دختران در یک محیط ورزشی یاد میگیرند تا بدنشان را کنترل کنند و به مهارتهای فیزیکی بهدست آمده تکیه نمایند.
همچنین شرکت در ورزش به دختران کمک میکند تا درستکار باشند و به خودشان اعتماد داشته باشند و در راستای ارزشهای عمومی و کارهای عامالمنفعه، همکاری نمایند.
خودباوری مثبت عبارت است از درک مطلوب فرد از خودش، یا چقدر از خود بودن راضی است.
در کل احساس خودباوری به خود ارزیابی، اعتماد و شایستگی شخص کمک میکند.
این احساس ارزشمندی، اطمینان و مهارت میتواند زندگی یک شخص را در ارتباط با آرزوهای شخصی، انگیزش، استعداد موفقیت و ارتباطات تحت تأثیر قرار میدهد.
(Melpomen Institute)
خودباوری یک شخص از شرایط محیطی گوناگون در زندگی تحت تأثیر واقع شده و شکل گرفته است، بعضی از اینها عبارتند از:
- درجه انتظارات والدین، تشویق و تأثیر.
- درجه انتظارات دوستان، تشویق و تأثیر.
- درگیر شدن در تصمیمگیریها.
- توسعه استعدادها، سرگرمیها یا علایق.
- تأثیر و اهمیت مدلهای نقش.
- گسترده تأکید روی تصویر بدنی.
- تجربه و اثرات متقابل در طول آموزش.
- شرکت کردن در فعالیتهای بدنی و یا ورزشها (Kopecky, ۱۹۹۲).
بسیاری از پژوهشهای انجام شده روی خودباوری دختران جوان نشان دادهاند که دختران همچنان که از مدرسه ابتدائی به دبیرستان میروند سطح خودباوری آنها افت میکند.
(Feldman & Elliott, ۱۹۹۰; Gilligan, Lyons & Hammer, ۱۹۹۰; How Schools Shortchange Girls, ۱۹۹۲).
برای مثال یافتهها در یک پژوهش نشان میدهد که ۶۹% پسران ابتدائی و ۶۰% دختران ابتدای پاسخ دادند که آنها از وضعیتی که در آن هستند خشنودند.
همان یافتهها نشان دادند که ۴۶% پسران دبیرستان و فقط ۲۹% دختران دبیرستانی از وضعیتی که در آن هستند، خشنودند.
در کل خودباوری دختران سه برابر پسران افت کرده است .
احساس پائین خود باوری افراد بالغ یکی از عوامل مهمی است که احتمال ترک تحصیل یک دختر جوان را افزایش میدهد.
خودباوری پائین دختران با بلوغ از بین نمیرود؛ دختران با خودباوری پائین اغلب به زنانی با خودباوری پائین تبدیل میشوند.
هم در افراد بالغ و هم در بزرگسالان سطح پائین خودباوری مرتبط با افزایش میزان افسردگی، استفاده بیش از حد از داروهای غیر مجاز، خودکشی و تغذیه نامناسب است.
(How Schools Shortchange Girls, ۱۹۹۲; Melpomene Insitute, ۱۹۹۶).
▪ در مورد کاهش خودباوری چه کاری میتوان انجام داد؟
چگونه دختران میتوانند خودباوریشان را همچنان که به بلوغ میرسانند حفظ کنند؟
برای پاسخ دادن به این سئوالات مهم است که ببینیم پسران چه کار متفاوتی انجام میدهند زمانی که دو گروه از مدرسه ابتدائی به دبیرستان میروند.
یکی از اختلافات مهم که باید در نظر گرفته شود میزان مشارکت در ورزش میان پسران و دختران است.
همانطوری که دختران از ابتدائی به دبیرستان میروند میزان پرداختن به ورزششان ۶ برابر افت میکند.
(Women۰۳۹;s Sports Foundation, ۱۹۹۸).
آیا میزان پائین مشارکت ورزشی در میان دختران میتوانست مرتبط با خودباوری پائین آنها باشد؟
برای این کار به این سؤال پاسخ دهیم دو عامل را باید بهطور اساسی در نظر بگیریم: چه چیزی در توسعه خودباوری کمک میکند؟
و فواید مشارکت ورزشی برای دخترانی که در سالهای دهه ۱۹۹۰ میلادی زندگی میکردند، خودباوری مرتبط به جاذبههای فیزیکی و شایستگی فیزیکی است.
با وجود این، قبل از سال ۱۹۹۰ عامل مهم که به خودباوری دختران کمک میکرده است، جاذبههای فیزیکی بوده است.
Nelson ۱۹۹۴ یک گام در مسیر درست، یکی کردن خودباوری با شایستگی و زیبائی است.
اگر چه هنوز جای تأسف است که دختران به جاذبه فیزیکی اهمیت زیاد میدهند تا جائی که آن را مرتبط با شادیهایشان میدانند.
شناخت آن که دختران جوان اغلب خودشان را با استانداردهای غیرواقعی زیبائی مقایسه میکنند، میتواند والدین را در فهم بهتر و تأثیر بر بچهها کمک و راهنمائی کند والدین ممکن است در تلاشی استفاده کردن از منافع ورزش را برای دخترانشان جهت تأکید بر اهمیت شایستگیهای فیزیکی مفید بدانند.
مشارکت در ورزش یک روش است که دختران میتوانند شایستگی خود را توسعه دهند.
دختران یاد میگیرند بهجای توجه بهظاهر و جلب توجه دیگران، برای آنچه میتوانند انجام دهند و مهارتهای ورزشیای که میتوانند بروز دهند به خود ببالند.
دختران در یک محیط ورزشی یاد میگیرند تا بدنشان را کنترل کنند و به مهارتهای فیزیکی بهدست آمده تکیه نمایند.
همچنین شرکت در ورزش به دختران کمک میکند تا درستکار باشند و به خودشان اعتماد داشته باشند و در راستای ارزشهای عمومی و کارهای عامالمنفعه، همکاری نمایند.
دختران در یک محیط ورزشی یاد میگیرند تا بدنشان را کنترل کنند و به مهارتهای فیزیکی بهدست آمده تکیه نمایند.
همچنین شرکت در ورزش به دختران کمک میکند تا درستکار باشند و به خودشان اعتماد داشته باشند و در راستای ارزشهای عمومی و کارهای عامالمنفعه، همکاری نمایند.
خودباوری مثبت عبارت است از درک مطلوب فرد از خودش، یا چقدر از خود بودن راضی است.
(Melpomen Institute) خودباوری یک شخص از شرایط محیطی گوناگون در زندگی تحت تأثیر واقع شده و شکل گرفته است، بعضی از اینها عبارتند از: - درجه انتظارات والدین، تشویق و تأثیر.
- درجه انتظارات دوستان، تشویق و تأثیر.
- درگیر شدن در تصمیمگیریها.
- توسعه استعدادها، سرگرمیها یا علایق.
- تأثیر و اهمیت مدلهای نقش.
- گسترده تأکید روی تصویر بدنی.
- تجربه و اثرات متقابل در طول آموزش.
- شرکت کردن در فعالیتهای بدنی و یا ورزشها (Kopecky, ۱۹۹۲).
بسیاری از پژوهشهای انجام شده روی خودباوری دختران جوان نشان دادهاند که دختران همچنان که از مدرسه ابتدائی به دبیرستان میروند سطح خودباوری آنها افت میکند.
(Feldman & Elliott, ۱۹۹۰; Gilligan, Lyons & Hammer, ۱۹۹۰; How Schools Shortchange Girls, ۱۹۹۲).
برای مثال یافتهها در یک پژوهش نشان میدهد که ۶۹% پسران ابتدائی و ۶۰% دختران ابتدای پاسخ دادند که آنها از وضعیتی که در آن هستند خشنودند.
همان یافتهها نشان دادند که ۴۶% پسران دبیرستان و فقط ۲۹% دختران دبیرستانی از وضعیتی که در آن هستند، خشنودند.
(How Schools Shortchange Girls, ۱۹۹۲; Melpomene Insitute, ۱۹۹۶).
▪ در مورد کاهش خودباوری چه کاری میتوان انجام داد؟
چگونه دختران میتوانند خودباوریشان را همچنان که به بلوغ میرسانند حفظ کنند؟
برای پاسخ دادن به این سئوالات مهم است که ببینیم پسران چه کار متفاوتی انجام میدهند زمانی که دو گروه از مدرسه ابتدائی به دبیرستان میروند.
(Women۰۳۹;s Sports Foundation, ۱۹۹۸).
آیا میزان پائین مشارکت ورزشی در میان دختران میتوانست مرتبط با خودباوری پائین آنها باشد؟
اگر چه هنوز جای تأسف است که دختران به جاذبه فیزیکی اهمیت زیاد میدهند تا جائی که آن را مرتبط با شادیهایشان میدانند.
شناخت آن که دختران جوان اغلب خودشان را با استانداردهای غیرواقعی زیبائی مقایسه میکنند، میتواند والدین را در فهم بهتر و تأثیر بر بچهها کمک و راهنمائی کند والدین ممکن است در تلاشی استفاده کردن از منافع ورزش را برای دخترانشان جهت تأکید بر اهمیت شایستگیهای فیزیکی مفید بدانند.
مشارکت در ورزش یک روش است که دختران میتوانند شایستگی خود را توسعه دهند.
به یک مفهومی شرکت در ورزش به هر دختر اجازه میدهد تا تشویق کننده و رهبر خودش باشد و فیزیک بدنش و هر آنچه که امکانپذیر باشد را تشویق نماید نه آن که در حاشیه بایستد و فقط تشویق کننده دیگران باشد Nelson, ۱۹۹۴.
درگیر شدن در ورزش یادگیریهائی را برای کارهای گروهی و رهبریت، توسعه شهروندی و شرکت در اجتماع فراهم میکند.
همچنین عضویت در کار ورزشی به دختران روحیه همکاری بیشتری را برای ایفاء نقش بزرگسالان اعطا میکند تا جائی که آنها میتوانند راهنمائی و حمایت را دریافت کنند.
Melpomene Instiute, ۱۹۹۶; Murtaugh, ۱۹۸۸.
علاوه بر این دختران در محیطهای ورزشی دوستان جدیدی پیدا میکنند.
برای دختران این احساس دوستی بسیار اساسی است و در بعضی مواقع دوست داشته شدن توسط دختران دیگر مهمتر از زیبا انگاشته شدن توسط دیگران و یا استقلال است.
Feldman & Elliott, ۱۹۹۰.
یک مطالعه توسط بنیاد ورزش زنان بر روی ۳۰۰۰۰ دختر که در آن ورزشکاران با غیر ورزشکاران مقایسه شدهاند منتشر شده است.
این مطالعه بیان میدارد که ورزشکاران با احتمال بیشتری نسبت به غیر ورزشکاران دارای مشخصات زیر هستند: - در آزمونهای موفقیت تحصیلی نمره خوب میگیرند.
- احساس مردمی بودن در میان رفقای خود دارند.
- در فعالیتهای فوق برنامه بهخوبی شرکت میکنند.
- فارغالتحصیل شدن آنها از دبیرستان با احتمال سهبرابر بیشتر است.
- شانس قبولی آنها در دانشگاه بیشتر است.
- در ورزش شرکت کرده و آن را با زندگی خود عجین میکنند.
- اشتیاق برای درگیر شدن در اجتماعی دارند.
- درگیر نبودن در استفاده از موادمخدر با احتمال ۹۲% کمتر از ورزشکاران.
Womens Sports Foundation, ۱۹۹۸.
این مهم است که والدین دریابند که مشارکت در فعالیتهای ورزشی باعث پیشرفت دختران جوان میشود.
جنبههای مثبت ورزش میتواند به دختران جوان کمک کند تا خودباوریشان را در شرایط دشوار عبور از مدرسه ابتدائی به دبیرستان نگه دارند.
دختران نوجوان، ورزش و نیازهای غذایی فقط ۲۰ درصد دختران دبیرستانی احتمالاً پنج وعده یا بیشتر میوه و سبزیجات در روز مصرف می کنند و یا سه لیوان شیر در روز می نوشند.
امروزه دختران نوجوان کمترین فعالیت را در جامعه دارند.
اکثریت دختران نوجوان از ورزش و نیازهای تغذیه ای خود غفلت می کنند.نکته قابل توجه این است که فقط ۲۰ درصد دختران دبیرستانی احتمالاً پنج وعده یا بیشتر میوه و سبزیجات در روز مصرف می کنند و یا سه لیوان شیر در روز می نوشند.
در حالی که در کشورهای پیشرفته ۶۱ درصد دانش آموزان پسر در تیم های ورزشی بازی می کنند، فقط ۵۰ درصد دختران در تیم های ورزشی شرکت می کنند.
همچنین در حالی که تقریبا سه چهارم پسران در فعالیت هایی شرکت می کنند که باعث می شود برای ۲۰ دقیقه یا بیشتر و سه روز در هفته یا بیشتر عرق کنند و تند نفس بکشند فقط نیمی از دختران این وضعیت را دارند.
هم ورزش و هم تغذیه خوب برای سلامت طولانی مدت دختران ضروری است.
برای مثال: ورزش کمک می کند که استخوان ها، عضلات و مفاصل ساخته و حفظ شوند، وزن کنترل شود و وقوع فشار خون بالا را به تاخیر می اندازد.
در حقیقت میزان ورزش دختران نوجوان بین ۱۸-۱۲ سالگی یک عامل مهم در پیشگیری از شکستگی لگن در سنین میانسالی است.
تغذیه خوب نیز از عوامل مهم است.
چون یک دختر نوجوان در طی نوجوانی از هر زمان دیگری از زندگی (غیر از زمان نوزادی) رشد سریع تری دارد.
در سنین نوجوانی وی نیاز به انبوهی از ویتامین ها و مواد معدنی و همچنین به طور متوسط ۲۲۰۰ کالری روزانه دارد که در غذاها یافت می شود، اما اغلب دختران نوجوان میزان کافی از این مواد غذایی حیاتی دریافت نمی کنند.
همچنین اغلب دچار کمبود کلسیم هستند، زیرا زمانی که به نوجوانی می رسند میزان مصرف شیر را کاهش می دهند.
تقریبا نیمی از توده استخوانی زنان در طی نوجوانی تشکیل می شود و مصرف کم کلسیم در این زمان ممکن است بعدها منجر به پوکی استخوان شود.
همچنین دختران آهن کافی دریافت نمی کنند چون هم از طریق خونریزی قاعدگی آهن از دست می دهند و هم این که ممکن است دارای رژیم غذایی جهت لاغری باشند یا این که رژیم غذایی متنوعی نداشته باشند و یا غذاهای غنی از آهن مانند گوشت قرمز به اندازه کافی مصرف نکنند که در این صورت مبتلا به کم خونی می شوند.
همچنین یک مطالعه نشان داده که حتی فقر آهن خفیف می تواند منجر به نمرات امتحانی پایین تر در ریاضیات شود و این می تواند یک توضیح احتمالی برای این نکته باشد که چرا دختران نوجوان از لحاظ ریاضیات از پسران ضعیف ترند.
به این دلایل مشخص می شود که بر عهده والدین است که یک رژیم غذایی مناسب برای دختران (و پسرانشان) تهیه کنند.
رژیمی که حداقل پنج نوبت در روز میوه و سبزیجات و سه لیوان یا ۲۵۰ سی سی شیر در آن وجود داشته باشد.
● برای این که نوجوان شما تغذیه مناسب داشته باشد به نکات زیر توجه کنید: ۱- کار را ساده کنید: مواد غذایی مانند برش های میوه، پنیر، ماست و پاپ کورن بدون کره را در دسترس آنان قرار دهید.
۲- نوشابه مصرف نکنید و حتی آن ها را در خانه نگهداری نکنید.
۳- دختران را در آشپزخانه بخوانید و آن ها را مسوول خرید بعضی از مواد غذایی و سبزیجات مصرف خانواده کنید تا یاد بگیرند چگونه انتخاب غذایی خوب و مناسبی داشته باشند.
۴- اگر شام خانواده با عجله صرف می شود باز هم باید مغذی باشد وقتی بیرون غذا می خورید دخترتان را تشویق کنید انتخاب های غذایی مناسب مانند سالاد و سبزیجات پخته داشته باشد.
● نکاتی برای به حرکت درآوردن دختران چه به شکل تیم های متشکل ورزشی و چه به شکل برنامه های ورزشی فردی پیام اصلی به دختران باید این باشد که تحرک و ورزش کنند.
۱- دختران را تشویق کنید تا فعالیت های ورزشی جدید داشته باشند.
۲- ورزش را یک امر خانوادگی کنید.
فعالیت ورزشی را در نظر بگیرید که همه از انجام آن با یکدیگر لذت ببرند.
۳- آن ها را تشویق به پیاده روی کنید و از آنان بخواهید که مرتباً پیاده روی را افزایش دهند.
اهمیت ورزش برای دختران دانش آموز از دیدگاه فیزیولوژی لزوم و اهمیت ورزش و تمرینات ورزشی برای هر دو جنس در سنین مختلف مورد تایید محققین است.
به طور کلی ورزش و تحرک بر رشد عمومی بدن تاثیر می گذارد این امر با پژوهش انجام شده روی موش هایی که در محدودیت حرکتی بودند و موش هایی که آزادی حرکت داشتند به اثبات رسیده است.
رشد و تکامل دستگاه عصبی و دستگاه های حرکتی (عضلات و استخوان ها) با یکدیگر در ارتباطند و هر چه ارتباط دستگاه عصبی با دستگاههای حرکتی بیشتر و گسترده تر شود حرکات پیچیده، شکل گرفته و هدفمند می شوند.
در مورد نقش ورزش در پیشرفت رشد، سلامتی و آمادگی جسمانی کودکان و نوجوانان تحقیقات متعددی انجام شده است.
در این تحقیقات تاثیر ورزش را بر روی رشد و آمادگی جسمانی همچنین نشاط دختران دانش آموز فنلاندی نشان دادند.
دخترانی که ورزش می کنند دارای بدنی انعطاف پذیر و فعال هستند.
باید توجه داشت که اهمیت ورزش منحصر به سنین کودکی و نوجوانی نیست.
در سنین بالا ورزش برای جلوگیری از پوکی استخوان، اضافه وزن و ناراحتی های قلبی و عروقی، همچنین برای پر کردن اوقات بیکاری و جلوگیری از افسردگی و روان پریشی توصیه می شود.
رشد در دوران کودکی تحت تاثیر فاکتورهای متعددی است از آن جمله هورمون رشد و فاکتورهای رشد، در عین حال هورمون های دیگر و نوع تغذیه نیز بر رشد تاثیر دارند.
رشد قدی با رشد استخوان های دراز همراه است.
رشد قد در دختران در سنین ۱۶ تا ۱۷ سالگی و در پسرها تقریبا در ۱۸ سالگی پایان می یابد ولی از این سن به بعد رشد قدی به صورت ناچیزی انجام می شود که مربوط به دراز شدن طول ستون مهره ها است.
در صورت عدم فعالیت بدنی رشد استخوان ها کاهش می یابد.
حرکت که با جابه جایی استخوان ها انجام می گیرد حاصل انقباض عضلات تحت فرمان های عصبی به صورت حرکات ارادی یا به دنبال تحریکات حسی به صورت رفلکسی است.
ممانعت از حرکت یک اندام یا نرسیدن پیام عصبی به عضله به دنبال قطع عصب حرکتی مانع حرکت اندام حرکتی می شود و پیامد آن آتروفی عضلانی و در نهایت عدم رشد استخوان مربوط به آن عضله است.
استخوان در این شرایط دکلسیفیه می شود و حالت تراکمی خود را از دست می دهد.
نیروی کششی و تانسیونی که عضلات روی استخوان ها وارد می سازند موجب رشد طبیعی استخوان ها و مانع از تغییر شکل آنها می گردد.
ضمنا وزن عضلات بر تراکم استخوان ها متناسب با کوچک شدن و تحلیل عضله کاهش می یابد و به همین جهت استنوپروز در زنها در مقایسه با مردها به مراتب بیشتر است.
معهذا چنانچه استخوان تحت نیروهای شدید عضلانی قرار گیرد رشد آن کند و محدود می شود.
ضمنا عضله ای که مدتی منقبض می ماند روی رگهای خونی آن فشار وارد می شود و احتمال قطع جریان خون در آن وجود دارد که زیان آور است.
تحقیقات نشان داده است که فشار زیاد بر مفاصل و استخوان ها در دوران قبل از بلوغ موجب آسیب ساختاری می گردد.
هنگام فعالیت سلول های عضلانی، دستگاه متابولیکی نیازمند انرژی است و این انرژی را از اکسیداسیون گلوکز و اسیدهای چرب تامین می کند.
محصول این اکسیداسیون دی اکسید کربن است.
گرفتن اکسیژن و دفع CO۲ وظیفه شش ها است که تنفس بیرونی را به عهده دارند ولی تنفس بیرونی با تنفس درونی که در سطح سلولی انجام می گیرد بستگی نزدیک دارد.
به همین جهت بی توجه به میزان متابولیسم عضلانی فشار O۲ و PH خون لازم است در حدی ثابت بماند.
هنگام ورزش مقدار متابولیسم افزایش می یابد و این امر با افزایش هم تعداد تنفس و ضربان قلب در دقیقه و هم افزایش حجم هوای جاری و حجم ضربه ای صورت می گیرد.
با توجه به این که دانش آموزان روزانه چند ساعت در کلاس های درس روی نیمکت می نشینند حتی اگر نوع نشستن مناسب باشد و نیمکت نیز مطابق استاندارد باشد در آنها احساس خستگی فیزیکی به وجود می آید و چنانچه نوع نشستن مناسب نباشد و یا نیمکت مطابق استاندارد نباشد در درازمدت موجب اختلالات ساختاری می شود که Scoliosis و شکل C در مهره ها از آن جمله است.
دانش آموزان پسر غالبا این شکل را با بازی کردن (عمدتا فوتبال) در کوچه و خیابان و یا ورزشگاه ها حل می کنند ولی برای دختران دانش آموز به دلیل اعتقادات و فرهنگ جامعه امکانات کمتری وجود دارد بنابراین لازم است در مدارس ساعت هایی برای تمرین های بدنی و ورزش دختران منظور شود.
منابع: 1) محققان برجسته ۱) Feldman, S.
& Elliott, G.
(Eds, ۱۹۹۰, At the Threshold: the developing adolescent : Harvard University Press.
۲) Gilligan C., , L., & Hammer, T.
(Eds.
۱۹۹۰, Making Connections: The Relational Worlds of adolescent girls at .
, : Press.
۳) How Schools Shortchange Girls - The AAUW Report, (۱۹۹۲ New York, NY Marlowe & Company.
۴)Kopecky,G.
(۱۹۹۲), The age of Self - doubt.
Working Mother, July ۴۶-۴۹ ۵) Murtaygh, M.
(۱۹۸۸, Achievement Outside The Classroom: The Role of Nonacademic Activities in the lives of High Students.
Anthropology and Education Quarterly, ۱۹,۳۸۳-۳۹۵.
۶) Melpomene Institute, (۱۹۹۶, Melpomene Institute Packet - Girls, Physical activity and Self -esteem.
St, .
۷.
Nelson, M.B (۱۹۹۴, The Stronger Women get, the more men love football - Sexism and the American Culture of Sports New York, New York: Avon Books.
۸.
Women۰۳۹;s Sports Foundation (۱۹۹۸, Eisenhower Park, .
- نوشته آلیسون ام، شولتز، گروه پژوهشی فیزیولوژی ورزش، دانشگاه آیوا شمالی برگرفته از سایت مجله The Sport Journal www.thesportiournal.
org/ ۱۹۹۹ journal/Vol۲ -No۲/ Schultz.asp http://arshiv.blogfa.com/post-22.aspx جوان و خودباوری گرچه در تکوین شخصیت و پیشرفت آدمی، برخورداری از همه فضیلتهای اخلاقی و خصلتهای شایسته انسانی نقش مؤثری دارند ولی برخی از این خصلتها، بویژه در قسمتی از دورههای زندگی بسیار سرنوشتساز هستند.
به عنوان مثال، در دوره جوانی به دنبال شکوفایی استعداد و تواناییهای بالقوه فرد، ضرورت تصمیمگیریهای بسیار مهم، که گاهی مسیر زندگی نهایی انسان را در طول زندگی او مشخص میکند، پیش میآید.
در چنین شرایطی، برخورداری از خصلت والای خودباوری زمینه سعادت و موفقیت او را در تمام عرصههای زندگی تضمین میکند.
چه، جوان در سایه تحقق خودباوری است که به این اطمینان میرسد که اگر از مجموعه استعدادها و توانمندیهایی که دارد به طور مناسب بهرهبرداری نماید; به اهداف و آرزوهایی که دارد میتواند دسترسی پیدا کند.
این احساس توانمندی و خودباوری، از او شخصیتی فعال و خلاق و امیدوار و...
میسازد.
و او را در برخورد با مشکلات و گرفتاریها از دچار شدن به یاس و ناامیدی رهایی میبخشد.
برای روشن شدن اهمیت این موضوع به اختصار ابعاد مختلف مساله خودباوری در این مقال مورد بررسی قرار میگیرد: الف.
خودباوری چیست؟
خودباوری اصطلاحی است که امروزه در جامعهشناسی، روانشناسی و علوم تربیتی به کار میرود و منظور از آن یک حالت مثبت روحی و روانی است که در نتیجه احساس ارزشمندی در نفس انسان پدید میآید و او را آماده میسازد تا از طریق بهرهگیری از لیاقتها و توانمندیهایی که دارد به انجام وظایفی که برعهده اوست قیام نماید و در این راه، از مشکلات و موانعی که پیش میآید هراسی به دل راه ندهد.
از این حالت روحی در فرهنگ اسلامی با تعابیری چون علو همت، مناعت طبع، اعتماد به نفس، عزت نفس و...
یاد میشود.
در واقع، خودباوری، باور به استعدادها، تواناییها و نیروهای نهفته فطری درونی است که با اتکاء به آن، میتوان به اهداف موردنظر در زندگی رسید و به آنان جامه عمل پوشاند.
و مرحله عالی خودباوری، شکوفایی همه استعدادهای بالقوه فرد است.
روشن است که اولا، این کیفیت نفسانی با نفس محوری فرق دارد.
چون در نفس محوری، انسان خود را تابع گرایشهای نفسانی میسازد و از طریق تبعیت از خواستهای حیوانی نفسی، گرفتار امراضی چون کبر و غرور و نخوت میشود و در نتیجه، هستی خویش را به پرتگاه سقوط میکشاند و از طریق غرقشدن در شهوات، به مرتبه حیوانیتبلکه پایینتر از آن سقوط میکند.
اما در خودباوری، از طریق خودشناسی و کشف استعدادها و توانمندیهای خود، به احساس عجز و ناتوانی در مقابل سختیها و گرفتاریها غلبه میکند و پلههای پیشرفت و تعالی را یکی پس از دیگری پشتسر میگذارد.
ثانیا، هرگز خودباوری برخلاف نفس محوری، در برابر و در عرض اعتماد و توکل به خدا واقع نمیشود.
بلکه این امر در طول اعتماد به خدا و در مقابل اعتماد به غیر است.
به اصطلاح، یک ارزیابی واقعبینانه از تواناییهای خود است تا با آگاهی و شناخت کامل از آنها، در مسیر تعالی و پیشرفت، بهرهبرداری لازم به عمل آید و اینگونه نباشد که انسان در برآوردن نیازها و انجام وظایفی که برعهده اوست، چشم به دیگران دوخته و از توانمندیهای خود غافل شود.
به تعبیر اقبال لاهوری: همچو آیینه مشو محو جمال دگران...
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران در جهان بال و پر خویش گشودن آموز که پریدن نتوان با پر و بال دگران ب.
انواع خودباوری از دیدگاههای مختلف خودباوری به اقسامی تقسیم میشود از جمله آنهاست: 1.
خودباوری انسانی: اولین گام در خودشناسی، دستیافتن به این باور است که هر فردی به لحاظ اینکه انسان آفریده شده است، فراتر از سایر موجودات از یک سلسله ویژگیهای برتر نظیر استعداد و ظرفیت و زمینه رشد فراوانی برخوردار است که اگر او به عنوان انسان از توانمندیهایی که دارد به نحو صحیح استفاده کند، میتواند به مقام خلیفهاللهی برسد مسجود ملائکه واقع شود.
در مقابل، اگر در اثر غفلتها و غرق شدن در لذائذ دنیوی و فراموش کردن منزلت واقعی خویش، دچار خودباختگی شود و از ارزشهای انسانی و گرایشهای متعالی تهی گردد، ماهیتحیوانی یا پستتر از آن پیدا میکند.
(1) 2.
خودباوری اعتقادی: هر فردی در زندگی با یک سلسله اعتقادات قلبی و ایمانی زندگی میکند که این اعتقادات هویت فکری و فرهنگی او را شکل میدهند.
بر این اساس، نظام زندگی هر فرد مسلمانی در چارچوب آموزههای دین مبین اسلام معنی و مفهوم مییابد.
چرا که ما معتقدیم دین اسلام کاملترین برنامهای است که از طریق به کار بستن آن، انسان به سعادت دنیوی و اخروی دست مییابد.
بنابراین، یک جوان مسلمان موظف است پس از کسب آگاهیهای لازم، از کم و کیف این برنامه انسانساز و نیز یقین پیدا کردن به حقانیت آن زندگی خود را به گونهای تنظیم کند که تمام تلاشهای او در بستر دین سامان پیدا کند و در نهایت، به این باور برسد که رشد و کمال واقعی او جز در بستر احکام و مقررات دینی میسر نیست.
3.
خودباوری ملی: هر ملتی دارای فرهنگ و تمدن خاصی است که در طول قرون متمادی در سایه تلاشهای نخبگان آن شکل میگیرد.
خودباوری ملی، در مقابل از خودبیگانگی و خودباختگی ملی مطرح میشود.
گاهی افراد یک جامعه در اثر ناآگاهی و یا تحت تاثیر تبلیغات سوء و جذاب دشمنان، به سنت و باورهای ملی و فرهنگی خود پشت میکنند و از نمادها و ارزشهای رایج در جوامع دیگر پیروی و تقلید میکنند.
این کار به تدریج، راه نفوذ و تسلط همه جانبه بیگانگان را در عرصههای مختلف آن جامعه هموار میسازد.
در نهایت، کیان و استقلال آن جامعه را با خطر جدی مواجه میسازد.
در تاریخ جوامع اسلامی به نمونههای زیادی از اینگونه جامعهها برمیخوریم.
ترکیه دوران آتاترک و حتی ترکیه امروز در مقابل غرب، و ایران دوره رضاخان و بسیاری از جوامع دیگر، مصداق روشنی از مردمی هستند که به خودباختگی ملی گرفتار آمدهاند.
4.
خودباوری فردی: نوعی دیگر از خودباوری، خودباوری فردی است که در قلمرو شخصیت افراد مطرح میشود.
توضیح آنکه هر فردی دارای استعداد و تواناییهای خاصی است که اگر آنها را درستشناسایی کند و در زندگی از آنها به صورت مناسب بهرهبرداری نماید، در زندگی شخصی خود به تمام آمال واهدافی که دارد دست مییابد و در پیشامدهای زندگی نه دچار یاس و ناامیدی میشود و نه در برخورد با مشکلات احساس خود کمبینی به او دست میدهد.
در نتیجه، به برکت این خودباوری و شکوفایی و تحقق آن فرد است که سستاندیشی و وابستگی بیجهتبه دیگران از زندگی او به کلی دور میشود.
و به یک استقلال فکری و عزت نفس کامل و اعتماد به نفس سازنده که موفقیت همه جانبه او را تضمین میکند دست مییابد.
ج.
آفات خودباوری: خود باوری نیز همچون سایر فضیلتهای انسانی دارای آفاتی است که گاهی این آفتها، زمینه ایجاد آن را در وجود جوان از بین میبرند یا پس از ایجاد از استمرار آن جلوگیری به عمل میآورند.
میتوان گفت که ریشه تمام این آفتها، به گونهای به محدودیت تجربه جوان یا غلبه احساسات دوره جوانی او برمیگردد، یعنی جوان در برخورد با موانع خودباوری و اعتماد به نفس، به جهت عدم برخورداری از تجربیات اجتماعی و فرهنگی کافی اغلب تحلیل و ارزیابی درستی از این آفتها نمیتواند داشته باشد.
لذا در موقع مواجه شدن با این امور به سادگی و با خوشبینی خاصی با آنها مواجه میشود.
در هر حال، برای خودباوری آفتهای زیادی ذکر شده است که به برخی از آنهااشاره میگردد: 1- جهل و ناآگاهی: انسان تا موقعی که نقش مهم خودباوری را در زندگی فردی و یا اجتماعی به طور کامل نشناسد و از سوی دیگر، استعداد و توانمندیهای موجود در وجود خویش را به خوبی مورد شناسایی قرار ندهد و یا از سرمایههای بالفعل و بالقوه ارزشمند ملی و فرهنگی جامعهاش خبر نداشته باشد و بدتر از این، اگر از اهداف و نقشههای دشمنان بیخبر باشد، بیتردید از اتخاذ شیوههایی که موجب ایجاد و یا تقویتخودباوری میشوند عاجز خواهد بود.
اگر این ضعف در سطح جامعه عمومیت پیدا کند، در نهایت، استقلال و وحدت ملی جامعه را در مقابل جوامع دیگر با خطر مواجه خواهد ساخت و حداقل زمینه وابستگی در بسیاری مسائل را در پی خواهد داشت.
و بنابراین، یکی از خطرناکترین عوامل خودباختگی، که اساس خودباوری را از بین میبرد، جهل و ناآگاهی آحاد یک جامعه است تنها راه مبارزه با این خطر، گسترش سطح آگاهیهای عمومی اقشار مختلف، به ویژه قشر جوان است تا از این طریق، ضمن شناسایی استعدادها و توانمندیهای فردی و ملی و فرهنگی بتوانند توطئههای دشمنان را که اغلب تحت پوشش عناوین جذاب و به ظاهر زیبا جلوه میکند، تشخیص دهند و با آنها به مبارزه برخیزند.
2- خود کمبینی و احساس حقارت: همانگونه که عزت نفس و خودباوری روحیه مسئولیتپذیری و احساس توانمندی و صبر و تحمل را ارتقاء میبخشد، در مقابل، خود کمبینی و خودباختی زمینه بهرهبرداری از سرمایهها و توانمندیهای فردی و ملی و فرهنگی را از بین میبرد.
و این حالت چنان روحیه بیاعتمادی را در فرد و جامعه گسترش میدهد که افراد به آسانی تحت تاثیر دیگران قرار میگیرند.
و از تن دادن به کارهای بزرگ خودداری میکنند و به محض بروز کوچکترین پیشامد ناگوار مایوس و ناامید میشوند.
بدیهی است که وقتی جوانان، که سرمایههای اصلی جوامع محسوب میشوند، به چنین حالتی دچار شوند در موقع مواجهشدن با پیشرفتهای مختلف سایر ملتها آنچنان مرعوب میشوند که به جای تلاش بیشتر جهتبرطرف ساختن عقبماندگیهای گذشته در اثر خود کمبینی به راحتی به مصرف کننده کالاهای جوامع پیشرفتهتر تبدیل میشوند و در مقابل دریافت کالاهای کم ارزش و پست، و تشریفاتی و تجملاتی آنها ذخایر عظیم ملی خودشان را از دست میدهند.
امروزه وضع اغلب کشورهای به اصطلاح جهان سوم و یا توسعه نیافته و در برابر کشورهای صنعتی کموبیش به همین شکل است.
3- تبلیغات دشمنان: یکی از مهمترین عوامل تضعیف خودباوری، تبلیغات گسترده دشمنان است.
امروزه یکی از شیوههای بسیار مؤثر نفوذ در افکار و اندیشههای اقشار مختلف مردم جوامع، استفاده از تبلیغات و ابزارهای پیشرفته تبلیغی است.
این روش، به قدری کارساز است که از آن در عصر حاضر به جای حملههای سنگین نظامی، که در زمانهای گذشته تنها راه به سیطره درآوردن جوامع دیگر بود، استفاده میشود.
در عصر حاضر کشورهای پیشرفته اهداف شوم تجاوزکارانه و توسعهطلبانه خود را از طریق به راه انداختن تبلیغات دامنهدار و همه جانبه تحقق میبخشند و اولین کاری را که در ضمن این تبلیغات انجام میدهند آن است که اعتماد به نفس و خودباوری مردم جامعه موردنظر را از راههای مختلف تضعیف میکنند.
دشمنان معمولا این کار را به چند طریق انجام میدهند: اصول و دستآوردهای فکری و فرهنگی جامعه مقابل را، که در طول صدها و بلکه هزاران سال به دست آمده است، تحقیر و کم اهمیت جلوه میدهند و از طریق تحریف تاریخ افتخارات آنها را نادیده میگیرند.
در مقابل، با دروغ و بزرگنماییهای غیرواقعی اصول و مبانی فکری و اعتقادی جامعه خود را به عنوان اصول مترقی معرفی میکنند.
نقاط ضعف جامعه مقابل را به طور مبالغهآمیز بزرگتر از آنچه هست نشان میدهند.
و به غلط، پیشرفتهای موجود در جامعه خود را که معمولا در برخی عرصههاست، به عنوان، پیشرفت همهجانبه معرفی میکنند و به گونهای وانمود میکنند که تنها راه ترقی و تعالی تبعیت از شیوههای رایج در جوامع آنهاست.
آنان از طریق استخدام روشنفکران مزدور نقاط منفی تاریخ جامعه خودشان را پوشیده نگه میدارند و حتی در موارد زیادی دستآوردهای ارزشمند جوامع دیگر را به مردم و فرهنگ خودشان نسبت میدهند.
و....
زمانی که این امور را به صورت گسترده مطرح کردند، افراد ضعیفالنفس و کم اطلاع و خود کمبین جامعه مورد تهاجم قرار گرفته و به تدریج تحت تاثیر واقع میشوند.
نخستبه فرهنگ و سرمایههای فکری و اعتقادی جامعه خودشان بیاعتقاد و بیاعتماد میشوند و سپس، به غلط پیشرفت در برخی عرصههای علوم تجربی جامعه دیگر را به معنی پیشرفته همه جانبه آن میپذیرند.
و تحت تاثیر تبلیغات استعمارگران به این باور میرسند که تنها راه ترقی گرایش به ارزشهای فکری و فرهنگی جوامع پیشرفته است و نتیجه تمام این انفعالها، از دست دادن اعتماد به نفس و خودباوری و در نهایت وابستگی فکری و فرهنگی است که استقلال جامعه آنها را با خطر جدی مواجه میسازد.