واگذاری اعضای بدن شخص فوت شده یا مبتلا به مرگ مغزی با حق معنوی احترام جسد انسان پس از مرگ ارتباط مییابد؛ اما نظر به این که یگانه راه استفاده از اعضای افراد فوت شده در اثر مرگ طبیعی فقط چند دقیقه پس از مرگ است و چون عملاً از لحاظ علم پزشکی به طور معمول چنین امری مقدور نیست، پزشکان به مرگ مغزی توجه ویژهای نشان میدهند؛ حالتی که در آن اعضای بدن فقط دارای نوعی حیات نباتی هستند و مرکز اساسی کنترل بدن (مغز) از کار افتاده و تدبیر روح در بدن خاتمه یافته است. به دلیل سالم بودن سایر اعضای بدنِ افراد مبتلا به مرگ مغزی، به بانک پیوند اعضا معروف هستند.
واگذاری اعضای بدن شخص فوت شده در قالب وصیّت متوفّا و اجازه وی قبل از مرگ میسّر است، مگر در فرض ضرورت حفظ حیات مسلمان زنده دیگر که در حالت اخیر به وجود وصیتنامه نیازی نیست؛ چرا که در این حالت حفظ حیات فرد زنده مهمتر است و در حالت وجود وصیّت نیز احترام معنوی جسد فرد، به اراده خود فرد در جهت امر عقلایی (پیوند عضو در بدن دیگری) ساقط میشود. در غیر دو حالت مذکور، متعدّی به جسد بیجان آدمی با مقررات کیفری مواجه خواهد شد.
پیوند از دیدگاه روحانیون:
-1. آیت الله محمد تقی بهجت سئوال : تعدادى از بیماران به دلیل ضایعات مغزى غیرقابل بازگشت و غیرقابل جبران, فعالیت هاى قشر مغز خود را از دست داده, درحالت اغماى کامل بوده و به تحریکات داخلى و خارجى پاسخ نمى دهند, ضمناً فعالیت هاى ساقه مغز خود را نیز از دست داده, فاقد تنفس و پاسخ به تحریکات متفاوت نورى و فیزیکى مى باشند..
در این گونه موارد احتمال بازگشت فعالیت هاى مورد اشاره مطلقاً وجودنداشته, بیمار داراى ضربان خودکار قلب بوده که ادامه این ضربان هم موقتى و تنها به کمک دستگاه تنفس مصنوعى به مدت چند ساعت و حداکثر چند روز مقدور مى باشد. این وضعیت در اصطلاح پزشکى مرگ مغزى نامیده مى شود. از طرفى نجات جان عده دیگرى از بیماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى است. با عنایت به این که این اشخاص فاقد تنفس, شعور, احساس و حرکتارادى هستند و هیچ گاه حیات خود را باز نمى یابند, مستدعى است ارشاد فرمایید (لطفاً با اشاره اجمالى به دلیل.
1 آیا در صورت احراز شرایط فوق مى توان از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى براى نجات جان بیماران دیگر استفاده کرد؟
آیا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نیازمند پیوند عضو براى جواز قطع عضو, کافى است یا اذن قبلى و وصیت صاحب عضو نیز لازم است؟
آیا اطرافیان میّت مى توانند پس از مرگ چنین اجازه اى بدهند؟
در صورت توقف حیات مریضهایى بر این کار, با احتیاط در استیذان از ورثه و استیذان از حاکم شرع, و تحقق موت حقیقى اشکال ندارد و صرف موت مغزى کفایت نمى کند.
2 آیا انسان مى تواند در زمان حیات خود با امضاى کارتى رضایت خود را براى برداشت اعضاى بدنش در صورت عارضه مرگ مغزى جهت پیوند به انسان هاى مسلمان نیازمند اعلام نماید؟
حکم در مورد مرگ مغزى گذشت که موت حقیقى و استیذان لازم است.
3 آیا در موارد جواز قطع اعضا دیه ثابت است یا ساقط مى شود؟ در صورت ثبوت دیه, پرداخت آن برعهده کیست؟ پزشک یا بیمار؟ موارد مصرف دیه مذکور کدام است؟
در تقدیر جواز هم, دیه یا ارش ثابت است و دیه قطع اعضا میّت صرف در خیرات مى شود و بر کسى ثابت است که قطع کرده است.
جواب : اگر شخصى بخواهد عضوى از اعضاى بدن خود; مثلاً کلیه را به دیگرى بدهد و یا وصیت کند که بعد از مردن خود, آن عضو در مقابل پول یا مجانى برداشته و به دیگرى داده شود, در صورتى که نجات مسلمانى متوقف بر آن عضو باشد; یعنى راه نجات آن مسلمان منحصر در دادن عضو به او باشد و تهیه آن از غیرمسلمان هم ممکن نباشد اشکالى ندارد.
--------------------------------------------------------------------------------
2- آیت الله میرزا جواد آقا تبریزی
سئوال : تعدادى از بیماران به دلیل ضایعات مغزى غیرقابل بازگشت و غیرقابل جبران, فعالیت هاى قشر مغز خود را از دست داده, در حالت اغماى کامل بوده و به تحریکات داخلى و خارجى پاسخ نمى دهند, ضمناً فعالیت هاى ساقه مغز خود را نیز از دست داده, فاقد تنفس و پاسخ به تحریکات متفاوت نورى و فیزیکى مى باشند, در این گونه موارد احتمال بازگشت فعالیت هاى مورد اشاره مطلقاً وجود نداشته, بیمار داراى ضربان خودکار قلب بوده که ادامه این ضربان هم موقتى و تنها به کمک دستگاه تنفس مصنوعى به مدت چند ساعت و حداکثر چند روز مقدور مى باشد. این وضعیت در اصطلاح پزشکى مرگ مغزى نامیده مى شود. از طرفى نجات جان عده دیگرى از بیماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى است.
با عنایت به این که این اشخاص فاقد تنفس, شعور, احساس و حرکت ارادى هستند و هیچ گاه حیات خود را باز نمى یابند, مستدعى است ارشاد فرمایید (لطفاً با اشاره اجمالى به دلیل): 1 آیا در صورت احراز شرایط فوق مى توان از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى براى نجات جان بیماران دیگر استفاده کرد؟
2 آیا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نیازمند, پیوند عضو براى جواز قطع عضو, کافى است یا اذن قبلى و وصیت صاحب عضو نیز لازم است؟
3 آیا اطرافیان میّت مى توانند پس از مرگ چنین اجازه اى بدهند؟
4 آیا انسان مى تواند در زمان حیات خود با امضاى کارتى رضایت خود را براى برداشت اعضاى بدنش در صورت عارضه مرگ مغزى جهت پیوند به انسان هاى مسلمان نیازمند اعلام نماید؟
5 آیا در موارد جواز قطع اعضا دیه ثابت است یا ساقط مى شود؟
6 در صورت ثبوت دیه, پرداخت آن برعهده کیست؟ پزشک یا بیمار؟
7 موارد مصرف دیه مذکور کدام است؟
جواب : قطع اعضاى مسلمان مبتلا به مرگ مغزى و پیوند زدن آن به بدن شخص دیگر اشکال دارد و اذن صاحب عضو در زمان حیات و اعلام رضاى او اثرى در حکم ندارد, و وصیت به امر مزبور نافذ نیست و اولیاى میّت چنین حقى ندارند که اجازه قطع اعضاى او را بدهند و در صورت قطع اعضاى مبتلا به مرگ مغزى دیه آن بر قطع کننده است و به حسب سهام ارث بین ورثه میّت تقسیم مى شود.
--------------------------------------------------------------------------------
3- آیت الله سید علی خامنه ای
سئوال : احتراماً معروض مى دارد تعدادى از بیماران به دلیل ضایعات مغزى غیرقابل بازگشت و غیرقابل جبران, فعالیت هاى قشرمغز خود را از دست داده, در حالت اغماى کامل بوده و به تحریکات داخلى و خارجى پاسخ نمى دهند, ضمناً فعالیت هاى ساقه مغز خود را نیز از دست داده, فاقد تنفس و پاسخ به تحریکات متفاوت نورى و فیزیکى مى باشند. در این گونه موارد احتمال بازگشت فعالیت هاى مورد اشاره مطلقاً وجود نداشته, بیمار داراى ضربان خودکار قلب بوده که ادامه این ضربان هم موقتى و تنها به کمک دستگاه تنفس مصنوعى به مدت چند ساعت و حداکثر چند روز مقدور مى باشد.
این وضعیت در اصطلاح پزشکى مرگ مغزى نامیده مى شود. از طرفى نجات جان عده دیگرى از بیماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى است.
با عنایت به این که به طور خلاصه بیماران با مرگ مغزى فاقد تنفس, شعور, احساس و حرکت ارادى مى باشند و هیچ گاه حیات خود را باز نمى یابند, مستدعى است ارشاد فرمایید, آیا در صورت احراز شرایط فوق مى توان از اعضاى بیمار مبتلا به مرگ مغزى براى نجات جان بیماران دیگر استفاده نمود؟
جواب : در فرض سؤال, استفاده از اعضاى بدن موصوف, در صورتى که نجات نفس محترمه اى متوقف بر آن باشد, اشکال ندارد.