اشتغال و رفع بیکاری یکی از مهمترین مشکلات دولت و از جمله مسائل مهم روز کشور است به نحوی که دغدغه همه مسئولان و دست اندرکاران نظام محسوب می شود و بر همین اساس در تدوین برنامه سوم توسعه اقتصادی، جهت گیری دولت در راستای فعالیتهای است که بیکاری موجود را رفع کند و از آنجا که در جامعه ما کار کردن نوعی ارزش است بیکاری بعنوان یک ضد ارزش تلقی می شود و همه آنان که به نوعی با این معضل اجتماعی دست به گریبانند از ابتداء به چنین ضد ارزشی رنج می برند و به هر دری می زنند تا از آن خلاصی یابند با این وجود به دلیل فراهم نبودن زمین های کاری هر روز ریشه این معضل اجتماعی قوی تر می شود و چنانچه برای رفع آن در برنامه سوم توسعه اقتصادی اقدامی جدی و عملی صورت نگیرد در آینده ای نزدیک شاهد بیکارانی خواهیم بود که فراهم کردن کار برای آنها بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین به نظر می رسد که زمان بازنگری در سیاستهای اشتغال زا فرارسیده است چرا که دستیابی به اشتغال کامل نیازمند افکار نوین سیاستهای بهتر و اراده ی هماهنگ تر است. اجتماعی تأثیر ناخوشایندی دارد به گونه ای که می توان گفت بسیاری از بزهکاریها، فسادها و رفتارهای ضد ارزشی ناشی از معضل بیکاری است. کشور ما برای داشتن جامعه ای سالم که نقش جمعیت در آن بسیار چشمگیر است شناخت شرایط موجود اشتغال برای ایجاد فرصتهای شغلی جدید از اهمیت بسزائی برخوردار است. معضل بیکاری به دلایل مختلفی چون انقلاب، جنگ تحمیلی- نوسانات شدید بهای نفت و در نهایت مشکلات ساختاری در اقتصاد که دورنمای سرمایهگذاری و تولید را امیدوار کننده می نمود کشور دچار نوعی رکود بوده است. در مقطع کنونی با اینکه بیکاری همچنان مشکل آفرین است و نسبت به سالهای گذشته روند صعودی پیدا کرده ولی باید گفت که ظرفیت اقتصادی کشورمان در مورد ایجاد امکانات اشتغال که در حال حاضر دیده می شود به این دلیل بوده است که در کشور ما نوع سیاست گذاری های اقتصادی و اجتماعی به اشتغال و تولید توجه جدی ندارد این عدم توجه به دلیل انواع مزاحمت ها و سدهایی است که برای بخش خصوصی و مردمی از سوی مجموعه نظام به وجود آمده است و دولت نیز نتوانسته است شرایط تولید بهینه و خدمات بهینه را به خوبی فراهم کند. لذا چه از دید رشد و توسعه و چه از دید ایجاد امکانات اشتغال در کشور ما، خیلی سنجیده و حساب شده عمل نشده است.
یکی از مصادیق مشکل ساز و ضد اشتغال بودن قانون کار را می توان مهاجرین خارجی در ایران ذکر کرد. امروزه درکشور ما عنوان می شود که بیکاری فزاینده ای وجود دارد. در اینجا باید این سوال را مطرح کرد که این هم مهاجر خارجی چرا زود جذب کار می شوند و تقاضا برای این نیروها از سوی کارفرمایان ایرانی چرا اینقدر بالا است. برای پاسخ باید گفت که فرصت های شغلی بسیاری در ایران وجود دارد و این امر که کار غیر قانونی مهاجرین مورد تقاضای کارفرمایان ایرانی می باشد بدان علت است که آن شرایط و محدودیت های قانونی که سد اشتغال جامعه و جذب نیروی کار از سوی کارفرمایان است در مورد مهاجرین خارجی وجود ندارد. این واقعیت نشان می دهد که دولت و نظام برنامه ریزی کشور در شناخت راهکارهای موثر و اجرای صحیح وظایف خود در مورد اشتغال نیروی کار دچار مشکلات اساسی است. شکی نیست که منشأ بسیاری از مشکلات اجتماعی بیکاری است، جوانان بیکار به دلیل مشکلات اقتصادی از ازدواج فراری هستند و این به انواع بزهکاریها در جامعه دامن می زند شخص بیکار برای فرار از مشکلات و دلهره به مواد مخدر پناه می برد و برای تأمین نیاز خود اغلب دست به سرقت یاخرید و فروش مواد مخدر می زند که از این رهگذر بر تعداد دزدان و معتادان ازنظر روحی و روانی دچار مشکل می شود و آینده را تیره می بیند همین امر در دور شدن فرد از ازدواج و مسائل ناشی از آن تأثیر مستقیم دارد.