دانلود تحقیق نهاد اجتماعی

Word 146 KB 28306 17
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اصطلاح نهاد به هر نوع اعتقاد ، ارزش ، مفهوم ، سازمان یا بطور کلی ، هر پدیده‌ای که طی شرایط و فراگردهای تاریخی با مجموعه‌ای از هدفها ، کارکردها و کنش‌ها مشخص شده ، اطلاق می‌شود.

    نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافته‌ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزشها و رویه‌های عمومی معینی است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده می‌سازد.

    نگرش کلی

    هر جامعه‌ای در ارتباط با بقا و رفع نیازهای اجتماعی اساسی خود ، وظایف یا کارکردهای مهمی بر عهده دارد.

    اعضای جدید باید متولد و تربیت شوند، ضروریات حیاتی مردم باید تولید و توزیع شوند، نظم اجتماعی باید برقرار و محفوظ بماند، و مردم باید احساس کنند که زندگی معنا و هدف دارد.

    ساختارها یا شیوه‌هایی که وظایف اساسی فوق از طریق آنها عملی می‌شوند، نهادهای اجتماعی نامیده می‌شوند.

    کارکردهای نهاد اجتماعی

    نهادها ، کارکردها یا نقش‌های ویژه‌ای بر عهده دارند، یعنی هر یک از آنها وظیفه و کار معینی برای جامعه انجام می‌دهند و آنچه انجام می‌دهند رابطه‌ای با آنچه مقرر است انجام دهند، دارد.

    کارکردهای یک نهاد ، عموما ، یا آشکارند (Manifest) یا نهان (Latent).

    کارکردهای آشکار قابل تشخیص و واضح‌اند و نهاد اساسا برای تحقق بخشیدن آنها موجودیت یافته است.

    کارکردهای نهان ، غیر عمدی و احتمالا غیر قابل تشخیص‌اند و اگر قابل تشخیص هم باشند، امری فرعی تلقی می‌شوند.
    کارکردهای نهان ممکن است مقاصد اصلی و کارکردهای آشکار نهاد را تقویت کنند یا ربطی به آنها نداشته باشند، یا حتی به نتایجی کاملاً زیان بخش و مغایر با وظایف و عملکردهای آن نهاد ، منجر شوند، مثلا ، کارکرد آشکار نهاد اقتصادی و مؤسسات وابسته آن ، تولید و توزیع کالاها ، خدمات و بهره وری است.

    کارکردهای نهان آن ممکن است گسترش شهرنشینی ، دگرگون سازی زندگی خانوادگی ، رشد و گسترش اتحادیه‌های صنفی و کارگری ، تغییرات و تحولات دیگر باشد.

    کارگزار در نهادهای اجتماعی

    نهادهای اجتماعی برای انجام دادن وظایف خود ، به مشارکت افراد انسان به عنوان کارگزار ، نیازمندند.

    ولی انسان در مقام کارگزار ، باید طبق انتظارات نهادها عمل کند نه به میل و اراده خود ، مثلا در نظام آموزش و پرورش ، شخصیت و رفتار معلمان ، در درجه اول ، از لحاظ نحوه ایفای نقش معلمی ، یعنی برآوردن انتظارات نظام آموزشی و رعایت موازین و مقررات آن ، مورد توجه قرار می‌گیرد.

    روابط متقابل در نهادهای اجتماعی

    نهادها در خلا عمل نمی‌کنند، بلکه جزئی از کل جامعه و فرهنگ آن بوده با سایر نهادها ، روابط و کنشهای متقابل دارند.

    فهم یک نهاد ، مستلزم مطالعه روابط آن با سایر اجزای جامعه و فرهنگ است.

    دین ، حکومت ، اقتصاد ، آموزش و پرورش ، و خانواده ، پیوسته با یکدیگر ، کنش و واکنش متقابل دارند، مثلاً شرایط اقتصادی معین می‌کند که چه افرادی می‌توانند ازدواج کرده ، تشکیل خانواده دهند.

    ازدواج و میزان زاد و ولد ، در افزایش تقاضای مصرف مؤثرند.

    ساختارهای اجتماعی

    هر نهادی ، دارای ساختار شخصی است.

    انجام پذیری وظایف یا کارکردهای نهادها ، مستلزم پیش‌بینی تشکیلات رویه‌ها و مقررات معینی است، مثلاً نهاد آموزش و پرورش ، ساختاری متشکل از سازمانها و مؤسسات گوناگون دارد که از طریق آن پاسخگوی نیازهای آموزشی و پرورشی جامعه است.

    ساختار سازمان ، شبکه‌ای از اجزای کوچکتر است که نقش‌ها نامیده می‌شوند.

    هر نقش ، وظایفی دارد و بین نقشهای سازمانی ، روابطی پیش‌بینی شده است.

    قواعد و مقررات رفتاری در نهادهای اجتماعی

    نهادها برای انجام دادن کارکردهای خود ، موازین و مقررات رفتاری ویژه‌ای وضع می‌کنند.

    مقررات و انگاره‌های رفتاری ، از لحاظ هدایت افرادی که وظایفی در مؤسسات نهادها عهده‌دار می‌شوند، اهمیت دارند.

    پیروی از مقررات و رعایت شایسته آنها ممکن است موجب تشویق ، و تخطی از آنها موجب تنبیه شود.

    در هر حال ، مقررات ، فرد را ملزم خواهد ساخت که با نقش خود سازگار شده ، وظایف محوله را به درستی انجام دهد.

    منزلت اجتماعی نهادهای اجتماعی

    نهادها ، اعضای خود را از منزلت یا پایگاه اجتماعی خاصی برخوردار می‌سازند.

    بدین معنا که مردم یک جامعه ، راجع به منزلت اجتماعی افرادی که در نهاد یا سازمانی عضویت دارند، باورها و پیش فرضهایی قایل می‌شوند، مثلا ممکن است که دانش آموختگان دانشگاه تهران و شیراز از لحاظ دانش و مهارت و کارشناسی ، واقعا چندان تفاوتی نداشته باشند، ولی اگر مردم ، عموما ، و افرادی که با تحصیلات دانشگاهی سروکار دارند، خصوصا ، بر این باور باشند که دانشگاه تهران وجهه علمی بالاتر و مطلوبیت اجتماعی بیشتری دارد، در این صورت ، دانش آموختگان این دانشگاه نیز از منزلت و اعتبار بالاتری در جامعه برخوردار خواهند شد.

    بنابراین ، منزلت نهاد یا سازمانهای آن ، به اعضای وابسته بدان ، تعمیم داده می‌شود. 

    مقاومت در برابر تغییر نهادها ، عموما ، گرایش به محافظه کاری دارند و در مقابل تغییر ، مقاومت می‌کنند.

    این گرایش به سازمانهای وابسته نهادها نیز تسری پیدا می‌کند.

    هرچند ممکن است افرادی که در نهادها یا سازمانها ، نقشی برعهده دارند، در صدد تغییر نقش خویش برآیند، ولی در این کار با مشکلاتی مواجه می‌شوند.

    دگرگونی در نهادها ، هنگامی میسر می‌شود که برای تغییر آمادگی کسب کنند .نهاد اجتماعی ترجمه کلمه فرنگی intitution است که در مواردی به موسسه یا سازمان اجتماعی نیز ترجمه شده است .نهاد اجتماعی را در یک معنی به "الگوی رفتار منظم و بادوام و پیچیده که بوسیله آن کنترل اجتماعی صورت می‌گیرد "اطلاق گردیده است.

    "دورکیم" تعریفی که از جامعه شناسی نموده آن را علم به نهادهای اجتماعی می‌داند مقصود ولی از نهاد اجتماعی مجموعه‌ای از اصول و مقررات است که در جامعه بنیان یافته و بر رفتار فرد ناظر است بطوریکه سرپیچی از آنها مشکل و گاهی غیر مقدور است و در این مورد نهاد را به همه عقاید و شیوه‌های رفتاری اطلاق نموده است که اجتماع نهاد یا تاسسیس کرده است.

    مارسل موس جامعه شناس فرانسوی که شاگرد دورکیم است در تعریف نهاد می‌گوید: "نهاد اعمال و افکاری اجتماعی اند که فرد در بدو تولد آنها را در مقابل خود ساخته و پرداخته می‌یابد و انتقال این اعمال و افکار غالباً از راه آموزش صورت می‌گیرد "و بالاخره مالینوفسکی مردم شناسی انگلیسی لهستانی الاصل نهاد اجتماعی را "اجزاء واقعی فرهنگ می‌داندکه دارای حساس ملاحظه‌ای با دوام , عمومیت و استقلال است اگبرن و نیم کف نیز نهاد اجتماعی را به "مجموعه‌ای از پوشش های اجتماعی اطلاق نموده اند که ناظر بر هدف یا هدفها و کارکردهای معینی بوده و کل یگانه‌ای را بوجود می‌آورد" بطور کلی با در نظر گرفتن ویژگیهای نهاد اجتماعی , می‌توان آنها را "مجموعه‌ای از الگوهای رفتار و اعمال و افکاری تلقی نمود که دارای هدف , کارکرد و ضرورت و عمومیت و دوام بوده , خود را کم و بیش به فرد تحمیل نموده و فرد پس از تولد آنها را ساخته و پرداخته در مقابل خود می‌بیند "مثال مشخص این تعریف خانواده است که تداوم جامعه انسانی بدان بستگی داشته و تمام جوامع اعم از ابتدائی یا پیشرفته پای بند اصول و مقررات آن بوده و در حفظ و باقی آن می‌کوشند.

    افراد بدنیا می‌آیند و از بین می‌روند و در حالیکه نهادهای نخستین اجتماعی مانند خانواده و دولت پابرجا بوده و در طول نسل های متمادی هدفهای آشکاری را تعقیب می‌کنند.

    نهادهای نخستین اجتماعی از استمرار و دوام در طول تاریخ برخوردارند, چرا که به تدریج و آرام تغییر نموده و در مقابل جریانهای مخالف مقاوم اند.

    انواع نهاداجتماعی نهادهای اجتماعی بر اثر نیازهای جامعه بوجود می‌آیند.

    در حال اگر نیازمندی های جامعه را به دو بخش ,اصلی و فرعی تقسیم کنیم می‌توانیم نهادهای اجتماعی را هم به دو گونه بدانیم: نهادهای اصلی یا نخستین ,نهادهای دومین یا ثانوی.

    نهادهای نخستین نهادهایی هستند که برای رفع نیازهای حیاتی افراد و بقای جامعه ضرورت دارند .از اینرو نهادهای نخستین یا اصلی عمومی و جهانی بودی یعنی در هر عصر و زمانی و در هر جامعه‌ای وجود دارند.

    نهادهای اساسی مانند نهاد خانواده, آموزش و پرورش و دولت آنچنان برای یک فرهنگ اساسی هستند که بدون آنها نمی‌توان اساساً زندگی اجتماعی را تصور کرد.

    مردم شناسان هرگز نتوانسته‌اند جامعه اولیه ‌ای اعم از معاصر یا تاریخی را پیدا کنند که در آن نهادهای اساسی وجود نداشته اند .

    نهادهای اجتماعی اعم از نهادهای نخستین و ثانوی در سه خصوصیت زیر با هم مشترکند بقرار زیر : هدف کارکرد ضرورت اما نهادهای نخستین دارای ویژگیهای دیگری نیز هستند که آنها را از نهادهای ثانویی متمایز می‌کند: اول آنکه آن نهادهای نخستین همگانی بوده و در تمام جوامع انسانی عمومیت دراند .

    دوم آنکه ضرورت این نهادها در جامعه حیاتی و اساسی است سوم آنکه نهادهای نخستین قدیم بوده یعنی شکل گیری آنها مترادف با بوجود آمدن جامعه بشری است .

    چهارمین ویژگی این دسته از نهادها آنست که قبل از وجود آمدن فرد و هم بعد از وی وجود دارند و به عبارت دیگر فرد در بدو تولد آنها در مقابل خود می‌یابد.

    بالاخره پنجمین ویژگیهای آنها در اینست که به کندی تغیر می‌پذیرند ولی از بین نمی‌روند زیرا لازمه حیات اجتماعی می‌باشند.

    بدین ترتیب ملاحظه می‌گردد که نهادهای نخستین نظم بخش حیات اجتماعی بوده و عناصر مهم و اساسی فرهنگ جامعه بشری محسوب می‌گردند و بهمین دلیل این نهادها را نهادهای اصلی نیز می‌گویند.نهادهای ثانوی الزاماً ویژگیهای نهادهای نخستین را ندارند زیرا اولاً در تمام جوامع بشری عمومیت نداشته و نیز در تمام مقاطع تاریخ بشری وجود ندارد مثل حزب یا سندیکا .

    ضرورت نهادهای ثانوی ممکن است در مقاطع زمانی خاص در تاریخ جامعه مشخصی محسوس گردد و از طرف دیگر ثبات و دوام چنین نهادهایی نیز نسبی است و بالاخره آنکه ویژگیهای چهارم و پنجم نهادهای نخستین را نیز الزاماً دارا نیستند.

    بنابراین چنانچه بخواهیم تعریفی نیز از نهادهای ثانوی بدست دهیم می‌توان نهادهای اجتماعی ثانوی را مجموعه‌ای از الگوهای رفتار و اعمال و افکار و مقررات تلقیم نمود که دارای هدف ,کارکرد و ضرورت باشند.

    بنابراین نهادهای ثانوی شامل سازمانهای ورزشی , تفریحی ,تجاری , فرهنگی و بطور کلی موسساتی می‌گرد که بنابر نیاز و توافق اعضاء جامعه ایجاد می‌گردند .

    تا زمانیکه کارکرد آنها مورد نیاز جامعه باشد دوام می‌آورند و وقتی که این نیاز بر طرف گردید بتدریج و یا سریعا متلاشی می‌شوند.

    این قبیل نهادها را جامعه شناسان از لحاظ معنی به نهادهای عام در مفهوم "هرچه مورد نیاز جامعه است " نیز نامیده‌اند که شامل تمام موسسات و سازمانها و مقررات اجتماعی می‌گردد که بر اساس نیاز جامعه و برای تأمین حوایج جسمانی و حیاتی و نفسانی افراد بوجود می‌آیند و تا زمانیکه جامعه بآنها نیاز دارد تداوم دارند و زمانیکه نیازی نباشد منحل می‌گردد.

    این نهادها بر خلاف نهادهای اصلی و اساسی قابل انحلال بوده و عمومیت و ضرورت جهانی نیز نداشته بلکه وجود آنها بسته به نیاز جامعه است و به همین علت این نهادها در جوامع پیچیده فراوان تر یافت می‌شوند.

    بعبارت دیگر به تناسب گسترش ور شد جوامع و پیچیدگی ساخت اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی تعداد نهادهای ثانوی نیز افزایش می‌یابد.

    بنابراین در توجیه نهادهای ثانوی می‌توان گفت که این نهادها به نیازهای درجه دوم انسان پاسخ می‌گویند و ضرورت همگانی و جهانی دارند بلکه وجود آنها بسته به نیاز جوامع است بدین معنی که اگر جامعه نیازمند برخی از آنها باشد در آن جامعه بوجود خواهند آمد (از قبیل بانک ,سندیکا, حزب وغیره....).در جوامع ساده و ابتدائی موسسات اجتماعی کمتری دیده می‌شود زیرا در چنین جوامعی یک نهاد به تنهایی دارای کارکردهای متعددی است .

    مثلاً درگذشته خانواده علاوه بر امر تولید (خوراک , پوشاک و....) حفاظت و تعلیم و تربیت کودکان و نیز حمایت جوانان را حتی پس از ازدواج بعهده داشت, نهادهای هنری یا تفریحی نیز بصورت مستقل وجود نداشتند و جزئی از نهاد خانواده محسوب شدند.

    چگونگی ظهور نهادهای اجتماعی و نقش آن‌ها چرا بی منطقی از رفتارهای رایج است؟بسیاری از مردم هنگامی که بحث از مراسم ازدواج به میان می‌آید خودرا طرفدار مراسم کم‌خرج ومهرییه پایین معرفی می‌کنند.چرا بی منطقی از رفتارهای رایج است؟بسیاری از مردم هنگامی که بحث از مراسم ازدواج به میان می‌آید خودرا طرفدار مراسم کم‌خرج ومهرییه پایین معرفی می‌کنند؛ اما هنگامی که نوبت به دختر خودشان می‌رسد همانگونه عمل می‌کنند که جامعه می‌پسندد و فعلشان را نیز به ضرب‌المثل معروف "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو" می‌آرایند.

    آیا چنین رفتار دوگانه‌ای را باید ناشی از دورویی دانست و یا انگیزه‌ی دیگری در میان است؟

    آیا در مراسم ازدواج، روابط اجتماعی ، مراسم ترحیم و بسیاری دیگر از کنش های اجتماعی شاهد رفتار های دوگانه و غیر قابل توجیه نیستیم؟

    چرا مراسم ازدواج وعزاداری پر سر وصدا است و برای همسایگان مزاحمت زا؟

    آیا مراسم عروس کِشی، یعنی راه انداختن کاروان اتومبیل در خیابانها کار کرد قابل توجیه دارد؟

    آیا کار کرد اینگونه رفتار هارا می توان تبیین کرد؟

    چرا موعظه و سفارش و ممنوعیت قانونی نیز نمی تواند مانع این رفتار ها شود؟

    در مثال دیگری، تقریبا همگان متفق‌القول‌اند که برگزاری مراسم ختم در خانه‌ متوفی که در ایران گاهی به‌صورت افراطی در‌می‌آید، بار مضاعفی برای بازماندگان است.

    ناراحتی از دست دادن عزیزی و تحمل هزینه های گزاف بر سر آن.

    اما کمتر پیش می‌آید خانواده‌ای با از دست دادن عزیزی چنین مراسمی را برگزار نکند و خود را در معرض حرف و سخن دیگران قرار دهد.

    نکته جالب آنجاست که هرچه فرد متوفی از حسن شهرت بیشتری برخوردار باشد سعی بر آنست که مجلس "آبرومندانه و سنگین"تری برگزار شود.

    اگر به رفتار روزمره‌مان مراجعه کنیم بسیاری از رفتارها را خواهیم یافت که دلیل قانع‌کننده‌ای برای انجامشان نیست و جز به مدد عرف قابل توجیه نیستند.

    نوع لباس پوشیدن، استاندارد های ادب و نزاکت و مقبول عام بودن، و بسیاری از رفتارهای دیگر در این زمره قرار می‌گیرند.

    براستی چه عاملی ما را وا می‌دارد که انتخاب‌هایمان را در محدوده‌ی عرف اجتماعی انجام دهیم؟

    آیا چنین انتخاب‌هایی را می‌توان در چارچوب رفتار عقلایی آحاد اقتصادی گنجاند؟

    آیا این رفتارها در راستای بیشینه کردن مطلوبیت است و یا بسیاری از آن‌ها علیرغم اینکه نا مطلوب است و نارضایتی به همراه دارد باز هم اتخاذ می شود؟

    ● آنچه که اجبار را فرا راه ما قرار می دهد عرف و فرهنگ اجتماعی را می‌توان همانند قاعده‌ای دانست که مردم، آن را به عنوان یک قید پذیرفته و در تصمیم‌گیری‌شان دخیل می‌کنند.

    اگر یادگیری بشر را متأثر از تجربیات او در طول زمان بدانیم، فرهنگ اجتماعی به مثابه فیلتری خواهد بود که تجربیات بشر از آن می‌گذرد.

    به بیان دیگر، تفسیر بشر از جهان بر اساس قواعدیست که در جامعه‌ و در غالب فرهنگ، سنت، دین، و مانند آن‌ها آموخته‌است و مدل‌ ذهنی و طرز تفکر خود را بر اساس آن شکل داده‌است.

    به این قواعد "نهاد[۱]" گفته می‌شود؛ "نهادها محدودیت‌هایی هستند که توسط بشر ایجاد شده و تعاملات انسانی را شکل می‌دهند." هنگامی که بحث نهادها‌ به میان می‌آید، ناگزیر از چارچوب سنتی اقتصاد نئوکلاسیک[۲] خارج شده و وارد دنیایی ‌می‌شویم که به آحاد اقتصادی اختیار تام نمی‌دهد تا هر گونه که خواستند انتخاب کرده و مطلوبیتشان را ماکزیمم کنند؛ مبحث نهادها به ما می‌آموزد که بشر در دنیای واقعی خواه و ناخواه با قیودی مواجه است که توسط خود او و یا پیشینیانش در طول زمان وضع شده‌اند و دامنه‌ی انتخاب‌های وی را محدود می‌کنند.

    بدیهی است که این قیود بشری، ربطی به قید بودجه که مبین محددیت منابع است ندارد.

    به طور سنتی حیطه علم اقتصاد به آنجا که بحث انتخاب آزادانه آحاد اقتصاد مقدور است، مانند بحث تولید، مصرف و مبادله بازاری، محدود می شد.

    آنجا که بحث تحمیل قیود پیرامونی و اجبار اجتماعی مطرح بود به حیطه جامعه شناسی مربوط می گردید.

    طی چند دهه اخیر این حیطه نیز مورد توجه و بر رسی اقتصاددانان قرار گرفته و دست آورد های قابل توجهی فرا دست آمده است.

    یکی از این حیطه های مطالعه "نهاد ها" و دلیل ظهور و تداوم آنها است.

    مبحث نهادها که با جایزه‌ی نوبل داگلاس نورث (۱۹۹۳) وارد مرحله‌ای از بلوغ شد، این امکان را می‌دهد تا پدیده هائی را توضیح دهیم که با نظریه عقلانیت صرف قابل توجثه نیست.

    این نظریه جدید دید گاه صرف نظری دنیای ارو-دبرو[۳]، را با رفتارهای واقعی بشر نزدیکتر می کند.

    رفتارهایی از قبیل اسطوره‌سازی، دگماتیسم، ایدئولوژی و سنت، ایجاد نظامهای ارزشی، حقوقی و حکومتی را که توجیهی عقلانی برایشان متصور نیست می‌توان در چارچوب مبحث نهادها توضیح داد.

    ظهور نهادها را می‌توان از دو منظر مورد بررسی قرارداد.

    منظر اول، بحث هزینه مبادله[۵] است و اینکه چگونه ظهور نهادها منحر به کاهش و یا جایگزینی آن می‌شود؛ و منظر دوم، باز‌ی‌های تعاملی-اجتماعی[۶] است که منجر به ظهور نهادها می‌گردد.

    به این معنی که وجود هزینه مبادله منجر به ایجاد نهاد ها می شود و نهاد ها نیز گرچه بعضی هزینه های مبادله را کاهش می دهند لکن خود نوعی هزینه مبادله را جایگزین می کنند به نحوی که در مجموع بهبود رفاهی ایجاد می شود.

    دیگر اینکه کنش های اجتماعی و بهره مندی متقابل نهاد ها را ئی اجاد میکنند که قاعده ایجاد آنها مشابه نتیجه یک بازی تعاونی است .

    ● هزینه مبادله و ایجاد نهاد ها بر خلاف تصور رایج آنچه در اقتصاد به عنوان هزینه مبادله شناخته می شود عبارت است از هزینه اقتصادی (شامل هزینه فرصت، هزینه وقت و سایر هزینه های) عقد قراداد ها و تضمین اجرای آنها خواه قرار داد صریح یا ضمنی باشد.

    فرض کنید شما می‌خواهید منزلی خریداری کنید.

    آیا هزینه‌ای که برای این کار متحمل می شوید تنها شامل قیمت مسکن می‌شود؟

    شما ناچارید برای عقد قرارداد هزینه‌ی محضر را نیز پرداخت کنید؟

    پیش از آن هنگام نوشتن قولنامه ناگزیر خواهید بود با اعتماد به بنگاه مسکن، چک یا سفته‌ای نزد وی به امانت بگذارید تا در موعد تحویل کلید منزل، با گرفتن مابقی پول، چک و سفته را نیز به شما تحویل دهد.

    سوال اول: چرا دو فرد خریدار و فروشنده بنگاه مسکن را امین قرار داده و به جای آن، چک و سفته را مستقیما رد و بدل نمی‌کنند تا هزینه‌های مربوط به ثبت قولنامه در بنگاه را نیز پرداخت نکنند؟

    سوال دوم: اگر به هر دلیل فروشنده از تحویل منزل سر باز زند هزینه دادگاه برای باز پس‌گیری پول اولیه‌ای که در قولنامه ثبت شده چقدر خواهد بود؟

    "هزینه مبادله شامل هزینه‌ی عقد قرارداد و اعمال آن است." هزینه‌ای که برای ثبت سند پرداخت می‌شود (هزینه عقد قرارداد) و هزینه‌های احتمالی دادگاه (هزینه اعمال قرارداد) مصادیقی از هزینه مبادله خواهند بود.

    بدیهی است که هر چه هزینه‌ی مبادله بالاتر باشد تمایل افراد به شرکت در مبادله و در نتیجه احتمال شکل‌گیری بازار کمتر خواهد بود.

    مثلا اگر شما به حسب اتفاق شنیده باشید که فروشنده فردی دغل‌باز است، احتمالا با او وارد معامله نمی‌شوید.

    از سوی دیگر، اگر در جامعه‌ای هزینه‌ی ثبت سند و یا هزینه‌ی اعاده‌ی حق در دادگاه (که شامل هزینه فرصت شاکی و خوانده هم می‌شود) آنقدر بالا باشد که ریسک مبادله را بالا ببرد افراد وارد معامله نمی‌شوند و بازار شکل نمی‌گیرد.

    یکی از کارکرد‌‌های نهادها، کاهش هزینه‌ی مبادله است؛ هر چند که خود آنها نیز می‌توانند عاملی برای ایجاد هزینه مبادله باشند.

    در مثال بالا، فروشنده و خریدار به آن دلیل به بنگاه مسکن اعتماد می‌کنند و چک و سفته‌شان را نزد وی به امانت می‌گذارند زیرا احتمالا، فرد بنگاه‌دار در محل شناخته‌ شده‌ بوده و سرمایه‌ی انسانی و فیزیکی خود را به کسب و کارش وارد کرده‌است و برای حفظ این سرمایه‌ها دغل‌بازی نخواهد کرد.

    اعتماد به بنگاه مسکن نهادی به شمار می‌رود که برای کاستن از هزینه‌ی مبادله بوجود آمده‌است (هرچند که خود می‌تواند هزینه مبادله را بالا ببرد زیرا دو طرف معامله ناگزیرند هزینه بنگاه را نیز متحمل شوند.در مثال مراسم ازدواج نیز که در ابتدای نوشته آمد، هزینه مبادله‌ی بالایی که ازدواج برای دو فرد (و بخصوص برای خانم‌ها ) در بر دارد، موجب می‌شود تا برای کاستن از آن، نهادهایی شکل گیرد.

    هدف از پیدایش این نهادها که قواعد رفتاری خانواده‌ها را هنگام ازدواج شکل می‌دهند آنست که میزان پایبندی دو طرف را به زندگی مشترک آینده بسنجند.

    آیا داماد حاضر است به خاطر این ازدواج از پول که عزیزترین دارایی‌اش به شمار می‌رود بگذرد و مراسم باشکوهی برگزار کند؟

    این خود نشان دهنده تعهد عملی به حفظ پیوند زناشوئی در آینده است.

    آیا وی حاضر است با قبول مهریه‌ای سنگین، پیشاپیش پایبندی خود را به همسر آینده‌ نشان دهد؟

    علاوه بر این ایجاد هزینه مرده (مانند ریخت و پاش های بی پروا در کلیه مراحل خواستگاری تا ازدواج) در این نهاد سبب می شود که دو طرف (بخصوص مرد) تمایل کمتری به تکرار این معامله داشته باشد، و این نیز می تواند کمکی به تداوم پیوند ازدواج تلقی شود.

    ساختار نهادهای اجتماعی "ساخت "یا "ساختار" یا "ساختمان" ترجمه کلمه STRUCTUREاست و در مباحث اجتماعی فراوان بکار برده می‌شود و غالباً نیز تعابیر متفاوت و مفاهیم متعددی از آن مستفاد می‌گردد گاهی ساخت را تعادل موقت بین اجزاء تشکیل دهنده یک کل دانسته و گاهی نیز ساخت اجتماعی را مجموعه گروهها و نهادهای عمده‌ای می‌دانند که سازنده جوامع می‌باشند, در توجیه این مفهوم می‌توان گفت که هر کل اجتماعی عناصر و اجزائی دارد که آنرا تشکیل می‌دهند و روابطی نیز این عناصر و اجزاء را بهم پیوند داده و نوعی تعادل و هماهنگی بین آنها بوجود می‌آورد و بطوریکه آن کل اجتماعی مدتها بتواند موجودیت خود را حفظ کند.

    اصطلاح تعادل موقف یا نسبتآً پایدار را نیز بدین علت در تعریف ساخت بکار می‌برند که هر کل اجتماعی بتدریج دچار تغییراتی شده و یا در آن دگرگونی سریع بوجود می‌آید مثلاً خانواده گسترده پدر سالاری در نتیجه تغیر نوع معیشت و گسترش شهرنشینی و صنعت به تدریج کارکردهای خود را از دست می‌دهد و تبدیل به خانواده از نوع هسته‌ای یا زن و شوهر می‌گردد که ساختی کاملاً متفاوت با ساخت پیشین دارد.

    ساخت اجتماعی را می‌توان چنین تعریف کرد: وضعیت ناشی از تعادل و همآهنگی نسبتاً پایدار بین اجزاء و عناصر تشکیل دهنده یک کل اجتماعی را ساخت آن کل گویند.

    تفاوت موسسه و نهاد گاهی نیز اصطلاح نهاد را با موسسه مترادف دانسته‌اند و بهمین دلیل در غالب مواد کاربرد این دو اصطلاح بجای یکدیگر نوعی سردرگمی و ابهام ایجاد کرده است ولی با مختصر تعمقی این ابهام را می‌توان زدود و براحتی می‌توان این دو را از هم تفکیک نمود بدین معنی که اگر محتوای موسسات را از قالب و مکانیکه این محتوی در آن صورت می‌پذیرد جدا سازیم , مقصود حاصل می‌شود.

    مثلاً سندیکای کارگری یک موسسه است در حالیکه آئین و رویه‌هایی که طی آن کارگران موفق به گرفتن امتیازات می‌گردند محتوی این موسسه و در نتیجه نهاد تلقی می‌شود.

    بعبارت دیگر مقررات و رویه‌هایی که برای ارضای هدفهای موجود در یک موسسه یا تنظیم روابط افراد یک موسسه وجود دارد و نهاد محسوب می‌شود و به همین سیاق خانواده یک موسسه است ولی ازدواج روابط متقابل بین والدین و فرزندان , کارکردهای آموزشی ,تربیتی (و در مورد خانواده روستائی , کارکرد تولیدی) آن نهاد است , ونیز آموزشگاه یک موسسه است ولی نظام تعلیم و تربیت , مقررات موجود آموزشی, امتحان و جریانهایی از این قبیل که ناظر بر هدف و هدفهای معنی بوده و دارای کارکرد مشخصی می‌باشند, مجموعاً نهاد تعلیم و تربیت نامیده می‌شوند.

    همچنین حزب یک موسسه است ولی اعمال و رفتار تبلیغاتی و مبارزات گروهی سیاسی و کارکردهایی از این قبیل نهاد است و یا موقعی که از بیمارستان سخن به میان می‌آوریم, اگر مجموع خدمات پزشکی و تدارکات خصوصی عمومی که برای ارضاء یک نیاز اجتماعی معینی انجام می‌گیرد و به تیمار و مواظبت بیماران مربوط می‌شود را در نظر آوریم در اینصورت سر و کار ما با یک نهاد اجتماعی است و اگر چنانچه مجموعه‌ای از پزشکان , پرستاران , بهیاران و سایر خدمه اداری و فنی بیمارستان و کل تشکیلات آنرا در نظر گیریم , در اینصورت سروکار ما با یک موسسه است .آئین ها , مقررات , شیوه‌های عمل و رفتار و بطور کلی محتوای یک موسسه رامی‌توانیم نهاد گوییم.

    نکته قابل ذکر در ارتباط با نهادهای اجتماعی آنست که نهادهای اجتماعی توسط گروههای مختلف اجتماعی بکار گرفته می‌شوند بعبارت دیگر این شیوه‌های عمل خواه از سوی موسسات وضع شده باشد یا بصورت غیر رسمی بر اثر انباشت تجربیات اجتماع گسترش یافته باشد نمی‌توانند از افرادی که این نهادها را بکار می‌برند جدا باشد از این رو تحقیق در واقعیت های اجتماعی غالباً شامل نهادها و گروههای انسانی هر دو می‌گردد.

نهاد اجتماعی نَهاد یا نهاد اجتماعی که در مواردی موسسه یا سازمان اجتماعی نیز نامیده شده است یکی از ساختارهای اجتماعی است. برای اجرای مدیریت شهری و کشوری در شهرها و روستاها سازمان‌ها و ارگان‌های گوناگون دولتی مستقر شده‌اند. ادارات کل و نهادهای مربوطه معمولاً در شهرهای بزرگ یا مراکز استان‌ها قرار دارند. تعداد این نهادها در ایران به بیش از 130 عدد می‌رسد. نهاد واژه‌ای عمومی ...

نهاد اجتماعی اصطلاح نهاد به هر نوع اعتقاد ، ارزش ، مفهوم ، سازمان یا بطور کلی ، هر پدیده‌ای که طی شرایط و فراگردهای تاریخی با مجموعه‌ای از هدفها ، کارکردها و کنش‌ها مشخص شده ، اطلاق می‌شود. نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافته‌ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزشها و رویه‌های عمومی معینی است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده می‌سازد. نگرش کلی هر جامعه‌ ای در ارتباط با ...

قبل از تعریف خانواده به ریشه لغوی این واژه می‌پردازیم. کلمه family یا خانواده مشتق از یک کلمه لاتین یعنی familia است. از نظر ترمینولوژی اولین بار به این کلمه در گیاه‌شناسی و سپس جانورشناسی بکار رفت و سرانجام به خانواده انسانی اطلاق گردید.کلمه معادل آن در زبان یونانی oikonomia است که کلمه Economic یعنی اقتصادیات از آن مشتق شده‌است. این مسئله نشان می‌دهد به زعم پیشینیان خانواده ...

گروه اجتماعی و شناخت و عملکرد نهاد خانواده: تعریف گروه: گروه اجتماع واحدی است مرکب از دو یا چند نفر که در اثر «تعامل اجتماعی» با یکدیگر ارتباط دارند به عبارت دیگر، گروه جریان یا سلسه مراتبی است که در آن عمل یک یا چند انسان سبب تغییر عمل یک یا چند انسان دیگر می شود. صفات گروه پیوند گروه طبق نظر «فسینجر» و دستیارانش، پیوند عبارت از انگیزش وسیع اعضاء برای تعلقات گروهی بوده و می ...

گروه اجتماعی و شناخت و عملکرد نهاد خانواده: تعریف گروه: گروه اجتماع واحدی است مرکب از دو یا چند نفر که در اثر «تعامل اجتماعی» با یکدیگر ارتباط دارند به عبارت دیگر، گروه جریان یا سلسه مراتبی است که در آن عمل یک یا چند انسان سبب تغییر عمل یک یا چند انسان دیگر می شود. صفات گروه پیوند گروه طبق نظر «فسینجر» و دستیارانش، پیوند عبارت از انگیزش وسیع اعضاء برای تعلقات گروهی بوده و می ...

تعریف گروه: گروه اجتماع واحدی است مرکب از دو یا چند نفر که در اثر «تعامل اجتماعی» با یکدیگر ارتباط دارند به عبارت دیگر، گروه جریان یا سلسه مراتبی است که در آن عمل یک یا چند انسان سبب تغییر عمل یک یا چند انسان دیگر می شود. صفات گروه پیوند گروه طبق نظر «فسینجر» و دستیارانش، پیوند عبارت از انگیزش وسیع اعضاء برای تعلقات گروهی بوده و می توان گفت «نتیجه جمیع نیروهای انگیزشی در اعضاء ...

پیشگفتار دختران و پسران ایرانی به طور متوسط در سنین 11 تا 13 سالگی به بلوغ جنسی می‌رسند و به طور میانگین در سنین 26 تا 28 سالگی اکثر آنها متأهل و شاغل می‌شوند. این فاصله سنی که در کشور ما حدوداً 15 سال می‌باشد، دوره جوانی می‌نامد و از جمله وظایف و مأموریت های اساسی خود را شناخت این مرحله از زندگی نسل جوان می‌داند. با عنایت به این که تمامی‌قوای زیستی، روحی ، روانی، فکری و عاطفی ...

نهاد اجتماعی جهت انجام یک تحقیق منسجم ومنظم ،در این پژوهش سعی می نماییم مطالب خود را تحت عناوین متفاوت بررسی نمائیم . الف- تعریف لغوی نهاد :فرهنگ آکسفورد نهاد را سازمانی می داند که برای اهداف اجتماعی ،آموزشی ومذهبی تاسیس می شود .که به کمک وخدمت به افراد نیازمند به کار می رود . یا به عبارت دیگر :منظور از نهاد در این عنوان عبارت است از نظامی تقریبا پایدار وسازمانی یافته از الگوهای ...

بررسي فرايندي متغيرهاي موثر در (( پيوند )) خانواده ، مدرسه و جامعه در (( حوزه ي مسايل ديني ، اجتماعي و اقتصادي )) وپيش نهاد راه کارهاي بهبود عملکرد مديران در مديريت آموزشگاهي است. هنرمديريت آموزشگاهي تمهيد شرايط عمومي و اختصاصي توسعه ي فراگير و متع

درجوامعی مانند ایران که در برزخ بین سُنت و مدرنیته بسر می برند، خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که سیستم طبقاتی را بازتولید می کند، یعنی کوچکترین نهاد تولید و باز تولید در جامعه. تولیدآذوقه، کالا و خدمات، مراقبت و پرستاری ازسالخوردگان وکودکان، انتقال سرمایه و مالکیت به نسلهای بعدی، تجدیدنسل، تربیت و پرورش اجتماعی کودک، انتقال ارزشها و قواعد اجتماعی به نسل بعدی، ایجاد روابط ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول