موضوع خشونت و ناامنی شهری یکی از چالشهای جدی جوامع میباشد که نظر بسیاری از صاحبنظران را در فرآیند تحلیل، تفسیر و ریشهیابی آن به خود معطوف نموده است.
مهمترین خصیصه عصر جدید و قرن بیست و یکم گسترش ارتباط و فزونی سرعت در انتقال انگارههای فرهنگی در جوامع میباشد (چه مثبت و چه منفی).
خشونت و ناامنی شهری در مفهوم امروزین خود بیشتر زائیده صنعتی شدن جوامع و گسترش شهرها و تبلور کلان شهرها میباشد.
امنیت عمومی مبهم و پیچیده است، این مفهوم در مسیر حیات خود دائماً دچار تحول شده و از مفهومی به مفهوم دیگر تغییر یافته است.
در دیدگاه سنتی امنیت معطوف به تأمین فضائل و حفاظت از عاملان آن میشد و انسان منفعلانه خود را میبایست با قالب فضائل و دیدگاه فرهیختگان تطبیق میداد.
در دیدگاه مدرن، امنیت معطوف به قدرت و تأمین زندگی امن و مرّفه انسان و حفاظت از عاملان آن یعنی متخصصان و صاحبنظران میشود و نسبت به دیدگاه پست مدرنیسم معطوف به معنا در زندگی انسانی و تأکید بر لذت گرائی و معناگرایی اراده و خلاقیت انسانی است.
و با الطبع پیچیده شدن مفهوم امنیت در دیدگاه اخیر باعث گردیده که برای تأمین و تحکیم آن عدم انعطاف و بکارگیری شیوهها، ابزار و متدهای مختلف را شاهد باشیم تا قبل از هر چیز با شناسایی و شناخت عوامل ناامنی و تهدیدکننده، نسبت به مقابله و برخورد با آن عوامل و کاهش احساسی ناامنی عمومی اقدام نماییم.
یکی از خصایص عصر جدید، گسترش ارتباطات و حذف مرزها و موانع فیزیکی میباشد برخلاف گذشته ضریب اثرگذاری فرهنگی با کندی و تانی در جوامع صورت میپذیرفت در شرایط جاری به موازات تراوشات و انباشتگی فرهنگی آثار و 0خصوصیات صنفی موجود در جوامع و شیوههای بزهکاری و جرایم با سرعت و با کمترین هزینه زمانی با سایر جوامع سرایت مینماید و در حقیقت از منظر جامعه شناسی شهری نوعی وحدت جرایم اجتماعی بصورت مشابه با انگارههای شناخته شده مشاهده میگردد به تناسب با ملاحظات و ویژگیهای فرهنگی هر جامعه دارای شدت وحدّت میباشد.
مباحث خشونت شهری، جرایم حاشیهنشینی و ارتباط بین گسترش شهرکهای حومه و حاشیهنشینی با افزایش جرایم و بزهکاری و تشکیل مناطق ممنوعه در اطراف شهرهای بزرگ و کلان شهرها از جمله مباحث مهمی است که تقریباً به صورت یکسان در جوامع، اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه مشاهده میگردد.
یکی از ویژگیهای کتابهای حاضر در عرصه امنیت پرداختن به مقوله امنیتهای شهری میباشد.
از منظر بررسی زمینههای نهادی، ساختاری، سکونتگاهی و حتی روانشناختی به همراه شناسایی ضعفها و خلاءهای قانونی، مبادرت به تجزیه و تحلیل «واقعیتهای شناخته شده» نموده و راهکار پیشنهاد مینماید و علیرغم طرد و کم اهمیت جلوه دادن مثلاً «ارجحیت پیشگیری بر درمان» عملاً در بخش عمدهای از فصول تأکید بر تدابیر و سیاستهای باز دارنده و پیشگیرانه داشته «کیفر زدایی» و «پوشش دهی پلیس» را به صورت نسبی غیر مفید و ناکارآمد تلقی مینماید همین نگرش که بصورت زنجیرهای از زمینههای قبل از ورود بزه و ارتکاب جرایم تا «عدم اجرای احکام» به عنوان آخرین حلقه زنجیر پیگیری شده بر این اصل استوار است که مسئولیت پذیر ساختن والدین، به همراه پیشگیری واقع بینانه، چه از بعد اجتماعی و چه از بابت تکرار جرم، سرآغاز مبارزه علیه ناامنی انگاشته میشود و با تغییر سمت تدابیر پیشگیرانه از جمعیت شهری و داخل شهرها به سمت حومه صادر کننده بزهکاری آغاز شده و سپس با ایجاد هماهنگی، پیوستگی و انسجام میان ابزارهای پیشگیری کننده محلی با دیگر همتایان احتمالی نظیر مددکاران اجتماعی، آموزش و پرورش، حمل و نقل، مناطق آزاد تجاری، پلیس و سرانجام قوه قضائیه به نتیجه و هدف میرسد.
مهاجرت پذیری، کاهش امکان کنترل حومه شهرها و کلان شهرها، تشکیل مناطق ممنوعه و باندهای تبهکاری و صدور اقدامات خلاف با شهرها از جمله محورها و مشکلاتی است که پلیس و نهادهای ذیربط با آن مواجه میباشد و طبعاً راهحلهایی که تجویز شده از جمله تخصصی کردن و تقسیم کار، تأسیس نهادهای پلیس خاص چون پلیس شهری، پلیس برون شهری، پلیس اطفال، پلیس ملی و ...
منظم ساختن و قانونمندکردن مبارزه با خشونتهای شهری و توسل به سایر نهادهای غیر مرتبط و تأسیس یک شورای سیاستگزار به منزله متولی خاص و ویژه در این زمینه مسائلی بوده که کم و بیش در سطح کشور به عنوان راهکارهای مطرح بوده و در موارد نظرات موجهی عرضه شده است.
در زمینه بلایای طبیعی:
انسان در سراسر تاریخ شناخته شدهاش همواره توسط نیروهای خصمانه طبیعت به گونهای شدید و بیرحمانه مورد تهدید بوده است.
زمین لرزه که شاید مخربترین نیروهای طبیعی باشد، به تنهایی در سرتاسر همان هزاران زندگی را قربانی و میلیاردها دلار خسارات مادی وارد ساخته است.
خسارات ناشی از سایر بلایای طبیعی نظیر آتشفشانها، طوفانها و سیلابها نیز کمتر از خسارات زمین لرزه نیست.
اما علیرغم این امر، تنها در سالهای اخیر توجه دانشمندان به طرق کنترل و پیشگیری و یا حداقل تخفیف آثار بلایای طبیعی جلب شده است، در حال حاضر جامعه دانشمندان هدف تخفیف آثار بلایای طبیعی را در سر لوحه کار خود قرار دادهاند.
آسیبپذیری شهری چون تهران در برابر زلزله ، بعنوان مهمترین و متمرکزترین شهر کشور ایران از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.
شهر تهران با مساحت 600 کیلومتر مربع و گستردگی 1000 کیلومتر مربع (با حومه) با جمعیت 8 میلیون نفر بیشترین و بالاترین تمرکز فعالیتهای صنعتی، اقتصادی وسیاسی را در خود جای داده است.
شهر تهران با مساحت 600 کیلومتر مربع و گستردگی 1000 کیلومتر مربع (با حومه) با جمعیت 8 میلیون نفر بیشترین و بالاترین تمرکز فعالیتهای صنعتی، اقتصادی وسیاسی را در خود جای داده است.
تمرکز و افزون جمعیتی و اقتصادی در تهران آسیبپذیری این شهر را در مقابل زلزله بصورت تصاعدی افزایش داده است که توجه با آن امری ضروری و حیاتی است.
علاوه بر اینکه این شهر در قسمت شمال و جنوب بر روی دو گسل بزرگ و مهم قرار دارد و در پهنه خودداری شکستگیهای کوچک فراوانی است که بهنگام فعالیت دو گسل بزرگ دچار جنبش و جابجایی میگردد.
طبق پیش بینیهای متخصصین امر احتمال وقوع زلزلههای شدید و در نتیجه نابودی شهر هر لحظه تهران را تهدید میکند.
و با توجه به اهمیت و نقش تهران در شؤن مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خطر وقوع زلزله در شهر تهران را بایدخطر جدی محسوب گردد.
مسائل امنیتی شهر تهران از بعد انسانی: در بحرانهایی که هم اکنون در گستره جهان سایهی سهمگین افکنده است، آنچه بیش از همه، خود مینماید مسألهی جرم است و جرم هم اکنون به منزلهی سر منشاء تمامی بحرانها و هرج و مرجها بشمار میرود.
در مقابل این پدیدهی نامیمون، جوامع بشری برای ادامهی حیات شرافتمندانهی خود نیاز به محیط و فضائی سالم و ایمن دارند، جامعهای که در آن نظم باشد، ضوابطی اندیشیده حکومت کند، جلوی عقده سازیهای، ناامنیها و اضطرابها گرفته شود و همین ضرورت، پایه و اساس بروز و ظهور قوانین و مقررات موضوعه و تشکیل نهادها و سازمانهای امنیتی را به اشکال و صور گوناگون سبب میگردد.
نظر و عقیدهی کلیهی جامعهشناسان و محققان دربارهی جامعه و بقای آن بر او پدیدهی اساسی یعنی : «قانون و نظم» استوار است.
اشارهی شارع مقدس اسلام به دو نعمتی که از دیدها پنهان است و چون زائل گردد قدرشان ظاهر میشود یعنی صحت بدن و آرامش جامعه، نیز مؤید همین امر است از نظر فقهی نیز امنیت برای مسلمانان واجب کفایی شناخته شده است زیرا در هر شرایط باید عدهای در حد کفایت به انجام این وظیفهی مهم بپردازند تا جامعهی اسلامی بتواند با حیات معنوی و مادی خود و به تبع آن در مسیر رشد و شکوفایی ادامه دهد.
واژهی امنیت از دیدگاه ارزشی اسلام مفهوم گستردهای را شامل میگردد و ابعاد آن از محدودهی حفاظت از قدرتهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور، بمنظور تثبیت حکومت در امور داخلی و خارجی و جلوگیری از اقدامات غیر قانونی فراتر رفته، صیانت از مصالح جامعهی اسلامی را ضمن حراست از مقدسات مذهبی، جان، مال ، آبرو، حیثیت و اعراض مردم در مقابل هر گونه تعرض و تجاوز با اجزاءاحکام الهی، تمسک به انجام واجبات و اجتناب از محرمات و منهیات را در بر میگیرد.
هر دو پدیده یعنی: «برم» بعنوان آفت و «امنیت» بعنوان نیاز حیاتی جوامع انسانی، ضمن اینکار ریشه در تاریخ به قدمت تاریخ تمدن ملل عام دارند، بستر پیدایش علوم در رشتههای مختلف علوم انسانی اعم از جرم شناسی، جرم یابی، جامعهشناسی، روانشناسی، روانکاوی، حقوق جزا آیین دادرسی کیفری و تقسیم بندیهای گوناگون در جریان تحولات و اشکال نوین بزهکاری در سطح ملی و بین المللی نظیر جرائم جنگی، جرائم علیا بشریت، بجرائم علیه صلح، مواد مخدر، اشکال نوین خشونت، معاملات زنان و کودکان ، جرائم سازمان یافته در سطح چند کشور بویژه، سرقتها، کلاهبرداریها، تقلبات بین المللی جرائم علیه محیط زیست، تروریسم بینالمللی، جرایم رایانهای و نظایر اینها بوده است.
افزون بر آنچه که در فوق بیان گردید، لزوم مهار روند توسعهی وقوع جرم و برقراری تأمین و حفظ امنیت جوامع، تقسیمبندیهای گوناگون را در ساختار و تشکیلات سازمانهای «امنیتی پلیسی» کشورهای جهان سبب مرکز مطالعات سازمان ملل که در سال 1363 دربارهی نقش پلیس و حمایت از حقوق بشر در استرالیا، اقدام به برپایی اجلاس نموده بود، پلیس و وظایف او را چنین وصف میکند.
«حفظ صلح و نظم عمومی، حمایت از حیات، آزادی و اموال، پیشگیری از جرم، کشف جرایم، دستگیری بزهکاری و اجرای تحقیقات کیفری وظایف پلیس را تشکیل میدهند.» متداولترین نوع تقسیمبندی پلیس، تقسیمبندی براساس وظای ذاتی پلیس است که آن را به پلیس اداری و پلیس قضایی تقسیم مینماید.
پلیس هنگامی که وظیفهی اداری انجام میدهد، عملش دفع جرم و وقتی که بعنوان پلیس قضایی کار میکند عملش رفع جرم است.
نوع دیگر از تقسیماتی که در برخی از کشورها از پلیس بعمل آمده، تقسیمبندی به اعتبار هدف و تخصص است.
مانند: پلیس اداری، پلیس قضایی، پلیس جنایی، پلیس فنی، پلیس علمی، پلیس شهرداری، پلیس روستایی، پلیس ضد شورش، پلیس نظامی، پلیس راه، پلیس اطفال و نوجوانان، پلیس بهداشت، پلیس تبلیغات، پلیس جنگل، پلیس ایمنی ، پلیس صید و شکار، پلیس کوهستان، پلیس مبارزه با موادمخدر، پلیس معادن، پلیس ارتباطات، پلیس سیاسی، پلیس آب و نظایر آنهاست.
تشکیلات پلیس ایران که از زمان پیدایش که مقارن با ظهور امپراطوری مادها است تا عصر حاضر دستخوش تحولات پیدرپی بوده است، هم اکنون براساس قانون تشکیل نیروی انتظامی مصوب بیست و هفتم تیرماه سال 1369 مجلس شورای اسلامی که از ادغام کمیتههای انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، به وجود آمده است با استناد ماده 3 قانون، مزبور عهدهدار استقرار نظم و امنیت، تأمین آسایش عمومی و فردی، نگهبانی و پاسداری از انقلاب اسلامی در چهارچوب قانون مزبور و در قلمرو حاکمیت جمهوری اسلامی ایران میباشد، هر چند قانون موصوف به تفکیک وظایف نپرداخته، ولی درسازماندهی وظایف به نوعی از همدیگر جدا گرددیه است.
آسیب پذیری شهر تهران و نحوه برخورد با عوارض آن: وقوع زمین لرزهای با شدت زیاد میتواند نیمی از صنعت کشور را از بین برده و تأثیری تخریبی بر اقتصاد مملکت گذاشته و علاوه برآن بیش از 000/500 خانه را از بین برده قریب دو میلیون مجروح و کشته باقی گذارد.
هزینه تقریبی فقط بازسازی ساختمانها و شهرسازی بالغ بر 4000 میلیارد تومان میشود توجه به اهمیت آسیبپذیری در برنامهریزی اقتصادی- اجتماعی و کالبدی موجب میشود سرمایهگذاریها و تمرکزهای اجتماعی مطلوبتری انجام پذیرد و با وقوع بالایی چون زلزله از ابعاد فاجعه کاسته شود.
شهرداری تهران بهعنوان یکی از ارگانهای امدادرسانی قبل و پس از وقوع زلزله نقش حیاتی بهعهده دارد.
بدین منظور میتوان با برنامهریزی و جمعآوری اطلاعات میزان آسیبپذیری تهران را برحسب مناطق و نواحی آن به ترتیب اولویت بدست آورد.
بدین منظور روش برآورد آسیبپذیری شهر ابتدا از نظر زمین شناسی برحسب فاصله منطقه تا گسل فعال و سپس روش جهت محاسبه درجه آسیبپذیری کلی شهر پیشنهاد میشود.
اهم اقلام اطلاعاتی در این رابطه عبارتند از: 1- تعیین محل انواع گسلها و حریم آنها 2- تعیین ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله در سطح شهر 3- تهیه نقشه تراکم جمعیت شهر (مراکز تجمع جمعیت) در ساعات مختلف روز 4- تهیه نقشه تراکم ساختمانی 5- تهیه نقشه راههای ارتباطی شهر 6- مشخص نمودن اماکنی که در صورت بروز زلزله شدید،میتوانند ایجاد حوادث ثانویه بنماید.
از جمله محل پارکها، پلها، کانالهای آب و فاضلاب، منابع آب، انبارهای سوخت، گاز، مهمات و اماکنی کادر آنها احتمال نشت گازهای سمی، مواد شیمیایی، مواد رادیواکتیو و یا آتشسوزیهای بزرگ وجود دارد.
7- تهیه وضعیت تراکم ترافیک در نقاط مختلف شهر و در ساعات متفاوت شبانهروز 8- تعیین وضعیت و محل منابع غذایی، سوختی و دارویی شهر 9- تهیه نقشه منابع آب مشروب و سیستمهای آبرسانی مربوطه 10- تعیین وضعیت بیمارستانها از نظر محل استقرار، استحکام ساختمان، تعداد تختهای بیمارستانی و امکانات درمانی که با توجه به وضعیت مکانی و استحکام ساختمانی هر بیمارستان انتظار میرود پس از حادثه در دسترس باشد.
11- تعیین محل ایستگاههای آتشنشانی 12- تعیین محل ایستگاههای نیروهای انتظامی 13- تعیین محل فضاهای سبز و دیگر فضاهای باز به همراه مسافت مفید هر یک 14- مشخص کردن کمیت و کیفیت ابزار و ماشین آلاتی که در مراحل امداد و امکان موقت میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، به همراه تعیین محل استقرار آنها 15- تعیین فلرفیت و توان مناطق حومه و شهرهای نزدیک اطراف جهت پشتیبانی و امداد 16- تعیین وضعیت فرودگاههای توان و حومه و زمینهایی که بتوان جهت فرودگاههای موقت هلیکوپتر مورد استفاده قرار داد.
6 عامل مؤثر در آسیبپذیری مناطق 22 گانه شهر تهران: عامل اول: محل گسلهای عبوری از تهران و محل آنها با بررسی مسیر گسلهای عبوری از شهر ملاحظه میشود که مناطق شمالی تهران شامل تماس منطقه 1، شمال مناطق 8، 2، 3، 4، 22 و مناطق جنوبی شامل منطقه 20 و 19 و جنوب منطقه 18 روی گسل اصلی تهران قرار دارند.
گذشته از آن سایر مناطق شهر بر روی گسلهای کوچک فراوانی قرار دارند.
در این رابطه میتوان مناطق مختلف شهر را از نظر آسیبپذیری درجه بندی نمود در جدولهای تهیه شده از طرف سازمانهای ذیرربط درصدهای هر یک از مناطق مشخص گردیده است.
عامل دوم: تراکم جمعیتی در مناطق مختلف عامل سوم: راههای ارتباطی اصلی درون شهری نزدیکی و قابلیت دسترسی هر منطقه به بزرگراههای شهری از فاکتورهای مهم درون شهری محسوب میشود.
عامل چهارم: محل استقرار امکانات بیمارستان تعداد تختهای بیمارستانی عامل بسیار مهمی در تعیین میزان آسیبپذیری یک منطقه محسوب میشود.
عامل پنجم: محل ایستگاههای آتش نشانی و کمکهای امدادی عامل ششم: محل پارکها در سطح شهر تعاریف و اصطلاحات امنیت: امنیت: به معنای فراغت از هرگونه تهدید، تعرض به حقوق و آزادیهای مشروع و قانونی شهروندان است و از سه لایه اصلی و متکامل تشکیل شده که عبارتند از: امنیت فردی، امنیت اجتماعی و امنیت ملی امنیت فردی: حالتی است که به موجب آن فرد در پناه قانون و برخوردار از حقوق شهروندان از هرگونه تهدید، تعرض و تعدی دیگران میتواند از مجاری قانونی و در محاکم صالحه احقاق حق میکند.
امنیت اجتماعی: حالت فراغت همگانی از تهدیدی است که رفتار غیرقانونی یک فرد، یک سازمان یا دولت ممکن است در تماس یا در بخشی از جامعه پدید آورد.
امنیت ملی: حالتی است که به موجب آن ملتی فارغ از ترس و تهدید از دست دادن نظام حکومتی، هویت ملی، زبان، دین و ارزشهای فرهنگی خود سرمیبرد.
اساس امنیت فردی با افزایش امنیت اجتماعی افزایش مییابد و امنیت ملی نقش تعیین کنندهای در امنیت فردی و امنیت اجتماعی دارد.
شهر چیست؟
برای جغرافی دانان، قبل از هر چیز، شهر به عنوان فضای جغرافیایی و در معنای اخص کلام فضای شهری مطرح است.
فضایی که سکونتگاههای متمرکز انسان را در بطن خود جای داده است.
برای جغرافی دان شهر بر حسب اشغال آگاهانه ی فضایی از طبیعت مفهوم پیدا میکند که به مقتضای تکنیک متداول زمان، انسانها آن را در اختیار میگیرند و بر همین اساس اولین عاملی که مشخص کننده شهر است، موقعیت جغرافیایی و دومین عامل مقرر مکان و یا به عبارت روشنتر نقشگاه شهر است که موقعیت شهری میتواند آن را تقویت یا تضعیف نماید.
برای جغرافی دانان، شهر فضای پویایی، رفت و آمد و حرکت انسانهاست و این فضا خود را با تکنیک دوران معاصر و وسایل نقلیه سازگار کند.
علاوه بر این، شهر فضای زینتی و سکونتی ویژهای است، خانههای شهر فشرده و بیشتر در ارتفاع ساخته میشوند و یکی از وجوه تمایز آن بار روستا همین است.
تعریف جامعی از شهر که بتواند شامل کلیه شهرهای جهان نباشد مشکل است، بنابراین جغرافی دانان هر یک باشم خود شهر را تعریف کردهاند که فاصله آن را در کتابهای «ژرژنابو» جغرافیدانان فرانسوی میتوان به شرح زیر دید: به نظر «فردریک ریشتوفن» شهر اجتماعی از انسانها در مکان معینی است که حیات مادی آنان از فعالیتهای غیر زراعی به ویژه از راه بازرگانی و صنعتی تأمین میگردد.
«ژان برون» و پیرفونتن» معتقدند که شهر جایی است که اکثریت مردم آن، بیشتر خود را داخل منطقه شهری میگذرانند و روستا جایی است که مردم اکثریت وقت خود را در خارج از قلمروی مسکونی خود بسر میبرند.
این تعریف بر اساس برنامهی کارروزانه است.
«واگنز» میگوید شهرها محل تجمع تجارت جهانی است، گرچه شهری نیست که در آن تجارتی نباشد.
«راتزل» میگوید یک شهر عبارت است از اتحاد انسانها و ساکن انسانی که سطحی را میپوشاند و بر سر راههای مهم تجارتی قرار دارد.
مفهوم امنیت: مفهوم امنیت قدمتی با وسعت تاریخ بشر و از جهتی بر مفهوم «اجتماع» و «جامعه» تقدم دارد.
این مفهوم به تدریج وبا توسعهی بشری تحول و ابعاد تازهای یافته است، با گونهای که امروزه امنیت را در توسعه (ونه اسلحه)، سراغ میگیرند.
تأمین امنیت با عنوان اساسیترین وظیفهی حکومت شناخته شده است.
قرآن با عنوان قانون اساسی و دستورالعمل حیات معتدل انسان و جامعهشناسی، به این امر توجه خاصی داشته و بر آن در تأمین سعادت و آخرت انسان تاکید کرده است.
ایمان، امنیت و امانت همه در این راستا قابل فهم هستند.
بحث «امنیت» ربط وثیقی شیخی با مفهوم و ماهیت «حکومت» دارد، در علم سیاسی مقصود از «حکومت» آن است که باید چه اموری انجام گیرد.
در اینجاست که مفهوم امنیت مشخص میشود.
در دنیای متمدن غربی که براساس تفکر که لیبرالی شکل یافته تنها امر مهم حکومت، تأمین امنیت است.
در هر دو نوع رویکرد اندیشهی غربی به امر حکومت اشاره شده، که در اولی همه چیز آزاد است و دخالت عمدهای در امور دیگر با جز امنیت ندارد «حکومت و لفر» نوع دوم عمدتاً بر محیط و برنامههای عمومی مثل بهداشت، آموزش و ـــ تکیه دارد.
در حکومت ولفربعد امنیتی مهم است، اما در حالت دوم اگر چنان چه حداقل مایحتاج عمومی تأمین نشود، امنیت جامعه با ذخله میافتد، تعریف دقیق شهر چیست؟
ممکن است این سؤال مطرح شود، با وجود این که واحد یا مقیاس اندازهگیری دقیق و مشخصی موجود نیست؟
چرا سخن از واقعیاتی به بیان میآید که ذکرشان جز کسالت نتیجهای ندارد.
شاید به همین دلیل است که تعریف واحدی از شهر ارائه نشده است.
در اروپا معیار، معیار رسمی اداری است که در روزنامه رسمی کشور مندرج است.
بافت شهر شامل شهربانیها یا فرمانداریها است یا آنچه منظور مقامات سیاسی است.
اما در بسیاری از جوامع غربی ترجیح برمنابحلهی جمعیت است.
تا شهری موجودیت پیدا کند.
طبق آماری که متخصصان آمار ارائه کردهاند، در فرانسه دو هزار سکه، در جای دیگر پنج یا دههزار سکه ضابطهی براورد یا ارزیابی که از اقتصاد و زندگی اجتماعی به عمل میآید نیز اضافه شود.
خط ادامه ساختمانها که در فرانسه مقیاس تشخیص بافت شهری بشمار میآید، کمتر از دویست متر بین دو ساختمان است.
پایین بودن فعالیت کشاورزی که مقیاس آن بین 10-30 درصد برحسب مورد است، به عنوان ملاک طرح است.
ما نیز مانند مؤسسه ملّی آمار و مطالعات اقتصادی، مفهوم شهر را به عنوان «واحد شهری» یا «منطقهی تجمع صنعتی و شهری» کنار میگذاریم.
ذکر این نکته لازم است که مفهوم منطقهی تجمع صنعتی و شهری را مؤسسهی مذکور در 1962 بیان کرد و منظور از آن تعیین منطقهای وسیع شامل «واحدهای شهری» بود.
سفرهای روزانه از محل زندگی با محل کار و برعکس، تراکم جمعیت غیرکشاورزی و تعداد و اندازهی مؤسسات صنعتی، بازرگانی و اداری در داخل این مفهوم قرار دارند.
در واقع درواری این ابهامات یک واقعیت آشکار وجود دارد و آن این است که وقتی شهر در همه جا و باهر مقیاس وجود دارد، یافتن یک معیار واحد کار مشکلی است.
به عبارت دیگر، از وقتی شهر با هدف گسترش یافتن از حالت بسته بودن، که غالباً معصور به دیوار بود، خارج شد و حاشیهنشینی به وجود آمد، هر تلاش در جهت فهم درست آن چندان نتیجهای نداد.
در شرایطی که به حکم تقسیمبندی جغرافیایی باید قسمتهای مختلف اداری را با تحمل مشکلات زیادی جمع وجور کرد، کار پیچیدهتر شاید غیرممکن به نظر میآید.
شهر مارپیچی از دیرباز در محدودهی جغرافیایی بزرگی قرار گرفته است، در حالی که پایتخت فرانسه باید در برابر تقسیمبندی بالغ بر هشتصد منطقهی شهرداری قرار گیرد.
علاوه بر این وقتی حومههای آن را در نظر گیریم، به این نتیجه میرسیم که تجمع شهری با واحدهای فراوان آن، به معنی نوی مرگ برای شهر است بحث مناطق شهری را به طور موقت با این جمله، پایان میبریم که جوامع شهری بیآنکه موجودیت شان به آنها وابسته باشد، درگیر الگوها و تعریف هستند.
دوران نیازها و انتظارات در مناطق شهری: شهر امروز، هرگز تا این اندازه حاصل بیم و امید نبوده است.
از عهد قدیم شهر بادموکراسی و فرهنگ تعریف میشد.
پدیده صنعتیشان به شیوه غربی مترادف با پیشرفت فنی و توسعهی اقتصادی حالت دیگری به آن داد.
نیما دهم قرن بیستم نیز به این ارثیه تاریخی به جهانی را اضافه کرد.
اولین نتیجهی آن تقسیم نابرابر شهرت رشد در مقیاس شهر و جهان بود.
ظهور نامتعارف جامعه مصرفی، ارضای نیازها، خواستههای مادی و معنوی به روال عادی و طبیعی رابینه شخص و فردی داد.
اما انقلاب شهری در زمان معاصر افقهای بهبود زندگی مادی و معنوی را به بسیاری از جوامع نوید میدهد به گونهای که بیآنکه طبقات اجتماعی را در جامعه حذف کند، مرزهای قابل نفوذی بین آنها ایجاد میکند.
بنیانهای آزادی و دموکراسی را تحکیم میبخشد و موجب توسعه و رشد اقشار متوسط میشود.
این امیدها و نویدها از این پس منحصر با غرب است.
در خلال چند دههی اخیر، افول کمونیزم (شرق و ابعاد و جلوههای مختلف تراکم شهرنشینی در جهان سوم این قصور را به وجود آورد که در این منطقه از جهان نیز شهر مترادف با پیشرفت و آزادی خواهدشد.
و در انجام بدون این که ظرفیت تولیدی شهر را نادیده گرفته باشیم و بیآنکه فراموش کنیم که ظرفیت شهر همچنان منابع نوآوری، اطلاعات ارتباطات را افزایش میدهد، باید اضافه کنیم که در زمان حاضر همان ابهت اولیهی خود را که ترکیبی از سیاست و تمدن بود و صنعت آن را بی رحمانه مدفون ساخته بود، باز مییابد.
میتوان گفت شهرداری ارزشهای انسانی را جهانی میکند با این حال این پیروزی خالی از بیم و نگرانی هم نیست.
و این که شهر مجموعهای از تنشها، اصطحکاکها و برخوردهایی است که بر سرزمین صورت میگیرد و تضادها و برخوردهای فکری و ایدئولوریسکی، نا هماهنگیها و ناسازگاریهای طبیعی را به داخل فضاهای شهری متمرکز میکشاند.
با کمی دقت متوجه میشویم که از بیروت تا سارایو و جنگها در شهرها و برای به چنگ آوردن شهرها به رده میافتد.
بیمها و نگرانیها جلوههای دیگری نیز دارد.گ پیادهروهای مملو از کودکان خردسال در شهر مانیل، کودکان دستمال به دست در قاهره که از طریق پاک کردن شیشهی اتومبیلها و نظایر بررسی امنیت شهری، شهرستان تهران امنیت شهری از بحثهای علمی، فنی، کاربردی و اداری مهمی است که اکنون به صورت یک موضوع میان دانشی و فردانشی جامع اکنون نگر و آینده در چارچوب جامعهشناسی شهری، حقوق، جغرافیا، علوم انتظامی- امنیتی و نظایر آنها بررسی میشود این مهم با سرنوشت آحاد شهروندان کل نظام اجتماعی و اقتصادی کشور و شهر، به ویژه شهر تهران در ارتباط است.
کلانشهر تهران کانون برترین ارزشهای معنوی و مادی کشور و مرکز مهم فعالیتها و فرصتهای اجتماعی، انباشت مایه و نخبگان است و مهم به سزایی در توسعهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور دارد اما متأسفانه گرفتار طیف گستردهای از مسائل امنیت ستیز اجتماعی از قبیل افزایش و هجوم فزایندهی جمعیت از شهرها و روستاها، گسترش پویای نابرابریهای دردناک اجتماعی و اقتصادی و پیامدهای آن، کمبود عدالتاجتماعی، فقدان شرایط مساوی زندگی، انجام گستاخانهترین بزهکاریها، جرایم تبهکاریها و نابهنجاریهای اخلاقین ناموسی،وجود ناپاکیهای روحی و مفاسد اجتماعی، اعتیاد، دزدی، خیانت، کودکان خیابانی فحشا و سازمانهای پلید و اماکن فساد،و بسیاری از آسیبهای اجتماعی و دیگر نیز هست، که از ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی و شخصیت انسانها به میزان قابل ملاحظهای جلوگیری میکند.
طبعاً راهحل قطعی و نهایی این معضلات از عمدهی دستگاههای مدیریت شهری تهران، که از جهاتی دچار کمبود صلاحیت و منابع لازم هستند به آسانی برنمیآید.
این ناتوانی، پیروزی بر مسائل و معضلات امنیت شهری را دشوار میسازد و مابیش از پیش به مطالعات بنیادی و کاربردی عمیق و تحقیقات گسترده در این زمینه و توجه به نتایج آن نیاز داریم.
انجام این کار از سویی هم زمان با تغییرات ساختاری – کارکردی و تقویت بنیهی کارشناسی و تجهیزاتی سازمان ناجا برای رویارویی بهتر با عوامل امنیت شکن تهران بود و انتشار آن هم از سویی مصادف است با لزوم بازنگری در توسعهی تأمین و تجهیز مطلوب این نیروها جهت مواجههی کارآمدتر با معطلات گوناگون امنیت شهری و رویدادهای پلید در سطح تهران بزرگ، به ویژه حاشیههای شهر.
از سویی دیگر نیز همزمان است با جستوجوی راهحلهای امنیت اجتماعی شهر تهران از سطح محله تا شهر، در چهارچوب برگزاری «همایش ملی – کاربردی توسعهی محلهای: چشم انداز توسعهی پایدار شهرتهران» و همایشدیگر، که با دغدغهی خاصی از طرف مراکز مطالعات و تحقیقات اجتماعی و فرهنگی برگزار شد و نتایج حاصله در جریان انتشار از طریق مجلات و کتب مربوطه میباشد.
اینک قضیهی امنیت از زمان اشغال و ناامنسازی افغانستان و عراق در برخی از شهرهای بزرگ جنوب شرقی و جنوبغربی کشور ما، با توجه به حوزههای فرهنگی مشترک، ابعاد منطقهای برون زایی به خود گرفته و در نتیجه بخشی از وقت، نیرو، امکانات و ظرفیتهای فکری، مالی و تشکیلاتی و انسانی قوای امنیتی ما را میرباید.
نیروهای سلطهگر و ستمگر جهانی درگیر در این کشورها با همراهی نیروهای غافل داخلی، مدتی است بغضهای انباشته خود را به صورت سلاحهای خشونتزا میگشایند وقتی به حریم حرمهای قدسی شهرهایی مقدس تعدی میکنند و امنیت و آسایش را از زائرین و پیروان آنها هم ربوده است.
ایجاد ناامنی، هرچند هم موقت، کیفیت را از محیط زندگی، با ویژه در محیطهای شهری، میستاند و شرایط یک زندگی آرام و بروز فضیلتها و آزادگیها را از میان میبرد.
عملیات آسایش برانداز، آرامش قلبی مردمان شهرها را با هم میریزد و آنها را مشوش و پریشان میکند.
پس حوزهی امنیت مغرب نیروهای اهریمنی تأکید شده است.
این مسئله چالش بزرگی در برابر سازمانهای امنیتی ماست.
بدون امنیت و هماهنگی نیرو ملی ایجاد کنندهی امنیت خصوصاً در شهرها نا محیط مساعدی جدای آزادی، آزادمردی، عدالت و رشد فضائل و کرامتهای انسانی فراهم میآید و نه شرایط زندگی انسانی در جامعه وجود خواهد داشت.
امنیت در چارچوب جغرافیای جرم، که ساختارهای فضایی و فرایندهای بزهکاری و عوامل اثرگذاری که کنشها، رفتارها و کردارهای مبنایی را در میان گروههای اجتماعی برانگیخته، پدیدآورد.
و زمینههای بروز و ظهور آنها را در حوزههای شهری با کیفیت خاصی فراهم میآورند.
میگنجد، اما در مسئلهای امنیتکاربردی، در کنار مبارزه با بزهکاری و عوامل امنیت زدا، انسان، رفاه او و روابط متعادل و متوازن او با محیط زیست (طبیعی و انسانی) کانون هرگونه اندیشه امنیتی است.
امنیت، بهویژه در شهرها، باید در خدمت تخمین کیفیت زندگی مناسب با شأن انسان و شکوفایی شخصیت او باشد.
به گونهای که در برنامهریزیهای گوناگون مشارکت کنند و عوامل ناامنیساز جامعه را بزداید، بنیادهای طبیعی محیط زیست را به بهترین وجهی تأمین کند، شرایط زیستی سالم را در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، اداری، فرهنگی و فضایی،به دور از نابرابریها و آلودگیهای هوایی، صوتی، ترافیکی و بزهکاری و شمار از فضاهای سبز و استراحتگاهی فراهم کند و گسترش دهد.
پرسش بزرگ در زمینه ایجاد امنیت و پیشگیری از رویدادهای بحرانی و جرم نیز این است که آیا در شهرهای بزرگ چنین شرایطی فراهم است؟
اگر چنین نیست علت جای خالی کارشناسان خبیر و خصیر امنیتی در اداره امور کشوری و به ویژه شهری است.
از این رو در بسیاری از شهرها خصوصاً در تهران ابعاد مثلهی امنیت شهری و گسترش فعالیتهای محرمانه روز به روز به موازات گسترش شهر، پیچیدهتر میشود در حقیقت باید با جدیت بیشتر عرشههای علمی ذیربط، دانشگاهی و مؤسسات ذیصلاح- ادارهی کشور را، در همکاری و هم اندیشی برای درک و یافتن راهحلهای پیشگیری از ایجاد و بروز این مسائل درگیر کرد.
همچنین ابعاد هراسناک آسیبهای امنیت کلانشهرهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا را نیز از لابهلای گزارشها و مطالعات به شیوهی علمی بررسی نمود و از تجارب آنها در مقابله با معضلات امنیت اجتماعی شهر تهران استفاده کرد.
طبیعی است با آگاهانه و خرمندانه علل درونزایی نیمه هویدای مسائل امنیت شهری در در نظر گرفت و دیده بانی علمی و واقعبینانهی عوامل و اقدامات امنیت شکن، پریشان ساز و آشفتگیآفرین نیمهی پنهان برون زای آن را نیز از نظر دور نداشت.
زیرا چارهی کار در جامعهی باز،برخورد ریشهای و خشکانیدن سرچشمههای مسئلهزای امنیت شهری با مشارکت آگاهانه و فعالانه مردم است نه پناه بردن به ساختمانهای بلند مرتبهی محفوظ و محله یا مجتمعهای زیستی محصور در ودربندار که بیشتر توسط گروههایی از مردم شمال تهران ساخته شده زیاد میشود.
نتیجهگیری در مورد امنیت شهر تهران بررسی نحوهی توزیع جمعیت کشور در سال 1375 هـ .
ش نشان میدهد از کل جمعیت کشور تعداد 789/817/36 نفر 3/61 درصد در نقاط شهری ساکن هستند.
استان تهران با 239/176/11 نفر پرجمعیتترین استان کشور است.
جمعیت این استان در فاصله دههی 75-65 هـ..
ش به میزان 5/2 درصد رشد داشته است.
1/84 درصد از جمعیت استان از نقاط شهری و 9/15 درصد در نقاط روستایی اقامت دارند.
ترخ رشد جمعیت در نقاط شهری استان 2/2 درصد و در نقاط روستایی 2/4 درصد بوده است.
بررسی جمعیت شهری و روستای شهرستانهای تهران در فاصلهی سالهای 1370 و 1375 هـ.ش بیانگر رشد جمعیت در اکثر نقاط شهری شهرستانهای این استان با استثنای شهرستان ری است.
رشد جمعیت شهری بیشتر در شهرهای همجوار شهر تهران مشاهده میشود.
به طوری که نقاط شهری شهریار، ورامین، ساوجبلاغ و اسلامشهر به ترتیب با 21 درصد، 2/11 درصد و 5/14 درصد و 9/2 درصد رشد مواجه بودهاند.
نقاط رشد، افزایش جمعیت قابل ملاحظهای را نشان میدهند.
افزایش جمعیت در نقاط روستایی اطراف شهرها موجب تبدیل این نقاط به مناطق شهری و یا ادغام این نقاط در شهر اصلی میشود.
رشد جمعیت در شهر تهران به صورتی بارز تأثیر خود را بر رشد کالبدی شهر نمودار ساخته و به وجود آمدن شهرکها و نقاط جمعیتی اطراف تهران از تأثیرات مشهود آن است که مشکلاتی را ایجاد کرده است.
طبق سرشماری سال 1375 هـ..ش بالغ بر 21 شهر در اطراف شهر تهران وجود دارد.
بیش از 17 شهر با جمعیت بیش از ده هزار نفر به صورت اقماری در اطراف تهران قرار دارند و بین آنها، کرج، اسلامشهر،قدس (قلعه حسن خان)، قرچک و ورامین دارای جمعیت چندهزار نفری هستند.
رشد جمعیت در شهرهای اقماری و نقاط جمعیتی اطراف تهران علاوه بر این که باعث نابودی اراضی کشاورزی منطقه گردیده، موجب شده است روز به روز شهرک ها و نقاط متمرکز جمعیت گسترش بیشتری یابند و زمینهای کشاورزی به مسکن تبدیل شوند.