پیوند امنیتی با آسیای مرکزی، اشتراک تمدن ایرانی و اسلامی، هم سویی اهداف کلان ایران با اهداف سازمان شانگ های و وجود ظرفیت ها و توانمندی های ایران در همگرایی با دیگر اعضا و اهداف این سازمان از جمله عواملی است که پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای را توجیه و از ضرورت های این مسأله حکایت می کند.
عضویت ایران در شانگهای به ارتقای نقش ژئوپلیتیک آن در منطقه و جهان می انجامد و در شرایط کنونی مجموعه ظرفیت های فرهنگی، اقتصادی و نظامی امکان این اقدام را فراهم ساخته و زمینه ها و بسترها آماده شده است.نگاه امریکا نسبت به شانگهای و نگاه ایران نسبت به سیاست خارجی امریکا و نیز مسأله بحران تجارت و انرژی در منطقه آسیا و همچنین مسائلی از قبیل مبارزه با تروریسم، خشونت های قومی، مبارزه با مواد مخدر و منازعات مرزی از مهم ترین انگیزه های طرح مسأله پیوستن ایران به شانگهای یا ادامه همکاری ها با این سازمان است.
در حال حاضر ایران در کنار هند و پاکستان به عنوان عضو ناظر در سازمان شانگهای و کشورهای چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان به عنوان اعضای این سازمان مطرح هستند.
مکانیسم این سازمان در ابتدا با این هدف تأمین شد که به امور مرزی بین اعضا بپردازد ولی از سال 2004 که تحولات جهان صورت نوتری به خود گرفت، این همکاری ها بین اعضا به سمت همکاری در امور سیاسی و امنیتی و امور تجاری، اقتصادی و همکاری های منطقه ای سوق پیدا کرد.
در واقع از زمانی که مسائلی همچون تهدیدهای تروریسم و افراط گرایی مطرح شد، سطح و اهداف همکاری ها از همکاری های اقتصادی به همکاری های امنیتی متحول شد و اهداف تازه تری برای این سازمان تعریف شد.
نشست تهران که اخیراً تحت عنوان « سازمان همکاری شانگهای : فرصت های پیش رو» برگزار شد، درصدد تبیین چشم اندازه های جدید همکاری در روابط بین اعضا و همکاری های منطقه ای بود و تحولات جهانی را با نگاهی به اولویت های منطقه ای کشورهای عضو شانگهای بررسی می کرد.
چین به عنوان ریاست سازمان شانگهای محور عمده صورت بندی همکاری ها است و ارتباط آن با امریکا به عنوان قدرتی که در منطقه آسیا منافع جدی برای خود تعریف کرده و حضور عینی خود را افزایش می دهد و نیز روابط دوجانبه کشورهای عضو با امریکا از فاکتورهایی است که در چگونگی همکاری ها و نقش آفرینی ها در بستر تحولات جدید قابل تأمل به نظر می رسد و در چهاردهمین همایش آسیای مرکزی و قفقاز مورد توجه قرار گرفت.
چین، فاکتور اصلی: چین لنگرگاه و مرکز ثقل سازمان همکاری شانگهای به شمار می رود و از این جهت که امریکا در دوره اخیر به عنوان یک قدرت آسیایی مطرح شده و نمی تواند از منافع آسیا چشم پوشی کند، لذا نمی توان سازمان شانگهای را از این قدرت جهانی و اخیراً آسیایی جدا کرد و بدلیل همین دو نکته باید حساسیت ویژه ای نسبت به روابط چین و امریکا داشته باشیم.
این مضمون نگاهی است که مدیر کل سابق دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه و کشورمان در ژنو در سخنرانی پیرامون سیاست خارجی امریکا و سازمان همکاری شانگهای در اجلاس اخیر به آن پرداخت.
محمد کاظم سجادپور گفت: طبق گفتمان اخطار گرایانه امریکا خطر چین به فرم های مختلفی در امریکا مطرح است که از جمله می توان خطر بالا آمدن چین به عنوان یک قدرت چالشگر را نام برد.
وی با اشاره به خطر امنیتی نظامی چین برای دولت امریکا خاطر نشان کرد: امریکایی ها در مکتب اخطار گرایانه خود به خطر امنیتی چین می پردازند و نسبت به افزایش بودجه نظامی چین حساسیت دارند.
وی سرکوب جامعه مدنی چین را به عنوان خطر سوم امریکا نسبت به چین بیان کرد و افزود: در این زمینه نیز گروه های متعدد امریکایی فعالیت دارند.
سجادپور پیوند دادن روابط اقتصادی چین و امریکا، درگیر کردن مناسبات سیاسی و پیوند دادن مجموعه نخبگان چین و امریکا را از جمله عوامل مهم در روابط چین و امریکا بر شمرد.
مدیرکل سابق دفتر مطالعات وزارت امور خارجه، چین را بزرگترین بازیگر اقتصادی امریکا نام برد و گفت:در روابط تجاری امریکا و چین موازنه تجاری به نفع چین است و این دیدگاه ادغام گرایانه تنها بعد اقتصادی را در بر نمی گیرد، بلکه این دیدگاه اقتصادی همسو با دیدگاه نظامی و سیاسی است.
سفیر ایران در ژنو افزود: آمریکا هیچگاه خطر چین را فراموش نمی کند و رفتار آمریکا بیانگر این است که امریکا هیچ گاه از خطر چین خالی نیست.
وی گفت: چینی ها از یک سو بازار گسترده ای در امریکا داشته و از سوی دیگر نگرانی های عمده امنیتی را در منطقه دارند.
سجادپور گسترش ناتو بر آمدن قدرت نظامی امریکا و حذف چین، حساسیت نسبت به فعالیت سازمان های غیر دولتی انقلاب های نارنجی را از جمله این نگرانی ها ذکر کرد و افزود: تمامی این نگرانی ها باید در ارزیابی رفتار آمریکا در سازمان همکاری شانگهای مورد توجه قرار گیرد.
سفیر ایران در ژنو تاکید کرد: روابط چین و آمریکا به گونه ای نیست که این سازمان را به سازمانی ضد آمریکایی تبدیل کند و این سازمان در سطح محدود فعالیت خواهد داشت.
به اعتقاد وی سازمان همکاری شانگهای منطقه ای باقی مانده و گسترش فوق العاده ای را حداقل طی سال های آینده نخواهد داشت.
پیوند امنیتی با آسیای مرکزی، اشتراک تمدن ایرانی و اسلامی، هم سویی اهداف کلان ایران با اهداف سازمان شانگ های و وجود ظرفیت ها و توانمندی های ایران در همگرایی با دیگر اعضا و اهداف این سازمان از جمله عواملی است که پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای را توجیه و از ضرورت های این مسأله حکایت می کند.
نشست تهران که اخیراً تحت عنوان « سازمان همکاری شانگهای : فرصت های پیش رو» برگزار شد، درصدد تبیین چشم اندازه های جدید همکاری در روابط بین اعضا و همکاری های منطقه ای بود و تحولات جهانی را با نگاهی به اولویت های منطقه ای کشورهای عضو شانگهای بررسی می کرد.
چین، فاکتور اصلی: چین لنگرگاه و مرکز ثقل سازمان همکاری شانگهای به شمار می رود و از این جهت که امریکا در دوره اخیر به عنوان یک قدرت آسیایی مطرح شده و نمی تواند از منافع آسیا چشم پوشی کند، لذا نمی توان سازمان شانگهای را از این قدرت جهانی و اخیراً آسیایی جدا کرد و بدلیل همین دو نکته باید حساسیت ویژه ای نسبت به روابط چین و امریکا داشته باشیم.
به اعتقاد وی سازمان همکاری شانگهای منطقه ای باقی مانده و گسترش فوق العاده ای را حداقل طی سال های آینده نخواهد داشت.
تلقی «ناتوی شرق»: رئیس اداره دوم مشترک المنافع وزارت خارجه کشورمان با اشاره به تحولات منطقه آسیای مرکزی و قفقاز که این منطقه را به یکی از کانون های توجهات بین المللی در سال های گذشته تبدیل کرده، گفت: گردآمدن برخی عناصر در این منطقه موجب شده تا ناظران سیاسی، با نگاهی بدبینانه این منطقه را بطور بالقوه بالکان اور آسیا بنامند و با توجه به تحولات و مسائل چند وجهی این منطقه و نیز حضور قدرت های هسته ای در منطقه و پیرامون آن،یک رویارویی سیاسی بزرگ جهانی را در آینده پیش بینی کنند، چنانکه برژینسکی محقق و سیاستمدار مشهور آمریکایی با درک چنین فضایی در کتاب خود به نام صفحه شطرنج منطقه آسیای مرکزی را نمونه تیپیک یا مرکز ژئوپلیتیک نامیده است.
موحد تصریح کرد: استمرار چالش های امنیتی فوق الذکر پیشبرد اهداف و برنامه های اجتماعی و اقتصادی کشورهای منطقه را به شدت دچار مشکل و بی ثباتی ساخته و از این رو آنها را به فکر یافتن راه هایی جهت تامین امنیت خود انداخته است و به همین منظور ایجاد و یا الحاق به ساختارهای امنیتی را در دستور کار خود قرار داده اند.در چنین زمینه مساعدی، ساختارهایی مانند ناتو نیز در چارچوب طرح گسترش به شرق در صدد جذب این کشورها بر آمدند و طرح هایی از جمله مشارکت برای صلح را با هدف زمینه سازی و چه بسا گمانه زنی شرایط منطقه برای پذیرش نهایی این کشورها به اجرا در آوردند، لیکن با وجود ضرورت هایی که موجب شکل گیری این اقدام شده بود، شرایط سیاسی منطقه تا حد زیادی مانع پیوستن کشورهای آن به ساختارهایی همانند ناتو شده و یا روند اجرایی شدن چنین رویکردی را بدلیل ملاحظات خاص حاکم بر منطقه به کندی مبتلا ساخته است؛ چرا که بازیگران بزرگ منطقه مانند چین و بخصوص روسیه هنوز خود را در قطب مقابل ناتو می دانند و از این رو مایلند خود دست به ایجاد ساختارهای منطقه ای بزنند.
مرتضی رحمانی موحد سازمان همکاری شانگهای را سازمانی منطقه ای برای همکاری حول موضوعات اساسی مورد اشتراک اعضاء معرفی کرد و اظهار داشت: اگر چه تمرکز اولیه و اصلی سازمان در زمینه های امنیتی و نظامی است و این محور نسبت به سایر محورها برجسته می شود، لیکن باید تاکید کرد که تاکید بر این محور دقیقاً بخاطر شرایط خاص منطقه و به عنوان اساس و زمینه همکاری در سایر حوزه هاست .
وی تاکید کرد: بر خلاف دیدگاه بسیاری که تلاش دارند بر پایه برخی نیات سیاسی، سازمان همکاری شانگهای را سازمانی صرفاً نظامی و با هدف برخورد با قدرت های فرامنطقه ای بویژه امریکا قلمداد کنند و حتی برخی منابع غربی از این سازمان با عنوان ناتوی شرق یاد می کنند، لیکن تاکید اعضاء و مسئولان سازمان بر این است که این سازمان به هیچ وجه یک سازمان نظامی نیست.
وی شرایط منطقه ای را از جمله زمینه های شکل گیری سازمان بیان کرد و افزود: منطقه آسیای مرکزی و قفقاز صحنه برخورد منافع تمامی قدرت های برتر جهانی و نیز تعداد زیادی از کشورهای مشترک المنافع به علاوه دولتهای غربی، روسیه، چین دنیای اسلام به عنوان یک کل از جمله ترکیه، افغانستان، پاکستان و حتی هند شده است.
وی افزود: این شرایط موجب شد تا ناظران تحولات منطقه بر این عقیده باشند که باتوجه به تحولات و مسائل چند وجهی این منطقه و نیز حضور قدرت های هسته ای در منطقه باید در آینده شاهد وقوع یک رویارویی سیاسی بزرگ جهان باشیم و برخی تحلیل گران منطقه نیز بر این باورند که قرون متمادی است بازی بزرگ برای نیل به نظارت و کنترل آسیای مرکزی جریان دارد و امریکا در پی از دست رفتن خواسته های سلطه طلبانه انگلیس جایگزین این کشور شده و کشورهای جهان پس از قرن بیستم به بازیگران مستقل این فرایند مبدل شده اند.
وی همچنین با اشاره به تهدیدهای مشترک منطقه ای به عنوان عاملی برای شکل گیری سازمان شانگهای اضافه کرد: عضویت کشورهای عمده جهانی (یعنی چین و هند) که طبق ارزیابی های واقع بینانه بزرگترین اقتصادهای قرن 21 را بخود اختصاص خواهند داد در برگرفتن بیش از نیمی از جمعیت جهان، همچنین در اختیار داشتن حدود 40 درصد اقتصاد جهان و بخش عمده ای از ذخایر عظیم نفت و گاز جهان توسط اعضای سازمان در کنار عوامل سیاسی - اقتصادی و جغرافیایی فرصت های فراوانی را برای تامین نیازهای اقتصادی و امنیتی پیش روی اعضای سازمان شانگهای قرار داده است به نحوی که گرد آمدن این مجموعه شرایط در سازمان چشم انداز دلگرم کننده ای را برای اعضا فراهم ساخته است.
اسلام ایرانی و کنترل تندروی ها در منطقه: استاد دانشگاه تهران و رئیس موءسسه مطالعات ایراس در سخنانی پیرامون نقش ایران در همکاری های منطقه ای و تأثیر عضویت ایران در پیوند دادن گستره وسیعی از منطقه خاورمیانه و خلیج فارس و نیز نقشی که اسلام ایرانی می تواند در کنترل تندروی اسلامی در منطقه ایفا کند، حضور همزمان روسیه و چین را عاملی برای کارآمدی بیشتر سازمان شانگهای ارزیابی کرد.
مهدی سنایی معتقد بود که رشد سازمان همکاری اقتصادی شانگهای و عضویت ایران در آن می تواند به حل پارادوکس های متعددی که در حوزه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در این منطقه وجود دارد، کمک کند.
وی گفت: امروزه در منطقه ما انرژی و انتقال آن، ترانزیت کالا، نیازهای متقابل اقتصادی، تندروی اسلامی، انتقال و فروش مواد مخدر، بحران هویتی و فرهنگی در روند جهانی سازی و همچنین برقراری ارتباط بین ارزش های سنتی و قومی با روندهای دموکراتیک در قالب ساختارهای سیاسی از جمله مسائل عمده برای کشورهای این منطقه است که فهرستی از ضرورت های موجود برای همکاری های منطقه ای را فراهم می کند.
سنایی با بیان این که ایران نقش کلیدی در شاهراه های موجود منطقه یعنی جاده ابریشم، راه آهن سراسری آسیا، تراسیکا و کریدور شمال و جنوب دارد، خاطرنشان کرد: اقتصاد ایران و آسیای مرکزی نیز از توان هم تکمیلی جدی برخوردارند.
وی اضافه کرد: اگرچه هنوز حجم مبادلات بین ایران و جمهوری های آسیای مرکزی نزدیک به یک میلیارد دلار است اما ظرفیت های فراوانی برای رشد آن وجود دارد.
به گفته این استاد دانشگاه تهران،همگرایی ایران با منطقه می تواند در قالب همکاری های دوجانبه، چند جانبه و همچنین سازمان هایی چون اکو و شانگهای باشد.
منابع شانگهای و ظرفیت های همکاری در بعد انرژی: استاد دانشگاه علوم سیاسی دانشگاه بروکسل هم از دیگر سخنرانان چهاردهمین همایش آسیای مرکز و قفقاز بود که پیرامون ظرفیت ها و منابع سازمان همکاری شانگهای به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: اخیرا منافع روسیه در سازمان مذکور افزایش یافته است.
وی با تاکید بر این که ظرفیت های سازمان شانگهای باید مورد توجه قرار گیرد، سازمان مذکور را بزرگترین سازمان منطقه ای خواند و در ادامه سخنانش تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی مذهبی را از جمله چالش هایی دانست که در برابر سازمان همکاری شانگهای وجود دارد گفت: امنیت مرزی برای این سازمان از اهمیت برخوردار است.
وی مواد مخدر و مبادلات غیرقانونی اسلحه را از جمله مواردی بیان کرد که این سازمان باید به آن بپردازد و افزود: همکاری با اعضا در زمینه انرژی نیز از دیگر فعالیت های این سازمان است.
این پژوهشگر بلژیکی همکاری در بعد انرژی را اهرمی در مقابله با جنگ احتمالی در زمینه انرژی بیان کرد.
پیترمن در این سخنان خود به موضوع علاقمندی روسیه برای برعهده گرفتن رهبری شانگهای پرداخت و با اشاره به بحث عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای، اظهار داشت: این سازمان می تواند در آینده ابزار بسیار کارآمدی برای سازمان ملل باشد و این به نفع ایران خواهد بود.
کاهش نفوذ امریکا و جذب کارشناسان منطقه در سازمان: سیف الله ساخاروف هم گسترش نقش کشورهای منطقه را باعث کاهش نفوذ امریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز دانست و آن را نیازمند همکاری بیشتر کشورهای منطقه عنوان کرد و پیشنهاد داد در همه مناطقی که مرکز همکاری های شانگهای وجود دارد، مرکز تحقیقات استراتژیک ایجاد شود تا کارشناسانی که علاقمند هستند بتوانند جذب این سازمان شوند.
جای خالی برخی کشورها: رئیس بخش آسیا و اقیانوسیه موءسسه مطالعات استراتژیک روسیه با اشاره به تعیین کنندگی تغییرات ژئوپلیتیک جهان و آسیای مرکزی در افزایش اهمیت سازمان شانگهای اهداف اصلی آن را مورد توجه قرار داد اما توجه به نقیصه عدم وجود مکانیزمی برای پذیرش اعضای جدید را با اهمیت تر عنوان کرد و گفت: این سازمان در حال حاضر مقررات تثبیت شده ای برای پذیرش اعضای جدید ندارد و فقدان برخی کشورها باعث شده که سازمان شانگهای به سمت اهداف عالیه حرکت نکند.
میر قاسم اف با اشاره به تمایل ایران برای عضویت در شانگهای گفت: عضویت ایران در این سازمان فرصت بسیار خوبی را برای دسترسی به منابع و حل و فصل منازعات ایران و غرب پدید می آورد.
وی همچنین با اشاره به حضور آمریکا در جمهوری های آسیای مرکزی گفت: توافق رسمی روسیه با اعطای تسهیلات پایگاه نظامی قرقیزستان و ازبکستان به امریکا نقش مهمی در این زمینه ایفا کرده است که انتظار می رفت این حضور نظامی از نظر وضعیت و از نظر زمانی محدود گردد اما در طی این روند مداخله امریکا در آسیای مرکزی عمیق تر شده است؛ لذا بر این اساس تهیه جدول زمانبندی برای اهداف آینده سازمان شانگهای بسیار حائز اهمیت است.
جهت گیری علمی و حل مشکلات ساختاری: استاد دانشگاه بین المللی روسیه نیز نقش مهم سازمان شانگهای در تأمین امنیت منطقه را یادآور شد و آینده همکاری ها را حائز اهمیت دانست.
وی اظهار داشت: خط مشی این سازمان که مبارزه با تروریسم یکی از اصول آن است، اهمیت زیادی دارد.
ما نیروهای خود را برای ساختن پایگاه های حقوقی و همکاری های متقابل از جمله همکاری در مبارزه با مواد مخدر متمرکز کردیم.
محمود شاه افزود: درخصوص مبارزه با تروریسم طبق تصویب دبیرخانه سازمان، گروه هایی برای مبارزه با تروریسم آموزش دیده اند و امیدواریم در آینده این سازمان نقش مهمی را درمنطقه بازی کند.
به گفته این استاد روس سازمان شانگهای باید در مرحله اول مواردی را که قبلاً ایجاد نموده سازمان دهد و در مرحله دوم شرایط مناسب برای سرمایه گذاری را فراهم کند و موانع این مسئله را از بین برد.
وی ابراز امیدواری کرد که دانشمندان عضو و ناظر شانگهای برای کمک علمی به این سازمان اقدام کنند تا مشکلات به صورت ساختاری مورد حل و فصل قرار گیرد.
وی با بیان این که سازمان شانگهای مناسبات ویژه ای در سازمان ملل داد افزود: این سازمان از بسیاری از آزمایشات گذشته و جایگاه خود را مستحکم کرده و امیدواریم حضور خود را در صحنه های گوناگون افزایش دهد.
ورود ایران به شانگهای و تبدیل به قطب همه جانبه جهانی: کاریبک با یباسانف در خصوص سازمان همکاری شانگهای و گرایشات نظم نوین جهانی سخنرانی کرد و گفت: در حال حاضر دنیا براساس ترتیبات غیرمتعادل توسعه می یابد که هیچ کس در هیچ جا احساس خوشبختی نمی کند.
این پژوهشگر قرقیز سیستم یک قطبی در جهان امروز را به آن دلیل دانست که دنیا متعادل نیست و افزود: باید سیستمی ایجاد شود که بتواند از این تغییرات نادرست جلوگیری کند.
وی در ادامه سخنانش با اشاره به سازمان همکاری شانگهای خاطرنشان کرد: بعد از تشکیل این سازمان اعضای آن متوجه شدند که مسائل مرزی قابل حل است و الان باید مسائل انرژی و اقتصادی را حل کنند.
بایباسانف گفت: الان زمان حضور ایران در سازمان شانگهای فرارسیده زیرا ایران چندین گام شجاعانه برداشته است.
این پژوهشگر قرقیز ورود ایران به سازمان شانگهای را از این جهت با اهمیت عنوان کرد که با ورود ایران این سازمان به یک قطب همه جانبه جهانی تبدیل می شود و نابسامانی جهانی از بین می رود.
تشکیل مکانیسم دفاعی بین اعضا: مدیر موءسسه استراتژی منطقه ای هندوستان نیز جایگاه سازمان شانگهای را در گذرگاه مهمی از نظام بین المللی توصیف کرد و این سازمان را نیرویی خواند که در آینده ساختارهای جهان را به چالش خواهد کشید.
استوبدان استوبدان تشکیل مکانیسم دفاعی بین اعضای شانگهای را مورد تاکید قرار داد و گفت: اعضای سازمان بدون نظام های سیاسی مشارکتی نمی توانند بر چالش های بیرونی ودرونی فائق شوند؛ لذا این سازمان نیازمند تشکیل اتاق مطالعه هستند تا بر اساس آن بتوانند چشم اندازهای بلندمدتی را اتخاذ کنند.
عاملی سازنده برای حل مسائل جهانی: معاون وزیر خارجه تاجیکستان ظرفیت های بالای شانگهای را به عنوان عاملی سازنده برای حل برخی مسائل جهانی عنوان کرد و با اشاره به توجه روز افزون کشورها، سازمان های منطقه ای و جهانی به سازمان همکاری شانگهای، گفت: این سازمان طی چند سال اخیر به یکی از مبانی تامین صلح، ثبات و تنظیم همکاری ها در منطقه آسیا تبدیل شده است که امیدواریم نقش و همکاری اعضای شانگهای بیش از پیش گسترش یابد.
یولداشف در مورد نقش کشورهای ناظر سازمان همکاری شانگهای از جمله جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد: فعالیت کشورهای ناظر بر این سازمان بر اساس نظامنامه ای با 17 بند امکان پذیراست که از جمله آن می توان دسترسی به اسناد غیر محرمانه و شرکت در اجلاس علنی سران کشورها و وزیران امور خارجه را نام برد که متاسفانه هنوز این امکان تاکنون عملی نشده که امیدواریم با توجه به توان اعضاء این مهم هر چه زودتر تحقق یابد.
تصحیح خط مبارزه با تروریسم و جلوگیری از دموکراسی نادرست: رئیس موءسسه مطالعات آسیایی هند یافتن فرصت های جدید برای شانگهای را مورد توجه قرار داد و نقش آن را برای تصحیح انحرافی که در خط مبارزه با تروریسم ایجاد شده مهم دانست و گفت که این سازمان می تواند یک تصویر واقعی از این مسأله در مقابل تصویری که امریکایی ها ارائه کرده اند، نشان دهد و قوانینی را علیه مسائل تروریستی تدوین کند و فراتر از این، از شکل گیری دموکراسی های نادرست در جهان جلوگیری کند.
جایانتا کورامی گفت که کشورهای آسیای میانه مجبور شدند نوعی دموکراسی غربی را بپذیرند چرا که الگوی دیگری هم نداشتند و در حالی که می شد یک پارادایم مناسب برای الگوی خود و مطابق با شرایط منطقه ای انتخاب کنند.
وی ادامه داد: یکی از نیازهای شانگهای این است که به شدت با مسئله تروریسم یا مواد مخدر مبارزه کنند چرا که همکاریهای این سازمان نیازمند ثبات منطقه است.باید در نظر داشت که شانگهای اگر بخواهد با مواد مخدر بجنگند باید با تروریسم طالبان هم بجنگند و ابتکار شانگهای در این زمینه می تواند باعث طرح جدی این سازمان در منظر بین المللی باشد.
به گفته او، شانگهای باید به فکر این باشد که آمریکا برای ادامه جنگ علیه تروریسم دچار مشکلات زیادی از جمله مشکل مادی شده است و این انحرافی که در جنگ علیه تروریسم ایجاد شده بایستی توسط سازمان همکاریهای شانگهای تصحیح شود و این سازمان می تواند این رویکرد را اصلاح کند.
کومار افزود: برعهده کارشناسان شانگهای است که تصویر تحریف شده ای را که در جهان از سوی آمریکا معرفی شده بر هم بزنند و تصویر واقعی منطقه را ارائه دهند.باید به دنیا بفهمانند که جهاد یک مفهوم به معنای ستیزه جویی نیست بلکه حتی جهاد می تواند به معنی مبارزه با تروریسم باشد.
رئیس موسسه مطالعات آسیایی هندوستان خاطرنشان کرد: در حالی که دانشمندان شانگهای باید فضایی برای تبادل فرهنگی بوجود بیاورند، بایستی قوانینی را علیه مسائل تروریستی تعیین کنند که قدرت اجرایی شدن هم داشته باشد.
وی ادامه داد: امروز از فناوری برای نابودی تمدن بشری استفاده می شود اما این یک خطر متناقض هم هست و آن این است که بعضی کشورها اصلاً تمایلی به نابودسازی منشاءهای اصلی تروریسم ندارند.
بعضی رهبران تروریست ها از کشورهای ظاهراً دموکراتیک تشویق هم می شوند.
کومارامی اضافه کرد: کشورهای عضو شانگهای باید از استفاده نادرست از دموکراسی هم جلوگیری کنند.
نقش جهانی شانگهای: رئیس موءسسه مطالعات خزر موفقیت مهم شانگهای را به چالش کشیدن سیستم تک قطبی جهان خواند و با اشاره به این که اجماع جهانی بر توسعه سیاسی و نقش جهانی برای سازمان شانگهای متصور نیست تأکید کرد که اعضای این سازمان باید در این زمینه دست به اقداماتی بزنند.
عباس ملکی در تشریح دلایل عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای اظهار داشت:این جزیی از اهداف انقلاب ایران است که در همگرایی های منطقه ای سهیم باشد اما بخش دیگر آن به موضوع انتظار یا مهدویت باز می گردد و به همین جهات ایران عضویت در اکو، شانگهای، اپک و دیگر سازمان های منطقه ای را پذیرفته است.
ملکی ادامه داد:علاوه بر این قانون جمهوری اسلامی ایران نیز همکاری با کشورها را مد نظر قرار می دهد، چرا که ایران به همکاری با همسایگان نیاز دارد.
وی گفت: ایران می تواند جزیی از خاورمیانه،جزیی از خلیج فارس ، شرق آسیا؛ جزیی از آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین جزیی از دریای خزر باشد و این ژئوپلیتیک به منافع ایران کمک خواهد کرد،اما به دلیل بروز برخی مشکلات در افغانستان، عراق و لبنان ایران بیشتر از خاورمیانه در آسیا دیده می شود.
وی گفت: ایران با ابزاری چون اشتراکات فرهنگی، اقتصاد و حتی نظامی می تواند خاورمیانه، اروپا و آسیا را در نظر بگیرد.
برنامه ریزی بلند مدت و جلوگیری از به حاشیه رفتن: عضو موءسسه مطالعات آسیایی آکاومی علوم سین کیانگ برنامه ریزی بلندمدت را از جمله ضروریات این سازمان ذکر کرد و افزود: با برنامه ریزی بلندمدت شانگهای از حاشیه راندن مستثنا خواهد شد لذا اعضای شانگهای باید هر چه زودتر برنامه ریزی بلندمدتی را تهیه کنند.
پان ژیپنگ همکاری با سازمان ملل برای حفظ صلح، گسترش همکاری های چند جانبه اقتصادی و بازرگانی، راه اندازی مرکز اقتصادی وبازرگانی، توسعه تبادل نظر انسان ها، طراحی شبکه های ارتباط جاده ای، راه اندازی بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای، راه اندازی بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای با مشورت بانک جهانی، بانک آسیا و بانک توسعه اسلامی، برپایی گردهمایی های منظم و بین المللی بین اعضا، تقویت همکاری های عملی و تقویت ارتباطات را از جمله مواردی دانست که می تواند به برنامه ریزی درازمدت منجر شود.
استفاده از ظرفیتها و توازن معادلات منطقه ای و بین المللی: قائم مقام وزیر امور خارجه کشورمان در پایان این همایش ضمن ارائه جمع بندی از مباحث همایش شرایط منطقه ای همچون ضرورت های همکاری قضایی، فرهنگی و اجتماعی، تهدیدات مشترک منطقه ای چون حاکمیت مجدد طالبان، مواد مخدر و ...
نگاه قدرت های بزرگ به منابع منطقه به دلیل اهمیت استراتژیک منطقه و تعهدات بین المللی اعضاء در زمینه مسائل بین المللی جدید از مهمترین چالش های پیش روی اعضاء عنوان کرد.
وی تصریح کرد: سازمان همکاری شانگهای در دوران انتقال نظام بین المللی شکل گرفت که گرایش به سمت یکجانبه گرایی از ویژگی های بارز آن بود؛ لذا سازمان باید به سمتی پیش برود که فرصت های بیشتری را جهت ایفای نقش خود فراهم آورد.
به باورمهدی مصطفوی، با شروع همکاری در قالب سازمان شانگهای و تبیین راهکارها و مکانیزم های متنوع نظیر رایزنی میان اعضاء می توان صلح و امنیت را در منطقه برقرار نمود.
توسعه همکاری های تجاری و اقتصادی جهت حصول به ثبات پایدار منطقه ای راهکار دیگر تقویت سازمان همکاری شانگهای است.
وی گفت: سازمان از ظرفیت ها و منابع روزافزونی برخوردار است که به اعتقاد ناظران غربی تاکید و گسترش بر آنها در پرتو حضور روسیه و چین می تواند معادلات منطقه ای بین المللی را متوازن نماید.
مضاف بر این انرژی از مهم ترین ظرفیت های اخیر می باشد؛ چرا که بزرگترین مصرف کنندگان انرژی در جهان به دنبال بهره برداری از منابع انرژی این سازمان هستند، در این میان جمهوری اسلامی ایران می تواند نقش بسیار مهمی ایفا نماید.
قائم مقام وزیر امورخارجه در پایان اضافه کرد: نیازهای عینی و واقعی دولت ها به دلیل نزدیکی کشورها و قرار گرفتن آنها در یک حوزه جغرافیایی سیاسی و فرهنگی مشترک مساله ضرورت ایجاد ارتباط دو جانبه و چند جانبه سازمان ها و ساختارهای مشترک را بیشتر می کند.
نقش جمهوری اسلامی ایران در این راستا نیز بسیار اهمیت دارد، برخورداری اقتصاد ایران و آسیای مرکزی از توان هم تکمیلی، برخورداری اهمیت استراتژیک و ژئواستراتژیک سازمان در پرتو عضویت ایران در سازمان و همکاری های دو جانبه، چند جانبه و سازمان ایرانی با سازمان هایی چون اکو، جملگی توانمندی های ایران را نشان می دهد.