دانلود مقاله چگونه می توان اقدام به خودکشی را در بین دانش آموزان کاهش داد

Word 80 KB 28250 24
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مرگ کودکان یا نوجوان از طریق خودکشی واقعه ای تکان دهنده است .

    اندوهی که از خودکشی یک نوجوان به انسان دست می دهد ،احتمالا“ از خودکشی یک بزرگسال یا حتی مرگ یک کودک براثر سرطان یا حادثه رانندگی شدیدتر است .

    خوشبختانه ، این نوع خودکشی ، بویژه درمیان کودکان خردسال نسبتا“ نادر است .

    معمولا“ به مرگی که پیش از 15 سالگی روی می دهد و خود شخص موجب آن باشد ، خودکشی دوره کودکی       می گویند چنین مرگی بین 15 تا 19 سالگی خودکشی دوره نوجوانی نام دارد .

    تعداد بسیار اندکی از کودکان زیر 12 سال اقدام به خودکشی می کنند ، اما میزان خودکشی بین سالهای 12 تا 19 سالگی به شدت افزایش می یابد .

    ازجایی که بسیاری از خودکشیها حادثه تلقی می شود ، بر آورد میزان واقعی خودکشی ، احتمالا“ نشانگر آمار واقعی آن نیست .

    اقدام به خودکشی معمولا“ بیشتر از خودکشیهای موفق است .

    افزون براین تصور می شود امکان کمی وجود دارد که هدف از اقدام به خودکشی نوجوانان و کودکان درواقع کشتن خودشان باشد .

    خوردن دارو یا قرص ، رایج ترین روش اقدام به خودکشی بویژه در مورد کودکان بزرگتر است        ( هاتون ، 1982 ) حتی اگر قصد کودک کشتن خود نباشد ، احتمال این خطر را می رود که تصور نادرست کودک منجر به مرگ وی شود .

    ازاین رو درمانگران تمایل دارند اقدام به خودکشی را امری جدی بپندارند .

    علاوه براین ، در صورتی که برای درک مسائل کودک و کمک به او اقدامی صورت نگیرد ،  این امکان وجود خواهد داشت که در آینده گرفتار مشکل روانی شود یا دوباره دست به خودکشی بزند .

    خودکشی از دید گاه کسی که به این کار دست می زند ، یک فریاد کمک خواهی است .

    تصور می شود مخاطب این فریاد بیشتر خانواده و دوستان هستند تا نهادهای دیگر .

    پیدا ست که انگیزه اقدام به خودکشی درنوجوانان ازیک یا چند عامل مایه می گیرد ، رهایی از احساس فشار ، خلاص از محیطی که به فرد فشار می آورد ، راهی برای نشان دادن نومیدی به دیگران .

    تلاش برای جلب پشتیبانی دیگران ، یا تلاش برای تغییر دادن دیگران .

    اگر فرض کنیم خودکشی توسل جویی به کمک خارجی نیست .

    احتمالا “ به توجیه این موضوع کمک خواهد کرد که ، چرا زمانی که برای درمان این افراد اقدام می شود ، شرکت آنان در برنامه درمانی مؤثر و با قدرت نیست ، و نیز چرا این نوجوانان اغلب اقدام به خودکشی خویش رادست کم می گیرند .

    چه عواملی موجب می شود که کودکی به نقطه ای برسد که اقدام به خودکشی کند ؟

    همان گونه که درمورد بزرگسالان دیده می شود پیداست که خودکشی همیشه با افسردگی واحساس نومیدی درارتباط نبوده است .

    درواقع ،درمیان افرادی که دچار افسردگی نیستند همچنین به نظر نمی آید که درطول دوره بیماری روانی ، دراقدام به خودکشی تأثیری داشته باشد .

    بدین ترتیب پیداست که بودن درمحیطی که هرج و مرج واز هم گسیختگی مدتهای مدید ادامه داشته و نیز ازدست دادن یا جدا شدن از افرادی که برای کودک بسیار عزیزند می تواند اقدام به خودکشی را درکودک تسریع کند.

    طبق آمارهای بدست آمده از خودکشی سن افراد کمتر از 15 سال بوده و آمار به این شرح است .

    80 درصد از خانواده های متعارض بوده اند

    25 درصد با قانون درگیر بوده اند

    50 درصد هرگز پدر واقعی خود را نیافته بودند

    75 درصد تا هنگام رجوع به خدمات روانپزشکی , با پدر واقعی خود زندگی نکرده بودند .

    15 درصد از فقدان طولانی پدر یا ناپدری در اثر مرگ , رنج برده بودند .

    85 درصد متحمل جدایی طولانی از والدین یا یکی از آنها بوده اند .

     

     

    انگیزه من چه بود ؟

    چند سال پیش در آموزشگاه راهنمایی یکی از روستاهای منطقه سملقان مشغول به کار بودم که 4 کلاس راهنمایی و یک کلاس اول دبیرستان داشت .

    حدودا“ 140 تا دانش آموز داشت .

    سالن و فضای صحن حیاط آموزشگاه نسبتا “ بزرگ بود کلاسهای بزرگ و خیلی سردی داشت .صحن حیاط آموزشگاه آسفالت نبود ودرواقع برای ورزش محیط مناسبی نبود .

    کادر دفتر آموزشگاه تشکیل می شد ، از مدیر ، معاون ، دفتر دار ومربی پرورشی که فقط 12 ساعت درآن آموزشگاه بود و رابطه کلیه همکاران باهم خیلی صمیمی بود ، همه همکاران از مشکلات همدیگر اطلاع داشتند 

    چند سال پیش در آموزشگاه راهنمایی یکی از روستاهای منطقه سملقان مشغول به کار بودم که 4 کلاس راهنمایی و یک کلاس اول دبیرستان داشت .

    کادر دفتر آموزشگاه تشکیل می شد ، از مدیر ، معاون ، دفتر دار ومربی پرورشی که فقط 12 ساعت درآن آموزشگاه بود و رابطه کلیه همکاران باهم خیلی صمیمی بود ، همه همکاران از مشکلات همدیگر اطلاع داشتند .

    اگردر کلاس دانش آموزی مشکل می داشت درزنگ تفریح درحضور کلیه همکاران بیان می شد حتی یکی از همکاران که از اهالی همان روستا بود و احتمال داشت روستائیان دیگر هم از اون مشکل اطلاع پیدا کنند .

    من همیشه احساس می کردم دانش آموزان می ترسند به راحتی مشکلاتشان را بیان کنند .

    چون مطمئن بودند که اهالی روستا متوجه می شوند ومن دبیر حرفه وفن وهنر بودم و برای پرشدن ساعت تدریسم ، تدریس درس پرورشی سوم راهنمایی یک کلاس به عهده من بود .

    یکروز درکلاس متوجه شدم دانش آموزی به نام سمیرا سرش را روی میز گذاشته ، علت را ازش پرسیدم ،گفت حالت تهوع دارم ،رنگ و رویش پریده بود بهش اجازه دادم که از کلاس بیرون بره ، بعد از اینکه زنگ کلاس خورده شد پیش دانش آموز رفتم ، هنوز رنگ و رویش پریده بود .

    بالاخره با صحبتهایی که با اوکردم متوجه شدم خودکشی کرده ، چه چیزی باعث شده بود که دست به خودکشی بزند ؟

    به دنبال علت مسئله برآمدم .

    با مطالعه منابع وصحبت با خانواده اش و همکارانم دلایل این مشکل را چنین یافتم : 1- عوامل خانوادگی : خانواده محل تأمین امنیت عاطفی روانی افراد می باشد و در خانه است که کودک ونوجوان یاد می گیرند ، چگونه دیگران را دوست بدارند تا دوست داشته شوند .

    موقعیت های نامطلوب زندگی و شرایط نامطلوب زندگی ناشی از مسائل مادی ، ناخشنودی در روابط بین فردی و مسائل تندرستی شدید ، احتمال خودکشی را بالا می برند .

    اما این موقعیت های ناجور زندگی به تنهایی توضیح کافی برای خودکشی ارائه نمی کنند .

    افراد بسیار دیگری باهمان گونه مسائل و به همان شدت مواجه می شوند بی آنکه خودکشی را به عنوان راه فرار انتخاب کنند .

    احتمالا“ اکثر آنها حتی به فکر آن نمی افتند .

    2- روابط اجتماعی : اصیل دورکیم ، دریکی از منظم ترین مطالعات خودکشی ، فقدان روابط عمیق با دیگران راعلت اولیه خودکشی معرفی می کند .

    دورکیم درمطالعات خود این نتیجه گیری را به عمل آورد که قویترین عامل دور کنند خودکشی احساس تعلق وهمانند سازی با دیگران است .

    تمایل به خودکشی را میتوان همچون ابراز افراطی تمایل به فرار از آنچه که ظاهرا“ مسائل غیر قابل حل یا یک وضعیت غیر قابل تحمل است تبیین کرد .

    اگر فرد احساس ایمنی اجتماعی را ازدست بدهد و خود را در طبقه اجتماعی موجود ناچیز و حقیر بشمارد برای رهایی ازاین احساسات و با توجه به انگیزه های زیر دست به خودکشی می زند .

    رهایی از فشار خلاص شدن از محیطی که به فرد فشار می آورد .

    رهایی برای نشان دادن نومیدی به دیگران .

    تلاش برا ی جلب پشتیبانی دیگران .

    تلاش برای تغییر دیگران .

    3- افسردگی و نا امیدی : حالتی که بیش از همه قبل از خودکشی مشاهده می گردد افسردگی است بین افراد افسرده ، ناامید ی نسبت به آینده ( حتی فراتر از خود افسردگی ) به نظر می رسد عامل تعیین کننده تر اقدام به خودکشی است .

    توصیف وضعیت موجود : دانش آموز مورد مطالعه ما درمدرسه راهنمایی یکی از روستاهای منطقه سملقان درکلاس سوم راهنمایی مشغول به تحصیل است .

    کلاس سوم (( الف )) دارای بیست و پنج دانش آموز است .

    مورد مطالعه ما ، سمیرا، دختر 15 ساله می باشد .

    از ابتدای سال متوجه شده بودم که خیلی کمرو، گوشه گیر و منزوی است و در برنامه های صبحگاهی شرکت نمی کند علاقه ای به فعالیت های ورزشی ندارد ، خیلی آرام حرف می زد .

    یکروز متوجه شدم که رنگ و رویش پریده سرش را روی میز گذاشته و با کسی حرف نمی زد .

    با سئوالاتی که از او پرسیدم متوجه شدم خودکشی کرده .

    برای بررسی مشکل او درصدد جمع آوری اطلاعات برآمده و از افراد مورد نظر از وضعیت او اطلاعاتی بدست آوردم .

    منابع دوستان دانش آموز خانواده سمیرا مشاهده رفتار موجود در کلاس و خارج از کلاس همکاران خودم روشهای گرد آوری اطلاعات : بعداز اینکه متوجه مشکل او شدم سئوالاتی از دوستانش کردم متوجه شدم که او کم صحبت و خیلی گوشه گیر است ودر فعالیت های جمعی شرکت نمی کند با مربی پرورشی او که 2 سال مربی پرورشی او بود صحبت کردم به این نتیجه رسیدم که دربرنامه های صبحگاهی و فعالیتهای فوق برنامه آموزشگاه شرکت نمی کند .

    با راهنمایی همکارانم با خانواده او ارتباط برقرار کردم و با صحبتهایی که با آنها کردم به علل مشکل او نزدیکتر می شدم با برقراری ارتباط با او احساس می کردم در فعالیت های جمعی شرکت می کند و کمی نسبت به قبل با نشاط تر شده است .

    تجزیه و تحلیل داده ها : با سئوالاتی که از دوستان همکلاسی و خانواده اش درباره وضعیت او و بررسی رفتار او درکلاس کردم متوجه شدم او خیلی گوشه گیر و منزوی و کمرو است ، اعتماد به نفس ضعیفی دارد .

    ازطرفی دچار یاس و نا امید ی شده است .

    شرایط نامطلوب زندگی ناشی از مسائل مادی و فشار وتحمیلاتی که از سوی پدرش براو وارد می شود .

    اصرار پدر به ازدواج کردن بدون نظر خواهی در انتخاب همسر .

    همه این عوامل باعث شده بود که سمیرا دست به این کار بزند .

    راههای پیشنهادی برای جلوگیری از خودکشی : شخص باید راه حلهای معدودی را برای حل مشکل خود داشته باشد که نخواهد زندگیش را به وسیله اعمال خود تخریبی وخودکشی به مخاطره بیندازد .

    پرورش حس اعتماد به نفس : خمیر مایه و بنیاد انجام هرکاری داشتن اعتماد به نفس است .

    ازدست دادن اعتماد به نفس موجب فلج شدن فکرو روح انسان می شود .

    انسان خود را نا امید و وابسته به دیگران می بیند و قدرت خلاقیت و ابتکار و نوآوری از او گرفته خواهد شد .

    اگر پدران و مادران ومربیان و معلمان به جای اینکه همواره برنقاط ضعف دانش آموزان انگشت بگذارند به نکات مثبت و توانمندی آنها توجه کنند اعتماد به نفس د رآنها به تدریج مشکل خواهد گرفت .

    امیدواری به فرد : درمطالعه زندگی افرادی که خودکشی کرده اند ، دیده می شود که آنها بر اثر لطمه دیدن ،عزت نفسشان ، قدرت دوست داشتن و دوست داشته شدن را از دست داده اند و احساس می کنند بی کس و بی یاورند و نمی توانند به کسی عشق بورزند و ابراز علاقه نمایند .

    این افراد که در حقیقت در طول دوران زندگی ، قدرت سازگاری خویش را از دست می دهند دچار یاس و ناامیدی می شوند باید زمینه حضورشان را دراجتماع متناسب با توانایی ها و محدودیت های افراد فراهم نموده تا حس سازگاری اجتماعی آنان تأمین گشته و و از دیگران دوری نکنند که خود زمینه خیلی از انحرافات ازجمله خودکشی خواهد بود .

    فعال نمودن افراد : با فعال نمودن افراد وایجاد رضایتمندی دروی ، زمینه عدم اعتماد به نفس وی را سد کرده و زمینه تفکرات منفی او را از بین می برد .

    د ر خود احساس هویت اجتماعی می کند و از زندگی خود لذت برده و فرصت فکر کردن به خودکشی را پیدا نخواهد کرد .

    آموزش خانواده ها : تغییر نگرش آنها در زمینه تعامل با فرزندان ، رفع فشارها و تحمیلاتی که از سوی بزرگسالان بر نوجوانان وارد می شود .

    خوب استفاده کردن از اوقات فراغت : اوقات فراغت خود را درمطالعه ، فعالیت های خلاق هنری و کارهای دستی و ورزش صرف کند .

    شرکت درفعالیت های فوق برنامه آموزشگاه : با شرکت در فعالیت های فوق می تواند استعداد ها و توانایی های خود را نشان دهد .

    پیدا کردن دوستان خوب و مورد اعتماد : والدین را بهترین ونزدیکترین ومهربانترین دوستان خود بدانند و با ایشان درد دل کنند .

    توجه به مسائل دینی : حقایق دینی را عمیقا“ مورد مطالعه قرار دهند .

    باشخص مطلع و مورد اعتماد دراین مقولات به بحث و گفتگو بپردازند .

    چگونگی اجرای راه جدید : بعد از تجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از وضعیت سمیرا سعی کردم تغییراتی در او بوجود بیاورم .

    پرورش حس اعتماد به نفس و فعال نمودن او : با شناسایی استعدا د و توانایی های او سعی کردم اعتماد به نفسش را بدست بیاورد .

    با توجه به اینکه سمیرا به خیاطی و گلدوزی علاقه داشت از او خواستم کارهایش را برای نمایشگاه دهه فجر آماده کند .

    شرکت د ر فعالیت های فوق برنامه : با دادن مسئولیت برای برگزاری مراسم آغازین مدرسه و در واقع با فعال نمودن او رضایتمندی در او بیشتر شده وتفکرات منفی که از خود داشته برطرف شده .

    دور کردن یاس و نا امیدی : خدا را یاد کند بداند که بهترین آرامبخش ، یاد خداوند و یاد آوری رحمتهای اوست .

    درواقع یاس و نا امیدی را از خود دور سازد .

    ارتباط عاطفی با خانواده : با ارتباطی که با خواهر ومادرش داشتم از اونها خواستم که از پدرش خواهش کنند تا به سمیرا فرصت بدهند و اصرار به ازدواج نکنند و اجازه بدهند تا سمیرا به درسش ادامه بدهد و با اونها دردل بکنند تا درواقع اونها را بهترین و نزدیکترین و مهربانترین دوستان خود بداند با سمیرا طوری برخورد کنندکه احساس بی کسی و بی یاوری نکند ، هر وقت احساس اضطراب کرد بتواند با اونها یا با فرد مورد اعتمادش دردل بکند و تسکین یابد .

    چگونگی نظارت بر راه حل جدید : از میان راه حلهای ارائه شده به نظر می رسد که فعال نمودن و ارتباط نزدیک با خواهرش به عنوان یک دوست و خوب استفاده کردن از اوقات فراغت نتیجه مؤثری داشته است .

    با مربی پرورشی آموزشگاه صحبت کردم و از او خواستم سمیرا را در فعالیت های فوق برنامه بیشتر شرکت دهد و به او مسئولیت بدهد .

    و او توانست برای نمایشگاه دهه فجر کارهای هنری خود را آماده کند و ارائه بدهد خوب استفاده کردن از اوقات فراغت : اوقات فراغت خود را به کارهای دستی ( خیاطی – بافتنی ) می پرداخت .

    پیدا کردن دوستان خوب : ارتباط نزدیکی با خواهرش پیدا کرد و توانست با او دردل کند و هر وقت که دچار اضطراب می شد ، با خواهرش صحبت می کرد تا تسکین یابد .

    کم کم پایان سال تحصیلی نزدیک می شد سمیرا هم باید خود را برای امتحانات آخر سال آماده می کرد ، اورا تشویق کردم وقت بیشتری را برای درس خواندن صرف کند ، خوشبختانه او هم همکاری لازم را انجام داد و با موفقیت امتحانات را به پایان رساند .

    چگونگی ارزیابی ( شواهد 2 ) : به علت کسری خدمتم مجبور بودم در کلاسهای اوقات فراغت تابستان کانون شرکت کنم و با ارتباطی که با خواهر و مادر سمیرا داشتم خواستم که اورا درکلاسهای کانون ثبت نام کنند.

    سمیرا در چند کلاس هنری و قرآن شرکت کرد.و درواقع وقت خود را با کارهای هنری خیلی پر کرده بود واحساس میکردم خودش هم خیلی راضی هست واحساس رضایتمند ی دراو ایجاد شد و توانست برای نمایشگاه کانون که در پایان کلاسهای اوقات فراغت برگزار می شد کارهای زیادی را ارائه دهد .

    تابستان را با موفقیت به پایان رساند .

    درمدتی که درکانون بودم متوجه تغییرات زیادی در رفتار وی شده بودم .

    بنا به اظهارات مربی هایش متوجه شدم که از روحیه ای پرنشاط برخوردار است بدنبال این است که کارهایش را زودتر به خوبی تمام کند و بتواند آنها را برای نمایشگاه آماده کند .

    ازطریق ارتباطی که با دوستش داشتم متوجه شدم که در انتخاب دوست موفق شده .

    با ارتباطی که با خواهرش و مادرش داشتم متوجه شدم که چقدر رفتار او در منزل تغییر کرده و مسئولیت پذیری او بیشتر شده وارتباط بهتر و صمیمی تری با خانواده اش دارد .

    بعدهم در آموزشگاه کارودانش ثبت نام کرد و غیر مستقیم ازمربی کارودانش خبر گرفتم متوجه شدم درفعالیت های پرورشی و فوق برنامه فعال است .

    پس از گذشت سه ماه تابستان اطمینان کاملی از تغییر رفتار در سمیرا پیدا کردم هم اکنون خوشحالم از اینکه توانستم گامی مثبت درجهت پرورش یک فرد بردارم .

    نتیجه گیری درمدت یکسالی که با سمیرا برخوردداشتم رفتار او را مورد بررسی قراردادم پس از اطلاعات بدست آمده از طرف مربی هایش و خانواده و دوستان او مشکلش را بیشتر در عدم اعتماد به نفس و احساس ناامیدی دیدم و برای مشکل او راه حلهایی پیشنهاد شد که درفصل های گذشته بیان کدرم وبه نتایج زیر رسیدم : اعتماد به نقس خود را تقویت کرده .

    مسئولیت پذیری او بیشتر شده .

    درانتخاب دوست موفق شده .

    اضطراب خود را می توانست کنترل کند .

    پیشرفت تحصیلی او از قبل بیشتر شده .

    می توانست ارتباط بهتر و صمیمی تری با خانواده اش برقرار کند .

    اقدام به خودکشی را باید امری جدی درنظر گرفت حتی اگر قصد کشتن خود نباشد .

    علاوه براین در صورتی که برای درک مسائل کودک و کمک به او اقدامی صورت نگیرد .

    این امکان وجود خواهد داشت که در آینده گرفتار مشکل روانی شود یا دوباره دست به خودکشی بزند .

    خودکشی از دیدگاه کسی که به اینکار دست می زند یک فریاد کمک خواهی است .

    درنتیجه برای پیشگیری ازوقوع خودکشی در طبقات اجتماعی مختلف که هریک دارای نگرشهایی مربوط به شخصیت و توانایی ، آرمانها پایگاه اجتماعی و فرهنگی خاصی می باشند ،باید به ایجاد تغییردرمحیط فرد دستزد تا فرد دچار احساسات و عواطف سرخورده و سرگشته نشده و تصمیم به نابودی خویش نگیرد ازطرفی هرگز افراد فراموش نکنند که همه مردم مساله دارند و بدانند که یک مشکل یا مسأله ممکن است چند راه حل داشته باشند.پس اگر بایکی موفق نشدند مسائل خود را حل کنند به جستجوی راه حلهای دیگر بپردازند .

    پیشنهاد : از آن چه گذشت میتوان انجام برنامه های زیررا به مدارس پیشنهاد کرد .

    تهیه مطالب مفید خواندنی درزمینه پیشگیری از خودکشی ، چراکه به نظر می آید رابطه ای میان کمی مطالعه و ناراحتیهای احساسی وجود داشته باشد .

    باید محصلین را به انجام فعالیت های فوق برنامه ترغیب کرد تا از انزوای آنها جلوگیری به عمل آید .

    مدارس باید روابط نزدیکترمیان معلم و شاگرد را گسترش دهند مشاورین ومربیان تربیتی باید به این مسأله توجه داشته باشند که تمامی شاگردان باید دارای حداقل یک دوست یا شخص مورد اعتماد باشند .

    مشاوران راهنمایی بایدبجای انجام وظیفه درقالبهای خشک اداری ، به راهنمایی واقعی محصلین بپردازند .

    مشاوران ومربیان تربیتی سعی نمایندباشناخت تواناییهای دانش آموزان آنها را فعال نموده .

    با برگزاری کلاسهای آموزش خانواده ، زمینه آموزش تفاهم بیشتر در منازل را فراهم کرده .

    والدین طردکننده نابسامان و بی تفاوت و سنگدل را به مدرسه دعوت کنند ونتایج فردی – اجتماعی شوم تهدید به خودکشی فرزندانشان را به آنان گوشزد ودر صورت جدی بودن تهدید و عدم تأثیر سخنان شما در والدین از طریق قانونی اقدام نمایید .

    کسانی که اقدام به خودکشی ناموفق کرده اند توصیه می شود آنها را تنها نگذاشته و فعال نگه دارند .

    با ایجاد ارتباط از طریق انجمن اولیاء و مربیان با مراکز کاریابی و یا پرداخت وام بیکاری برای افرادی که دچار مشکلات مالی و احتمالی طرد از خانواده هستند فضای امن ایجاد نموده و آنها را علاقمند به زندگی نمایند .

    چکیده : چند سال پیش در یکی از مدارس راهنمایی روستای سملقان مشغول به کاربودم .

    یکی از دانش آموزانم به دلیلی که دچار یأس و نا امیدی شده بود واحساس پوچی می کرد دست به خودکشی زده که البته در خودکشی ناموفق بوده ، بدنبال علل مشکل او بر آمدم و پس از گرد آوری اطلاعات از منابع و خانواده و دوستان او و همکارانم راه حل هایی که پیشنهاد شد به اجراء در آورده شد پس از گذشت یکسال و ارزیابی از کارم متوجه تغییر رفتار و روحیه در او شدم .

    هم اکنون خوشحالم از اینکه توانستم گامی مثبت درجهت پرورش یک فرد دارم .

    تشکر و قدردانی : با تشکر و سپاس از استاد گرانقدرم جناب آقای وحیدی مدیر دبستان استثنایی آشخانه ودیگر همکارانم و کلیه عزیزانی که مرا درانجام امر اقدام پژوهشی یاری نمودند .

    منابع و مآخذ 1- روانشناسی نوجوان : مؤلف : کتر علی اکبر شعاری نژاد ناشر : فاخر نوبت چاپ : دوم 1379 چاپ جلد : چاپ مهیا چاپ و صحافی : کامران 2- روانشناسی نا بهنجاری : تألیف : تیمونی کاستلو ، جوزف کاستلو ترجمه : دکتر نصرت الله پور افکاری صحافی : چکامه نوبت چاپ : اول 3- مجلات پیوند و تربیت 4- روانشناسی مرگ : ترجمه : محمد رفیعی مهر آبادی نویسنده : اینیاس لپ چاپ اول : تابستان 1375

مقدمه : مرگ کودکان یا نوجوان از طریق خودکشی واقعه ای تکان دهنده است . اندوهی که از خودکشی یک نوجوان به انسان دست می دهد ،احتمالا“ از خودکشی یک بزرگسال یا حتی مرگ یک کودک براثر سرطان یا حادثه رانندگی شدیدتر است . خوشبختانه ، این نوع خودکشی ، بویژه درمیان کودکان خردسال نسبتا“ نادر است . معمولا“ به مرگی که پیش از 15 سالگی روی می دهد و خود شخص موجب آن باشد ، خودکشی دوره کودکی می ...

پرتگاه کودکان بی مهارت اختلالات رفتاری دانش آموزان و از آن جمله، اقدام به خودکشی در میان این گروه سنی شاید در همه نقاط دنیا و به دلایل گوناگون رخ دهد، تنها ممکن است کم و کیف آن با هم متفاوت باشد. اعلام آمار ۲۸۳ مورد خودکشی دانش آموزان در شهر تهران طی سال گذشته از سوی مسئولان آموزش و پرورش پرسش هایی را پیش روی همگان قرار می دهد که دلایل شیوع این ناهنجاری و انتخاب گزینه خودکشی از ...

مقدمه: افسردگی یکی از اختلالات عمده در دوره نوجوانی و جوانی است. از این بیماری در طی اعصار و قرون به نام های متفاوتی یاد کرده اند. در کتب طب قدیمی ایران این بیماری به تاثیر از طب یونان یا ملانکولی(ملان به معنی سیاه و کولی به معنی صفر) نامیده شده است براساس این اعتقاد قدیمی در نتیجه افزایش صفرای سیاه ما فرد دچار مالیخولیا می شود. مالیخولیا هنوز هم به گروه معینی از افسردگیها نسبت ...

تعريف فرار فرار به فرانسه Evasion و به انگليسي Runaway گفته مي شود، عبارت است از شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت و شرايط نامطلوب و يافتن اوقات فراغت بيشتر، اين فرار گاهي به اين علت است که شرايط سخت زندگي اجازه اطلاق موجود انساني را به کسي نم

مقدمه : همه ما بارها و بارها در مورد مسئله دختران فراری یا خیابانی در روزنامه ها ، مجلات، سایتهای اینترنتی و سایر رسانه های داخلی و خارجی و یا از قول مسئولان سازمانهائی همچون بهزیستی، مطالب بسیاری را خوانده ، دیده و شنیده ایم . علل بسیار و متفاوتی برای فرار دختران به همراه آمار و سن و سال آنان بیان شده ، سازمانها، نهادها، دفاتر و اماکنی برای پیشگیری و برخورد با این مسئله ایجاد ...

از جمله موضوعهای نگران کننده در عصر حاضر، توسعه آسیب‌های اجتماعی بویژه موادمخدر می‌باشد که مراکز آموزشی «مدارس و دانشگاهها» را درنوردیده و به یکی از چالش‌های فرا روی متولیان و دست‌اندرکاران امر آموزش و تربیت تبدیل شده است. بر این اساس به جای هرگونه انکار کتمان و دست روی دست گذاشتن، ضرورت شناخت صحیح پدیده آسیب‌ها تجزیه و تحلیل روند آنها و ارائه نسخه‌های کاربردی لازم و عملیاتی ...

چکیده مشکلات روانی – اجتماعی کودکان و نوجوانان تأثیر مستقیم بر یادگیری و فرآیند تحصیل آنها دارد. پژوهش‌های بی‌شماری نشان میدهد که از هر پنج دانش‌آموز یک نفر دچار مشکلات مربوط به سلامت روانی است و متأسفانه به سبب عدم پیشگیری، اینگونه اختلالات رفتاری تا مقاطع تحصیلی بالاتر و حتی تا هنگام ورود به جامعه در دانش‌آموزان ماندگار است. یکی از این اختلالات افسردگی می‌باشد که در کودکان ...

علل دزدي و بزهکاري در کودکان و نوجوانان را در زمينه هاي مختلفي مي‌توان جويا شد. 1-ضعف ايمان و تقوا 2-عدم توجه اولياء به رفتار فرزندان 3-تناقض در رفتار پدر و مادر با هم 4-عدم آشنا نمودن فرزندان با مسائل ديني (نماز – روزه – راس

کودک به چه طريقي تربيت مي شود . روش عبارتند از مجموعه ، وسايل وطرقي است که وصول به منظور وهدفي را ممکن مي سازد. در هر کاري داشتن روش واستفاده از آن ضروري است . از کارهاي خيلي ساده گرفته تا تحقيقات وسيع علمي بدون توسل به روش ، سعي و کوشش ه

بيان مساله: افسردگي مي تواند به عنوان يک وضعيت و حالت رواني باشد، که نشانگر آن احساس کسالت، کمبود انرژي ، نا اميدي و بي علاقگي است. اين پديده گاه به عنوان يک تجربه و گاه يک نگرش به زندگي محسوب و در شکل حاد آن به عنوان يک بيماري محسوب مي شود.

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول