این تحقیق به منظور بررسی تأثیر مهد کودک در بالا بردن هوش عملی مقاطع اول و دوم و سوم ابتدایی که قبل از ورود به مدرسه دوره مهد کودک و پیش دبستانی را طی کرده اند انجام گرفته است .
برای نمونه برداری از بین دانش آموزان شهرستان ابهر ، ناحیه یک آموزش و پرورش این شهر تعداد 96 نفر در مقاطع تحصیلی اوّل ، دوّم ، سوّم به طور تصادفی خوشه ای گزینش شدند که از این تعداد نیمی پسر و نیمی دختر هستند .
فرضیه های اساسی این پژوهش عبارتند از :
رشد هوش عملی کودکان برخوردار از آموزش های مهد کودک بیش از رشد عملی کودکان محروم از آموزشهای مهد کودک است .
بین کودکان دختر و پسر برخوردار از آموزشهای مهد کودک بر رشد هوش عملی تفاوت معناداری وجود دارد .
نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از آن بود که تفاوت بین دو گروه معنادار نبود .نتایج حاصل از آزمونt محاسبه شده مربوط به نمره های حاصل ازمکعبهای کهس نشان داد که فرض ضر بدردو گروه از پسران و دختران تایید می شود و فرض خلاف رد می شود این بدان معنا است که رشد هوش عملی در دو گروه مهد رفته یا نرفته معنی دار نبود به عبارت دیگر فرضیه پژوهش مبنی بر تفاوت این گروه تاکید نمی شود.در کل یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزشهای مهد کودک بر رشد هوش عمل تاثیری ندارد و بین رشد هوش عمل کودکان مهد کودک رفته و نرفته تفاوت معنا داری وجود ندارد.
همه روزه در روزنامه ها آگهی تشکیل دوره هایی را می خوانیم که ادعا می شود گذراندن آنها موجب بالا رقتن نمره های داوطلب در آزمونهایی نظیر استعداد تحصیلی ، آزمون ورودی دوره های بعد از لیسانس و ......
می شود .
آماده سازی داوطلبان برای گذراندن اینگونه آزمونها به کسب و کار سوادآوری تبدیل شده است که نوعی از آن را می توان در مهد کودک مشاهده کرد .
براساس تجربیات و بررسیهای روان شناختی و تربیتی ، سال های اولیه زندگی کودکان نقش اساسی در رشد و پرورش آنان ایفا می کند چرا که 80 درصد شخصیت کودک ظرف 6 سال اولیه حیات شکل می گیرد و بر این اساس آموزش و پرورش پیش دبستانی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود .
و تلاش عمده دولت ها براین بوده است که هر روزه تعداد بیشتری از کودکان تحت پوشش آموزشهای این دوره قرار گرفته و با توجه به ویژگیها و نیازهای فردی از آموزشهای مناسب و سازنده برخوردار گردند .
اینکه آماده سازی تا چه حد می تواند نمره های آزمونها را بهبود بخشید خود مسله بحث انگیزی است (مفیدی ، 1368) ؟
اگر بخواهیم در قرن 21 که قدرت کشورها در نیروی انسانی نهفته است به پیشرفت همه جانبه در زمینه های فردی ، اجتماعی ، اقتصادی ، صنعتی ، علمی و فرهنگی نایل شویم به شخصیت های رشد یافته انسان های متفکر و دست های ماهر و توانا نیازمندیم و چنین شخصیت هایی به جهت بالندگی همه جانبه باید تربیت شوند .
(اشتری 1383) .
انسان از بدو تولد تا شش هفت سالگی حساس ترین و مهمترین مراحل رشد خود را طی می کند این سالها مرحله شکل گیری شخصیت است که با حساسیت زیاد کودک نسبت به پیرامون خود شخص می شود و زمان آموزش قبل از دبستان است نفوذ تأثیر این منطقه می تواند دائمی باشد .
ثابت شده است کودکانی که مراکز پیش دبستانی را طی کرده اند آسان تر از کودکانی که از این امتیاز محروم بوده اند وارد دبستان و مرحله بعدی تحصیل می شوند بنابراین گذراندن دوره پیش دبستانی عامل مهمی در موفقیت تحصیلی به حساب می آید هرگاه مراکز پیش دبستانی نظیر مهد کودک ها یا کودکستانها دارای برنامه های با کیفیت بالا باشند کمی ضروری برای خانواده ها در دنیای امروزی به شمار می آید .
(باز اللهی 1381) .
لذا کودکانی که از حدود سه تا شش سالگی به مراکزی می روند که در آنجا بازی تفریح و آزمایشات هوشی بر روی آنها انجام می شود ، با این فرض ها باید دارای معلومات و تواناییهای بیشتری باشند .
در این تحقیق ، بررسی تأثیر آموزشهای مهد کودک بر رشد کودکان به عنوان اصلی در پژوهش حاضر است .
بیان مسئله : (سوال پژوهشی)
متخصصان عقیده دارند که شخصیت هر انسان در شش سال اول زندگی شکل می گیرد و لذا سال های اولیه زندگی کودک از نظر تعلیم وتربیت بسیار پر اهمیت می باشد که کوتاهی در مورد آن زیان بار است .
امروزه جهت رشد و بالندگی بهتر کودکان از مراکزی نظیر مهد کودک ها استفاده می شود که هدف از ایجاد این مراکز کمک به رشد جسمانی ، ذهنی ، عاطفی و اجتماعی کودکان و در نهایت کمک به شکوفایی استعدادها و علایق آنان می باشد .
(پارسا و 1374) .
از طرفی آموزش و پرورش هم مانند بسیاری دیگر از امور زندگی پیوسته در حال تغییر و تحول است از این رو مسئولان تعلیم و تربیت یک جامعه بخصوص معلمان و مربیانی که با کودکان در ارتباط هستند باید به تحولات تعلیم و تربیت و روش های پیشرفته تر آگاهی یافته و روش کار خود را اصلاح و تغییر دهند .
(برقک ، 1372) .
تنها با تشخیص مراکز توجه و کانون ررغبت کودک می توانیم مطلب مورد نیاز او را به وی بیاموزیم ، می توان فعالیت هایی که در برنامه روزانه ، هفتگی و ماهانه کلاس های آمادگی و یا ضمیمه مهد کودک ها پیش بینی شده است را نظیر فعالیت های زبان آموزی ، آموزش مفاهیم و علوم اجتماعی ، دینی و اخلاقی و هر نوع فعالیت را که در اطراف یک موضوع متمرکز شده را مرکز فعالیت کودکان قرار دهیم (برقک ، 1372) .
لذا با توجه به آنچه توصیف شده در این پژوهش سعی می شود بررسی شود که آیا بین کودکانی که از آموزش های مهد کودک برخوردار بوده اند با کودکانی که از این آموزشها برخوردار نبوده اند تفاوت معناداری در رشد هوش عملی وجود دارد ؟
.
آیا بین کودکان دختر و پسر برخوردار از آموزش های مهد کودک بر رشد هوش عملی تفاوت معناداری وجود دارد ؟ .
هدف پژوهش
هدف اصلی پژوهش پی بردن به تأثیرات آموزش های مهد کودک بررشدهوش عملی کوکان است .
در واقع در این پژوهش سعی می شود بررسی صورت گیرد در بین کودکانی که به مهد کودک رفته اند و آموزش دیده اند با کودکانی که سابقه رفتن به مراکزی مثل مهد کودک ها را ندارند و مشخص شود که بین این 2 گروه چه تفاوت هایی می تواند در خصوص رشد هوش عملی در آنان وجود داشته باشد ؟
آیا کودکان در این مراکز فقط به بازیهای ساده و حفظ شعر می پردازند یانه در کنار آن به کسب تجارت و هوش عملی مثل : بازی با خمیر و درست کردن اشیا و بازیهای ابتکاری و بازیهای خلاقیت را می آموزند ؟
آیا این آموزشها باعث بالا رفتن هوش عملی کودکان در آینده می شود ؟
اهمیت پژوهش
امروزه آموزش پیش از دبستان در کشورهای در کشورهای توسعه یافته در زمره بخش های اساسی آموزش عمومی به شمار می رود در این گونه کشورها از سالیان دور برای توسعه آموزش پیش دبستانی سرمایه گذاری شده است .
تأثیر آموزش های کودک در سنین زیر شش سال برهمگان آشکار است و از زمانهای دور اندیشمندانی چون افلاطون ارسطو ، کمینوس ، شروع تعلیم وتربیت را از دامان مادر واوان کودکی پیشنهاد نموده اند .
اندیشمندان حوزه تعلیم وتربیت دوره معاصر همچون فردبل ، ردسود پستالوزی و ...
نیز بر این امر تأکید نموده و معتقدند سال های اول زندگی و تجربیات یافته های این دوره پایه و اساس یادگیری و موفقیت های آینده کودکان به شمار می رود .
تحقیقات انجام شده از تأثیر نگرش اولیا بر تعلیم وتربیت کودکان گواهی می دهند چنان که اولیا آگاه و علاقمند به رشد کودک در پرورش کودکان خود موفق تر بود .
و کودکانی شاد ، سالم و پویا به جامعه تحویل داده اند .
خانواده هایی که به سرنوشت کودک خود می اندیشند قطعاً با به کارگیری همه امکانات به منظور رسیدن به وضعیت مطلوب با تصویرهای ذهنی مثبت برای کودک خویش گام بر می دارند .
این گونه اولیا با آگاهی ازاین که آموزش پیش از دبستان (دوره 3 تا 6 سال ، نقش بسزایی در رشد پرورش و خلاقیت و توانمندی ها و شخصیت کودک در فرهنگ پذیری و جامعه پذیری دارد در تلاش برای شناسایی مراکزی هستند که بدون هیچ گونه فشار روانی آنهارا با نقش های گوناگون افراد و تأثیر آن بر زندگی آشنا نمایند و با دقت و توجه به نیازهای کودکان زمینه کسب تجربیات کودک را فراهم آورند .
) (اشتری 1383) .
از طرفی هزینه کردن در این مقطع سنی با برنامه ها و آموزشهای صحیح برای کودکان سبب می شود بستر فرهنگی مناسبی برای تغییر بسیاری از عادات غلط باشد ، تأثیر آموزشهای مستقیم در این دوران چندین برابر آموزشهای غیر مستقیم نظیر رسانه های گروهی است و نیز از لحاظ حقوقی هم پرداختن به آموزش کودکان یعنی حمایت از حقوق شناخته شده آنان .
(اللهیاری و همکاران 1380) .
اما اینکه مهد کودک (این آموزش ها) تا چه حد بر روی هوش عملی کودکان مؤثر است نیازمند بررسی و مطالعه بیشتر است ؟
«تاریخچه مهد های کودک»
روزگاری بشر ساده وآسان زندگی می کرد و چندان نیازی به آموزش های تخصصی نداشت .
همه امور در جهت تأمین نیازهای اساسی بود و مشاغل نیز بر اساس طرح ریزی می شدند و از شکل بسیار ساده برخوردار بود ند .
با افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح آگاهی و اطلاعات انسان ها و نیز ارتباط جوامع مختلف با یکدیگر ، سطح توقع و نیازها و تنوع طلبی که بر خاسته از ذات انسان است روبه افزونی می نهاد .
بتدریج سکان داران و عرصه زندگانی کسانی شدند که تخصص و خلاقیت خود را در همه امور به کار گرفتند و زندگی را از سادگی به شکل پیچیدگی در آوردند تا بااین تغییر نمود عینی توانایی های خود را بروز دهند .
(اشتری ، 1382) .
روزگاری بشر ساده وآسان زندگی می کرد و چندان نیازی به آموزش های تخصصی نداشت .
(اشتری ، 1382) .
در گذشته عمدتاً مراکز پیش از دبستان به عنوان مکانی برای نگهداری کودکان والدینشاغل به مشار می رفت و والدین غیر شاغل کمتر فرزندان خود را به این مراکز می سپردند ولی امروزه به جهت افزایش آگاهی والدین و درک اهمیت آموزش و پرورش پیش از دبستان بر سطوح دیگر آموزش ، علیرغم اینکه رشد جمعیت در اکثر کشورهای دنیا خصوصاً کشور ما در حال کاهش می باشد .
تقاضا برای ورود به مقاطع پیش دبستانی رو به افزایش است (طالب زاده 1385) .سابقه آموزش (1) و نگهداری (2) از آنان به قدمت تاریخ بشری است اما با توسعه صنعتی و اوج گیری نقش زنان در جامعه و نیاز به حضور آنان در همه 1 .
Education 2 .
Nurse عرصه های اجتماعی فعالیت مراکز نگهداری (1) از کودک به شکل گسترده آغاز گردید .
این مراکز در ابتدا به جنبه های آموزشی کودکان کمتر توجه داشتند و در ازای دریافت وجهی در ساعت هایی معین صرفاً به نگهداری از کودکان می پرداختند .
در چنین شرایطی دغدغه های فکری اولیا نسبت به تربیت فرزندان هم چنان باقی بود تا این که با توسعه و پیشرفت جوامع و احساس نیاز روز افزون به وجود یک محیط امن که هم به نگهداری از کودکان بپردازد و هم در ارتقای سطح آگاهی و دانش آنان گام بردارد و ضروری می نمود .
بدین ترتیب مهد کودک ها به شکل کنونی شکل گرفت و قسمتی از مسئولیت تربیت و آموزش کودکان زیر شش سال به این مراکز واگذار گردید .
در این مراکز علاوه بر آشناسازی کودکان باارزش ها و ایجاد ارتباط اجتماعی رشد آن ، گام های اولیه در جهت تکوین شخصیت کودک و بالا بردن سطح مهارت های او برداشته شد (طالب زاده 1385) .
این مراکز در چند دهه گذشته به ویژه با آغاز زندگی آپارتمان نشینی و فضاهای محدود و بسته صتامت آن عدم دسترسی کوکان به فضاهای لازم برای بازی با همسالان و بازی های پرتحرکی چون دویدن ، پریدن و ...
بیش از پیش اهمیت یافتند .
(طالب زاده 1385) .
1 .
Nursery centers تاریخچه مهد کودک در جهان نگرش به دوره پیش از دبستان (1) به منزله دوره ای از آموزش های کودک اهمیت بسیاری دارد .
تربیت و تعلیم کودکان سه تا شش سالیان متمادی است که مورد توجه دست اندر کاران علم وتربیتی قرار گرفته است .
با بررسی و تحقیقات فراوانی که در این حوزه صورت گرفته به نقش بسیار مؤثر و سازنده آموزش پیش دبستانی بر شخصیت ، نحوه یادگیری ، تعاملات اجتماعی ، رشد گفتاری ، حل اختلافات رفتاری و ...
صحّه گذارده است .
برخی از نتایج این تحقیقات نشان می دهد که آموزش پیش از دبستان با رشد مهارت های کودک ، توسعه یافته های محیطی ، کسب مهارتهای اولیه حل مسأله (2) ، رشد حس زیبایی شناختی و هنر نقاشی ، بازی و اعفدسازی و نمایشی ، خود پنداری به عنوان شاخص اعتماد به نفس ، پیشرفت تحصیلی و خود ابزاری در کودکان رابطه معناداری دارد .
(اشتری 1382) .
قرن نوزدهم به عنوان سرآغاز آموزش پیش دبستانی مطرح شده است قبل از این تاریخ این اندیشه که کودکی یک دوران منحصر به فرد است به طور کلی مورد پذیرش واقع شده بود به خاطر وجود دو عامل به تدریج در قرن نوزدهم دیدگاهها نیست به کودکان دوران به طرز چشمگیری تغییر یافت .
این دو عامل عبارتند از شرایط اجتماعی و باورها درباره طبیعت کودکی یکی از اولین طرفداران ایده آموزش دادن به کودکان پیش دبستانی جان کینوس بوده است .
کینوس بر این باور بوده که آموزش کودکان بایستی در دوران کودکی اولیه (6 ـ 3 سال ) شروع شود چون در این دوران کودک از انعطاف پذیری و شکل پذیری خاصی برخوردار است .
او تعلیم و تربیت را به عنوان امری که بسیار شبیه بازی است در نظر گرفت.
Preschool کینوس از اولین دانشمندان تعلیم و تربیت بوده است که اهمیت آماده کردن دانش آموزان را برای فعالیته ای مختلف آموزش و پرورش درک کرده به نظر والدین و آموزگاران نیاز دارند که از چگونگی رشد کودک آگاه باشند و یادگیری موفق نیازمند فعالیتها و تکالیفی است که قبل از ارائه آنها باید کودک را برای انجام آنها آماده ساخت .
از کار منسجم و هدفمند اولین مراکز نگهداری و آموزش کودکان در دنیا نزدیک به دو قرن یعنی حدود 190 سال می گذرد .
توسعه کودکستان و مهد کودک های کودک به شکل اصولی و قاعده دار از اوایل نیمه اول قرن بیستم با روش مربیان بزرگی همچون «فردریش فربل (1)» ، «مارگارت مک میلان (2)» ، «ماریامونته سوری (4)» ، «سوزان ایزاکس(5)» ، «رودلف اشتانیر (6)» ، «جان دیویی (7)» ، «ژان پیاژه (8)» ، دیگران شکل گرفته است .
Friedrich Frobel 2 .
Margaret Memillon 7 .
Jean Piaget 3 .
Maria Montessoi 4 .
Susan lasces 5 .
Ruddf Steiner 6 .
Johin Dewey «تاریخچه مهد کودک در انگلستان» در سال 1816 در نیولارناک (1) اسکاتلند برای اولین بار ، مرکز نگهداری کودکان توسط «رابرت آون (2) » گردید .
آون با توجه به دیدگاه اصلاح طلبانه ای داشت پرورش عادت های نیکو و اجتماعی را در کودکان بسیار مهم می پنداشت و آن را زمینه ساز فرهنگ پذیری و یک تحول اجتماعی بزرگ می دانست او این مرکز را برای فرزندان کارگران آسیابش دایر کرده بود .
در این مرکز ضمن بازی و آواز خوانی ، گوش دادن به قصه های عامیانه رضایت های ریتمیک ، با برخی اصول اجتماعی نیز آشنا می شدند .(اشتری ، 1382) .
توسعه این فعالیت به کندی تا سال 1911 به طول انجامید تا این که «مارگارت مک میلان» به همراه خواهرش «راشل» ، برای نخستین بار به آموزش خانواده ها پرداخت .
او معتقد بود خانواده و جامعه دو عامل مشترک در تربیت کودکان هستند و مهد کودک ها به عنوان بخشی از جامعه وظیفه هماهنگی در روش تربیتی با خانواده را بر عهده دارند .
تلاش های مارگارت مک میلان در آموزش پیش دبستانی انگلستان بسیار مؤثر بوده است به طوری که در سال 1981 سبب تصویب «قانون منیثر» شد و به موجب آن مهدهای کودک مورد تأیید رسمی قرار گرفته و در سراسر انگلستان توسعه یافتند .
(همان منبع) 1 .
New Lanark 2 .
Robert owen «تاریخچه مهد کودک در آلمان» بدون شک یکی از بزرگترین مربیان تعلیم وتربیت و صاحب سبک آموزش پیش از دبستان «فردریش فروبل» آلمانی چنان که آرا و اندیشه های او هنوز در علم و تربیت کارایی دارد و از اصالت خاصی برخوردار است .
فروبل در سال 1837 در آلمان اقدام به تأسیس «باغ کودکان (1)» نمود .
او فردی فرهیخته و مذهبی بود با دیدگاهی عرفانی و فلسفی به کمال انسان ها می اندیشید وبا طرح ریزی فعالیت هایی که بیشتر مبتنی بر بازی آزادانه کودک بود زمینه های رشد همه جانبه کودک را فراهم آورد .
فروبل از بنیان گذاران روش «کودک محور(2)» بود هر چند وی متأثر از «ژان ژاک روسو (3)» و «هانوی پستالوزی (4)» به شمار می رود .
فروبل در کتاب خود می نویسد : «در این بازی مطلقاً انکار ناپذیر و کاملاً جدی و ضروری است» تمرکز بر بازی در این سن محور آینده کودک است ، زیرا در طی بازی شخصیت (5) او کمال می یابد و در قالب احساسات بروز می کند .
(اشتری 82) .
فروبل دوره پیش دبستانی را دانش سرایی می داند که کودکان در آن ساخته شده ، تعلیم و تربیت می شوند و تکامل می یابند و با بروز خلاقیت به نوآوری می پردازند .
از دیدگاه او مهم ترین عامل این رشد بازی است .
او برای بازی کودکان وسایلی را که هر کدام با هدف خاصی طراحی شده بودند ساخت .
هر یک از این وسایل به شیوه های معینی مورد استفاده کودکان قرار می گرفت و به کودکان در یادگیری مسائل 1 .
Kinder Garten 2 .
Child Centered 3 .
Jean Jacques Rousseau 4 .
Henri Pastalozzi 5 .
Personality کمک می نمود .
از جمله این وسایل مکعب ، کره ، گلوله های نخی رنگی ، قطعات جدا شونده مکعب و نوعی پازل بود که اکثر آنها هم اکنون نیزدر مهدهای مجهز استفاده می شوند .
فروبل هرگونه برنامه ریزی را بدون در نظر گرفتن میل و رغبت کودک به بازی غیر مفیدی می دانست .
او استفاده از توپ های نرم ، گل سفالگری ، شن ، آب بازی ، بازیهای نمایشی ، بازیهای اجتماعی و ارتباط با طبیعت را از مواد درسی آموزش پیش دبستانی می دانست .
«تاریخچه مهد کودک در آمریکا» پس از اینکه فعالیت های نظام ند در زمینه مهد کودک در کشور آلمان شکل گرفت ، در زمان مهاجرت آلمانی ها به آمریکا ، خانم «کارل شورتس (1)» که دوره مربی گری خود را در آلمان گذرانده بود ، در سال 1855 ، مرکزی برای نگهداری و پرورش کودکان در شهر واترتون (2) ایالت وسیکانسن (3) آمریکا تأسیس نمود پس از آن در نقاط دیگر آمریکا تأسیس چنین مراکزی گسترش یافت .
اما چون در تأسیس این مراکز در ابتدا آلمانی ها نقش داشتند زبان آلمانی در آنها تکلم می شد .تا این که اولین کودکستان که زبان مورد استعمال آن انگلیسی بود توسط خانم «اینرابت پی باری» در سال 1860 در بوستون تأسیس گردید اما این مراکز تا سال 1913 که «پتی اسمیت هیل(5)» در دومین گزارش کمیته دوازده نفره اتحاد بین المللی کودکستان به بیان نقش آنها پرداخت ، رشد چندانی نکرده بودند ولی پس از آن از اسل 1931 به بعد با عنایت و استفاده از نظرات فروبل ، ماریا مونته سوری ، جان دیویی دهیل ، کودکستان ها در آمریکا توسعه یافت به طوری که طبق آمارهای اعلام شده هم اینک 95 % بین 3 تا 6 سالگی به طور اجباری باید حداقل یک تا دو سال تحت آموزش و نگهداری مراکز پیش دبستانی باشند ضمن آنکه هزینه های مالی این دوره اجباری بر عهده روان است و در صورت سپردن کودک به مراکز خصوصی 5 % هزینه ها را دولت پرداخت می کند .
Karl Schurz 2 .
3 .
4 .
Elizabat Peabody 5 .
Patty Smith Hill در حال حاضر موفق ترین کودکستان ها در آمریکا به دوش «مونته سوری» فعالیت می کنند و سیاست کلی نظام آموزشی این است که با طرحی نو به نام «آغاز مطلوب (1)» کودکان را تربیت کرده و آماده ورود به مدرسه نمایند .
«تاریخچه مهد کودک در روسیه» با پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه و با توجه به تعلمی وتربیت کودکان و اهمیت آن ، بلافاصله در زمینه آموزش مربیان و تهیه محتوای آموزشی برای کودکان زیر شش سال اقداماتی صورت گرفت و ظرف سه سال ، آموزش و پرورش پیش از دبستان جز لاینفک آموزش عمومی در روسیه شد .
این آموزش در دو مقطع یعنی مهد کودک (2) که نوزادان تا کودکان سه ساله ، و کودکستان (3) که کودکان 3 تا 6 سال در آنها نگه داری و آموزش داده می شدند صورت می گرفت .
در این مراکز از مربیانی که تحصیلات مرتبط داشتند و هم چنین دوره های آموزشی خاصی برای کار با هر یک از گروههای سنی را گذرانده بودند استفاده می شد .
مربیان موظف به مطالعه ، بررسی و گزارش وضع کودکان به مسئولین مهد کودک یا کودکستان بودند .
با ارزیابی و ارزشیابی کودکان برنامه های مناسب تنظیم می گردید و چون سیستم آنها دولتی بود تقریباً همه کودکان از آموزش این دوره برخوردار می شدند و در مرحله پیش دبستانی آموزش های لازم به کودکان داده می شد .
Head Start program 2 .
Yasli «تاریخچه مهد کودک در ایتالیا» «ماریامونته سوری» در سال 1870 در ایتالیا به دنیا آمد .
در سال 1896 دکترای پزشکی خود را دریافت کرد و به عنوان مدرس معلمان کودکان کند ذهن در شهر رم به فعالیت پرداخت .
آثار مونته سوری و نیز شخصیت و زندگی اش ، فصل مهمّی را تعلیم وتربیت معاصر باز نمود .
(همان منبع) .
مونته سوری معتقد بود که محیط از مهمترین عوامل مؤثر بر رشد کودکان است می گفت اگر امکانات و تجهیزات بازی را در محیطی محرک و مناسب در اختیار کودک قرار دهیم و هیچ دخالت دیگری نداشته باشیم کودک آزادی لازم را خواهد یافت تا با خلاقیت خود به کشف پدیده ها ، روابط و محیط بپردازد و راههای لذت بردن و رشد شناختی خود را فراهم آورد .
او معتقد بود مدیر و مربیان مهد کودک با فراهم آمدن محیط مناسب و ایفای نقش ثانویه بین کودک ، محیط و ابزار و روش بازی ، کمکی شایان به کودک خواهند نمود .
وی به بازیهای آموزشی و واقعی بیشتر توجه داشت .
در مهد کودک های فعلی که به روش مونته سوری اداره می شدند نظم وانضباط ، رعایت قوانین اجتماعی و احترام به مقررات از جمله اصول مهم پرورشی محسوب می شوند و در برنامه روزانه به آنها توجه کافی می شود .
در عین حال به بازی و فعالیت آزادی و خود جوش و کودک محورانه توجه خاص دارند و آن را یکی از عوامل فزاینده شکوفایی استعداد و خلاقیت کودک می دانند .
«تاریخچه مهد کودک در ایران» کودکستان برای اولین بار در ایران در سال 1300 با تلاش معلمی سخت کوش و دلسوز به نام «جبار عسگرزاده» باغچه بان در شهر تبریز دایر گردید .
باغچه بان با توجه به فرهیختگی و آشنایی با کودک و ادبیات کودک ، جان مایه اولین فعالیت های خود را در این زمینه به کار گرفت .
او با آفرینش هنری خود برای کودکان شعرهایی سرود و داستان هایی نوشت تا با این ره توشه آنها را به منزلگه عشق و هنر و نوع درستی رهنمون کرد .
به پرورش روح و فکر آنان بپردازد .
وی در مدت عمر خود عمده ترین تلاشهایی را معطوف به کودکان نمود و در این زمینه توفیقاتی حاصل کرد .
پس از او ثمین دخترش راه او را ادامه داد .
وی در سال 1307 کودکستان دیگری در شیراز تأسیس کرد البته کودکان خانواده های مرفه به خصوص کارمندان عالی رتبه در کودکستان مزبور شرکت کردند و بازی ها و مراقبت های گروهی را تجربه می کردند .
با استقبالی که از این کودکستان ها به عمل آمده طی مدت کوتاهی در تهران و پاره ای از شهرهای بزرگ از سوی بخش خصوصی کودکستانهایی افتتاح و با برنامه های ساده ای از قبیل بازیهای مرسوم آموزش مقدماتی خواندن و نوشتن و نقاشی ، عروسک بازی و غیره در جلب رضایت خانواده ها تلاش می کردند .
اولین آئین نامه کودکستان ها در سال 1312 به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید که در ماده اول آن سن اطفال و مورد پذیرش کودکستان را 4 الی 7 سال در نظر گرفته بود .
در سال 1334 در وزارت فرهنگ اداره مشتعلی برای کودکستان ها تأسیس شد و در سال 1335 نیز آئین نامه جدید برای اداره امور کودکستانها به تصویب رسید که در آن سن کودکان بین 3 تا 6 سال قید شده بود در سال 1340 اداره امور کودکستانها نیز منحل شد وتمام کارهای مربوط به کودکستان ها به اداره تعلیمات ابتدایی محول گردید باگذشت زمان نحوه مدیریت آنها هم تغییر کرد ، چنان که هم اینک این مراکز به انواع زیر تقسیم می شوند .
1 ـ مهد کودک دولتی ؛ که با بودجه دولت و هزینه آن اداره می شوند .
2 ـ مهد کودک خود کفاء که توسط ادارات ، کارخانجات ، موسسات ، سازمان ها و بیمارستان ها و ...
اداره می شوند .
3 ـ مهد کودک خصوصی ؛ که با سرمایه اشخاص حقیقی شکل گرفته اند .
4 ـ روستا مهد ؛ که در مراکز روستایی به همت اشخاص و حمایت سازمان بهزیستی دایر شده اند .
5 ـ مهد کودک تخصصی ؛ که در آنها از یک یا چند کارشناس فرهنگی، هنری ، و ورزشی استفاده می سد .
6 ـ مهد کودک (کودک در خانه) ؛ که در منزل مدیر مسئول با سه تا هفت کودک تأسیس می گردند .
این مراکز به صورت نیمه وقت ، پاره وقت ، تمام وقت و در برخی نقاط به صورت شبانه روزی به انجام فعالیت مشغول هستند .
7 ـ مهد کودک غیر انتفاعی ؛ که توسط افراد خیّر و مؤسسات خیریه ایجاد می شوند و به صورت رایگان سرویس دهی می کنند .
(ترکمان ، 1369) تا سال 1377 حدود 2 تا 3 % کودکان واجد شرایط به مهد کودک می رفتند .
اما با توسعه کمی مهد کودک ها و تا حدودی نیاز آفرینی در این زمینه اینک حدود 7 % کودکان به مهد می روند در سال های گذشته با وجود اهمیت آموزش ازدبستان و روی کره های فراوانی که در دنیا به آن وجود داشته و به نوعی طبق تعاریف صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف (1)) یکی از شاخص های رشد یافتگی و توسعه ، تعداد کودکان موجود در مهدهای کودک دانسته شده است (بازاللهی ، 1381) .
Unisef باید دانست که کشور ما هم در تدارک توسعه این آموزش می باشد ولی تا دستیابی به استانداردهای جهانی که آموزش حداقل 70 % کودکان سه تا شش سال را ضروری می داند بسیار فاصله دارد .
در حال حاضر در کشورهای مثل آمریکا فرانسه ، انگلیس ، آلمان و دیگر کشورهای توسعه یافته بین 85% تا 95% از کودکان واجد شرایط از این آموزش ها برخوردارند ، حتی در کشورهایی مثل آفریقای جنوبی (26 % ) و هند (95%) با وجود فقر و امکانات محودودتر به آموزش دوران اولیه کودکی توجه خاص شده است و در راستای تعیین و تصویب قوانین حمایت از کودکان تلاش هایی صورت گرفته است ، چنان که با برنامه ریزی کلان در زمینه محتوا و روش آموزش ، تجهیزات و ....
هماهنگی های لازم را در فرهنگ پذیری و جامعه پذیر کردن نسل آینده نموده اند .
اما متأسفانه در کشور ما در زمینه آموزش کودک و محتوای آن کار اصولی و گسترده ای صورت نگرفته و هنوز برنامه ای مدرن و منظم مند آماده نشده است .
چنان که در مهد کودکی با تلاش خود با استفاده از منابع قابل دسترسی و همت مدیر و مربیان مهد کودک نسبت به تهیه محتوا برنامه آموزشی اقدام می نماید که قطعاً کیفیت آن به دقت ، علاقه و منابع قابل دسترسی آنان بستگی داره .
براساس تحقیقات و بررسی هایی نگارنده در مورد مهد کودک های کشور طی 5 سال گذشته انجام داده است .
مهم ترین علل عدم کارایی مهد کودک در کشور عبارتند از : 1 ـ نداشتن مهدهای آموزشی مدرن که در آن به خلاقیت مربی نیز توجه شده باشد ؛ 2 ـ کمبود کادر مجرب وآموزش دیده علاقمند به کار با کودک ؛ 3 ـ کمبود اطلاع رسانی و تبلیغات در زمینه اهمیت آموزش پیش از دبستان ؛ 4 ـ عدم حمایت های دولت از مهد کودک و اولیاء ؛ 5 ـ فصلی بودن فعالیت های مهد کودک ؛ 6 ـ عدم تأمین شغلی مربیان ؛ 7 ـ جابه جایی مکان های مهد کودک و درگیری های دایمی برای تهیه ساختمان ؛ 8 ـ بی ثباتی شغلی و عدم استمرار فعالیت مربی در این شغل به علت های گوناگون از جمله ازدواج ، باردارشدن ، جابه جایی منزل ، عدم تأمین مالی ، برخوردهای غیر اصولی و ....
؛ 9 ـ عدم آشنایی مدیران مهد کودک با سیستم های مدیریتی ؛ 10 ـ نداشتن برنامه های آموزشی کوتاه مدت و بلند مدت برای هر گروه سنی به صورت مجزا ؛ 11 ـ کمبود منابع وکتب ؛ 12 ـمشکلات مالی مدیران ؛ 13 ـ غیر ضروری بر شمردن آموزش پیش دبستانی از طرف اولیاء ؛ 14 ـ عدم نظارت کیفی از طرف سازمان بهزیستی و ارائه ندادن راه کارهای مناسب و کاربردی ؛ 15 ـ کمبود ارتباطات و تعاملات بین مدیران و مربیان مهدهای کودک ؛ 16 ـ توقع غیر منطقی برخی از اولیا در خصوص آموزش مستقیم به کودک ؛ 17 ـ بالا بودن میزان استهلاک سرمایه در مهد کودک ؛ 18 ـ عدم تخصیص یارانه به مهدهای کودک از سوی دولت ؛ 19 ـ براین اساس، برای جبران همه نقایص وعلل ذکر شده به همدلی و تلاش همه جانبه مسئولین ، اولیاء مهدهای کودک ، بیش از پیش نیاز است تا بتوان کودکانی صلح جو ، خلاق و پویا پرورش داد .
(اشتری ، 1382) ؛ «اهداف کلی آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران» کمال انسان در نظام تعلیم وتربیت اسلامی رسیدن به قرب الهی است این هدف نمایی به اهداف زیر تقسیم می شود .