نسب در لغت به معنی خویشاوندی و نژاد است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از رابطه خویشاوندی است که از راه خون بین دو یا چند نفر برقرار می شود ,تلقیح در لغت به معنی باردار کردن و لقاح به معنی باردار شدن است و منظور از تلقیح مصنوعی باردار کردن زن با وسایل مصنوعی می باشد هم چنانکه معلوم است در اینجا دو امر را باید از هم تفکیک کرد : یکی پیدایش نسب و دیگری راه اثبات آن .
الف پیدایش نسب ( بحث ماهوی )
کودک آزمایشگاهی قانوناً به کدام شخص یا اشخاص منتسب خواهد شد ؟
لازم است پیش از ورود در مسائل مربوط ، مقدمه ای بیان شود و چون در مورد نسب مانند سایر موضوعات مدنی ، مقررات فقه امامیه مورد اقتباس نویسندگان قانون مدنی ایران بوده است ، مقدمه مذکور را ابتدا در فقه ، وسپس در حقوق مدنی ایران ، مورد توجه قرار می دهیم :
1 از نظر فقهی نسب ، یک امر طبیعی است که اساس تحقق نسب و منشاء اصلی الحاق طفل به شخص ذکور و اناث همان انعقاد نطفه از دو شخص مذکور بوده است . امروزه نیز در عرف عام اجتماعات ، نسب همین منشاءرا دارد .
در یک مورد نسب طبیعی مورد شناسائی حقوقی اسلام قرار نگرفته است و آن مورد مربوط به زنا است که هر چند طفل از نطفه زن و مرد زناکار بوجود آمده باشد ولی چون رابطه جنسی بین پدر و مادر او نامشروع است ، ملحق به ایشان نمی شود . زنا در موردی محقق می شود که طرفین رابطه نامشروع ، بر عدم وجود زوجیت آگاه باشند . در صورتی که ایشان اشتباهاً رابطه جنسی برقرار کرده باشند ، طفل حاصل از این عمل ، با طرفین نسب شرعی خواهد داشت و هر گاه یکی از آنها باخبر باشد ، رابطه جنسی مزبور ، منحصراً از جانب او زنا محسوب شده و انتساب طفل را به او منتفی می سازد ، ولی نسب بین طفل و طرف دیگر برقرار خواهد شد .
بنا بر این تولد طفل از رابطه زنا مانع تحقق نسب شرعی است ، ودر غیر مورد زنا باید نسب طبیعی ، نسب شرعی و معتبر محسوب گردد ، مانند نسب ناشی از شبهه .
2-حقوق مدنی ایران:در قانون ایران به پیروی از حقوق اسلام وجود رابطه زوجیت در زمان انعقادنطفه شرط نسب مشروع تلقی شده است بنابرین اگر در اثر رابطه ی جنسی ازاد نطفه بچه ای منعقد شود و بعدا زوج و زوجه با یکدیگر ازدواج کنند و طفل در زمان زوجیت بدنیا اید نمی توان نسب اورا مشروع دانست ممکن است این ایراد گرفته شود که با توجه به ماده 1158 قانون مدنی که مقرر داشته است (طفل در زمان زوجیت متعلق به شوهر است)بدین جهت اگر طفل در زمان زوجیت بدنیا اید نسب او مشروع خواهد بود گرچه تاریخ انعقاد نطفه قبل از تاریخ ازدواج باشد .ولی این ایراد را بطور قاطع می توان دفع کرد اولا:از لحن ماده 1158 بخوبی بر می اید که مقصود نزدیکی بین زن و شوهر در زمان زوجیت است ثانیا:در مقام تفسیر این ماده نباید سایر مواد قانون از جمله بی اعتباری نسب ناشی از زنا را (ماده 1167) را از نظر دور داشت قانون طفل ناشی از زنا را فرزند مشروع نمی داند و به هیچ تعبیر نمی توان رابطه جنسی زن و مردی که بعدا با هم ازدواج می کنند زنا به حساب نیاورد در نتیجه چنین فرزندی نامشروع تلقی می شود.در قانون مدنی ایران به پیروی از نظر مشهور امامیه نسب طبیعی در یک مورد معتبر تلقی نشده و ان هم مربوط به زنا می باشد ودر موارد دیگر مانند نسب ناشی از شبهه معتبر و مشروع تلقی می شود(ماده 1165)
مسئله ای که طرح آن در اینجا مناسب به نظر می رسد ، این است که در صورتی زنی در اثر تلقیح عمدی نطفه ی مردی بیگانه به خود ابستن شود وضییعت نسب طفل ناشی از ای تلقیح چگونه خواهد بود؟ در پاسخ باید گفت که چنین طفلی نه به پدر منسوب است نه به مادر زیرا شرایط لازم برای تحقق نسب مشروع در این حالت جمع نیست اقدام چنین زن و مردی را نمی توان زنا شمرد زیرا بنا به فرض طرح شده هیچ گوه رابطه ی جنسی با یکدیگر ندارند.