اینکه چرا چنین اتفاقاتی در طی قرن بیستم رخ داده است عواملی چون افزایش مصرف گرایی، تاثیر رسانه ها بر فرهنگ جوانان، تغییرات در زندگی خانواده ها و الگوهای ازدواج و طلاق و نیاز به نیروی کار در سطح جهان می باشد(arnot etalT1999).
مفهوم فمنیسم:
سبک های زندگی، فعالیت ها و علایق بیش ازنیمی ازبشریت یعنی زنان را مبدل به دغدغه اصلی ذهن افراد نماییم ((DAKleyT1974 .
هاردینگ(1986) سه شکل از جنسیت را شناسایی کرده است:
1- ساختار جنسیتی---اشاره به تقسیم بندی نیروی کار از لحاظ جنسی
2- سمبولیسم جنسیتی--- به اختلاف موجود در بین دو جنس زن و مرد می پردازد.
3- جنسیت انفرادی--- به جامعه جنسی افراد در قالب نقش های جنسی می پردازد
فمنیسم تعلیم وتربیت و برنامه درسی
فمنیسم به ویژه ازنقطه نظر تعلیم و تربیت و برنامه درسی بسیار مهم است زیرا بیش ازنیمی از دانش آموزان وبسیاری از مربیان،معلمان ومدیران را زنان تشکیل داده و به عنوان یکی از جنبش های اجتماعی پیشرفت گرا، به فمنیسم سبب تغییر در نگرش بسیاری از افراد درباره آموزش و پرورش زنان ومردان و نیز مشارکتی که آنان می توانند در جوامع خود داشته باشند، شده است.
نکته: برای فهم برنامه درسی به عنوان یک متن فمنیستی باید روابط بین برنامه درسی و جنسیت مورد بررسی قرارگیرد.
پاینار درکتاب"فهم برنامه درسی" زمینه تاریخی این امر را در قالب سه دوران متفاوت به تصویر کشیده که عبارتند از:
زمینه تاریخی
1- زمینه اولیه....در ابتدا مدارس دختران و پسران از یکدیگر جدا بوده اند.در قرن هفدهم افرادمذهبی، دختران وپسران در مدارس ابتدایی را جدا می کردند
2- آموزش مختلط....در نیمه اول قرن نوزدهم، طرفداران آموزش و پرورش به این نتیجه رسیدند که وقتی دختران و پسران با هم باشند، این امر سبب می شود تا دختران، در اینده مادرانی بهتر باشند و پسران نیز به علت حضور دختران از رفتار های خارج از ادب و نزاکت دوری کنند.
اولین دیدگاه در این زمینه " نظریات ویلیام.ت.هریس که معتقد بود آموزش و پرورش مختلط ضامن سلامت هردوجنس است.
زیراسبب می شود تا خلق و خوی مخالفشان تعدیل شود و تفاوت های مکمل آنها ظریفتر و ملایم تر شود.
ازاین نوع آموزش تااواسط قرن بیستم در مدارس امریکا، رویه ای غالب بود.اما با بروز و ظهور و روس های سازمان یافته، اقتصاد خانواده، هنرهای صنعتی و مغازه داری و غیره به تدریج به تفاوت گذاری بین دختر و پسر منجر شد.
3- فمنیسم: این جنبش که عملا در دهه 1960 و 1970 آغاز شد.
مجموعه تلاش های انجام شده در گذشته به ویژه سیستم های انجام شده بر زنان را به عنوان نقطه آغاز حرکت برای تجزیه و تحلیل و تغییر شرایط اجتماعی حاکم مد نظر قرار داد، که اثرات گسترده ای بر تعلیم و تربیت به طور عام و برنامه درسی به طور خاص داشته ، دارای دو سطح است:
1- در یک سطح که از ان تحت عنوان رویکرد لیبرال، رویکرد بهبود یابنده و یا رویکرد فمنیستی نام برده شد.
1- در یک سطح که از ان تحت عنوان رویکرد لیبرال، رویکرد بهبود یابنده و یا رویکرد فمنیستی نام برده شد.
2- بیشتر جنبه نظری داشته که از ان تحت عنوان "فمنیسم رادیکال" نام برده می شود.
ویلر(1991) به طور کلی فمنیست ها سه راه را برای تغییر آموزش و پرورش در نظر گرفته است که به شرح ذیل می باشد: 1- سیاسی 2- انتقادی 3- عملی سیاسی.....که در آن فمنیست ها تلاش کرده اند تا با راههای مختلف شرایط آموزش و شانس های زندگی را برای دختران و زنان بهبود بخشند.
انتقادی....
جایی که فمنیسم از لحاظ فکری و پژوهشی علیه اشکال مسلط دانستن و عمل کردن دست به انتقاد می زد.
عملی....
جایی که فمنیست ها به عنوان معلم، استاد در بخش های عمومی و خدماتی هستند و تلاش می کنند که فعالیتهای حرفه ای، شخصی و اخلاقی را توسعه دهند، تا از این منظر مشارکت بیشتر زنان را تشویق کنند.
اندیشمندان فمنیستی 1- نل نودینگز 2- مادلین گرامت 3- ژانت میلر 4- جوانه پاگانو 5- الزابت الس ورث اندیشه ها وعقاید نل نودینگز n برنامه درسی و آموزش را نمی توان به راحتی از هم جدا کرد.
n به مسئله توانمندی و توانمند سازی در بهبود کار و ارزشیابی فعالیت ها بسیار اهمیت می دهد.وی هم مثل صاحبنظرانی چون آیزنر، جکسون معتقد است که مدارس به طور همزمان مبادرت به تدریس برنامه درسی می کنند که عباتند از: 1- برنامه درسی رسمی 2- برنامه درسی پنهان 3- برنامه درسی پوچ n معتقداست که روش تایلر بیان کننده نحوه تدریس برنامه درسی نیست بلکه بیان خشک و مقرراتی از برنامه درسی است.به این خاطر منطق تایلر رادر مورد چگونگی ارزیابی تجارب یادگیری موثر را مورد انتقاد قرار می دهد.
n یک رویکرد غیر اقتدار گرایانه نسبت به یادگیری اخلاقی مدارس دارد.
n معلمان و دانش آموزان باید با هم درگیر یادگیری امور اخلاقی باشند.
n روابط معلمان با معلمان دیگر، دانش آموزان با دانش اموزان دیگر و معلمان با دانش آموزان به صورت روابط عادی که یادگیری اخلاقی را را امکان پذیر می کند، مورد توجه قرار گیرد.
n اعتقادی به ایجاد محیطهای تصنعی و از قبل طراحی شده برای آموزش ندارد.
یادگیری و آموزش را در محیط های واقعی زندگی، در روابط عادی و روزمره امکان پذیر میداند.
n به ارتباط دانش آموزان در محیط واقعی کلاس بسیار اهمیت می دهد.
وی از بنیان گذاران مفهوم"مراقبت در کلاس درس" می باشد.
n مفاهیم مراقبت، صدا و تنهایی را در برنامه درسی مطرح کرد.
n پژوهش های برنامه درسی باید با نقادی های اجتماعی همراه شود تا ویژگی ها و مشخصات زندگی روزانه را بتوان در کلاس درس مورد استفاده قرار داد.
n محیط کلاس و فعالیت مهم را مراقبت و غمخواری کردن می دانست.
n یادگیری حقیقتی کامل نیست بلکه حقیقتی است که در نتیجه تعامل فرد با جامعه مرتبا در حال کامل شدن و تغییر است.
n تربیت اخلاقی باید با مراقبت از دیگر اشخاص بشری همراه شود تا با خرد مندی و خرد پروری.
وی معتقد است که در فهم برنامه درسی، مردان و نیاز های آنها مورد توجه بوده است،برای تربیت نباید از رابطه مادرانه و مهرورزانه مادر غافل شد، و ویژگیهای زنانه باید در فرایند برنامه درسی در نظر قرار گیرد، در کلاس درس تقابل معلم و دانش آموز و برعکس آن،باید به مسئله غمخواری توجه کرد.
اندیشه ها و عقاید مادلین گرامت n برنامه درسی هم تولید کننده فرهنگ و هم حاصل فرهنگ است.
n هم دانش و هم برنامه درسی حاصل مباحثات و تفسیرها هستند.
برنامه درسی صرفا عرضه و ارائه دانش نیست، بلکه فرایند تفسیر است.
تفسیری از تجربیاتی که داشته ایم.
به طور کلی اندیشهای گرامت رامی توان در قالب سه مفهوم بیان کرد: 1- مفهوم نگاه 2- انتقال 3- مفهوم خود و دیگران نگاه بیانگر ذهنیت و صراحت موجود در یک ارتباط ویژه و خاص(نظیر رابطه والد- کودک) است.
در حالی که نگاه خیره یا زل زدن بیانگر حالتی اعتراضی، خشک و بی روح است.
وی مفهوم انتقال را به فراتر از تجزیه و تحلیل روانی یعنی روابط بین دانش آموز و معلم توسعه می دهد.
لذا یادگیری تدریس مستلزم مطالعه انتقالات قابل استفاده و عملی در کلاس های درس است.
n در تاکید فرهنگ مشترک، بچه های ما تبدیل به بچه های سایر مردم می شوند،دراین صورت شایسته سالاری از دست می رود.
عناوین و بر چسب هایی چون تیزهوش و محروم به بچه ها زده می شود.
یک برنامه درسی مناسب برای یک بچه برنامه درسی است که بر مبنای آن نوع گفتگو و مباحثه ای باشد و در آن نیازهای ضروری پسرانو دختران مورد توجه قرار گیرد.تصمیمات درست برنامه درسی برای بچه ها مستلزم مشارکت والدین و نیز بچه هاست.
اندیشه ها و عقاید ژانت میلر n زندگی زنان به طریق مختلف به نحوی سازماندهی می شود که حول محور " خدمت به دیگران" باشد.
n به نظر وی شکستن سکوت کار مشترک و مشارکتی زنان است.
n بیشتراز هر فمنیست دیگر بروی کار کردن با یکدیگر تاکید زیادی داشت.
n آنچه در نظر وی واجد اهمیت است، وحدت و همبستگی و مشارکت در بین زنان و حرکت از خود و فردیت به سمت"خودمان" و جمع است تا صدای زنان را رساتر کند.
اندیشه ها و عقاید جوآنه پاگانو n بین قدرت و اقتدار و پرورش و تربیت از یک سو و ----بین قدرت مادرانه و پدرانه تعارض وجود ندارد.
n هنر تدریس،هنر بحث وگفتگو و پرداختن به مسائل پیچیده، بغرنج و ظریف است که زنان رمان نویس از دید وی به خوبی از عهده آن بر آمده اند.
n تدریس عملی اخلاقی و نیز توام با سیاست است که برای زنان عجین شده با جنسیت است.
n همانند گرامت و میلر، پاگانو نیز وجود ارتباط، اتحاد،تشکیل اجتماع کوچک و وابستگی و صمیمیت را عناصر ضروری برای پروژه فمنیستی تلقی می کرد.
n برای او دانش اصیل، دانشمربوط به ارتباط و اتصال است، دانش مربوط به وابستگی همزیستانه با مادر.
n قدرتی که زنان به دنبال آن هستند برای آن است تا صدا و تجربه خود را از آن طریق منعکس کنند و نیز ارتباطات و وابستگی هایی را که در گفتمان مرد سالارانه نهی شده است را احیائ کنند.
چنین ارتباط و تفاوتی جهان را به سوی پندار اخلاقی و عمل توام با شفقت و مهربانی سوق می دهد.
اندیشه ها و عقاید الیزابت الس ورث n مرکزثقل و توجه الیزابت عبارت از بررسی امکانات و محدودیت های موجود برایساختار شکنی و بازسازی روابط قدرت در کلاس درس و دانشگاهها می باشد.
n برای درک و فهم سیاست های مربوط به فرهنگ عامه به ویژه سیاست های مربوط بهفیلم های تربیتی تلاش زیادی کرده است.
منبع: برنامه درسی به سوی هویت جدید، کورش فتحی واجارگاه