزلزل و فاقد توانایی لازم برای ادامه جنگ می‌دانستند.

    همین اختلاف نظر موجب تاخیر یکساله در پاسخ ایران به پیشنهاد آتش‌بس سازمان ملل متحد شد.

    در سالهای پایانی جنگ هزینه روزانه جنگ برای دولت ایران ۱۰۰٬۰۰۰ و برای دولت عراق ۲۷٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار تخمین زده شده بود.

    پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نظرات و دلایل مختلفی پیرامون علت طرح این قطعنامه از سوی عراق و پذیرش آن از سوی ایران مطرح می‌شود.

    بعضی کارشناسان نظیر محسن رضایی معتقدند طرح قطعنامه در سازمان ملل به دلیل قرار گرفتن ایران در موضع برتر نظامی بود.

    وی تصرف فاو، شلمچه و جزایر خیبر و نزدیکی قوای ایرانی به بصره را مصداق این برتری می‌داند.

    همچنین تمایل شوروی و آمریکا برای پایان دادن به جنگ و جلوگیری از فراگیر شدن آن نیز در تشویق عراق به پیشنهاد صلح موثر بوده‌است.

    از طرفی گروهی از کارشناسان نیز شرایط نامناسب نظامی ایران را دلیلی بر قبول این قطعنامه ذکر می‌کنند.

    این شرایط ناشی از عقب‌ماندگی اساسی ایران از نظر تجهیزات نظامی پیشرفته به ویژه پس از سال ۱۳۶۴ به دلیل تحریم همه جانبه کشور و کاهش توان اقتصادی کشور برای خرید اقلام نظامی بوده‌است.

    همچنین استفاده وسیع عراق از سلاح‌های شیمیایی و سکوت مجامع جهانی در برابر این اقدام عراق و بسته‌شدن راهکارهای عملیاتی و نیاز به راهکارهای جدید که فناوری آن در اختیار جمهوری اسلامی نبود نیز از عواملی است که تمایل ایران را به پذیرش آتش‌بس افزایش داده‌است.

    این قطعنامه که بلافاصله پس از طرح و تصویب در سازمان ملل مورد پذیرش عراق قرار گرفت، یک سال و هفت روز بعد در تیر ۱۳۶۷ توسط ایران نیز پذیرفته شد.

    علت مخالفت یکساله ایران با تصویب قطعنامه، پافشاری بر سر جابجایی دو بند از قطعنامه و گنجاندن بندی مربوط پرداخت خسارت جنگ از جانب کشور متجاوز بوده‌است.

    در قطعنامه ابتدایی ابتدا بند مربوط به آتش‌بس و سپس بند مربوط به بازگشت به مرزهای بین‌المللی گنجانده شده بود.

    ایران مطمئن بود در صورت برقراری آتش‌بس، عراق هیچگاه به مرزها باز نمی‌گردد و اگر ایران نیز بخواهد عراق را بیرون راند بند اول را نقض کرده‌است.

    و این نتیجه مغایر با اهداف برقراری صلح ایران است.

    به همین دلیل بعد از یکسال کار دیپلماتیک، در نهایت با نظر مساعد دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، بندها جابجا شدند.

    تهاجم مجدد عراق بعد از پذیرش قطعنامه عراق تنها ۳ روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، از جانب جبهه جنوبی شروع به حمله و پیشروی به سمت اهواز نمود.

    برقراری آتش‌بس سیاستمداران آمریکا معتقد بودند اگر ایران در جنگ پیروز شود انقلاب اسلامی نیروی تازه‌ای خواهد گرفت و این امر دولتهای محافظه‌کار و هوادار غرب در منطقه خلیج فارس و شاید سراسر خاورمیانه را تهدید خواهد کرد.

    از سوی دیگر پیروزی عراق نیز در جنگ، ایران را بی‌ثبات خواهد کرد و خطر به میان آمدن پای شوروی بیشتر خواهد شد.

    پس نتیجهٔ کلی اینکه هیچیک از طرفین نباید در جنگ پیروز شوند.

    هنری کسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا نیز تأثیرات پیروزی یکی از طرفین درگیر در جنگ را بر سیاست خارجی آن کشور چنین بیان می‌کند: «بدون توجه به اینکه چه کسی در جنگ ایران و عراق پیروز می‌شود، شکست نهایی از آن ایالات متحده خواهد بود.» بر این اساس در نظر استراتژیست‌های سیاست خارجی آمریکا، وضعیت مطلوب واشنگتن در منطقه زمانی پدیدار می‌شد که جنگ ایران و عراق در مرزهای دو کشور محدود شود و به کشورهای حاشیه خلیج فارس گسترش پیدا نکند همچنین امنیت خطوط کشتیرانی و تداوم جریان صدور نفت برای غرب تضمین شده و ثبات و تعادل در منطقه از طریق برقراری توازن در بین کشورهای منطقه استوار گردد.

    بعد از برقراری آتش‌بس در ۲۹ مرداد ۶۷ کماکان ۲۳۶ کیلومتر مربع از اراضی ایران دراختیار عراق باقی ماند.

    این مناطق تا بعد از حمله عراق به کویت و شکست نظامی عراق، به ایران بازگردانده نشد.

    این اراضی بخشهایی از مناطق مهران، قصر شیرین، موسیان، شلمچه، فکه را شامل می‌شد.

    عملیات زمینی میانجی‌گری‌های بین‌المللی سازمان ملل متّحد در طول جنگ ۸ ساله ایران و عراق مجموعاً ۱۷ قطعنامه از سوی شورای امنیت به نمایندگی از سازمان ملل متحد صادر شد(مقایسه شود با جنگ عراق و کویت که در طول ۸ ماه ۱۳ قطعنامه صادر شد) که ۴ قطعنامه جنبه اجرایی و بقیه صرفاً جنبه حقوقی داشتند.

    موثرترین اقدام سازمان ملل متحد در پایان دادن به جنگ، صدور قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت بود که بواسطه آن می‌بایست نیروهای متخاصم هرچه سریعتر اقدام به برقراری آتش‌بس و بازگشت به مرزهای بین‌المللی نمایند.

    شورای امنیت در تاریخ ۱۸ آذر۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ طی گزارشی که از جانب خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دریافت کرده بود، عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد.

    این شورا همچنین عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ایران نمود.

    جنبش عدم تعهّد به درخواست نماینده ایران در جنبش عدم تعهد به میانجیگری در جنگ ایران و عراق و پایان دادن به جنگ، جنبش اقدام به تشکیل یک کمیته حسن نیّت مرکب از نمایندگان دولتهای کوبا، یوگسلاوی، الجزایر، زامبیا، هند، پاکستان و سازمان ساف کرد.

    در اولین اقدام نماینده یوگسلاوی سفری به تهران و بغداد انجام داد و با سیّد علی خامنه‌ای دیدار کرد و نتایج مذاکرات خود را در بلگراد منتشر کرد.

    رژیم بعث از ابتدای کار این کمیته با آن مخالفت کرد و آنرا فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این مسئله دانست.

    صدام دلیل این امر را حضور الجزایر در این کمیته دانست.

    در این میان نماینده کوبا ابتکار عمل را به دست گرفته و با انجام چندین سفر به تهران و بغداد نتایج مثبت و درخوری را نیز حاصل کرده.

    ولی مسئله مالکیت بر اروندرود مانع از به نتیجه رسیدن تلاشهای این نماینده و حتّی شخص فیدل کاسترو که پیامهای صلح متعددی به طرفین ارسال داشت، شد.

    بهزاد نبوی، نماینده وقت ایران در جنبش، علّت اصلی ناکامی این جنبش را بنیانی و اساسی برخورد نکردن با مسئله جنگ دانست.

    وی می‌افزاید: "این جنبش بجز اعزام هیئت‌های متعدد و اقدامات ظاهری، فعالیت خاصی از خود نشان نداد.

    این جنبش در هیچکدام از بیانیه‌های خود خروج نیروهای عراقی را از مناطق غربی ایران به عنوان یک موضوع مستقل مطرح نکرد." سازمان کنفرانس اسلامی سازمان کنفرانس اسلامی از نخستین روزهای جنگ ایران و عراق وارد عرصه دیپلماتیک شد.

    وزرای خارج کشورهای عضو این سازمان که برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر می‌بردند، در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۰ به منظور بررسی جنگ ایران و عراق تشکیل جلسه دادند.

    اجلاس تصمیم گرفت کمیته‌ای به نام کمیته حسن نیت به منظور پایان دادن به جنگ تشکیل دهد.

    نخستین فعالیت کمیته حسن نیت توسط حبیب شطی، یاسر عرفات، محمد ضیاء الحق انجام گرفت.

    در نخستین دیدار که این کمیته ۲۹ مهر ۱۳۵۹ با خمینی صورت داد، ایشان از فعالیت کمیته حمایت کرد.

    این کمیته بعدها به کمیته صلح تغییر نام داد.

    کمیته چندین سفر را به بغداد و تهران انجام داد ولی اکثر این سفرها بی نتیجه بود و از شدت جنگ بین دو کشور نکاست.

    این کمیته در مدت تلاش خود سه طرح صلح را تدوین و به طرفین پیشنهاد داد، امّا در هرکدام از طرح‌ها یکی از طرفین نسبت به مفاد صلح نامه معترض بود.

    نهایتا تلاش‌های سازمان کنفرانس اسلامی در چند قطعنامه و بیانیه خلاصه شد.

    غالب ناکامی تلاش‌های این کمیته به این دلیل بود که ایران پیش‌شرط صلح را عقب نشینی عراق تا مرزهای بین‌المللی می‌دانست.

    امّا عراق ابتدا خواستار آتش‌بس و سپس مذاکره برای عقب نشینی بود.

  • جنگ تحمیلی بین ایران و عراق. 3

    مقدمه. 3

    علل شروع جنگ... 4

    اندیشه جداسازی خوزستان از ایران.. 4

    تضعیف ساختار ارتش... 5

    کودتای نوژه. 6

    سیاست صدور انقلاب اسلامی.. 7

    تصور صدام مبنی بر حمله نزدیک‌هنگام آمریکا به ایران.. 7

    عراق در تدارک جنگ... 9

    گزارش نبرد. 10

    حمله عراق به خاک ایران.. 10

    پیشروی زمینی عراق. 12

    مقاومت ۳۵ روزه مردم خرمشهر. 13

    آزادسازی خرمشهر. 14

    توازن قوا در جبهه‌ها 15

    پذیرش قطعنامه ۵۹۸. 16

    تهاجم مجدد عراق بعد از پذیرش قطعنامه. 17

    برقراری آتش‌بس... 17

    عملیات زمینی.. 18

    میانجی‌گری‌های بین‌المللی.. 18

    سازمان ملل متّحد. 18

    جنبش عدم تعهّد. 18

    سازمان کنفرانس اسلامی.. 19

    حمایت‌ها از عراق. 20

    مقایسه قدرت نظامی ایران و عراق. 21

    منابع. 22

طرح مسأله جنگ عراق با ايران که در ايران با نام‌هاي دفاع مقدس ، جنگ تحميلي، و جنگ هشت‌ساله، و نزد اعراب با نام‌هاي قادسيه صدام و جنگ اول خليج فارس (به عربي: قادسيّه صدّام، حرب الخليج الأولي) شناخته مي‌شود، جنگي است که از شهريور ???? تا مرداد

در جنگ تحميلي 8 ساله عليه ايران رژيم عراق با بهره گيري از چالش هاي ميان تهران واشنگتن، با تحريک کاخ سفيد و با هدف رسيدن به اميال خود، مرزهاي غربي کشورمان را مورد تاخت و تاز قرار داد. اين جنگ به لحاظ بسياري پارامترها، با ساير نزاع هاي چند سال اخير

بررسي هاي باستان شناسي نشان مي دهد که تا نخستين دوره ها نوسنگي : خبري از جنگ نيست ولي در ادوار بعدي عصر نوسنگي، بشر توانست سلاح بسازد و جنگ بين همنوعان بطور فزاينده اي آغاز شده اين واقعيتي مسلم است که «پيشرفت تکنولوژي همواره توان نهفته اي براي ويران

نظريه پردازان تصميم گيري به فرايندهاي داخلي يک کشور، و به ويژه افراد تصميم گيرنده، توجه دارند. به عبارت ديگر، براي آنکه سياست خارجي کشورها را بررسي کنيم بايد از منظر کساني که تصميم مي گيرند وگروههايي که در قالبهاي سازماني و بوروکراتيک عمل مي کنند، ب

عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز همیشه همراه با بدبینی فوق‌العاده شدید نسبت به قدرت‌های خارجی بوده است. البته نباید فراموش کرد که کشور ما در طول دهه‌های گذشته از سوی قدرت‌های خارجی اعم از شرقی و غربی صدمات زیادی دیده و برای استقلال خود بهای زیادی پرداخته است؛ در واقع عامل اصلی برای انقلاب، تا کنون بحث تحقیر خارجی بوده است. مردم پیش از پیروزی انقلاب احساس می‌کردند دیگران برای ...

تابستان 1359 تجاوز آشکار نظامي ارتش عراق با تعرض همه جانبه هوايي به ده مرکز مهم هوايي با قصد انهدام ظرفيت جنگي نيروي هوايي ارتش ايران آغاز شد. رژيم عراق سرنگوني جمهوري اسلامي ايران را به عنوان هدف مدنظر داشت. عراق در نخستين روز تجاوز و با طرح ريزي

مقدمه : امروزه با توجه به نقش انکار ناپذير و حساس ارتباطات در توسعه ملي جوامع و الزاماً برنامه ريزي‌ها و سرمايه گذاري هاي کلان و قابل ملاحظه در اين بخش وظيفه ي متوليان مخابرات کشور ، جنبه حياتي و ملي به خود گرفته است . اهميت اطلاعات و ايجاد حر

نگاهی به تاریخ جنگ تحمیلی صدام حسین رئیس جمهور مخلوع عراق همراه با دیگر متحدان عرب و غربی خود با هدف سرکوب انقلاب اسلامی ایران و تجزیه آن - که آن را از اهداف همه اعراب اعلام کرد - بر این کشور آتش گشود. چنانکه طارق عزیز معاون نخست وزیر وقت عراق اعلام می کند که "چند ایران کوچک بهتر از ایران واحد است و ما از شورش قومیت های مختلف حمایت می کنیم و همه سعی خود را در تجزیه ایران به کار ...

جنگ ها و انقلاب ها برجسته ترين پديده هاي اجتماعي هستند که سرنوشت اجتماعي جوامع انساني را دستخوش تغيير مي کنند. جنگ ايران و عراق، حادثه تاريخي بزرگ و سرنوشت سازي بود که در بستر مجموعه اي از عوامل و زمينه هاي متفاوت شکل گرفت و از تاريخ 31 شهريور سال 1

مقدمه: جنگ بی تردید یکی ا ز شگفت انگیزترینم پدیده های اجتماعی است و بسیاری از مواقع ناخواسته در عرصه حیات بشری آفریننده تاریخ و دگرگون کننده آن بوده است. پس جنگ یکی از متغیرهای مهم تحول حیات اجتماعی است. در طول تاریخ جنگ های متعددی که ناشی از عوامل مختلفی بوده روی داده است و پیامدهای گوناگونی بر جای گذاشته اند. تضادهای قومی، نژادی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و غیره جنگها را پدید ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول