در دنیای خمپاره اندازها ، نام M252 بیانگر اعتبار و ارزش خاصی است. این خمپاره انداز با بردی متوسط و دقتی کم نظیر ، در میادین رزم سلاحی موثر و کشنده می باشد. در دهه 80 ، ارتش امریکا نیازمند یک خمپاره انداز 81 میلیمتری موثر و دقیق بود. در سال 1986 ، M252 به عنوان خمپاره انداز استاندارد 81 میلیمتری در ارتش امریکا پذیرفته و جایگزین انواع قبلی گردید.
در طراحی و ساخت M252 ، علاوه بر استفاده از استانداردهای ارتش امریکا ، از استانداردهای ارتش انگلیس در زمینه خمپاره اندازهای 81 میلیمتری که در دهه 70 تهیه شده بود ، استفاده شایانی گردید و در حال حاضر ، کمتر ارتشی در دنیا وجود دارد که به این سلاح مجهز نباشند.
یکی از موارد تمایز این خمپاره انداز با سایر مدل های هم خانواده ، طرح دهانه آن است. در دهانه این خمپاره انداز از یک طرح ابتکاری موسوم به BAD (مخفف BLAST ATTENUATION DEVICE) استفاده شده است که وظیفه آن ، کاهش صدای سوت پرتاب گلوله است که این امر ، باعث ایجاد یک وضعیت مناسب برای خدمه این سلاح از لحاظ صوتی می شود.
این سلاح برای واحدهای هوابرد ، پیاده نظام و سایر واحدهای نظامی ، بسیار ایده آل و ارزشمند است. برای استفاده موثر و سریع از این سلاح ، به سه خدمه نیاز است. حداکثر برد موثر آن 5700 متر و کمترین برد قابل شلیک حدود 80 متر می باشد. با این سلاح ، در یک دقیقه حداکثر 33 گلوله می توان شلیک کرد. اما برای شلیک مداوم ، تنها 16 گلوله در دقیقه می توان شلیک کرد. زاویه شلیک این خمپاره انداز ، از 45 تا 85 درجه قابل تنظیم است.
M252 علاوه بر استفاده از مهمات کلاسیک ، از مهماتی با قدرت انفجاری بالا نیز می تواند استفاده کند. M252 از سیستم نشانه روی استاندارد خمپاره اندازهای 60 میلیمتری M64 استفاده می کند. وزن این خمپاره انداز به همراه دو پایه ، سیستم نشانه روی و سایر قطعات ، در حدود 40.5 کیلوگرم می شود که نسبت به کارایی قدرت آن ، بسیار ایده آل و مناسب است.
انگیخته شود، اشعه ایکس
تاریخچه
در سال 1895 ، درخشش کوتاه صفحه فسفرسانتی که در گوشهای از آزمایشگاه نیمه تاریک بررسی اشعه کاتدیک قرار داشت، ذهن آماده و خلاق رنتگن که در آن زمان استاد فیزیک بود، متوجه پرتوهای تازهای نمود که از حباب شیشهای لامپهای کاتودیک بیرون زده و بی آنکه به چشم دیده شود به اطراف پراکنده میشوند. آن چه مایه شگفتی رنتگسن شده بود، نفوذ این پرتوها از دیواره شیشهای لامپ به بیرون و تأثیر آن روی صفحه فاوئورسانت در گوشهای نسبتا دور از لامپ در آزمایشگاه بود. رنتگن به بررسیهای خود درباره کشف تازه که آن پرتو ایکس نامید (بخاطر فروتنی) ، ادامه داد. بعدها این اشعه رنتگن نامیده شد.