سرانجام عملیات روانی
عملیات روانی به مثابه معرفتی بشری ، پدیدارهای اجتماعی رااز منظر روان شناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی و ارتباطات مورد پژوهش وبررسی قرار می دهد ، لیکن این قابلیت نباید موجب غفلت از ویژگی متمایز آن در مقایسه با سایر وجوه معرفت شود .
این ویژگی ، عبارت از تاثیر شگفت و بی واسطه عملیات روانی بر حیات کشورهاست که در قالب سناریو های آن اجرا می شود .
پژوهش عملیات روانی افزون بر محدودیتهای مطالعه در علوم انسانی با دشواریهای ویژه ای مواجه است که آن رااز بسط تطبیقی همگون مفاهیم و آراء و نظریات آن در جوامع متفاوت بر حذر می دارد ، موانعی که گاه از سرشت عملیات روانی ناشی می شود .
با وجود این ، متدلوژی عملیات روانی به پیروی از اصول تحقیق و مطالعه علمی منطبق با روش پرسش ، فرضیه ، آزمون و پیش بینی ، متعهد است .
ابعاد متعدد و متکثر عملیات روانی را می توان از منظر علوم انسانی مورد بررسی قرارداد و از این طریق مکانیسم حیات و بقای واحد های سیاسی را بهتر شناخت .
عملیات روانی پدیده پیچیده ای است که جنبه های مختلف و تاثیر وتا ثرهای متفاوت در جوامع گوناگون و حتی در واحد های کوچک تر به همراه دارد.
به دلیل همین پیچیدگی و چند جنبه ای بودن ، مطالعه آن در یک روش واحد نمی تواند تمام ابعاد آن را آشکار می سازد .
به عبارت دیگر ، با هرنوع نگرش و بینش علمی به یکی از جنبه های عملیات روانی ، نوع خاصی از مطالعه در روشهای مطابق با آن به وجود می آید .
هرچند موضوع عملیات روانی واحد است ، لیکن با اتخاذ دیدگاههای متفاوت برای بررسی این موضوع واحد ، شاخه های مختلفی از تحقیق ایجاد خواهد شد .
این شاخه ها را می توان به دو گروه کلی بررسی توصیفی وبررسی علی تقسیم کرد .
شکل نخست مطالعه ، به بررسی صوری عملیات روانی محدود می شود .
به طور خلاصه هر گونه مطالعه ای را که بدون درنظر گرفتن چارچوب اجتماعی و روانی و تاثیر آن بر عملیات روانی صورت می گیرد می توان عملیات روانی توصیفی نامید .
این نوع مطا لعه در جای خود ضروری ، روشنگر و راهگشا ست ، ولی به دلیل این که علی را مد نظر قرار نمی دهد ناقص می باشد و نمی تواند تمامی پرسشهای سبب شناسی و به خصوص سوال اصلی آن یعنی علیت اجتماعی و روانی عملیات روانی را پاسخ گوید .
بررسی علی ، از این نقص مبری است .
در این نوع بررسی محقق عملیات روانی دشمن را مفروض می پندارد و این پرسش اساسی را محور تحقیق قرار می دهد که عملیات روانی چرا و چگونه به وجود آمد ؟ این سوال دو جنبه تاریخی و روانی دارد .
پرداخت جنبه تاریخی به علیت روانی خاص منتهی می شود که سؤال محوری بحث است .
شایان ذکر است که مطالعه توصیفی ، ماده خام مطالعه علی است و محقق با برقرار کردن روابط علی بین پدیده های عملیات روانی و شرایط فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی به مطالعه آن می پردازد . مطالعه علی عملیات روانی به طور تلویحی متضمن قبول این معناست که جامعه در شکل گیری انواع سناریو های عملیات روانی مشارکت دارد ، لیکن میزان و نحوه اعمال این مشارکت در حیطه بر رسی کارشناسی عملیات روانی است ،پرسشی که پاسخهای متفاوتی را به همراه دارد .
بنا براین شناخت نظریه ها در روان شناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی و علوم ارتباطات به درک بهتر سناریوها در عملیات روانی کمک خواهد کرد .
به همین دلیل ، با ابداع هر تاکتیک جدید در عملیات روانی وموفقیت آن – صرف نظراز زمان آن – کارشناسان دیگر نیز به امید موفقیتی مشابه به پیروی و تقلید از آن شیوه می پردازند .
اما باید توجه داشت که این تقلید با نبود همه یا دست کم یکی از شرایط زمان اجرای تاکتیک عملیات روانی همراه است .
یعنی شرایط سیاسی – اجتماعی خاص ، زمینه ظهور نو آوری و آفرینش تاکتیک و تدوین سناریو ی ویژه ای را ایجاب می کند .
به همین دلیل تاکتیکهای عملیات روانی دنباله رو هیچگاه به میزان آثار وسناریو های عملیات روانی پیشرو ارزش و اهمیت به دست نمی آورند ودر مزه سناریو های بزرگ و ماندگار به شمار نمی آیند .
شایان ذکر است که مطالعه توصیفی ، ماده خام مطالعه علی است و محقق با برقرار کردن روابط علی بین پدیده های عملیات روانی و شرایط فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی به مطالعه آن می پردازد .
مطالعه علی عملیات روانی به طور تلویحی متضمن قبول این معناست که جامعه در شکل گیری انواع سناریو های عملیات روانی مشارکت دارد ، لیکن میزان و نحوه اعمال این مشارکت در حیطه بر رسی کارشناسی عملیات روانی است ،پرسشی که پاسخهای متفاوتی را به همراه دارد .
به همین دلیل تاکتیکهای عملیات روانی دنباله رو هیچگاه به میزان آثار وسناریو های عملیات روانی پیشرو ارزش و اهمیت به دست نمی آورند ودر مزه سناریو های بزرگ و ماندگار به شمار نمی آیند .
یاد آوری این نکته ضروری است که عملیات روانی مبحثی میان رشته ای است وفرآوری نتایج گوناگون از پیامد های طبیعی این مسئله است .
بنا براین عملیات روانی منحصر به یک حوزه و رشته علمی نیست ، به ویژه درعصر حاضر به دلیل ابعاد بی شماری که این شاخه نسبت به سایر انواع معرفت دارد ، مباحث پویا و نا شاخته ای را برای پژوهش عملیات روانی دربردارد اذعان این مطلب که کارگزار عملیات روانی کسی است که استعداد ویژه برای نمایش ایده ها و واقعیتها ی اجتماعی در قالب سناریوهای عملیات روانی داشته باشد ، بدین معناست که برای استعداد کارشناسان عملیات روانی استقلال وجودی قائل شده ایم و این به معنای آزادی عملیات روانی از قید بعضی شرایط اجتماعی است .
آنچه یک رفتار وایده را به هنر عملیات روانی تبدیل می کند محتوا نیست ، چرا که محتوا می تواند در اشکال دیگر معرفت نیز بیان شود اما هرگز آن تاثیر روانی را که عملیات روانی دارد دربرنخواهد داشت ، بلکه چگونگی بیان محتوا و توانایی عضو فعا ل در نحوه بیان است که هنر عملیات روانی را تعیین می کند .
در حالی که در هر فعالیت علمی ، اندیشه عامل اصلی است ، در عملیات روانی توانایی کارگزار فعال است که تاثیر خود را نه بر عقل بلکه براحساس و عاطفه انسان اعمال می کند .
یادآوری این مطلب برای تاکید براین نکته است که علوم انسانی به مثابه علومی که فعالیت اندیش مندانه دقیق وظریفی را پیگیری می کند درمطالعه عملیات روانی با محدودیتهای فراوانی مواجه است ، محدودیتهایی که درحوزه های دیگر معرفت از دین گرفته تا فلسفه ، اخلاق و زیبا شناسی جبران پذیر است .
اما این محدودیتها به معنای ناتوانی عملیات روانی ازبررسی علمی رفتار جوامع خودی ، دشمن وبی طرف نیست .
بلکه نشان دهنده توانایی این علم در برخورد با ان حوزه هایی از علوم است که درارتباط با جامعه قابل بررسی وتبیین اند .
سرانجام اینکه ، رویکرد تحلیلی عملیات روانی به جامعه نشان دهنده نگرش اجتماعی وسیاسی آن است .
در عین حال ، با وجود محدودیتهای یاد شده ، پیوند میان عملیات روانی و جامعه به قدری عمیق ووسیع است که می توان فهرست جامعی ازسناریو های عملیات روانی دشمن را فراهم و از این طریق تاکتیکهای آن را شناسایی و به موقع خنثی کرد .
ناتو و دکترین عملیات روانی _ اطلاعاتی دکترین عملیات روانی – اطلاعاتی ، امری است که تحلیلگران راهبرد ی ناتو به آن توجه ویژه ای دارند .
واقعیت آن است که با انقلاب در امورنظامی ، رابطه میان حمله و دفاع ، مکان و زمان و جنگ واقعی و رزمایشی ، تا حد زیادی دگرگون شده است .
در دکترین عملیا ت روانی ناتو (مارس 2002 ) واژه دکترین چنین تعریف شده است : ((اصول بنیاد ینی که بر طبق آن ، نیروهای نظامی کارکرد های خود را متناسب با اهدافشان هدایت می کنند.)) در تعریف عملیات روانی نیز چنین گفته شده است )): کلیه فعالیتهای روانی طرح ریزی شده ای که در موقعیت صلح ، بحران و جنگ ، در تقابل با نیروی دشمن ، دوست یا بی طر ف ، در راستای تاثیر گذاری بررفتارهای آنان ، در جهت دستیابی به اهداف سیاسی ونظامی خودی ، به کار گرفته می شود )) براین مبنا ، فعالیتهای راهبردی (استراتژیک ) روانی ناتو عبارتند از : فعالیتهای تحکیمی روانی ، فعالیت های جنگی (عملیاتی ) روانی و اقدامات روانی در پشتیبانی ثبات و صلح .
درحیطه عملیات روانی ناتو ، صریحا قید می گردد که بعد روانی درگیری ، به میزان بعد فیزیکی اهمیت دارد .
با توجه به ماهیت نیروی متخاصم و ارزیابی قوت وضعف آن نیرو در زمینه های سیاسی (ایدئولوژیکی ) ، نظامی واقتصادی ، می توان اهرمهای عملیات روانی را برای تحت تاثیر قراردادن شدید آن نیرودرراستای کسب اهداف راهبردی – امنیتی خودی به کار گرفت .
عملیات روانی ، بعد حیاتی تاثیر گذاری راهبردی وسیع ناتو محسوب می شود که باید در تمامی فعالیت های دیپلماتیک ، نظامی ، اقتصادی واطلاعاتی به کار گرفته شود که در این راستا ، نخستین گام گسترش توانمندیهای انبوه ارتباطی ناتو می باشد .
سازمان پیمان آتلا نتیک شمالی ، تاثیر گذاری نظامی خود را ازطریق تاثیرگذاری وسیع براهداف ، یعنی مشروعیت بخشی به کارکرد های نظامی خود و تلاش درراستای متقاعد سازی ، شکل دهی وشستشوی مغزی آن اهداف ، تلقی می کند و آن را بهترین راهکار ارتقای کارکردی خود می داند .در همین راستا حضور نیروهای نظامی ناتو در عملیات سپرصحرا وتوفان صحرا (1991) به مثابه آغازی براین فرآیند نظامی – روانی ، محسوب می شود .
در این دوعملیات ، نیروهای ناتو همسو با سیاستگذاریهای فراآتلانتیکی ایالات متحده ، توانستند دکترین نهایی عملیات خود را فرمول بندی کنند و با بهره گیری از تمامی امکانات و پرسنل عملیات روانی خویش ، روحیه و انسجام ، ارتش مدرن و کارآزموده عراق را ازبین ببرند و هرگونه ابتکار عمل را از آنها سلب کنند .
به باور بسیاری از کارشناسان نظامی ، عملیات روانی نیروهای ناتو در جنگ دوم خلیج فارس (1991) ، نقطه عطف مهمی در فرآیند تحول دکترین عملیات روانی آن سازمان می باشد .
چنانچه می دانید ، عملیات روانی ناتو در ان برهه زمانی ، موجب نهادینه شدن فرآیند طراحی ، تصویب و اجرای آن شد .
عملیات روانی نیروهای ناتو از همان مقطع زمانی با تاکید برمفاهیم کلیدی ذیل انسجام یافت که در عملیات روانی ناتو در یوگوسلاوی (1999) نیز به کار گرفته شد .
به عبارتی دیگر ، اصول عملیات روانی ناتو به این شرح است : ماموریت : مهم ترین اصل تعیین کننده عملیات این است که ماموریت این نوع عملیات باید برای نیروهای عملیاتی ناتو روشن و واضح باشد ، چرا که در این صورت نیروهای عملیاتی با در نظر گرفتن دیدگاههای فرماندهی و اهداف سیاسی – نظامی مدنظر از عملیات ، کارایی بهتری خواهد داشت .
تحقیق و ارزیابی : موضوعات ، فعالیتها و نمادهای عملیات روانی ناتو ، باید براساس تحقیقات میدانی مستمر و تحلیل اهداف مقابل و محیط ادراکی – روان شناختی آنان شکل گیرد .
تمرکز عملیات روانی ناتو باید این محور اساسی را مد نظر داشته باشد که درگیریها و جنگها ، با بهره گیری ازعملیات روانی در کوتاه ترین زمان ممکن و با کم ترین هزینه ، بیشترین فایده را برای ناتو ، به ارمغان آورد .
درگیر شدن در یک جنگ طولانی و فرسایشی ، مطلوب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نیست .
همدلی : عملیات روانی ناتو ، هنگامی به بیشترین سطح تاثیر گذاری نزدیک می شود که نیرو های عملیات روانی ، توانایی درک روحیه اهداف مقابل و همدلی با آنان را داشته باشند .
در این راستا داشت آخرین داده ها در مورد فرهنگ ، ارزشها و باورهای اهداف مقابل ضروری است .
هماهنگی : اقدامات روانی باید در زمینه های حساس و تعیین کننده مفاهیم بیان شده عملیات روانی ، پشتیبانی از ماموریتهای فرماندهی و درک مثبت از چگونگی و زمان به کارگیری زور و قهوه قهریه ، هماهنگ و متناسب باشد .
زمان بندی : به کارگیری سریع عملیات روانی ، همواره بسیار موثر و برجسته است ، البته به شرطی که عملیا ت روانی سریع به دستاورد های سازمان پیمان آتلانتیک شمالی وافزایش اقتدار آن در عرصه تعاملات بین المللی منتهی گردد .
صحت (درستی ) :صحت داده ها و اخبار به کارگرفته شده در عملیات روانی باید همواره مورد باز بینی و ارزیابی قرارگیرد ، چرا که در مهندسی و شکل دهی به افکار عمومی و نیروهای هدف عملیات روانی ، بسیار حائز اهمیت است .
شناسایی منابع : (عملیات روانی ) : ناتو صرفا عملیات روانی سفید ( مبتنی بر منابع شناسایی شده و مشخص ) را پیگیری می کند و از به کارگیری عملیات روانی خاکستری ( مبتنی بر منابع اطلاعاتی – روانی ناشناخته ) و سیاه ( مبتنی بر منابع غیر مستند و مدعاهای اثبات نشده ) به شدت احراز می کند .
اعتبار : اعتبار منبع عملیات روانی و پیغامهای ارسال شده جهت تاثیر گذاری بر مخاطبان مورد نظر و تضمین موفقیت راهبردی – امنیتی عملیات روانی ، بسیار تعیین کننده است .
با توجه به اصول فوق الذکر عملیات روانی ناتو ، نقش داده های روز آمد و متناسب با تحولات صورت گرفته در موقعیت مخاطبان مورد هدف عملیات روانی ، مشخص تر می شود .
درکترین عملیات روانی ناتو براستفاده از پندارهای قالبی و ویژگیهای فرهنگی نیروهای متخاصم در راستای بیشترین سطح تاثیر گذاری تاکید بسیاری می شود در این راستا عوامل جاسوسی و اطلاعات ، نقش حائز اهمیتی در عملیات روانی ناتو دارند ، ضمن آنکه فرماندهی ،کنترل ، ارتباطات و سیستمهای کامپیوتری درارتباط منسجم و منطقی با یکدیگر به ویژه در قالب مقوله فرماندهی و کنترل می توانند به پیشبرد اهداف ناتو مدد رسانند .
دراین زمینه در دکترین عملیات روانی ناتو ، مبحثی تحت عنوان اقدامات ضد عملیات روانی تنظیم گردیده که بر تحلیل و ارزیابی سریع وعملیاتی ، پیش از باز خورده ای ناشی از عملیات روانی احتمالی نیروهای متخاصم تکیه دارد .
به کارگیری گسترده رسانه ها ( اعم از دیداری ، شنیداری و دیداری شنیداری ) مقوله مهم دیگری است که عملا انتخاب رسانه مناسب نیز در زیر مجموعه آن قرار می گیرد و استفاده از رسانه هایی نظیر وال استریت ژورنال و شبکه خبر پراکنی فاکس نیوز (وابسته به پنتاگون ) در راستای پخش و ارائه اطلاعات مد نظر ناتو جهت تاثیر گذاری بر افکار عمومی و مقاصد هدف ، با توجه به مقوله حساس و تعییین کننده انتخاب رسانه وابسته صورت می گیرد .
در دکترین عملیات روانی ناتو بیشتر بر فرایند متقاعد سازی سریع و اثر بخشی روشهای موجود در فروپاشی زود هنگام روحیه نیروهای مقابل تاکید می شود ، به همین دلیل تحلیل و بررسی ابعاد ، روشها و ابزارهای درک همه جانبه از داشته ها و نقاط ضعف نیروهای خودی ، متخاصم و بی طرف ، امری مهم است .
تحلیل عمیق ابعاد مختلف عملیات روانی ناتو جز از طریق یک بررسی فراگیر و میان رشته ای میسر نخواهد شد ، زیرا در این عملیات از مواردی همچون یافته ها و اطلاعات عوامل اطلاعاتی ( سفید ) در حد مطلوب ، شایعات در مقیاسی گسترده ، عوامل محلی به منظور ارسال پیامهای رادیویی و صوتی (استفاده از بلند گو) ، اعلامیه های جنگی و ترغیب نمودن نیروهای مقابل برای تسلیم شدن ، بهره گیری وسیعی می شود .
در دکترین عملیات روانی ناتو ، براستفاده از پندارهای قالبی و ویژگیهای فرهنگی نیروهای متخاصم در راستای بیشترین سطح تاثیر گذاری بسیار تاکید می شود و بر همین اساس ، توجه به محیط ادراکی – روان شناختی نیروهای متخاصم بسیار اهمیت دارد .
بر اساس دکترین روانی ناتو ، اعضا می کوشند تا با استفاده از فناوریهای پردازش اطلاعات وتشخیص شیوه های متناسب ، امکاناتی را برای ایجاد سیستم های تصمیم گیری خودکارفراهم آورند .
ساختار دیجیتالی ، تشخیص هدف ، موجب کمتر شدن زمانبندی نبرد می شود و در کنار آن استفاده از مدیریت ادراکی و تاکتیکهای طراحی شده برای ضربه زدن به ذهن و فکر نیروی مقابل ، به ویژه در جنگهای نامتقارن بسیار حائز اهمیت است .
ناتو در این زمینه با بهره گیری ازروشهای روان سنجی و شیوه های بر هم زدن نظم ساختاری عینی – ذهنی مخاطب مورد هدف ، می کوشید تا به اهداف راهبردی – امنیتی خود دست یابد .
ناتو در این راستا بر پایه فناوری اطلاعات ، مواردی چون استفاده از نرم افزارهای اینترنتی ، فرستادن پیامهای الکترونیکی تحریک کننده برای عموم مردم کشور هدف و ایجاد مراکز اطلاعاتی برای آموزش مسائل فرافکنانه را مطرح می کند .
آزادی و انتشار دیدگاههای ناتو در سایت اختصاصی سازمان با پوشش رویکرد های حقوق بشری ، خلع سلاح ، و گسترش آزادیهای سیاسی فردی ، در برخی موارد می تواند به یک بسیج سیاسی ذهنی منجر گردد که در نهایت اهداف مد نظر ناتو را تامین خواهد کرد .
در واقع سیاست عملیات روانی ناتو ، به تئوری آلوین تافلر در زمینه سه موج جنگ تکیه دارد که معتقد است در موج سوم کنونی ه اطلاعات ، مهم ترین منبع افزایش کارآییها در نبرد است و نوع نوین جنگها ، در پی جستجوی راههایی برای پیشرفت های جاری در عصر اطلاعات نظامی است تا توانایی دستیابی به اهداف سیاسی – نظامی نیروهای درگیر جنگ کشورها را به آنها بدهند .
در دکترین عملیات روانی ناتو به مفاهیمی همچون مدیریت ادراک عملیات اقناع سازی ، حفاظت وجنگ اطلاعاتی و عملیات نفوذ ، به منزله ی یک کل بهم پیوسته نگریسته می شود که در سه سطح تاکتیکی ، عملیاتی و راهبردی( استراتژیک) طبقه بندی می گردد .
حوزه های تاکتیکی و عملیاتی ،دنباله رو بخش استراتژیک عملیات روانی ، درجه های متفاوتی را در بر می گیرد : در هنگام صلح و ثبات بین المللی این فعالیتها بیشتر با سطح دولت ملی در تعامل است ، ضمن آنکه در بحرانها ، بی ثباتی ، جنگهای متقان و نا متقارن نیز دستورالعمل های خاصی وجود دارد ؛ اصولا فناوری استراتژیک ناتوبر جنگ رایانه ای ، تقویت مراکز عملیات روانی – اطلاعاتی با به کارگیری تعدادی از متخصصان مسائل روان شناسی و امور راهبردی ، آزمایشگاههای جنگی و گردان جمع آوری اطلاعات متمرکز است .
در عملیات روانی ناتو ، بر مقوله اطلاعات جایگزین ، شیوه های نفوذ به سیستم ارتباطات ، شبکه های رایانه ای دولتها ، سازمانهای بین المللی ، امکان ایجاد اختلا ل در شبکه های رایانه ای نیروهای هدف ، سانسور های خبری ، تبلیغات و جعل اطلاعات بسیار تاکید می شود .
بر این اساس ناتو ، نه تنها در گسترش افقی –عمودی تسلیحات متعارف خود می کوشد ، بلکه بر برتری نسبی اطلاعاتی هدف نیز پافشاری می کند .
ناتو در واقع بر این باور است که در دوره ای که اطلاعات ، ماهیت جنگها را تعیین می کند ، نه تنها نابودی پایگاههای جنگی دشمن لازم است ، بلکه ساختارهای اطلاعاتی دشمن که جزو اهداف حمله های نخستین هستند نیز باید شناسایی و برچیده شوند .
در دکترین نظامی ناتو ، شیوه ای جنگی به کار گرفته می شود که بر خلاف گذشته ، هرچه که متعلق به دشمن و قابل رویت است ، هدف واقع نمی شود ، بلکه با محوریت حمله به مراکز کنترل و فرماندهی ، ارتباطات و با تکیه بر اطلاعات رایانه ای و ماهواره ای ، صرفا مراکز ویژه ای نابود می شوند .
البته این شیوه جنگی ، در رسیدن به هدف اصلی میدان نبرد ، یعنی شکست دشمن و به دست آوردن پیروزی کاملا موثر است .
شایان ذکر است که ناتو ، به اهمیت شدت ضربه نخست و پیامد های روان شناختی آن توجه ویژه ای داشته ؛ چنانچه براساس دکترین عملیات روانی این سازمان ، طرف نخست باید به گونه ای به سرکوبی دیگری بپردازد که، طرف مقابل روحیه خودرا باخته وادامه نبرد را بی فایده تلقی کند .
تاثیر دکترین عملیات روانی ناتو برخارج از محیط جغرافیایی آن دکترین عملیات روانی ناتو ، به مثابه ساز کار دفاعی امنیتی سیاستهای فراآتلانیکی امریکا ، ، می تواند تهدیداتی را متوجه امنیت ملی ایران نماید .
امنیت ملی مؤلفه ای است متشکل از دو حیطه مصونیت ذهنی و مصونیت عینی از هرگونه تهدید ( با منشاء خارجی ) و آسیب (با منشاء داخلی ) .
همانگونه که نظریه پردازان مسائل امنیتی راهبردی نظیرهل گاپافندوآن ودیوید بالدوین ( استاد دانشگاه پرینستون ایالات متحده ) مطرح کردند ، امنیت مقوله ای چند بعدی است .
با توجه به نگاه و ستفالیایی حاکم بر تعاملات بین اللمللی که دولت ملی را بازیگر نهایی نظام بین الملل می داند ، هرگونه کاهش یا اختلال در کارکردهای معطوف به اصل بقا و اصل خودیاری واحد های ملی می تواند به مثابه ی چالشی عمده برای امنیت ملی واحد ها به ویژه دولتهایی که رویکرد خاص ایدئولوژیک -عقیدتی رادر تعاملات بین الملل ایفا می نماید ، وارد کند .
جمهوری اسلامی ایران به مثابه ی یک دولت واگرا با روند های امنیتی راهبردی یکجانبه گرایانه ناشی از هژمونی طلبی ایالات متحده امریکا و هنجارهای معطوف به حفظ قدرت بازدارنده آن کشور در تعاملات امنیتی ، به شدت تحت الشعاع تهدیدات امنیتی ائتلاف غرب و سازوکار دفاعی امنیتی ناتو به عنوان شاخه ی نظامی تز مدیریت نوین جهانی نو محافظه کاران امریکا قرار گرفته است .
با گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو ) ، بر اساس قانون پارکینسون ایجاد کارکردهای جانبی در جهت تغییر فلسفه وجودی متمایز از دوران جنگک سرد ، دستور العمل گردانند گان ناتو گردید .
رویکرد کارکرد گرایان ونورئالیستها که در صد بازتعریفی مجدد ازهویت و کارکردهای وجودی ناتو بودند ، موج شد تا ناتو دردوران پسا جنگ سرد ، به ویژه پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 که نقطه ی عطف تعاملات بین المللی و گرایش سایر کشورها به اتخاذ سیاست باندواگونینک ( سیاست اتکای به قدرت هژمون ) محسوب می شود ، به شدت با ایدئولوژیهای معارض با نظام بین الملل تک قطبی به ستیزش بر خیزد .
در این راستا ، تعاریف هنجاری از متحدان و مخالفان ، با شعار ائتلاف بین المللی برای جنگ و تاکید نومحافظه کاران امریکا به رهبری بوش مبنی بر اینکه هرکه با مانیست برمااست ، نشانگر آن است که تعاریف و قرائتهایی که از گفتمانهای امنیتی دوران پس از جنگ سرد ارائه گردید ، دچار دگرگونیهای اساسی شده و با تغییر جهت گیری معاندانه با شوروی سابق و اقمار آن ، به سمت مبارزه هوشمند با رقیب و یا به عبارتی دشمنی فرضی – روانی ، با عنوان به اصطلاح بنیادگرایی اسلامی متمرکزشده است .
در این راستا ، کشورهای واگرایی که با روند های یکجانبه گراانه امریکا مخالفند نظیر جمهوری اسلامی ایران که خود را مقید به حفظ اصول اسلام گرایانه در تعاملات بین المللی خود نموده است ، به شدت مورد تهدید ناتو قرار دارند .
دکترین عملیات روانی ناتو به مثابه ی ساختار نرم افزاری امنیتی راهبردی سازمان پیمان آتلا نتیک شمالی با تکیه بر محورهای تهدید ، تغییز ذهنیت مخاطبان هدف ، ارائه تصویرهای معطوف حفظ وضع موجودی ، فریب نظامی ، بهره گیری از رسانه های دیداری ، شنیداری و دیداری – شنیداری توانسته است تا حد زیادی منافع هژمونیک گرایانه امریکا را تامین نماید .
دکترین مذکور ، با ایجاد ساختارهای دیجیتال و توجه به توسعه افقی تسلیحاتی ، ضمن توجه به توسعه عمودی آن ، توانسته است در فضای امنیتی ناشی از ارتباطات شبکه ای دوران پس از11 سپتامبر ، سطح تاثیرگذاری بسزایی را بر عهده داشته با شد .
ایجاد فضای شوک و بهت برای مخاطبان هدف معارض و هویتهای متقابل ، نمونه از کارکردهای خاص نرم افزاری دکترین رسانه ای ناتو ، بر ای تحت تاثیر قراردادن فضای کشور های مستقل وواگربا روند های امنیتی مد نظر امریکا و ائتلاف غرب نظیر جمهوری اسلامی ایران می باشد .
تحلیل محتوایی و گفتمانی مقامات ناتو ، به ویژه لرد رابرتسون ، دبیر کل انگلیسی پیشین ناتو ، و یاپ هوپ شفر ،دبیر کل هلندی کنونی ناتو ، مبنی بر گسترش اقدامات راهبردی امنیتی ناشی از فضای روان شناختی نرم افزاری پس از یازده سپتامبر و گسترش حیطه امنیتی ناتو در همسایگی برخی از کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران ، با رزمایشهای مشترک با کشور های همسایه ، به ویژه آسیای مرکزی و قفقاز که شاهراه تنفس استراتژیکی منطقه محسوب می شوند .
و ایجاد دوره های آموزشی خاص ناتو در منطقه مزبور در راستای همگرا بودن نخبگان سیاسی امنیتی کشورهای مزبور با روند های یکجانبه گرایانه امریکا و به ویژه همکاریهای راهبردی با کشور های عرب منطقه خلیج فارس نظیر بحرین ، کویت ، قطر و امارات متحده عربی و در سطح کمرنگ تر با عمان و عربستان سعودی – که دوکشور اخیرکمتر به همگرایی امنیتی راهبردی با ناتو تمایل نشان داده اند – و به صورت رسمی طرح ایجاد اتحادهای استراتژیک با کشور های مزبور در نشست استامبول (سال 2004 ) تا کنون نشان می دهد که ناتو علاوه بر تا کید بر امنیت سخت افزاری ، گسترش ناتو در خاورمیانه ، افزایش نیروهای ناتو در افغانستان به حدود 11 هزار نفر و جایگزین نمودن آنان به جای نیروهای چند ملیتی ایساف همچنین دوره های آموزشی نظامی در عراق با موافقت حاکمان عراق ، بر امنیت نرم افزاری و تهدید مؤلفه های ذهنی – روانشاختی نخبگان امنیتی جمهوری اسلامی ایران و تحت تاثیر قرار دادن محیط ادراکی روان شناختی مردم ایران به مثابه مخاطبان هدف برنامه های هوشمند نرم افزاری امنیتی ناتو تاکید فراوان دارد .
ب این اساس ، دکترین جنگ روانی ناتو ، تهدیدی برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تلقی می شود .
کشوری که متعارض با مکانیسمهای امنیتی استراتژیکی ایالات متحده امریکا ، به عنوان یکی از اعضای پایه گذار ناتو و رهبر اصلی آن ، تلقی می شود .
نتیجه گیری سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو ) یک سازو کار امنیتی – راهبردی موثر در عرصه تعاملات بین المللی ، محسوب می شود که پس ازحادثه یازدهم سپتامبر ، به منزله ی نقطه عطف نظام بین الملل ، قدرت مانور فراوانی را ، حد اقل از منظر مشروعیت یافتن کارکردی ، به دست آورده است .
اکنون ناتو به عنوان یک اتحاد دفاعی – امنیتی و طرفدار سیاستگذاریهای فرآتلانتیکی ایالات متحده ، با توجه به تهدید های نامتقارن و تروریسم میکروبی – شبکه ای ، به تدوین رهیافت منسجم امنیتی – نظامی تحت عنوان دکترین عملیات روانی پرداخته است .
این سازمان در دکترین مذکور ، خود را عامل حفظ ثبات بین المللی مطرح می کند و می کوشد تا ضمن ایجاد مصونیتهای امنیتی برای خود ، از هرگونه اقدام نظامی و مداخله گرایانه در جهت ضربه وارد کردن به زیر ساختهای اقتصادی – اطلاعاتی دولتهای معارض یا گروه های فروملی و فراملی طرفدار تغییر و ضع موجود ، سود جوید .
بر این اساس ، ناتو ، سازو کارهای خاصی را دردکترین عملیات روانی خود ( مارس 2002 ) پیش بینی و ایجاد کرده که به افزایش جایگاه و کارکردهای امنیتی – راهبردی آن در عرصه تعاملات پیچیده بین المللی می انجامد .
منابع کاربرد روان شناسی اجتماعی در عملیات روانی مقدمه براساس اصول طرح راهنمای برنامه های آموزشی ، دانشکده های روان شناسی موظف اند در خلال برنامه های اموزشی دوره کارشناسی نقش دانشجویان را در حوزه عمومی به آنها آموزش دهند .
چنین آموزشی در برگیرنده کمک به دانشجویان در بررسی دغدغه های مهم سیاسی ، اجتماعی ونیز فراگیری مهارتهایی است که مسؤلیت پذیری شهروندی را موثر و کارا می سازد .
به طور مسلم ، پاسخ به پرسشهای مهم پیرامون رفتار انسانی ، برعهده روان شناسان اجتماعی است .
این رهیافت ها تا حدی از این واقعیت تاریخی نشئت می گیرد که بخش اعظم مطالعات روان شناسی اجتماعی مدرن برگرفته از تلاش های دانشگاهی است که برای فهم رفتار شهروندی در آلمان نازی صورت گرفت .
چالش فراروی یک آموزشگر مدرن ، در گیر کردن دانشجویان در پژوهش و اصول روان شناختی اجتماعی است تا شهروندان مدرن را نسبت به موضوعات ، آگاه و با خبر سازد .
مقاله حاضر قصد دارد پروژه تحقیقاتی اصول و مبانی نفوذ را که در مبارزه های اقناع حکومتها بکار می رود ، توصیف نماید .
علاوه بر این به پرسشهای مهم اخلاقی و قانونی اشاره و این موضوع بررسی خواهد شد که چگونه افراد می توانند خود را ازچنین نفوذ های نا خواسته در امان نگه دارند .
اگر چه پروژه حاضر برای کلاس عملیات روانی طراحی شده است ، با این حال می تواند به راحتی برای دوره های دیگری همچون روان شناسی اجتماعی ، فرهنگی ، روان شناسی صنعتی / سازمانی یا انسان شناسی فرهنگی مناسب باشد ، زیرا مبارزه های اطلاعاتی مورد بحث ، اغلب به فهم میان فرهنگ و فنونی بستگی دارد که سازمانهای عمومی و خصوصی ازآنها استفاده می کنند .
عملیات روانی شاید یکی از بهترین نمونه های معروف در فعالیت بخش عملیات روانی امریکا تلاش برای از پا در آوردن ژنرال مانوئل نوریگا و تسلیم وی باشد .
نیروهای امریکایی برای تحقق این هدف ، با تبلیغات و پخش موسیقی راک امریکایی با صدای بلند ، اعصاب نوریگا را مختل کردند .
با این حال ، تلاش برای اقناع ، بسیار فراخ تر و گسترده تر از امثالی است که بدان اشاره شد .
عملیات روانی را اینگونه تعریف می کنند ؛ عملیات روانی سلسله فعالیتهای روان شناسانه ای است که در زمان صلح ، جنگ و بحران برای تاثیر گذاشتن بر نگرش و رفتار مخاطبان بی طرف ، خودی و دشمن طرح ریزی شده و در دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی موثر است .(فرشچی ، 1382 ، ص 8 ) چنین عملیاتی پیش ، پس و در حین منازعا ت طراحی و هماهنگ می شوند و به اجرادر می آیند .
در جنگ جهانی دوم ، هرکدام از طرفین ، برای هدف قرارداد ن شهروندان وسربازان خود و دشمن ، از طریق چاپ و ویدئو متوسل به مبارزات اقناع می شدند .
امروزه نیز می توان به توسعه و شکل گیری عملیات روانی در هائیتی ، سومالی ، جنگ خلیج فارس ، بوسنی ، کوزوو ، افغانستان و عراق اشاره کرد .
این عملیات می تواند به شکل پخش اخبار و موسیقی از بلندگوهای ایستگاههای رادیو، توزیع بولتن خبری و در اختیار گذاشتن اطلاعات از طریق بلندگوهای دستی باشد .
امروزه عملیات روانی بیش از پیش شکل پیچیده و ماهرانه ای به خود گرفته است .
راندال جی .
بودیش ، یکی از فرماندهان نیروی دریایی ایالات متحده استدلال کرد که سه تحول مهم جاری ، موجب افزایش کارایی و تاثیر گذاری عملیات روانی شده است : فناوریهای اطلاعاتی همانند شبکه ها وب سایتها ؛ انفجار جهانی رسانه های جمعی همچون تلوزیون و رادیو ؛ و پیشرفتها در پژوهش علوم اجتماعی مرتبط با رفتار انسان ارتشهای مدرن به مورد آخر ، یعنی روان شناسی اجتماعی ، بیشتر از دیگر شاخه ها ی روان شناسی اهمیت می دهند .
این اندیشه که عملیات روانی نیروهای مسلح باید در حال تکوین باشد – مرحله اجرا ی عملیات در پیش ، پس و یا در حین منازعات – تا اندازه ای مبتنی بر این مشاهده است که حکومتها و حتی سازمانهای غیر دولتی همواره مبارزات اقناعی خود را افزایش می دهند .
از این رو ، مبارزات اقناع مدرن نه تنها مداوم و پیوسته ، بلکه بی مرز نیز می باشند .
با درهم تنیدگی رسانه های جهانی ، امکان محلی شدن مبازرزه هر رسانه خاص کاهش می یابد .به کلامی دیگر ، مبارزات عملیات روانی هم مخاطب مستقیم دارد و هم غیر مستقیم .
چالش فرار وی طراحان عملیات روانی ، تهیه موادی است که برای تمامی مخاطبین موثر و بی ضرر باشد .
دغدغه و نگرانی شهروندان این است که حضور گسترده مبارزه های اقناع ، موجب شده تا تشخیص منبع و ارزیابی درستی و یا تشخیص اهمیت اخبار حکومت متبوع و اطلاعات تولیدی سازمانهای غیر دولتی ، بسیار دشوار باشد .
با توجه به نقش فزاینده جهانی عملیات روانی ، به نظر می رسد که اکنون فهم سازوکار اقناع نسبت به گذشته ، تبدیل به یک مهارت شهروندی بسیار مهم شده است .