اهداف تحقیق:
در این تحقیق سعی شده است تا مشکلات و موانع نظام ارزشیابی در آموزش و پرورش مورد بررسی قرار گیرد.
آیا ارزشیابی با سلیقه های شخصی افراد رابطه دارد؟
آیا جنسیت می تواند در ارزشیابی تاثیر داشته باشد؟
نگاه معلمان نسبت به ارزشیابی چگونه است؟
آیا ممکن است اختلاف بین همکاران ناشی از نحوه ی ارزشیابی باشد؟
آیا دبیران فعال همانهایی هستند که امتیاز ارزشیابی بهتری می گیرند؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
بدون شک در پایان هرسال تحصیلی ارزشیابی دبیران مسئله ای است که ذهن مدیر و دبیران مدرسه را برای مدتی مشغول میکند، و چه بسا که در پاره ای از مواقع موجب اختلاف ویا بحث بین مدیر و دبیران می شود. با توجه به اینکه جامعه ی معلمین بزرگترین مجموعه کارکنان دولت را تشکیل می دهند و نظر به اینکه امر آموزش از اهم امور می باشد و باید شرایط مساعد آن برای دانش آموزان و بخصوص دبیران فراهم شود، بنابراین ضروری به نظر می رسد که در این رابطه نیز تلاشهایی انجام شود و با شناسایی مشکلات و موانع موجود با ارائه ی راهکارهای مناسب از سوی کارشناسان مربوط سعی در رفع آنها و ایجاد فضای مناسب برای آموزش کشور شود.
فرضیه های تحقیق:
اینگونه تصور می شود که ارزشیابی هیچ تاثیری در کارآیی معلمان ندارد.
اینگونه تصور می شود که در ارزشیابی روابط بر ضوابط مقدم است.
اینگونه تصور می شود که در ارزشیابی معلمانی که گرایش سیاسی مشترکی با رئیس مدرسه دارند بهتر ارزشیابی می شوند.
اینگونه تصور می شود که ارزشیابی باعث اختلاف بین مدیران و بعضی از دبیران می شود.
اینگونه تصور می شود که دبیران به شیوه ی ارزشیابی انتقاد دارند نه به نفس ارزشیابی
اینگونه تصور می شود که در ارزشیابی جنسیت نقش مهمی دارد.
پرسشهای تحقیق:
آیا دبیران از نحوه ی ارزشیابی رضایت کامل دارند؟
آیا یک نفر (مدیر مدرسه) می تواند عادلانه دبیرانش را ارزیابی کند؟
آیا ملاکهای ارزشیابی استاندارد می باشند؟
آیا ارزشیابی باعث تلاش دبیران می شود؟
چگونه امکان ارزشیابی به صورت صحیح وجود دارد؟
تعین متغییرها:
در این تحقیق ارزشیابی متغییر مستقل در نظرگرفته شده است و عوامل موثربرآن که ممکن است باعث بعضی از مشکلات شود متغییر وابسته می باشند که شامل:
فعالیت دبیران، رابطه دوستی، گرایش سیاسی، ملاکهای ارزشیابی و جنسیت می باشند.