دانلود مقاله بررسی رابطه نحوه اوقات فراغت و جمعیت

Word 388 KB 28145 88
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • «خداوند وقتی انسان را آفرید از روح خود در آن دمید.» (سوره مبارکه الحِجر، آیه 28).

    این بدان معناست که هدف، خلقت موجودی خدا گونه بوده است که دارای صفات و خصوصیاتی باشد تا خلیفه خدا روی زمین شود و برای تربیت انسانها از میان خود آنها راهنمایانی برگزید تا راه راست را به انسانها نشان دهند.

    نقش تربیتی این راهنمایان به گونه ای بوده که انسانها در تمامی ابعاد وجودیشان رشد کنند.

    با مشاهده زندگی گذشتگان خواهیم دید که معمولاً زندگی افراد جامعه به سه بخش تقسیم می‌شده است.

    قسمت اول کار و مشغله روزانه که جهت تأمین معاش خانواده بوده است و قسمت دیگر را خواب و استراحت و تجدید قوای جسمی جهت شروع روزی نو و ادامه کار و تلاش روزانه تشکیل می‌داده است و بین این دو زمان، زمان سومی نیز مشاهده می‌شود که در آن افراد نه کاری انجام می‌دادند و نه در خواب بودند.

    البته این زمان بسیار کوتاه بود و به مرور زمان مدت آن افزایش یافته است.

    این مدت زمان از روز را اوقات فراغت (Leisure times) نام نهادند.

    در زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از جوامع و ملتهای امروز جهان، اوقات فراغت بخش مهم و جدانشدنی از برنامه‌های تربیتی جوانان محسوب می‌شود و هر اجتماعی با توجه به این نکته تا چه میزان از تحولات صنعتی و اجتماعی عصر حاضر تأثیر پذیرفته است، از ساعات فراغت به فراخور وضع و موقعیت خویش و بر اساس تواناییهای اقتصادی خود و نیز اعتقادات و درک ویژه ای که از اوقات فراغت دارند، بهره می‌گیرند.

    واضح است که کم توجهی به این موضوع موجب می‌شود که افراد نتوانند اوقات بیکاری خود را به نحو مطلوب و دلخواه سپری کنند و از نقش سازنده ای که این ساعات در پرورش شخصیت و تکمیل دانش و معلومات دارند بهره ببرند.

    یکی از اقشار جامعه، جوانان هستند و آنها سرشار از انرژی جوانی می‌باشند که این انرژی باید به گونه ای مورد بهره برداری قرار گیرد (سازمان ملی جوانان، 1381).

    جهت دادن صحیح به بهره برداری از انرژی جوانان و برآوردن نیازهای آنها، مستلزم برنامه ریزی واقع بینانه و صحیح زمانی است تا بدین ترتیب از اتلاف وقت و انرژی این قشر جولگیری به عمل آید.

    امروزه استفاده بهینه از وقت و زمان، مهمترین مسأله در کشورهای مترقی جهان می‌باشد ولی متأسفانه در کشور ما توجه چندانی به وقت و زمان نمی شود و با از دست دادن این عنصر بسیار مهم، لطمه‌های زیادی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و آموزشی و پرورشی و...

    به کشورمان وارد می‌شود، زیرا مدیریت زمان کمتر دیده می‌شود.

    پس برای افزایش بهره وری، مخصوصاً در واحدهای آموزشی بهتر است از مدیریت زمان (Time management) استفاده شود و این برنامه ریزی زمانی به کارمندان و محصلان از قبیل دانش آموزان و دانشجویان آموزش داده شود (براتی، 1384).

    امروزه این اعتقاد وجود دارد که ریشه بسیاری از اضطرابها و فشارهای روحی انسان عصر حاضر، کمبود وقت یا از دست دادن زمان است.

    قرن حاضر به دلیل گسترش شبکه اطلاع رسانی و تهاجم و انفجار اطلاعات، به عنوان «عصر سرعت» شناخته شده است و بشر امروز برای دور نماندن از قافله و زمان خویش و کسب اطلاعات به ناچار، به تلاش مستمر و بی وقفه می‌پردازد.

    این تلاش، بدون برنامه ریزی زمانی موجب استرس و فشار روانی می‌شود (فراست، 1371).

    به نظر پژوهشگر، احتمال دارد که مدیریت زمان که استفاده بهینه از وقت برای اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، با در نظر گرفتن اولویت‌ها و اوقات فراغت فرد است، با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی فرد رابطه داشته باشد.

    1-1: بیان مسأله

    با در نظر گرفتن اینکه یکی از ویژگیهای عصر کنونی، سرعت ارتباطات است، به همین دلیل توجه به مسئله اوقات فراغت نوجوانان و جوانان و جهت دادن به برنامه‌های زمانی آن امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.

    به عبارت دیگر مسئله کنونی، نداشتن برنامه ریزی زمانی صحیح در اوقات فراغت آنها می‌باشد (علیمرادیان، 1368).

    با توجه به وقت آزادی که در بین ساعات شبانه روز نوجوانان و جوانان مشاهده می‌شود، این تحقیق انجام گرفت

    تا معلوم گردد که برای گذراندن اوقات فراغت به طرز صحیح، چگونه می‌توان از مدیریت زمان بهره برد.

    لذا محقق با توجه به مطالعات مقدماتی که در این زمینه انجام داده است بر آن است تا با گردآوری اطلاعات دقیق‌تر، از طریق اجرای یک تحقیق غیر آزمایشی از نوع همبستگی، رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت را با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی مشخص نماید.

    طبق تعریف سازمان طی جوانان، افرادی که دارای سنین 15 تا 29 سال می‌باشند، جوان محسوب می‌شوند.

    ایران به عنوان یکی از کشورهای مدیترانه شرقی دارای جمعیت جوان است.

    بانک جهانی در سال 2000، جمعیت 15 تا 29 ساله کشور ما را معادل 1/32 درصد کل جمعیت گزارش نموده است (سازمان ملی جوانان، 1381).

    لذا با عنایت به خصوصیات و استعدادهای بالقوه این گروه سنی در جهت شکوفایی جامعه فردا، لازم است وضعیت سلامت روان این قشر شناسایی شود و رابطه آن با سایر عوامل به درستی مورد بررسی قرار گیرد (همان منبع ).

    بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان برای استفاده بهینه از اوقات فراغت خود، مدتها قبل و نزدیک به زمان امتحانات خود برنامه ریزی صحیح زمانی نمی کنند و یا از مدیریت زمان اطلاعی ندارند.

    برخی نیز به رغم اطلاع محدود، از آن استفاده نمی کنند.

    به نظر پژوهشگر، رابطه نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با سایر متغیرها باید بررسی شود تا اقدامات لازم و ضروری در پژوهشهای بعدی انجام گیرد.

    از طرفی آموزش و پرورش، به دلیل آموزش و تعلیم نیروهای مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه در تمامی کشورهای دنیا اهمیت به سزایی دارد.

    در بحث آموزش و پرورش مفاهیم پیشرفت تحصیلی و افت تحصیلی به میان می‌آید.

    از پیشرفت تحصیلی، به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت در نظام آموزش و پرورش، مفهوم «انجام تکالیف و موفقیت دانش آموزان در گذراندن دروس یک پایه تحصیلی مشخص » یا «موفقیت دانش آموزان در امر یادگیری مطالب درسی»، مستفاد می‌شود.

    وجه مخالف پیشرفت تحصیلی، افت تحصیلی است که یکی از معضلات نظام آموزشی می‌باشد که خود را به شیوه‌های گوناگون مانند عدم موفقیت دانش آموزان در دستیابی به اهداف مقاطع تحصیلی مربوطه، مردودی و تکرار پایه‌های تحصیلی، ترک تحصیل زودرس و بیکاری و بلاتکلیفی نشان می‌دهد (پورشافعی، 1370).

    با توجه به اضطراب و استرس ناشی از دروس و امتحانات مدارس و دانشگاهها در بین نوجوانان و جوانان لزوم یک برنامه ریزی صحیح زمانی، یا به عبارتی مدیریت زمان جهت استفاده بهینه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، از اهمیتی ویژه برخوردار است. 

    با توجه به اضطراب و استرس ناشی از دروس و امتحانات مدارس و دانشگاهها در بین نوجوانان و جوانان لزوم یک برنامه ریزی صحیح زمانی، یا به عبارتی مدیریت زمان جهت استفاده بهینه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، از اهمیتی ویژه برخوردار است.

    این پژوهش به طور کلی تلاش دارد که رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت را با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی مشخص نماید و می‌کوشد که به طور اخص آشکار سازد که چه رابطه ای بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با سلامت روان جوانان وجود دارد ؟

    و اینکه آیا بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه وجود دارد ؟

    یا خیر؟

    1-2: اهداف تحقیق هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت، با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی جوانان است.

    1-3: فرضیه‌های تحقیق فرضیه (1): نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با سلامت روان آنها رابطه دارد.

    فرضیه (2): نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد.

    1-4: سئوالهای تحقیق سئوال(1): آیا نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با سلامت روان آنها رابطه دارد ؟

    سئوال (2): آیا نحوه مدیریت زمان در اوقات فراغت جوانان، با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد ؟

    1-5: ضرورت و اهمیت تحقیق یکی از اقشار مهمی که در هر جامعه، آسیب پذیر شناخته شده اند، قشر جوانان آن جامعه است.

    بر اساس آمار و ارقام بانک جهانی در سال 2000، بیش از 30 درصد از کل جمعیت جهان را، جوانان تشکیل می‌دهند، البته بانک جهانی در سال 2000 جمعیت جوان ایران را معادل 1/32 درصد کل جمعیت گزارش نموده است (سازمان ملی جوانان، 1381).

    با اطلاع از این واقعیت، برنامه ریزی صحیح زمانی برای گذران اوقات فراغت جوانان، هم باعث بارورتر شدن نسل آینده کشور می‌شود و هم جلوی بسیاری از نابسامانی‌ها و گرفتاریهایی که ناشی از عدم اطلاع یا آگاهی کم از مدیریت زمان است گرفته می‌شود (غفاری، 1372).

    در دنیای پرهیاهوی قرن بیست و یکم کارگزاران حکومتی دنیا به این حقیقت پی برده‌اند که در صورت عدم به کارگیری تدابیر اصولی نسبت به اوقات فراغت به ویژه در رابطه با نسل جوان، خطرات عظیمی جامعه را تهدید می‌کند.

    از نظر تربیتی نیز در صورت عدم توجه به چگونگی گذران اوقات فراغت، اختلالات غیر قابل جبرانی در رفتار و کردار و در نتیجه در شخصیت افراد پدیدار گشته و چه بسا ممکن است، موجب ترویج کجرویها و انحرافات اجتماعی شود (خلیلی، 1372).

    با توجه به اینکه یکی از شرایط رشد عاطفی و بلوغ اجتماعی و قدرت همسازی افراد، داشتن علاقه پایدار به تفریحات و اشتغالات سازنده و سودمند است و با عنایت به میزان گستردگی و اهمیت ساعات فراغت جوانان در تعیین کننده بودن نقش این اوقات، در رشد معنوی و جسمی دانشجویان و دانش آموزان، پر کردن اوقات فراغت آنها از یک طرف، می‌تواند اثرات اخلاقی و تربیتی عمیقی، بر روی دانش آموزان و دانشجویان داشته باشد و در تکوین شخصیت آنها موثر باشد و از طرفی دیگر، از تهاجم فرهنگی، اعتیاد و انحراف اخلاقی پیشگیری نماید تا سلامت و بهداشت جامعه نیز تأمین شود (رضوانیه، 1372).

    با توجه به اینکه اوقات اکثر جوانان شامل سه بخش مطالعه و تحقیق، استراحت و خوراک و نظافت و فرایض دینی و بخش اوقات فراغت می‌باشد، استفاده صحیح از بخش اوقات فراغت می‌تواند موفقیت و استفاده بیشتر از دو بخش دیگر را تضمین کند و باعث تجدید قوا جهت مطالعه و تحقیق بیشتر گردد.

    بنابراین اوقات فراغت از این نظر حائز اهمیت می‌باشد که اگر با برنامه ریزی صحیح زمانی همراه گردد، می‌تواند ساعاتی سازنده و تکامل بخش را در بر داشته باشد و باعث سلامت روان جامعه شود.

    نتایج پژوهش حاضر، این امکان را برای مسئولین مربوطه فراهم می‌کند که با در نظر گرفتن واقعیات موجود و نیز مشکلات عدیده در این رابطه و با توجه به علایق و پیشنهادات جوانان، در ابتدا نسبت به رفع مشکلات موجود اقدام کنند و سپس جهت بهره وری و استفاده بهینه از اوقات فراغت، یک برنامه ریزی صحیح زمانی را تدوین کرده و از مدیریت زمان استفاده نمایند(همان منبع).

    با توجه به مطالب ذکر شده، مسئله مدیریت زمان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

    افراد می‌باید همواره توجه داشته باشند که از زمان به عنوان منبعی ارزنده به خوبی استفاده کنند.

    آنها می‌توانند راههای استفاده موثر از زمان را بیاموزند، می‌توانند از ابتلا به پریشانی احتراز کنند، بازده کارشان را افزایش دهند، در رسیدن به اهدافشان موفق تر باشند و به زندگی متعادل تری دست یابند که در آن فرصت و توان کافی برای پرداختن به کار منزل، خانواده و خویشتن وجود داشته باشد (مکنزی، 1993).

    بنابراین از این چشم انداز وسیع، می‌توان دریافت که ارزش واقعی مدیریت زمان، عبارت است از ارتقای تمامی ابعاد زندگی فرد.

    لذا لزوم آشنایی جوانان با مدیریت زمان در گذران اوقات فراغت آنها اجتناب ناپذیر است.

    1-6: تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهشی - تعریف نظری پیشرفت تحصیلی : اصطلاحی است که به جلوه ای از جایگاه تحصیلی دانش آموزان اشاره دارد.

    این جایگاه می‌تواند بیانگر میانگین نمرات دوره‌های مختلف یا میانگین نمرات در دوره‌های مربوط به یک موضوع یا نمره ای برای یک دوره باشد (پالسون ، 1994؛نقل از‌هاشمی، 1378).

    - تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی : در این پژوهش، منظور از پیشرفت تحصیلی، میانگین کل نمره‌ها (معدل کل دروس) است که دانش آموزان سال اول و دوم و سوم دبیرستانی و پیش دانشگاهی، در پایان نیمسال اول سال تحصیلی 86-85 کسب نموده‌اند.

    - تعریف نظری بهزیستی : بهزیستی احساس مثبت و احساس رضامندی عمومی از زندگی است که شامل خود و دیگران در حوزه‌های مختلف خانواده و شغل و.

    ..

    می‌باشد (مایرزو داینر، 1995؛ نقل از کرمی نوری و مکری، 1381).

    - تعریف عملیاتی بهزیستی : نمره فرد در پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرجیل ولو (1989)،ملاک شادکامی آن فرد در نظر گرفته شده است.

    - تعریف نظری مدیریت زمان در اوقات فراغت : مدیریت زمان یا نحوه استفاده موثر از زمان عبارت است از برنامه ریزی زمانی منظم و هماهنگ به علاوه واکنش مناسب در مقابل ضایع کنندگان وقت (رضوانیه، 1372).

    اوقات فراغت عبارت است از اوقاتی که خارج از کار و مشغله روزانه بوده و انسان از انجام فعالیتهای اجتماعی، مذهبی و تغذیه ای فارغ است و هر فعالیتی را به دلخواه خود انجام می‌دهد (صباغ، 1382).

    - تعریف عملیاتی مدیریت زمان در اوقات فراغت : عبارت است از نمره فرد در پرسشنامه مدیریت زمان در اوقات فراغت که توسط پژوهشگر و به کمک اساتید محترم ساخته شده است.

    فصل دوم : پیشینه پژوهش مقدمه روانشناسی قرن بیستم بیشتر بر هیجانات منفی مانند افسردگی و اضطراب تمرکز یافته است تا بر هیجانات مثبتی نظیر شادی و بهزیستی، انگیزه مطالعات روانشناختی بیشتر آن بوده است که بیماری‌های روانی را مورد بحث و گفتگو قرار دهد و هدف اصلی آن درمان بوده است.

    به عبارتی دیگر، تعریف سلامت، مترادف با فقدان بیماری‌های روانی و علائم بیمار گونه تلقی شده است ؛ در حالیکه از دهه 1980 به بعد، در تعریف سلامت تغییر و تحول بسیاری پدید آمده است.

    متون مرتبط با روانشناسی سلامت، تنها به جنبه‌های منفی و رفع آثار منفی در افراد انسانی محدود نمی شود (بوم، رونسون،سینگر ، 2001، نقل از کرمی نوری و مکری، 1381، ص40).

    در مقابل تمرکز و توجه سنتی که علم روانشناسی به آسیب شناسی داشته است، امروزه به نظر می‌رسد که یک الگوی جدید (پارادایم) در علوم وابسته به سلامت، به طور اعم و در روانشناسی به طور اخص در حال ظهور می‌باشد.

    در این الگو، تمرکز بر سلامتی و توضیح و تبیین بهزیستی می‌باشد (ریفو سینگر، 1998؛ آنتونوسکی،1987؛ استرامپفر،ویسینگ،2000؛ نقل از زنجانی طبسی، 1383).

    روانشناسی جدید سعی دارد توجه خود را صرفاً به مشکلات روانی معطوف نسازد و بیشتر بر جنبه‌های مثبت زندگی تأکید کند.

    طبق بیان سلیگمنو سیک زنت می‌هالی(2000؛ نقل از شهنی و ییلاق و شکرکن، 1383).

    روانشناسی باید به یک اندازه با رشد سلامتی و درمان آسیب‌ها مرتبط باشد.

    علاوه بر آنچه گفته شد پیشرفت‌های سریع فن آوری و اطلاع رسانی نیز، علی رغم مزایای فراوان، خلائی را برای انسان معاصر به وجود آورده است.

    موج فزاینده افسردگی، پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری و بسیاری از مشکلات روحی – اجتماعی دیگر، واقعیت‌های انکار ناپذیری هستند که نشان می‌دهند، گویا شادی از جوامع بشری رخت بربسته است (آرجیل؛ ترجمه بهرامی، انارکی، نشاط دوست، پالاهنگ و کلانتری، 1383).

    در دو دهه گذشته، پژوهش پیرامون بهزیستی افزایش چشمگیری یافته است.

    مایرز(1993؛ نقل از علیپور و نوربالا، 1378) در کتابی با عنوان «به دنبال شادکامی»نوشته است؛ تعداد مقالات منتشر شده درباره بهزیستی از 150 مقاله در سال 1979 به 780 مقاله در یک دهه بعد افزایش یافته است.

    همچنین چندین کتاب در این باره منتشر شده است.

    با در نظر گرفتن این موارد انسان معاصر، در جستجوی بهزیستی است.

    آیا بهزیستی را باید در ثروت جستجو کرد ؟

    آیا در خانواده نهفته است یا در اجتماع؟

    آیا بهزیستی ریشه در محیط دارد یا وراثت ؟

    آیا رابطه ای بین بهزیستی و تیپ (سنخ) شخصیتی وجود دارد ؟

    آیا می‌توان بهزیستی را به شیوه‌های علمی مورد سنجش قرار داد؟

    آیا مذهب موجب شاد بودن افراد می‌شود ؟

    آیا برخی جوامع شادتر از جوامع دیگر هستند ؟

    و سرانجام رمز بهزیستی در چیست ؟

    و شادی واقعی را کجا می‌توان جستجو کرد و به چه عواملی بستگی دارد ؟

    مدیریت زمان در اوقات فراغت یا استفاده بهینه از وقت، که شامل آموزش برنامه‌ریزی صحیح زمانی و هدف گذاری و مهارتهای ابراز وجود مانند «نه گفتن »، «بله گفتن» و «درخواست کردن» است، می‌تواند در بهزیستی موثر باشد.

    آرجیل ولو(1990) نشان دادند که تبیین شادی برون گراها، ‌به خاطر ابراز وجود و توانایی همکاری سالم آنهاست.

    علاوه بر این طبق تحقیقات فریتز(1984؛ نقل از بهرامی، 1375) واسکات، شاننو کارولین(2004) نوجوانانی که احساس شادمانی و بهزیستی بالایی دارند، در عملکرد تحصیلی فعالترند و پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند، بیشتر با تکالیف درگیر می‌شوند و بهتر تکالیف درسی خود را انجام می‌دهند.

    اگر دانش آموزان فضای مدرسه، معلم و دروس را جذاب و با نشاط دریابند، به مدرسه و یادگیری تمایل پیدا کرده و از آن لذت می‌برند (شعاری نژاد، 1384).

    گودو برافی(1987 ؛ نقل از شهر آرای، 1384)، نیز یافتند که رفتارهای معلمان مثلاً به کار گیری تمجید و تحسین، فراهم آوردن نشانه‌های اضافی در پاسخ دادن، رفتارهای غر کلامی مثبت (که از مولفه‌های رفتار ابرازمندانه هستند) و نظایر آن در پیشرفت تحصیلی موثرند.

    در ادامه به توضیح مختصری از محتوای این فصل می‌پردازیم.

    در قسمت اول این فصل، پیرامون پیشرفت تحصیلی، مبحثی را خواهیم داشت به گونه‌ای ‌که به تعریف، معیارها و عوامل تأثیر گذار، راهبردهای یادگیری در پیشرفت تحصیلی می‌پردازیم.

    در قسمت دوم این فصل به مولفه بهزیستی با عناوین تعریف بهزیستی و مولفه‌های آن، ویژگی‌های افراد شاد، رویکرد‌های نظری، روش‌های ارزیابی و عوامل و همبسته‌های آن توجه خواهیم کرد.

    در قسمت سوم این فصل به بیان مبانی نظری و تعاریف مدیریت زمان و اوقات فراغت می‌پردازیم و در قسمت آخر سوابق علمی پیشینه تحقیق را در ایران و خارج از کشور مطرح می‌سازیم.

    2-1- پیشرفت تحصیلی : تعریف، معیارها و عوامل تأثیر گذار پیش بینی پیشرفت تحصیلی از نقطه نظر علمی و کاربردی دارای اهمیت است.

    پیشرفت تحصیلی یکی از عوامل مهم مقبولیت و پذیرش در کلاس درس می‌باشد و همچنین ملاک مهمی برای بدست آوردن شغل و حرفه‌های مختلف می‌باشد.

    به این دلیل، محققان در حیطه روان شناسی سعی در درک تعیین کننده‌های پیچیده پیشرفت تحصیلی دارند (فراهانی، 1994).

    اصطلاح پیشرفت تحصیلی به توصیف (شرح) جایگاه تحصیلی دانش آموز گفته می‌شود (لوین،1967؛ نقل از فراهانی،1994)، که ممکن است نمره یک درس یا میانگین تعدادی از دروس در یک حیطه خاص یا معدل همه دروس باشد.

    «اهمیت پیشرفت تحصیلی از بعد دیگری نیز قابل تأمل است.

    از آنجا که هر نظام تربیتی به جهت حصول بهترین نتایج و رفع موانع و محورها در سراسر فرآیندهای آموزشی و پرورشی و استفاده بهینه از درون دادها، همواره مورد ارزیابی متخصصان مربوطه قرار می‌گیرد، و در نهایت محصول نظام‌های آموزشی و پرورشی نیز دانش آموختگانی هستند که واجد برخی از ویژگی‌ها شده اند، پیشرفت تحصیلی می‌تواند یکی از مهمترین و عینی ترین معیارها برای بررسی و ارزیابی کارآیی و اثر بخشی نظام‌های آموزشی و پرورشی باشد»(مهرافروز،1378، ص.12).

    از آنجا که میزان پیشرفت تحصیلی، یکی از ملاک‌های کارآیی نظام آموزشی است، لذا تحلیل عوامل مربوط به آن از اساسی ترین موضوعات تحقیقی در نظام آموزش و پرورش است.

    پیشرفت تحصیلی در گرو عوامل بیشماری است که می‌توان آنها را در دو حیطه «فردی» و «محیطی» بررسی نمود.

    با توجه به الگوی لوین، (1967 ؛ نقل از فراهانی، 1994)، که رفتار را تابعی از تعامل عوامل شخصی (فردی) و محیطی می‌داند، نمرات یا پیشرفت تحصیلی از دو دسته عوامل تعیین کننده فردی و محیطی حاصل می‌شود که عبارتند از : عوامل شخصیت شناختی:هوش، سبک‌های شناختی، عوامل شخصیتی، نگرش‌ها و انگیزه پیشرفت.

    عوامل سازمانی (نهادی):موضوع مورد مطالعه، روش آموزش و شیوه‌های ارزشیابی.

    موهان و گالاتی(1986؛ نقل از فراهانی، 1994) نیز یکسری عوامل را در پیش‌بینی بهتر پیشرفت تحصیلی مطرح کرده اند که در ذیل به آنها می‌پردازیم : - هوش (ریدل،1980؛ پاندی، 1981)؛ - محیط خانوادگی، والدین، تربیت و ارتباط بین والدین (مولنر،1969)؛ - انگیزش (کری لوک،1969)؛ - متغیرهای شخصیتی مانند درون گرایی – برون گرایی ،روان رنجور خوییو روان پریش خویی(گالاتی، 1984)؛ - ادراک خویشتن (هانس فردو‌هاتی،1982)؛ - سازگاری (موهان و گالاتی، 1983).

    با توجه به موارد فوق الذکر، پیشرفت تحصیلی، گاه به علت خصایص، ویژگی‌های شخصیتی و شاخص‌های ذهنی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی خود دانش آموز است و گاه به علت کارکردهای مدرسه و نظام آموزش و پرورش (عامل محیطی) می‌باشد که البته این دو تا حدی با یکدیگر در تعامل اند.

    در حال حاضر عوامل تأثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی از دیدگاه آموزش و پرورش عبارتست است : 1) تناسب هدف‌ها و محتوای برنامه‌ها و روش‌ها با نیازها، استعدادها و علایق دانش‌آموزان؛ 2) تناسب روش‌ها با محتوای برنامه‌ها ؛ 3) نقش معلم، نحوه ارتباط وی با دانش آموز (شلویری، 1377)؛ 4) سطح تحصیلات معلم ؛ 5) تناسب روش تدریس معلم با محتوای کتاب‌های درسی ؛ 6) نسبت جمعیت دانش آموز به سطح فضای آموزشی ؛ 7) میزان علاقمندی معلم نسبت به حرفه خود (ثنائی، پاشا شریفی، علاقبند، هومن، صبوحی، شریفان، سرخوش، 1373).

    دو عامل ابراز وجود و بهزیستی نیز از عوامل مهم تأثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی می‌باشند.

    دلوتی(1981؛نقل از نیسی و شهنی ییلاق، 1380؛هالاست،بلاک و هرسن، 1984؛ برنستن،بلاک و هرسن، 1997؛ نقل از بهرامی، 1375) در پژوهشی که در ارتباط با آموزش ابراز وجود بر روی دانش آموزان انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت کرده بودند، پیشرفت تحصیلی بهتری نشان دادند و محبوبیت آنها نیز افزایش یافت (نقل از نیسی و شهنی ییلاق، 1380).

    اسکات و شانن و کارولین(2004) در رابطه با «تأثیر شادکامی بر پیشرفت تحصیلی»، به این نتیجه رسیدند که دانش آموزانی که احساس بهزیستی مثبت و رضامندی از زندگی دارند، بیشتر با تکالیف درگیر می‌شوند و بهتر تکالیف درسی خود را انجام می‌دهند.

    2-2- معیارهای پیشرفت تحصیلی - آزمون‌های معلم ساخته در مقابل آزمون‌های تجاری : آزمون‌های معلم ساخته بوسیله یک آموزگار و برای استفاده در کلاس او ایجاد می‌شود : مانند، امتحانات و پرسش‌ها.

    آزمون‌های تجاری معمولاً بوسیله گروهی از متخصصان برای استفاده در سطح گسترده ای از کلاس‌ها تهیه می‌شوند.

    - آزمون‌های پیشرفت در مقابل آزمون‌های توانایی : آزمون‌های پیشرفت هدفشان اندازه گیری دانش ویژه ای است که از خلال یادگیری کسب شده است.

    در نقطه مقابل، هدف بعضی آزمون‌ها، سنجش استعداد ذاتی دانش آموز در بعضی حوزه‌ها مثل هوش است ؛ این گروه آزمون‌های توانایی استعداد هستند.

    - آزمون‌های معیار گرا در مقابل هنجارگرا : آزمون‌های معیارگرا به گونه ای تنظیم شده اند که اگر نمره فرد به ارزش یک معیار برسد، آن را می‌گذراند.

    در مقابل، آزمون‌های هنجار گرا بر این اصل مبتنی‌اند که یک فرد در ارتباط با یک گروه بزرگ که در معرض آزمون قرار گرفته، در کجا واقع شده است.

    - آزمون‌های پایانی در مقابل تشخیصی – تکوینی : آزمون‌ها می‌توانند برای توصیف یادگیری که در دانش آموز رخ داده است مورد استفاده قرار گیرند ؛ به این نوع آزمون، آزمون پایانی گفته می‌شود.

    در مقابل آزمون‌ها می‌توانند در توصیف ویژگی‌هایی که در یک دانش آموز ایجاد شده استفاده شوند، به گونه ای که یک معلم بتواند یک محیط آموزشی مناسب را طراحی کند، این نوع آزمون، آزمون تکوینی نامیده می‌شود.

    آزمون تکوینی در طول یا قبل از آموزش اتفاق می‌ا‌فتد، در حالی که آزمون پایانی بیشتر یک ارزشیابی صوری در پایان آزمون است (مایر، 1986؛ ترجمه فراهانی 1376).

    به نظر می‌رسد که پذیرش یک مقیاس چند بعدی از پیشرفت تحصیلی به جای مقیاسی یک بعدی از پیشرفت تحصیلی مفید تر است.

    این بدین دلیل است که میانگین نمرات کلاسی برای هر مجموعه از دوره‌های تحصیلی، پیش بینی کننده بهتری از پیشرفت تحصیلی می‌باشد تا ترکیب مجموعه‌ای از دروس متفاوت در یک مقیاس واحد.

    به هر حال، می‌توان مقیاس‌های پیشرفت یک فرد را در یک حیطه خاص مانند ریاضیات، علوم، تاریخ، ادبیات و غیره تحت عنوان «معدل کلاسی ویژه» طبقه‌بندی کرد.

    در حالی که مقیاس‌های «معدل کلاسی عمومی» به پیشرفت فرد در همه موضوعات اشاره می‌کند.

    از طریق انتخاب یک مقیاس «معدل کلاسی ویژه» این امکان بوجود می‌آید که پیشرفت تحصیلی هر فرد را در یک گروه ویژه از موضوعات مربوطه تعیین کرد، ولی زمانی که «معدل کلاسی عمومی» بکار برده می‌شود، امکان پی گیری پیشرفت فرد در حیطه‌های موضوعی مختلف وجود ندارد.

    خلاصه اینکه میانگین نمرات کلاسی، ملاکی رایج برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی می‌باشد (فراهانی، 1994).

    هر چند پذیرش یک مقیاس چند بعدی از پیشرفت تحصیلی و معدل کلاسی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی مناسب به نظر می‌رسد، لیکن بررسی پیشرفت یک فرد در یک حیطه خاص مانند ریاضیات، تحت عنوان معدل کلاس ویژه، می‌تواند مقیاس تشخیصی مناسبی را فراهم آورد، زیرا بسیاری از دانش آموزان در مهارت‌های کلامی، نوشتاری و خواندن و هر موضوع درسی که این مهارت‌ها بعد غالب یادگیری و ارزشیابی آنها باشد، عملکرد بسیار خوبی دارند.

    ولی همین دانش آموزان در درس ریاضی و دروسی که مستلزم فهمیدن و کاربرد زبان ریاضی هستند، به آسانی و بطور تعجب انگیزی شکست می‌خورند (نیومن،1998؛ نقل از‌هاشمی، 1378).

    علت این اختلاف و عدم تطابق بین خواندن و توانایی ریاضی، پیشرفته بودن توانایی «بصری – فضایی» عدم پیشرفت کافی دانش آموزان در مهارت‌های «مرحله‌ای» یادگیری و عدم آشنایی و تسلط آنها بر تکالیف فرعی تر و پیش نیاز آنهاست (نیومن، 1998؛ نقل از‌هاشمی، 1378).

    با توجه به تفاوت موضوعات دروس مختلف، برای ارزیابی بهتر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دروس متفاوت، باید راهبردهای یادگیری را مورد توجه قرار داد.

    راهبرد یادگیری : به هر فعالیتی که بوسیله آن فراگیر، آن را در زمان یادگیری به کار می‌گیرد تا اینکه میزان یادگیری خود را افزایش دهد، اطلاق می‌شود.

    که شامل؛ 1) راهبردهای تمرینی 2) راهبردهای سازمانی 3) راهبردهای موشکافانه است.

    راهبردهای تمرینی؛ به بیان یا تکرار فعالانه نام محرکاتی که باید یاد گرفته شود، اطلاق می‌شود.

    راهبردهای سازمانی؛ یک فرایند فعال و اختیاری از جانب فراگیر است.

    زمانی که فراگیر راهبردهای سازمانی را به کار می‌گیرد، فعالانه مواد آموزشی ارائه شده را طبقه بندی، مرتب و منظم می‌کند.

    راهبردهای موشکافانه ؛ شامل پردازش فعال و اختیاری توسط فراگیر در دوره یادگیری تکلیف است (مایر، 1986 ؛ ترجمه فراهانی، 1376).

    با توجه به این موارد، در پژوهش حاضر، جهت ارزیابی مناسب و دقیق پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، از میانگین نمرات دروس مختلف استفاده می‌شود تا دانش آموزان از انواع راهبردها برای یادگیری خود استفاده نمایند.

    در ضمن راهبرد موشکافانه با مولفه شناختی بهزیستی که نوعی از تفکر و پردازش فعال اطلاعات است و منجر به خوشبینی می‌شود (دانیر، سا و ایشی، 1997)، در ارتباط است.

    2-3 تعریف بهزیستی و مولفه‌های آن بهزیستیارزیابی ذهنی افراد از زندگیشان می‌باشد و شامل مفاهیمی چون رضامندی از زندگی ،هیجانات خوشایند ، احساس خرسندی و معناداری ،رضامندی در حیطه‌هایی مانند ازدواج و کار (داینر و اسکلن ،2003)، کیفیت زندگی ،خوشبینیو امید(ریسامب،‌هاریس، مگنس، ویترسوو تامبس،2001) و سطوح پایینی از عواطف ناخوشایند، فقدان افسردگی و اضطراب (داینر، ساو ایشی1997) می‌باشد.

    این مفاهیم گرچه در معنی کاملاً شبیه نیستند، لیکن در تمرکز روی ویژگی‌ها و تجارب مثبت و عدم حضور مشکلات روان شناختی اشتراک دارند (ریسامب، ‌هاریس، مگنس، ویترسو و تامبس، 2001).

    بنابراین بهزیستی بصورت یک چتر است که شامل مفاهیم متنوع مرتبط با هم می‌باشد، همه این مفاهیم به این وابسته اند که چطور افراد درباره زندگیشان فکر می‌کنند و احساس آنها خواه عاطفی، خواه شناختی همه بیانگر ارزیابی آنها از زندگیشان چه در یک لحظه و چه در برهه ای از زمان می‌باشد (داینر و اسکلن، 2003).

    بهزیستی که در بر گیرنده حیطه وسیعی از روش‌هایی است که افراد زندگیشان را ارزیابی می‌کنند، یکی از مولفه‌های زندگی مطلوب است؛ زیرا زندگی که فاقد لذت، عاطفه و احساس خرسندی و معنا باشد و به جای آن مملو از نارضایتی، خشم و افسردگی باشد، نمی تواند ایده آل تصور شود(داینر و اسکلن، 2003).

    مفهوم بهزیستی که برخی اوقات بطور مترادف با واژه شادکامی و رضامندی از زندگی به کار می‌رود (ناتویگ،آلبرکتسنو کوارنستروم،2002)، هدف نهایی و مشترک همه انسان‌هاست (اریکسون،2003؛ به نقل از یزدانی، 1382) و همه انسان‌های سالم و در حال تکامل در تلاش برای رسیدن به آن می‌باشند (باس،2003؛ نقل از یزدانی، 1382).

    مایرزو داینر (1995) بهزیستی را به عنوان احساس مثبت و احساس رضامندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه‌هایی مانند خانواده و شغل و.

    است، تعریف می‌کنند.

    و نهون(1997) بهزیستی را به عنوان مجموعه ای از عواطف و ارزیابی شناختی از زندگی تعریف کرده است (نقل از کاشدان،2003).

    بهزیستی یک مفهوم سلسله مراتبی و چند بعدی است (فیوهرر، 1994؛ کروز،1998؛ نقل از‌هامپتون2004) و از اجزاء شناختی، عاطفی، هیجانی و اجتماعی تشکیل شده است (داینر، ساوایشی، 1997).

    بهزیستی به عنوان یک تجربه شناختی، به شرایطی اتلاق می‌شود که فرد حالت فعلی خود را با یک آرمان که به آن علاقمند است، مقایسه می‌کند (راسک ،کورکی، پاویلانن و لاپالا، 2003) و یک ادراک مثبت یا غیر متضاد بین نتایج و وضعیت موجود و آنچه به دنبال آن است، می‌یابد (راسک، کورکی، پاویلانن و لاپالا، 2003).

    این مولفه شناختی، رضامندی از زندگی است (ریسامب، ‌هاریس، مگنس، ویترسو و تامبس، 2001) که به نگرش مثبت به زندگی، عزت نفس، لذت بردن از زندگی و فقدان خلق افسرده گفته می‌شود (راسک، استرت، پاویلانن و لاپالا، 2002).

    مولفه شناختی نوعی از تفکر و پردازش اطلاعات است که منجر به خوشبینی می‌شود (داینر، ساوایشی، 1997).

    رضامندی یک قضاوت یا تجربه شناختی ایجاب می‌کند (آریندلونسیک،رزنبرگ، توی لرت، استدماو‌هاتزیچریستو،1997)، که یک ارزیابی طولانی و داورانه از زندگی فرد است (کینگ ، 2002؛ نقل از فارسی نژاد، 1383).

    دو مولفه عاطفی، حضور عواطف مثبت (مانند لذت بردن، خوشایندی و برخورداری از خلق مثبت و شاد ) و عدم حضور عواطف منفی (مانند اضطراب و غمگینی) است (فیوهرر،1996 ؛ نقل از‌هامپتون،2004).

    شادکامی حاصل تعادل بین عواطف مثبت و منفی می‌باشد (فارسی نژاد، 1383).

    پس دو سازه رضایت از زندگی و شادکامی به عنوان مولفه‌های اصلی بهزیستی معرفی شده اند.

    ملاک رضایت از زندگی، فاصله بین تجارب فرد از معیارها و خواسته‌هایش می‌باشد (فارسی نژاد، 1383)؛ در حالی که شادکامی یک تجربه از احساس یا عاطفه را در بر دارد (آریندل و همکاران، 1997) و بازتابی از عواطف خوشایند و ناخوشایند تجارب فرد می‌باشد (کینگ، 2002؛ نقل از فارسی نژاد، 1383).

    جزء اجتماعی بهزیستی، بیانگر گسترش روابط با دیگران و به دنبال آن افزایش حمایت اجتماعی است (داینر، سا و ایشی، 1997).

    به طور کلی بهزیستی در این راستا قرار می‌گیرد که فرد چطور زندگیش را هم در یک لحظه و هم در دوره‌های طولانی بصورت علمی ارزیابی می‌کند (داینر، ایشی و لوکاس،2003).

    براساس فرهنگ فردگرای امریکا که در آن افراد به راحتی می‌توانند لذت‌هایشان را دنبال کنند؛ با کسی که می‌خواهند، ازدواج کنند ؛ جایی که دوست دارند، زندگی کنند و کاری را که می‌خواهند انجام دهند (داینر و اسکلن، 2003)؛ بهزیستی عمومی در سطح بالایی قرار دارد (داینر، ساوایشی، 1997).

    در مقابل در جوامع جمع گرا، تصمیمات در رابطه با مسائل زندگی بوسیله دیگران برای فرد گرفته می‌شود و خانواده‌های منسجم و دوست داشتنی در این جوامع (جمع گرا) ملاک مهمی برای رضامندی از زندگی می‌باشند (داینر و اسکلن، 2003).

    این ارزیابی‌ها، عکس العمل هیجانی افراد را در بر می‌گیرد که به رخدادهای زندگی خلق و خوی او و قضاوت‌هایش در رابطه با خرسندی و رضایت در حیطه‌هایی مانند ازدواج و کار مربوط می‌شود (داینر، ایشی و لوکاس، 2003).

    طبق نظریه داینر، اسکلن و لوکاس (2003)، مولفه‌های اصلی بهزیستی (رضامندی از زندگی و شادکامی) به چندین عنصر کاهش می‌یابند و یک الگوی سلسله مراتبی را ایجاد می‌کند.

    در بالاترین سطح این الگوی سلسله مراتبی مفهوم بهزیستی قرار دارد، که در این سطح، بهزیستی به ارزیابی کلی افراد از زندگیشان گفته می‌شود و محققینی که در این حیطه کار می‌کنند، می‌بایست برای درک کامل وضعیت بهزیستی افراد، مولفه‌های متنوع بهزیستی را از سطوح پایین تر این الگو اندازه گیری کنند.

    در سطح بعدی، چهار مولفه خاص بهزیستی قرار دارند که درک دقیق تری را از بهزیستی افراد ایجاد می‌کنند.

    این مولفه‌ها ؛ عاطفه مثبت، عاطفه منفی، رضامندی کلی از زندگی و رضامندی در حیطه‌های خاص می‌باشند، که با یکدیگر نسبتاً همبسته هستند و با وجود اینکه از لحاظ مفهومی به هم مرتبطند، ولی هر کدام اطلاعات واحدی را در مورد کیفیت زندگی فرد در اختیار می‌گذارند.

    در آخر، در هر کدام از این چهار مولفه، پنج جزء تمایز وجود دارد (داینر، اسکلن و لوکاس، 2003) که با توجه به الگوی سلسله مراتبی بهزیستی، عاطفه مثبت معمولاً به لذت،شعف، خشنودی، عزت نفس، عاطفه، شادی و وجد (ادینگتون و شامان، 2005) و شور و اشتیاق (رابینسون، سلبرگ، تامیر، 2003) تقسیم می‌شود.

    عاطفه منفی به گناه، شرمندگی، غم و اضطراب، نگرانی، خشم، استرس، افسردگی و حسادت تقسیم می‌شود.

چکیده موضوع: تاثیر مطالعات غیر درسی با پیشرفت درس فارسی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی- مدرسه : الغدیر مطالعات غیردرسی دانش آموزان مانند خواندن مجله کودک و کتابهای داستانی که با توجه به سن، علاقه و استعداد و آموزنده با همکاری معلم و اولیاء دانش آموزان و به انتخاب کودکان برای فرزندان تهیه می شود، می تواند به عنوان یک رسانه آموزشی باشد تا کودک ضمن مطالعه و شناخت بیشتر محیط پیرامونش ...

مقدمه: شکست تحصیلی و خسارتهای ناشی از آن یکی از نقایص آموزشی بسیاری از کشورهای جهان سوم، و از آن جمله کشور ایران است . کودکان ما ارزشمندترین سرمایه جامعه ، ظریف ترین و گرانبهاترین هدیه ای هستند که خداوند به عنوان امانت به ما سپرده است و از وظایف جامعۀ دست اندر کاران تعلیم تربیت کشور اسلامی است که از طریق مطلوبترین روشها و انسانی ترین رفتار کودکان جامعه (آینده سازان) را هدایت ...

اول دوره دبيرستان چکيده: هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفت تحصيلي، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبيرستان است. فرضيات پژوهش عبارتند از: گذراندن درس

تعريف فرار فرار به فرانسه Evasion و به انگليسي Runaway گفته مي شود، عبارت است از شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت و شرايط نامطلوب و يافتن اوقات فراغت بيشتر، اين فرار گاهي به اين علت است که شرايط سخت زندگي اجازه اطلاق موجود انساني را به کسي نم

چکیده فرد در خانواده متولد می شود و والدین یا دیگر اعضای خانواده از او مواظبت می کنند . خانواده بر شکل گیری شخصیت فرد به عنوان عضوی از اجتماع ، موجودی متفکر و دارای شناخت تأثیر زیادی دارد . نوع رفتار والدین در اعمال ، اندیشه ها و احساسات فرزندان تأثیرات عمده أی دارد . اگر فرد در خانواده أی رشد پیدا کند که به مسائل تربیتی و روانشناسی آگاهی داشته باشند بدون شک بسیاری از نیازهای ...

علل گرایش جوانان و نوجوانان به سؤ مصرف مواد اعتیاد آور (ویژه نوجوانان و جوانان ) سلام تا به حال به این مسئله فکر کردین که چطور یک نفر به مواد مخدر معتاد می شه؟ آیا به نتیجه خاصی هم رسیدین یا نه؟ در اینجا علل مختلف گرایش جوانها را به مواد اعتیادآور بررسی می کنیم. بسیاری از جوانها و حتی پدر و مادرها فکر می کنن که دلیل اعتیاد فرد، اصرار دوستان بوده است. در حالی که این تنها انگیزه ...

نگاهی به معضل بیکاری جوانان بیکاری از جمله معضلات دردناکی است که جامعه جوان کشور بیش از پیش با آن روبروست . هجوم بیکاران برای پیوستن به بدنه دولت و فقدان ارائه امکانات سرمایه گذاری سازماندهی شده برای ایجاد اشتغال از جمله مسائلی است که کمتر در بودجه ریزی به آن توجه می شود در این راستا ارائه آمارهایی در مورد میزان بیکاری در کشور حائز اهمیت است. با وجود خدمات انکار نشدنی دولت خاتمی ...

تعریف فرار فرار به فرانسه Evasion و به انگلیسی Runaway گفته می شود، عبارت است از شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و شرایط نامطلوب و یافتن اوقات فراغت بیشتر، این فرار گاهی به این علت است که شرایط سخت زندگی اجازه اطلاق موجود انسانی را به کسی نمی دهد و براساس طبقه بندی DSMIII، فرار جز اختلالات رفتاری شدید محسوب می شود نه به دلیل ماهیت آن، بلکه به دلیل فراهم آوردن مسائل و مشکلات ...

مقدمه مطالعات جدید در مورد مغز و شیوه یادگیری مغز برای معلمان و والدین ،دیدگاه های جدیدی درباره تدریس و یادگیری ایجاد کرده است پژوهش های جدید نه فقط یافته های نوینی را عرضه کرده است ،بلکه به نوسازی برداشت های قدیمی درباره یادگیری هم کمک کرده است . پژوهش های مغز محور،جدا از جنبش آموزش و پرورش نیستند،بلکه آنها رویکرد هایی هستند که آموزش و پرورش را مرتفع می سازند. (کانی 1990). با ...

آموزشی درمان تو درخود تو است، تو بدان بصیرت نداری. درد تو نیز از خود توست، تو بر آن آگاهی نداری. تو آن کتاب مبینی هستی که به یاری حروف اندک آن، راز‌های نهفته آشکار می‌شود، آیا گمان، می کنی که تو همین جسم کوچک هستی؟ و حال آنکه از «جهان بزرگ» درک تاب وجود تو مندرج است. «امام علی(ع)» از مهمترین آفتهای نظام‌های آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول