عملکردهای فضاهای شهری، دارای ابعاد گوناگونی میباشند و مکانهای عمومی نتیجه عملکردهای انسانی با ابعاد اجتماعی و عمومی است.
این عملکردهای انسانی دارای خصلتهای چند بعدی هستند و ضرورتاً در فضا شکل مییابند.
عملکردها ناشی از فعالیتهای انسانی در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده و معطوف به هدف معینی میباشند و ضامن بقای جامعه و تداوم بخش زندگی عمومی و اجتماعی مردمان آن جامعه میباشند.
بنابراین انتظام عملکرد، مهمترین وجه فضای شهری است و شناخت آن به منزله شناخت مهمترین وجه فضای شهری بوده و «انتظام عملکرد است که در آمیختگی رفتارهای انسانی جامعه را باعث میشود» و از اینروست که «تنظیم عملکردهای شهری، از عناصر اساسی و اصلی طراحی شهری به حساب میآید» البته باید مدنظر داشت که تنظیم عملکردهای شهری به خودی خود جزو اصول صرف بوده و ترتیب آن باید با رفتارها و فعالیتهای مردم و نحوه استفاده آنان از محیط سازگاری و مطابقت داشته باشد.
در ضمن باید دسته بندی عملکردهای شهری به گونهای صورت گیرد که همواره نشان دهنده رفتار مورد نظر مردم باشد .
یک فضای معین میتواند با تقسیم بندی عملکردهای مختلفی که در طول روز دارد مشخص گردد.
مردم مختلف، کارهای مختلفی انجام میدهند و بین آنها میتواند تضادها و برخوردهایی وجود داشته باشد، اما به ندرت ممکن است بین فرمها و عملکردها، تطابق وجود نداشته باشدو بی شک معماری و شهرسازی به عنوان یکی از پیچیده ترین و در عین حال ملموسترین و ضروری ترین علوم انسانی از دیرباز موردعنایت و توجه متخصصین و طراحان در سراسر گیتی بوده است .
همواره تحولات ایجاد شده در فرهنگ های انسانی و دگرگونیهای جامعه بارزترین و مهمترین جلوه های خود در سیمای شهرها و بناهای شهری نمایان خواهند ساخت بنابراین نمی توان معماری را به عنوان علمی مجزا بررسی کرد و مورد تجزیه و تحلیل قرار دارد در این مقاله تلاشی در جهت شناساندن گوشه هایی از فرهنگ غنی و هنرهای سنتی در ایران و مقایسه آن باسایر نقا ط جهان صورت گرفته و در کنار آن تفکر و تحلیلی در زمینه دلایل ایجاد گسست فرهنگی در کشورمان و تاثیرات آن بر معماری و طراحی شهری روز ایران نیز به عمل آمده است امید که بتوان راهکاری مناسب برای رجوع دوباره به فرهنگ غنی ایران در ساخت بناها و طراحی معماری و به تبع آن شهرسازی اندیشی«عملکردهای شهری، براساس هم پیوندی میان آنها نیز قابل طبقه بندی است وپس از طبقه بندی آنها است که نوبت به تحلیل پیوندهای میان آنها میرسد» این عملکردها میتوانند دارای دو حالت کلی باشند که یا عملکردهای رسمی هستند و یا غیر رسمی ، عملکردهای رسمی، عملکردهایی هستند که توسط طراحان شهری ، برنامه ریزان و دست اندرکاران امور شهری از قبل برای یک فضای شهری در نظر گرفته میشوند در حالیکه عملکردهای غیر رسمی، در مکان معین و از پیش تعیین شدهای به ظهور نمی رسند بلکه در فضای عمومی شکل میگیرند.
این عملکردها به طرق مختلف به طور خود بخود و ارگانیک و یا در نبود برنامه از پیش تدوین شده، برخاسته از رفتارهای اجتماعی و اقتصادی در فضای شهری حاصل میشوند
تعامل اجتماعی
فضای شهری ظرف و مکان بروز زندگی اجتماعی افراد جامعه است که براساس پایههای فکری خرد گرایانه ، مشارکت مدنی آحاد جامعه و رفتارهای جمعی شکل گرفته بر پایه ارزشهای انسانی شکل میگیرد.
این تعامل اجتماعی و مشارکت مردمی را میتوان عنصر اصلی و اساسی محتوای فضای شهری بر شمرد که روابط انسانی و فعالیت های شهری را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
در باز شناسی مفهوم تعامل اجتماعی به عنوان عنصر پایدار فضای شهری «این مفهوم معطوف به مجموعه پویشها، گرایشها و نگرش هایی است که بر پایه عقلانیت جمعی، باورهای مردم سالاری، خود باوری ، خردگرایی و قانون گرایی است»به عبارت دیگر، اگر پیشرفت تمدن شهرنشینی و شهرگرایی جامعه بشری را در طول تاریخ معطوف و در ارتباط با رشد روابط انسانی و تعامل اجتماعی افراد جامعه در نظر بگیریم و از آنجایی که تعاملات اجتماعی در کامل ترین تعریف خود، در تمامی ابعاد قابل طرح در بستر فضاهای عمومی، در فضای شهری به منصه ظهور میرسد، از اینرو می توان فضای شهری را مکان ظهور تعامل اجتماعی قلمداد نمود و اینچنین است که فضای شهری علاوه بر تاثیر پذیرفتن در شکل گیری خود از تعاملات اجتماعی، به آن شکل نیز میدهد و «از اینروست که فضای شهری بواسطه محتوای شکل دهنده خود، مرکز نمادین پایداری ارزش های مردمی است که به بیان قدرت خویش میپردازند و آن را در فضا متبلور میسازند.
فضای شهری ظرف و مکان بروز زندگی اجتماعی افراد جامعه است که براساس پایههای فکری خرد گرایانه ، مشارکت مدنی آحاد جامعه و رفتارهای جمعی شکل گرفته بر پایه ارزشهای انسانی شکل میگیرد.
در باز شناسی مفهوم تعامل اجتماعی به عنوان عنصر پایدار فضای شهری «این مفهوم معطوف به مجموعه پویشها، گرایشها و نگرش هایی است که بر پایه عقلانیت جمعی، باورهای مردم سالاری، خود باوری ، خردگرایی و قانون گرایی است»به عبارت دیگر، اگر پیشرفت تمدن شهرنشینی و شهرگرایی جامعه بشری را در طول تاریخ معطوف و در ارتباط با رشد روابط انسانی و تعامل اجتماعی افراد جامعه در نظر بگیریم و از آنجایی که تعاملات اجتماعی در کامل ترین تعریف خود، در تمامی ابعاد قابل طرح در بستر فضاهای عمومی، در فضای شهری به منصه ظهور میرسد، از اینرو می توان فضای شهری را مکان ظهور تعامل اجتماعی قلمداد نمود و اینچنین است که فضای شهری علاوه بر تاثیر پذیرفتن در شکل گیری خود از تعاملات اجتماعی، به آن شکل نیز میدهد و «از اینروست که فضای شهری بواسطه محتوای شکل دهنده خود، مرکز نمادین پایداری ارزش های مردمی است که به بیان قدرت خویش میپردازند و آن را در فضا متبلور میسازند.
شهر به طور کلی قوانین حاکم بر روابط فرهنگی مردمان یک جامعه را در خود به نمایش میگذارد.
فرهنگ در اشیاء، اشکال، ترسیمات، ابزار و محیط فیزیکی ظاهر میشود و طراحیهای شهری، طراحی خانه ها و ساختارهای عمومی بطور صریح بازتاب ارزشها و اعتقادات یک فرهنگ میباشند.
از اینرو فرهنگ مستقیماً از طریق نظام فعالیت ها و با ارائه دستورالعملهای معین ناظر بر انجام فعالیتها مستقیماً بر فضا و محیط شهری تاثیر میگذارد و فضای شهری را محصولی فرهنگی مینمایاند.
فلذا فضای شهری با رویکردی اجتماعی ، به عنوان فضایی ساخته شده، محصولی فرهنگی به شمار میآید که تحت تاثیر نیروهای برخاسته از فرهنگ و اجتماع شکل گرفته است .
این نیروها مجموعه قوانین و هنجارهای نهادینه شده جامعه است که به واسطه ارزش ها از قدرت و نیروی لازم برای به هنجار کردن مردم برخوردار است.
و همین نیروها هستند که در تعامل بین فرهنگ و اجتماع به خلق فضای شهری منجر میشوند بطوریکه توسلی در این خصوص میگوید: «همین نیروها و تعاملات فرهنگی و اجتماعی است که در طول اعصار به شکل گیری توده و فضا منجر شده است» مثال این مورد را میتوان در شکل گیری فضاهای شهری مختلف در طول تاریخ پیگیری نمود.
فضای شهری آگورای یونان باستان، برخاسته از تفکرات فلسفی و نظرات اقشار عامه مردم در جامعه آن زمان یونان باستان بوده است.
در روم باستان، تفکرات مردمی با نظر حکومتی در قالب فوروم خود را مینمایاند و در قرون وسطی استقرار حکومتهای محلی، بافتهای متراکم و فشرده را متجلی مینماید.
در دوران رنسانس، رشد تفکرات علمی و کشف حقایق فیزیکی و منجمله کرویت زمین و مرکز عالم نبودن زمین، فضاهای شهری خاص خود را بوجود میآورد که در آن میان تاثیرات بازرگانی و تجارت نیز در آن مشهود است و عناصر پیرامون میدان های شهری، از کلیساها و کاخ شاهان ، به ساختمان شهرداری و خانه بازرگانان تغییر مییابد.
در دوران انقلاب صنعتی، روح زمانه که همانا تحولات شگرف صنعتی و تکنولوژیکی است، فضای شهری را به شدت تحت تاثیر خود قرار میدهد و اکنون در ابتدای قرون حاضر فضاهای شهری، براساس تفکرات فرهنگی، اجتماع، مشارکت های مردمی، مردم سالاری ، قانون گرایی، عقلانیت ، برابری و همانند آنها عمیقاً تاثیر پذیرفته و شکل میگیرد و از اینرو فضای شهری حاصل و نتیجه تعامل فرهنگ و ا جتماع میشود که رابطهای دو سویه با هم دارند موضوع فضا و فضای شهری همواره از بحثهای اصلی مجامع علمی معماری و شهرسازی بوده است.
خلق فضای شهری پویا که با نیازهای اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی ، فیزیکی، روان شناسانه و اقتصادی مردم جامعه هماهنگ باشد همواره دغدغه کار بسیاری از دست اندرکاران امر طراحی فضای شهری بوده است.
لیکن تعاریف شفاف کننده بحث فضا و فضای شهری و نیز براساس تعاریف ارائه شده، عوامل موثر در خلق فضای شهری همواره از سوی مکاتب مختلف و در طول تاریخ دچار تغییرات بسیاری گردیده است و به لحاظ آنکه فرم و محتوای آن همواره متأثر از روح زمانه بوده و فعالیتها،فرهنگ و تعاملات اجتماعی در شکل گیری آن موثر بوده است، فلذا تعریف دقیقی از آن ارائه نگردیده است.
از آغاز دوران مدرن در ابتدای قرن بیستم و همزمان با بوجود آمدن جنبش های مدرنیستی و گشوده شدن عرصه کار برای معماران مدرن در بعد شهری و نیز بوجود آمدن تغییرات بنیادی در نهادهای اجتماعی جوامع غربی و رشد روز افزون شهرنشینی و توسعه شهری، دیدگاه های مدرن در مورد شهر و فضای شهری بسط و توسعه یافته و شعارهایی نظیر عملکرد گرایی، هندسه گرایی و تقسیم شهر به مناطق مختلف عملکردی اعم از کار، تفریح و سکونت، باعث شد که رابطه بین توده و فضا و عملاً فضای شهری به فراموشی سپرده شود.
در اوایل دهه شصت میلادی و با بروز بحرانها و مشکلات ناشی از تفکرات معماری مدرن در موردر شهر و فراهم شدن مقدمات ظهور عصر پست مدرن ، فضاهای گمشده شهری دوباره مورد توجه قرار گرفت.
ولی در این دوره نیز، به علت عدم توجه دقیق و کافی به عوامل بوجود آورنده پایدار فضای شهری و صرفاً توجه فرمال و شکلی به فضای شهری، ضعفهای اصلی در حیات دوباره فضاهای شهری باقی ماند.
بنابراین در این مقاله سعی گردید تا با پرداختن به تعاریف مختلف ارائه شده در مورد فضا و فضای شهری از سوی صاحبنظران در حیطههای مختلف مسائل شهری، عوامل اصلی و پایه ای حیات فضاهای شهری مورد بازشناسی قرار گیرد و نقش اجتماع در شکل گیری فضای شهری بررسی گردید و این نتیجه بدست آمد که : فضای شهری ناشی از اندیشهای اجتماعی است.
براساس موضوعات مطروحه: - فضای شهری نتیجه اندیشه اجتماعی است و بیش از آنکه بوجود آمدن آن تحت تاثیر مسائل اقلیمی، فنی یا کالبدی باشد متأثر از تعاملات اجتماعی و مشارکت مدنی مردم آن جامعه است که بر اثر نیروی این تعاملات اجتماعی شکل میگیرد.
فضای شهری نتیجه «عملکرد» های رفتار انسانی با ابعاد اجتماعی و عمومی است و الگوی «عملکرد» فعالیتهای اجتماعی نتیجه و حاصل نظام تعاملی میان اجتماع و فرهنگ جامعه است و نیروهای بوجود آمده از تعامل میان اجتماع و فرهنگ جامعه در صورتی که فضایی مدنی موجود باشد منجر به تولید فضای شهری میشوند.
این فضا بیش از هر فضای دیگری در شهر عرصه اعمال متقابل اجتماعی و غلبه هنجارها و موازین و ارزش های اجتماعی – فرهنگی بوده و نیازمند منطق گرایی در رفتار، کنترل اجتماعی ، مشرکت مردمی است و بیش از همه چیز ، عرصه بیان آزادی، تکثر، گوناگونی ، تنوعها، هماهنگی و خویشتن داری اجتماعی است که تماماً از پارامترهای وجود اندیشه اجتماعی در ظهور فضای شهری است.
معماری همواره به عنوان بستر فرهنگ جهانی مطرح بوده است ، این هنر والای انسانی با ترکیب مناسب خود با علم هندسه ، ریاضیات ، نجوم و ...
از دیرباز خالق آثار زیبا و ماندگاری در اقصی نقاط گیتی شده است .
نمی توان به معماری به عنوان علمی جدا از مقوله های فرهنگ ، جامعه شناسی ، سیاست ، اقتصاد ، روانشناسی ، ...
نگریست زیرا این هنر متعالی که همواره در طول تاریخ ، به ید توانای معماران برجسته و فرهیخته ، دست به دست و سینه به سینه به ما رسیده است زیباترین تجلی و انعکاس فرهنگ و سنت در هر دوره تاریخی بوده است .
دیگر نیازی به بررسی تاریخ و جامعه شناسی و ...
ادوار مختلف نداریم زیرا بهترین جلوه های فرهنگ انسانی در همه زمینه ها کام ً لا در سیمای معماری هر منطقه و دیار منعکس است .
در کشور ما ایران که لقب اولین تمدن و امپراطوری عظیم جهان را یدک می کشد معماری به عنوان عالیترین جلوه ی آثار بشری ، الگو و سمبلی از تلفیق هنر و استعداد و ذوق معماران ایرانی با فرهنگ و سنت و علوم زمان خود بوده است .
در اسلام بر خلاف اکثر ادیان ، کشیدن تمثال خداوند و یا هر گونه تصویر مادی از وی نهی شده و همچنین تقلید کردند از کار خداوند جایز نمی باشد .
به این جهت مسلمین سعی کردن از مضامین و اشکالی بهره برده و استفاده کنند که بکار بردن آنها منافاتی با دین آنها نداشته باشد شکله ا و فرمهای انتزاعی که ملهم از طبیعت هستند تقریبًا در تمامی تزئینات اسلامی از معماری گرفته تا تذهیب و منبت کاری ، حجاری و نقاشی مشاهده می شود .
طرحها به صورت نمادین ، سمبلیک و ساده هس تند زمینه این هنر در دوره ساسانی وجود داشت ولی اوج کمال و شکوفایی آن مربوط به زمان اسلام است .
معماری پیچیده ترین هنر انسانی هم به گونه ای زیبا با تحولات بزرگ آئینی ایران بعد از اسلام خود را هماهنگ ساخت : معمار اسلامی با بهره گیری از اصول دین مبین اسلام در کمال سادگی و با حداقل تزئینات زیبایی فرم و رنگ را به بیننده هدیه می کرد و به سرعت هنرهای مختلف را با خود همراستا و ترکیب کرد به گونه ای که کاشیکاری هنر کهن ایرانی با تلفیقی زیبا با خطوط بنایی و اسلیمی فرمها و طرحهایی زیبا مانند مقرنسها قاب بندیها و معرقها ساختمان ها را جلوه ای جاودان بخشید .
مردم واری از خصوصیات معماری اسلامی است که ریشه ای باستانی دارد ؛ معماری برای مردم و توجه به مخاطب برای طراحی ساختمان به عنوان اصلی مهم در ذهن معمار ایرانی به ساخت و ایجاد بسیاری از طرحهای زیبا و ماندگار منجر شد .
تناسبات و مقیاس انسانی در شهرسازی و معماری نقش مهمی ایفا می کردند و در کنار عنایت به این مسائل توجه به بهره گیری از مصالح بوم آورد و هماهنگی با طبیعت اطراف نیز به زیبایی بناها و شهرها افزودند بدین گونه فضاهایی ایجاد گشتن د که در شان انسانی که از آن بهره می گرفت بودند ، تناسبات طلایی ایرانی ، ابعاد و اندازه ی فضاها را تنظیم و به بهترین وجه ممکن نمایان می ساختند .
دلیل جاودانگی فرهنگ های انسانی سیال بودن جریان فرهنگهای انسانی سبب شده است که در طول تاریخ همواره به حیات خود در راستاهای متعدد فرهنگی و سنتی ادامه دهند.
در ایران حتی با تحول عظیمی که با ظهور اسلام به وجود آمد بسیاری از آئینها ، هنرها و رسوم سنتی زرتشت که با دین اسلام همراستا بودند با اندک تغییراتی مورد استفاده قرار گرفتند.
به عنوان نمونه برخی محققین برجسته ایرانی دلیل ایجاد ٣٣ دهنه در پل ا...
ور دیخان اصفهان که در دوره صفوی ایجاد گشت را یک تفکر دیرین و چند هزار ساله می دانند که از سی و سه ثواب برای سعادتمند شدن شخص نام برده است .
حال این سوال پیش می آید که چرا در بنا کردن یک پل از این فلسفه استفاده شده است ؟
جواب این پرسش هم با تحقیق و بررسیهای بیشتر بدست خواهد آمد در دین زرتشت برای مومنین و پاکان پلی برای رسیدن به بهشت تصویر گشته است که این بنای مادی در واقع نمادی از همان پل معنوی است نتیجه و دستاوردی که از این تفاسیر بدست می آید آن است که فرهنگ غنی ما بهترین جلوه های خود را در معماری ادوار مختلف آشکار ساخته است .حتی تحولات عظیمی که در نتیجه تغییر آئینها و سنن پدید می آمد گسستی در پیشرفت مداوم فرهنگ و تمدن ایران ایجاد نکرده است .هماهنگی و سازگاری معماری و طبیعت دیگر نکته ای که همیشه ذهن پویای معمار ایرانی را به خود معطوف داشته است ؛ ساختمان در کنار طبیعت نه ساختمان به جای طبیعت و تلفیقی از انسان ، طبیعت و معماری ما را به سوی آن مدینه فاضله و هنر عرفانی گذشته سوق خواهد داد .
با وجود همه مزایا و محاسن صنعت ، این پدیده ی دوران نوین بعد از انقلاب صنعتی ، به سرعت زیبائیهای طبیعی و طراوت معماری و به تبع آن شهرسازی جهان را گرفت .
جایگزینی آهن و سیمان به جای فضای سبز ساختار زیبای شهر را از میان برد خیابانهای وسیع و ساختمانهای عظیم بدون در نظر گرفتن طبیعت مانند قارچ از زمینه روئیدند و ماشین آلات و کارخانجات ، آلودگی های صوتی و محیط زیست را دو چندان کردند .
در این زمان بود که به ناگاه تئوریسین ها و طراحان شهری خطری که انسان ها و محیط دلنشین شهرها را تهدید می کرد را حس کرده و به فکر چاره افتادند.
در شهرسازی نوین دوباره به طبیعت و زیبائیهای آن نگرشی متفاوت و جدید گردیده است ؛ مقیاسهای مناسب انسانی دوباره در شهرها اهمیت و اعتبار خاص را یافته اند و به ارزش طراحی فضاهای سبز کافی و مناسب در شهرها به گونه ای مناسب عنایت و توجه خاص شده است .
به طور کلی: شهر زیبا ، متشکل از بناهای زیبا در کنار طبیعت دلنواز و متناسب بافرهنگ و سنت هر منطقه باعث خواهد گشت تا در کنار پیوستگی روز افزون جهانی دهکده جهانی معماری هر نقطه از جهان ، به عنوان میراث تمدن بشری در هر دیار اصالت و هویت خاص خود را دارا باشد .
اصالت و هویتی که در روح هر اثر معماری نمایان است در واقع روحی است که معمار و سازنده ی آن در کالبد بیجان مجسمه ای به نام ساختمان می دمد ؛ بنابراین این طراح است که علاوه بر توجه به مسائل عملکردی ، فنی ، روانشناسی و زیبایی شناسی باید به مسائلی والاتر نیز نگاهی دیگر گونه داشته باشد ، مسائلی چون فرهنگ ، سنت ، عرفان و فلسفه ، اصالت و هویت هر دیار و ارزشهای والای انسانی همه باید در طر احی ساختمانها و شهرها وقوانین شهرسازی لحاظ گردند تا معماری و شهرسازی ما دوباره به همان بالندگی و جلال جاودانه خود بازگردد.