جهان اجتماعی : ساختار ذره ای اش
بودن انسان ، همانند حیوانات نیاز به حفظ روابط صلح آمیز دارد و در واقع اغلب رفتارهای ما و مصرف انرژی به این موضوع مربوط میشود. اینکه بزرگترین موارد منع شده سه گانه در اجتماع بشر، ساختارهای اجتماعی هستند ، اتفاقی نیست . بدون نیاز به صلح ، جنبه هایی از تجاوز ، قتل و دیگر خواهی وجود نخواهد داشت . مکانیزم های جلوگیری از فعالیت های جنسی در مورد هر فرد به صورت اتفاقی، یا قتل و خوردن آنهایی که پس از تمامی موارد در جهانی که توسط تاثیرات با ارزش به حرکت در می آید، عادتی منطقی به نظر خواهد رسید .
مردم نیازمند آسایش در زندگی شان هستند . در ساده ترین شکل از تعهد (پذیرندگی، اشتغال ، وعده ) اجتماعی ، به طور کلی به عدم وجود درگیری با دیگر مردم نیاز است؛ از طریق مذهب یا پارسایی برخی مردم، زندگی لذت بخش حاصل میشود. در این خصوص لائوتسه و پیروان تائوئیزم که اندیشه آنها به قرن بیستم پیش از میلاد بر می گردد، به نکته زیر اشاره میکنند : آیا وضعیت بشر و حتی راه هایی که ما را به یکدیگر مربوط می سازد با صرف نظر کردن از وابستگی ها بهتر فهمیده می شود ؟
برتری اجتماعی
برتری اجتماعی چیست که ما در مشغلههای اجتماعی اینقدر زمان و انرژی صرف آن می کنیم که از طرفی باستان شناسان محیطی تقریباً به طور کامل در تفسیرهایشان با بی اعتنایی به آن می پردازند ؟ استقرار ، حفاظت ، تولید مثل و روابط اجتماعی در میان انسان ها و جوامع بشری برنامه بنیادی زندگی آنها محسوب می شود . برای من، اجتماع همانند بنایی است که از طریق وابستگی های بین مردم یا گروه ها بواسطه موضوعی دو سویه شکل گرفته است. این همان تئوری عامل است
(Agency theory) .
عوامل در هر مقیاسی می توانند باشند؛ از پی گیری های خاص و ایجاد حس زندگی شخصی یک زن یا مرد گرفته، تا شناسایی و امنیت ملل . بهره برداری از محیط فیزیکی به منظور ایجاد زندگی – مواد انرژی جان پناه و تولید مثل جنسی – به این معنی است که جامعه ایجاد و پرورانده شده است . فرار از موضوع برتری این جهان مادی در باستان شناسی محیطی، اصل بنیادی این کتاب است. ما قادر هستیم این عقاید را از طریق سبک نوعی محیط زیست فرهنگی جزایر کوچک بریتانیا که توسط زمین های کشاورزی احاطه شده اند ، پی گیری نماییم .
این زمین ها ، نقشی سنتی در مهار ( کنترل) حیوانات خانگی ، و یا نقشی سنتی در جلوگیری از فرار یا دور نگهداشتن آنها از محصولات کشاورزی ایفا می نمایند . همچنین مرزها نقش مفیدی در تامین منابع فیزیکی ( از قبیل رودخانه ، مناطق رشد و نمو و بادشکنها ) و نقشی مفید برای محصولات ثانویه رشد همانند الوارها ، نی ها و میوه ها ایفا می کند . تنوع جایگاه و مرز ، بسیار عظیم می باشد که این امر ، به محیط فیزیکی ، اقتصاد، رویدادهای تاریخی همانند حصارهای پارلمانی و سیستم های تصدی ، و ساختار اجتماعی جوامع مربوط می شود . البته به نظر می رسد بجای اینکه این موضوع را به عنوان طرحی مسلم از فعالیت های انسان بر ساختارهای گسترده تری از زمین و جامعه، صرفاً به منظور اهداف تجربی مورد توجه قرار دهند ، با آن با بی تفاوتی برخورد می کنند.