دانلود مقاله رئالیسم و نقش شخصیت پردازی

Word 89 KB 28259 22
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نویسندگان ، غالبا در مصاف با شخصیت های داستانی خود، یا به عبارتی هنگام شخصیت پردازی ، اصرار به رعایت اصول مستندسازی و واقعیت مانندی دارند.

    توجه به شخصیت ها از چنین منظری اشتباه است ؛ چرا که هیچ شخصیتی را نمی توان به عنوان یک انسان حقیقی در نظر داشت .

    حتی اگر این افراد، شخصیت های تاریخی بوده باشند که در گذشته های دور در قید حیات بودند.

    با این حال نمی توان منکر این مساله بود که گاه شخصیت های داستانی متشابه انسانهای حقیقی آفریده شده اند و گاه متفاوت با آن .

    در مجموعه داستان ها و رمانهای رئالیستی بر همخوانی و تطبیق انسان با اشخاص داستانی تاکید می شود.

    در این گونه آثار، تلاش نویسنده متوجه حضور شخصیت های حقیقی در طرح داستانی است .

    بر این اساس ، تمام هم ل نویسندگان خلق فضاسازی و مکانهای داستانی کاملا طبیعی مطابق با شرایط حقیقی است آنان حتی از آوردن حوادث متعدد و پرتلاطم خودداری می کنند؛ چرا که می خواهند تصویرگر زندگی ثابت ، بی تحرک و عادی غالب مردم باشند که سالیان متمادی به یک شیوه خاص زندگی کردند و هیچ گاه دچار تلاطمات عظیم نشدند.

    به همین دلیل ، تعداد حوادث موجود در هر داستان بسیار محدود و مشخص است .

    در نتیجه نویسندگان داستان های رئالیستی از طرح داستان های ماجراجویانه ، تخیلی با شخصیت های نسبتا فراواقعی دوری می جویند.

    این گونه نویسندگان درصدد هستند تا خواننده را از پیگیری کنش و حادثه بازدارند.

    و بیشتر به سوی شخصیت های داستانی و فعل و انفعالات ذهنی و روحی آنها سوق دهند.

    از این رو، می توان مدعی بود که نویسندگان رئالیست بن مایه مباحث روانشناختی و جامعه شناسی را در داستان های خود درشت نمایی می کنند تا در این رهگذر نخست به ماهیت درونی افراد رخنه کنند، دوم این که بافت اجتماعی و مسائل مختلف پیرامون جامعه را در داستان هایشان حلاجی کنند.

    در طرح مباحث روانشناختی معمولا فعل و انفعالات ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه و جریان سیال ذهن بیش از سایر موارد مورد استفاده نویسندگان رئال قرار می گیرد.

    در چنین حالتی گاه تفکرات زاید و گنگ به همراه اعمالی که ظاهرا بی معناست ، اما دارای زیرساخت درونی و باطنی افراد است ظهور می کنند.

    منتقدان در چنین آثاری با دقت هر چه تمام تر فرآیند ذهنی شخصیت ها و کنش ها و واکنش های آنها را مورد ارزیابی قرار می دهند.

    آنان پیوسته در شکار شخصیت های غیرطبیعی هستند.

    شخصیت هایی که اعمالشان با توجه به قواعد و هنجارهای اجتماعی نیست .

    به همین دلیل ، گمان می رود که در داستان های رئالیستی ، خواننده توانایی کافی برای تشخیص ابعاد شخصیتی افراد و زیرساخت جامعه پیدا می کنند.

    نویسندگان پیرو مکتب رئالیسم مدعی هستند که داستان های غیررئالیستی ( )non- realisticو رمانس ( )Romanceبه دلیل توجه به عناصر کلیشه ای و کلی چون تقسیم افراد و حوادث به خوب یا بد و یا زشت و زیبا فاقد ارزش و اعتبار هستند؛ البته در این گونه آثار هم برخی ابعاد شخصیتی افراد مطرح می شود؛ اما آنچنان که در داستان های رئالیستی مرسوم است به ماهیت درونی افراد توجهی نمی شود و بیشتر؛ عنصر حادثه و کنش درشت نمایی می شود.

    در برخی داستان هایی که آنچنان پایبند اصول مطلق رئالیسم نیستند، بیشتر دیدگاه ها و گرایش های کلی شخصیت ها بیان می شود.

    این دسته از نویسندگان بیشتر متمایل به بهره وری از اصول کلی علوم فلسفه و معارف هستند.

    در این قبیل آثار که متمایز از داستان های رئالیستی مطلق گرا هستند، مفاهیم اخلاقی و ایدئولوژی پشت حوادث قرار دارند.

    این گونه آثار بیشتر در قالب رمز و کنایه ( )Allegoryخلق می شوند.

    رمز و کنایه در قرون وسطی موردتوجه اهل قلم قرار گرفت و بعد از آن در اروپا به فراموشی سپرده شد؛ اما در دوره کنونی به آن بها داده شده است .

    برخی بر این باورند که برای درک بهتر داستان های رمزگونه کنونی باید به پیش مطالعه آثار فلاسفه اگزیستیالیستی پرداخت 

    رئالیسم و نقش شخصیت پردازی نویسندگان ، غالبا در مصاف با شخصیت های داستانی خود، یا به عبارتی هنگام شخصیت پردازی ، اصرار به رعایت اصول مستندسازی و واقعیت مانندی دارند.

    برخی بر این باورند که برای درک بهتر داستان های رمزگونه کنونی باید به پیش مطالعه آثار فلاسفه اگزیستیالیستی پرداخت .

    در هر حال برای ارزیابی شخصیت های داستانی باید به 2شیوه روی آورد: )1تحلیل تمایلات فردگرایانه و عوالم تنهایی افراد )2تحلیل به گروه گرایی و در کنار جمع بودن شخصیت ها اصولا بزرگترین و به یادماندنی ترین شخصیت های داستانی در نتیجه درهم آمیزی این دو عالم به وجود می آیند.

    بسیاری از شخصیت های جاودانه این گونه آفریده می شوند و گاه بیش از خود نویسنده در اذهان عمومی می مانند: شرلوک هولمز، فاگین ، هیت کلیف ...

    باید به یاد داشت که هنگام بررسی شخصیت های رئال از جنبه فردگرایانه باید جدای از توصیفاتی که خود نویسنده در داستان مطرح می کند، به عوامل پشت صحنه توجه کرد.

    در حقیقت بررسی از طریق گفته های راوی نباید صورت پذیرد.

    در چنین نگرشی به عملکرد شخصیت ها احساس همدردی خواننده نسبت به افراد داستانی بیشتر می شود.

    در داستان های رئالیستی ، شخصیت ها نماینده گروه ، طبقه ، نژاد و حرفه ای هستند که به آن تعلق دارند.

    این گونه شخصیت ها بیشتر از جنبه روانشناختی مطرح می شوند و موقعیت آنها در جامعه مورد بررسی قرار می گیرند.

    در صورتی که در آثار کنایه ای ، شخصیت ها بیشتر از جنبه فلسفی ارزیابی می شوند.

    در پایان ، اشاره به این نکته ضروری است که تنوع شخصیت ها بسیار است ؛ در عین حال که هر شخصیت دارای پیچیدگی های خاص خود است .

    به همین دلیل ، بازآفرینی شخصیت های داستانی و شناخت ماهیت درونی انسانها برای نویسندگان رئال کاری بس مشکل و گاه غیرممکن به نظر می رسد و دقیقا به همین دلیل است که برخی منتقدان آثار رئالیسم به چنین آثاری خرده می گیرند.

    آنان معتقدند انسان آنچنان پیشرفتی در شناخت خود و عوالم درونی خود نکرده است .

    به همین دلیل طبق نظر آنها بازآفرینی خود و تاکید بیش از حد بر انسان محوری در آثار جایز نیست.

    نقد اثار جمالزاده تولدی بدون خوشامد گویی سید محمدعلی جمالزاده ، پدر داستان نویسی نوین ایران ، به گمان بسیاری از صاحب نظران ، نقادی سختگیر و نویسنده ای تاثیرگذار بر جریان داستان نویسی ایران بود که توانست در اندک زمانی نسل جوان آن دوران را برانگیزد.

    البته پیش از جمالزاده ، افرادی چون زین العابدین مراغه ای ، طالب زاده ، فتحعلی آخوندزاده ...

    دستی بر قلم داشتند و آثار خود را به چاپ رساندند؛ اما شیوه به کار گرفته شده توسط جمالزاده که تلفیقی از سبک داستان نویسی غربی و قصه نویسی ایرانی بود، باعث شد تا نام او در راس نسل اول داستان نویسی ایران قرار گیرد و او را به عنوان راهگشای دیگر نویسندگان قلمداد کنند.مهمترین عامل در شکل گیری اندیشه و توجه به قالب ادبی رمان ، پدر جمالزاده یعنی سید جمال واعظ اصفهانی ، خطیب مشهور مشروطیت است .

    جمالزاده که بشدت تحت تاثیر کلام پدر قرار داشت ، رفته رفته به سوی هنر داستان نویسی تمایل پیدا کرد؛ چرا که پدر در طی سخنرانی های متعدد در مساجد و مجالس مختلف ، مردم را به مطالعه رمان که در آن زمان "رومان " خوانده می شد، تشویق می کرد.

    در عین حال جمالزاده به نقش ادبیات و میزان تاثیرگذاری اش در سطوح مختلف جامعه و سیاست واقف شد و طی بیانیه ای که در مقدمه کتاب "یکی بود یکی نبود"، به چاپ رساند، این موضوع را ذکر کرده است:"رومان ، علاوه بر منافع مذکور، فواید مهم دیگری هم دارد: اولا در حقیقت مدرسه ای است برای آنهایی که زحمت روزانه ، که برای کسب آب و نان لازم است ، نه وقت و فرصت آن را به آنها می دهد که به مدرسه ای رفته و تکمیل معلومات نموده ، چیزی از عوالم معنوی که هر روز در ترقی است ، کسب نمایند و نه دماغ و مجال آن را که کتابهای علمی و فلسفی را شب پیش خود خوانده و از این راه کسب معرفتی نمایند...".نکته قابل توجه در این میان ، استفاده از طنزی بسیار قوی و شیرین است که باز از پدر شهید خود به عاریت گرفته بود.

    سید واعظ اصفهانی که در راه آزادی ایران از مبارزه با حکومت محمدعلی شاه دست برنداشت و عاقبت در زندان به شهادت رسید، پیوسته هنگام سخنرانی هایش از طنزی برنده استفاده می کرد و برای تفهیم مسائل سیاسی روز، به توصیف داستان های تخیلی و قابل هضم مبادرت میکرد.باید اذعان کرد که عواملی چون دوری از وطن ، مشاهده دوران پر تشنج پیش از سفر و تاثیر اندیشه و دیدگاه های سید واعظ باعث شده است تا جمالزاده از مضامین ثابت و یکسانی در داستان هایش استفاده کند و با قرار دادن عنصر مضمون و درونمایه در راس کار، داستان هایش را به خطابه های شیوا تبدیل کند.

    در حقیقت تمامی عناصر به کار گرفته شده ، چون طنز، هزل ، شخصیت پردازی ، حادثه ، کشمکش ، فضاسازی ...

    در راستای القای درونمایه های داستانی که همه آرا و آموزه های شخصی نویسنده به خواننده تلقی میشود قرار دارند.غالب منتقدان ادبی از وطن دور ماندن جمالزاده را از دور دستی بر آتش داشتن قلمداد کردند و آثار جمالزاده بغیر از "یکی بود یکی نبود" را فاقد ارزش ادبی دانستند.

    آنها در تایید گفته های خود بر این نکته تاکید داشتند که جمالزاده از ایران دور است و نمی تواند بدرستی مسائل و پیامدهای حوادث داستانی را ارزیابی کند.

    توجه به این موضوع خالی از لطف نیست که جمالزاده بیش از هر چیز یک داستان نویس است و تعهدی نسبت به ثبت حقایق تاریخی و اجتماعی ندارد.

    شیوه و سبک کار او در طول زمان فعالیت ادبی اش تغییر نکرد و سیر نزولی نپیمود.

    کلام او در داستان های آخرش به همان زیبایی ای است که در مجموعه داستان "یکی بود یکی نبود" است .

    به همین دلیل نباید دوری از وطن را چون پیراهن عثمان علم کرد و سایر آثار جمالزاده را از لبه تیز شمشیر گذراند.توجه نکردن به دنیای درونی شخصیت ها و طرح مکنونات ذهنی آنها نیز نمی تواند به عنوان نقیصه ای در پرونده جمالزاده محسوب شود.

    متاسفانه عده ای از منتقدان فقدان طرح ژرفای جان آدمی را از ضعف نویسنده می دانند؛ در صورتی که شیوه داستان نویسی جمالزاده خاص خود او بود و آگاهانه انتخاب شده بود.او در درجه اول به مضامین اجتماعی و سیاسی اهمیت می داد و می کوشید از تمامی ابزار و سازه ها در جهت تفهیم نه ایجاد توهم و ابهام مسائل یاد شده سود جوید.

    جمالزاده پس از مضمون ، به سبک داستان نویسی توجه داشت .

    پیش از چاپ کتاب "یکی بود یکی نبود"، نثر فارسی ، بسیار سنگین ، فاضلانه و غیرقابل فهم برای عوام بود.

    جمالزاده که تحت تاثیر اندیشه پدر بود، بر آن شد تا خالق نثری سلیس و روان باشد.

    او بر آن بود تا از اصطلاحات و تعابیر عامیانه استفاده کند و داستان را برای عوام قابل درک سازد.از عناصر شکل گیری سبک جمالزاده می توان به مواردی چون طنز، ساده نویسی ، بیان عقاید و دیدگاه های رایج ، سجع ، پیروی از مکتب رئالیسم ، به کارگیری اصطلاحات عامیانه ...

    اشاره کرد.البته پیش از جمالزاده ، زین العابدین مراغه ای در سیاستنامه ابراهیم بیگ ، و علی اکبر دهخدا در چرند و پرند از این نوع سبک سود جستند؛ اما هیچیک از آثار یاد شده نتوانست به ساختار داستان نویسی معاصر نزدیک شود.در ضمن ، آثار جمالزاده به لحاظ استحکام در نظام درونی و بیرونی ساختمان آثار، چیره دستی در گزینش واژگان مناسب ، هویت شناسی شخصیت ها و طنزپردازی ، ارزشمند است ، که آثار فوق فاقد آن هستند.باید به خاطر داشت که میان مضامین به کار گرفته شده در آثار جمالزاده ، نوعی وحدت و همدلی وجود دارد.

    جمالزاده تمام تلاش خود را مصروف این کار کرد که با استفاده از اصول مدلل و مستندسازی ، پس زمینه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، مذهبی و ادبی ایران را به تصویر کشد و در پی آن تحلیل کند.

    او در تمامی داستان هایش به گونه ای به طرح مساله می پرداخت که آثار یادشده در گونه داستان های بسته قرار می گرفت ؛ یعنی خواننده نمی توانست نسبت به پدیده ها و حوادث رخ داده داوری کند و دارای نظری شخصی شود.به عبارت ساده تر، مستقیم گویی های جمالزاده و انتقاد از بسیاری معضلات باعث شده تا خواننده نتواند نسبت به شخصیت ها و اعمالشان نظر دیگری پیدا کند.جمالزاده در ترسیم جامعه ایرانی ، پیوسته به بی نظمی ، نابسامانی ، دروغ ، نیرنگ ، منفعت طلبی ، اغفال مردم ، استبداد، رشوه خواری ، تعصب کورکورانه ، گناه ، بی تفاوتی عوام ، استفاده از مواد مخدر...

    اشاره می کند؛ چرا که او پیش از ترک ایران ، در دوره مشروطیت شاهد چنین مسائلی بود؛ مسائلی که پیوسته از زبان سید واعظ اصفهانی نقل و به باد انتقاد گرفته میشد.نویسنده به منظور بهره وری از عنصر فضاسازی در جهت تلقین دیدگاه های خود نسبت به معضلات جامعه آن دوران ، به توصیف محیطهای تاریک ، ناخوشایند و ناامن می پردازد.

    اوج فضاسازی بدبینانه جمالزاده در داستان "دوستی خاله خرسه "، بویژه هنگام اعدام حبیب الله به چشم می خورد.

    در مجموع فضاهای سرد و بی روح خلق شده ، شرایط مناسبی برای کنش شخصیت های منفی داستان ها ایجاد می کند.

    در چنین حال و هوایی ، خواننده می پذیرد که چرا مثلا ماموران تذکره ، بی دلیل مسافران را اذیت می کنند )فارسی شکر است (، حبیب الله خان توسط سربازان روسی اعدام می شود )دوستی خاله خرسه (، شیخ جعفر از کار حلاجی به سیاست کشیده می شود و به اغفال مردم می پردازد )رجل سیاسی ( و ملاقربانعلی ایمان و دینش را به آنی از دست میدهد و...

    )درد دل ملاقربانعلی(.یکی دیگر از وجوه برجسته داستان های جمالزاده ، استفاده بجا از سازه نماد است .

    البته نمادهای آفریده شده ، همه جمعی و آشکار است و آن چنان نیازمند رمزیابی نیستند؛ اما شیوه پردازش داستان و سبک و سیاق نویسنده باعث شده تا کشف و شناسایی برخی از این نمادها نیازمند دقت و ریزبینی خاصی باشد.

    به طور مثال ، درک نماد سولدونی تاریک که بیانگر دوران استبداد است و به نوعی حکایت از انسانهای متعصب ، دروغگو و نادان ...

    دارد، بسرعت قابل شناسایی نیست.از نمادهای به کار گرفته شده می توان به کلاغ ، برف ، کوران ، سولدونی ، تاریکی ، جسد حیوانات ، لاشخور، عنکبوت ..

    اشاره کرد.نکته بسیار مهم ، شخصیت های داستان های جمالزاده هستند که هر یک نماد یا نماینده طبقه ای خاص هستند؛ یعنی این افراد دارای ویژگی های فردی خاص خود نیستند و گروه کثیری از مردم را شامل میشوند.همان طور که پیش از این بیان شد، سیدمحمد علی جمالزاده که هنر طنزپردازی را از پدر خود آموخته بود و در شهری طنزپرداز )اصفهان ( رشد و نمو کرده بود، در اسکلت بندی داستان های خود از طنزی زیبا استفاده کرده است.هدف اصلی جمالزاده از به کارگیری طنز، ضربه زدن و انتقامجویی از افراد نبوده است ؛ بلکه او درصدد اصلاح جامعه است و دوست دارد تاثیر کلامش را در درازمدت شاهد باشد.

    او بخوبی می دانست که طنز به او کمک می کند تا بهتر به انتقاد از ساختار اجتماعی و گروههای مردم بپردازد.

    حضور همین طنز ملایم و شیرین ، از شدت تندی زبان انتقادی کاسته است و میان داستان های جمالزاده و کتاب "چرند و پرند" دهخدا فاصله انداخته است.طنزپرداز، ادیبی همچون واعظ و خطیبی است که بر آن بوده تا افراد را به راه آورد؛ با این تفاوت که کار طنزپرداز بسیار سخت تر از خطیبی چون سیدواعظ اصفهانی است ؛ چرا که خطیب به تک تک افراد کاری ندارد؛ در حالی که طنزپرداز درصدد است تا غالب خوانندگان را متقاعد کند.از ویژگی های بارز طنزپردازی جمالزاده ، نزدیک سازی غالب آثارش به مجموعه آثار کمدی است .

    استفاده از شخصیت های ضعیف و احمق ، توجه به اجتماع و وضعیت انسان ها، تصویرسازی صحنه های غیرمنتظره و عجیب ، جایگزینی شخصیت ها و قرار دادن هر فرد در جایی که خاص خودش نیست ، داستان های او را به مجموعه آثار کمدی شبیه کرده است.جمالزاده در آثاری که درصدد است پایانی تراژیک خلق کند، از طنزی کمرنگ استفاده کرده و چون سایر داستان ها نگذاشته عنصر طنز خودنمایی کند.

    طنز آثار جمالزاده یا در کلام راوی است یا در توصیف کنشهای مردم است ، یا در شرح موقعیت ها و محیطهای پیرامون افراد است."یکدفعه خودم را در محضر وکلا دیدم و از دستپاچگی ، یک لنگه کفشم از پا درآمد و یک پا کفش و یک پا برهنه وارد شدم ." )رجل سیاسی، ص36 (از دیگر جنبه های بنیادین داستان های جمالزاده ، شیوه به کار بردن لغات و اصطلاحات رایج آن روزگار است .

    نویسنده در برخی صحنه ها از همان اصطلاحات عامیانه استفاده کرده و در برخی صحنه ها اصطلاحات و ضرب المثل های رایج را دچار تحول و دگرگونی کرده است:به طور مثال :"یک تا قبا" که در اصل "یک لا قبا" بوده است."گرگ باران خورده " که در اصل "گرگ باران دیده " است."سر گنده ها" که در اصل "کله گنده ها" بوده است ."خون جگر نوشیدن " که در اصل "خون جگر خوردن " است.برخی از منتقدان ادبی بر این باورند که جمالزاده در آثار اولیه اش نوعی شیفتگی رمانتیک گونه خلق کرده است و رفته رفته به رئالیسم گرایش پیدا کرده است ؛ در صورتی که چنین نیست .

    جمالزاده از همان بدو امر با خلق کتاب "یکی بود یکی نبود"، خود را پایبند مکتب رئالیسم کرد و تا پایان کار به آن وفادار ماند.

    علاقه و تمایل او به شیوه داستان نویسی باعث نشد تا فقط درپی خلق داستان باشد و داستان را هدف اصلی قرار دهد؛ بلکه او از داستان به عنوان ابزاری استفاده کرد تا دیدگاه ها و عقاید خود را مطرح کند.باید به این نکته مهم اذعان کرد که مضامین مورد استفاده نویسنده در بدو امر بسیار تازه و نو می نمود؛ اما به دلیل دوری از وطن ، رفته رفته مضامین یادشده تکراری شد و آن حالت برندگی خود را از دست داد.

    این حالت برای افرادی صادق است که آثار جمالزاده را پیگیری کنند.جا دارد در پایان به گلایه ها و انتقادات برخی به جمالزاده مبتنی بر دوری از وطن و بازنگشتن او به ایران اشاره شود.

    در این راستا مقاله های بسیاری در مطبوعات به چاپ رسید و دل جمالزاده را به درد آورد.

    او که بیش از حد به ایران و مسائل پیرامونش علاقه داشت ، از این که می شنید او را اجنبی ، بی احساس و محافظه کار می نامند، ناراحت و افسرده میشد.این در حالی است که او در عرصه سیاست وارد شد، جان خود را در عملیاتی در کرمانشاه علیه نفوذ انگلیسی ها به خطر انداخت و به فعالیت سیاسی در آلمان پرداخت .

    در خصوص بازنگشتن جمالزاده به ایران می توان به ریشه یابی گذشته او پرداخت و براحتی او را از اتهامات وارده تبرئه کرد.جمالزاده در دوره نوجوانی ، زمانی که هنوز شخصیت او کاملا شکل نگرفته بود، به خارج از کشور سفر کرد و ابتدا در لبنان و پس از آن در فرانسه به تحصیل مشغول شد.

    مدتی از خروجش نمی گذشت که خبر اسارت پدر و پس از مدتی شهادتش را دریافت کرد.

    او بلافاصله درمی یابد که پشتیبانی ندارد و باید یک تنه به مصاف سختی ها، بی پولی ها و غربتها برود.

    او براستی طعم گرسنگی را میکشد.

    خود میگوید:"پدرم را از دست دادم ...

    در مراحل بعدی رشد، مورد بی حرمتی قرار گرفتم ...

    محرومیت ها را تجربه کردم ...

    من هنوز به عکسهای دوران کودکی خود نگاه می کنم و در اینجا با کودک بی گناهی روبه رو می شوم که صرفا دنبال فرصتی است تا سرنوشت خود را رقم بزند...

    به دنیا آمدن من خواست خودم نبود؛ اما وقتی به دنیا آمدم ، مثل همه بچه ها نیازمند غذا و عشق بودم ...

    اگر من گرفتار مثلا وقایع دردناکی در گذشته شده ام که تجربه های جدیدی را به من آموخته است ، این دلیل نمی شود که بکلی از عواطف و وابستگی های روحی به سرزمینم و مردم سرزمینم دور افتاده باشم."جمالزاده می ترسید او را بی عاطفه و اجنبی خطاب کنند.

    او بروز حوادث زندگی خود را از بداقبالی خود می داند؛ حتی دور ماندن از سرزمین خویش را.

    در جایی میگوید:"من هم مثل خیلی از بچه های همدوره خودم ، احساس کردم که تولد و دوران کودکی و نوجوانی ام با خوشامدگویی همراه نبوده است...".

    عصر قاجار و تحول نثر فارسیشاید بتوان گرایش ناصرالدین شاه و اعتمادالسلطنه به ساده نویسی را به عنوان یکی از عوامل مهمی دانست که طی آن روشنفکران و صاحب نظران بسیاری را متمایل به این فن نوشتاری کرد دوران قاجاریه از دوران های خاص تاریخ ایران به حساب می آید که طی آن در ساختار اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و ادبی تغییرات ژرفی پدیدار شد.

    ظهور آغامحمدخان قاجار سبب شد حکومت یک پارچه و منسجمی در سرتاسر ایران تشکیل گردد تا پیش از تشکیل دولت قاجار، خاصه هنگام سقوط سلسله صفویه ، سرتاسر ایران صحنه درگیری ها و کشمکش های عظیمی میان سران طوایف و قدرتمندان بود هنگام بروز هرج و مرج ، کمتر حکمرانی فرصت می یافت به ترویج مبانی ادبی ، هنری بیندیشد حتی با ظهور قدرت قاجاریه هم زمینه مناسبی برای رشد ادبیات و سایر رشته های هنری فراهم نشد.

    تنها در دوران فتحعلیشاه ، حرکت های آرام و کندی در این راستا آغاز شد این جنبش ها به دلیل تحولاتی در ایران رخ داد که در جهان به وجود آمده بود به همین دلیل دولتمردان و روشنفکران آن دوره مجاب شدند تا عکسالعمل مقتضی از خود نشان دهند.مهمترین عامل بروز تحولات ، جنگ ایران و روسیه بود شکست ایران باعث شد بسیاری از کمبودها مشخص شود بسیاری از روشنفکران و نویسندگان ایرانی بر آن شدند با ساده نویسی متون به مردم آگاهی های لازم اعطا کنند در نتیجه نثر پیچیده و سنگین دوران مغولی و تیموری که تا دوره صفویه ادامه داشت به تدریج تغییر یافت و واژگان ثقیل در متون ادبی جای خود را به کلمات ساده و زیبا داد.

    نخستین افرادی که این شیوه را آغاز کردند، درباریان ، منشیان ، دیوانسالاران بودند که بر ادب فارسی تسلط داشتند از جمله شخصیت های پیشرو قدرتمند آن دوران می توان به قائم مقام فراهانی اشاره داشت او مدتی وزارت عباس میرزا و محمدشاه را بر عهده داشت قائم مقام به غیر از فعالیت های سیاسی به هنر نویسندگی علاقه داشت اوبرای نخستین بار در سده سیزدهم شیوه نامه نگاری و مقاله نویسی دیوانسالاری را کنار گذاشت وی با نثری روان و زیبا فرامین و نامه های حکومتی را می نگاشت و گاه در بعضی از آنها لطیفه های زیبا می گنجاند موجزنویسی و دوری از اصطلاحات سنگین و گنگ از خصیصه های نوشتاری وی به حساب میآید.البته میرزا تقی علی آبادی ملقب به صاحب دیوان در درباره فتحعلیشاه ،ساده نویسی را در پیش گرفت ؛ اما قائم مقام با تسلط و تبحر بیشتری توانست این شیوه را رواج دهد.از دیگر ساده نویسان سده سیزدهم می توان به میرزا جعفر حقایق نگار اشاره کرد در این بین شخصیت های ادبی متمایل به ساده نویسی شدند همچون : میرزا حسن فسایی با فارسنامه ناصری ، مجد الملک پدر امین الدوله با رساله مجدیه ) این کتاب قدیمی ترین اثر انتقادی سیاسی است (، لسان الملک سپهر با ناسخ التواریخ و براهین العجم در فن قافیه .سفرنامه نویسی و تمایل به خاطره نویسی نیز سبب رواج ساده نویسی شد.

    در این زمان تعداد زیادی از رجال سیاسی بدین سبک متمایل شدند.از جمله شخصیت های سیاسی که به خاطره نویسی روی آورد ناصرالدین شاه بود که با سادگی و به دور از هرگونه پنهان کاری های سیاسی ، خاطرات سفرهایش به اروپا، عراق ، خراسان و مازندران را به رشته تحریر درآورد اعتماد السلطنه از دیگر درباریانی بود که قلم به دست گرفت و آثار متعدی از جمله خاطرات روزانه خود را انگاشت.رضاقلی خان هدایت نیز از جمله افرادی است که در زمینه پژوهش های ادبی فعالیت داشت او در دوران زندگی خود آثاری تدوین کرد او کتاب حجیمی به نام مجمع الفصحا در وصف شاعران دوره های مختلف ایران نوشت از دیگر آثار او می توان به ریاض العارفین درباره شاعران صوفی منش دوره تاریخی روضه الصفا فرهنگ لغت انجمن آرای ناصری اشاره داشت .

    گرایش به ساده نویسی رفته رفته میان شخصیت های سیاسی و ادبی جا افتاد.

    محمد حسین فروغی )ذکاءالملک اول (، امیر نظام گروسی ، حاج ملاهادی سبزواری هر یک دستی در ساده نویسی بردند و سبب شدند بذرهای اولیه نثر نوین فارسی بارور شوند.شکل گیری نوع روابط ایران با غربیان در دوران قاجاریه عامل دیگری به حساب می آید که در سیر تکوین نثر فارسی سهم داشته اند پیش از این ، ایران دوره صفوی با اروپاییان ارتباط داشتند، اما تحولات عظیم اروپا نظیر: انقلاب صنعتی ، پیشرفت علوم و فنون مختلف در دوره قاجار باعث شد تا اختلاف شدیدی میان ایران و کشورهای غربی به وجود آید، تا آنجا که دولتهای قدرتمند غرب توانستند بر ایران سلطه یابند.عباس میرزا ولیعهد ایران که به یادگیری علم و ادب علاقه وافری داشت ، اولین گروه متخصص انگلیسی را به تبریز دعوت کرد تا برخی علوم را به ایرانیان آموزش دهند.

    با سلطنت ناصرالدین شاه و به وزارت رسیدن امیرکبیر این جریان به اوج خود رسید؛ تا جایی که به تاسیس دارالفنون منجر شد.مدرسه دارالفنون ابتدا یک مدرسه فنی بود، اما رفته رفته رشته های ادبی نیز در آنجا تدریس شدند از جمله زبان فرانسه ، فارسی و عربی در این مرکز علمی آموزشی توسط استادان مجرب تدریس می شدند، تا این که دو رشته ادبیات خارجی و فارسی به جرگه دروس فوق اضافه شدند.نکته بسیار مهم انتشار جزوات علمی توسط استادان اروپایی دارالفنون بود این حرکت باعث شد تا مردم برای نخستین بار با آثار غربی آشنا شوند در این دوره بسیاری از نمایش نامه های معروف اروپایی ترجمه و به روی صحنه رفتند گرایش به زبان فرانسوی و موقعیت سیاسی فرانسه باعث شد تا بیشتر آثار ترجمه شده از کشور فرانسه باشد.به طور کلی در میان انواع آثار ادبی نمایشنامه بیش از سایرین مورد توجه عموم قرار گرفت زیرا از طریق این قالب ادبی ، نویسندگان می توانستند مضامین انتقادی خود را بر نظام استبدادی مطرح سازند یکی از معروفترین نویسندگان آن عصر، میرزا فتحعلی آخوندزاده بود وی برای اولین بار با نوشتن شش قطعه نمایش به زبان آذری ، شهرت زیادی یافت.در سال 1293 هجری قمری اتللو اثر شکسپیر توسط ناصرالملک به فارسی ترجمه شد مهمترین مشخصه این اثر، شیوایی و سادگی کلام متن بود که با متون ادبی سنگین دوره های قبل فاصله زیادی داشت همین مساله باعث شد تا خواننده بتواند بهتر با متون ادبی ارتباط برقرار کند.رواج صنعت چاپ عامل دیگری در تحولات نثر فارسی به حساب می آید در سال 1227 هجری قمری شیوه چاپ سربی به دستور عباس میرزا وارد ایران و در تبریز مستقر شد.

    باورود چاپ سنگی از طریق روسیه مردم به شدت به آن متمایل شدند و به زودی در شهرهای تبریز، تهران ، اصفهان و شیراز چاپ سنگی جای چاپ سربی را گرفت ورود ماشین های جدید چاپ در زمان ناصرالدین شاه تاثیر بسزایی در روند شکل گیری انتشار کتب به وجود آورد؛ چرا که مجموعه آثار چاپ شده زیر نظر حکومت قرار گرفت.تا این که برخی از مخالفین رژیم در صدد چاپ کتابها در خارج از کشور افتادند این کتابها غالبا در شهرهای استانبول ، قاهره ، کلکته و بمبئی چاپ می شدند اغلب این آثار در مخالفت با حکومت قاجاریه نوشته شدند و هر یک زمینه های رشد فکری اجتماعی سیاسی جهت بروز انقلاب مشروطیت را فراهم کردند.مطبوعات نیز نقش بسزایی در ایجاد تحول ادبی خاصه نثر فارسی ایفا کرد مطبوعات داخلی زیر نظر حکومت و مطبوعات خارجی زیرنظر مخالفان حکومت پیشرفت کردند از آنجا که مطبوعات دارای ماهیت اطلاع رسانی است ، شیوه نگارش متون مختلف را تغییر داد و باعث شد سبک نوشتاری دبیران و منشیان منسوخ گردد لازم به ذکر است که بسیاری از روزنامه ها به دلیل فشارهای حکومت ، حیات کوتاهی داشتند و یا به صورت نامنظم چاپ شدند با این حال نتیجه عملکرد این دسته روزنامه ها در طول حیات اندکشان حائز اهمیت است جدای از مطالب گفته شده ، دسته ای دیگر از متون با نام "نامه های فکاهی و انتقادی " باعث تغییر و تحول عظیمی در نثر فارسی شدند نویسندگان این گونه آثار، مردمان روشنفکر و نکته سنجی بودند که مسائل سیاسی و اجتماعی را در قالب طنز مطرح می ساختند.ترجمه متون مختلف توسط دانشجویان ایرانی به عنوان عامل دیگری که سیر تحول نثر فارسی را متاثر کرد، در نظر گرفته می شود ترجمه این گونه آثار سبب شد مردم با شیوه های مختلف داستان نویسی نو آشنا شوند به همین دلیل عده ای از نویسندگان ایرانی چون سید محمد علی جمالزاده و صادق هدایت بر آن شدند تا داستان های بلند و کوتاه ایرانی خلق کنند در این جا، باید بر این مساله تاکید کرد که اولین فردی که برای ترجمه آثار اروپایی از خود تلاش نشان داد، عباس میرزا نایب السلطنه بود او به دلیل فشارهای توانفرسای روسیه و انگلیس و برای رشد فکری ایرانیان متمایل به فرهنگ و علوم غربی شد او بر آن بود تا با ترجمه متون ادبی، آگاهی مردم را دو چندان کند نخستین اقدام او در زمینه ادبی علمی ، اعزام دانشجو به انگلستان بود.نخستین آثار ترجمه شده از زبان انگلیسی به فارسی بودند، هر چند که مردم به زبان فرانسوی گرایش پیدا کردند و زبان انگلیسی را از راه به در کردنداولین فردی که از انگلستان به ایران بازگشت ، میرزا رضا مهندس بود که آثار تاریخی پطر کبیر و شارل دوازدهم را از انگلیسی به فارسی برگرداند او همچنین انحطاط و سقوط امپراطوری روم اثر گیبون را ترجمه کرد با تاسیس دارالفنون توجه به فن ترجمه افزایش یافت متون تاریخی ، داستان و رمان در این مقطع بسیار مورد توجه قرار گرفتند مجموعه آثاری چون "پل و ویژرینی و کلبه هندی " اثر برناردین دوس پیر، "کاپیتان آتراس و دور دنیا در هشتاد روز" اثر ژول ورن "سه تفنگدار، کنت مونت کریستو، ماجراهای روکامبول ، خاطرات مادام دومونیانسه و حیات فویلاس " به تدریج ترجمه شدند.

    اغلب این آثار، دارای مضامین عاشقانه یا حوادث ماجراجویانه و هیجان انگیز بودند که با اقبال عمومی مواجه شدند درباریان اینگونه آثار را بسیار مورد تشویق خود قرار می دادند در این میان برخی از آثار ترجمه شده چون میشل استروکف )ژول ورن ( ترجمه اوانش خان ، بوسه عذرا )جورج رینولدز( ترجمه سید حسن صدرالعلمای شیرازی و "ماجرای کوراپرل ترجمه منوچهر عمادالدوله به شاه تقدیم و مورد تشویق او قرار گرفتند.شاید بتوان مهمترین اثر ترجمه شده ای را که بر نویسندگان بعدی تاثیر گذار شد سرگذشت ، حاجی بابای اصفهانی ترجمه میرزا حبیب اصفهانی دانست محمد طاهر میرزا از دیگر شخصیت های برجسته ای بود که شیوه کارش به عنوان الگو و سرمشق سایر مترجمان قرار گرفت تا پیش از ظهور نویسندگان مدرن ایرانی ، داستان های بلندی چون سمک عیار، حمزه نامه ، حسین کرد، امیر ارسلان نامدار نگاشته شده بودند نویسندگان داستان های جدید با تغییر سبک و شیوه روایتی خود که تحت تاثیر آثار غربی بود، گام جدیدی در ارتقای این نوع ادبی برداشتند شمس و طغرا نوشته محمدباقر میرزا خسرو و عشق و سلطنت نوشته شیخ موسی نثری از جمله آثار نویسندگان جدید بودند لازم به ذکر است که شیخ موسی اثر خود را تحت تاثیر رمان سه تفنگدار نوشت شاید بتوان گرایش ناصرالدین شاه و اعتمادالسلطنه به ساده نویسی را به عنوان یکی از عوامل مهمی دانست که طی آن روشنفکران و صاحب نظران بسیاری را متمایل به این فن نوشتاری کرد از میان نویسندگانی که بدین طریق ، گرایش به ساده نویسی پیدا کردند می توان به میرزا ملکم خان ، میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا علی خان امین الدوله ، میرزا علی خان ظهیرالدوله ، حاج سیاح محلاتی ، حاج یحیی دولتآبادی اشاره داشت.از ویژگی های آثار این گونه نویسندگان می توان به پیدایش روحیه وطن پرستی ، بروز دیدگاه های انتقادی ، ظهور جملات تیز و برنده ، تمایل به حقیقت گرایی و میل به قضاوت صحیح اشاره داشت پیدایش این روند باعث شد تا ساختار داستان نویسی ایران هم دچار تحول گردد.

    گرچه داستان نویسی در قیاس با سایر متون ادبی حضور کمرنگ تری داشت ، اما میزان تاثیرگذاری آن بر اذحان عمومی بسیار شدید بوداز جمله پیشگامان این دوران می توان عبدالرحیم طالبوف تبریزی را نام برد.

    او در نوجوانی راهی قفقاز شد قفقاز در آن دوره محل پرورش و ظهور اندیشه های نوین بود.

    او نیز در معرض افکار جدید قرار گرفت معروفترین اثر وی کتاب احمد است مهمترین وجه مشخصه این کتاب ، ساده نویسی و عامه پسندی آن است شخص دیگری که پا به عرصه جهان ادبی گذاشت ، زین العابدین مراغه ای بود او از مردم آذربایجان بود که به قفقاز مهاجرت کرد وی توانست آثار انتقادی بیشماری را در مطبوعات انتشار دهد مهمترین اثر او سیاحتنامه ابراهیمبیک نام دارداو نیز دارای دیدگاه انتقادی بود که با نثری زیبا و قلمی شیوا توانست به سرعت شهرت یابدعلی اکبر دهخدا، تحصیل کرده اروپا روزنامه نویس دوران مشروطیت و از محققان بزرگ ادب فارسی است او توانست تحولی در هجو و شیوه انتقاد آن هم به شکل عامیانه ، فصیح و کوتاه پدید آورد مقالات قصه گونه او با عنوان چرند و پرند، تاثیر بسزایی بر جریان های ادبی کشور گذاشت.بدین ترتیب عواملی چون ساده نویسی و انتقاد از جامعه روزگار در راس تمامی آثاری قرار گرفت که در قالب رمان ، داستان کوتاه و خاطره نویسی پدید آمده بودند تا بدین طریق جامعه قاجاریان را زیر سوال قرار دهداین حرکت و جنبش ادبی ادامه یافت تا زمینه مناسب برای انقلاب مشروطیت پدیدار گشت پس از آن جنبش ادبی به بستری مناسب برای نویسندگان مستند تبدیل شد تا بتواند با دیدی باز و آگاهانه ساختار اجتماعی دوره خود را تحلیل کند و ناچار به خوانندگان و مخاطبان خود آگاهی و شناخت لازم ببخشد.

نویسندگان ، غالبا در مصاف با شخصیت های داستانی خود، یا به عبارتی هنگام شخصیت پردازی پردازی ، اصرار به رعایت اصول مستندسازی و واقعیت مانندی دارند. توجه به شخصیت ها از چنین منظری اشتباه است ؛ چرا که هیچ شخصیتی را نمی توان به عنوان یک انسان حقیقی در نظر داشت . حتی اگر این افراد، شخصیت های تاریخی بوده باشند که در گذشته های دور در قید حیات بودند. با این حال نمی توان منکر این مساله ...

زواتینی نظریه پرداز سبک نئورئالیسم در 1942، پیدایش نوع تازه ای از سینما را اعلام کرد سینمایی که پیرنگ از پیش طراحی شده و شسته رفته را کنار می نهد، از بازیگران حرفه یی استفاده نمی کند، و برای ارتباط مستقیم با واقعیت های اجتماعی دوربین و تجهیزاتش را به خیابان ها می برد . او اعتقاد داشت که پیرنگ ( طرح داستانی ) شگردی است که ساختاری مصنوعی بر ((زندگی روزمره)) تحمیل می کند و بازیگران ...

سمبولیسم در آغار سده نوزده، در آن دوران که هریک از مکتب‏ها و جنبش‏های ادبی قلمروئی از جهان هنر و ادب را ویژه خود ساخته بود، جنبش دیگری بنام سمبولیسم پا به پهنه هستی گذارد. این جنبش در حقیقت شورش و عصیان نسل جوان در برابر تمام هستی‏ها و پدیده‏های اجتماعی و هنری و اخلاقی بود. سمبولیسم مکتبی ادبی بود که بدبینی و نومیدی را با وهم و رویا، همراه با احساس و خیالی ژرف و نیز درهم آمیخته ...

مقدمه برای فهم تغییرات ما با ید به زیر سطح اشیا و حوادث بنگریم و بکوشیم آنچه را که در ذهن مردم روی می داد و می گذشت پیدا کنیم زیرا عمل و اقدام به آن صورت که ما آن را می بینیم خود نتیجه ای از مجموعه ی افکار و شهوات ، تعصبات و خرافات ، امید ها و ترس هاست و هرگز هیچ اقدام و عملی را نمی توان به تنهایی و بدون توجه به عللی که به آن عمل منتهی شده است فهمید . توفان تغییرات بزرگی که در ...

به نام خدا قرن بيستم و جلوه هايي از هنر نو گرا: گفتگو در قرني که خود در آن زندگي کرده ايم شايد به مراتب دشوارتر از بررسي مشخصات هر دوره ي تاريخي باشد. اما در اصل قرن بيستم قرني بحراني و دنباله دار است که در آن انسان، خود را از قالب پيشين ب

پیشگفتار در این پیشگفتار ابتدا ما خلاصه ای از زندگی نامه دلاکروا ، نقاش برجسته که در 30 آوریل 1798 میلادی به دنیا آمد، می پردازیم و دلاکروا هنرش را از مادرش به ارث برد و با اینکه وی در دوره نوجوانی پدر و مادر خود را از دست داد وی هیچگاه خود را در این راه گم نکرد و به جنگ های آفریقا رفت و شاهکارهای متعددی خلق کرد و آثار معروف او قتل عام کیوس ، فاجع سیو، آزادی و رهبر مردم از آن ...

مقدمه در طول این تحقیق به ویزگی های سبک سمبولیست و اینکه این جنبش واقعیت محض را مبتذل و نا چیز می شمارد و به معنای نماد گرایی است اشاره می شود. در ادامه به هنرمندان این سبک اشاره شده است که عبارتند از گوگن، ونگوگ، وروبل پوی دشان و ... این هنرمندان بر این باور بودند که تجسم عینی کمال مطلوبی در هنر نیست و این در هنر جایز نیست که هر چه را در آن واحد نظاره می کنیم به تصویر بکشیم. در ...

حوزه ي فرهنگي و اجتماعي سرخپوستان يانوماهوي ونزوئلا سرپناهي موقتي برپا مي کنند که از آنجا به دنبال غذا گشت زني مي کنند و به شکار حيوانات مي پردازند. وقتي اين پناهگاه ها خالي از غذا مي شود، حرکت کرده و در جاي ديگري ساکن مي شوند. در يک روز خاص مر

پيشگفتار شخصيت سالم چيست؟ دارنده‌ي شخصيت سالم چه ويژگي هايي دارد؟ رفتار و تکفر و احساس چنين آدمي چگونه است؟ ايا ما مي توانيم شخصيت هاي سالمي بشويم؟ نه تها روانشناسان، بلکه ميليونها تن ا زمردم پيش از پيش پاسخ اين پرسشنها را مي جويند. مردم بسياري

هدف: نحوه فرم‌گيري شخصيتها تاثيراتي که از هنر غرب داشته آيا شخصيتهاي دوره قاجار در نقاشي‌ها با ابزار تعريف مي‌شده است. بسم الله الرحمن الرحيم «با آنکه هنر ايران در طي تاريخ تحت تاثير شيوه‌هاي گوناگون ساير کشورها قرار گرفت هميشه اين سه خصوص

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول