هر ماده لیفی شکل را نمی توان بعنوان لیف نساجی استفاده کرد،لیف نساجی دارای خصوصیاتی است که در زیر آنها را بررسی می کنیم:
1- نسبت طول به قطر:این نسبت باید بیشتر از 100 از نظر تئوری و از نظر عملی باید بیشتر از 1000باشد.
بعنوان مثال : پنبه بالای 1400 و پشم 3000 و کتان ظریف 1250وچتایی 170
2- شکل سطح مقطع الیاف:به طور کلی سطح مقطع پهن سبب افزایش شفافیت و قدرت پوشاندگی الیاف می شود.
سطح مقطع گرد یا دایره ای شکلClrcular Section :
زیر دست الیاف با سطح مقطع گرد یا دایره ای نرم و مطلوب بوده ولی قدرت پوشانندگی در حجم ثابت کمتر از سطخ مقطع پهن می باشد.
3- آرایش یافتگی مولکولهای پلیمر الیاف
4- درجه آرایش یافتگی:
در حقیقت نشان دهنده متوسط زاویه زنجیرها نسبت به محور لیف است متوسط آرایش یافتگی بین 45 تا صفر می باشد .آرایش یافتگی بوسیله فرآیند کشش کنترل می شود.
زنجیر های موجودر در یک سیلندر لیفی باید دو خصوسیت را دارا باشد که عبارتند از :
1- آرایش یافتگی
2- تبلورCrystalinity
این دو خاصیت باعث استحکام،انعطاف پذیری و سختی لیف می شود.
آرایش یافتگی:
در الیاف طبیعی این آرایش یافتگی در طبیعت به وجود می آید و بشر دخالتی در آن ندارد اما در الیاف مصنوعی آرایش یافتگی زنجیرها توسط بشر به وجود می آید به طور کلی آرایش یافتگی عبارت است از متوسط زاویه تمایل زنجیرها به محور لیف است.
تبلور:
نظم فضایی(سه بعد)زنجیرها را تبلور گویند.به قسمتی از زنجیرها که در داخل منطقه منظم بلور نیستند نواحی آمورف گویند هر قدر نواحی آمورف بیشتر باشد انغطاف پذیری لیف بیشتر است.
در الیاف مصنوعی آرایش یافتگی را با کشش ایجاد می کنیم اما تبلوررا در حین فرآیند به وجود میآوریم.
علوم الیاف-قسمت اول
الیاف نساجی به دو دسته تقسیم بندی می شودند:
1- الیاف کوتاه ۲staple fibers - الیاف فیلامنتیfilament fibers