یکی ازمهمترین ارکان مدیریت نوین درهمه سیستم ها، موضوع نظارت میباشد.اهمیت و ضرورت این رکن درمدیریت به گونه ای است که به واسطه آن حصول اطمینان ازصحت حرکت همه عوامل به سمت اهداف تعیین شده محقق میگردد.امروزه امر نظارت و بازرسی درهمه حکومت ها و جوامع امری ضروری ومقبول است همچنانکه درسنت نبوی (صلی الله علیه واله ) و سیره علوی (علیه السلام)نیز مورد تاکید فراوان بوده است .درابتدای بحث مناسب است تعاریف موجوددرخصوص این واژه ها ارائه گردد. نظارت ، بازرسی وکنترل واژه های مترادفی هستند که در زبان فارسی چنین تعریف شده اند :
بازرس کسی است که مامور رسیدگی به کارهای یک فرد یا موسسه یا اداره بوده و بازرسی همان عمل بازرس است درتعریف نظارت نیز عمل ناظر یا مراقبت دراجرای امورشغلی وحسن جریان بخشی از امور را نظارت گویند. کنترل نیز به معنی وارسی و بازرسی آمده و توصیه شده است که ازاستعمال این واژه بیگانه احترازگردد. به هر روی ، مفاهیم مذکور، درعمل معنا و مفهوم مشابهی دارند ، لیکن ازحیث عموم وخصوص بودن دارای تفاوت های هستند. واژه نظارت دارای مفهوم عام بوده و میتواند در خانواده ، اداره وجامعه وجود داشته باشد .همچنین نظارت به عنوان یکی ازاصول مهم مدیریت به شمار می آید به طوری که هر مدیری لازم است تابه زیر مجموعه خود نظارت داشته باشد .لیکن واژه بازرسی میتواند به عنوان یکی ازابزارهای نظارت تلقی گردد. بدین معنی که نظارت دقیق نیازمند یک فرآیند بررسی و ارزیابی بوده و برای به دست آوردن میزان تحقق اهدف و رسالت سازمان ، بازرسی به عمل می آید بنابراین میتوانیم بگوئیم حیطه بازرسی در برابر نظارت محدودتر است . در مجموع این نکته قابل توجه است که سازمانی موفق خواهد بود که دارای سیستم نظارتی و بازرسی بهره ور باشد.یک سیستم دقیق می تواند با ارائه برنامه ریزی مناسب ،مدیریت را درجهت شناسایی وپاسخ به موقع واثر بخش دربرابرعواملی که حیات سازمان را تهدید می کند توانا سازد .
تعریف نظارت :
نظارت عبارت است از سنجش و اصلاح عملکرد یک سازمان برای بدست آوردن این اطمینان که اهداف سازمان و طرحهای اجرایی آن با کامیابی به انجام رسیده است
فرآیند نظارت :
فرآیند نظارت دارای چهار مرحله ذیل است :
1 تعیین استانداردها و معیارهایی برای اندازه گیری .
2اندازهگیری عملیات وعملکرد
3 مقایسه عملکرد بااستانداردها
4 اقدامات اصلاحی