(ABC ) یک روش تخصیص هزینه ها به تولیدات و خدمات می باشد . آن معمولا بکار برده می شود بصورت یک ابزاری از برنامه ها و کنترل می شود . این ابزار ضروری است در طی بررسی هایی که بصورت ارزشی در یک بخش انجام می شود . این مفاهیم از ABC توسعه می یابد در یک بخش از یک کارخانه ای که در طی سالهای 1970 و 1980 در US انجام گرفت .
در طی این مدت موافقت می کنند وبا یک میزان کارخانه های ملی که بصورت ساده اکنون در CAMI شناخته شده اند . فراهم می کند فعالیت نقشی از مطالعات و اطلاعات شخصی را وقتی که می تواند بصورت یک فرمهای شناخته شده فعالیت کند در نرخ ارزشمند شرکت و بیرو روبرت کاپلان پیشنهاد کردند یک میزان از مدلهایی که توجه مفاهیم کنند به تعدادی از مفاهیمی که بصورت هنری منتشر کنند در مجله ها روارد باسینس که بر می گردد به سال 1988 .
کوپروکاپلاک توصیف کرده است روش ABC که حل می کرد مسائل را از طریق یک سیستم مدیریتی که به آن بها می داد از طریق سیستم مدیریت که بعلاوه این سیستم ارزشی که هستند اغلب قادرند تعیین کنند بدرستی قیمت واقعی را در تولیدات که ارزش پیدا می کند با ارزش خدمات در نتیجه مدیران می توانند تصمیم بگیرند که متکی شوند بطور ناصحیح یا نادرست باشد با جزئیات مخصوصی که ترکیب می شوند با نتیجه ای که می گیرند ماندن در یک حیطه دلخواه درصدی از ارزش را به بهایی تخصیص می دهد در ABC هویت آن را جستجو می کند که باعث می شود در نتیجه ارتباط پیدا می کند با موضوعات واقعی که برای بهای آن پیشنهاد می دهند یکبار از فعالیتهایی که بصورت ارزشی پیشنهاد داده می شود می تواند بهای آن را مشخص کند که این فعالیتها توزیع می کند بصورت وسیعی از محصولات که می تواند تولیدات بیشتری را بوجود آورد . توجه می کند به حوضجه هایی دیگری که با روشهای مختلف می توانند منجر شوند به قیمت آن یا شارژ کنند بهای بیشتری را برای محصولات بیشتر .
توصیف کردن جزئیات :
فعالیت قیمت گذاری ابتدا بطور دقیق توصیف شده در سال 1987 بصورت روبرت اسکاتلند و دبلیوبرانز در یک بخشی از کتاب حسابداری و مدیریت .
یک شاخه از مطالعات نتیجه می دهد از مشغلات آلورد در مدرسه هاروات که مشغول تدریس بود در سال 1987 آی اس بی ای 41-186 – 87584-0.
آنها نخستین پیشنهادات اصلی بودند در صنعت کارخانه هایی که افزایش پیدا می کردند بوسیله تکنولوژی و مهمترین محصولاتی که ارتباط داشت آماده می کند در دفتر قیمت گذاری برای مثال افزایش می دهند بصورت اهرماتیک که منجر می شود به کتابخانه که ارزش قیمت را که می تواند افزایش بدهد یا تنزل پیدا می کند ارزش آن در این دایره بعلاوه بها یا قیمت محاسبه می شود بطور دلخواه در یک توقبعی از درصدی که اجازه می دهند که ارزش آن کنترل شود هرگاه این درصد از بها افزایش پیدا می کند با تکنیکهای جدید می تواند بطور اشتباه آن را افزایش دهند زیرا قیمت دلخواه برابر نیست با تمام محصولاتی که فراهم می شود برای مثال یک محصولات ممکن است هزینه بیشتری برای ماشین داشته باشد ما محصول ×××× ما احساس می شود که میان این حوزه از قیمت گذاری و موادی که ممکن است در آن بکار رفته باشد یکسان باشد و ابزاری که برای تولید آن بکار برده می شود ناشناخته باقی بماند وقت یکسان در یک میدان از فعالیت درصد آن را برای تمام محصولات در نظر می گیرند در نتیجه می توان سهم محصولات یک مشترک بهای یکسانی داشته باشد که آسیب پذیرترین قیمت برای محصولات دیگر نیز می باشد .