با شروع جنگ تحمیلی (31 شهریور 1359) و حملات گسترده صدام به مناطق مرزی و جنوب و غرب ایران، مقاومت مردم و نیروهای رزمنده مانع پیش روی نیروهای عراقی شد. رژیم بعث عراق برای در هم شکستن مقاومت مردم و نیروهای رزمنده از سلاحهای نوین و ممنوعه استفاده کرد.
با شدت گرفتن کاربرد سلاحهای شیمیایی از سوی رژیم بعث عراق، مسئولین نظامی ایران برای مقابله با آن، دست به آموزش نیروهای رزمنده و تشکیل واحدهای تخصصی در هر گردان زدند.
پس از کودتای 1958 و با روی کار آمدن حزب بعث عراق، ارتش این کشور به لحاظ اینکه وابسته به اروپای شرقی بود از همان ابتدا به واحدی به نام «جنگهای شیمیایی» مجهز بود.
اما ارتش ایران با وجود اینکه مجهز به سیستم نظامی غربی و آمریکایی بود به لحاظ اینکه تجربه ای در مورد این نوع سلاحها نداشت تنها دارای یک تشکیلات محدود شیمیایی بود. اصطلاح « ش.م.ه» مخفف سه واژه شیمیایی، میکروبی و هسته ای است که پیش از جنگ این واحد در ارتش به صورت بسیار محدود حضور داشت اما با شدت گرفتن حملات شیمیایی عراق در طول جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمانی را در سال 61 به نام «ش.
م.ر» که مخفف کلمات شیمیایی، میکروبی و رادیو اکتیو می باشد، راه اندازی کرد.
ارتش عراق به لحاظ اینکه وابسته به اروپای شرقی بود از همان ابتدا به واحدی به نام «جنگهای شیمیایی» مجهز بود
رژیم بعث عراق تا پیش از عملیات والفجر 2 از این سلاحها به صورت محدود و آزمایشی استفاده می کرد اما بعد از اینکه عراق در تاریخ 29 تیر 61 در عملیات والفجر 2 از این سلاحها در منطقه پیرانشهر(پادگان حاج عمران عراق و در برخی ارتفاعات جبهه های غربی)، علیه مرزنشینان کرد استفاده نمود، سازمان رزم سپاه برای مقابله با این نوع سلاحها به پدافند «ش.
م.
ر » مجهز شد.
سپاه شروع به تهیه تجهیزات برای نیروهایش کرد و در هر لشکری یک واحد، و در هر قرارگاهی یک گردان پدافند شیمیایی تشکیل شد و به مرور با گسترش حجم بکارگیری سلاحهای شیمیایی عراق، این واحدها به تیپ گسترش یافت. نخستین گزارش غیر رسمی استفاده عراق از این سلاحها در 14/7/59 در مرز شلمچه با عامل خردل عنوان شده است و اولین گزارش رسمی که بتوان به آن استناد نمود بمباران هوایی جبهه مهران در تاریخ 20/10/59 با عامل اعصاب است که 40 مصدوم و 10 شهید بر جای گذاشت.
سردار محمد باقر نیکخواه از جمله افرادی است که از ابتدای تشکیل سپاه پاسداران و از روزهای نخست جنگ تحمیلی در بخشهای مختلف به خصوص ستاد تبلیغات جنگ فعالیت داشته و پس از آن از اولین افرادی است که با تشکیل واحد« ش.
ر» در سپاه وارد این بخش می شود و بسیاری از اطلاعات مربوط به کاربرد عراق از سلاحهای شیمیایی در 8 سال جنگ تحمیلی را در سینه دارد.
وی در گفتگو با خبرنگار گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر در خصوص چگونگی حضور خود در جبهه های جنگ خاطر نشان کرد : " قبل از جنگ دانشجوی علوم سیاسی بودم که با شروع انقلاب فرهنگی دانشگاه تعطیل شد و با آغاز جنگ به همراه دیگر دوستان خود در قسمت تبلیغات جنگ وارد شدم و چون در آن شرایط سخت و خاص به جوانان اعتماد کردند بنده را مسئول تبلیغات جبهه و جنگ جنوب قرار دادند که پس از آن نیز به ترتیب مسئولیت تبلیغات جنگ خوزستان، قرارگاه کربلا و قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) را تا عملیات فاو بر عهده داشتم.
از عملیات فاو به بعد به دلیل گستردگی حجم استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی بنده مسئول جنگ های نوین شدم ".
وی جنگ های شیمیایی را دارای بخش های مختلف از جمله عملیات شیمیایی( آفند)، مقابله با سلاحهای شیمیایی(پدافند)، آموزش و درمان شیمیایی عنوان کرد و افزود : " مصدومیت شیمیایی از دردآورترین مصدومیتهایی است که در جنگ با آن مواجه می شویم چراکه در سلاح انفجاری عضوی از بدن صدمه می بیند اما بر اثر کاربرد سلاحهای شیمیایی نه تنها تورمهای پوستی بلکه سیستم عصبی و تنفسی و کبد نیز دچار اختلال می شود و عمدتا عوارض آن نیز دراز مدت است و شاید پس از 30-20 سال بروز کند و برخی از این عوامل شیمیایی به صورت توارثی منتقل می شود.
نمونه آن جنگ ویتنام است که نه تنها علفزارها و خاک آلوده شد بلکه نسل کسانی که در معرض آلودگی بودند نیز به انواع سرطان ها مبتلا شدند ".
سردار نیکخواه با اشاره به آموزش عمومی و تخصصی در مقابله با سلاحهای شیمیایی، تصریح کرد : " این آموزش تخصصی برای کسانی که مجریان پدافند هستند انجام می شد و این افراد باید در شرایط انبوه گازهای کشنده قرار گرفته و مراحل شناسایی، هشدار، رفع آلودگی، خنثی کردن و بعد معدوم کردن بقایای بمبهای شیمیایی را انجام می دادند ".
وی با بیان اینکه در بخش تولیدات پدافندی مثل البسه و لوازم و تجهیزات دفاعی ما در محدودیت شدیدی قرار داشتیم، گفت : " اوایل جنگ عمده این تجهیزات را به سختی از کشورها می گرفتیم و حتی برخی کشورها ماسک های آموزشی به ما می فروختند که در جنگ نمی توانستیم استفاده کنیم.
در اواسط جنگ معاونت صنعتی و تولید در وزارت سپاه شروع به تولید تجهیزات انفرادی و عمومی ( نظیرماشین آلات خنثی کننده عوامل، لباس ضد شیمیایی و ماسک) نمود ".
وی عملیات خیبر را اولین عملیات گسترده ای خواند که عراق در آن از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد و افزود : " در طول جنگ گسترده ترین کاربرد عراق از سلاحهای شیمیایی در عملیات والفجر 8 ( فتح فاو) بود و همچنین کربلای 5 در شرق دجله منطقه شلمچه صورت گرفت ".
مسئول سابق « ش.م.ر» سپاه با بر شمردن برخی از تیپ های پدافند شیمیایی در زمان جنگ افزود: " این نیروها در زمان جنگ و در عملیات ها حد قرارگاه مأموریت خود را پوشش عمومی می دادند مثلا اگر قرار بود قرار گاه نوح عملیاتی انجام دهد تیپ حجربن عدی که مخصوص قرارگاه بود محدوده آن را پوشش می داد.
بعلاوه اینکه هر لشکر و تیپی که عملیات داشت گردان شیمیایی این لشکر محدوده عملیات را تحت پوشش قرار می داد.
این نیروها علاوه بر تحرکات نظامی تحت آموزش مقابله با این نوع سلاحها قرار گرفته بودند و کارهای امداد شیمیایی را نیز انجام می دادند" .
وی در خصوص شیوه اطلاع رسانی سازمان«ش.م.ر» در زمان جنگ گفت : " ما تعدادی از دانشجویان در رشته های شیمی، فیزیک و آزمایشگاهی را آورده بودیم و آنها این سلاحها را در آزمایشگاههایی که در جنوب بود با همکاری دیگر دانشگاههای صنعتی مورد بررسی قرار می دادند.
دانشجویان و اساتید در مقاطع مختلف در این آزمایشگاههای تحقیقاتی کار می کردند و نتایج را استخراج کرده و به صورت نشریه « پیغام ش.م.ر» به اطلاع فرماندهان می رسید .
در مواقعی نیز دو یا سه روز کمیسیونی تشکیل می شد و با حضور نیروهای عملیاتی تجارب و نواقص و نقاط قوت عملیات های گذشته پس از بحث به صورت جزوه محرمانه تدوین می شد و در آنجا بعضا ذکر می شد که نوع این سلاح در این عملیات چه بوده و ممکن است در عملیات بعدی از چه عواملی استفاده شود ".
سردار نیکخواه افزود : " در مواقع عملیاتی بلافاصله اطلاعیه به کارگیری عراق از سلاح شیمیایی را تنظیم کرده و به ستاد تبلیغات جنگ -که در آن زمان آقای خرازی مسئول بودند- به وزارت خارجه، اداره کل مجامع جهانی، نماینده دائمی ایران در سازمان ملل و یا به سفرای ایران از طریق وزارت امور خارجه اخبار و اطلاعات را می دادیم تا آنها علیه عراق در بکار گیری این نوع سلاهای ممنوعه افشاگری کنند و یا در سازمان ملل به گوش نمایندگان کشورها برسد و از دبیر کل سازمان ملل درخواست می شد که گروه تحقیق بفرستند تا آثار به جا مانده از این بمب های شیمیایی را طی گزارشی اعلام کنند ".
وی با اشاره به کار شکنی و تعلل سازمان ملل در دوران دفاع مقدس جهت محکومیت عراق در بکارگیری سلاحهای شیمیایی، تصریح کرد : " متأسفانه آنها نماینده نمی فرستادند و ما می خواستیم شورای امنیت تشکیل جلسه دهد و عراق را محکوم کند و اینها تعلل می کردند و چندین روز طول می کشید که نامه به شورای امنیت برود .
شورای امنیت و خود دبیر کل تعلل می کردند و معمولا با دو هفته تأخیر اقدام می کردند.
ما نمونه های این نوع سلاحها را نگهداری می کردیم و تمام مشخصات کارخانه و کشور سازنده آن کاملا مشخص می شد و پس از مدتی گروه حقیقت یاب که اعضای کارشناسی سازمان ملل -که عمدتا از کشورهای اروپایی- بودند، می آمدند.
چندین بار این گروهها آمدند و ما آنها را به منطقه بردیم و آثار آن را نشان دادیم و فیلم و عکس گرفته می شد و با نمونه برداری از برخی مصدومان این سلاحها و خاک منطقه آن را به آزمایشگاههای تخصصی شیمیایی و میکروبی کشورهای اروپایی می فرستادند و با وجود تأیید این مطلب، به طور مشخص موضع نمی گرفتند.
وقتی هم ما آنها را به منطقه می بردیم باید کلمه UN را در پلاکاردهای بزرگ می نوشتیم تا هواپیماهای عراقی آنها را نزنند ؛جالب اینکه عراقی ها آنقدر اطمینان به حمایت غرب داشتند که با وجود این، بمباران می کردند ".
وی با بیان اینکه ما با دعوت از خبرنگاران، اعضای فعال حقوق بشر و افراد صلح طلب سعی در تنویر افکار عمومی و جهانی نسبت به جنایات صدام داشتیم، افزود : " طی نامه های متعددی درخواست صدور قطعنامه از شورای امنیت داشتیم که اولا عراق را محکوم کنند و ثانیا از ادامه تجاوزات عراق جلوگیری کنند و ممانعت از همکاری سایر کشورها با عراق صورت گیرد.
معمولا دبیر کل طفره می رفت و تنها اطلاعیه می داد و یا فوقش بیانیه می داد و گزارش همین گروه حقیقت یاب که از طرف خود آنها در یک مرحله تلطیف شده بود باز از طرف دبیر کل تلطیف می شد و بعد با پیگیری های مستمر نماینده ایران شورای امنیت جلسه تشکیل می داد و در نهایت یک اشاره کلی به مسئله عراق و ایران و سلاحهای شیمیایی می کرد؛ مثلا عنوان می کردند که "...
با حضور این گروه در ایران مشاهده شده که سلاحهای شیمیایی به کار گرفته شده" اما نمی گفت که چه کسی و یا کشوری به کار گرفته و حتی آن اوایل نمی گفتند بر علیه چه کسی و در پایان با توصیه به خویشتنداری دو کشور، عدم استفاده از این نوع سلاحها را در خواست می کرد.
چند مرحله به همین منوال بود تا در یک مرحله از عراق اسم بردند و آن هم در عملیات فاو بود که آنجا عنوان شد که عراق استفاده کرده بدون اینکه این کشور را محکوم کند.
عراق هم چون اطمینان به حمایت کشورهای غربی داشت بلافاصله پس از صدور این بیانیه شهر آبادان را بمباران کرد و بیش از 50 تن مردم بی دفاع به شهادت رسیدند ".
وی افزود : " شخصیت های جهانی، علاقمندان انقلاب اسلامی و میهمانان دهه فجر را به منطقه می بردیم یا با دعوت از صلیب سرخ جهانی آنها چند بار طی اطلاعیه ای مشاهدات خود را اعلام کردند.
از طریق کمسیون خلع سلاح سازمان ملل و کمیسیون منع کاربرد سلاحهای شیمیایی در وین و یا هر سازمان بین المللی موضوع را پیگری می کردیم و پس از جمع آوری اطلاعات به وزارت امور خارجه ارسال می شد تا کار تبلیغتی انجام شود.
از طریق ستاد تبلیغات جنگ خبرنگاراران خارجی ، بی بی سی و چندین خبرگزاری معتبر جهانی را دعوت می کردیم و مناطق شیمیایی و بمبها و یا فیلم ، مصدومین شیمیایی و نقاهتگاهها را نشان می دادیم.
حتی یکی از فیلمبرداران بی بی سی که مسئله به کارگیری عراق از این نوع سلاحها را انکار می کرد، خود او نیز در این حین مصدوم شیمیایی شد و نماینده ایران به ملاقات وی رفت .
فیلمهای تهیه شده در خصوص به کارگیری عراق از سلاحهای شیمیایی به اتحادیه دانشجویان آمریکا، اروپا، کانادا، هند و...ارسال می شد و یا با ارسال عکسهای مختلف از این حملات نمایشگاه عکسی از جنایات صدام در کشورهای مختلف برگزار می کردند.
در هر کنفرانس بین المللی فیلم ویدیئویی را می فرستادیم و نماینده ایران با سختی ممکن بود بتواند موفق به پخش این فیلمها شود.
در کنفرانسها و یا سمینارهای بین المللی نمایندگان ایرانی سعی می کردند این مبحث را مطرح کنند.
ما به دلیل ارتباطاتی که داشتیم حتی خارج از سازمان خود در این خصوص فعالیت می کردیم چراکه سپاه سازمان بازتری نسبت به ارتش داشت و مثل ارتش سیستماتیک نبود که باید برا هر چیزی سلسله مراتب طی شود ".
سردار نیکخواه بخش عمده امداد مصدومین شیمیایی را بر عهده بهداری رزمی دانست و افزود : " امدادگران ویژه دوره امدادگری « ش.م.ر» گذرانده بودند و علاوه بر آن خود مصدوم شیمیایی امداد انفرادی داشت یعنی اگر عامل اعصاب می زدند بلافاصله دو آمیول آتروپین را به خود تزریق می کرد و اگر عامل خونی بود آمپولی بود که گوشه ماسک می انداخت و با استنشاق آن تنفسش باز می شد.
امدادگران به کمک افرادی که نمی توانستند از تجهیزات انفرادی خود استفاده کنند می شتافتند و سریع مصدومین را از منطقه خارج می کردند و در اورژانس شیمیایی یک درمان اولیه انجام می شد که در آنجا حمام های رفع آلودگی وجود داشت و لباسهای آنها سوزانده و تجهیزات نظامی نیز پس از رفع آلودگی استفاده می شد " .
وی با بیان اینکه بخشی از مصدومین نیز به دلیل شدت مصدومیت از طریق سازمان امداد و درمان کشور به خارج اعزام می شدند، افزود : " ضمن اینکه آنجا آزمایشگاههای مجهزتری داشتند، مصدومان شیمیایی ما اسناد گویای جنایات صدام و کشورهای غربی بودند و به اتریش، فرانسه، آلمان ، انگلیس، اسپانیا و حتی ژاپن اعزام شدند و جالب این بود که خبرنگاران از مصاحبه با این افراد منع می شدند و حتی در پاریس پزشکان قرنطینه شده بودند که مصاحبه نکننند و نگویند این افراد از ایران آمده اند.
مظلومیت ایران تا این حد بود و حمایت غرب از عراق در همه جوانب نمود داشت؛ با این حال وقتی عده ای از خبرنگاران در فرودگاه و یا مراکز دیگری آنها را می دیدند کنجکاوی حرفه ای آنها کمک می کرد که از این موضوع اطلاع پیدا کنند ".
سردار نیکخواه در خصوص چگونگی شناسایی عوامل شیمیایی و اطلاع رسانی به نیروها، خاطر نشان کرد: " راهنمایان « ش.م.
ر» عامل شیمیایی را با سیستم دستی شناسایی می کردند، بدین صورت که با قراردادن کاغذ کاشف در معرض آلودگی و تغییر رنگ آن، نوع عامل شیمیایی مشخص می شد و بلافاصله با بی سیم به فرماندهان اطلاع داده می شد که این عامل در فلان منطقه وجود دارد، یا یک دستگاهی بود که در عرض یک دقیقه در شیشه آزمایشگاه با ترکیبات محلولی عامل را دقیق تر نشان می داد ".
وی در خصوص چگونگی یافته های درمانی عوارض شیمیایی گفت : " در ابتدا ما شروع به مطالعه کتب تاریخی با موضوع جنگ کردیم و مشخصا جنگ جهانی اول و دوم و سابقه تاریخی استفاده از کاربرد سلاحهای شیمیایی را دنبال کردیم.
در حالیکه پزشکان غربی تجربیات درمانی خود را در اختیار ما نمی گذاشتند، پزشکان ایرانی به تجربه و با تخصص های مختلف بسیاری از یافته های درمانی را ارائه کردند.
دکتر سهراب پور و دکتر یوسف فروتن از اساتید برجسته درمان شیمیایی هستند که در این خصوص خدمات قابل توجهی به جانبازان شیمیایی ارائه دادند.
در طول جنگ بیش از 90 درصد مصدومان شیمیایی در داخل ایران تحت معالجه قرار گرفتند و شیوه های درمانی مصدومان شیمیایی تقریبا منحصر و ابتکار خود پزشکان ایرانی بود ".
وی در پاسخ به این سوال که با مراجعه به برخی گزارشات سازمان ملل می بینیم که ایران در مواردی از طرف عراق متهم به استفاده از این سلاحها شده، گفت : " عراق سعی در جو سازی داشت و در این مورد موفق نشد.
برخی مواقع نیروهای عراقی زمانی که می خواستند در حال محاصره خط مقدم ما را بزنند مواضع خود را می زدند.
کاربرد این نوع سلاحها با توجه به شرایط جوی صورت می گیرد یعنی وقتی که شدت آفتاب کم است یا باد به سمت موضع دشمن باشد استفاده می شود که برخی مواقع محاسبات آنها اشتباده بود و باد این گازها را به سمت خود آنها می برد و از این طریق با اشتباه خود علیه ایران جو سازی می کردند .
بیش از 50% حجم حملات شیمیایی، عوامل پوستی است.
25% شامل عوامل مخرب اعصاب (تابون، سارین، عامل ناشناخته)15% عامل خونی، 10% شامل عوامل خفه کننده، ترکیب عوامل پوستی با اعصاب، روانگردان ها، ناتوان کننده ها و مختل کننده، عوامل آتش زا و در موارد نادر مشکوکی عوامل میکروبی گزارش شده است.
عمده ترین جنگ افزارهای شیمیایی عراق، جنگنده بمب افکن بود ( انواع میر، میراژ، هواپیماهای آموزشی تک موتوره، اسپری مخازن شیمیایی با هلیکوپتر) حتی مواردی در خرمشهر دیده شد که با کاتیوشا، آر پی جی، انواع گلوله های توپ، گلوله تانک ، خمپاره و مواردی با نارنجک همراه بوده است.
این عوامل به صورت ابرهای شیمیایی با رنگ های آبی ، زرد و نارنجی مشخص می شد " .
مسئول سابق«ش.م.ر» سپاه با بیان اینکه عمده شرکتهای تجهیز کننده عراق به سلاحهای شیمیایی آلمانی بودند تصریح کرد : " پس از این کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، روسیه، یوگسلاوی، سوئیس، فنلاند، هلند، اسکاتلند، بلژیک، سوئد و...
شرکتهای وابسته به آنها مستقیما در فروش ، تهیه مواد و تولید این نوع سلاحها با عراق مشارکت داشتند و در عکاشه و سامرا و...
کارخانه هایی تحت عنوان «دفع سموم و آفات شیمیایی»، حشره کش و...
ایجاد کردند و با فرستادن مستشار در تجهیز این کارخانه جات و دادن دانش آن انواع عوامل شیمیایی را از نوع پوستی، تنفسی و اعصاب، چشمی ، خونی و...
را تولید کردند " .
محمد باقر نیکخواه مسئول واحد« ش.م.ر» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه گفتگو با خبرنگار گروه دفاع مقدس با بیان این مطلب تأکید کرد : " عراق در طول جنگ بیش از 570 مورد حملات شیمیایی به ایران داشته است- که هر مورد شامل چند سورت پروازی می شود- که باعث مصدومیت حداقل 100 هزار نفر شده- هرچند که آمارهای مختلف می دهند و به خاطر محدودیت درمان آمار 40 هزار نفر را ارائه می دهند که غیر واقعی است - و نزدیک به 10 هزار نفر هم کشته شدند به جز 6هزار کشته شدگان حلبچه و 20 هزار کرد عراقی که مصدوم شدند ".
وی گسترده ترین کاربرد سلاح شیمیایی عراق را در فاو دانست و تصریح کرد : " عراق با مشاوره نظامیان روس پیش بینی کرده بود که با استفاده از این نوع سلاحها، حداقل 100 هزار مصدوم و کشته خواهد داشت و منطقه فاو را پس می گیرند.
من معتقدم هر کسی که در عملیات فاو بود مصدوم شیمیایی است منتهی با درصدهای مختلف چون تمام فضای فاو و نخلستان های اروند رود و شمال خلیج فارس آکنده از دوز گازهای شیمیایی بود به نحوی که تمام پرندگان و جنبندگان و آبزیان آن منطقه تلف شده بودند و حتی گیاهان و نخل ها پژمرده و یا سوختند.
حتی یک لشکر تقریبا کل نیروهایش شیمیایی شد و دوباره تجدید نیرو کرد.
اما عراق با مقاومت نیروهای رزمنده مواجه شد و این نوع پدافند و مقابله با سلاحهای شیمیایی بی نظیر بود و هیچ ارتشی نمی توانست در این شرایط مقاومت کند ".
مسئول سابق «ش.م.ر» سپاه در خصوص وضعیت کنونی جانبازان شیمیایی و عدم تأیید مصدومیت بسیاری از آنان توسط بنیاد شهید تصریح کرد : " این بی توجهی به کسانی که برای حراست از ارزشهای انقلاب به جبهه رفتند و ایثار و حماسه آفریدند و همه دارایی های خود را در طبق اخلاص گذاشتند، برای کشوری که برای ارزشها انقلاب کرد جای تعجب دارد.
ما در طول جنگ شاهد حضور انسانهایی بودیم که کار و درس را رها کردند و یا مادرانی که تنها فرزند خود را به جبهه فرستادند برای یک فضیلت و ارزشی به منطقه آمدند و هیچ ادعایی هم نداشتند ".
نیکخواه با بیان اینکه بسیاری از رزمندگان سالها حقوق نداشتند و پس از جنگ نیز دنبال این مسائل نبودند، به برخی مسائل و مشکلات رزمندگان پس از جنگ اشاره کرد و گفت : " در اثر مرور زمان مشکلات دامنگیر آنها شد، فاصله های مسئولین پشت جبهه با افراد داخل جبهه زیاد شد و افرادی که در طول جنگ به رنگ و ریا به دنبال رفاه رفتند و یا برخی فرزندانشان را در جنگ به خارج فرستادند پس از جنگ با تحصیلات عالی مسئولیت گرفتند اما آن کسی که 8 سال به خاطر جنگ عقب افتاد سمتی به او نمی دهند چون مدرک ندارد.
آن زمان فضیلت ها بر اساس مدرک نبود و ارزشها و ویژگی های اخلاقی فرد ملاک بود ".
مسئول سابق « ش.م.ر» سپاه در دوران دفاع مقدس؛ با اشاره به برخی سفارشات حضرت امام(ره) نسبت به خانواده شهدا و ایثارگران، تصریح کرد : " امام(ره) به این رزمنده ها و خانواده ایثارگران و شهدا ارزش واقعی می گذاشت و به آنها غبطه می خورد.
خیلی ها در ظاهر حرفهای امام(ره) را می زنند و در باطن راهشان جدا است.
در طی سالهای پس از جنگ به مرور ارزشها کمرنگ شد به نحوی که در جاهایی نمود این ارزشها یک نوع عقب افتادگی تلقی شد و مسئولین این امر باید جوابگو باشند و گرنه ملت کم نگذاشتند.
مردم به ندای رهبری لبیک گفتند و توقعی هم نداشتند بر مسئولان بود که پاس این ارزشها و حرمتها را داشته باشند ".
وی با تأکید بر اینکه ایثارگران ارزشهای متعالی بودند که مسئولین باید در حد اعلی به آنها می پرداختند، افزود : " تنها دادن امتیاز نیست بلکه باید حقشان پرداخت می شد این سهمیه دانشگاه را به گونه ای تبلیغ کرده اند که گویی یک صدقه ای است.
حق کسی که 8 سال عقب افتادگی دارد با کسی که 8 سال در شرایط خوب تحصیلی و رفاهی بوده متفاوت است.
در همه کشورها این عقب افتادگی ها را عملا جبران می کنند این امتیاز نیست؛ تازه 8 سال را هم جبران نمی کنند و اگر برود دانشگاه 4 سال جبران می شود ".
سردار نیکخواه نوع تکریم از ایثارگران را بیشتر کلیشه ای خواند و افزود : " ما در بحث ارزشی فرهنگ ایثار و شهادت تنها با پخش مارش و موسیقی و پلاکار تبلیغات می کنیم اما در کنار این مسئله خانواده ایثارگر و جانباز هزینه درمانی خود را ندارد.
یکی از دوستانم که شیمیایی شده بود برای اینکه صورت سانحه نداشت جانبازیش تأیید نشد و به شهادت رسید و حتی یکی دیگر از همرزمانم در جنگ شیمیایی شد و با پیگیری های زیاد تنها 15% به او دادند که در واقع یعنی هیچ.
بسیاری از جانبازان شیمیایی به شهادت می رسند اما متوفی اعلام می شوند!
مسئولین امور جانبازان چون نمی توانند سرویس بدهند و می خواهند خود را از این مسئولیت خلاص کنند صورت مسئله را پاک می کنند.
اعضای کمیسیون پزشکی تعیین درصد به شیمیایی بودن افراد اعتراف می کنند اما تأیید نمی کنند چون با تأیید آنها باید تحت پوشش بنیاد شهید بروند.
آمار چند هزار رزمنده و جانباز بیکار در این مملکت یعنی چه؟
" .
وی با انتقاد شدید از تبلیغ خدمات رسانی به ایثارگران، اظهار کرد : " به همه کارمندان و کارگران عیدی می دهند و شش ماه قبل از عید، فلان مسئول امور ایثارگران برای اینکه خود را مطرح کند اعلام می کنند که "به خانواده شهدا 50 هزار تومان عیدی داده می شود" شما که آبروی آنها را می برید!
این 50 هزار تومانی که معلوم نیست بدهند یا نه تبلیغ کردن دارد؟!
یا می گویند : "دفترچه خدمات درمانی به اینها داده می شود" این وظیفه شماست؛ در عقب افتاده ترین کشورها چنین قوانینی وجود دارد.
مردم تصورشان این است که تمام امکانات در اختیار خانواده شهداست در حالی که اکثر خانواده شهدا زندگیشان از سطح معمولی پایین تر است.
این یک نوع تحقیر و اهانت به ارزشهای ایثار و شهادت است .عملا بدون سرو صدا اگر قدم مثبتی برداشته شود این گامها تبلیغ خواهد شد.
در کشورهای دیگر، مسئولین صرفا قانون تصویب نکردند که عمل نکنند " .
ارتش عراق به لحاظ اینکه وابسته به اروپای شرقی بود از همان ابتدا به واحدی به نام «جنگهای شیمیایی» مجهز بود با پیگیری های مستمر نماینده ایران شورای امنیت، تشکیل جلسه می داد و در نهایت یک اشاره کلی به مسئله عراق و ایران و سلاحهای شیمیایی می کرد بدون اینکه عنوان کند چه کسی و یا کشوری این نوع سلاح را به کار گرفته است فیلمهای تهیه شده در خصوص به کارگیری عراق از سلاحهای شیمیایی به اتحادیه دانشجویان آمریکا، اروپا، کانادا، هند و...ارسال می شد مصدومان شیمیایی ما اسناد گویای جنایات صدام و کشورهای غربی بودند و به اتریش، فرانسه، آلمان ، انگلیس، اسپانیا و حتی ژاپن اعزام شدند و جالب این بود که خبرنگاران از مصاحبه با این افراد منع می شدند و حتی در پاریس پزشکان قرنطینه شده بودند که مصاحبه نکننند و نگویند این افراد از ایران آمده اند من معتقدم هر کسی که در عملیات فاو بود مصدوم شیمیایی است منتهی با درصدهای مختلف چون تمام فضای فاو و نخلستان های اروند رود و شمال خلیج فارس آکنده از گازهای شیمیایی بود بسیاری از جانبازان شیمیایی به شهادت می رسند اما متوفی اعلام می شوند!
مسئولین امور جانبازان چون نمی توانند سرویس بدهند و می خواهند خود را از این مسئولیت خلاص کنند صورت مسئله را پاک می کنند مردم تصورشان این است که تمام امکانات در اختیار خانواده شهداست در حالیکه اکثر خانواده شهدا زندگی شان از سطح معمولی پایین تر است