اصطلاح سرپرستی میتواند چنان تفسیر های متفاوتی را بپذیرد که باعث لغزش تفاهم بسیاری از مردم چه در داخل و چه در خارج از حیطه آموزش کوهنوردی گردد. برخی از سبکهای سرپرستی به آسانی قابل شناسایی اند.
اصطلاح سرپرستی میتواند چنان تفسیر های متفاوتی را بپذیرد که باعث لغزش تفاهم بسیاری از مردم چه در داخل و چه در خارج از حیطه آموزش کوهنوردی گردد. برخی از سبکهای سرپرستی به آسانی قابل شناسایی اند.
الف) سرپرستی نمونه: نیرویی گروه را از جلو میکشد. هر گاه دقت نشود سرپرست ممکن است تا آنجا از سطح مهارت گروهش بیگانه باشد که نسبت به مشکلاتی که گروهش بدان دچار است، بی اطلاع یا بی اعتنا باشد. با تصور اینکه در میدان جنگ قرار دارد، تمایلش بدان سو میرود که همیشه تصمیمات را اوست که باید اتخاذ کند. گروه تا آنجا که ممکن است در این تصمیم گیری سهیم نیست. این گروه از سرپرستان کور کورانه راه خود را دنبال میکنند بی آنکه تصوری از آنچه که دارد اتفاق میافتد داشته باشند، بدون چرا ها ، کجا ها و چگونه ها.
ب) سرپرستی از پشت سر: نیرویی گروه را از پشت سر به جلو هل میدهد، در اینجا دغدغه ممکن است این باشد تمام گروه در یک میدان جنگ قرار دارند و همگی ابتکاراتی را در شکل دادن به کار اعمال مینمایند، دغدغه ای انسانی نیز برای آنانکه در پشت سر، عقب مانده اند وجود دارد. در این حالت لازم است که گروه خود را به خوبی بشناسید و به تمام توانایی های آن اگاهی داشته باشید تا بتوانید به آنها تکیه کنید، و اینکه بدانید آنها در موقع لزوم از محدوده بینایی و صوت شما خارج نخواهند شد. شما میتوانید نکات قابل تشخیصی را جا بیندازید که بر اساس آن جلو دار میایستد تا بقیه برسند.
یک گروه با تجربه تر ممکن است قادر باشد با گامهای کندترین افراد حرکت کند ولی برای رویارویی با ناپختگی گروه های تازه کار تمهید شیوه هایی لازم است.
مهارت، حفظ شوق و خوشی بدون از دست رفتن نظارت بدون از بین بردن شوق، شیوه هایی منفی برای رسیدن به این موقعیت است.
ج) سرپرستی از وسط: یک نوع از سرپرستی است که نشان از برداشت جامعه شناختی جدید سرپرستی دارد. چنین سبکی، ترکیبی از دو نوع سبک یاد شده در بالا است. سرپرست تنها هنگامی خود رای و تقریبا نظامی است که مورد یا موقعیت ایجاب کند. فقط هنگامی که ایمنی جسمی در اثر غفلت یا کله شقی در گروه به خطر میافتد، کار برد این سبک ادامه میابد. او در طی روز بسته به شاخص هایی که از محیط طبیعی و گروهش اخذ میکند. در جلو، وسط یا عقب قرار دارد.
تا آنجا که ممکن است بر اساس رای همه عمل میکند و گروه خود را برای کنار آمدن با انگیزشها وتمایلات ، تصمیم گیری ها وعملی کردن برنامه هایشان یاری(ونه عموما حکم فرمایی) مینماید ، هوشیار است تا افرادی را که نیازمندند، حمایت، تشویق، همدلی، راهنمایی یا توصیه اعطا نماید.
گوش به زنگ علائم ناراحتی، فشار عصبی ودلهره است. نسبت به امکاناتی که برانگیزاننده شوق و علاقه به محیط کوهستان هستند، حساس است و در آن واحد مشورت کننده، مشاور ،راهنما، مرشد(Mentor) ، وهمراه(Chaper One) است،منبع اطلاعات ودانش وتجربه است. خلاصه به گروه کمک میکند، تا آنجا که قضاوتش اجازه میدهد، خود سرپرستی نماید.