پیوند امنیتی با آسیای مرکزی، اشتراک تمدن ایرانی و اسلامی، هم سویی اهداف کلان ایران با اهداف سازمان شانگ های و وجود ظرفیت ها و توانمندی های ایران در همگرایی با دیگر اعضا و اهداف این سازمان از جمله عواملی است که پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای را توجیه و از ضرورت های این مسأله حکایت می کند. عضویت ایران در شانگهای به ارتقای نقش ژئوپلیتیک آن در منطقه و جهان می انجامد و در شرایط کنونی مجموعه ظرفیت های فرهنگی، اقتصادی و نظامی امکان این اقدام را فراهم ساخته و زمینه ها و بسترها آماده شده است.نگاه امریکا نسبت به شانگهای و نگاه ایران نسبت به سیاست خارجی امریکا و نیز مسأله بحران تجارت و انرژی در منطقه آسیا و همچنین مسائلی از قبیل مبارزه با تروریسم، خشونت های قومی، مبارزه با مواد مخدر و منازعات مرزی از مهم ترین انگیزه های طرح مسأله پیوستن ایران به شانگهای یا ادامه همکاری ها با این سازمان است. در حال حاضر ایران در کنار هند و پاکستان به عنوان عضو ناظر در سازمان شانگهای و کشورهای چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان به عنوان اعضای این سازمان مطرح هستند. مکانیسم این سازمان در ابتدا با این هدف تأمین شد که به امور مرزی بین اعضا بپردازد ولی از سال 2004 که تحولات جهان صورت نوتری به خود گرفت، این همکاری ها بین اعضا به سمت همکاری در امور سیاسی و امنیتی و امور تجاری، اقتصادی و همکاری های منطقه ای سوق پیدا کرد. در واقع از زمانی که مسائلی همچون تهدیدهای تروریسم و افراط گرایی مطرح شد، سطح و اهداف همکاری ها از همکاری های اقتصادی به همکاری های امنیتی متحول شد و اهداف تازه تری برای این سازمان تعریف شد. نشست تهران که اخیراً تحت عنوان « سازمان همکاری شانگهای : فرصت های پیش رو» برگزار شد، درصدد تبیین چشم اندازه های جدید همکاری در روابط بین اعضا و همکاری های منطقه ای بود و تحولات جهانی را با نگاهی به اولویت های منطقه ای کشورهای عضو شانگهای بررسی می کرد. چین به عنوان ریاست سازمان شانگهای محور عمده صورت بندی همکاری ها است و ارتباط آن با امریکا به عنوان قدرتی که در منطقه آسیا منافع جدی برای خود تعریف کرده و حضور عینی خود را افزایش می دهد و نیز روابط دوجانبه کشورهای عضو با امریکا از فاکتورهایی است که در چگونگی همکاری ها و نقش آفرینی ها در بستر تحولات جدید قابل تأمل به نظر می رسد و در چهاردهمین همایش آسیای مرکزی و قفقاز مورد توجه قرار گرفت.
چین، فاکتور اصلی: چین لنگرگاه و مرکز ثقل سازمان همکاری شانگهای به شمار می رود و از این جهت که امریکا در دوره اخیر به عنوان یک قدرت آسیایی مطرح شده و نمی تواند از منافع آسیا چشم پوشی کند، لذا نمی توان سازمان شانگهای را از این قدرت جهانی و اخیراً آسیایی جدا کرد و بدلیل همین دو نکته باید حساسیت ویژه ای نسبت به روابط چین و امریکا داشته باشیم. این مضمون نگاهی است که مدیر کل سابق دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه و کشورمان در ژنو در سخنرانی پیرامون سیاست خارجی امریکا و سازمان همکاری شانگهای در اجلاس اخیر به آن پرداخت. محمد کاظم سجادپور گفت: طبق گفتمان اخطار گرایانه امریکا خطر چین به فرم های مختلفی در امریکا مطرح است که از جمله می توان خطر بالا آمدن چین به عنوان یک قدرت چالشگر را نام برد. وی با اشاره به خطر امنیتی نظامی چین برای دولت امریکا خاطر نشان کرد: امریکایی ها در مکتب اخطار گرایانه خود به خطر امنیتی چین می پردازند و نسبت به افزایش بودجه نظامی چین حساسیت دارند. وی سرکوب جامعه مدنی چین را به عنوان خطر سوم امریکا نسبت به چین بیان کرد و افزود: در این زمینه نیز گروه های متعدد امریکایی فعالیت دارند. سجادپور پیوند دادن روابط اقتصادی چین و امریکا، درگیر کردن مناسبات سیاسی و پیوند دادن مجموعه نخبگان چین و امریکا را از جمله عوامل مهم در روابط چین و امریکا بر شمرد. مدیرکل سابق دفتر مطالعات وزارت امور خارجه، چین را بزرگترین بازیگر اقتصادی امریکا نام برد و گفت:در روابط تجاری امریکا و چین موازنه تجاری به نفع چین است و این دیدگاه ادغام گرایانه تنها بعد اقتصادی را در بر نمی گیرد، بلکه این دیدگاه اقتصادی همسو با دیدگاه نظامی و سیاسی است. سفیر ایران در ژنو افزود: آمریکا هیچگاه خطر چین را فراموش نمی کند و رفتار آمریکا بیانگر این است که امریکا هیچ گاه از خطر چین خالی نیست. وی گفت: چینی ها از یک سو بازار گسترده ای در امریکا داشته و از سوی دیگر نگرانی های عمده امنیتی را در منطقه دارند. سجادپور گسترش ناتو بر آمدن قدرت نظامی امریکا و حذف چین، حساسیت نسبت به فعالیت سازمان های غیر دولتی انقلاب های نارنجی را از جمله این نگرانی ها ذکر کرد و افزود: تمامی این نگرانی ها باید در ارزیابی رفتار آمریکا در سازمان همکاری شانگهای مورد توجه قرار گیرد. سفیر ایران در ژنو تاکید کرد: روابط چین و آمریکا به گونه ای نیست که این سازمان را به سازمانی ضد آمریکایی تبدیل کند و این سازمان در سطح محدود فعالیت خواهد داشت. به اعتقاد وی سازمان همکاری شانگهای منطقه ای باقی مانده و گسترش فوق العاده ای را حداقل طی سال های آینده نخواهد داشت.