دانلود تحقیق اخلاق دانشجویی در روایات

Word 43 KB 26391 18
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی(ره)

    علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است.

    اگر کسى قرآن کریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى شود.

    اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولى باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلى فاصله است.

    استاد ما آشیخ عبد الکریم‏ ، رضوان الله تعالى علیه مى فرمود: اینکه مى گویند: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل» صحیح نیست.

    باید گفت: «ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است!»

    کسب فضایل و مکارم انسانى و موازین آدمیت از تکالیف بسیار مشکل و بزرگى است که بر دوش شماست.

     گمان نکنید اکنون که مشغول تحصیل علوم شرعیه مى باشید و فقه که اشرف علوم است مىآموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تکالیف خود عمل کردهاید.

    اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایدهاى ندارد.

    اگر تحصیلات شما، العیاذ بالله، براى خدا نباشد و براى هواهاى نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، براى خود وزر و وبال اندوخته اید.

    این اصطلاحات اگر براى غیر خدا باشد، وزر و وبال است.

    این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوى همراه نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام مى شود.

    تنها دانستن این اصطلاحات اثرى ندارد.

    علم توحید هم اگر با صفاى نفس توام نباشد، وبال خواهد بود.

    چه بسا افرادى که عالم به علم توحید بودند و طوایفى را منحرف کردند.

    چه بسا افرادى که همین اطلاعات شما را به نحو بهترى دارا بودند، لیکن چون انحراف داشتند و اصلاح نشده بودند، وقتى وارد جامعه گردیدند، بسیارى را گمراه و منحرف ساختند.

    این اصطلاحات خشک اگر بدون تقوى و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، کبر و نخوت در دایره نفس بیشتر توسعه مى یابد.

    و عالم تیره بختى که باد نخوت بر او چیره شده، نمى تواند خود و جامعه را اصلاح نماید و جز زیان براى اسلام و مسلمین نتیجه اى به بار نمى آورد و پس از سالها تحصیل علوم و صرف وجوه شرعى، برخوردارى از حقوق و مزایاى اسلامى، سد راه پیشرفت اسلام و مسلمین مىگردد و ملتها را گمراه و منحرف مى سازد و ثمره این درسها و بحثها و بودن در حوزهها این مىشود که نگذارد اسلام معرفى گردد، حقیقت قرآن به دنیا عرضه شود، بلکه وجود او ممکن است مانع معرفت جامعه نسبت به اسلام و روحانیت گردد.

    من نمى گویم درس نخوانید، تحصیل نکنید، باید توجه داشته باشید که اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى کرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع کنید، لازم است پایه فقاهت را تحکیم کرده صاحبنظر باشید; اگر خداى نخواسته درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید; نمى توانید از حقوق شرعى محصلین علوم اسلامى استفاده کنید.

    البته تحصیل علم لازم است، منتها همانطور که در مسائل فقهى و اصولى زحمت مىکشید، در راه اصلاح خود نیز کوشش کنید.

    هر قدمى که براى تحصیل علم بر مى دارید، قدمى هم براى کوبیدن خواسته هاى نفسانى، تقویت قواى روحانى، کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوى بردارید.

    1-.

    اهمیت و ضرورت

    اهمیت علم و علم آموزی، از دیدگاه اسلام، به قدری واضح است که نیازی به توضیح ندارد.

    نخستین آیاتی که بر پیامبر اکرم نازل شد، بهترین دلیل بر جایگاه ویژه تعلیم و تعلم در اسلام است.    
     "اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.

    "        
    بر همین اساس است که پیامبر اکرم وقتی دو گروه را در مسجد مشاهده کردند.

    گروهی که مشغول عبادت بودند و گروهی که مشغول مذاکره و مباحثه علمی، رفتن به نزد گروه دوم را بر پیوستن به جمع عبادت کنندگان ترجیح داده و درباره این رفتار خود فرمودند:

    "باالتعلیم ارسلت، من برای تعلیم فرستاده شده ام.

    "

    قرآن کریم نیز صراحتا، تعلیم را یکی از اهداف اساسی برانگیختن پیامبر اکرم دانسته و می فرماید:

    "هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه " :

    " او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان می خواند و آنان را تزکیه می کند و به آنان کتاب قرآن و حکمت می آموزد و مسلما پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.

    "

    ضرورت تحصیل علم از دیدگاه اسلام ضرورتی مطلق است.

    یعنی نه قید افرادی دارد، نه قید زمانی، نه قید مکانی و نه هیچ قید و محدودیت دیگری، حدیث بسیار مشهور و معروف پیامبر که فرمود:

    " طلب العلم فریضه علی کل مسلم.

    علم آموزی بر هر مسلمانی واجب است.

    " اختصاص تحصیل علم به طبقه یا صنف یا جنس خاصی را رد کرده، آن را از واجبات عمومی همه مسلمانان بر می شمارد.

    همچنین حدیث "اطلبوا العلم من المهد الی اللحد.

    زگهواره تا گور دانش بجوی " محدودیت زمانی را برای تحصیل علم از میان بر می دارد، بر اساس حدیث "اطلبوالعلم ولو بالصین؛ دانش را بیاموزید هر چند در چین باشد.

    " دانسته می شود که طلب علم، وظیفه ای است که ، از نظر اسلام ، جا و مکان خاصی نمی شناسد.

    و احادیثی مانند "الحکمه ضاله المومن فخذ الحکمه ولو من اهل النفاق؛ حکمت گمشده مومن است پس آن را فرا گیرید هر چند در دست منافق باشد.

    " یا "کلمه الحکمه ضاله المومن فحیث وجدها فهو احق بها؛ کلمه حکمت گمشده مومن است پس در هر جا که آن را بیابد، به آن سزاوارتر است.

    "محدودیت از حیث معلم را نفی می کند.

         
    با این همه،روشن است که تحصیل علم مطلوبیت ذاتی ندارد، یعنی به صرف عالم شدن وتحصیل علم ، سعادت حقیقی انسان تامین نمی شود ، چه فراوان بوده وهستند عالمان و اندیشمندانی که علم خود را در جهت تامین خواسته های شیطانی خود و دیگران به کار گرفته و می گیرند، و چه فراوان بوده اند که علم اموزی شان آنان را ازسعادت حقیقی دورتر کرده است، بنابراین اگر، می بینیم که اسلام بر تحصیل علم تاکید کرده وبه آن اهمیت داده است، باید بدانیم که برای آن شرایط واخلاقیاتی نیز بیان کرده است که به برخی از این شرایط واخلاقیات اشاره می کنیم.     
    2.

    دانش اندوزی و پارسایی

    در ایاتی از قران کریم تصریح شده که جز پارسایان متذکر نمی شوند(غافر/13) وخداوند به تقواپیشگان معیار شناخت حق ازباطل را عطا میکند (انفال/29) منظور ازاین ایات چیست ؟

    ایا این بدان معناست که علم اموزی کافران وبی تقوایان ازنظر قران بیهوده وبی نتیجه است ؟

    پارسایی چه نقشی درتعلیم وتحصیل معرفت و دانش حقیقی دارد که دانش اندوزی ناپارسایان راه به جایی نمی برد؟

      

    در ایاتی از قران کریم تصریح شده که جز پارسایان متذکر نمی شوند(غافر/13) وخداوند به تقواپیشگان معیار شناخت حق ازباطل را عطا میکند (انفال/29) منظور ازاین ایات چیست ؟

    بی تردید ، متون دینی ، همه انسانها حتی کافران و فاسقان را به دانش اندوزی و پیروی از دانش و پرهیز از پیروی گمان دعوت کرده و به تعقل فرا خوانده اند.

    افزون بر این قرآن خود نیز در برابر حق گریزان ، عملا به اقامه دلیل عقلی پرداخته است.

    سیره عملی پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) به خوبی نشان می دهد که آن بزرگواران نیز مخالفان خود را به بحث عقلی و استدلالی دعوت کرده، در برابر آنان از براهین عقلی مدد جسته اند.

    اینها همه نمایانگر آن است که نشاندن پارسایی در کنار خردورزی و دانش اندوزی به معنای ناتوانی بی تقوایان از درک و اقامه براهین عقلی نیست؛ بلکه مراد آن است که با باز گرداندن روح و سرشت آدمی به حالت پاکی و صداقت نخستین و فطری اش ، فراگیری و پذیرش حقایق را برای او تسهیل نماید.

    توضیح آنکه ، انسان مجموعه ای از نیروهای متضاد و متزاحم دارد و هر نیرویی ، بی توجه به نیروهای دیگر ، در اندیشه ارضای خویش است .

    اگر انسان به یکی از این قوا ، گرایش بیشتر نشان دهد و در ارضای خواسته های آن بیشتر بکوشد ، در گرداب سرکشی آن قوه و سرکوبی قوای دیگر فرو می غلتد و انسانیتش که بر پایه مجموعه این نیروها شکل می گیرد ، پایمال می شود .

    پس راهی به جز ارضای مساوی و عادلانه همه نیروهای نفسانی وجود ندارد.

    انسان واقعی کسی است که در ارضای معقول خواسته های همه قوای درونی اش بکوشد.

    از سوی دیگر، انسان در آغاز پیدایش از هر گونه آگاهی و ادانشی بی بهره است : " و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید؛ و برای شما ، گوش و چشم و عقل قرارداد ، تا شکر نعمت او را به جای آورید.

    " کسب دانش انسان ، معلول کارکرد قوای درونی و بیرونی اوست.

    طبیعتا تلاش انسان در جهت ارضای خواسته های یک قوه وبی اعتنایی به قوای دیگر ، موجب میل فکری به سوی آن و غفلت از سایر قوا و در نتیجه انحراف فکری و عقیدتی خواهد شد.

    تقوا و پارسایی سبب می شود فطرت انسان به پاکی نخستین خود بازگردد، تا علاوه بر بهره مندی از بینش و بصیرت ، به آسانی بتواند بدون دخالت هواهای نفسانی ، حقایق را پذیرفته و به اندیشه های درست و دانشهای سودمند دست یابد.

    به هر حال اگر عقل بخواهد قضاوتی صحیح داشته باشد و به وظیفه اش که راهنمایی و ارشاد آدمی به مسیر سعادت و هدایت است ، عمل کند باید از بند تمایلات نفسانی رهایی یابد و پارسایی پیشه نماید آنگاه است که پاسبان و پاسدار ورودی ها و خروجی های دل می شود و نامحرمان و بیگانگان را در بند می نهد.

    3.

    موانع دست یابی به علم حقیقی ذهن آدمی ، گاه در اثر چینش نادرست مقدمات یا کوتاهی در انتخاب مواد یقین آور برای استدلال دچار خطا می شود و به نتیجه ای نادرست دست می یابد .

    برای پرهیز از اینگونه لغزشها باید علم منطق و انواع مغالطات را به درستی آموخت و به درستی به کار گرفت.

    و گاه در اثر مشکلات اخلاقی و آلودگیهای نفسانی از درک درست حقایق ناتوان می گردد و سراب را به جای آب و آب را به جای سراب می پندارند.

    ما ، دراین بخش می خواهیم ، با تکیه بر قرآن و سخنان اولیای دین ، دانش پژوهان و دانشجویان عزیز را با برخی از مهم ترین لغزشگاه های اخلاقی علم آموزی و خرد ورزی آشنا سازیم.

    1-3.

    پیروی از حدس و گمان: چون دستیابی به " یقین " و تشخیص واقعیت در همه امور روزمره ، کاری دشوار یا غیر ممکن است ، بیشتر آدمیان ، با توجه به غریزه راحت طلبی ، اساس زندگی خود را بر " گمان " بنا می کنند و یا تکیه بر آن ، به زندگی خویش ادامه می دهند.

    یکی از لغزشگاه های فهم و اندیشه درست آن است که انسان این عادت بد را به ساحت تفکر عقلانی و علمی نیز سرایت دهد وبه جای پیروی از یقین ، به گمان و حدس بسنده کند.

    این امر ، به ویژه در مسائل اساسی و زیربنایی اندیشه بشر ، مانند اعتقادات دینی، زیان های جبران ناپذیر به بار می آورد؛ ز این رو، قرآن کریم به شدت با آن مخالفت ورزیده و مخاطبان خود را از پیروی حدس و گمان بر حذر داشته است.

    2-3.

    تقلید کورکورانه متاسفانه، بسیاری از مردمان، افزون بر مسائل فرعی و جزئی زندگی، مانند نوع پوشش و وضعیت ظاهری خود، در اندیشه و نوع نگاه به مسائل کلی و حیاتی نیز از دیگران تقلید می کنند.

    در واقع ریشه تقلید در مسائل جزئی و فرعی، و منشا اصلی مد پرستی و مدگرایی، خود باختگی فکری و تقلید در اندیشه و مسائل کلی است: چون مقلد بود عقل اندر اصول دان مقلد در فروعش ای فضول به هر حال ، یکی دیگر از موانع تحصیل علم واقعی و داشتن اندیشه درست ، سپردن مهار تفکر به دست دیگران است.

    یعنیاین که انسان به جای آن که آزادانه و محققانه بیندیشد ، مهار تفکر خود را به دست دیگران سپارد و خارج از چارچوب اندیشه های وارداتی از سوی دیگران نیندیشد.

    قرآن کریم ، در برابر کسانی که پیروی کورکورانه از نیاکان را مبنای عمل خود قرار داده اند، می فرماید : و اذاد قیل اتبعوا ما انزل الله قالو بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا ا و لو کان آباوهم لا یعقلون شیئا و لا یهتدون ؛ و چون به آنان گفته شود : " از آن چه خدا نازل کرده است پیروی کنید " ، می گویند : " نه بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافته ایم ، پیروی می کنیم " .

    آیا هر چند پدرانشان چیزی را درک نمی کرده و به راه صواب نمی رفته اند ، { بازهم در خور پیروی هستند ؟

    } یعنی اگر آنان عقل خود را به کار نگرفته ، به راه راست هدایت نیافتند ، آیا شما نیز می خواهید همانند ایشان بی خردی را پیشه سازید ؟

    زشتی و زنندگی تقلید فقط در تقلید از پیشینیان خلاصه نمی شود؛ بلکه هر نوع دنباله روی کورکورانه، از جمله پیروی از بزرگان و شخصیت های مشهور جامعه، را نیز در بر می گیرد.

    اسلام یکایک انسانها را دارای شخصیتی مستقل دانسته، "فرد " را "مسئول " می شناسد، و تقلید کورکورانه از بزرگان جامعه را عامل گمراهی عده ای می شمارد : "ربنا انا اطعنا و کبراءنا فا ضلونا السبیلا ؛ پروردگارا !

    ما روسا و بزرگ تران خویش را اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند.

    " نکته ای توضیحی تقلید را به یک اعتبار می توان به دو نوع مذموم وممدوح تقسیم کرد.

    تقلید مذموم، به تقلیدی گفته می شود که رهزن راه اندیشه بوده و بر گمراهی آدمی می افزاید ، در مقابل ، تقلید ممدوح و پسندیده به تقلیدی گفته می شود که عقل و فطرت انسان به آن حکم می کند هر انسان عاقلی درک می کند که در مسائل تخصصی باید به متخصص مراجعه کند و سخن متخصصان را راهنمای خویش سازد .

    اگر کسی به بهانه نادرستی تقلید از مراجعه به پزشک متخصص خودداری کند و یا با استناد به نادرستی تقلید ، پیروی از مجتهد و متخصص احکام دینی را خطا بداند خبر از نادانی خود داده است.

    چنین تقلیدی مورد تاکید و سفارش هر عقل سلیمی است.

    3-3.

    شتاب زدگی انسان، گاه در داوری های علمی و عقلانی خود شتاب می کند؛ و به صرف فراهم آمدن اطلاعاتی اندک درباره یک موضوع، به نتیجه گیری می پردازد و چنان می پندارد که به همه جوانب مسئله احاطه کامل داشته، و هیچ نکته ای در پس پرده ابهام باقی نمانده است.

    این گونه اظهار نظرهای شتاب زده ، یکی دیگر از لغزشگاه های اخلاقی اندیشه است.

    4-3.

    تمایلات نفسانی هدف از تحصیل علم این است که، به میزان توان، به حقیقت نایل شویم؛ اما دیدگان اندیشه زمانی می توانند به جمال حقیقت روشن شوند که گرد و غبار گرایش های نفسانی بر چهره آن ننشسته باشد و از اسارت و بردگی وهم و خیال رهیده باشد؛ حب وبغض هاوجهت گیریهای تعصب آمیز، مسیرتعلیم وتعقل وتفکر را منحرف کرده وانسان را از کشف حقیقت ودرک درستی یا نادرستی امور باز دارد.

    .

    امیرالمومنین (ع) دراین باره می فرماید: "هرکس عاشق چیزی می شود، دیدگانش راکور گردانده وقلبش را رنجور.

    پس باچشم بیمار می نگرد و با گوشی که ازشنیدن حقیقت ناشنواست، می شنود.

    خواهشهای نفسانی پرده های عقلش را دریده و دوستی دنیا دلش را میرانده است.

    " در جای دیگر می فرماید: "کسی که چیزی را دشمن بدارد ، خوش ندارد بدان بنگرد یا نام آن نزد وی بر زبان رود.

    " و در حدیثی دیگر، طمع را موجب ناکارآمدی اندیشه می داند.

    5-3.

    عجب و خود بزرگ بینی: نیز یکی دیگر از رذایل اخلاقی است که ثمره ای جز سستی و ضعف عقل انسان و گمراهی علمی او را در پی ندارد.

    امام علی می فرماید: "عجب و خود بزرگ بینی نشانه ضعف و سستی عقل است.

    کسی که رای و نظر خود را بزرگ پنداشت ، گمراه شد.

    " و بالاخره این که مبارزه با تمایلات نفسانی و احیای عقل و خرد ورزی ، درخشیدن برق های پر نور الهی و بهره مندی از مراتی عالی معرفت را در پی دارد و سبب یافتن راه هدایت و پیمودن مسیر سعادت شده ، انسان را از دری به در دیگر می برد و در نهایت به در سلامت و سرای اقامت رساند.

    4.

    آداب اخلاقی آموختن پیامبر گرامی اسلام ، در بخشی از توصیه بسیار ارزشمند خود به ابوذر غفاری ، چنین می فرماید: ای ابوذر ، به درستی که بدترین مردمان در نزد خداوند در روز قیامت عالمی است که از علمش سودی نبرده است.

    و کسی که برای جلب توجه مردم به سوی خود به دنبال تحصیل علم باشد ، بوی بهشت را نخواهد چشید ای ابوذر ، بوی بهشت به مشام کسی که برای مردم فریبی در جستجوی علم باشد ، نخواهد رسید ای ابوذر ، هرگاه از تو چیزی پرسیدند که پاسخ آن را نمی دانستی ، پس گو : " نمی دانم " و خود را از پیامدهای آن نجات ده و به چیزی که نمی دانی ، فتوا نده ، تا از عذاب خداوند در روز قیامت نجات یابی ؛ ای ابوذر ، گروهی از بهشتیان ، از گروهی از اهل جهنم آگاه می شوند و به آنها می گویند : " چه چیزی شما را جهنمی کرد ، در حالی که ما به برکت تربیت و تعلیم شما بهشتی شدیم ؟

    " آنان در پاسخ می گویند : " ما دیگران را به کارهای خیر فرمان می دادیم و خود به آنها عمل نمی کردیم ".

    1-4.

    انگیزه الهی ( اخلاص ) پیامبر اکرم، در حدیث بسیار مشهور و معتبری می فرماید: " هر کس خود را چهل روز برای خدا خالص کند ، چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری خواهد شد.

    " نخستین مسئله ای که یک دانشجو باید به طور جد به آن توجه نماید ، مساله " نیت " و " انگیزه " تحصیل است.

    بر اساس نظام اخلاقی اسلام ، نیت و انگیزه ، بیش از خود عمل اهمیت دارد و به همین دلیل است که پیامبر اکرم فرموده اند: " نیت مومن بهتر از عمل اوست " اصولا، ماهیت هر عملی با توجه به نیتی که فرد در انجام آن داشته است، مشخص می شود: " انما الاعمال بالنیات و لکل امرء ما نوی ؛ محققا کارها به نیت ها هستند و برای انسان تنها چیزی باقی می ماند که نیت آن را کرده است ".

    به تعبیر دیگر، در اخلاق اسلامی، صرف " حسن فعلی "، یعنی خوب بودن کار،برای ارزش گذاری اخلاقی یک کارکافی نیست ،بلکه حسن فاعلی یعنی نیت خوب داشتن در انجام آن ، نیز باید به ان ضمیمه شود.

    باتوجه به مطالب بالا و همچنین آیات و روایات دیگری که در این موضوع وارد شده است ، می توان گفت کار اخلاقی و ارزشمند از دیدگاه اسلام کاری است که صرفا برای رضایت خداوند انجام گرفته باشد.

    البته رضایت الهی مراتب و درجات متفاوت و مختلفی دارد .

    به تعبیر دیگر ، ارتباط نیت با خداوند در جات و مراتب مختلفی دارد ؛ برخی افراد به نیت بهره مندی از نعمت های الهی و دخول در بهشت کارهای خود را انجام می دهند و انگیزه برخی از افراد در انجام کارهای خود رهایی از عذاب الهی و ترس از جهنم است و دسته سومی نیز در انجام کارهایشان ، صرفا رضایت و خشنودی خداوند را در نظر می گیرند و نه هیچ چیز دیگر.

    نکته مهم در باب تاثیر در ارزشمندی کارها این است که تاثیر نیت روی کار ، و تاثیر کار در تکامل نفس انسان و رسیدن او به سعادت ابدی ، تاثیری تکوینی است ، نه قراردادی به تعبیر دیگر ، نیت ، بیانگر یک رابطه حقیقی است و نه یک رابطه قراردادی .

    عمل بدون نیت ، در حقیقت ، یک کالبد مرده است که با دل و روح انسان ارتباط پیدا نمی کند .

    در ارزشگذاری تحصیل علم و دانش اندوزی به عنوان کاری از کارهای اختیاری انسان نیز، نقش عمده بر عهده نیت دانشجو است.

    علم اندوزی در صورتی ارزشمند بوده، ما را به سعادت و کمال نهایی نزدیک می کند که هدف اصلی از تحصیل آن، قرب الهی باشد.

    در غیر این صورت، نه تنها تاثیری در سعادت واقعی انسان ندارد؛ حتی اگر هدف از تحصیل علم، کسب شهرت و ثروت و قدرت و امثال آن باشد، از نظر نظام اخلاقی اسلام، هیچ ارزشی نخواهد داشت.

    نشانه نیت الهی داشتن در تحصیل علم این است که به همان اندازه که علم و دانش انسان افزایش می یابد، ذلت درونی او، در برابر خودش، و تواضعش در برابر مردم و خوف و خشیتش در برابر خدای متعال و درکش نسبت به دین و حقایق الهی نیز افزایش می یابد.

    پیامبر اکرم در این باره می فرماید: "کسی که برای رضای الهی در پی کسب دانش باشد، هر بابی از دانش که برای او گشوده می شود، ذلت و خود کم بینی اش ، در برابر خودش ، تواضعش در برابر مردم، ترسش در برابر خداوند و تلاشش در امور دینی افزایش می یابد.

    چنین شخصی از علمش بهره می برد، پس شما نیز از علم او بهره گیرید.

    و کسی که برای دنیا و منزلت نزد مردمان و مکانت در نزد حاکم به دنبال تحصیل دانش باشد، هر بابی از دانش که برای او گشوده می شود، خود بزرگ بینی او در برابر خودش و مردم و غرورش در برابر خداوند و ستم کاری اش در حق دین، افزایش می یابد.

    چنین فردی بهره ای از علمش نمی برد...

    " دانشجو باید ازهمان ابتدای دانشجویی خود، در پاکسازی نیتش بکوشد، و همواره تلاش نماید تا ارزش علم آموزی خود را پایین نیاورد.

    تعلیم و تعلمی که این همه ارج و اهمیت دارد، نباید به انگیزه های پستی چون رسیدن به مقامات دنیوی و کسب شهرت اجتماعی و جلب نظر مردم واحترام آنان و کسب مال و شغل و ا مثال آن آلوده شود.

    2-4.

    انتخاب استاد شایسته مدتی می بایدت لب دوختن وز سخن دانان سخن آموختن تا نیاموزد نگوید صد یکی ور بگوید، حشو گوید بی شکی تأثیر استاد ونوع ارزشها و نگرشها و جهان بینی و ایدئولوی او در شاگردان، جای هیچ تردیدی ندارد.

    تجربه نشان داده است که شاگردان هر اندازه هم که مقاومت نمایند نمی توانند از تأثیر گذاری آشکار و نهان استادان در روند زندگی خود جلوگیری کنند.

    به همین دلیل است که انتخاب استاد و معلمی شایسته و وارسته همواره مورد توجه وتأکید فراوان اولیاء دین بوده است.

    امام باقر در پاسخ به این سؤال که منظور از "طعام " در این آیه که می فرماید: "فلینظر الانسان الی طعامه " چیست؟

    فرمود: "علمه الذی یأخذه عمن یأخذه " یعنی دانشجو تا جایی که شرایط به او اجازه می دهد باید به دنبال انتخاب استادان شایسته باشد.

    اما استاد شایسته کیست و چه شرایطی دارد؟

    پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیثی یک معلم و استاد شایسته را کسی می داند که شاگردان خود را: 1.

    از تکبر به تواضع دعوت می کند.

    2.

    از حیله گری و چاپلوسی به خلوص و خیر خواهی فرا می خواند .

    از جهل به علم می کشاند.

    استاد شایسته کسی است که با رفتار خود دانشجو را به کسب فضایل ترغیب و از آلودگی به رذایل اخلاقی دور کند.

    استاد شایسته استادی است که دیدن او انسان را به یاد خدا اندازد و سخن گفتنش بر علم دانشجو بیفزاید.

    3-4.

    رعایت اولویتها دوران دانشجویی به گونه ای است که اگر هر دانشجویی خیلی تلاش کند واز لحظات و ساعات عمرش به نحو کامل و به طور بهینه استفاده نماید ، باز هم نمی تواند به مسؤلیت های واجب و ضروری اش، جامه عمل بپوشاند، یعنی مسئولیت ها و وظایف دینی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و سیاسی دانشجو آنقدر زیاد است که دیگر فرصتی برای انجام کارهای مباح و مستحب باقی نمی ماند.

    البته این مسئله نه اختصاص به دانشجویان دارد و نه ویژگی دوران معاصر است.

    شهید اول در این باره فرموده اند: " گذراندن عمر در کارهای مباح و پرداختن به امور غیر ضروری ، هر چند به میزان اندک، حاصلی جز زیان ندارد ".

    در عین حال، دانشجویان با توجه به نقش ویژه وا نکار ناپذیرشان در جامعه، وظایف و مسئولیت های سنگین تری را بر عهده دارند.

    مهم ترین وظیفه دانشجویان تحصیل علوم نافع به حال جامعه است.

    علومی که در جهت ارتقای همه جانبه جامعه اسلامی باشد.

    بنابراین باید، در کلاس درس و خارج از کلاس، همواره در پی فهم مسائل ضروری و لازم بر آیند و هرگز وقت خود را مصروف مسائل غیر ضروری ننمایند.

    مسائلی که دانستن آنها، صرفا بار اطلاعاتی آدم را می افزاید، و هیچ تأثیری در سعادت دنیوی واخروی فرد وجامعه ندارند.

    امام علی(ع) در این باره، به دانشجویان توصیه می کند که به دنبال فهم و حل مسائلی باشید که دانستن آنها ضروری و لازم است، و جهل نسبت به آنها پذیرفتنی نیست: "سل عما لابد لک من علمه و لا تعذر فی جهله " و یا می فرماید: " دانش ها بیشتر از آنند که تو بتوانی همه آنها را بیاموزی و بر آنها احاطه یابی، پس باید گلچین کرده و از هر دانشی بهترینهای آن را انتخاب کنی .

    " پیامبر اکرم، وارد مسجد شدند و مشاهده کردند که گروهی از مردم، در اطراف شخصی حلقه زده اند.

    پرسیدند: "این شخص کیست؟

    " مردم گفتند "شخصی بسیار دانشمند و علامه است ".

    پیامبر اکرم از علم او پرسید.

    مردم گفتند : داناترین مردم نسبت به انساب عرب و وقایع و ایام جاهلیت و اشعار عربی است.

    " پیامبر فرمودند: این دانشی است که اگر کسی آن را نداند ضرر نکرده است و کسی که آن را می داند، سودی نمی برد.

    " 4-4.

    خوب گوش دادن آدمی فربه شود از راه گوش جانور فربه شود از حلق و نوش یکی از آدابی که رعایت آن برای هر فردی ، به ویژه دانشجویان و طالبان علم، لازم است، هنر خوب گوش دادن به سخنان استادان است.

    این مسئله نه تنها ادب شاگرد در برابر استاد را نشان می دهد، بلکه راهی است برای بهره مندی بیشتر و بهتر دانشجویان از محضر اساتید.

    امام علی (علیه ا لسلام) در این باره می فرماید: "زمانی که در نزد دانشمندی نشستی ، پس برشنیدن نسبت به گفتن حریص تر باش و خوب گوش دادن را بیاموز همانگونه که خوب گفتن را می آموزی و سخن هیچ کس را قطع نکن.

    " یک مستمع خوب کسی است که : اولا، در سخنان گوینده دقت لازم را داشته باشد و، به تعبیر دیگر، برای ادراک آمادگی کافی داشته باشد.

    ثانیا: بردبار و شکیبا بوده و احساس خستگی نکند.

    و ثالثا: بتواند میان نکات اصلی گفتار گوینده و شاخ و برگهای آن تفکیک نماید.

    به عنوان مثال، مناقشه در مثال نکند و لب سخن را مورد توجه قرار دهد 5-4.پرسش و پرسش گری پرسش و پرسش گری اگر به منظور کشف حقیقت و فهم واقعیت باشد، نه تنها از فضایل اخلاقی به حساب می آید، که پاره ای از مواقع از نظر شرع و فقهی نیز امری واجب است.

    کسی که مسائل شرعی خود را نمی داند، تعلیم آنها به او واجب است.

    واگر راه فهم حکمی در پرسش از کسی باشد، پرسیدن واجب خواهد شد.

    پیامبر اکرم(ص) پرسش را به عنوان کلید خزاین و گنجینه های دانش معرفی کرده و نه تنها افراد را به پرسش گری تشویق می نماید، بلکه می فرماید شخص پرسش گر اجر و پاداش اخروی نیز دارد: " دانش گنج است و کلید آن ، پرسش است.

    پس بپرسید.

    خداوند شما را رحمت کند.

    به درستی که چهار دسته مأجورند، پرسش گر، گوینده، شنونده، و دوستار آنها " امام صادق (علیه السلام) نیز پرهیز از سوال را موجب هلاکت یک قوم می داند: "انما یهلک الناس لانهم لا یسئلون " البته باید دانست که ارزش پرسش و پرسش گری ارزشی ذاتی نیست.

    یعنی، این گونه نیست که پرسشگری در هر شرایطی مطلوبیت داشته باشد.

    بلکه در صورتی دارای ارزش اخلاقی است که به منظور کشف حقیقت و فهم واقعیت می باشد.

    و الا اگر به منظور اظهار فضل و مچ گیری و امثال آن باشد، کاری بسیار زشت و ناپسند است.

    امام علی(علیه السلام) در پاسخ پرسشگری که به منظور اظهار فضل یا مچ گیری سوال کرد فرمود: "برای دانستن بپرس نه برای آزار دادن که نادان آموزنده همانا داناست و دانای برون از راه انصاف، همانند نادان پرچون و چراست.

    " همچنین باید توجه داشت که پرسش های ما درباره موضوعاتی باشد که گرهی از کار فروبسته خود ما یا دیگران می گشاند و نه مسائلی که دانستن یا ندانستن آنها هیچ دخالتی در سرنوشت مادی و معنوی ما ندارد.

    استاد نیز هرگز نباید از پرسشهای دانشجویان خسته یا ناراحت شود و باید بداند که پاسخ دادن به پرسشهای دینی و اخلاقی و علمی دانشجویان ثوابی بس بزرگ دارد.

    البته ، دانشجویان نیز باید این مسئله را توجه داشته باشند که انتظار پاسخ همه مسائل را از استاد داشتن انتظاری نابجا و نامعقول است.

    استاد نیز هرگز نباید متکلفانه به پاسخ بپردازد و اگر پاسخ مسئله ای را نمی دانست، با صراحت و شجاعت تمام بگوید، "نمی دانم " و این را بداند که با گفتن نمی دانم نه تنها از ارج و ارزش او کاسته نمی شود که مسؤولیت شناسی خود را در برابر دانشجویان و دغدغه حق طلب و حقیقت خواهی خود را به آنان نشان داده است.

    متأسفانه در جامعه ما واژه نمی دانم و نظری ندارم و امثال آن تنها بر زبان عده ای انگشت شمار جاری می شود.

    بسیاری از افراد بر این پندارند که اگر کسی مسئله بگوید نمی دانم معلوم می شود که اصلا چیزی نمی داند واگر کسی هم صاحب نظر باشد، باید هر مسئله ای از او پرسیده شود، بلافاصله پاسخ دهد.

    گویند که روزی شخصی بر فراز منبر مشغول سخنرانی بوده است.

    یکی از مستمعان ، پرسشی را طرح کرد.

    گوینده در پاسخ گفت: "جواب این مسئله را نمی دانم " شخص سوال کننده ناراحت شده و گفت "تو که نمی دانی چرا بر بالای منبر رفته ای؟

    " گوینده پاسخی حکیمانه داد: "من به اندازه ای می دانم که بتوانم چند پله منبر را بالا روم.

    اما اگر بنا بود که به اندازه مجهولاتم بالا روم، در آن صورت باید تا آسمانها بالا می رفتم.

    " این درحالی است که آیات و روایات بسیار زیادی در مذمت پاسخهایی که از روی جهل داده می شود وارد شده است.

    یکی از حقوق خداوند بر بندگانش این است که چیزی را بگویند که به آن علم دارند و چیزی را که نمی دانند نگویند.

    یکی از عوامل اختلاف و تفرقه ، پرگویی جاهلان است.

    کسانی که نادانسته سخن می گویند.

    امام علی(علیه السلام) می فرماید: اگر جاهلان ساکت می شدند، اختلاف برچیده می شد.

اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی(ره) علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر کسى قرآن کریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولى باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلى فاصله است. استاد ما آشیخ عبد الکریم‏ ، ...

مقدمه در اندیشه دینی ما، همواره تعلیم، تهذیب، دانایی و دینداری همزاد و همراه اند. هم آن کس که می خواهد از خرمن دانش خوشه برچیند، باید جامه ای از جنس پارسایی بر تن کند و هم آنکه می خواهد کام مشتاقان و مشتریان دانش را به آب علم و اندیشه سیراب سازد، باید دل و جان دانش اندوزان را به طهارت و تابناکی بیاراید تا مبادا در شوره زار، تخم بی حاصل بکارد و رنج بی گنج برد و از کشته خویش هیچ ...

شهید عزیز روحانی مبارز حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ غلامرضا سلطانی به سال 1322 شمسی در اشتهارد از خانوده ای پاک دیده به جهان گشود. آقای سلطانی پس از پیمودن مقدمات علوم اسلامی در اشتهارد در حدود سالهای 1336 آماده برای ورود به حوزه علمیه قم گردید و در دانشگاه بزرگ جعفری به تحصیل ادامه داد . ایشان درس کتاب مکاسب و رسائل را می خواندند ، اساتید معظم ایشان در دوره خارج ، حضرت ...

زندگی نامه شهید سلطانی : شهید عزیز روحانی مبارز حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ غلامرضا سلطانی به سال 1322 شمسی در اشتهارد از خانوده ای پاک دیده به جهان گشود. آقای سلطانی پس از پیمودن مقدمات علوم اسلامی در اشتهارد در حدود سالهای 1336 آماده برای ورود به حوزه علمیه قم گردید و در دانشگاه بزرگ جعفری به تحصیل ادامه داد . ایشان درس کتاب مکاسب و رسائل را می خواندند ، اساتید معظم ...

در انديشه ديني ما، همواره تعليم، تهذيب، دانايي و دينداري همزاد و همراه اند. هم آن کس که مي خواهد از خرمن دانش خوشه برچيند، بايد جامه اي از جنس پارسايي بر تن کند و هم آنکه مي خواهد کام مشتاقان و مشتريان دانش را به آب علم و انديشه سيراب سازد، بايد دل

بیان ارزشها و آسیب‌ شناسی انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی )ره( نویسنده بر آنست تا در این مقاله کوتاه و فشرده ضمن معرفی ارزش‌‌ها از دیدگاه معظم له ،متعاقبا آفاتی که این ارزش‌های انقلاب را تهدید می‌کند، فهرست وار مطرح و بار دیگر مردم و مسئولین دلسوز نظام اسلامی را به تعمیق و تامل دعوت نماید. عظمت شخصیت حضرت امام خمینی )ره( به مثابه کوهی بود بسیار بزرگ که قله رفعیش در ورای ابرها ...

سخنی ازحضرت علی ( ع ) درموردقیامت علی ( ع ) به بازاربصره آمدومردم رادیدآنچنان سرگرم خریدوفروش هستندکه گویی خودراازیادبرده وازهدف انسانی به کلی غافل شده اند. بامشاهده این منظره طوری متأ ثرگردیدکه بشدت گریست . سپس فرمود: ای بندگان دنیاوای کارگذاران اهل دنیا، شماکه روزهاسرگرم معامله وسوگندخوردنیدوشبهابابیخبری دربسترخواب آرمیده ایدوبین روزوشب ، ازآخرت وحساب وکتاب آن غافلیدپس چه وقت ...

پيشگفتار: بي گمان انقلاب اسلامي ايران، بزرگ ترين و عميق ترين انقلاب ارزشي، فکري و ديني در عصر حاضر است.بنيانگذار اين نظام مقدس، حضرت امام خميني ( رضوان الله تعالي عليه ) ، با رهبري هاي پيامبر گونه اش، اسلام را از انزواي سياسي بيرون آورده، مسلما

سزاوار است که دانشجو در انتخاب رشته، به سه اصل «وظیفه»، «استعداد» و «علاقه» توجه کند. اگر این سه در یک رشته گرد آیند، بسی مایه سعادت است. چنانکه دانشجویی به علت نیاز جامعه، پرداختن به دانش پزشکی وظیفه شرعی او باشد که این رشته را در پیش بگیرد و این رشته قابل دسترسی و مورد علاقه‏اش نیز باشد. گاهی شخصی به رشته‏ای علاقه ندارد ولی موظف به کسب آن است. پیداست وظیفه، تنها هنگامی معنا ...

مرتضي مطهري از برجسته‌ترين علما، فلاسفه و متفکران ايران در قرن چهاردهم هجري به شمار مي‌رود. وي در خانواده‌اي روحاني در شهر فريمان استان خراسان در 1301ش. به دنيا آمد. پدرش شيخ محمدحسين مطهري نيز از علماي آنجا بود. او خواندن و نوشتن را در مکتب و نزد

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول