دزدی متداولترین جرم نوجوانان است موفت(1969Mopffatt) 500 جوان دزد را مورد مطالعه قرار داده است. در این مورد عوامل موثر عبارت بوده اند از: زمینه های دزدی در خانواده، بی توجهی والدین نسبت به نادرستی عمل، جدائی پدر و مادر ، گرفتاری و اشتغال پدر و مادر، سختگیریهای افراطی در مذهب،نا امنی، ارائه الگوها و نمونه های بد به وسیله پدر و مادر، تایید ضمنی نادرستی کودک، و یا ازدحام و شلوغی بیش از حد خانه(زیرا وجود جمعیت زیاد در خانه سبب می شود تا کودک نتواند از اشیاء متعلق به خود جدا از وسایل دیگران نگهداری به عمل آورد و در نتیجه نوعی بیملاحظگی نسبت به اشیا دیگران در خانه به وجود می آید و همین جو، مستقیما در عملکرد بچه نیز تاثیر میکند) در ضمن این کودکان معمولا در نزد معلمین به دانشآموزان تنبل شهرت داشته اند. کودک ممکن است نسبت به دیگران احساس حقارت کند، تنها به این دلیل که پول توجیبی کسب کند.
شنیدن این که کودک فقط در خانه دزدی می کند و اغلب هم فقط از مادر، بسیار متداول است معمولا علت این عمل، روابط ناسالم فرزند با مادر است این گونه دزدی، ممکن است عکس العمل پرخاشگرانه ای علیه مادر باشد. اما دزدی کودک در مدرسه، احتمالا به دلیل تاثیر گروه همسالانش می باشد البته باید توجه داشت که کاری در یک مقطع سنی طبیعی و هنجار است در مقاطع دیگر طبیعی و هنجار نخواهد بود. هیچ گاه کودک 2 ساله ای را که بدون اجازه، اسباب بازی خواهر یا برادرش را برداشته متهم به دزدی نمی کنند؛ اما هیمن کودک اگر در 10 سالگی یا بالاتر به وسائل دوستش در مدرسه، دست دراز می کند مورد شماتت قرار گرفته و به دردسر می افتد.