n حروف مقطعهی قرآن کریم برای چه آمده و به چه معنایی است و دلیل معنادار بودن آنها چیست؟
در آغاز 29 سوره از سوره های قرآن، حروف مقطعه آمده است. این شیوه، ویژهی قرآن است و در دیگر کتاب های آسمانی نمونه ندارد. مفسّران و دانشمندان علوم قرآنی دربارهی این حروف، نظرهای متفاوتی دارند که برخی از آنها به دلایل قرآنی، روایی، عقلی و علمی مستند است. اینک به طور فشرده به این نظریهها میپردازیم:
1 این کتاب آسمانی و باشکوه که همهی سخنوران جهان را شگفت زده ساخته است و دانشمندان در رویارویی با آن ناتوان شدهاند، از همین حروفی ساخته شده است که در اختیار همگان قرار دارد. البته قرآن کریم که از همین حروف الفبا و کلمات معمولی ترکیب یافته، به قدری موزون است و معانی بزرگی دربردارد که در ژرفای دل و جان انسان نفوذ میکند و اندیشهها را به تسلیم وامیدارد.
فصاحت و بلاغت قرآن بر کسی پوشیده نیست و آفریدگار جهان، همگان را به مقابله به مثل فراخوانده و از آنان خواسته است همانند آن یا دست کم یک سوره مثل آن بیاورند. با این حال، همهی جن و انس از آوردن مانند آن ناتوان بودهاند. خداوند میفرماید:
و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبد نا فأتوا بسوره من مثله و ادعوشهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین.
اگر دربارهی آنچه بر بندهی خود فرو فرستادهایم، شک و تردید دارید، دست کم یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، گواهان خود را بر این کار دعوت کنید، اگر راست میگویید.
بنابراین، خداوند متعال با این حروف، تحدّی (هم آورد طلبی)کرده است و به انسانها میگوید اگر در معجزه بودن قرآن تردید دارید، بدانید قرآن از همین حروف عادی فراهم آمده است. برخی روایات نیز این تفسیر را از حروف مقطعه ارایه دادهاند. امام سجاد(علیه السلام)فرمود:
قریش و یهود به قرآن نسبت ناروا دادند و گفتند: قرآن سحر است و محمد آن را ساخته و به خدا نسبت داده است. خداوند به آنان اعلام فرمود: الم ذلک الکتاب; یعنی ای محمد! کتابی که برتو فرو فرستادیم از همین حروف مقطعه (الف، لام، میم) و مانند آن است که همان حروف الفبای شما است.
2 علامه طباطبایی(رحمهم الله) میگوید:
با تدبّر درسوره هایی که حروف مقطعهی همسان دارد، مانند سوره هایی که با «الم، الر، طس، یا حم» شروع می شود، درمییابید که سورههای دارای حروف مقطعه مشترک، در مضامین و سیاق نیز با یکدیگر مشابه و متناسباند و این تشابه ویژه میان سورههای مزبور با سایر سورهها وجود ندارد. یکی از شواهد این مدعا آن است که سورههای دارای حروف مقطعهی همسان با الفاظی همانند یا نزدیک به هم آغاز میشود، چنان که سورههایی که با «حم» یا «تنزیل الکتاب من الله» یا الفاظ دیگری که مفید همین مضمون است، آغاز میشود و سورههایی که به «الر» یا «تلک آیات الکتاب» یا الفاظی که مفید همین مضمون است، شروع میشود و نظیر این مطلب در سورههایی که با «طس» شروع میشود، نیز هست. همینطور سوره هایی که با حروف مقطعهی «الم» آغاز میشود، در آغاز آن «نفی ریب از قرآن» مطرح شده است. براساس شواهد مذکور میتوان حدس زد که بین حروف مقطعه و مضامین سورههایی که با حروف مزبور آغاز میشود، پیوند خاصی است.
یکی دیگر از شواهد این ادعا آن است که هرگاه سوره ای دارای حروف مقطعهی دو سورهی دیگر باشد، جامع محورهای اصلی محتوای آن دو سوره نیز خواهد بود. سورهی اعراف که با «المص» آغاز میشود، جامع محتوای سوره هایی است که با «الم» و «ص» آغاز میشود یا سورهی رعد که با «المر» آغاز میشود، جامع محتوای سورههایی است که با «الم» و «الر» شروع میشود.
حاصل سخن این که ، حروف مقطعه، رموزی است میان خدای سبحان و رسولاکرم(صلی الله علیه وآله) که بر ما پوشیده است و فهم عادی ما به آن راهی ندارد، جز این که بدانی بین حروف مزبور و بین مضامین سورهی آغاز شده به آنها، ارتباط خاص است.
3 «حروف مقطعه در اوایل برخی سورهها، نشانهی بیشتر به کار رفتن این حروف در کلمات آن سوره است و این، خود، یک معجزه است. این گروه معتقدند که: در سوره های مشتمل بر حروف مقطعه ، درصد حروف مزبور نسبت به سایرحروف آن سوره بیشتر از همین درصد در سایرسوره هاست. مثلا حرف «ق» در هریک از سورههای «ق» و«حم عسق» 57 بار تکرار شده و نسبت آن به حروف دیگر این سوره بیشتر است. درصد حرف «ق» در سورهی «ق» از درصد حرف «ق» در هر یک از سورههای دیگر قرآن بیشتر است به جز سورهی «شمس»، «قیامت»، « فلق». یک دانشمند مصری بر اساس این نظر، محاسبههای پیچیدهای را با رایانه انجام داده و نتیجه گرفته است که این حروف نشانهی غلبه آن در کلمات آن سوره است و این، خود، یک معجزه است.
4 برخی از این حروف مقطعه، علامت اختصاری و اشاره به اسمی از اسماء حسنای الهی و برخی دیگر رمز اشاره به نام پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) است. هریک از نامهای الهی مرکب از چند حرف است و از هر نامی، حرفی گزینش شده و به صورت ناپیوسته در ابتدای برخی سورههای قرآن قرائت میشود. جویریه از سفیان ثوری روایت کرده است که به جعفر بن محمد بن علیبنالحسین(علیه السلام)عرض شد: ای پسر رسول خدا!