اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی(ره)
علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر کسى قرآن کریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولى باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلى فاصله است. استاد ما آشیخ عبد الکریم ، رضوان الله تعالى علیه مى فرمود: اینکه مى گویند: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل» صحیح نیست. باید گفت: «ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است!»
کسب فضایل و مکارم انسانى و موازین آدمیت از تکالیف بسیار مشکل و بزرگى است که بر دوش شماست. گمان نکنید اکنون که مشغول تحصیل علوم شرعیه مى باشید و فقه که اشرف علوم است مىآموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تکالیف خود عمل کردهاید. اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایدهاى ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذ بالله، براى خدا نباشد و براى هواهاى نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، براى خود وزر و وبال اندوخته اید. این اصطلاحات اگر براى غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوى همراه نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام مى شود. تنها دانستن این اصطلاحات اثرى ندارد. علم توحید هم اگر با صفاى نفس توام نباشد، وبال خواهد بود. چه بسا افرادى که عالم به علم توحید بودند و طوایفى را منحرف کردند. چه بسا افرادى که همین اطلاعات شما را به نحو بهترى دارا بودند، لیکن چون انحراف داشتند و اصلاح نشده بودند، وقتى وارد جامعه گردیدند، بسیارى را گمراه و منحرف ساختند. این اصطلاحات خشک اگر بدون تقوى و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، کبر و نخوت در دایره نفس بیشتر توسعه مى یابد. و عالم تیره بختى که باد نخوت بر او چیره شده، نمى تواند خود و جامعه را اصلاح نماید و جز زیان براى اسلام و مسلمین نتیجه اى به بار نمى آورد و پس از سالها تحصیل علوم و صرف وجوه شرعى، برخوردارى از حقوق و مزایاى اسلامى، سد راه پیشرفت اسلام و مسلمین مىگردد و ملتها را گمراه و منحرف مى سازد و ثمره این درسها و بحثها و بودن در حوزهها این مىشود که نگذارد اسلام معرفى گردد، حقیقت قرآن به دنیا عرضه شود، بلکه وجود او ممکن است مانع معرفت جامعه نسبت به اسلام و روحانیت گردد.
من نمى گویم درس نخوانید، تحصیل نکنید، باید توجه داشته باشید که اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى کرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع کنید، لازم است پایه فقاهت را تحکیم کرده صاحبنظر باشید; اگر خداى نخواسته درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید; نمى توانید از حقوق شرعى محصلین علوم اسلامى استفاده کنید. البته تحصیل علم لازم است، منتها همانطور که در مسائل فقهى و اصولى زحمت مىکشید، در راه اصلاح خود نیز کوشش کنید. هر قدمى که براى تحصیل علم بر مى دارید، قدمى هم براى کوبیدن خواسته هاى نفسانى، تقویت قواى روحانى، کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوى بردارید.
1-. اهمیت و ضرورت
اهمیت علم و علم آموزی، از دیدگاه اسلام، به قدری واضح است که نیازی به توضیح ندارد. نخستین آیاتی که بر پیامبر اکرم نازل شد، بهترین دلیل بر جایگاه ویژه تعلیم و تعلم در اسلام است.
"اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. "
بر همین اساس است که پیامبر اکرم وقتی دو گروه را در مسجد مشاهده کردند. گروهی که مشغول عبادت بودند و گروهی که مشغول مذاکره و مباحثه علمی، رفتن به نزد گروه دوم را بر پیوستن به جمع عبادت کنندگان ترجیح داده و درباره این رفتار خود فرمودند:
"باالتعلیم ارسلت، من برای تعلیم فرستاده شده ام. "
قرآن کریم نیز صراحتا، تعلیم را یکی از اهداف اساسی برانگیختن پیامبر اکرم دانسته و می فرماید:
"هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه " :
" او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان می خواند و آنان را تزکیه می کند و به آنان کتاب قرآن و حکمت می آموزد و مسلما پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. "
ضرورت تحصیل علم از دیدگاه اسلام ضرورتی مطلق است. یعنی نه قید افرادی دارد، نه قید زمانی، نه قید مکانی و نه هیچ قید و محدودیت دیگری، حدیث بسیار مشهور و معروف پیامبر که فرمود:
" طلب العلم فریضه علی کل مسلم. علم آموزی بر هر مسلمانی واجب است. " اختصاص تحصیل علم به طبقه یا صنف یا جنس خاصی را رد کرده، آن را از واجبات عمومی همه مسلمانان بر می شمارد.
همچنین حدیث "اطلبوا العلم من المهد الی اللحد. زگهواره تا گور دانش بجوی " محدودیت زمانی را برای تحصیل علم از میان بر می دارد، بر اساس حدیث "اطلبوالعلم ولو بالصین؛ دانش را بیاموزید هر چند در چین باشد. " دانسته می شود که طلب علم، وظیفه ای است که ، از نظر اسلام ، جا و مکان خاصی نمی شناسد. و احادیثی مانند "الحکمه ضاله المومن فخذ الحکمه ولو من اهل النفاق؛ حکمت گمشده مومن است پس آن را فرا گیرید هر چند در دست منافق باشد. " یا "کلمه الحکمه ضاله المومن فحیث وجدها فهو احق بها؛ کلمه حکمت گمشده مومن است پس در هر جا که آن را بیابد، به آن سزاوارتر است. "محدودیت از حیث معلم را نفی می کند.
با این همه،روشن است که تحصیل علم مطلوبیت ذاتی ندارد، یعنی به صرف عالم شدن وتحصیل علم ، سعادت حقیقی انسان تامین نمی شود ، چه فراوان بوده وهستند عالمان و اندیشمندانی که علم خود را در جهت تامین خواسته های شیطانی خود و دیگران به کار گرفته و می گیرند، و چه فراوان بوده اند که علم اموزی شان آنان را ازسعادت حقیقی دورتر کرده است، بنابراین اگر، می بینیم که اسلام بر تحصیل علم تاکید کرده وبه آن اهمیت داده است، باید بدانیم که برای آن شرایط واخلاقیاتی نیز بیان کرده است که به برخی از این شرایط واخلاقیات اشاره می کنیم.
2. دانش اندوزی و پارسایی
در ایاتی از قران کریم تصریح شده که جز پارسایان متذکر نمی شوند(غافر/13) وخداوند به تقواپیشگان معیار شناخت حق ازباطل را عطا میکند (انفال/29) منظور ازاین ایات چیست ؟ ایا این بدان معناست که علم اموزی کافران وبی تقوایان ازنظر قران بیهوده وبی نتیجه است ؟ پارسایی چه نقشی درتعلیم وتحصیل معرفت و دانش حقیقی دارد که دانش اندوزی ناپارسایان راه به جایی نمی برد؟