امروزه مشتریان دامنه توقعات وانتظارات خویش را در مورد کیفیت، قیمت کالا وارائه سریع خدمات به شدت بالا برده اند. بررسی ها نشان می دهد اگر سازمانی نتواند از عهده این انتظارات برآید مشتریانش به سوی شرکت های رقیب میروند. بنابراین در عرضه ی رقابت سازمانها برای حفظ بقاء شان نیازمند ارائه سریع خدمات وکالا با کیفیت مطلوب وقیمت ارزان تر می باشند
توانمندسازی نیروی انسانی یکی از اعجازآورترین رویکردهای توسعه منابع انسانی می باشد که منجر به بالندگی نیروی انسانی در سازمان می گردد. توانمند سازی یک حرکت دائمی است و اهمیت آن همواره روبه افزایش است چرا که اساس توسعه در کسب وکار امروز همگام بودن با تغییرات اجتماعی، دستاوردهای تکنولوژی و تقاضاهای محیط رقابتی می باشد. سازمانها نیازمند افرادی هستند که بتوانند بهترین استفاده از تکنولوژی پیشرفته را ارائه دهند و نوآوریها را بیابند و بتوانند محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند(Smiet,2000,14 jane) .
چالزهنری(1995) متذکر می شود که منابع مرسوم و سنتی ثروت (زمین، مواد خام، تکنولوژی وحتی کارگران غیرماهر) را در مواقع لزوم می توان خرید، عاملی که بدون آن نمی توان کارکرد نیروی انسانی توانمند است که می تواند از همه این منابع برای دستیابی مزایا به راحتی استفاده کند. هدف توانمند سازی این است که مغزهای افراد را همانند بازوانشان به کار بیندازد. توانمند سازی اشاره به یک حس درونی در افراد دارد که باعث می شود آنان به طور مستقل تصمیماتی را در فرایند کار خویش اتخاذ نمایند. (mike van and laurie Thomas, 1995,5)
اهمیت وتعریف مسئله:
توانمند سازی کارکنان تکنیک جدیدی است که برای افزایش بهره وری، از طریق بالا برده تعهد کارکنان نسبت به سازمان و بالعکس موارد استفاده مدیران قرار گرقته است. این شیوه، روش ارزشمندی است که بین کنترل کامل مدیریت و آزادی عمل کارکنان توازن برقرار می کند. چنانچه مدیریت، کنترل کامل اعمال می کند علاوه بر اینکه حس ابداع و ابتکار و نوآوری از کارکنان سلب می شود حجم کار مدیر افزایش می یابد و کارکنان متکی به غیر(به جای متکی به نفس و قائم به ذات) بار می آورد. آزادی کامل کارکنان ممکن است به بی نظمی و از هم گسیختگی منجر شود و موجب دوباره کاری و تداخل وظایف گردد. حاصل هر دو کار آن است که از منابع سازمانی(مادی و معنوی) حداکثر استفاده به عمل نمی آید و به جای بازدهی و اثربخشی دچاراختلال می شود. توانمندسازی کارکنان که بین دو عنصر مزبور تعادل برقرار می کند وسیله ای است که هدف های فردی و سازمانی را همسو می سازد و کارکنان باور می کنند که رشد و پیشرفت سازمانشان منافع آنان را نیز دربر دارد.
سیر تاریخی توانمندسازی
مفهوم توانمندسازی ابتدا در علم جامعه شناسی لوین(1951) وبحث غنی سازی هرتزبرگ (1968-1959) در افزایش کنترل وتصمیم گیری یک فرد در کار وپژوهش در مورد از خود بیگانگی توسط سی من(1959) مطرح گردید. بعلاوه کانتر وتانن باوم (1968)، توانمندسازی را بعنوان مشارکت در قدرت وکنترل که اثربخشی سازمانی را افزایش می دهد، مطرح می کنند.همچنین بک هارد(1969) و نیلسون(1986) که بعد گروهی آن را بررسی کرده اند وبحث مشارکت کارکنان توسظ لاولر(1992) همگی در شکل گیری مفاهیم توانمدسازی مشارکت داشته اند واز پیشگامان نظریه پردازی در حوزه توانمندسازی محسوب می شوند. کانتر(1977)، بلاک(1987) و بنیس(1989) راهبردی که زیردستان را بعنوان جز اثربخش سازمانی یا مدیریتی توانمند می کند، توانمدسازی نامیده اند.سولیوان(1994) عنوان میکند که تاسال 1990 از توانمندی بعنوان مدیریت مشارکت جو، مدیریت کیفیت جامع(ٰTQM)، توسعه فردی، حلقه های کیفیت وبرنامه ریزی راهبردی سخن به میان آمده است.از سال 1990 به بعد تعاریف دقیق تری از توانمندسازی ارائه شده وجنبه فردی وسازمانی آن مطرح شده است.(احمدی،صفری،نعمتی،1389، 18-17)
تعاریف توانمندسازی
واژه ی انگلیسی Empower در فرهنگ فشرده ی آکسفورد ((قدرتمندشدن، مجوز دادن، قدرت بخشیدن وتوانا شدن)) معنا شده است. این واژه در اصطلاح، دربرگیرنده ی قدرت وآزادی عمل بخشیدن برای اداره ی خود است ودر مفهوم سازمانی به معنای تغییر درفرهنگ وشهامت در ایجاد وهدایت یک محیط سازمانی است؛ به بیان دیگر، توانمندسازی به معنای طراحی ساختارسازمان است، بنحوی که درآن افراد ضمن کنترل خود،آمادگی پذیرش مسئولیت های بیشتری رانیز داشته باشند. توانمندسازی درکارکنان شرایطی راایجاد میکند که آنان زندگی کاری خود را در پرتوآن کنترل میکنند وبه رشد کافی برای پذیرش مسئولیت های بیشتر درآینده دست می یابند.
بلانچارد می نویسد بسیاری از مدیران به توانمنسازی از این دیدگاه می نگرند که به افراد قدرت تصمیم گیری میدهد.بسیاری از کارکنان نیزمنظور از توانمندسازی را کسب آزادی بی قیدوشرط برای اجرای هرکار می دانند.همچنین توانمندسازی آزادکردن نیروی درونی افراد برای کسب دستاوردهای شگفت انگیز است.توانمندسازی به معنای قدرت بخشیدن است واین یعنی به افراد کمک کنیم تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند، برناتوانی یادرماندگی خود چیره شوند، در فراد شور وشوق فعالیت ایجاد وانگیزه های درونی آنان را برای انجام دادن وظیفه بسیج کنیم.