بطور کلی تحقیقات انجام شده در رابطه با حفاظه انسان وامر یادآوری معمولا" تحت تاثیر یافته هائی بوده است که به دنبال روشهای گوناگون یادآوری بوده اند . اگرچه یادآوری را در گذشته مروری آگاهانه بر حوادث تجربه شده تعریف می کردند ، اما مطالعات انجام شده یکی دو دهه اخیر وجود صور وعوامل دیگر موثر در یاد آوری را نیز خاطر نشان می سازد . یکی از این اشکال وعوامل موثر پدیده نوظهوری بنام « خلاقیت وتاثیرات آن در یادآوری » می باشد . براساس این تئوری شخص زبان آموز فقط از طریق درک عمیق پدیده ها وپردازش اصولی آنهاست که می تواند بر حفظ وبقاء حافظه خود امیدوار گردد ومطالب را به نحو احسن به خاطر سپرده ودر مواقع مقتضی بیاد آورد . به عبارت دیگر در پردازش اطلاعات جدید هر چقدر درصد تفکر خلاق بالاتر رود درصد یادگیری ومالا" درصد یاد آوری بالاتر خواهد بود.پدیده « خلاقیت و تاثیرات آن » تحت شرایط گوناگون به بوته آزمایش نهاد شده ودر طول سه دهه گذشته مورد توجه محققین بوده است . در این تحقیق تلاش شده است صحت وسقم نتایج این پدیده را در حوزه کاملا" جدیدی ( حوزه نحو ویادگیری واحدهای نحوی ) محک زده واین پدیده ( خلاقیت ) را با پدیده مقابل آن یعنی ( خواندن ) مقایسه نمائیم . فرض براین است که پدیده « خلاقیت » چون بر خلاق بودن زبان آموز وفعالیتهای ذهنی او صحه می گذارد به یادگیری بهتر ویاد آوری آسانتر منجر می گردد . برای این هدف ، دو گروه متشکل از 60 آزمودنی داشتیم که بطور تصادفی انتخاب شده وبطور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند . ابتدا یک پیش آزمون اجرا شده ومتعاقب آن جلسه آموزش وتوجیه وبه دنبال آن سه آزمون مختلف به اجراء در آمد که نتایج هر سه آزمون دلالت بر رجحان وبرتری مدل « خلاقیت » مدل « خواندن » در یادگیری واحدهای نحوی دارد.نوآوری یک هنر انسانی است و زمانی اتفاق می افتد که افراد با یکدیگر به تعامل می پردازند.انسان هسته مرکزی هر فرایند نوآورانه است. بینش ها ، دلواپسی ها و خواسته هایش سبب شکل گیری ایده های جدید و اتخاذ تصمیمات بی شماری در فرایند تبدیل این ایده ها به ارزش شده است و در نتیجه مدیریت نوآوری عمدتا فرایند مدیریت انسانها و اصول و قوانین و ممارستهایی خواهد بود که فعالیتهای انسان بر آن اساس سازماندهی می شود و این نیازمند تفکر زیاد و برنامه ریزی و آمادگی است.
نکته جالب توجه دیگر اینکه کلمه نوآوری یا innovation دربرگیرنده معانی مختلفی است .اگر از افراد متعددی بخواهید که نواوری را تعریف کنند مسلما با صدها پاسخ متفاوت روبرو می شویدکه علاوه بر داشتن وجوه تشابه مسلما اختلافات زیادی هم بین انها وجود خواهد داشت که البته این حالت در فرایند و پروسه ای که ممکن است آینده سازمان شما را تعیین کند صادق نخواهد بود. بنابراین این ضرورت در این کتاب احساس می شود که کدام نوآوری ها دارای precision مناسبی هستند و کدام نیستند لذا ما باید نوآوری را از یک مشت مفاهیم مربوطه چون خلاقیت، دانش و یادگیری متمایز نموده و هر یک را بروشنی تشریح کنیم.