شخصیت و اخلاق کودک تنها در ارتباط با والدین رنگ نمی گیرد بلکه افراد دیگری هم وجود دارند که در برخی موارد نه تنها تاثیر فوق العاده ای در کودک می گذارند بلکه بسیار از یافته های والدین را در طریق تربیت نابود و زحمات و تلاشی آنها را خنثی می سازند بدین نظر ضروری است که نقش آنها و میزان اهمیت شان را در تربیت شناخت و تاثیر مثبت یا منفی که آنان در ساختن یا ویران کردن بتای اخلاقی و دیگر ابعاد وجود و شخصیت کودک دارند بدانیم بتدریج که طفل رشد می کند و پرورش می یابد با کسان و بستگان ووالدین نزدیک خویش و دستی با آنها و فرزندانشان در سنین بالاتر با دوستان و همسالان کوچه و محله خویش و همینطور بعد ما با افراد دیگر همه می تواند در تایید خویشتن تاثیر بسزایی داشته باشد به حقیقت باید اعتراف کرد که افراد محیط زندگی کودک یعنی همان ها که بر شمرده شدند در زندگی او نقش مثبت یا منفی می تواند داشته باشد کودک با فطرت پاک و با اندک مسامحه ای می توان گفت بی رنگ و بی تفاوت به دنیامی آید این خانواده است که او صالح و با اعتقاد ببار می آورد و حتی روابط دوستانه و سنجیده شده والدین هم می تواند موثر باشد ما اهمیت نقش وراثت و صفاتی را که از اجداد به کودک منتقل می شود را نادیده نمی گیریم ولی قائلیم که تربیت مخصوصا در خانواده این خصایص و صفات را تحت الشعاع قرار می دهد و حتی در برخی موارد اثرآن را خنشی می کند کودک مانند دفتری است که چیزی روی آن نوشته نشده و این خانواده است که در آن دفتر جملات افتخار آمیز یا ذلت آفرین می نویسد و چیزهای نا خوانا را خوانا می کند خانواده شخصیت کودک را رنگ می دهد حال بارفتار مناسب خود که آن را در درک از خویشتن به حد خود شکوفایی می رساند و اعتقاد را در آن بالا می برد و خواء با رفتار نا مناسب خود باعث یک کودک بدون عزت نفس و اعتماد به نفس بالا می شود براساس روش تربیتی والدین است که طفل در آینده آرام و متعادل می شود و یابی قرار آزاد بار می آید با چاکر ، غلام و بالاخره خوش فکر و خوش مرام ، عقیده کودک عقیده والدین است زیرا فکر و اندیشه اش هنوز آنچنان رشد و کمال نیافته که شخصا به تحلیل مسائل بپردازد در حقایق ماوراء ماده را کشف واز منابع استخراج نماید روی این نظر در سخنی از پیامبر آمده که هر مولودی بر منبای اساس فطرت به دنیا می آید واین والدین او هستند که او را یهودی ، نصرانی و.... بار می آورند ( علی قائمی امیری – 1382)
بیان مسئله :
خانواده نخستین محلی است که در آن طفل خاطره ای مطبوع یا نا مطبوع پیدا می کند احساسات و عواطف قوی یا ضعیف بدست می آورد محلی ایده آل برای تمرین مهر و عاطفه وانس و الفت و صمیمانه بودن و مهرورزی است که محبت های صادقانه مادر ، بوسه های پرمهر و بی ریای پدر ، دستگیرهای بدون چشمداشت و خالصانه والدین در آغوش گرفتن ، نوازش کردن ها و دلسوزی ها و غم خوری ها برای او همه و همه زمینه هائی جهت عاطفی بار آوردن کودک است خانواده از سوی دیگر وسیله ایی است برای انتقال آداب و اخلاق رسوم و سنت صحیح یا غلط است کودک در خانه اخلاق . اعتماد به نفس ، پاکدلی و مقررات را می آموزد واین همه مسائل از طریق والدین صورت می گیرد که می تواند تاثیر مثبت برروی درک از خود داشته باشد یا نه و بدین سان نقش خانواده در این جنبه ها نیز دارای اهمیت فوق العاده است و والدین هستند که به کودکان محبت فکری و عملی می دهند پس براین اساس زندگی خانوادگی و رابطه والدین باید مقدمه حیات اجتماعی باشد ( ستوده 0 هدایت الله – 1383 )
سوال مسئله :
1- آیا بین نگرشهای صمیمانه والدین و عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد ؟
2- آیا بین نگرشهای صمیمانه والدین و تایید خویشتن رابطه معنی داری وجود دارد ؟
اهداف تحقیق :
هدف از تحقیق حاضر بررسی رفتار والدین و نگرش آنها نسبت به رفتار صمیمانه والدین و اینکه آیا نوع رفتار و عزت نفس ودرک از خویشتن می تواند نقش بسزایی داشته باشد یا نه و اینکه هر چقدر رابطه والدین و فرزندان سنجیده و برنامه ریزی شده باشد کودک به اعتماد به نفس بالا دست می یابد.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
خانواده باید از یک سو مرکز تندرستی . بهداشت جسمی . عقلی واز سوی دیگر مرکز پرورش ، پرورش تن ، رشد روان واز سوی سوم محلی برای آماده کردن فرد جهت زنگی اجتماعی باشد نتیجه دیگری که از این بحث عاید می شود این است خانواده اولین و مهمترین کانون پرورش صحیح ، احیا ء و شکوفائی استعداد هاست هر گونه تحول و تغییر اجتماعی باید از آغاز شود وهر اقدام اصلاحی نخست باید خانواده راشامل گردد و حتی که در خانواده های کودکی به دنیامی آید چهر ه زندگی عوض می شود و هدف زندگی از پدر و مادر بسوی سومی جهت می گیرد والدین نه تنها برای خود بلکه برای کودک هم که شده باید الگوی مهر و صفا باشند سعادت و آسایش خود را برای سعادت و آسایش دیگری مخصوصا کودک خویش بخواهد
( شعاری نژاد . حسین 1380 )
فرضیه تحقیق :
1- بین نگرش صمیمانه والدین و عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد
2- بین نگرش صمیمانه والدین و تایید از خویشتن رابطه معنی داری وجود دارد .
تعاریف واژه و مفاهیم :
عزت نفس . عبارت است اعتماد و اعتقادی که فرد نسبت به خوددارد وادراک و برداشتی که توام با نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل آن واین حس باعث سلامت و تعادل روانی بالا و حتی تکامل وجودی در او می شود و بالاخره عبارتند از نمره ای است که از آزمون عزت نفس بدست آورده است . تایید خویشتن . عبارتند از احساس ارزش ، درجه تصویب ، تایید و پذیرش وارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می کند این احساس ممکن است به فرد نزدیک بوده واحساس ارزش فرد را بیشتر و متعادل تر می کند و مهمترین تصویر خود و ارزش درک خویشتن از دادن که دیگران نسبت به فرد و بویژه کودک است و بالخره نمره ای است که آزمودنی از آزمون درک از خویشتن را جرز بدست آورده است
رفتار صمیمانه : عبارت است رفتار و کردار سنجیده و مهربان در عین حال برنامه ریزى شده والدین محبت تربیت و شکوفایی فرزندان