استرس برای روان انسان مانند سم است.
اما در عین حال نداشتن مسئولیت به اندازه کافی و احساس بیهودگی نیز مضر است.
به گزارش دویچه وله، افرادی که تحت استرس کار میکنند، گرایش عجیبی به این دارند که چندین کار را همزمان انجام دهند.
به طور مثال آنها در حین اینکه با یکی از مشتریان ناراضی تلفنی صحبت میکنند، با یک دست ایمیلهای خود را چک میکنند و با دست دیگر برای شریک زندگی خود پیام میفرستند.
در حقیقت همه کار باید هر چه سریعتر و به دلیل کمبود وقت به طور همزمان انجام شود.
این شیوه کار کردن عواقبی مانند سردرد، انقباض مزمن در عضلات و خستگی مفرط به همراه دارد.
مانفرد اشپیتسر، پژوهشگر در زمینه مغز و اعصاب اعتقاد دارد که استرس میتواند کارکرد مغز را تحتالشعاع قرار دهد.
او پس از بررسی پژوهشهای متعددی که در این زمینه انجام شده به این نتیجه رسیده است.
در یکی از این پژوهشها داوطلبان بایستی به سؤالات ذهنی پاسخ میدادند.
در مجموع کسانی که کمتر به این شیوه کشش دارند که چندین کار را همزمان انجام دهند، سریعتر از دیگران و با دقت بیشتری توانستهاند مسئلههای ذهنی را حل کنند.
بریتا هولتسل،روانشناس آلمانی میگوید: «هول زدن برای انجام همزمان چندین کار متضاد به هوشیاری نیازمند است.»
این روانشناس آلمانی جوان در بیمارستانی در ماساچوست کار میکند و مسئولیت بیمارانی را بر عهده دارد که در دوره درمانی تقویت هوشیاری شرکت میکنند.
او در این زمینه پژوهشی انجام داده که برای اولین بار تأثیر اینگونه دورههای درمانی را روی مغز تأیید میکند.
استرس ناشی از حس بیهودگی در محیط کار
فشار داشتن مسئولیتهای مختلف منجر به بروز اختلال "کارزدگی" میشود که معمولا گریبانگیر افرادی است که دارای پستهای مهم و پرمسئولیت هستند.
اما کسانی که مسئولیتهای چندان بزرگی ندارند نیز از عواقب استرس در محیط کار در امان نیستند.
با این حال استرس آنها جنس دیگری دارد.
نداشتن وظایف کافی و حس بیهودگی آنها را کرخت و بیانگیزه میکند.
ولفگانگ مرکل، روانشناس در فرانکفورت اعتقاد دارد که افراد شاغل در آلمان تقریبا به دو دسته تقسیم شدهاند: گروهی که به دلیل حجم زیاد وظایفی که بر عهده دارند دچار عارضه کارزدگی میشود و گروهی دیگری که از عدم داشتن وظایف کافی در محل کار رنج میبرند.
مرکل میگوید: «در جامعه به گروه دوم کمتر بها داده میشود، در صورتی که علائم این دو بیماری تقریبا یکسان است.»
تقاضای کار پارهوقت
حس بیهودگی و بلااستفاده بودن در محیط کار متواند در قالب علائمی مانند بیانگیزگی، افسردگی، اختلال خواب و عدم لذت بردن از زندگی بروزکند.
در بسیاری از موارد فرد برای کاری درخواست میدهد که در نگاه اول به نظر بسیار مناسب میآید، به طور مثال مدیریت یک پروژه در شرکت.
اما هنگامی که مشغول به کار شد تازه متوجه میشود که تنها مسئولیت بخش کوچکی از پروژهای بزرگ را بر عهده دارد و اصلا فرصتی برای استفاده از تواناییهای متعددی که دارد پیدا نمیکند.
عدم داشتن امکان برای نشان دادن تواناییهای خود منجر به خستگی مزمن و بی حوصلگی میشود.
یکی از راهحلهای پیشنهادی مرکل، روانشناس آلمانی این است که فرد درخواست دهد تا به صورت پارهوقت کار کند.
در این صورت او این فرصت را مییابد که از وقت باقیمانده خود به طور مفیدتری استفاده کند.
استرس شغلی چیست ؟
استرس شغلی را می توان روی هم جمع شدن عامل های استرس زا و آن گونه
وضعیت های مرتبط با شغل دانست آه بیشتر افراد نسبت به استرس زا بودن آن
اتفاق نظر دارند .
برای نمونه ، یکی از وضعیت های پر استرس و مرتبط با شغل این است
آه ، از یک سو آارگر یا آارمند در معرض خواست ها یا فشارهای زیاد در محیط آار قرار
بگیرد ، و از سوی دیگر برای برآوردن این خواستها وقت محدودی در اختیار داشته باشد .
و طبیعی است آه چون نمیتواند از پس انجام آنها برآید با ایرادگیری های پی در پی
سرپرستان روبرو می شود .
به بیان دیگر ، استرس ناشی از شغل ، استرسی است
آه فرد معینی بر سر شغل معینی دستخوش آن می شود .
در این تعریف چند نکته
نهفته است : شخص شاغل تا چه اندازه از تجربه برخوردار است (آارآزموده است یا تازه
آار ) ، میزان قدرت و ضعف او در مقابله با شرایط موجود چقدر است ، و چه نوع
شخصیتی از خود در محیط آار نشان می دهد .
شخصیتی از خود در محیط آار نشان می دهد .
این تعریف ها هر یک در نوع خود مناسب است ؛ زیرا یکی به جنبه های معینی از محیط آار تأآید دارد ، و دیگری به ویژگی ها و جنبه های معینی از شخصیت فرد توجه می آند .
با این حال ، در این دو نوع تعریف یک نکته از قلم افتاده است ، و آن تأثیر متقابلی است آه شخص بر محیط و محیط بر شخص دارد .
از این رو تعریفی آه از استرس شغلی ارائه می شود چنین است : آنش متقابل بین شرایط آار و ویژگی های فردی شاغل به گونه ای است آه خواست های محیط آار ( و در نتیجه ، فشارهای مرتبط با آن ) بیش از آن است آه فرد بتواند از عهده آنها برآید .
عوامل استرس شغلی در محیط آار عوامل استرس شغلی در محیط آار عبارتند از : ویژگی های نقش ، ویژگی های شغل ، روابط میان-فردی ، جو و ساختار سازمانی ، راه و روش های مدیریت منابع انسانی ، و فن آوری و خصوصیات مادی .
ویژگی های نقش شناخت عامل های روان شناختی محیط آار را روشی می دانند آه از آن راه می توان درک درستی از استرس شغلی به دست آورد .
در این باره ، پژوهشگران ، به ویژه با استفاده از ” نظریه نقش “ سعی آرده اند مسائل مربوط به استرس را شناسایی آنند و دریابند آه فشارهای ناشی از نقش تا چه اندازه در پدید آمدن استرس شغلی تأثیر دارند .
بنابر نتیجه این پژوهش ها ، چهار نوع ویژگی برای نقش برشمرده اند : ابهام نقش ،گرانباری نقش ، آمباری نقش ، و ناسازگاری نقش .
١- ابهام نقش : یکی از عامل های محیط آار آه ممکن است منجر به استرس شغلی شود ، ابهام نقش نامیده شده است .
ابهام نقش را به عنوان یکی از ویژگی های نقش چنین تعریف آرده اند : وضعیت شغلی معینی آه در آن پاره ای اطلاعات لازم برای انجام شغل به طور مطلوب ، نارسا یا گمراه آننده اند ، ( در نتیجه فرد نمی داند آه چه انتظاری از وی برای انجام شغلش دارند ) .
ابهام نقش در واقع زمانی به استرس منجر می شود آه فرد را از بهره وری و پیشرفت باز می دارد .
٢- گرانباری نقش : یکی دیگر از ویژگی های نقش آه آن را منشأ دیگری برای استرس شغلی می دانند گرانباری نقش است .
به این معنی آه اگر فرد نتواند از پس انجام آاری آه بخشی از شغل معینی است برآید ، دچار استرس خواهد شد .
٣- آمباری نقش : یکی دیگر از ویژگی های نقش را آه در شغل های معینی موجب استرس در آارآنان می شود ، آمباری نقش نامیده اند ؛ یعنی ، وضعیتی آه در آن از مهارت های شخص به طور تمام و آامل استفاده نمی شود .
به بیان دیگر ، مهارت ها و توانایی های فرد آمتر از اندازه ممکن به آار گرفته می شوند .
در حالی آه گرانباری نقش گویای خواست های زیادی است ( آه به شاغل تحمیل می شود ) ، آمباری نقش حکم محدودیت و بازدارندگی را دارد .
به طور آلی ، می توان گفت آه آمباری نقش زمانی پیامد ناخوشایند دارد آه توان آارآنان بیش از آن باشد آه برای شغل محول به آنها لازم است .
٤- ناسازگاری نقش : طی بررسی های انجام شده ، علاوه بر ابهام نقش ، ناسازگاری نقش را نیز عامل دیگری شناخته اند آه ممکن است به استرس ناشی از آار منجر شود.
می توان گفت ناسازگاری نقش ، زمانی رخ می دهد آه تن دادن به مجموعه ای از الزام های شغلی با پذیرش مجموعه دیگری از الزام های شغلی، مغایر و یا به آل ناممکن است .
مانند حسابدار شرآتی آه از او خواسته شود حساب های خلاف واقع درست آندیا به اصطلاح حسابسازی آند تا مالیاتی را آه به شرآت تعلق می گیرد آاهش دهد .
ویژگی های شغل ویژگی های شغل نیز از جمله عوامل دیگری هستند آه ممکن است منجر به استرس شغلی شوند .
نتایج به دست آمده از تحقیقات و بررسی ها گویای آن است آه جنبه های معینی از محیط آار در استرس شغلی نقش دارند .
این ویژگی ها چهار دسته گوناگون را تشکیل می دهند آه به طور خلاصه عبارتند از : آهنگ آار ، تکرار آار ، نوبت آاری و ویژگی های مربوط به وظیفه .
روابط آار میان فردی آیفیت روابط آارآنان در محیط آار ، همواره رابطه مؤثری با استرس شغلی دارد ، پژوهشگران اظهار آرده اند آه در بررسی ها سه نوع روابط دیده شده است : روابط با همکاران ، روابط درون گروه های آار ، و روابط با سرپرستان و رهبران .
ساختار و جو سازمانی ساختارهایی آه قدرت تصمیم گیری بیشتری به آارآنان خود می دهند ،استرس آمتری ایجاد می آنند .
بررسی های انجام شده گویای آن است آه آارآنان سازمان های مسطح ، رضایت شغلی بیشتری دارند ، عملکرد بهتری دارند ، و از استرس شغلی آمتر شکوه آرده اند .
این آثار متفاوتی را آه ساختارهای سازمانی گوناگون به بار می آورند ، شاید نتیجه این واقعیت باشد آه هر چه مشارآت آارآنان در تصمیم گیری افزایش یابد، آاری آه انجام می دهند برایشان پر معناتر میشود ، و چندین احساس در آنها تقویت می شود ؛ از جمله احساس خود مختاری ، مسئولیت ، اطمینان ، و حس آنترل و مالکیت .
راه ها و روش های مدیریت منابع انسانی مجموعه دیگری از عامل های نهفته استرس در محیط آار به شیوه های آار ” در مدیریت منابع انسانی “ بستگی پیدا می آند .
امروزه ، وظیفه منابع انسانی در بسیاری از سازمان ها در بردارنده اموری است مانند : آموزش ، رشد و توسعه شغلی ، برنامه ریزی پیگیرانه ، حقوق و مزایا ، برآناری از شغل و آارهای رفاهی و مسائل گوناگون دیگر .
فن آوری و خصوصیات مادی در رابطه با متغیرهای مادی ، استرس زمانی رخ می دهد آه حداقل شرایط زیستی و ایمنی جسمانی حفظ نشده باشد .
عوامل مادی استرس در محیط آار عبارتند از :نور ،سر و صدا ،دما ،ارتعاش و حرآت ، هوای آلوده و عامل های ارگونومیک .
استرس شغلی استرس شغلی بندرت شغلی پیدا می شود که کمی استرس در آن وجود نداشته باشد.
برخی افراد خود درپی شغل های دشوار هستند.
برخی دیگر نیز ترجیح می دهند به حال خود رها شوند و کار را با سرعتی که متناسب با وضعیت آنهاست، انجام دهند.
برخی افراد نیز بدلیل مشکلات مالی، سختی های زندگی خانوادگی و نبود هیجان در زندگی استرس دارند.
تنها تعداد بسیار کمی از افراد هستند که میزان تنش روحی آنها در تمام زمان ها در وضعیتی متعادل قرار دارد.
استرس چیست؟
استرس واژه ای است که می توان از آن برای توصیف علت و پیامدهای ناشی از وارد آمدن فشار بر جسم و روح استفاده کرد.
استرس با فشار ناشی از کار سخت در ارتباط است؛ همچنین، عواملی مانند خستگی، سهل انگاری، کمال گرایی، اعمال قدرت از سوی دیگران، ناامنی شغلی، مشکلات موجود در روابط و بسیاری عوامل دیگر که با خانه و محل کار در ارتباط اند، می توانند استرس را بوجود آورند.
استرس ممکن است درونی یا بیرونی باشد.
این اختلال در اصل از اختلاف میان انتظارات و واقعیت ها ناشی می شود.
"مرکز سلامت و ایمنی" استرس را اینگونه تعریف می کند: "استرس زمانی شکل می گیرد که تقاضاها از یک فرد از میزان ظرفیت وی برای پاسخگویی به آنها فراتر می روند".
در حقیقت، هر یک از ما در ذهن خود معیاری ( سطح بهینه) داریم که طبق آن برای ارضای خود و رسیدن به پیشرفت تلاش می کنیم.
وقتی این سطح از حالت توازن خارج می شود ما کمتر به آن اهداف و پیشرفت ها دست می یابیم و از این امر ناخرسند می شویم؛ در این میان آنچه اهمیت ندارد این است که چقدر تلاش کرده ایم یا چه میزان به خود استراحت داده ایم.
اگر عوامل بروز استرس برای مدتی طولانی به قوت خود باقی بمانند، ممکن است "علائم" این اختلال که معمولا فیزیکی و عاطفی هستند در ما بروز کنند.
اگرچه از این عوامل به عنوان "علائم" یاد می شود، اما وقتی می گوییم "علائم" بدان مفهوم نیست که استرس یک بیماری است، بلکه یک وضعیت روانشناختی است که عوارض جانبی فیزیکی و ناخوشایندی به همراه دارد ـــ با این همه استرس حالتی است که با یادگیری در خصوص آن و تغییر رفتار، قابل برطرف شدن است.
آیا عوامل بروز استرس شناخته شده اند؟
صرفنظراز برخی مشکلات روحی و فیزیکی حاد، اظهار نظر قطعی درباره عوامل بروز استرس، دشوار است.
در این مقاله تلاش شده است تا فهرستی از منابع استرس که درباره آنها بیشتر صحبت شده است، ارائه کنیم که عبارتند از: بسیار ناعادلانه است...
هیچیک از ما دوست نداریم در محیط هایی کار کنیم که خود ما یا سایرین در آنجا از نوعی حس بی عدالتی رنج می بریم.
ناتوانی در تغییر شرایطی که افراد در آنها مورد بهره برداری قرار می گیرند یا تبعیض درآنها حکمفرماست، می تواند منشا اصلی بروز استرس باشد...
من خسته ام...
وجود احساساتی از این قبیل که من باید کار کنم؛ باید کامل باشم؛ باید مسئولیت بیشتری بر دوش بگیرم؛ باید همه را خوشحال و راضی کنم؛ باید با دیگران رقابت کنم؛ باید پول بیشتری کسب کنم؛ باید از همه بالاتر باشم و باید تمام ساعات روز را کار کنم؛ شرایطی هستند که انتظارات خود ما و دیگران در شکل گیری آنها نقش دارند.
با گذشت زمان این قبیل احساسات که زمانی فکر می کردید به خوبی از عهده آنها بر خواهید آمد، دیگر قابل مدیریت نخواهند بود...
کاش بتوانم خود را از این وضعیت رها کنم، اما...
گرفتار شدن در شغلی که نیاز مالی شما را تامین می کند، اما دیگر برایتان راضی کننده نیست، ترس از پیامدهای برخورد جدی با مدیری زورگو، راز داری برای دیگران یا حتی خودتان، حرفه ای شدن در یک شغل و پرهیز از انتخاب شغلی جدید، باقی ماندن در یک شغل تا زمان بازنشستگی و وجود مشکلات در روابط گروهی – همه این ها شرایطی هستند که تلاش می کنیم تا به گونه ای ازآنها رها شویم، اما اگر تلاش ها به نتیجه نرسیدند، آنوقت زمان آن است که با کسانی صحبت کنیم که می توانند ما را در ایجاد برخی تغییرات کمک کنند...
جسم من شاکی شده است...
شرایط کاری در محیط های بسیار گرم ، بسیار سرد یا مکان هایی که نور بسیار نامناسبی دارند می توانند شما را دچار استرس سازند؛ حتی اگر آن شغل، خود بسیار آسان باشد.
همچنین شغل هایی که بسیار تکراری و طولانی مدت هستند و خستگی چشم ها، مچ دستان یا پشت را بدنبال دارند، همگی لذت آن روز کاری را از میان می برند.
همه ما شرایط کاری نامطلوب را فقط برای مدت کوتاهی می توانیم تحمل کنیم و جسم به تدریج نسبت به آن واکنش نشان خواهد داد ...
چگونه تشخیص می دهید که استرس دارید؟
شایع ترین علائم روحی و فیزیکی استرس، شاید همان علائمی باشند که پیش تر نیز تجربه کرده اید، اما چندان شدید نبوده اند.
وقتی استرس خطرناک و اختلال زا می شود که این نشانه ها مکرر، خارج از کنترل و شدید شوند.
برخی از این نشانه ها عبارتند از: · تصادف · پرخاشگری · درد پشت · انجام کارهای وسواس گونه · اسهال · به فکر فرون رفتن های بیش از حد · خستگی · فراموشکاری · تهی شدن ذهن در حین انجام یک کار · ریزش مو · سردرد · تپش قلب · بی حوصلگی · استفاده بیش از حد از کافئین ، غذاهای شیرین و سایر مواد · بی خوابی · نداشتن تمرکز · واکنش افراطی · وحشتزدگی · اضطراب در کارها · کارایی ضعیف · ضعف در مدیریت زمان · حالت تهوع · عرق کردن · آسیب پذیری در برابر بیماریهای خفیف · میل به گریه · انقباض و درد ماهیچه ها · گوشه گیری استرس در حالت بسیار شدید ممکن است به فشار خون بالا و حملات قلبی نیز منتهی شود.
بطورمعمول، یک یا دو مورد از این علائم بعنوان، نشانه های فردی محسوب می شوند و هشدار دهنده اند.
با بروز این علائم، زمان آن رسیده است که برای رفع مشکل اقدام کنیم.
استرس نه تنها برای فرد، بلکه معمولا برای اطرافیان نیز در خانه یا محل کار ناخوشایند است.
مهم نیست که استرس درونی یا بیرونی است.
زمان آن فرا رسیده است تا بار دیگر کنترل را در دست بگیرید.
چگونه استرس را کنترل کنیم؟
استرس ممکن است بسیار پیچیده باشد وعوامل بسیاری در شکل گیری آن نقش داشته باشند، اما می توانید با ایجاد برخی تغییرات در زندگی، مقابله با آن را آغاز کنید.
عوامل ایجاد کننده استرس را شناسایی کنید در تنهایی یا همراه کسانی که به خوبی شما را می شناسند، فهرستی از چیزهایی که به افزایش سطح استرس در شما کمک می کنند، تهیه کنید.
چیزی را از قلم نیندازید.
وقتی فهرستی کلی از این موارد تهیه کردید، سعی کنید تا مشکلات را با جزئیات بیشتری مشخص نمایید.
به عنوان مثال، به جای نوشتن کلمه "کار" به عنوان عامل استرس زا، مشخص کنید که چه چیزهایی درخصوص کار شما را دچار استرس می کند (شاید هنگام نوشتن این مطالب متوجه شوید که جسم تان به افکاری که در ذهن دارید واکنش نشان می دهد).
از فهرستی که تهیه کرده اید یک مورد را انتخاب و کار روی آن را آغاز کنید.
طرحی تهیه کنید · فهرستی از روش های ممکن برای حل مشکل تهیه کنید.
ممکن است برخی از این روش ها به نظرتان واقع بینانه نباشند یا وقت بسیاری برای پیشرفت لازم داشته باشند.
این روش ها را به همان ترتیب که به ذهن می آیند یادداشت کنید و نگذارید که از ذهن تان پاک شوند.
گاهی اوقات یک مشکل با مشکلات دیگر همپوشی دارد؛ بدین ترتیب رفع یک مشکل به رفع مشکل دیگر نیز کمک خواهد کرد.
· تصمیم بگیرید که قصد دارید کدام یک از کارهای مطرح شده در این فهرست را انجام دهید.
سپس یک برنامه زمانی برای آن در نظر بگیرید.
· درباره سایر مواردی که در شما استرس ایجاد می کنند، نگران نباشید.
می توانید بلافاصله پس از رفع این یک مورد، به آن موارد نیز بپردازید.
ذهن تان را روی آنچه که قول انجام دادن آن را به خود داده اید، متمرکز کنید (گام اول را بلند برندارید، درغیراین صورت ناامید خواهید شد ونسبت به قبل احساس بدتری خواهید داشت).
· اگر صحبت کردن با دیگران درخصوص طرح هایی که دارید برایتان مفید است، حتما این کار را انجام دهید؛ در غیراین صورت آنها را نزد خود نگه دارید.
تنها خودتان هستید که می دانید چه چیزی برایتان بهتر است.
برنامه ریزی های بلند مدت قصد دارید در ده سال آینده کجا باشید؟
آنچه برای زندگی می خواهید و تاکنون به آن دست نیافته اید، چیست؟
آنچه را واقعا دوست دارید، با شهامت در ذهن خود تصور کنید.
آن را روی کاغذ یادداشت کنید یا درباره آن با یک نفر صحبت کنید.
درباره نخستین گامی که باید در این زمینه بردارید بیندیشید و به خود قول دهید که حتما این کار را انجام خواهید داد.
نخستین گام را بر یک تکه کاغذ یادداشت کنید.
اگر همچنان به نظرتان بسیار بزرگ می آید آن را به گام های کوچکتر تقسیم کنید تا زمانی که احساس کنید می توانید از عهده آن برآیید.
گام های بعدی راوقتی بردارید که در گام اول موفق بوده اید.
پیشرفت های گذشته بطورحتم به رغم استرس هایی که هم اکنون با آنها درگیرهستید، در طول زندگی به خوبی ازعهده برخی کارها برآمده و خود و دیگران را خوشحال نموده اید.
این ذخایر شخصی استعدادهای طبیعی و روش های موفقیت آمیز پیش از این شما را از دوران های سخت عبور داده و اتفاقات خوبی را برایتان رقم زده اند.این رویدادها را در ذهن خود زنده نگه دارید و فهرستی از آنها تهیه کنید.
اگر برخی از این رویدادها از ذهن تان پاک شده اند از کسانی که شما را بخوبی می شناسند، درتهیه فهرست کمک بگیرید.
ذخایر درونی شما هنوز همراهتان هستند، حتی اگر غیرقابل دسترس به نظر آیند؛ همیشه می توانید روی آنها حساب کنید.
درباره علائم جسمی استرس چه می توان کرد؟
به وقتی فکر کنید که کاملا احساس سلامتی می کردید، حتی اگر این زمان بسیار دور باشد.
احساسات معقول، لذت بخش و شادی آوری را یادآوری کنید که هنگام سلامتی از آن بهره مند بودید.
آیا وقتی جسم تان در چنین شرایطی قرار داشت، عملکرد بهتری داشتید؟
شاید.
بسیاری از مشاغل امروزه به فعالیت های فیزیکی نیاز چندانی ندارند، پس نمی توانید برای تامین تمام نیازهای بدنی خود به یک هفته کاری معمولی تکیه کنید.
یک خط زمانی برای یک روز عادی خود در طول هفته تهیه کنید: مثلا : شب11........................................................................6صبح سپس آن را به بخش هایی تقسیم کنید ودر هر بخش فعالیت هایی مانند پیاده روی، ایستادن، نشستن، دویدن و...
را بگنجانید.
آیا در طول روز زمان هایی وجود دارند که بتوانید کارهایی پر جنب و جوش تر انجام دهید؟
اگر شغل تان به فعالیت های فیزیکی زیادی نیاز دارد، آیا در طول روز فرصتی برای استراحت بیشتر دارید؟
بدن بلافاصله نسبت به شرایط مختلفی که با آنها روبرو می شود، از خود واکنش نشان میدهد، بنابر این شاید نیاز نباشد که برای ایجاد احساسی متفاوت در خود در برنامه عادی تان تغییر چندانی ایجاد کنید.
اگر از کسانی هستید که دوست دارید در طول روز مرتب از موادی مانند چای، قهوه، کیک و سیگار استفاده کنید، پس احتمالا تلاش می کنید با استفاده از این قبیل مواد استرس خود را کاهش دهید.
آیا امکان کاستن از استرس بدون استفاده از این مواد برایتان وجود دارد؟
قهوه، چای، شکر و موادی از این قبیل نخست شما را سرحال می کنند، اما دوباره به وضعیت اول باز می گردید و این بار برای دستیابی به یک حس خوب بیشتر تقلا خواهید کرد.
بهتراست بدانید که کافئین استرس را افزایش می دهد، زیرا تحریک و افزایش دردهای عصبی مانند، سردرد ها یا پشت درد را موجب می شود.
بعد از هر بار استفاده فراوان از شکر نیز احساس خواب آلودگی و تنبلی خواهید کرد.
پس درخصوص عادات و رژیم غذایی خود خوب فکر کنید.
شلید زمان آن باشد که کمی عادات غذایی خود را تغییر دهید.
وقتی جسم از خود واکنش افراطی نشان می دهد این امر خود می تواند بر استرس بیفزاید: مشاهده ریزش مو و ریتم نامنظم قلب چندان خوشایند نیست.
صبر نکنید تا این علایم افزایش یابند.
رسیدگی به آنها کمک می کند تا اندکی از اضطراب خود بکاهید.
بیشتر ورزش کنید، به ورزش های تن آرامی بپردازید، از غذاهایی استفاده کنید که برای سلامتی خوب هستند، استفاده از مواردی مانند شکلات ها را که در کوتاه مدت آرام بخش ولی در بلند مدت مضرند، کنار بگذارید.
به جسم خود آرامش بدهید.
خوب بخوابید.
اگرلازم است در خصوص علائم بروز استرس با پزشک و مشاوران خود صحبت کنید؛ ببینید چه کار دیگری می توانید برای مراقبت بهتر از جسم خود انجام دهید.
و در نهایت اگر فکر کردن به استرس های زندگی و اقدام برای تغییر برایتان دشوار است، با یک مشاور مشورت کنید.
او به شما کمک می کند تا نگرانی هاتان را شناسائی کنید و به آنها بپردازید.
اگر برایتان دشوار است که به استرس های موجود در زندگی خود فکر کنید یا به تنهایی چیزها را تغییر دهید، بهتر است با یک مشاور صحبت کنید.
او در تلاش شما برای شناخت نگرانی ها و ایجاد تغییر، در کنارتان خواهد بود و احتمالا نظرات سازنده تری در اختیارتان قرار خواهد داد.
منابع: کتاب مدیریت استرس - نویسنده جرارد هار گریور – مترجم مرتضی مقدمی پور کتاب رفع استرس در محل کار – نویسنده مرتضی کارزی ماهنامه علمی و آموزشی در زمینه مدیریت – تدبیر شماره ترجمه : غلامرضا خواجه پور، ناشر : سازمان مدیریت صنعتی__ منبع: سیدمهدی الوانی،مدیریت عمومی،انتشارات نی،1379 استرس در محیط کار-علل استرس شغلیاسترس برای روان انسان مانند سم است.
اما در عین حال نداشتن مسئولیت به اندازه کافی و احساس بیهودگی نیز مضر است.
به گزارش دویچه وله، افرادی که تحت استرس کار میکنند، گرایش عجیبی به این دارند که چندین کار را همزمان انجام دهند.
به طور مثال آنها در حین اینکه با یکی از مشتریان ناراضی تلفنی صحبت میکنند، با یک دست ایمیلهای خود را چک میکنند و با دست دیگر برای شریک زندگی خود پیام میفرستند.
در حقیقت همه کار باید هر چه سریعتر و به دلیل کمبود وقت به طور همزمان انجام شود.
این شیوه کار کردن عواقبی مانند سردرد، انقباض مزمن در عضلات و خستگی مفرط به همراه دارد.
مانفرد اشپیتسر، پژوهشگر در زمینه مغز و اعصاب اعتقاد دارد که استرس میتواند کارکرد مغز را تحتالشعاع قرار دهد.
او پس از بررسی پژوهشهای متعددی که در این زمینه انجام شده به این نتیجه رسیده است.
در یکی از این پژوهشها داوطلبان بایستی به سؤالات ذهنی پاسخ میدادند.
در مجموع کسانی که کمتر به این شیوه کشش دارند که چندین کار را همزمان انجام دهند، سریعتر از دیگران و با دقت بیشتری توانستهاند مسئلههای ذهنی را حل کنند.
بریتا هولتسل،روانشناس آلمانی میگوید: «هول زدن برای انجام همزمان چندین کار متضاد به هوشیاری نیازمند است.» این روانشناس آلمانی جوان در بیمارستانی در ماساچوست کار میکند و مسئولیت بیمارانی را بر عهده دارد که در دوره درمانی تقویت هوشیاری شرکت میکنند.
او در این زمینه پژوهشی انجام داده که برای اولین بار تأثیر اینگونه دورههای درمانی را روی مغز تأیید میکند.
استرس ناشی از حس بیهودگی در محیط کار فشار داشتن مسئولیتهای مختلف منجر به بروز اختلال "کارزدگی" میشود که معمولا گریبانگیر افرادی است که دارای پستهای مهم و پرمسئولیت هستند.
اما کسانی که مسئولیتهای چندان بزرگی ندارند نیز از عواقب استرس در محیط کار در امان نیستند.
نداشتن وظایف کافی و حس بیهودگی آنها را کرخت و بیانگیزه میکند.
ولفگانگ مرکل، روانشناس در فرانکفورت اعتقاد دارد که افراد شاغل در آلمان تقریبا به دو دسته تقسیم شدهاند: گروهی که به دلیل حجم زیاد وظایفی که بر عهده دارند دچار عارضه کارزدگی میشود و گروهی دیگری که از عدم داشتن وظایف کافی در محل کار رنج میبرند.
مرکل میگوید: «در جامعه به گروه دوم کمتر بها داده میشود، در صورتی که علائم این دو بیماری تقریبا یکسان است.» تقاضای کار پارهوقت حس بیهودگی و بلااستفاده بودن در محیط کار متواند در قالب علائمی مانند بیانگیزگی، افسردگی، اختلال خواب و عدم لذت بردن از زندگی بروزکند.
در بسیاری از موارد فرد برای کاری درخواست میدهد که در نگاه اول به نظر بسیار مناسب میآید، به طور مثال مدیریت یک پروژه در شرکت.
اما هنگامی که مشغول به کار شد تازه متوجه میشود که تنها مسئولیت بخش کوچکی از پروژهای بزرگ را بر عهده دارد و اصلا فرصتی برای استفاده از تواناییهای متعددی که دارد پیدا نمیکند.
عدم داشتن امکان برای نشان دادن تواناییهای خود منجر به خستگی مزمن و بی حوصلگی میشود.
یکی از راهحلهای پیشنهادی مرکل، روانشناس آلمانی این است که فرد درخواست دهد تا به صورت پارهوقت کار کند.
در این صورت او این فرصت را مییابد که از وقت باقیمانده خود به طور مفیدتری استفاده کند.