مفهوم زنجیره تامین به کامپیوتری شدن عملکردهایش که در طول 50 سال گذشته متحول شده است وابسته است.
اکثر عملکردهای زنجیره تامین به لحاظ تاریخی با عملکردهای کاغذی که ممکن است بسیار ناکارآمد باشند مدیریت شدند.
بنابراین با شروع استفاده از کامپیوتر در تجارت مردم خواستار اتوماتیک شدن روندهای زنجیره تامین شدهاند.
اولین برنامههای نرم افزاری که در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 تهیه شدند تنها بخشهای کوچکی اززنجیره تامینرا پشتیبانی میکردند.
مثالهای این مورد سیستمهای مدیریت موجودی، برنامه ریزی و صدور صورت حساب هستند.
نرم افزار پشتیبان، نرم افزار مدیریت زنجیره تامین نام گرفت.
اهداف استفاده از این نرم افزار کاهش هزینهها، تسریع پردازش و کاهش خطاها بودند.
این کاربردها در حوزههای عملیاتی و مستقل از هم شکل گرفتند و با گذشت زمان پیچیدهتر شدهاند.
حوزههایی که بیش از همه مورد توجه قرار گرفتند سیستمهای پردازش تبادلات و روندهای پشتیبان تصمیمات مثل بهینه سازی علم مدیریت و فرمولهای مالی تصمیم گیری هستند.
در مدت کوتاهی مشخص شد که روابطی بین بعضی از عملکردهای زنجیره تامین وجود دارد.
یکی از این روابط بینبرنامه ریزی تولید ومدیریت موجودی و برنامههای خرید دیده شد.
در اوایل دهه 60 مدل برنامه ریزی نیازمندیهای مواد (MRP) طراحی شد.
این مدل، تولید، خرید و مدیریت موجودی تولیدات مربوط به هم را درهم ادغام میکند.
در این میان مشخص شد که پشتیبانی کامپیوتری میتواند استفاده از این مدل را که ممکن است به بروز کردن روزانه نیاز داشته باشد بهتر کند.
این ضرورت باعث شد بستههای نرم افزاری برنامه ریزی نیازمندیهای مواد وارد بازار شوند.
در حالیکه هنوز هم بستههای نرم افزاری برنامه ریزی نیازمندیهای مواد در بسیاری از موارد با کمک به پایین آوردن سطح موجودی و کارآمدتر کردن بخشهای زنجیره تامین مفید هستند، در موارد بسیار دیگری شکست خوردند.
یکی از دلایل عمده این شکست اینتصور است که عملکردهای برنامهریزی خرید موجودی در ارتباط نزدیکی با منابع مالی و نیروی کار که در بستههای نرم افزاری برنامه ریزی نیازمندیهای مواد وجود نداشتند هستند.
این تصور به یک روش شناسی پیشرفته برنامه ریزی نیازمندیهای مواد بنام برنامه ریزی منابع ساخت (MRPII) که نیازمندیهای نیروی کار و برنامه ریزی مالی را به برنامه ریزی نیازمندیهای مواد اضافه میکند انجامید.
درطول این تحول سیستمهای اطلاعاتی عملیاتی بیشتر درهم ادغام شدند.
این تحولات تا پیدایش مفهوم برنامهریزی منابع سرمایهای (ERP) که پردازش تبادلات و دیگر فعالیتهای روزانه را در همه حوزههای عملیاتی شرکت درهم ادغام میکند ادامه یافت.
در آغاز مفهوم برنامه ریزی منابع شرکت همه تبادلات روزانه یک شرکت شامل تامین کنندگان و مشتریان داخلی پوشش داد.
اما بعد تامین کنندگان و مشتریان خارج از شرکت را در آنچه بهعنوان نرمافزار گسترده برنامهریزی منابع سرمایهای شناخته میشود پوششداد.
در یک نمونه برنامهریزی منابع سرمایهای باچندین واحد یکپارچه در همه حوزههای عملیاتی است.
گام بعدی دراین تحول که از اوخر دهه 60 آغاز شدهاست وارد کردن نرم افزار هوش تجاری و دیگر نرم افزارهای کاربردی در آن است.
در اوایل قرن 21، این روند ادغام همه صنایع و اجتماعات تجاری عمومی را دربرمیگیرد.
این تحول در سیستمهای یکپارچه در شکل 2-8 نمایش داده شده است.
توجه داشتهباشید که دراین تحولچندین جنبهبا ادغام روبرو شدهاند.
(اکثر حوزههای عملیاتی، ادغامپردازش تبادلاتو پشتیبانتصمیم، وارد کردنشرکای تجاری).
بنابراین پیشاز توصیف ضروریات نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای و مدیریت زنجیره تامین بهتر است به تحلیل دلایل ادغام نرم افزار و فعالیتها بپردازیم.
ادغام سیستمها
ایجاد یک شرکت قرنبیست و یکمی با تکنولوژی کامپیوتر قرنبیست ویکم که عملکرد گراست بدرستیقابل انجام نیست.
سیستمهایعملیاتی ممکن است به بخشهای مختلف اجازهبرقراری ارتباط به یک زبان را ندهند.
بدتر از همه اینکه اطلاعات فروشهای مهم، موجودی وتولید اغلبباید بطور دستی و هر زمان فردیکه عضور یک بخش مشخصی نیست و به اطلاعات خاص مرتبط با آن بخش مشخص نیاز دارد در سیستمهای کامپیوتری جداگانه وارد شود.
در اکثر موارد کارمندان به اطلاعات مورد نیازشان دسترسی پیدا نمیکنند یا اینکه خیلی دیر به اطلاعات دست مییابند.
سند و (Sandoe) و دیگران مزایای عمده ادغام سیستمها را به ترتیب اهمیت بصورت زیر مطرح کردهاند:
مزایای ملموس: کاهش موجودی، کاهش کارکنان، بهبود بازدهی، بهبود مدیریت سفارش، بهبود چرخه نزدیکی مالی، کاهش هزینههای تکنولوژی اطلاعات، کاهش هزینههای تدارک، بهبود مدیریت منابع نقدی، افزایش درآمد و سود، کاهش هزینههای حمل و نقل، کاهش نیاز به تعمیر و نگهداری و بهبود تحویل به موقع.
مزایای ملموس: کاهش موجودی، کاهش کارکنان، بهبود بازدهی، بهبود مدیریت سفارش، بهبود چرخه نزدیکی مالی، کاهش هزینههای تکنولوژی اطلاعات، کاهش هزینههای تدارک، بهبود مدیریت منابع نقدی، افزایش درآمد و سود، کاهش هزینههای حمل و نقل، کاهش نیاز به تعمیر و نگهداری و بهبود تحویل به موقع.
مزایای ناملموس: قابلیت دیدن اطلاعات، روندهای جدید یا پیشرفت روندهای قدیمی، پاسخگوییبه مشتری، استانداردسازی، انعطافپذیری، جهانی شدن و کارکرد تجاری.
توجه داشته باشید که اکثر مزایای ملموس و ناملموس ذکر شده ارتباط مستقیمی با مدیریت بهبود یافته زنجیره تامین دارند.
ادغامروابط موجود درزنجیره تامینبا نیازبه کارآمدتر کردن عملکردها برای برآورده کردن تقاضایمشتریان در حوزههای تولید، هزینهسرویس، کیفیت، تحویل، تکنولوژی ومدت چرخه که با رقابت روز افزون جهانی بوجود آمدند تسهیل شده است.
بنابراین، اشکال جدید روابط سازمانی و انقلاب اطلاعاتی بویژه اینترنت و تجارت الکترونیک، مدیریت زنجیره تامین را مورد توجه خاص مدیریت قرار داده است و به همین دلیل مدیریت در سطوح بالا هم آماده سرمایه گذاری در سخت افزار مورد نیاز برای ادغام سیستمها است.
انواع ادغام: از زنجیره تامین تا زنجیره ارزش 2 نوع ادغام درسیستمها وجوددارد: داخلی وخارجی.
ادغامداخلی به ادغام برنامههای کاربردی با هم یا ادغام برنامههای کاربردی و پایگاههای دادههای درون شرکت اطلاق میشود.
برای مثال ممکن کنترل موجودی با سیستم سفارش دهی و یا یک مجموعهبرنامه مدیریت ارتباط با مشتری با پایگاههای دادههای مشتریان ادغام شود.
ادغام خارجی به ادغام برنامههیا کاربردی و یا پایگاههای دادهها بین شرکای تجاری اطلاق میشود.
یکی از مثالهای این نوع از ادغام، ادغام بروشورهای تامین کنندگان با سیستمتهیه و تدارک الکترونیکی خریداران است.
ادغام خارجی در سیستمهای (B2B) تجاری- تجاری و مدیریت روابط شرکتی (PRM) ضرور است.
یکی از مشخصترین ادغامهایخارجی ایجاد ارتباط بین بخشهای زنجیره تامین و یا مرتبط کردن اطلاعاتی است که بین این بخشها در جریان است.
نوع دیگر ادغام، ادغام زنجیره ارزش است.
همواره تصور بر اینست که زنجیره تامین در رابطه با خرید، حمل و نقل، انبار داری و تدارکات است.
زنجیره ارزش ادغام شده مفهومی فراگیرتر است.
این زنجیره روندی است که با آن شرکتهای چند گانه در یک مجرای توزیع مشترک با هم برنامه ریزی میکنند، آنرا اجرا میکنند و جریان کالا، خدمات و اطلاعات کل زنجیره را به شیوهای که درک مشتری از ارزش را افزایش میدهد مدیریت میکنند.
این روند کارکرد زنجیره را با ایجاد برتری رقابتی برای همه سهامداران در آن زنجیره ارزش تقویت میکند.
از آنجائیکه زنجیره تامین اساسا توصیفیاز جریانها وفعالیتها است، زنجیره ارزش نشان دهنده همکاری صورت گرفته توسط بخشها و فعالیتهای مختلف برای رضایت مشتریان است.
شیوه دیگری برای تعریف ادغام زنجیره ارزش بعنوان یک روند همکاری که همه فعالیتهای داخلی و خارجی مرتبط با ارزش قابل درک بیشتر برای مشتری نهایی را بهینه میکند است.
یک زنجیره تامینوقتی کارهای زیررا انجام میدهند به یک زنجیره ارزش ادغام شده تبدیل میشوند: زنجیره را از تامین کنندگان فرعی به مشتریان گسترش میدهد.
عملکردهای بخشهی فرعی ادارات را با گردانندگان ادارات ادغام میکند.
(شکل 3-8) با تمرکز روی ایجاد تقاضا و خدمات به مشتریان و نیز برآورده کردن تقاضا و تدارکات فوق العاده مشتری مدار میشود.
بدنبال بهینه سازی ارزش افزوده بوسیله اطلاعات و خدمات و گسترش امکانات است.
بطور مبتکرانهای توسطاعضای زنجیرهو برایرقابت بعنوان یک شرکت گسترده از طریق ایجاد و افزایش ارزشی که مشتریان درک میکنند با استفاده از همکاری میان شرکتی طراحی میشود.
همکاری در زنجیره تامین درحال حاضر تعداد کمی از شرکتهای بزرگ در مشارکت برای بازسازی زنجیرههای تامین و ارزش موفق هستند برای گزارشی خاص از مشارکت زنجیره تامین به ASCT سال 2000 که در آن اینچنین همکاریهایی، شبکههای تجارت مشارکتی یا تجارت مشارکتی خوانده میشوند.
نمونهدیگر مشارکت زنجیرهتامین که به ادغام سیستمی نیاز دارد، سیستمهای توسعه تولید است که امکان کار با شبکه داخلی شرکت را میدهد، مشخصات محصول را استخراج میکند و تصاویر و ویدئوهای یک روند تولید را مشاهده میکند.
راه حل مرسوم برای مشکلات ادغام در شرکتهای بزرگ، استفاده از برنامههای کاربردی یکپارچه در برنامه ریزی منابع سرمایهای است.
برنامه ریزی منابع سرمایهای (ERP) یکی از موفقترین ابزار مدیریت زنجیره عرضه، برنامه ریزی منابع سرمایهای است.
سیستمهای برنامهریزی منابعسرمایهای هم اکنون در هزاران شرکت بزرگو متوسط در سطح جهان استفاده میشوند.
برخی از سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای نتایج ناگهانی را بوجود میآورند.
برنامه ریزی منابع سرمایهای چیست؟
چالشجدیدی که با پیچیدهتر شدنمحاسبات شرکت مشتری/ خدمتدهنده پیش میآید اینست که چطور همه روندهای عمده تجاری با یک نرم افزار کنترل میشوند.
این راه حل یکپارچه نرم افزاری بنام برنامه ریزی منابع سرمایهای (ERP) یا سیستمهای شرکتی، روندی برای برنامه ریزی و مدیریت همه منابع شرکت و کاربرد آنها است.
این نرم افزار شامل مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی که عملکردهای روزمره پشتیبانی ازسیستمها مثلمدیریت مالی، مدیریتموجودی و برنامه ریزی را برای کمک به شرکتهای در کنترل مشاغلی مثل تامین سفارشات بصورت خودکار درمیآورند.
برای مثال در یک سیستم برنامه ریزی منابع سرمایهای یک واحد برای کنترل هزینه، مدیریت مبالغ دریافتی و پرداختی، داراییهای ثابت و خزانه داری وجود دارد.
برنامه ریزیمنابع سرمایهای مزایایی ازافزایش بازدهیتا کیفیت مطلوب، بازدهی و سوددهی دارد.
اصطلاح برنامه ریزی منابع سرمایهای اصطلاحی گمراه کننده است چون این نرم افزار به برنامه ریزی یا منابع نمیپردازد.
هدف عمده نرم افزارهای برنامه ریزی منابع سرمایهای، ادغامهمه بخشهاو عملکردهای یک شرکت دریک سیستم کامپیوتری است که میتواند همه نیازهای شرکت را تامین کند.
برای مثال راه پیشرفته سفارش امکان دسترسیسریع به موجودی، اطلاعات تولید، سابقه اعتباری مشتری و اطلاعات از پیش سفارش داده شده فراهم میشود.
قابل دسترس بودن اطلاعات بازدهی و رضایت مشتری را افزایش میدهد و در نتیجه آمار فروش را تا 20٪ بالا میبرد و موجودی را 30٪ کاهش میدهد و بنابراین باعث بالا رفتن بازدهی میشود.
تجارتهایی که میخواهند از این نرم افزار استفاده کنند میتوانند خودشان یک سیستم یکپارچه را با استفاده از بستههای عملیاتی موجود یا برنامه نویسی سیستمهای خود فردتوسط اودرست کنند.
گزینه دیگر استفاده از نرم افزار یکپارچه برنامه ریزی منابع سرمایهای است.
نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای SAPR/3 است.
راه دیگر، اجاره سیستمها از تهیه کنندگان سرویس برنامه کاربردی است.
مزیت عمده این راه اینست که حتی یک شرکت کوچک هم میتواند از این نرم افزار بهره ببرد چون کاربران میتوانند تنها واحدهایی را که نیاز دارند اجاره کنند نه اینکه کل بسته نرم افزاری را بخرند.
هم اکنون بعضی از فروشندگان این نرم افزار تمایل به فروش واحدهای مرتبط با نیاز مشتریان را دارند.
نسل اول برنامه ریزی منابع سرمایهای یک نرمافزار برنامهریزی سرمایهاییک واسطهبرای مدیریتهمه فعالیتهای روزمرهای است که در بخش تولید، از وارد کردن سفارشات فروش تا بارگیری سفارشات و خدمات پس از فروش به مشتریان انجام میشود.
سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای در اواخر دهه 90 در زنجیره تامین به تامین کنندگان و مشتریان هم بسط داده شدند.
این سیستمها قابلیت اتحاد کارکردی را برای تبادل با مشتریان و برای مدیریت روابط با تامین کنندگان و فروشندگان با متمرکز شدن روی بعد خارجی شرکت دارند.
شرکتهای بزرگبا ادغامچند صدبرنامه کاربردی با استفاده از نرم افزار برنامه ریزی منابع شرکت توانستهاند میلیونها دیلار پس انداز کنند و رضایت مشتریان را افزایش دهند.
برای مثال شرکت Exxon Mobil (اکسن موبیل)، 300 سیستم اطلاعاتی مخلتف را با اجرای SAP تنها در عملکردهای پتروشیمی آمریکایش ادغام کرد.
نرم افزار برنامهریزی منابع سرمایهای به روندهای تجاری نظم و سازماندهی میدهد و احتمال هم ترازی تکنولوژی اطلاعات و اهداف تجاری را بیشتر میکند.
چنین تغییری به باز مهندسیروند تجاری(BPR)مربوط میشود وبا اجرایباز مهندسی یکشرکت میتواند همه نقاط مبهم تجارتش را روشن کند.
با اینحال، نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای برای اجرا بسیار پیچیده است؛ شرکتهایی که خواهان تغییر روندهای تجاری برای تطابق با فرمت این نرم افزار هستند وبرخی از شرکتها تنها بهبعضی از واحدهای این نرم افزار نیاز دارند مجبورند تمام این بسته نرم افزاری را خریداری کنند.
به همین دلایل، نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای مورد توجه همه نیست.
برای مثال کالدول واستین (Caldwell and stein) درسال 1998 اعلام داشتند که شرکت صنایعاستیل انیلند درصدد است سیستم نرم افزاری برنامهریزی منابع سرمایهای خود را (شامل 7 میلیون خط کد) بنویسد که از 27 برنامه کاربردی یکپارچه پشتیبانی میکند.
بعضی از شرکتها هم مثل استارباک تصمیم گرفتند از شیوه «بهترین نوع» استفاده کنند و برنامه ریزی منابع سرمایهای خود را با قطعات آماده از چندین فروشنده بسازند.
همانطور که قبلا هم اشاره شد اجاره واحدی تکی از ASP ها به تخفیف این مشکل کمک میکند.
نرمافزار برنامهریزی منابع سرمایهای ازهر طریقی که بوجودآید نقش مهم در متمرکز کردن تولید کنندگان روی روندهای تجاری دارد و بنابراین تغییرات در روند تجاری شرکت را تسهیل میکند.
با اتصال شرکتهای چند گانه و امکانات توزیع، راه حلهای نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای تغییر در این تفکر که برنامه ریزی منابع سرمایهای حرف آخر را در شرکت میزند و بهتر میتواند عملکردها را توسعه دهد و مدیریت زنجیره تامین بهتری را بوجود آورد را هم تسهیل کرده است.
اما نرمافزار برنامه ریزی منابع سرمایهای هرگز به معنای پشتیبانی کامل زنجیرههای تامین نبوده است.
راه حلهای این نرم افزار روی تبادلات تجاری متمرکز هستند و مدلهای کامپیوتری شده مورد نیاز برای واکنش سریع به تغییرات در عرضه، تقاضا، نیروی کار و ظرفیت را تامین نمیکنند و با تجارت الکترونیکی بطور موثری ادغام نمیشوند.
این نقص با نسل دوم نرم افزارهای باز مهندسی روند تجاری برطرف شده است.
نسل دوم نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای نسل اول این نرم افازر روی اتوماتیک کردن تبادلات روزمره تجاری متمرکز بود و در واقع پروژههای برنامه ریزی منابع سرمایهای میلیونها دلار صرفه اقتصادی برای شرکتها بهمراه دارند.
در گزارشی از هریل لینچ آمده است که حدود 40٪ شرکتهای آمریکایی با درآمد سالانه بیش از 1 میلیارد دلار از سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای بهره بردهاند.
با اینحال تا اواخر دهه 90 مزایای عمده این سیستمها بطور کامل بهره برداری شده است.
با اجرای پروژههای سال 2000 که بخش کاملی از بسیاری از اجراهای برنامهریزی منابع سرمایهای بودند، نسل اول برنامه ریزی منابع سرمایهای دیگر مفید نبودند.
نسل دوم برنامه ریزی منابع سرمایهای بوجود آمد.
اهداف این نسل دوم ارتقای سیستمهایموجود برایافزایش بازدهیدر تبادلات، بهبودتصمیم گیری و تغییر بیشتر در انجام تجارت الکترونیک است.
در توضیح باید گفت: نسل اول برنامه ریزی منابع سرمایهای در کار سنتی مدیر یک عملکردهای مدیریتی مثل پردازش لیست حقوق، موجودی کالاها و سفارش بخوبی عمل کرد.
برای مثال یک سیستم برنامه ریزی منابع سرمایهای امکان سفارش گیری الکترونیکی را دارد ولی تمام کاری که این سیستم انجام میدهد اتوماتیک کردن تبادلات است.
پالاینس وهی و فرانک در سال 2000 اظهار داشتند که 5 نمونه مورد بررسی نشان میدهد که برنامه ریزی منابع سرمایهای کارکرد سازمانهای تولیدی را در نتیجه اتوماتیک شدن تبادلات افزایش میدهد.
این گزارش که با بررسی نسل اول سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای تهیه شده بود آماری از آنچه در شرکت اتفاق میافتاد، هزینهها و کردکرد اقتصادی آن به برنامه ریزان میداد.
با اینحال، سیستمهای برنامه ریزی با برنامه ریزی منابع سرمایهای کالم نبودند.
گزارشات بدست آمده از نسل اول سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای نمایش لحظهای از تجارت در برههای زمان ارائه میکرد.
اما برنامه ریزی ادامه داری را که برای برنامه ریزی زنجیره تامین کرد در حال بهبود برنامهها به موازات ایجاد تغییرات و رویدادها است ضروری است تضمین نمیکردند.
تلاش برای برنامهریزی بهینهبا استفادهاز نسلاول سیستمهای برنامهریزی منابع سرمایهای مثل راندن اتومبیلی با نگاه به آیینه عقب است.
بنابراین سیستمهای برنامه ریزی باید به تصمیم گیری گرایش داشته باشند و فروشندگان نرم افزار مدیریت زنجیره تامین به برآورده کردن این نیاز کمک میکنند.
مدیریت زنجیره تامین با برنامه ریزی منابع سرمایهای متفاوت است و شرکتها به هر دو این برنامهها نیاز دارند.
ترکیب نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای و مدیریت زنجیره تامین برای نشان دادن شیوه کار تلفیقی نرم افزارهای برنامه ریزی منابع سرمایهای و مدیریت زنجیره تامین بدون در نظر گرفتن شیوه عملهای متفاوتشان به کار پردازش سفارش توجه کنید: شیوه برنامهریزی منابع سرمایهای بهاین صورت که «چطور میتوانم به بهترین وجه سفارشات را تامین کنم؟» است ولی در مقابل سوال نرم افزار مدیریت زنجیره تامین به این صورت است که «میتوانم سفارشتان را بگیرم؟».
نرم افزارهای برنامه ریزی منابع سرمایهای و مدیریت زنجیره تامین در واقع سیستمهایی اطلاعاتی هستند و به همین دلیل هم مورد توجه هستند.
بنابراین سیستمهای تحلیلی مدیریت زنجیره تامین بعنوان مکمل سیستمهای برنامه ریزیمنابع سرمایهای و با هدفایجاد پشتیبانی هوشمند از تصمیم گیریها یا قابلیتهای هوش تجاری بوجود آمدند.
یک سیستم مدیریت زنجیره تامین برای پوشش دادن سیستمهای موجود و استخراج اطلاعات از هر مرحله زنجیره تامین طراحی میشود و بنابراین قادر به ارائه تصویری روشن و جهانی از مقصد پیش روی شرکت است.
یکی از نمونههای موفق مدیریت زنجیره تامین، شرکت کامپیوتری IBM است.
IBM زنجیره جهانی تامین خود را برای دستیابی به پاسخگویی سریع به مشتریان و به حداقل رساندن موجودی کالاهایش بازسازی کرده است.
برای پشتیبانی این هدف، IBM یک ابزار تحلیل زنجیره تامین در سطح شرکت بنام ابزار مدیریت دارایی (AMT) تهیه کرده است.
ابزار مدیریت دارایی، مدل سازی گرافیکی روند، بهینه سازی عملکرد تحلیلی، شبیه سازی، تعیین ارزش براساس فعالیت و ارتباط پایگاه دادههای شرکت با سیستمی که امکان تحلیل کمیتی زنجیرههای تامین میان شرکتی را فراهم میکند را با هم ادغام میکند.
شرکت IBM، از ابزار مدیریت دارایی برای تحلیل و حل مسائلی مثل بودجههای موجودی، اهداففروش و اهداف خدمت به مشتری و معرفی محصول جدید استفاده کرده است.
ابزار مدیریت دارایی در تعدادی از واحدهای تجاری IBM و شرکایش اجرا شد.
مزایای سیستم ابزار مدیریت دارایی، حرفه اقتصادی 750 میلیون دلاری در هزینههای مواد و هزینههای سالانه کنترل قیمت است.
این سیستم همچنین لازمه اقدامات مبتکرانه در تدارک الکترونیکی سفارشات در IBM است.
ایجاد مدل ادغام شده برنامه ریزی منابع شرکت و مدیریت زنجیره تامین به شرکتها امکان ارزیابیسریع تاثیراقداماتشان در کل زنجیرهتامین مثلتقاضای مشتری میدهد و بنابراین امکان ادغام این دو سیستم وجود دارد.
راههای جایگزین برای ادغام برنامه ریزی منابع شرکت با مدیریت زنجیره تامین: ادغام برنامه ریزی منابع شرکت با مدیریت زنجیره تامین چطور انجام میشود؟
یکی از راههای انجام این ادغام کار با محصولات نرم افزاری مخلتف فروشندگان مختلف است.
برای مثال یک تجارت ممکن است از SAP بعنوان یک برنامه ریزی منابع شرکت علاوه بر نرم افزار مدیریت زنجیره تامین تولید محور منوگیستیک (Monugistic) همانطور که در مورد واریز لمبرت (warner- lambert) نشان داده شد استفاده کند.
چنین راهی به تطبیق نرم افزاری متفاتی که ممکن کار پیچیدهای باشد مگر اینکه رابطهای خاصی بنام تطبیق دهندهها مورد استفاده قرار گیرند که فروشندگان میان افزارها میفروشند.
راه دوم ادغام مربوط به فروشندگان برنامه ریزی منابع شرکت است که پشتیبان تصمیم گیری و قابلیتهای تحلیلی را اضافه کنند.
این قابلیتها بعنوان هوش تجاری شناخته میشوند.
هوشتجاری بهتحلیل صورت گرفته توسط سیستم پشتیبان تصمیم و ESS، استخراجدادهها وسیستمهای هوشمند اطلاق میشود.
استفاده از یک فروشنده و یک محصول ترکیبی مشکل ادغام را حل میکند.
با این حال اکثر فروشندگان برنامه ریزی منابع شرکت چنین عاملیتهایی را بدلیل دیگری ارائه میکنند و آن هم ارزان تمام شدن آن برای مشتریان است.
عاملیتهای اضافه شده نسل دوم برنامه ریزی منابع شرکت شامل پشتیبان تصمیم، مدیریت زنجیره تامین، تجارت الکترونیکی و ذخیره و استخراج دادهها را ایجاد میکند.
برخی از سیستمها شامل یک جزء مدیریت دانش هستند.
در سال 2003، فروشندگان شروع به اضافه کردن مدیریت چرخه حیات محصول در تلاش برای بهینه کردن زنجیره تامین کردند.
یکی از مثالهای کاربرد برنامه ریزی منابع شرکت که شامل یک واحد مدیریت زنجیره تامین است در بخش «تکنولوژی اطلاعات در محل کار» ذکر شده است.
هوش زنجیره تامین وارد کردن هوش تجاری در راه حلهای نرم افزار زنجیره تامین، هوش زنجیره تامین (SCI) نام دارد.
برنامههای کاربردی SCI تصمیم گیری استراتژیک را با تحلیل دادهها در کل زنجیره تامین ممکن میکند.
قابلیتهای هوش زنجیره تامین چطور بوجود میآیند؟
موارد زیر چند راه برای بوجود آوردن قابلیت مدیریت زنجیره تامین است.
استفاده از یک بسته پیشرفته برنامه ریزی منابع سرمایهای که قابلیتهای هوش تجاری را دربرمیگیرد.
ادغامبرنامه ریزیمنابع شرکت با نرمافزار هوشتجاری یک فروشنده متخصص مثل برایو، کاگنس یا طراحان اطلاعات یا موضوعات تجاری.
تکنولوژی اطلاعات در محل کار 3-8 375 شرکت Colgate- Palmolive از برنامهریزی منابعسرمایهای برایحل مشکلات زنجیره تامین خود استفاده میکند.
این شرکت شرکتی پیشرو در تولید محصولات بهداشت دهان (دهان شویهها، خمیر دندان و مسواک) در سطح جهانی و یک تامین کننده اصلی محصولات بهداشت فردی (بهداشت نوزاد، دئودورانتها، شامپوها و صابونها) است.
علاوه بر این، این شرکت مارکی معروف هم برای غذای حیوانات خانگی دارد.
فروشهای خارجی این شرکت حدود 70٪ درآمدهایش را تشکیل میدهد.
این شرکت برای رقابت پذیر ماندن در این عرصه همواره به دنبال کارآمدتر کردن زنجیره تامینش در بخشهایی است که هزاران تامین کننده و مشتری با شرکت تعامل دارند.
این شرکت با چالشهایی برای تسریع تولید محصولات جدید روبرو است که باعث تسریع رشد فروش و سهم بازاری بهتری میشود.
این شرکت همچنین در حال طراحی راههایی است که به مشتریان انتخابهای بیشتری را از محصولات بهتر بدهد ودر عین حال هزینه آن برای شرکت پایینتر باشد که این کار باعث بروز پیچیدگیهایی در زنجیرههای تولید وعرضه میشود.
این شرکت برای مدیریت بهتر تجارتش شروع به اجرای برنامه ریزی منابع سرمایهای کرده است تا امکان دسترسی به اطلاعات دقیقتر و به موقع را به شرکت بدهد و هزینهها را کاهش دهد.
یکی ازعوامل مهم در استفاده از نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای برای کالگیت اینبود که آیا شرکت میتواند ازآن درسطح کل تجارتشاستفاده کنید یانه.
این شرکت به امکان هماهنگ سازی جهانی و عمل در سطح محلی نیاز داشت.
شعبه کالگیت در آمریکا نرم افزار SAP را به این منظور استفاده میکند.
1-8 نرم افزار مدیریت زنجیره تامین در مقابل نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای 1373 نرم افزار مدیریت زنجیره تامین به نرم افزاری که منحصرا برای بهبود تصمیم گیری در زنجیره تامین مثل اینکه بهترین راه ارسال کالا به مشتری چیست یا اینکه برنامه اختیاری تولیدیتان چیست طراحی شده است اطلاق میشود.
این تمرکز روی تصمیم گیری در نقطه مقابل نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای که جریان اطلاعات روزمره را در زنجیره تامین کارآمدتر میکند (مثل سفارش گیری، گزارش سطوح موجودی یا اطلاعات فروش) است.
اطلاعات جمع آوری شده توسط سیستم برنامه ریزی منابع سرمایهای اغلب بعنوان دادههای ورودی برای تحلیل صورت گرفته با نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای مورد استفاده قرار میگیرد.
برای درک بهترتفاوتهای بین نرمافزار مدیریت زنجیره تامین و نرم افزار برنامهریزی منابع سرمایهای بهعاملیتهای محصولاتارائه شدهتوسط دوفروشنده مدیریت زنجیره تامین بنام i2 و منوگیستیک (Monvgistics) توجه کنید.
راه حلهای بهینه سازی i2: شرکت i2 مجموعهای از 5 راه حل بهینه سازی یکپارچه را ارائه میکند.
توجه داشته باشید که همه این راه حلها ابزار بهینه سازی مدیریت زنجیره تامین برای کمک به تصمیم گیری هستند: برای مثل بهینه سازی تدارکات به شرکت امکان تدارک، برنامه ریزی، اجرا و کنترل تغییرات کرایه حمل و شیوههای مخلتف، حاشیهها و شرکتها را میدهد.
بهینه سازی معمولا روی شیوههای سیستم پشتیبان تصمیم مثل برنامهنویسی خطی و شبیهسازی بنا میشود.
ابزار بهینه سازی مثل دیگر ابزارهای تحلیلی با وجه اشتراکهای محتوایی و واحدهای خدمات زنجیره تامین پشتیبانی میشوند.
مجموعه کامل راه حلها میتوانند به سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای و میراث میدهد.
که اطلاعات تحلیل و بهینه سازی صورت گرفته توسط واحدهای بهینه سازی را تهیه میکنند متصل شوند.
راه حلهای مدیریت زنجیره تامین شرکت منوگیستیک این شرکت راه حلهایی به قرار زیر ارائه میکند.
طراحی و بهینه سازی شبکه برنامه ریزی و زمانبندی تولید مدیریت تامین سفارش VMR و CPFR مشارکتی قطب خصوصی هوش تجاری (برای ادغام خارجی) مدیریت سرویس و قطعات مدیریت تدارکات مدیریت سفارش سودآور مدیریت تقاضای سودآور بهینه سازی سود سرمایهای 2-8 چطور شرکت وارنرلمبرت ازیک زنجیرهتامین یکپارچه استفاده میکند.
370 شرکت وارنر لمبرت یک شرکت مهم دارو سازی در آمریکا که تحت مالکیت فیزر (Pfizer) است.
یکی از تولیدات اصلی این شرکت دهانه شویه ضد باکتری لیسترین (Listerine) است و مواد اولیه آن از درخت اکالیپتوس در استرالیا بدست میآید و به بخش تولید شرکت در نیوجرسی حمل میشود.
مشکل اصلی اینکار این است که باید میزانتقاضا برای اینمحصول را پیش بینی کرد تا با کمبود محصول در مقابل تقاضا روبرو شد.
با اینکار میتوان میزان مواد خام مورد نیاز و زمان تامینش را پیش بینی کرد.
پیشبینی نادرست به افزایش موجودی مواد خام یا محصولات نهایی یا به کمبود آنها منجر میشود.
نگهداریاز موجودی هزینهبر است و کمبود موجودی هم میتواند به زیانهای تجاری منجر شود.
شرکت وارنر لمبرت میزان تقاضا را با کمک سیستم اطلاعاتی برنامه ریزی تقاضای شرکت منوگیستیک پیش بینی میکند.
این سیستم با نرم افزار برنامه ریزی زنجیره تامین شرکت منوگیستیک، اطلاعات تولید، توزیع و فروش را برخلاف اطلاعات جوی تجارت و تقاضای مورد انتظار آنالیز میکند.
هدف از اینکار کمک به تصمیم گیری شرکت وارنر لمبرت در مورد اینست که چه مقدار لیسترین و دیگر محصولات را تولید کند، به چه میزان مواد اولیه نیاز دارد و چه زمانی باید آنها را تامین کند.
گروهفروش و بازاریابی شرکت وارنر لمبرت هم ماهیانه با کارمندان بخش امور مالی، تدارکات و دیگر بخشها دیدار میکنند.
این گروه تقاضا برای لیسترین را به سیستم برنامه ریزی ظرفیت منشوری که تولید لیسترین را در مقادیر مورد نیاز برنامه ریزی میکند و سفارشات خرید الکترونیکی را برای تامین کنندگان شرکت ایجاد میکند وارد میکنند.
برتری زنجیره تامین وارنر لمبرت از برنامه ریزی مشارکتی، پیش بینی و برنامه جایگزینی (CRFR) نشات میگیرد.
این یک پروژه خرده فروشی صنعتی است که برای آن بررسیهایی در وارنر لمبرت صورت گرفته است.
وارنر لمبرت در پروژه راهبری برنامههای استراتژیک، اطلاعات عملکردی و نفوذ به بازار را در شبکههای خصوصی با وال مارت تسهیم شده است.
وارنر لمبرت دریافت که میتواند از دانش بازاری وال مارت استفاده کند و همینطور وال مارت هم میتواند از دانش تولید وارنر لمبرت استفاده کند.
شرکای تجاری در CPFR در زمینه پیش بینی تقاضا با استفاده از تجارت الکترونیک مشارکتی همکاری میکنند این پروژه فروشندگان اصلی مدیریت زنجیره تامین و برنامه ریزی منابع سرمایهای مثل SAP و منوگیستیک را دربرمیگیرد.
وارنر لمبرت در طول CPFR قفسههای فروشگاه را از محصولات از میران 87٪ تا 98٪ رساند، که 8 میلیوندلار در سال درآمد اضافی را با سرمایه گذاری کمتر نصیب شرکت میکرد.
وارنر لمبرت در حال حاضر از اینترنت برای گسترش برنامه CPFR به همه تامین کنندگان و خرده فروشانشان استفاده میکند.
وارنر لمبرت درگیر پروژه مشارکتی دیگری رد صنعت خرده فروشی است بنام منبع عملکردهای زنجیره تامین (SCOR).
این پروژه برنامهای ابتکاری از سوی انجمن زنجیره تامین در آمریکا است.
SCOR عملکردهای زنجیره تامین را به بخشهایی تقسیم میکند و به تولید کنندگان، تامین کنندگان، توزیع کنندگان و خرده فروشان امکان ارزیابی تاثیر بخشی روندهای زنجیرههای تامین را میدهد.