بخش نخست: بررسیهای اجمالی و کلیات نظری
فصل اول
طرح مسئله
از آنجائیکه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یک اصل مسلم در فراشدهای سیاسی، آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی قرار میدهد که در شرایط مطلوب از کار ویژهی مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما در عین حال قائل شدن به این نکته که صرف وجود تکثر در آرا و رقابتهای سیاسی اجتماعی ارزشهای پیشگفته محقق نخواهد شد.
رقابتهای سیاسی زمانی میتواند ارزشمند تلقی شود که به پراکندگی و تفرق سیاسی منجر نگردد، از این رو وجود رقابت در جامعه به تنهایی نمیتواند راه حل اساسی تلقی شود. رقابت خود نیازمند بسترها و شرایطی از جمله فرهنگ سیاسی، وجود روحیه انتقادپذیری دگرپذیری و پایبندی به مقررات، وجود نهادهای مدنی و عدالت اجتماعی است که به همگرایی و وفاق ملی منجر گردد.
از این رو برای اینکه رقابتهای سیاسی بتواند در درون نظام سیاسی کشور بصورت منطقی و سالم جریان یابد ضرروی است اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف) کشور ایران از آنجا که از حکومت دینی برخوردار است، در سطح مدیریت راهبردی با سه دسته از منفعتهای عمده مواجه است:
1 منفعتهای عام و ملی.
2 مصلحتهای شرعی و دینی.
3 منفعتها، مصلحتها و علاقههای فردی، شخصی، خانوادگی و گروهی.
بدیهی است هر سه دسته از منفعتهای یاد شده جزو ماهیت تصمیمگیری و مدیریت راهبردی کشور محسوب میشوند که بیتوجهی به هر یک از این سه بُعد میتواند موجب نارضایتی شده، به بروز خشونت بینجامد. مدیریت راهبردی کشور بایستی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان کشور با ایجاد آمیزهای کارآمد از سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق و منافع فرد فردِ جامعه، باز شناسی چهارگانه زیر انجام دهد:
1 بازشناسی دینی و تبیین مصالح شرعی و دینی و التزام به آنها.
2 بازشناسی ملی و تبیین منافع عام و ملی و تعقیب آنها.
3 بازشناسی سیاسی در سطوح فردی و گروهی، دریافت مقتضیات انسان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و فراهم آوردن بستر و زمینههای تحقق آنها.
4 بازشناسی حوزههای رقابت و تبیین مرزها و نمادین سیاسی کشور و طراحی ساز و کارهای اجرایی برای رعایت و التزام به آنها.
ب) همانگونه که گفته شد یکی از مشکلات اساسی در فرایند رقابتهای سیاسی، جامعهناپذیری سیاسی و در نتیجه نداشتن فرهنگ رقابت است.
یکی از راههای اساسی رفع این معضل، تحول در نظام آموزشی کشور است به گونهای که بتوان در تحقق فرآیند جامعهپذیری سیاسی که رقابت پذیری سالم، تحملپذیری غیر و رقیب، حقوق شهروندی پرهیز از مطلقانگاری خود، برخی از شاخصهای آنست گام برداشت؛ همچنین در این فرایند باید رعایت قاعده بازی سیاسی، قانونهای موضوعه، میثاقهای ملی و همزیستی مسالمت آمیز در صدد برنامههای آموزشی قرار گیرد. رسانههای جمعی، مطبوعات، خانواده و دین از جمله مجاری عمده و اساسی فرهنگپذیری سیاسی بشمار میآید که بایستی در برنامهریزی بصورت جدی مدنظر قرار گیرد.
ج) گسترش فرهنگ مشارکتی:
یکی دیگر از راهکارهایی که تحلیلگران برای رهایی از بنبست خشونتهای رقابتی پیشنهاد میکنند آغاز تمرین رقابت در حوزههای کوچکتر و تعمیم آن در سطح اجتماعی ملی است. این گروه معتقدند قبل از آن که حقوق سیاسی افراد جامعه به رسمیت شناخته شود و حتی پیش از آن که توده مردم بتوانند فعالیت سیاسی بکنند ضروری است اعضای جناحها به فعالیت بازی سیاسی روی آورند و حقوق سیاسی اعضای جناحهای سیاسی را به رسمیت بشناسند. لازم است افراد در جامعه نخست فعالیتهای سیاسی خود را در یک حوزه کوچکتر به آزمون گذاشته تا پس از آن که به شکل عرف و عادت درآمد و به تجربه در سطح رفتار فردی کشیده شد بتدریج و گام بگام به حوزههای بزرگتر جامعه انتقال داده شود تا از این طریق فرهنگ مشارکتی در جامعه رواج یافته و شهروندان بدان خو گیرند.
این شیوه ضمن آنکه قاعدههای بازی سیاسی را به افراد واکنشگران میشناساند، روحیه تعامل و همزیستی با رقبا را در آنها تقویت و جمعگرایی را در جامعه افزایش میدهد. تشکیل گروههای دوستی، تشکلهای عام المنفعه خیریهای و اتحادیههای صنفی از جمله گروههای کوچکی هستند که میتوانند تمرین مشارکت و رقابت از طریق آنها آغاز شود.
د) یکی دیگر از راهبردهایی که برای خروج از بحرانهای سیاسی ناشی از رقابتهای سیاسی پیشنهاد میشود تدوین چارچوب مناسب برای تحقق فراشدهای رقابتی است این چارچوب باید بگونهای باشد که:
اولا: خطوط قرمز و مرزهای نمادین اجتماع ملی به گونهای شفاف تعریف و تعیین شده باشند تا حزبها به سادگی بتوانند این خطوط را تشخیص داده و از آنها پیروی نمایند.
ثانیاً: قاعدهها و چارچوب یاد شده از فراخی لازم برخوردار باشند، به نحوی که افراد و گروهها به سادگی خودی و غیرخودی تلقی نشوند.
ثالثاً: در تنظیم قاعدهها و چارچوب یاد شده شرایط زمانی، مکانی، قومی، فرهنگی و دینی لحاظ گردد، به نحوی که تمامی گروههای قومی، سیاسی و دینی که کلیت و اصل نظام و بنیادهای سیاسی دینی آن را پذیرفتهاند بتوانند در آن فعالیت و رقابت کنند.
رابعاً: این خطوط قرمز و مرزهای نمادین نباید به گونهای متعدد و متراکم ترسیم شوند که با گسترش دامنه این خطوط، محدودیتها و ممنوعیتهای زیادی برای گروهها، افراد و نخبگان ایجاد شود زیرا در حالت تراکم و تکثر خطوط قرمز و ممنوعه، حیطه فعالیت افراد و گروهها تنگ و محدود شده و آنها در جریان فعالیتها به سادگی با این خطوط برخورد و آنرا نقض خواهند کرد. بنابراین در طراحی مرزهای نمادین و خطوط ممنوعه در نظام سیاسی بر دو اصل باید تاکید کرد.
1 محدود بودن این خطوط
2 تکیه بر برائت افراد و گروههای سیاسی
خامساً: ساز و کارهای تضمینی طراحی شود به گونهای که سرپیچی و رعایت نکردن افراد و گروههای سیاسی از خطوط قرمز با هزینههای سنگین همراه باشد.
ه) گفتمان رقابت در ایران باید به گونهای در برنامههای کلان کشور، طراحی و تنظیم گردد که رقابتهای سیاسی از مرحله «محدودسازی» آغاز و پس از طی کردن مرحله «تثبیت» به مرحله «تکثر» ختم گردد. در مرحله محدودسازی؛ هدف، جلوگیری از بروز و ظهور حزبها و گروههایی است که با کلیت نظام و بنیادهای دینی آن مخالف بوده، درصددند فضای رقابتی جامعه را آلوده، با فرصت طلبی، قدرت سیاسی را تصاحب کنند. در مرحله دوم؛ هدف، فراهمسازی شرایطی است که حزبها و گروههای سیاسی و انقلابی و مورد تأیید، امکان حضور یافته و با ایجاد آگاهی سیاسی در اعضا و تودهها و نخبگان سیاسی بتوانند به تدریج وارد عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتهای صحیح گردند.
و در مرحله تکثر؛ به رقابت به عنوان عامل تثبیت سیاسی و افزایش وفاق، نگریسته شود. در این مرحله بایستی شرایط مناسب برای گسترش فعالیتهای حزبی و رقابتهای سیاسی فراهم گردد. حزبها و گروههای موجود مورد حمایت قرار گیرند و امکانات برای تأسیس نهادهای جدید و تازه فراهم شود. بدیهی است هدف از مرحله بسط و گسترش؛ رقابتهای سیاسی سالم است.
پیشینه تحقیق
در پژوهش حاضر مفروض گرفتن رقابت به عنوان یکی از مکانیزمهای مهم تکامل و پیشرفت جامعه سیاسی و کارآمد کردن نظام سیاسی با نگرش حفظ مصالح نظام در چارچوب امنیت و حفظ آن که یکی از اساسیترین دغدغههای اندیشهگران ایرانی بوده و هست.
با توجه به قومیتهای مختلف و متعدد در حوزه سرزمینی ایران پرداختن به رقابتهای مثبت و تحولآور آن که امنیت ایران به ثبات میرساند یکی از وظایف ملی و مهینی و تعهد اسلامی هر ایرانی است لذا بنظر میرسد در دهه قبل به صورت گسترده به این امور پرداخته نشده است و یا اگر هم کاری انجام شده محدود و در خود نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر قابل بهرهمندی کافی نیست لذا پژوهش حاضر در عین حال که یک مبحث از تاریخ رقابتهای ایران اسلامی را بررسی میکند و امیدوار هستیم با نگاه نقادانه و پژوهشگرانه بتوانیم نتایج علمی و مستدلی را ارائه نمائیم.
هدف پژوهش
این پژوهش بررسی علل رقابتهای مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی کشور ایران را دنبال میکند که رشد و آگاهی سیاسی ملت ایران و مشارکت سیاسی آنان در عرصههای مختلف سیاسی بعد از انقلاب میباشد که با بررسی جوانب، آن منافع این رقابت که باعث تصمیمسازیهای آگاهانه و ایجاد اقتدار بینالمللی و پذیرش نظام بینالملل و ثبات سیاسی چند برابر میکند و باعث وفاق اجتماعی و تسریع در بدست آوردن هدفهای بزرگ و بلند را که خواسته هر ملت در عرصههای اجتماعی سیاسی اقتصادی و … را بدنبال دارد خواهد شد.
سؤال اصلی
رقابتهای سیاسی چه تأثیری بر امنیت ملی دارد؟
سؤالات فرعی
1 شاخصهای وفاق در جمهوری اسلامی چیست؟
2 شاخصهای رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی چیست؟
3 شاخصهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی چیست؟
متغیر مستقل: رقابت سیاسی
متغیر وابسته: امنیت ملی
متغیرهای دخیل
1 رشد افکار عمومی، وجود افکار متنوع و اندیشهها و گرایشهای سیاسی متکثر در کشور.
2 منازعات لجام گسیخته و اختلافات غیر اصولی و نابهنجار فعالان سیاسی.
3 زایش ناقص تخرب و فرهنگ رقابتی و نیز برخی عوامل تاریخی سیاسی در حیات سیاسی کشور.
4 رقابتهای سیاسی عمدتاً شکل غیر اصولی و دور از عقل و اعتدال به خود گرفته و گاهی منجر به تضعیف همبستگی ملی، کاهش ضریب وحدت و امنیت ملی شده است.
فرضیه اصلی
رقابتهای سیاسی در تأمین امنیت ملی و تقویت آن عامل ثبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ... خواهد بود و تأمین امنیت در هر جامعهای زمینهساز تأمین منافع ملی ملتها و دولتها در عرصههای مختلف داخلی و خارجی خواهد شد.
فرضیههای فرعی
1 کسب قدرت در رقابتهای سیاسی هدف نهایی نیست، بلکه قدرت برای حفظ و بسط ارزشهای حق و عدالت است.
2 منافع شخصی، امتیازات و پاداشها، منشأ و انگیزه اصلی رقابت نیست.
3 نهادینه کردن مشارکت مردم در تعیین سرنوشت و تسهیل در پیگیری مطالبات خویش یکی از هدفهای رقابت سیاسی است.
چارچوب تحقیق
چرا رقابت سیاسی بوجود آمده؟ و خاستگاه آن در میان چه قشری از اجتماع است؟ و این رقابت چه تلازمی با امنیت ملی دارد؟ و آیا امنیت ملی عامل پایداری رقابتهای سیاسی است؟ و چه نوع رقابتی عامل پایداری امنیت ملی میگردد؟
روش آزمون فرضیه
روش آزمون فرضیه در این پژوهش بصورت مطالعات کتابخانهای است؛ همچنین در این راستا از تحلیلهای سیاسی نیز بهرهبرداری شده است.
اهمیت اثبات فرضیه
اثبات فرضیه اصلی پژوهش در واقع روشن ساختن ماهیت پژوهش در جهت اثبات تأثیر رقابتهای سیاسی بر امنیت ملی است تا از این طریق بتوان گامی در جهت شناخت رقابت از جهات مختلف و چگونگی هدف گذاری گروههای سیاسی موجود در جامعه را که به امنیت ملی جامعه و کشور خود تلاش دارند یا در جهت تخریب پایههای امنیتی گام برمیدارند را تبیین میکند.
سازماندهی پژوهش
پژوهش حاضر شامل سه بخش است:
بخش نخست پژوهش، دربرگیرنده کلیات نظری و بررسی اجمالی است که شامل هفت فصل میگردد:
در فصل اول، طرح مسئله است.
فصل دوم این بخش، مبانی نظری مفهوم رقابت و معانی لغوی و اصطلاحی و الگوهای رقابت سیاسی بیان شده است.