- با جمع بندی تعریفهای مختلف می توان روان شناسی اجتماعی را علم مطالعه رفتار فرد در وضع گروهی یا مطالعه علمی تعامل و روابط متقابل انسانها تعریف کرد.
2- رفتار به هر صورت تحت تاثیر گروه قرار دارد، اعم از اینکه در جمع باشیم یا در تنهایی، جامعه و گروه الگوهای رفتاری ویژه ای را در ما نقش می زند و همین نقش زدنهاست که تفاوتهای فرهنگی افراد جوامع مختلف را مشخص می کند.
3- روان شناسی اجتماعی با جامعه شناسی از این نظ تفاوت دارد که جامعه شناسی به رفتار گروه می پردازد، اما روان شناسی اجتماعی به رفتار فرد در وضع گروهی توجه دارد. روان شناسی اجتماعی از مردم شناسی به این شکل متمایز می شود که مردم شناسی به فولکلور اقوام و جوامع پرداخته و بیشتر جنبه توصیفی دارد، حال آنکه روان شناسی اجتماعی بیشتر استبناطی است و به دنبال دلایل رفتارهای فولکوریک می گردد. تنها تمایزی که صاحبنظران توانسته اند بین روان شناسی اجتماعی و روان شناسی عمومی قایل شوند این بوده است که روان شناسی اجتماعی بیشتر به جنبه های اجتماعی رفتار توجه دارد و روان شناسی عمومی بیشتر به جنبه های فردی رفتار.
4- روان شناسی اجتماعی اگرچه به عنوان علمی مستقل و تجربی، تاریخچه ای چندان طولانی ندارد، اما ریشه های مباحث و مسائل آن را در قرون گذشته می توان یافت، چنانکه افلاطون و ارسطو را نخستین روان شناسان اجتماعی دانسته اند.
5- اولین آزمایش روان شناسی اجتماعی در 1897 به وسیله نور من تریپلت، روان شناس دانشگاه ایند یا ناانجام شد که نشان داد افراد در جمع و در حال رقابت، کارکرد بهتری دارند تا به صورت انفرادی.
6- نخستین کتابهای روان شناسی اجتماعی در 1908 به وسیله ویلیام مک دوگال و ادوارد راس نوشته شد.
7- دوره 1936 تا 1945 دوره جهش روان شناسی اجتماعی خوانده شد، زیرا آزمایشها و تحقیقات گسترده ای به وسیله کسانی چون مظفر شریف و کورت لوین صورت گرفت که نقش مهمی در درک عمومی از کاربردی بودن روان شناسی اجتماعی ایفا کرد.
8- سالهای 1946 تا 1960 دوران کلاسیک خوانده شده است. در این دوره پس از جنگ جهانی دوم بودجه های قابل توجهی برای تحقیقات روان شناسی اجتماعی به وسیله ارتش و سازمانهای مختلف دولتی و خصوصی آمریکا اختصاص یافته و تحقیقات مهمی در این دوره صورت گرفت.
9- سالهای 1961 تا 1975 را سالهای اعتماد و بحران خوانده اند. در این سالها حوزه مطالعه روان شناسی اجتماعی گسترده تر شد و به موضوعهایی چون احساس و تفکر، شناخت اجتماعی و نظایر آنها پرداخته شد. اما، در عین حال ، با مطرح شدن اخلاق تحقیقات روان شناسی، محدودیتهایی برای تحقیقات روان شناسی اجتماعی ایجاد شد که آن را بر بحران نسبی مواجه ساخت.
10- از سال 1976 به بعد را دوره کثرت گرایی خوانده اند؛ زیرا با مرزبندیهای مشخص برای تحقیق روان شناسی اجتماعی، علاوه بر روش آزمایشگاهی، روشهای تحقیق متنوع و مختلفی رایج شد و معایب و محاسن این روشها تشریح گردید و توصیه شد که در هر مورد تحقیقاتی، روشهای مختلفی به کار گرفته شود. به این کاربرد روشهای مختلف در یک تحقیق تعددگرایی شاخص گفته اند.
11- کثرت گرایی نه تنها در روش که در دیدگاههای روان شناسی اجتماعی نیز نفوذ کرد و دو دیدگاه داغ و سرد را به وجود آورد که اولی بر نیازها ، تمایلات و هیجانهای افراد تاکید دارد، و دومی بر جنبه های معقولتر رفتار انسان نظیر تفکر و قدرت تجزیه و تحلیل او پرداخته و تاثیر این تجزیه و تحلیل بر درک رویدادهای محیط اطراف را مورد بررسی قرار داده است.
12- در حال حاضر روان شناسی اجتماعی با سه ویژگی تجربی بودن، تطبیقی بودن و کاربردی بودن مشخص می شود.
13- روش علمی با مجموعه ای از واقعیتها آغاز شده به وضع نظریه ها می پردازد و سپس دست به قیاس زده و پیش بینیهایی عرضه می کند.
14- روش علمی دارای ویژگیهایی است که عبارتند از: مبتنی بودن بر جبرگرایی علمی، استفاده از روش تجربی، ارائه تعاریف عملیاتی مفاهیم و عینیت داشتن. همچنین روش علمی دارای چهار هدف کشف روابط، تبیین روابط پیش بینی و کنترل رویدادهاست.