دانلود مقاله یادگیری حرکتی واجرا از اصول تا تمرین

Word 450 KB 26990 136
مشخص نشده مشخص نشده ورزش و تربیت بدنی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • فصل اول: مقدمه‌ای بر یادگیری و اجرای حرکتی:

    تعاریف مهارت:

    مهارت قابلیتی است که با ؟؟

    معین و صرف حداقل انرژی یا زمان کاری به نتیجه برسد.

    تفاوت حرکت و مهارت:

    حرکت ضرورتاً در محیط به هدف خالی نمی‌رسد.

    مانند این‌که بدون هدف انگشتان خود را تکان دهید.

    اما اجرا‌کننده مهارت، از حرکت به عنوان یک وسیله برای رسیدن به هدف استفاده می‌کند.

    به طور کلی برای اینکه مهارت‌ها به هدفهای تعیین شده خود برسند موارد زیر ضروری است:

    الف) پیشینیه اطمینان نسبت به اجرای مهارت

    ب) بکار بردن حداقل انرژی فیزیکی و روانی برای اجرا

    ج) اجرای آن عمل در حداقل زمان

    عوامل سه گانه‌ای که برای اکثر مهارت‌ها بسیار مهم است:

    ادراک ویژگی‌های نسبی محیطی

    تصمیم‌گیری درباره نوع اجرا، محل و موقع اجرای آن

    فعالیت عضلانی سازماندار به منظور اجرای حرکات ( بازده حرکتی)

     

    اجزای تشکیل‌دهنده برای اجرای ماهرانه حرکات:

    1- اجرای تشکیل دهنده وضعیت بدن، زمینه اجرا و حمایت از اعمال را فراهم می‌سازند.

    2- اجزای تشکیل دهنده حرکت جابجایی، اندام‌ها یا کل بدن را به حرکت درمی‌آورند.

    3- اجزای تشکیل دهنده دستکاری و عمل و حرکت را ایجاد می‌کنند.

    فرآیندهای اصلی و زیربنایی حرکات و اعمال عبارتند از:

    1- فرآیندهای حسی یا ادراکی

    2- فرآیندهای تصمیم‌گیری

    3- فرآیندهای کنترل یا ایجاد حرکت

    4- فرآیندهای یادگیری

    طبقه‌بندی مهارت‌ها:

    الف) مهارت‌های باز و بسته: (براساس میزان و دامنه پایداری و ثبات وضعیت محیطی)

    مهارت باز: حرکتی است که در موقع اجرای آن محیط و شرایط محیطی و متغیر و غیرقابل پیش‌بینی است.

    مانند کشتی و فوتبال آمریکایی

    مهارت بسته: حرکتی است که در موقع اجرای آن محیط و شرایط محیطی، ثابت و قابل پیش‌‌بینی است.

    مانند اجرای یک برنامه ژیمناستیک و شنا کردن در یک خط آزاد استخر

    این نوع طبقه‌بندی مهارت‌ها، شاخص مهمی از اجرا را که میزان و نیاز پاسخ‌های لحظه‌ای در مقابل تغییرات محیطی است را نشان می‌دهد.

    ب) مهارت‌های مداوم، مجرد و زنجیره‌ای: (براساس اینکه تا چه اندازه یک حرکت جریان دارد یا اینکه کوتاه و مجرد عمل می‌شود)

    مهارت مجرد: به طور روشن نقطه شروع آن مشخص است و زمان بسیار کوتاهی اجرا می‌شود.

    مهارت مداوم: آغاز و پایان مشخصی ندارد و رفتار اجرا کننده مدت زیادی طول می‌کشد.

    مهارت زنجیره‌ای: شامل گروهی از مهارت‌های مجرد هستند که زنجیروار به هم متصل شده، پشت سر هم اجرا می‌شوند تا عمل پیچیده و مشکل‌تری را به وجود آورند.

    ترتیب اجرای هر یک از مهارتهای مجرد در این مجموعه بسیار مهم است و باید در جای خود عمل شوند تا نتیجه کار موفقیت‌آمیز باشد.

    مهارتهای زنجیره‌ای به این دلیل از مهارتهای مجرد تفاوت دارند که در زمان نسبتاً بلندتری اجرا و به یکدیگر متصل می‌شوند با این وجود هر یک از اجزای آن‌ها دارای نقطه شروع و پایان قابل تشخصی است.

    ج) مهارتهای حرکتی و شناختی:

    در یک مهارت حرکتی، تعیین کننده اصلی موفقیت کیفیت اجرای خود مهارت است.

    در اینجا ادراک و تصمیم‌گیری درباره نوع حرکت تقریباً دخالت ندارد.

    در یک مهارت شناختی ماهیت و کیفیت حرکت مضاعف مهم نیست اما تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب و نوع حرکت بسیار مهم است.

    مهارت شناختی عمدتاً به انتخاب نوع حرکت وابسته است در حالیکه مهارت حرکتی- کیفیت و چگونگی اجرای مهارت اهمیت بیشتری می‌دهد.

    نمی‌توان گفت که یک مهارت صد درصد شناختی یا حرکتی است.

    اکثر مهارت‌های دنیای واقعی در فاصله بین دو قطب پیوستار قرار می‌گیرند.

    به طوریکه آمیخته‌ای از فرآیند تصمیم‌گیری و ایجاد حرکتند.

    لذا سایر عناوین به کار رفته در این زمینه عبارتند از: مهارت‌های ادراکی- حرکتی یا مهارتهای روانی- حرکتی

    رویکرد پردازش اطلاعات: روانشناسان، تصور انسان را به عنوان یک پردازشگر اطلاعات که تا حد زیادی شبیه به یک کامپیوتر است مفید یافته‌اند.

    اطلاعات به عنوان دروندان به انسان ارائه می‌شود و در مراحل گوناگون پردازش اطلاعات، عملیات مختلفی روی این داده‌ها انجام می‌شود.

    این فرآیندها نهایتاً به حرکات ماهرانه‌ای منجر می‌شود که آن‌ها را به عنوان برونداد دستگاه حرکتی می‌شناسیم.

    هدف اصلی روانشناسان شناختی که به مطالعه کنترل مهارت‌ها علاقمندند، این است که ماهیت خاص فرآیندهای درون مستطیل را درک کنند.

    مراحل مشخصی از پردازش اطلاعات که داده‌ها در سر راه خود از درونداد تا برونداد باید بگذرانند عبارتند از:

    شناسایی محرک                  گزینش پاسخ            برنامه‌ریزی پاسخ

    مراحل پردازش اطلاعات:

    الف) مرحله شناسایی محرک: در این مرحله وظیفه دستگاه حرکتی تشخیص آن است که آیا محرکی ارائه شده یا نه و این‌که چنانچه محرک ارائه شده باشد آنرا شناسایی کند.

    از این رو، شناسایی محرک اصولاً یک مرحله حسی است و در آن اطلاعات دریافت شده از محیط بوسیله منابع مختلفی (بینایی- شنوایی و ...) تجزیه و تحلیل می‌شوند.

    در این مرحله اجزاء یا ابعاد گوناگون این محرک‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند مانند ترکیب حاشیه‌ها و رنگها- نشان دهنده یک توپ در حال حرکت است (این مرحله طبیعت و ماهیت اطلاعات را شناسایی می‌کند)

    در این مرحله همچنین الگوهای حرکت شناسایی می‌شوند.

    (آیا محرک حرکت می‌کند؟

    اگر حرکت می‌کند در کدام مسیر؟)

    ب) مرحله گزینش پاسخ: فعالیت این مرحله وقتی شروع می‌شود که اطلاعات لازم درباره ماهیت محرک محیطی از مرحله قبلی فراهم شده باشد.در مرحله گزینش پاسخ، با توجه به شرایط محیطی، وظیفه تصمیم‌گیری درباره نوع حرکت است.

    در این مرحله از بین حرکات ممکن یک حرکت انتخاب می‌شود مانند پاس دادن یا شوت کردن به طرف حلقه

    لذا مرحله گزینش پاسخ را می‌توان به نوعی مکانیزم تبدیل تشبیه کرد که بین درونداد وحی و برونداد حرکتی رخ می‌دهد.

    ج) مرحله برنامه‌ریزی پاسخ: این مرحله بلافاصله بعد از تصمیم‌گری درباره نوع حرکت آغاز می‌شود.

    این مرحله وظیفه دارد که دستگاه حرکتی را برای حرکت مورد نظر سازماندهی کند.

    دستگاه حرکتی باید سطوح پایین‌تر عصبی در ساقه مغز و نخاع شوکی را آماده کند.

    (دستگاه را برای عمل سازمان می‌دهد)

    مرحله گزینش پاسخ عدم قطعیت درباره اینکه چه عملی باید انجام شود را از بین می‌برد.

    در این مرحله همچنین یک برنامه حرکتی‌ای که نهایتاً حرکت را کنترل خواهد کرد، بازیابی و سازماندهی می‌شود.

    این مرحله از پردازش اطلاعات سرانجام عضلات را رهبری می‌کند تا برای انجام موثر حرکت، به نوبت و با نیرو و زمان‌بندی مناسب، منقبض شوند.

    یک وسیله حیاتی برای فهمیدن چگونگی عمل مراحل پردازش اطلاعات است.

    زمان واکنش و تصمیم‌گیری:

    معیار مهم سرعت پردازش اطلاعات است.

    زمان واکنش نشان‌دهنده بسیار مهم سرعت تصمیم‌گیری و کارآیی آن است.

    به فاصله زمانی بین ارائه غیرمنتظره محرک تا شروع پاسخ گفته می‌شود.

    مانند: در دوی سرعت از زمانی که تپانچه آغاز مسابقه شلیک می‌شود تا زمانی که دونده دویدن را آغاز می‌کند.

    زمان واکنش وقتی آغاز می‌شود که محرک ارائه شده است و هنگامی پایان می‌پذیرد که پاسخ شروع شده باشد و لذا زمان واکنش مجموعه سه مرحله پردازش اطلاعات است.

     

    عوامل موثر بر زمان واکنش و تصمیم‌گیری:

    تعداد محرک – پاسخ

    سازگاری محرک- پاسخ

    مقدار تمرین و نوع آن

    قابلیت پیش‌بینی

    الف) تعداد محرک- پاسخ: تعداد محرک‌هایی است که هر کدام ممکن است به پاسخ جداگانه‌ای منجر شوند و هر زمان امکان اجرا داشته باشند.

    زمان واکنش انتخابی: طی آن اجراکننده باید یک پاسخ را از بین حرکات ممکن و از پیش‌ تعیین شده انتخاب کند.

    عموماً به موازات افزایش حرکت‌های ممکن، زمان مورد نیاز برای پاسخ به هر کدام از آن‌ها نیز افزایش می‌یابد.

    که همان افزایش در زمان واکنش انتخابی است.

    سریع‌ترین زمان واکنش نقطه شامل یک محرک و یک پاسخ است.

    که به آن زمان واکنش ساده می‌گویند.

    قانون هیک: تأخیر در پاسخ بر اثر تعداد محرک- پاسخ این پدیده به قانون هیک معروف است.

    وقتی تعداد محرک- پاسخ از یک به دو افزایش می‌یابد.

    افزایش زمان واکنش بسیار زیاد است.

    زمان واکنش از حدود 190 هزارم ثانیه درزمان واکنش ساده به بیش از 300 هزارم ثانیه در زمان واکنش انتخابی افزایش می‌یابد.

    هر چه تعداد انتخاب‌ها بیشتر شود، زمان واکنش اضافه‌تر خواهد شد.

    اما این افزایش به تدریج کم و کمتر می‌شود.

    برای مثال افزایش از 9 به 10 انتخاب باعث افزایش 3 -2 درصد و زمان واکنش خواهد شد.

    قانون هیک:

    - رابطه زمان واکنش انتخابی و لگاریتم تعداد محرک- پاسخ یک رابطه فعلی است.

    - این رابطه بر این مطلب اشاره دارد که هر بار تعداد محرک پاسخ دو برابر شود، زمان واکنش انتخابی با میزان ثابتی افزاش می‌یابد.

    - تفسیر هم قانون هیک: زمان واکنش انتخابی به طور خطی به مقدار اطلاعاتی وابسته است که برای از بین بردن تردید درباره تعداد محرک- پاسخ باید پردازش شود.

    ب) سازگاری محرک- پاسخ: یکی از مهمترین عوامل تعیین‌کننده زمان واکنش انتخابی است.

    این سازگاری معمولاً به دامنه‌ای گفته می‌شود که در آن محرک و پاسخی که برای آن راه اندازی می‌شود به طور طبیعی به هم وابسته شوند دریافت توپ یکی از مثالهای سازگاری محرک- پاسخ است.

    به این دلیل که حرکات توپ به طرف دست راست، حرکات دست را به همان سمت به دنبال خواهد داشت.

    ب) سازگاری محرک- پاسخ: یکی از مهمترین عوامل تعیین‌کننده زمان واکنش انتخابی است.

    به این دلیل که حرکات توپ به طرف دست راست، حرکات دست را به همان سمت به دنبال خواهد داشت.

    سازگاری جانبی محرک- پاسخ: درجاتی است که مثلاً با هم چراغی که روشن می‌شود از آزمودنی‌ها خواسته می‌شود تا با همان جهت در سمت بدن خود پاسخ دهند.

    در شکل ب چراغ سمت راست، پاسخ سمت چپ و چراغ سمت چپ، پاسخ دست راست را می‌طلبد.

    رابطه محرک- پاسخ در اینجا تقریباً غیرطبیعی است لذا محرک و پاسخ در این حالت کمتر با هم سازگارند یا اصلاً سازگاری ندارند.

    برای تعداد معینی از محرک- پاسخ هر گاه سازگاری آن‌ها بیشتر باشد.

    زمان واکنش انتخابی آن کاهش می‌یابد.

    قوانین کلی مربوط به تعداد محرک‌های ممکن و زمان واکنش انتخابی، در مورد محرک- پاسخ‌های سازگار نیز صدق می‌کند.

    با این حال مقدار افزایش در زمان واکنش انتخابی (شیب منفی کمتر) آن چیزی است که برای موقعیت‌های کمتر سازگار دیده می‌شود.

    قانون هیک در مورد درجات مختلف سازگاری صدق می‌کند اما شیب منحنی در زمانی که سازگاری کمتر باشد، بیشتر است.

    ج) مقدار تمرین: 1) وقتی تعداد محرک- پاسخ مشخص است.

    هر چه مقدار تمرین بیشتر باشد زمان واکنش کوتاه‌تر خواهد بود.

    به طور کلی هنگام ازدیاد محرک-پاسخ، تمرین کردن شیب افزایش زمان واکنش را کاهش می‌دهد.

    اثر تمرین به زمان واکنش ساده، ناچیز اما در زمان واکنش انتخابی چشمگیر است.

    این اثر وقتی زیادتر می‌شود که تعداد محرک- پاسخ زیاد و سازگاری آن کم باشد.

    2) در طبیعت تمرین (نوع تمرین) نیز در اینجا اهمیت دارد.

    تمرین یکنواخت، صورتی که یک محرک همیشه به یک پاسخ منجر شود به ایجاد واکنش سریع کمک می‌کند.

    این اثر تمرین اساساً شبیه افزایش سازکاری محرک- پاسخ است که در آن هر دو متغیر شیب خود را کم می‌کنند.

    از این رو به نظر می‌رسد که تمرین، سازمان محرک و پاسخ را سازگارتر می‌کند.

    پیش‌بینی کردن برای تقلیل تأخیر: یکی از روشهای مناسب برای فائق‌آمدن به RT طولانی این است که اجرا کننده بتواند وقوع محرک را پیش‌بینی کند او می‌تواند پیش‌بینی کند که چه حادثه‌ای در محیط اتفاق خواهد افتاد و در چه زمانی واقع خواهد شد.

    انواع پیش‌بینی: پیش‌بینی فضایی – پیش‌بینی زمانی الف) پیش‌بینی فضایی: یعنی پیش‌بینی اینکه در محیط چه اتفاقی خواهد افتاد.

    مثلاً پیش‌بینی اینکه حریف در بازی تنیس ضربه‌ی محکم یا ضربه‌ی توپ خواهد زد سبب می‌شود که به طور موثر جاگیری کنیم.

    ب) پیش‌بینی زمانی: گاهی اوقات اجرا کننده می‌داند که چه حادثه‌ای واقع خواهد شد اما احتمالاً نمی‌داند که آن واقعه در چه زمانی رخ خواهد داد.

    (مثلاً می‌دانیم که بازیکن صاحب توپ در راگبی نهایتاً پاس کوتاهی خواهد داد اما زمان آنرا نمی‌دانیم) ارزش پیش‌بینی: 1) اولین خطر پیش‌بینی زمانی متوجه ما می‌شود که حرکت پیش‌بینی شده همان حرکتی نباشد که حریف اجرا می‌کند.

    مثلاً فرد پیش‌بینی می‌کند که سرویس حریف به سمت راست می‌آید ولی برعکس به سمت چپ برود پس ورزشکار باید ابتدا از وقوع حرکتی که از قبیل آماده است جلوگیری کند.

    این عمل به زمان احتیاج دارد و در زمان واکنش ساده در حدد 40 هزارم ثانیه است سپس ورزشکار باید پاسخ درست را سازماندهی و آغاز کن و آنهم فرآیندی بسیار آهسته است و RT او طولانی خواهد شد.

    2) پیش‌بینی‌ها در بسیاری از مواقع درست از آب درنمی‌آیند و ورزشکار با مشکل جلوگیری او پاسخ نادرست و آماده کردن پاسخ درست مواجه است در چنین وضعیتی مشکل دیگری نیز وجود دارد و آن این است که پاسخ نادرست ورزشکار را از حضور در بهترین موقعیت مکانی برای پاسخ درست محروم و دور کرده است.

    زیرا اندازه حرکتی که او برای انجام پاسخ ایجاد کرده است در مسیر غلطی قرار دارد.

    این دو امر به زحمت جبران ناپذیرند.

    وقتی شما در اثر پیش‌بینی نادرست به طرف چپ زمین تنیس می‌دوید عملاً برایشان غیرممکن است که ناگهان بایستد و برای برگرداندن توپ حریف به سمت راست زمین حرکت کنیم.

    راهبردهای پیش‌بینی: 1) برای جلوگیری از پیش‌بینی درست حریف، هر چه ممکن است حرکات را به طور غیرمنتظره و تصادفی (چه در نوع و چه در زمان اجرا) انجام دهید.

    2) ورزشکار با گرفتن ابتکار عمل به دست خود، حریف را از پیش‌بینی کردن ساقط و او را وادار به واکنش نماید (RT آهسته) 3) به حریف اجازه پیش‌بینی بدهید ولی نهایتاً حرکتی را انجام دهد که مخالف پیش‌بینی اوست.

    اصل یو وارونه: انگیختگی را می‌توان سطح هیجان یا فعالیت بوجود آمده در CNS تعریف کرد.

    یکی از اصول مهم اثر سطح انگیختگی به کیفیت اجرای مهارتها اصل یو وارونه است این اصل بیان می‌کند که وقتی از انگیختگی شروع کنیم افزایش انگیزه باعث بهبود در اجرای مهارت‌ها می‌شود ولی این بهبود فقط تا نقطه‌ی بخصوص ادامه می‌یابد.

    معمولاً بهترین اجرا در حد متوسط از انگیختگی دیده می‌شود و به همین ترتیب اگر انگیختگی افزایش یابد، اجرا ضعیف‌تر می‌شود.

    اثر فوق به نوع مهارت نیز وابسته است: 1) اگر مهارت به کنترل عضلانی بسیار ظریف نیاز داشته باشد (مانند تیروکمان، یا دارای عوامل تصمیم‌گیری مهم باشد (مانند بسکتبال) نقطه اوج منحنی انگیختگی به سمت چپ کشیده می‌شود.

    به نظر می‌رسد که سطوح بالا و حتی میانی انگیختگی با کنترل ظریف عضلانی و تصمیم‌گیری تداخل پیدا می‌کند در واقع: مهارت‌های پیچیده با سطح انگیختگی پایین‌تر بهتر اجرا می‌شوند و با اندک افزایشی در سطح انگیختگی افت پیدا می‌کند.

    2) اما مهارت‌هایی که با عضلات بزرگ انجام می‌شود و نیاز به کنترل ظریف و دقیق ندارند.

    با سطح انگیختگی زیاد تضعیف نمی‌شوند.

    (مانند وزنه‌برداری) نکته مهم اینکه: به دلایل متفاوت، انگیختگی بسیار زیاد و بسیار کم هر دو پدیده بی‌تأثیر و نامطلوبی است.

    حتی منطقه انجام بازی نیز در تعیین سطح انگیختگی نقش دارد: پاسور والیبال: نیاز به انگیختگی کم (چون تصمیمات مهم می‌گیرد) آبشار زدن: نیاز به انگیختگی بالا (به دلیل حداکثر نیرویی که اعمال می‌کند) خلاصه اصل u وارونه: - افزایش انگیختگی اجرای مهارت‌های ورزش را تا حد معینی بهبود می‌بخشد.

    - افزایش بیشتر در انگیختگی سطح اجرا را پایین می‌آورد.

    - مهارت‌هایی که شامل تصمیم‌گیری اندک و حرکات عمده‌اند، انگیختگی بیشتری را می‌طلبند.

    - برخی از مردم و ورزشکاران نسبت به برخی دیگر، آسانتر برانگیخته می‌شوند.

    باریکی ادراکی: باریکی ادراکی یکی از تغییرات مهم در پردازش اطلاعات با سطح برانگیختگی زیاد است.

    مثلاً وقتی راننده‌ای با انگیزه مطلوب، رانندگی می‌کند دامنه محرک‌هایی که به آن توجه کرده و پاسخ می‌دهد نسبتاً وسیع است و تقریباً نشان دهنده کل حوزه دید اوست در عوض بینایی یک غواص تازه کار که در عمق زیاد است کاهش می‌یابد.

    انگیختگی او بالا می‌رود حوزه دید وی کوچک ولی تمرکز او زیاد می‌شود.

    در این موقعیت محرک‌های محیطی کمتری شناسایی می‌شوند و افزایش توجه فقط به منابعی که به مهارت مربوطند معطوف می‌شود.

    این یک سازوکار بسیار مهم است زیرا اجراکننده می‌تواند توجیه بیشتری را به محرک‌های مربوط یا با محرک‌هایی که احتمال می‌رود، مربوط باشند اختصاص دهد.

    باریکی ادراکی تنها به قوه باصره منحصر نمی‌شود و به ظاهر به طرق مشابهی در تمام حواس اتفاق می‌افتد.

    این پدیده بر اثر استفاده از مواد مخدر، کم‌خوابی و بعضی عوامل دیگر نیز بوجود می‌آید.

    باریکی ادراکی عیوبی نیز دارد.

    هر چند ممکن است باعث اجرایی بهتر شود، این بهبود تا حدی امکان‌پذیر است که محرکی که اتفاق می‌افتد همان محرکی باشد که انتظارآن می‌رفت.

    در صورتیکه محرک غیرمنتظره‌ای رخ دهد، باریکی ادراکی باعث افت اجرا خواهد شد.

    مثلاً باریکی ادراکی که هوشیار نیست تا جایی که حادثه غیرمنتظره‌ای رخ ندهد، قابل قبول است اما اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای مانند پریدن یک بچه به وسط خیابان رخ دهد، عمل راننده موجب تصادف با او می‌شود.

    باریکی ادراکی پدیده مهمی است در این حالت واکنش به نشانه‌های غیرمنتظره کم شده و واکنش به نشانه‌های مورد انتظار زیاد می‌شود.

    نظریه بهره‌برداری از نشانه‌ها: این نظریه که ابستر بروک آنرا مطرح کرد به تشریح افت کیفیت اجرا که ناشی از سطح انگیختگی زیاد است کمک می‌کند.

    1) موقعی که انگیختگی کم و حوزه‌ای ادراکی وسیع است.

    اجراکننده به دامنه گسترده‌ای از نشانه‌ها دسترسی دارد که فقط تعداد محدودی از آنها به اجرای موثر مربوطند.

    به همین دلیل اجرا، از حد مطلوب پایین‌تر است.

    2) به موازات افزایش در سطح انگیختگی، توجه و تمرکز فقط به نشانه‌های مربوطه معطوف می‌شود و از نشانه‌های نام صرف‌نظر می‌گردد.

    لذا به دلیل اینکه اجراکننده فقط به محرک‌های مربوطه پاسخ می‌دهد.

    کارایی او افزایش می‌یابد.

    3) بالارفتن پیش از حد سطح انگیختگی و در نتیجه باریک شدن بیشتر دامنه ادراک حتی برخی از نشانه‌های مربوطه هم نادیده گرفته می‌شود.

    به همین دلیل کیفیت اجرا آسیب می‌بیند.

    به خصوص وقتی که نشانه‌ها زیاد هم مورد انتظار نباشند.

    حد مناسب سطح انگیختگی آن است که در آن توجه به منظور شناسایی محرک‌های مربوطه متمرکز می‌شود و از نشانه‌های نامربوط صرف‌نظر گردد.

    انگیختگی در اوج خود منجر به گوش به زنگ بودن شدید یا آشفتگی می‌شود.

    این حالت عموماً به نام پایک معروف است.

    در حالت آشفتگی به دلیل باریکی شدید ادراکی، تصمیم‌گیری بسیار محدود خواهد شد.

    حالت انگیختگی زیاد، کنترل حرکات را ضعیف‌تر می‌کند.

    انگیختگی زیاد در واقع با کنترل روانی که در شرایط عادی وجود دارد تداخل پیدا می‌کند.

    سطح بهینه انگیختگی با توجه به تکلیف حرکتی تغییر می‌کند.

    مهارت‌هایی که به تصمیم‌گیری و کنترل ظریف حرکتی نیاز دارند.

    از انگیختگی زیاد آسیب می‌بینند و مهارت‌هایی که به نیروی زیاد نیازمندند.

    از سطح انگیختگی کم آسیب می‌بینند.

    توجه: محدودیت در توانایی پردازش اطلاعات - به نظر می‌رسد که توجه یک پدیده طولی است.

    که درآن تمرکز روی یک موضوع و سپس روی موضوع دیگر معطوف خواهد شد.

    اگر مقدور باشد می‌توان توجه را در یک زمان روی دو موضوع تمرکز کرد.

    - زمانی که توجه (ظرفیت) باید بین یک تکلیف اصلی و یک تکلیف ثانوی تقسیم شود، زمانی که تکلیف اصلی نسبتاً ساده است و به توجه زیادی نیاز ندارد بخش بیشتری از ظرفیت به سایر تکالیف حرکتی (ثانویه) اختصاص می‌یابد و برعکس.

    - تفاوت توجه و هوشیاری: هوشیاری تمام فرآیندهایی را که اجراکننده به آنها آگاهی دارد، تنظیم می‌کند.

    تداخل دو تکلیف نشان‌دهنده نیاز هر دو برای دستیابی به ظرفیت محدود پردازش اطلاعات است یعنی هر دو تکلیف به توجه نیازمندند.

    ویژگی‌های توجه: توجه یک پدیده طولی است و در هر لحظه از منبعی به منبع دیگر منتقل می‌شود.

    ظرفیت توجه محدود است.

    توجه تلاش زیادی می‌طلبد و به انگیختگی مراتب است.

    توجه توانایی انجام همزمان بخش‌های مشخصی از تکالیف حرکتی را محدود می‌کند.

    در چه زمان تکالیف با هم تداخل می‌کنند؟

    الف) شناسایی محرک: پردازش اطلاعات به صورت موازی: در مرحله شناسایی محرک پردازش اطلاعات به صورت موازی انجام می‌شود با پردازش موازی در یک زمان دو یا چندین جریان اطلاعات به دستگاه وارد می‌شوند و ممکن است تداخل با یکدیگر به طور موازی پردازش شوند برای مثال اطلاعات گوناگون درباره ویژگی‌های مختلف اشیاء مانند رنگ و شکل آنها.

    بدون تداخل پردازش می‌شوند.

    1) در طول مرحله شناسایی محرک، اطلاعات حسی بدون تداخل زیاد، به صورت موازی پردازش می‌شوند.

    یعنی این‌که 2) پردازش اطلاعات بدون نیاز به توجه انجام می‌شود.

    پ) گزینش پاسخ: پردازش خودکار و کنترل شده در مرحله گزینش پاسخ، یکپاسخ از بین چندین پاسخ ممکن انتخاب می‌شود.

    این اعمال تحت پردازش کنترل شده هستند.

    به نظر می‌رسد طولی، مستلزم توجه همراه با مداخله ناشی از فرآیندهای رقیب، آهسته و اختیاری باشند.

    بدین معنی که بتوان از آن‌ها جلوگیری یا آن‌ها را متوقف کرد.

    پردازش اطلاعات: موازی و همزمان با پردازش‌های دیگر، بدون نیاز به توجه و تداخل با سایر تکالیف، سریع و غیراختیاری و اغلب غیرقابل پیشگیری است.

    حداکثر فایده خودکار بودن را در انجام مهارت‌های بسته می‌توان دید یعنی جایی که محیط نسبتاً قابل پیش‌بینی است دادن پاسخ خودکار به الگوهای حرکتی مهارت‌های باز، پس از سالها تمرین ممکن می‌شود.

    تمرین برای خودکار شدن وقتی بیشترین اثر را دارد که در شرایط یکنواخت انجام شود.

    بهبود خودکارشدن در مهارت‌های باز حتی از مهارت‌های بسته هم کندتر است.

    ج) برنامه‌ریزی پاسخ: سازمان حرکت زنجیره‌ای است دوره بی پاسخی روانشناختی: PRP: (psychological refractory period) تاخیر در پاسخ به دومین حرکت دوره PRP نامیده می‌شود.

    عملکرد انسان اولین محرک را شناسایی می‌کند اگر آزمایش کننده در طول این زمان به طور ناگهانی دومین محرک را ارائه کند.

    پاسخ به آن تا حد زیادی به تأخیر خواهد افتاد.

    زمان واکنش به محرک دوم، بسته به فاصله بین دو محرک، بسیار متغیر است.

    توجیه پدیده‌ی بی‌پاسخی روانشناختی: فهم ما این پدیده را این گونه توجیه می‌کند.

    که مرحله برنامه‌ریزی پاسخ مانند گردن یک سطری، خروجی باریکی داده که می‌تواند در هر لحظه فقط یک حرکت را سازمان داده، آغاز کند حرکت بعدی باید تا وقتی که اولین حرکت آغاز شود، متوقف بماند.

    هنگامی‌که فاصله بین دو محرک کوتاه است این تاخیر در حداکثر است.

    زیرا مرحله برنامه‌ریزی اولین پاسخ را تازه آغاز کرده است و بدیهی است که اولین پاسخ باید پیش از آغاز پاسخ دوم انجام شود.

    بنابراین وقتی محرک دوم ارائه شود، تاخیر کمتری در پاسخ به آن وجود خواهد داشت.

    پدیده‌ جمع‌بندی: در پدیده‌ی دوره بی‌پاسخی روان‌شناختی، زمانی که فاصله بین دو محرک بسیار کم است مثلاً کمتر از 40 هزارم ثانیه.

    دستگاه حرکتی به محرک دوم به شکل متفاوتی پاسخ می‌دهد.

    دستگاه به اولین و دومین محرک طوری پاسخ می‌دهد که گویی هر دوی آنها یکی است.

    به این ترتیب که هر دو پاسخ را همزمان تولید می‌کند.

    در این پدیده که به نام جمع‌بندی نامیده می‌شود.

    احتمالاً دستگاه حرکتی انسان در پردازش اولیه خود هم دو محرک را به عنوان یک محرک شناخته حرکتی واحد و پیچیده‌تر را که در آن هر دو دست چپ و راست پاسخ می‌دهند، سازماندهی می‌کند.

    مکانیسم فریب دادن: (faking) پدیده‌ی بی‌پاسخی روان‌شناختی در بسیاری از فرآیندهای مخرب دادن کاربرد دارد.

    اصول فریب دادن: 1) حرکت نمایشی و فریب دهنده باید واقعی جلوه کند، مشخص باشد.

    بسادگی سنجیده شود تا موانع آنرا پرتاب واقعی تصور کند.

    2) حرکت واحدی که شامل پرتاب نمایشی (محرک اول) و واقعی (پرتاب اصلی) است باید طوری برنامه‌ریزی شود که این در حرکت به اندازه کافی با هم فاصله داشته باشند تا بتوانند حداکثر تأخیر را در پاسخ به محرک دوم که همان پرتاب واقعی است بوجود آورند.

    این طور به نظر می‌رسد که این فاصله باید بین 100-60 هزارم ثانیه باشد.

    اگر این فاصله خیلی کوتاه باشد.

    بازیکن مدافع می‌تواند حرکت فریب‌دهنده را نادیده گرفته، به حرکت واقعی پاسخ دهد) اما اگر این فاصله خیلی طولانی باشد مدافع با یک RT عادی به محرک دوم پاسخ می‌دهد.

    لذا مهاجم مزایای فریب دادن را از دست می‌دهد (نباید بیش از 150 هزارم ثانیه باشد) برون دادن قطعه‌ای حرکات پدیده دوره‌ی بی‌پاسخی روان‌شناختی برای فهمیدن چگونگی ایجاد حرکات بسیار مهم است دو عمل جداگانه با محرک‌های مجزا ممکن نیست در فاصله بسیار نزدیک با یکدیگر ایجاد شوند.

    یعنی اگر محرک الف به پاسخ الف منجر شود، زمانی لازم است تا محرک ب بتوانند پاسخ ب را ایجاد کند.

    اگر این طرح دقیق باشد پس دستگاه کنترل حرکتی باید حرکات را به صورت یک قطعه یا یک تکه از فعالیت که فقط چند هزارم ثانیه طول می‌کشد ایجاد کند.

    تا زمانی که تکه یا قطعه بعدی ایجاد شود.

    این قطعه‌ها حداقل در حدود 200 هزارم ثانیه از هم فاصله دارند.

    وقتی بسیاری از حرکات وجود دارند و باید پشت سر هم ردیف و اجرا شوند (مانند آنچه در رانندگی مشاهده می‌کنیم) دستگاه حرکتی احتمالاً این قطعات را با توالی حداکثر 3 قطعه در ثانیه ایجاد می‌کند.

    به نظر می‌رسد که این قطعات حرکتی در مرحله برنامه‌ریزی پاسخ سازماندهی می‌شوند.

    سپس تحت کنترل برنامه حرکتی اجرا می‌شوند.

    (ورزشکار بسته به نوع مهارت باید از طریق آزمایش و خطا بهترین فاصله بین در محرک را تشخیص دهد) دست‌ها چگونه در کار هم مداخله می‌کنند؟

    نقش ساختارهای زمانی در دو دست: در بسیاری از وضعیت‌ها به نظر می‌رسد که دست‌ها به هم بسته شده‌اند.

    در صورتی که الگوی حرکت یکسان باشد.

    بسیار آسان است که دست‌ها حرکات مشابه را به طور همزمان انجام دهند.

    اگر الگوی حرکت به شکل تصویر در آینه باشد انجام آن به طور همزمان آسان‌تر است.

    مثل کشیدن الگوی یکسان مثل دایره با دو دست عمل دو دست دارای یک ساختار زمانی مشترک است که در آن نیروهای عضلانی زیر حرکات مختلف را به طور همزمان در هر دو قسمت بوجود می‌آورند.

    از این گذشته دست‌ها در مواردی هم که از نظر فضایی با یکدیگر وابستگی محکمی ندارند مانند مواقعی که با دست چپ الگوی کوچک و با دست راست الگوی بزرگی را روی تخته سیاه می‌کشیم، باز هم از نظر زمانی به هم وابسته‌اند.

    برای دستگاه حرکتی ترجیح دارد به صورتی عمل کند که دست‌ها همزمان حرکت یکسانی را انجام دهند یا حداقل حرکاتی را انجام دهند که ساختار زمانی یکسانی داشته باشند.

    زمانی که ساختار زمانی برای هر دو دست یکسان باشد.

    مداخله کمتری صورت می‌گیرد اما اگر ساختار زمانی تغییر کند (مانند مالیدن شکم و ضربه زدن به سر) مداخله بسیاری صورت می‌گیرد.

    سیستم‌های سه گانه حافظه: سه دستگاته مهم مجزای حافظه‌ای در حرکات انسان عبارتند از: ذخیره حسی کوتاه مدت حافظه کوتاه مدت حافظه بلندمدت الف) ذخیره حسی کوتاه مدت: حسی‌ترین جنبه حافظ: ذخیره حسی کوتاه مدت است.

    در مرحله شناسایی محرک پردازش اطلاعات باعث نگهداری موقت آنها در یک چهارم ثانیه در اینجا می‌شود.

    جریان‌های متعددی از اطلاعات به طور همزمان و موازی پردازش می‌شوند.

    ب) حافظه کوتاه مدت: 1) توجه خاص اطلاعات را به حافظه کوتاه مدت هدایت می‌کند.

    2) فرض می‌شود که حافظه کوتاه مدت یک حافظه فعال یا نوعی فضای کاری است که پردازش‌های اطلاعات را بطور کنترل شده بررسی می‌کند.

    3) از لحاظ ظرفیت بسیار محدود است و نمی‌تواند بیشتر از 2+7 قطعه اطلاعات را در خود نگه دارد.

    نگهداری این اطلاعات در حافظه کوتاه مدت مختصرتر از ذخیره حسی کوتاه مدت است.

    به طوری که اطلاعات ذخیره شده به کدهایی تبدیل می‌شوند.

    4) اطلاعات تا زمانی در این حافظه می‌مانند که به آنها توجه شود.

    (توجه به صورت بازیابی، تمرین و تکرار مجدد) 5) وقتی توجه به جای دیگری معطوف شود، محتویات حافظه کوتاه مدت فراموش می‌شود.

    و طی 30 ثانیه ممکن است به کلی از یاد برود) ج) حافظه درازمدت: این حافظه در برگیرنده اطلاعاتی است که در طول سالیان دراز عمر آموخته شده‌اند.

    1) به دلیل مقدار بسیار زیاد اطلاعات موجود در آن احتمالاً این حافظه دارای ظرفیت بی‌کرانی است.

    2) کدبندی اطلاعات در حافظه درازمدت بسیار فشرده است و به صورت چکیده می‌باشد.

    3) اطلاعات بوسیله پردازش کنترل شده‌ای که در حافظه کوتاه مدت صورت می‌گیرد در حافظه بلندمدت نگهداری می‌شوند (پردازش کنترل شده مانند تمرین و متصل کردن اطلاعات به اطلاعات دیگر) بنابراین نگهداری در حافظه درازمدت مستلزم تلاش است.

    4) آن زمان که اطلاعات به طریقی از حافظه کوتاه مدت به حافظه دراز مدت منتقل شود می‌گویند فرد چیزی را آموخته است.

    منابع اطلاعات حسی: بخش اصلی اطلاعات مربوط به مهارت‌ها از محیط حاصل می‌شود (خارج از بدن) = اطلاعات بیرونی اطلاعات بیرونی: الف) مهمترین این منابع اطلاعاتی حس بینایی است.

    1) مهمترین وظیفه این حس شناسایی ساختار فیزیکی محیط است مانند تشخیص نرده پله‌ها یا وجود مانع بر سر راه.

    2) بینائی همچنین اطلاعات مربوط به حرکت اشیاء را در محیط فراهم می‌کند.

    مانند مسیر پرواز یک توپ.

    3) کارکرد دیگر بینایی: بازیابی حرکت بدن در محیط است.

    مانند مسیر بدن به طرف یک شی خارجی و مدت رسیدن به آن ب) منبع دوم اطلاعات بیرونی حس شنوایی است که مانند بینایی به طور کامل درگیر اجرای مهارت‌ها نیست.

    اطلاعات درونی (حس حرکتی): نوع دیگری از اطلاعات از حرکت بدن حاصل می‌شود که به آن اطلاعات درونی گفته می‌شود این اطلاعات از وضعیت مفاصل نیروی عضلانی به نحوه قرارگرفتن (مانند بالانس) بدست می‌آید.

    حس حرکتی: دسته مشابهی از اطلاعات درونی است که به حس حرکتی حاصل از مفاصل، کشش‌های عضلانی و ..

    مربوط می‌شود.

    این داده‌های اطلاعاتی در مورد عملکرد خود فرد است.

    یک دسته از گیرنده‌های حسی حرکتی، دستگاه حلزونی در گوش داخلی است که علامت‌های مربوط به حرکت در فضا را فراهم می‌کند.زیرا ساختار آن نسبت به شتاب حرکت سر حساس است.

    ساختارهای که اطلاعات اندام‌ها را فراهم می‌کند: گیرنده‌های داخل کپسول مفصلی (اطلاعاتی در مورد انحرافات کپسول مفصلی را فراهم می‌کنند) درک‌های عضلانی اندام‌های دسترسی ؟؟

    (که در برابر سطح و مقدار نیرو در بخش‌های مختلف عضله حساس‌اند) گیرنده‌های پوستی (که در برابر فشار- حرارت، و تماس حساس باشند) الف) سیستم‌های کنترل حلقه بسته: یکی از راههای فهمیدن چگونگی عملکرد اطلاعات حسی در رفتار حرکتی تشبیه نمودن آن به سیستم‌های کنترل حلقه‌ی بسته است.

    بخش‌های سیستم کنترل حلقه بسته: بخش عامل یا تصمیم‌گیرنده در مورد خطاها سیستم حرکتی به منظور عملی کردن تصمیمات اتخاذ شده مرجع تصحیح به طوری که بتوان بازخورد را برای مشخص کردن خطا با آن مقایسه کرد علامت خطا: یعنی اطلاعاتی که بخش عامل براساس آن تصمیم‌گیری می‌کند کنترل حلقه بسته در مدل مفهومی: مدل مفهومی کنترل حلقه بسته نه تنها برای درک فرآیندهای درگیردر حرکات نسبتاً آهسته (مانند قراردادن عضو در وضعیت مناسب در فیزیوتراپی) مفید است و می‌تواند خطا را در حین حرکت جبران کند بلکه در حرکات نسبتاً سریع (مانند تاب دادن باتون گلف) که اصلاح خطا باید در حرکت بعدی و بعد از اتمام حرکات انجام شود نیز قابل توجیه است.

    مدل مفهومی و مهارت‌های پیوسته بلندمدت: مدل حلقه بسته برای درک یک حالت ویژه که برای اجرای بسیاری از فعالیت‌های بلندمدت ضروری است مفید است (مانند حفظ وضعیت قامت به طور ساده و به شکل طبیعی مستلزم بازخورد است) و حرکاتی که پویایی بیشتری دارند مانند مهارت‌های تعقیبی پیوسته که در آن اجراکننده باید با حرکت ابزار کنترل کننده مسیر حرکت نقطه نورانی را با دست خود تعقیب کند) و یا فرمان دادن اتومبیل که در آن حالت چرخاندن فرمان ناشی از بازبینی خطاهای وضعیت اتومبیل روی جاده است و یا در مسابقه دوی km10 که خطاهای کوچک در رابطه با سرعت و مربوط به گام‌های آموخته شده) محسوس است و منجر به اطلاعاتی می‌شود که کارآیی فرد را حفظ می‌کند.

    مدل کنترل حلقه بسته برای درک و فهم این گونه رفتارها موثرترین است.

    همچنین در حرکاتی که در آن مرجع تصحیح با گذشت زمان به طور پیوسته تغییر می‌کند.

    مانند وضعیت بدن در اجرای حرکات آهسته کاراته که با ظاهر شدن حرکت، هدف و وضعیت تغییر می‌کند.

    ویژگی‌های سیستم‌های حلقه بسته انسانی: - از منابع مختلف اطلاعات حسی استفاده می‌شود.

    - در کنترل تکالیف حرکتی معینی مانند بسیاری از انوع ردیابی موثر است زیرا آنها قابل انعطاف و انطباق پذیرند.

یادگیری با توجه به تعریفی که از یادگیری می‌شود و آن را تغییرات کم و بیش دائمی رفتار در نتیجه تجربه می‌دانند، می‌توان تصور کرد که با انواع یادگیری در زندگی مواجه خواهیم بود، به این دلیل که فرد از زمان تولد تا سالمندی تجارب مختلفی در حوزه‌های مختلف کسب می‌کند. تلاشهای مکرر برای راه رفتن ، سخن گفتن ، غذا خوردن ، ارتباط با همسالان ، دفاع از خود ، مطالب آموزشگاهی ، مهارتهایی مثل ...

بعد از خواندن این فصل شما قادر خواهید بود: مزایا و معایب روشها و تکنیک های مختلف آموزشی را شرح دهید. 2- درباره روشها و تکنیک های متناسب با حیطه های ادراکی، عاطفی و روان حرکتی بحث کنید. 3- یک تجزیه و تحلیل وظایف (شرح وظایف) تألیف کنید. 4- روشهایی که با آنها آموزش سازمان یافته و مداوم را فهرست کنید. 5- اهداف ارزشیابی آموزشی را شناسایی کنید. 6- انواع مختلف ارزشیابی را شرح دهید. 7- ...

مهارتهای فرایند تدریس فرایند تدریس مجموعه اعمالی است سنجیده منطقی و پیوسته که به منظور ارائه درس از طرف معلم صورت می گیرد تواناییهای که معلم برای اجرای این اعمال کسب میکند مهارتهای فرایند تدریس نامیده می شوند مهارتهای فرایند تدریس را مطابق نمودار 1/ 3 (زیر) به سه بخش ومرحله کلی میتوان تقسیم کرد : (الف ) مهارتهای قبل از تدریس ، ( ب) مهارت های ضمن تدریس و (ج) مهارت های فرایند ...

با عنایت به آیین نامه امتحانات دوره های ابتدایی و راهنمایی تحصیلی مصوب ششصد و پنجاه و سومین جلسه شورای عالی آموزش و پروش مورخ 17/6/79 و در جهت ایجاد هماهنگی در شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی در دوره ابتدایی شیوه نامه ارزشیابی آن به شرح ذیل تدوین و جهت اجرا در مدارس کشور ارائه می گردد. فصل اول: اهداف آگاه ساختن دانش آموزان و اولیای آنان از میزان پیشرفت تحصیلی و وضعیت جسمانی و ...

مقدمه اي بر روانشناسي ورزش اين فلسفه که عقل سالم دربدن سالم است ، به تمدن يونان وچين باستان بازمي گردد. به هر حال ، فقط درسالهاي اخير است که ديسيپليني ، که بنام روانشناسي ورزشي مشهود مي با شد ، به عنوان جز مهمي ازعلوم ورزشي ، شناخته شده ا

تربيت بدني و ورزش جزء لاينکف تعليم و تربيت و وسيله اي براي رسيدن به سلامت جسمي و روحي نسل جوان است . نبايد چنين تصور کرد که ورزش کردن امري بي ارزش و تفنني است ، و صرفاً موجبات سرگرمي و مشغوليت کودکان و جوانان را فراهم مي سازد ، بر عکس ، بايد آن را ج

بايد اين مطلب مهم را در نظر داشت که جوامع پيشرفته بشري با عنايت به توسعه آموزش و پرورش خود توانسته اند پله هاي ترقي و توسعه همه جانبه را به پيمايند.در توسعه آموزش و پرورش ملاکها و فاکتورهاي متعددي نقش دارند .مهمترين آن نظام ارزشيابي در آموزش مي باشد

انیمیشن یعنی نشان دادن تصاویر متحرک به هر صورت و به هر شکل. انیمیشن ها روش های ساخت بسیار گوناگونی دارند که یکی از این روش ها استفاده از کامپیوتر است. انیمیشن های کامپیوتر ی با استفاده از نرم افزار های مخصوص ساخته می شوند که این نرم افزار ها می توانند Maya، 3Dmax و بسیاری از نرم افزار های دیگر باشند که هر کدام معمولاَ کاربرد و برتری خاصی نسبت به دیگر نرم افزار ها دارند . انیمیشن ...

مقدمه : پس از 80 سال، یکی از روانشناسان دانشگاه هاروارد به نام گاردنر به مخالفت با این نظریه (نظریه سنجش هوش) پرداخت. به نظر وی هوش در فرهنگ ما، به درستی تعریف نشده است وی به وجود حداقل هفت هوش اصلی شاره می کند که به تازگی نیز مورد دیگری را به این مجموعه اضافه کرده است (گاردنر1999)، به نظر وی هوش، با توانایی تحلیل مسائل و نیز برخورداری از کارآیی در محیطی طبیعی و واقعی، ارتباط ...

اهداف تربیت بدنی در جوامع گذشته و امروز مطالعه و تحلیل تاریخی احوال اقوام گذشته و حال نشان می دهد که سعی و تلاش انسان قدمت تاریخی دارد ، تا آنجا که می توان گفت اداره حیات اقوام ابتدایی بدون حرکت و فعالیت میسر نبوده است. اجرای مهارتهایی از قبیل زوبین اندازی ، تیراندازی با تیر و کمان ، کوه و غار پیمایی ، کشتی گیری و حتی اجرای مسابقه های دو که در قرآن کریم در داستان برادران یوسف ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول